روضه مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام
حضرت بسیار مظلوم بود، یک نحوه آن این بود که بی نظیره، در کودکی مادری مثل صدیقه طاهره را از دست داد، در جوانی مصیبت امیرالمومنین و در امامت هم مظلوم بود، شهادت و تشییع و دفن و بعد آن مظلو مانه، الان بقیع با خاک یکسان است، شیعیان مؤدبند کفشها را در می آورند، اشکشان جاری است، می دانند این جا حرم است او گنبد و بار گاه ندارد.
ای زائران بقیع نبینید این جا گنبد ندارد، فرش ندارد، اینا ستار گان پیغمبرند، در این جا غروب کردند، امشب می گوییم ما را به امام زمان، به امام مجتبی ببخش، حضرت مجتبی مظلوم بود، خیلی ابعاد دارد در کودکی مادر و در جوانی پدر و در امامت مظلو م باید از حضرت زهرا خجالت کشید و نگفت.
حضرت زهرا آمد به خواب وصال، چرا برا حسنم شعر نمی گویی، یک عالم می گه تشییع جنازه آقا ظاهر و با طن داشته، ظاهر مردم بودند، ازدحام داشته، اگه سوزن به زمین می انداختی پیدا نبود، باطنش ملائکه بود، تیر اندازی ظاهرا به تابوت بود، ظاهر را نبینید، ملائکه تشییع می کردند فوج فرشتگان آمدند، با خشوع در پی تابوت، برای اینکه جان پیغمبری، ظاهر اینکه تیر زدن به تابوت تو، با تو کار نداشتن، اینا می خواستن دل مادر تو را بسوزا نند.