متن روضه شهادت امام علی علیه السلام(گریز سی و دوم)
این روزها امیرالمومنین(ع) در بستر بیماری افتاده است. چند شب است که نتوانسته به یتیمان و مستمندان کوفه سر بزند. کودکان یتیم کوفه منتظر آمدنش هستند . مادر !چرا آن آقای مهربانی که هر شب می آمد ،دیگر سراغ ما نمی آید ؟ نکند برایش اتفاقی افتاده است ؟
آن طرفتر هم پیرمرد نابینایی هم درون خرابه ای نشسته است . اوهم منتظر آمدن آن مرد مهربان است .
میگفت یا رب یارو غمخوارم نیامد
مرهم گذار قلب بیمارم نیامد
دیگر مرا در سینه یارای نفس نیست
سر تا به پا فریادو فریادرس نیست
هر شب که می آمد به یاری در بر من
دست نوازش میکشیدی بر سر من
اینک سه شب باشد که بوی گل نیامد
بر دیدن جغد دلم بلبل نیامد
بی او دل ویران را شور و صفا نیست
خون جگر در سفره ام هست و غذا نیست
این ابیات زبان حال آن پیرمرد خرابه نشین بود ؛اما همین حرفها را یک خرابه نشین دیگری هم با خودش زمزمه میکرد . دختر سه ساله ای ،درون خرابه شام زانوی غم بغل گرفته است .
میگفت یارب یارو غمخوارم نیامد......
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید