حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
روز شنبه است و متعلق به رسول اکرم؛ پیامبر رحمت و پیامبر رفق و مدارا. این همه که مردم مکه او را آزار دادند اما همین که مکه را فتح کرد صدا زد: الیوم یوم المرحمة؛(1) امروز، روز مرحمت است. همه را بخشید. پیامبر بارها فرمودند: اللهم اهد قومی فانهم لا یعلمون؛ (2)خدایا این ها را هدایت کن همانا بعضی از این قوم نمی دانند؛ اللهم اغفر لامتّی.(3) به او گفتند: یا رسول الله، نوح نفرین کرد، آب آمد. قوم عاد، باد آنه را گرفت. قوم دیگری، قحطی آنها را گرفت. شما هم نفرین کنید، شما بیشتر از پیغمبر های دیگر آزار و اذیت شدید؛ ما أوذی نبی مثل ما أوذیت؛(4) هیچ پیغمبری مثل پیغمبر ما اذیت نشد. فرمود: نه من نفرین نمی کنم. خداوند در قرآن می فرماید: تا وقتی دو چیز در بین مردم است عذاب نمی آید: 1- شخص تو ( پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله)، تا شما در بین مردم هستی عذاب نمی آید؛ 2- استغفار، تا اسغفار در بین مردم است عذاب عام برای مسلمانان نمی آید. امروز، روز شنبه و متعلق ذبه پیغمبر است. در مفاتیح هم دعایی دارد که مخصوص روز شنبه است، می گوید: پیغمبر را این گونه زیارت کنید. در آن زیارت می خوانیم که اگر مردم پیش تو استغفار کنند، و تو از خداوند برای آنها طلب مغفرت کنی، خدا می پذیرد. یا رسول الله، زمان حیاتت نبودیم که خدمت شما بیاییم، امروز که روز شنبه و متعلق به شماست، متوسل به شما می شویم، و از شما می خواهیم که واسطه بشوی که خداوند گناهان ما را ببخشد و بیامرزد. این مطلب در فرازی از همین زیارت روز شنبه نیز آمده است. دل ها را روانه کنیم مدینه، نمی دانم مشرف شده اید یا نه؟ گنبد خضرای نبوی و در کنارش آن قبرستان خاموش بقیع. السلام علیک یا رسول الله، اسلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رحمةالله الواسعة و یا باب نجاة الامة. رحلت پیامبر گرامی اسلام همان گونه که امیرالمؤمنین فرمود: از اعظم مصائب است. یا رسول الله، در حال جان دادن شما حسن و حسین آمدند وخودشان را روی بدن شما انداختند، در نقل دارد، پیغمبر دست هایش را باز کرد، یک دست امام حسن و یک دست امام حسین آن ها را به سینه فشرد. امیر المؤمنین آمد حسن و حسین را بردارد، پیامبر تب داشت، حالش مساعد نبود، چشمانش را باز کرد و فرمود: نه علی جان، بگذار حسنم روی سینه ام باشد؛ بگذار حسینم روی سینه ام باشد؛ بگذار آن ها را ببویم؛ بگذار آن ها راببوسم. علی جان، این ها بوی بهشت می دهند. اتزوّد منها؛ بگذار از آنها توشه بچینم. یا رسول الله، حاضر نشدی حسن و حسین را از روی سینه ات بردارند و روی زمین بگذارند، اما نبودی ببینی که کنار قبرت تیرها بر بدن امام حسن .... یا رسول الله ، آن قدر حسین را دوست داشتی که اگر صحبت می کردی و صدای گریه ی حسین را می شنیدی، صحبتت را قطع می کردی. اگر نماز می خواندی و صدای گریه اش را می شنیدی نماز را سریع تمام می کردی. اگر می آمد و روی پشت مبارک می نشست آقدر سجده را طولانی می کردی تا حسین پایین بیاید. یا رسول الله کربلا نبودی ببینی؛ یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری، حسینت روی نیزه شکسته؛ یک عده با شمشیر، یک عده با سنگ، یک عده هم با نیزه..... ......................................................... پی نوشت: 1-شرح نهج البلاغه،ج17،ص272. 2- بحارالانوار، ج11، ص298. 3- بحارالانوار، ج31، ص208. 4- بحارالانوار، ج39، ص55. منبع: روضه های استاد رفیعی،ص15.