روضه و توسل به پیامبر اکرم(ص)؛ حجت الاسلام رفیعی
روز شنبه است و متعلق به رسول اکرم؛ پیامبر رحمت و پیامبر رفق و مدارا. این همه که مردم مکه او را آزار دادند اما همین که مکه را فتح کرد صدا زد: اَلْیَوْم یَوْمَ الْمَرْحَمَة. [1] امروز روز مرحمه است. همه را بخشید. پیامبر بارها فرمودند: اللُّهُمَّ اهِد قومِی فَاِنَّهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ[2] خدایا این ها را هدایت کن همانا بعضی از این قوم نمی دانند؛ اللّهُم اغْفِر لِاُمَّتِی[3] به او گفتند: یا رسول الله، نوح نفرین کرد، آب آمد. قوم عاد، باد آنها را گرفت. قوم دیگری قحطی آنها را گرفت. شما هم نفرین کنید، شما بیش از پیغمبر های دیگر اذیت و آزار شدید؛ ما أوذِیَ نَبِیٌ مثلَ ما اُذیتُ. [4] هیچ پیغمبری مثل پیغمبر ما اذیت نشد. فرمود: نه، من نفرین نمی کنم. خداوند در قرآن می فرماید: تا وقتی دو چیز در بین مردم است عذاب نمی آید: ۱- شخص تو(پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم)، تا شما در میان مردم هستی عذاب نمی آید؛ ۲- استغفار، تا استغفار در بین مردم است عذاب عام برای مسلمانان نمی آید.
امروز روز شنبه و متعلق به پیغمبر است. در مفاتیح هم دعایی داردکه مخصوص روز شنبه است، می گوید: پیغمبر را اینگونه زیارت کنید، درآن زیارت می خوانیم که اگر مردم پیش تو استغفار کنند، و تو از خداوند برای آنان طلب مغفرت کنی، خدا می پذیرد. یارسول الله، زمان حیات نبودیم که خدمت شما بیاییم، امروز که روز شنبه و متعلق به شماست، متوسل به شما می شویم، و از شما می خواهیم که واسطه بشوی که خداوند گناهان ما را ببخشد و بیامرزد. این مطلب در فرازی از همین زیارت روز شنبه نیز آمده است. دل ها را روانه کنیم مدینه، نمی دانم مشرف شده اید یا نه؟گنبد خضرای نبوی و در کنارش آن قبرستان خاموش بقیع.
السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رحمة الله الواسعه و یا باب نجاة الاُمة. رحلت پیامبر گرامی اسلام همان گونه که امیر المؤمنین فرمود: اعظم مصائب است. یا رسول الله، در حال جان دادن شما حسن و حسین آمدند و خودشان را روی بدن شما انداختند، در نقل دارد پیغمبر دست هایش را باز کرد، یک دست امام حسن و یک دست امام حسین آن ها رابه سینه فشرد. امیرالمؤمنین آمد حسن و حسین را بردارد، پیامبر تب داشت، حالش مساعد نبود، چشمانش را باز کرد و فرمود: نه علی جان، بگذار حسنم روی سینه ام باشد؛ بگذار حسینم روی سینه ام باشد؛ بگذار آنها را ببویم؛ بگذار آنها را ببوسم. علی جان، اینها بوی بهشت می دهند. اَتَزَوَّدُ مِنْهُما؛[5] بگذار از آنها توشه بچینم. یا رسول الله حاضر نشدی حسن و حسین را از روی سینه ات بردارند و روی زمین بگذارند، اما نبودی ببینی که کنار قبرت تیرها بر بدن امام حسن!
یا رسول الله، آنقدر حسین را دوست داشتی که اگر صحبت می کردی و صدای گریۀحسین را می شنیدی، صحبتت را قطع می کردی. اگر نماز می خواندی و صدای گریه اش را می شنیدی، صحبتت را قطع می کردی. اگر نماز می خواندی وصدای گریه اش را می شنیدی، نماز را سریع تمام می کردی. اگر می آمد و روی پشت مبارکت می نشست، آنقدر سجده را طولانی می کردی تا حسین پایین بیاید. یا رسول الله، کربلا نبودی ببینی؛ یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری، حسینت روی نیزه شکسته؛ یه عده با شمشیر، یه عده با سنگ، یه عده هم با نیزه!
پی نوشت ها:
[1] شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۲۷۲
[2] بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۹۸
[3] بحارالانوار، ج۳۱، ص۲۰۸
[4] بحارالانوار، ج۳۹، ص۵۵
[5] بحارالانوارج۲۲، ص۵۰؛ کشف الغمه، ج۱، ص۴۰۹