متن روضه شهادت امام علی علیه السلام(گریز بیست و سوم )
حضرت علی (ع) شب تا سحر کوچه پس کوچه های شهر کوفه را قدم میزد و کیسه نان و خرما و خوردنی را به دوش حمل میکرد و سفره های خالی یتیمان را پر مینمود . اینطور امیرالمومنین به یتیمان و مردم کوفه لطف و محبت میکرد . این مردم و همان یتیمان کوفه به یمن یمن وجود امیرالمومنین بزرگ و بزرگ تر شدند . حالا میخواهند محبت و لطف امیرالمومنین را جبران کنند . چه کردند ؟ کاروان اسرای اهل بیت هنگام غروب پشت دروازه کوفه رسید . دستور رسید کاروان اهل بیت و لشکریان عمر سعد شب رابیرون کوفه بمانند و روز وارد شهر شوند تا همه مردم بتوانند اسرا را ببینند . در بیرون کوفه چند خیمه به پا کردند . عجیب اینکه عمر سعد و ماموران در میان آن خیمه ها به سر بردند و اسیران را در بیرون خیمه ها سکونت دادند . درآن شب انواع غذاهای گوناگون را از درون شهر برای لشکریان عمر سعد آوردند . اما بچه های امیرالمومنین همه با شکم گرسنه سر بر سنگ های بیابان گذاشتند ..
آل علی به شام و کوفه روان شد
با کاروان غصه و غم هم عنان شد
از کوفه تا به شام نخوردند سیر شام
آری شدند سیر و لیکن زجان شدند
بر خوان روزگار در آن راه پر خطر
آن بی کسان به خون جگر میهمان شدند
پرتو تهرانی
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید