پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين میرباقری

 

تاريخ پخش: 93/07/26

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 


بنویس که هر چه نامه دادم نرسید * * * بنویس که یک نفر به دادم نرسید

بنویس قرار من و او جمعه‌ی بعد * * * این هفته که هر چه ایستادم نرسید

 


شریعتی: اللهم عجل لولیک الفرج سلام می‌گویم به همه‌ی خانم‌ها و آقایان دوستان خوب خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو می‌کنم در هر کجا هستید ایام به کام‌تان باشد و روزها و شب‌های پر برکتی را پیش رو داشته باشید خیلی خوشحالیم که با سمت خدای امروز خدمت شما هستی. سلام می‌گویم به حاج آقای میرباقری سلام علیکم و رحمة الله ایام مبارک باشد.

حاج آقا میرباقری: علیکم السلام و رحمة الله من هم خدمت شما و همه‌ی همکاران و بینندگان عرض ادب و سلام و تبریک دارم.

شریعتی: خدا را شکر می‌کنیم ان شاء الله حال دوستان هم خوب باشد روزهای شنبه مزین است به نور قرآن کریم و حاج آقای میرباقری تفسیری دارند بر سوره‌هایی که هفته‌های قبل داشتیم و نکات لطیفش را شنیدیم به سایت مراجعه کنید samtekhoda3.ir فایل‌های متنی و صوتی موجود است. این هفته چون پس فردا روز نزول سوره‌ی هل اتی است امروز مروری خواهیم داشت بر نکات لطیف این سوره که بحث بسیار شنیدنی خواهد بود دعوت می‌کنم همراه ما باشید.

حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک این سوره‌ی مبارکه همین طور که فرمودند روز ورودش روز 25 ماه ذی الحجه است که روز 24 ام روز مباهله است آیه‌ی مباهله نازل شده روز 25 ام روز نزول سوره‌ی هل اتی است فضیلت‌هایی که برای این سوره ذکر شده فراوان است یکی دو روایت را اجمالا اشاره می‌کنم که تاکید شده که اگر در روزهای پنج شنبه به خصوص در رکعت اول نماز صبح مداومت بر تلاوت این سوره‌ی مبارکه شود کسی که این سوره را بخواند در بهشت علاوه بر این که متنعم به نعمت‌های بهشتی است در جوار وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قرار می‌گیرد و شاید فقها فتوا هم دادند که در رکعت اول نماز صبح دوشنبه و پنج شنبه هم روایت دارد که اگر کسی آن روز سوره‌ی هل اتی را بخواند از شرور آن روز محفوظ می‌ماند لذا شاید فتوا هم فقها داده‌اند که صبح دوشنبه و پنج شنبه در رکعت اول مستحب است سوره‌ی هل اتی خوانده شود البته سوره‌ی غاشیه هم در رکعت دوم دستور داده شده بوده‌اند بزرگانی که سنت‌شان این بوده هر دوشنبه و پنج شنبه در نماز صبح‌شان سوره‌ی هل اتی و غاشیه را می‌خواندند الآن هم بعضی می‌خوانند حالا این سوره‌ی مبارکه تردیدی نیست که شأن نزولش اهل بیت علیهم السلام است، حدیث را الآن خدمت شما تقدیم می‌کنم مرحوم علامه امینی هم در کتاب الغدیر از 34 تا از منابع اهل سنت اعم از منابع حدیثی و روایی شبیه همین مضمون را نقل کرده‌اند این مضمونی که عرض می‌کنم در مجامع روایی ما فراوان است در تفسیر کشاف و غیره مجامع روایی و تفسیری اهل سنت هم فراوان آمده که وجود مبارک حسنین سلام الله علیهما بیمار شدند وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای عیادت این دو بزرگوار وقتی آمدند در بستر بودند ظاهرا به امیرالمومنین فرمودند که نذر روزه چرا نمی‌کنید برای شفای آن‌ها حضرت نذر سه روز روزه کردند وجود مقدس فاطمه‌ی زهرا هم نذر کردند و حسنین هم خودشان را ملحق کردند حتی فضه‌ی خادمه هم مشارکت کرد سه روز بنا شد روزه بگیرند این بزرگوار‌ها از بستر بیماری برخواستند سه روز بنا شد روزه بگیرند در نقل است چیزی در منزل نبود حضرت سه من جو خریدند در مقابل کاری که فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها بکنند و مقداری پشم بود بریسند برای صاحب آن گندم‌ها حضرت روز اول یک سوم این کار را انجام دادند و یک سوم این جو بود یا گندم بود آرد کردند و پنج قرص نان پختند برای افطار در نقل است که شب اول آیه‌ی قرآن است وقتی سفره‌ی اطعام پهن شد اولین لقمه را که حضرت رفتند بردارند کسی در زد که «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً» (انسان/8) من مسکینی هستم حالا با خصوصیاتی که در روایات است حضرت نان خودشان را دادند بقیه هم همین طور با آب افطار کردند روز دوم باز همین ماجرا تکرار شد یک ثلث دیگر این گندم‌ها یا جو‌ها آرد شد نان پخته شد و باز سر افطار یتیمی آمد و رجوع کرد و حضرت نان خود را دادند بقیه هم همین طور شب سوم اسیری رجوع کرد بنابراین سه روز که روزه گرفتند و با آب افطار کردند بدون هیچ سحری و افطاری روز چهارم در نقل دارد که وجود مقدس امیرالمومنین با حسنین سلام الله علیهما آمدند محضر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و ایشان وقتی نشان کردند تعبیر این است که مثل جوجه به خود می‌لرزیدند این تعبیر را مجامع اهل سنت و کشاف زمخشری دارد حضرت برخواستند آمدند برای دیدار با فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها وقتی وارد منزل شدند در حالی که تعبیر این است از گرسنگی شکم حضرت به کمر چسبیده بود دو چشم فرو رفته بود مشغول عبادت بودند در محراب عبادت نبی اکرم متاثر شدند بر این وضعیت سوره‌ی هل اتی نازل شد به حضرت بشارت داده شد این شئن نزول سوره است همه هم تقریبا قبول دارند آخرین شبی که روزه گرفتند روز شب 25 ام ماه ذی الحجه بود فردا هم 25 ام نازل شد این شئن نزول است این سوره چند فراز دارد آیات سوره فراوان‌اند بزرگان و مفسرین ذیل هر آیه بحث‌های قابل ذکری دارند روایت سوره هم فراوان است، سوره‌ی هل اتی تقریبا اواخر جزء 29 ام است یک سوره بعد از این سوره جزء 29 ام است سوره‌ی مرسلات سوره‌ی 76 ام قرآن است 31 آیه دارد هر آیه هم بحث‌هایی دارد من فقط اشاره می‌کنم زیره به کرمان بردن است آیه با بسم الله الرحمن الرحیم شروع می‌شود که معلوم «هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا» (انسان/1) در سه آیه‌ی اول صحبت از خلقت انسان است با یک تعبیر خاص که خدای متعال توجه می‌دهد به این که یک دورانی بر شما گذشته که شیء مذکوری نبودید قابل ذکر نبودید این را روایت توضیح داده در علم الهی بودند ولی در عالم خلق نبودند در عالم خلق هر شئ مذکور است مذکور در عالم خلق نبودند آن‌های دیگر هم روایت شده است بنابراین تقریبا ما همه می‌دانیم که صد سال قبل «لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا»کما این که در صد سال آینده هم نخواهیم بود در این جهان. هنوز لباس خلقت نپوشیده بودیم خدای متعال خلقت ما را آغاز کرد «خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ » (انسان/2) از نطفه‌‌ای که مختلف است استعدادهای مختلف که در آن آمیخته خدای متعال از او انسان را آفریده با این همه شئونی که می‌بینید اگر ما ندیده بودیم این خلقت الهی را واقعا هر نطفه‌‌ای که تبدیل به انسان می‌شود یک معجزه‌ی بی نظیر است فقط جسم انسان را اگر بخواهیم بشناسیم رموزش را الآن ده‌ها رشته‌ی تخصصی و فوق تخصصی برای هر عضو انسان و اعضای بدن انسان است.

شریعتی: و چون زیاد این معجزه تکرار می‌شود برای ما عادی شده.

حاج آقا میرباقری: بله خدای متعال می‌فرمایید شمایی که شیئ مذکوری نبودید از نطفه‌ی مختلط آفریدیم با این همه امکانات بنابراین تعجب نکنید اگر یک آینده‌ی بسیار بزرگ تر از این خواهید داشت همین طور که شما عوالم قبل را دیدید در اصلاب پدران در رحم مادر در ظلمات ثلاث چه کسی باور می‌کرد بعد از آن عوالم این عوالم بزرگی است اگر فرض کنیم که ما در اصلاب پدران بودیم اگر هشیار بودیم به ما می‌گفتند می‌روید عالمی که می‌شنوید می‌خورید جهاز هاضمه دارید واقعا برای ما شکفت انگیز بود که چه عالمی است باز بیاورید در عالم ارحام بنابراین نسبت به آینده همین طور است همه‌ی دنیا یک رحمی است نسبت به عوالم بعدی و قابل مقایسه هم نیست خدای متعال ما را بعد از این عالم در عوالم بعدی خلق می‌کند با همان وسعت پس ما چیزی نبودیم خدای متعال از یک نطفه‌ی مختلط انسان را با این امکانات خلق کرده در تعبیر بزرگان است که فقط اگر نور عقل را از ما بگیرید ببینید در شهر چه اتفاقی می‌افتد این همه امکانات را خدای متعال از همین نطفه آفریده و بالاتر «نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ» این دنیا دار ابتلا است آوردیم این همه امکانات دادیم او را مبتلا می‌کنیم ابتلا برای چه؟ به فعلیت برسد استعدادهایی که دارد در همین محیط ابتلا به فعلیت می‌رسد یا در مسیر خیر یا در مسیر شر امکانات این امتحان که سمع و بشر است به آن دادیم «فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا» عمده ترین ابزار معرفت ما سمع و بصر است چه سمع و بصر ظاهری چه سمع و بصر باطنی پس ما انسان را که شی مذکوری نبود آفریدیم از نطفه استعداد دادیم بستر بستر امتحان است همه‌ی امکانات را برای رشد و در بستر ابتلا و امتحان رشد کردن فراهم کردیم از همه بالاتر «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ» (انسان/3) بعد از همه‌ی این‌ها ما او را به راه بندگی راه خیر راه سعادت هم هدایت کردیم منتها بنای حضرت حق اجبار نیست «اِمَّا شَاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان/3) آدم‌ها دو دسته می‌شوند بعد از این همه خلق این همه امکانات انسان‌ها یا شاکر‌اند یا کفوراند شکر و کفر نسبت به این سبیل است حالا سبیل را هم دیگر ما لازم نیست تفسیر کنیم مکرر روایت اهل بیت تفسیر کرده که سبیل وجود مقدس امام است امام سبیل الله است أَنْتُمْ السَّبِيلُ الاَْعْظَمُ سبیل اعظم به سمت خدای متعال امام علیه السلام است همان طور که ما به یک معنا صراط برای آن طعامی هستیم که می‌خوریم طعام از جهاز هاضمه‌ی ما عبور می‌کند و بعد تبدیل می‌شود به نور نافله‌ی شب وارد عالم ملکوت وبهشت می‌شود یک مسیری را طی می‌ کند از جهاز هاضمه می‌گذرد بعد می‌شود قوای ما با آن عبادت می‌کنیم تبدیل می‌شود به نور بهشت یا خدای نکرده گناه می‌کنیم تبدیل می‌شود به جهنم از اراده‌ی ما عبور می‌کند اما وجود مقدس امام بلاتشبیه است صراط است همه‌ی قوای ما اگر از بستر اراده‌ی امام عبور کند وارد ملکوت نورانی عالم می‌شود وارد عالم بهشت و بالاتر می‌شود پس مهم ترین نعمتی که خدا به ما داده در این دنیا سبیل است امام رضا فرمودند نعیم در دنیا نیست الا ولایت ما چون با ولایت به معرفت توحید دارالخلوط می‌رسید پس خدای متعال انسان را که شی مذکوری نبوده با این امکانات در این دنیا آفریده سبیل را هم قرار داده هدایت به سبیل کرده حالا یا وارد سبیل می‌شود یا نمی‌شود این فراز اول. فراز دوم سوره بر اساس همین شکر و کفر انسان‌ها دو دسته می‌شوند و دو آینده پیدا می‌کنند این آینده آینده‌ی شاکرین و کافرین است این آینده چه آینده‌‌ای است؟ دقیقا «جَزَاءً وِفَاقًا» (نبأ/26) است انسان فکر نکند خدای متعال به انسان ظلم می‌کند این همه امکانات و این هدایت و این صراط صراط را تا دنیا کشیدیم حالا انسان‌هایی که کفران می‌ورزند «إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَ سَعِيرًا» (انسان/4) ما برای کافرین سلسله‌ها و غل‌ها و آتشی را آماده کردیم که در بقیه‌ی آیات قرآن مفصل توضیح داده شده و کاملا هم جزائا وفاقا است سلسله‌هایی است که خود ما به دست و پا و گردن می‌بندیم قَعَدَتْ بِی أَغْلاَلِی در عالم آخرت به عین اعمال خود برمی‌گردیم.

شریعتی: یعنی به واسطه‌ی انتخاب‌هایی که داریم در مواجه با این سبیل.

حاج آقا میرباقری: بله دو دسته می‌شویم یا کافر یا می‌شویم مومن به تعبیر قرآن یا کافر یا ابرار. اگر کافر بودیم خدای متعال برای آن‌ها مهیا کرده کفران این سبیل و کفران این نعمت‌ها در عالم بعدی با آن وسعت برای آن‌ها جز اغلال و زنجیر و غل‌ها چیزی فراهم نکرده .

شریعتی: که این‌ها را پیش پیش خودشان فراهم کرده‌اند.

حاج آقا میرباقری: بله یعنی جزا کاملا متناسب است نمی‌خواهم بگوییم همه چیز تجسم عمل است نه ولی کاملا موافق است گاهی در قرآن دارد «هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (نمل/90) ببینید جز عمل خودتان مجازات می‌شوید؟ این قصه‌ی اول تمام شد در یک آیه خدای متعال می‌فرماید یک عده‌‌ای کافر‌اند یک عده‌‌ای شاکر‌ند، دسته‌ی دوم ابرار است از همین آیه تا آیه‌ی 22 یعنی از آیه‌ی 5 ام تا 22 گفته شده شئن نزول روز 25 ام است یک جا این آیه نازل شده ابرار به اهل بیت تفسیر شده ولی به دوستان اهل بیت هم تفسیر شده من تلقی ام این است که به دوستان اهل بیت فعلا تفسیر کنیم «إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ» (انسان/5) ‌آن‌هایی که اهل نیکی‌اند نیکان هستند «یَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَاكَافُورًا » (انسان/5)‌ ابراری که نور هستند خودشان ابرار‌ند، پس یک دسته‌‌ای ابرار می‌شوند آن‌هایی هستند که از این امکانات استفاده می‌کنند و در سبیل قرار می‌گیرند و می‌شوند ابرار وقتی در سبیل حرکت کردند پاداش‌شان متناسب با اعمال‌شان است ما این را مکرر عرض کردیم که همه‌ی نعم بهشتی باطن اش نور نبی اکرم و اهل بیت است بنابراین غرق در همان نعمت‌ها هستند «إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَاكَافُورًا» از جامی می‌نوشند که آن چه با او آمیخته شده کافور است ترجمه‌هایی شده که با عطر خوشی آمیخته است این ترجمه بد نیست از جامی می‌نوشند که معطر است «عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ» (انسان/6) این جام‌ها از چشمه‌هایی پر می‌شود که یشرب بها را دو جور احتمال دارد تفسیر کنیم یعنی می‌نوشند از آن عباد الله عبارت دیگر که احتمالا بهتر است یعنی می‌نوشانند به آن‌ها از آن چشمه عبادالله ساقی این چشمه‌اند نه این که خودشان از این چشمه می‌خورند ابرار از چشمه‌‌ای می‌خورند و این چشمه در جام‌هایی ریخته می‌شود همواره با طعم کافور بوی خوش کافور همراه با بوی خوش کافور این جا عطر خوش معنی می‌دهد عبادالله ساقی این چشمه هستند از یک چشمه‌‌ای که عبادالله ساقی‌اند عبادالله ابرار را از چشمه می‌نوشانند این هم شاهدش است «یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا» (انسان/6) معمولا این طور نیست آدم چشمه را بجوشاند خودش هم بخورد می‌جوشانند و سقایت می‌کنند کما این که در باطن هم همین طور أنَا مَدِينَةُ الْحِكْمَةِ وَ أنْتَ بِابُهَا کسی که به مقام اخلاص برسد چشمه‌های حکمت در قلبش می‌جوشد جاری می‌شود بر زبان اش حکیم می‌شود این سرچشمه‌ی حکمت را چه کسی می‌جوشاند؟ اَنَا دارُالحِکمَه وَعَلیٌّ بابُها‌ از این سرچشمه به دست امیرالمومنین این چشمه می‌جوشد بهشت هم همین طور است این چشمه را می‌جوشانند بعد از این چشمه سقایت می‌کنند ابرار را پس ابرار آن‌هایی که مهمان عبادالله هستند عبادالله ساقی هستند ابرار محبین‌اند آن‌هایی که در این سبیل امام حرکت کرده است. سبیل امام است کسی که در سبیل حرکت کرد ساقی اش امام است ساقی امام کیست؟ خود خدای متعال بدون حجاب است البته ساقی مومنین هم خود خدا است چون هر کاری که رسول خدا می‌کنند فعل الهی است بهشت هم مهمان خانه‌ی نبی اکرم است همه مهمان خدای متعال هستند این عبادالله چه کسانی هستند؟ «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ» (انسان/7) این همان داستان وفای به نذر اهل بیت است و در عین این که خدا را عبادت می‌کنند «وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا» (انسان/7) از آن روزی که شر اش فراگیر است می‌ترسند البته این خوف اهل بیت خوف نبی اکرم چه نوع است؟ یک معنا این است که برای امت‌شان می‌ترسیدند دارد حضرت در بستر رحلت و شهادت بودند جبرئیل آمد همه‌ی آسمان‌ها را تزئین کردیم فرمود این‌ها من را خوشحال نمی‌کند بگو در مورد امت ام چه می‌گویی. نگران هستند نکند این محبین و دوستان آن‌هایی هم که در راه‌اند را شر بگیرد برای رفع آن شر «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ» (انسان/8) ‌ لذا به نظرم می‌آید این آیه بیان شفاعت اهل بیت امیرالمومنین و اهل بیت برای ابرار است کسانی که از شر آن روز بر ابرار می‌ترسند چون شر فراگیر است برای این که این شر ابرار را «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا» لقمه‌ی سفره‌ی خودشان از این بالاتر که نمی‌شود آدم روزه گرفته باشد روز سوم باشد نان هم به این معنا قرض است نسیه است کاری انجام شده به این شکل کار یدی کار کردند وجود مقدس فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیه که همه‌ی افعال اش اسرار عبادات است این تبدیل شده به یک طعام به دست مبارک حضرت و به آن شکل اطعام کردند تجسد این فعل می‌شود آن شفاعت عالم آخرت نسبت به ابرار. این داستان را عرض کردم موسای کلیم در دامنه‌ی کوه می‌رفت دنبال گوسفندان اش مدتی چوپانی می‌کرد همراه حضرت شعیب سلام الله علیهما این بز فرار کرد در دامنه‌ی کوه هر چه حضرت دوید بز فرار کرد حضرت خسته شدند بعد شروع کردند به نوازش کردن فرمودند گرگ که مرا نمی‌درد تو را می‌درد من برای تو دنبال تو می‌گردم چرا از دست من فرار می‌کنی؟ نقل است که فرمودند من تو را پیغمبر می‌کنم به خاطر این صفت‌ات کسی که این طور است می‌شود امام الابرار و شافع ابرار کسی که «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ» از روی محبت الهی هم این کار را می‌کند این در همه‌ی عوالم حاضر است در محبت خدا همه‌ی سختی‌ها را تحمل کند که ابرار را به منزل برساند. کسی که از شکم گرسنه نمی‌گذرد از قلب‌های محتاج می‌گذرد؟ از ارواحی که محتاج رزق‌های باطنی‌اند رزق معرفت می‌خواهند محبت می‌خواهند درجات بهشت می‌خواهند نمی‌گذرد این‌ها می‌توانند پس داستان داستان شفاعت اهل بیت است این داستان تبدیل می‌شود به سقایت آخرت می‌شود «عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ» (انسان/6) خودشان چشمه را می‌جوشانند همان طور که در دنیا حضرت می‌رفت وقتی چاه می‌جوشید حضرت وقف نامه را می‌نوشت وقف مومنین می‌کرد آن جا هم همین است چشمه را می‌جوشانند به ابرار می‌خورانند آن‌هایی که «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا» (انسان/9) نه تشکر می‌خواهیم نه پاداش این داستان فعل آن‌ها است در آخرت هم همین طور است وقتی ما را شفاعت می‌کنند من یک موقعی عرض می‌کردم ما که طلبه می‌شویم بارمان را می‌گذاریم به نحو خاص روی دوش امام زمان باری که ما نمی‌ توانیم برداریم هر کسی که مومن می‌شود بار روی دوش نبی اکرم می‌گذارد «قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ» (حجرات/17) شما منت نگذارید خدا بر شما منت دارد بنابراین این کسی که این طور اطعام می‌کند شفاعت اش هم همین طور است ما را در قیامت تا آخرین درجات می‌برد هیچ چیز هم از ما نمی‌خواهد سقایت آخرت هم همین طور است آن جا وقتی ما را سیراب می‌کنند آن جا اگر کسی یتیم آن‌ها شد مسکین آن‌ها شد این چشمه‌ها می‌جوشد این اطعام دائمی است بدون این چشم داشتی. آن‌ها کجا آن یتیم و اسیر و مسکین کجا

شریعتی: نکته اش کجاست؟

حاج آقا میرباقری: چون سرچشمه‌ی محبت خدا هستند أدّب نبيّه على محبّته فقال: «وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُق عَظيم» سراسر محبت خدا است دستگیری در آن دنیا و همه‌ی عوالم این شفیع کل است این اطعام یک نمونه است یک مثل است که عوالم بعدی را بفهمید که همین طور است ما به شما نعمت سبیل دادیم کفران می‌کنید سلاسل و اغلال دارد شاکر بودید می‌شوید ابرار و آن سبیل شفیع شما هستند هم شفعا هستند هم سبیل‌اند هم صراط‌اند هم ساقی‌اند «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَلَا شُكُوراً إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً» (انسان/9) می‌گوید خوفی از پرودگار خودمان داریم از آن روزی که سخت است و عبوس باز این خوف بعید نیست خوف برای دوستان‌شان باشد که نگران آن روز‌اند واقعا روز سختی هم است اگر کسی زیر لوای حمد نبی اکرم و امیرالمومنین صلوات الله علیهما نباشد کارش خراب است لذا همه‌ی انبیا باید بیایند زیر لوای من حضرت فرمود زیر لوای من که لوای حمد است همه‌ی انبیا از اول تا آخر جمع‌اند این لوا دست حضرت علی است خیلی روز خطرناکی است آن‌ها ذخیره می‌کنند برای آن روز همان طور که به ما می‌گویند ذخیره کنید برای آن روز این بزرگوارها هم ذخیره می‌کنند برای آن روز امت‌شان برای مومنین و دستگیری از مومنین ذخیره می‌کند خیلی از عبادات نبی اکرم من گمان می‌کنم برایش شفاعت بوده حتی عاشورا هم یک بخشی اش برای شفاعت و دستگیری است یعنی حضرت بارش را تحمل کردند حضرت آمدند از مدینه سران جن آمدند که بروید ما کار را تمام می‌کنیم سیدالشهدا فرمودند من خودم توانا تر هستم من پناهگاه مومنان ام من باید به شهادت برسم تا راه باز شود این می‌شود شفاعت آن کسی که خون دلش را داده که دست بگیرد در قیامت هم همین دستگیری است بالاتر از این‌ها در آن جا کار سیدالشهدا است این هم برای دستگیری است فرمود وقتی به شهادت رسید هم گرسنه بود هم تشنه بود هم خسته بود بچه هایش هم همین طور بودند بعد ماجرای اسارت همین است پس آن خوف‌ها نمی‌گویم خوف رب ندارند اما شاید خوف این جا مقصود خوف نسبت به مومنین باشد و الا خائف ترین امیرالمومنین و وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله هستند، خدای متعال شر آن روز را از آن‌ها برطرف کرد یعنی از خودشان و امت‌شان به برکت این فعل‌شان می‌شود همین شفاعت کما این که شاهد اش چیست؟ خود این روایت عرض کردم شاهد اش واضح است می‌فرماید ما برای تو فتح مبینی کردیم که همه‌ی گناهان گذشته و آینده آمرزیده می‌شود پیغمبر معصوم است توهم گناه هم نمی‌کنند بار دوستان اش را برداشته خدا می‌گوید برداشتی حالا ما پاک کردیم یک فتحی کردیم که دوستان‌ات هم پاک شوند خوف اگر برای خودشان است حتما برای دوستان هم است برای این که این خوف رفع شود این‌ها این فعل را انجام می‌دهند خدای متعال شر آن روز را از خودشان و دوستان‌شان برمی‌دارد این می‌شود شفاعت.

شریعتی: به قرار روزانه رسیدیم حرف خیلی زیاد است البته ما خیلی گذرا رد می‌شویم اما خیلی عمیق است به محضر قرآن مشرف می‌شویم قرار روزانه‌ی امروز سمت خدایی‌ها صفحه‌ی 238 مصحف شریف خواهد بود آیات 23 ام تا 30 ام سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف تلاوت‌تان توام با تدبر باشد. در بخش بعدی هم همراه ما باشید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّـهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٣﴾ وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ ﴿٢٤﴾ وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِن دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَن يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٢٥﴾ قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَن نَّفْسِي وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٢٦﴾ وَإِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٢٧﴾ فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ ﴿٢٨﴾ يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِكِ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ ﴿٢٩﴾ وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾

ترجمه:

و آن [زنی] که یوسف در خانه اش بود، از یوسف با نرمی و مهربانی خواستار کام جویی شد، و [در فرصتی مناسب] همه درهای کاخ را بست و به او گفت: پیش بیا [که من در اختیار توام] یوسف گفت: پناه به خدا، او پروردگار من است، جایگاهم را نیکو داشت، [من هرگز به پروردگارم خیانت نمی کنم] به یقین ستمکاران رستگار نمی شوند. (۲۳) بانوی کاخ [چون خود را در برابر یوسفِ پاکدامن، شکست خورده دید با حالتی خشم آلود] به یوسف حمله کرد و یوسف هم اگر برهان پروردگارش را [که جلوه ربوبیت و نور عصمت و بصیرت است] ندیده بود [به قصد دفاع از شرف و پاکی اش] به او حمله می کرد [و در آن حال زد و خورد سختی پیش می آمد و با مجروح شدن بانوی کاخ، راه اتهام بر ضد یوسف باز می شد، ولی دیدن برهان پروردگارش او را از حمله بازداشت و راه هر گونه اتهام از سوی بانوی کاخ بر او بسته شد]. [ما] این گونه [یوسف را یاری دادیم] تا زد و خورد [ی که سبب اتهام می شد] و [نیز] عمل خلاف عفت آن بانو را از او بگردانیم؛ زیرا او از بندگان خالص شده ما [از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی] بود. (۲۴) و هر دو به سوی در کاخ پیشی گرفتند، و بانو پیراهن یوسف را از پشت پاره کرد و [در آن حال] در کنار [آستانه] در به شوهر وی برخوردند؛ بانو به شوهرش گفت: کسی که نسبت به خانواده ات قصد بدی داشته باشد، کیفرش جز زندان یا شکنجه دردناک [چه خواهد بود؟!] (۲۵) یوسف گفت: او از من خواستار کام جویی شد. و گواهی از خاندان بانو چنین داوری کرد: اگر پیراهن یوسف از جلو پاره شده، بانو راست می گوید و یوسف دروغگوست. (۲۶) و اگر پیراهنش از پشت پاره شده، بانو دروغ می گوید و یوسف راستگوست. (۲۷) پس همسر بانو چون دید پیراهن یوسف از پشت پاره شده، گفت: این [فتنه و فساد] از نیرنگ شما [زنان] است، بی تردید نیرنگ شما بزرگ است. (۲۸) یوسفا! این داستان را ندیده بگیر. و تو [ای بانو!] از گناهت استغفار کن؛ زیرا تو از خطاکارانی. (۲۹) و گروهی از زنان در شهر شایع کردند که همسر عزیز [مصر] در حالی که عشق آن نوجوان در درون قلبش نفوذ کرده از او درخواست کام جویی می کند؛ یقیناً ما او را در گمراهی آشکاری می بینیم. (۳۰)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: ان شاء الله زندگی‌تان منور به نور قرآن باشد و معطر به عطر صلوات بر محمد و آل محمد. وقت در اختیار شماست.

حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم در فراز دوم سوره بعد از این که بحث شد که خدای متعال انسان را آفرید و امکانات را در اختیارش قرار داد آن‌هایی که در سبیل حرکت نکردند به آن نتیجه می‌رسند و آن‌هایی که در سبیل حرکت کردند می‌شوند ابرار و امام الابرار آن‌ها را سقایت می‌کند داستان شفاعت امام الابرار که حضرت علی علیه السلام است این جا است که چطور در دنیا شفاعت کردند لقمه‌ی خودشان را دادند و هیچ توقعی نداشتند و حتی نگران بودند در این عبادت نمی‌خواهیم بگوییم برای خودشان نگران نبودند اما نگرانی ما نگرانی امام است مکرر در روایت آمده شما ناراحت شوید ما ناراحت می‌شویم مریض شوید مریض می‌شویم مثل مادری که نگرانی فرزند نگرانی مادر می‌شود گاهی مادر در اثر بیماری فرزند مریض می‌شود نگرانی مادر بیشتر است «عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ» (توبه/128) پس خوف هایشان خیلی خوف برای ما است خودشان رسته‌اند اما نگران ما هستند که ما گرفتار شویم و خدای متعال به برکت آن‌ها «وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً» (انسان/11) به آن‌ها سرور باطنی و ظاهری را نشان داد نذره یعنی سرور ظاهری سرور هم یعنی سرور قلبی هیچ نگرانی نیست برای خودشان و دوستان‌شان این مقاماتی که تا آیه 22 آمده که در روز 25 ام نازل شد اصل اش از این به بعد که داستان عبادالله شروع می‌شود از آیه‌ی هفتم مقامات اهل بیت است ولی ذیل اش مقامات شیعیان است لذا هم به محبین و ابرار تفسیر شده هم به خود امیرالمومنین و اهل بیت تفسیر شده در این آیه دو مقام است یکی این که صحبت شده در این آیه از ملک سبیل «وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا» (انسان/20)‌‌ اگر نظر بیندازید سراسر نعیم و ملک کبیر است نعیم ولایت اهل بیت است در قرآن سراسر محیط ولایت حق است برای خود اهل بیت ولایت الله بی حجاب برای ما از طریق حجاب ولایت اهل بیت و سراسر ملک کبیر است مُلک یعنی فرمانروایی غیر از مِلک است بیش از ملک است ما ملک عظیم در قرآن داریم برای آل ابراهیم ملک عظیم را حضرت فرمودند مقام افتراض کسی که مفترض الطاعه شد صاحب ملک عظیم است خیلی چیز عظیمی است و اما ملک کبیر یک جا داریم و در این سوره است اصل اش مال اهل بیت است گاهی در روایات توضیح داده مصداق اش را برای مومنین در این دنیا که هستیم شیاطین از ما اجازه نمی‌گیرند که ورود و خروج بکنند بیایند خانه‌مان یا اجازه نمی‌گیرد بیاید دل‌مان اما فرمود مومن ولی خدا که بهشت می‌رود ملائکه وقتی کار دارند بی اجازه وارد نمی‌شوند باید اجازه بگیرند این قدر ملک و فروانروایی عظیم است اصل اش مال نبی اکرم و امیرالمومنین است که همه‌ی ملائکه تحت فرمان‌اند می‌شود ملک کبیر جبرئیل و میکائیل بدون فرمان آن‌ها قدم از قدم برنمی دارند مهمان خانه بهشت است مهمان دار ملائکه‌اند مالک و خازن جهنم داریم فرمان روای بهشت داریم در عالم ملائکه همه تحت فرمان‌اند این ملک کبیر است ظهورش این است که ولی خدا وقتی در بهشت است ملائکه‌ی خودش بدون اذن رفت و آمد نمی‌کنند اصل ملک کبیر مال وجود مقدس رسول الله و اهل بیت است و هر کس وارد آن ملک کبیر شود آثار ملک کبیر است مومن هم در بهشت ولی خدا در بهشت یک شعبه‌‌ای از آن مقامات دست اش است اصل نعیم مال اهل بیت است یک شعبه‌‌ای از ولایت آن‌ها به ما هم می‌رسد از آن نعیم آن وقت از ملک کبیرشان به مومن وقتی می‌رسد ملک بدون اجازه وارد نمی‌شود این یک خصوصیت شفاعت امیرالمومنین است که دوستان‌شان را وارد ملک کبیر می‌کند می‌شود کسی که در دنیا لقمه اش را می‌دهد در آخرت هم از ملک کبیرش می‌بخشد به دیگران و دوم «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» (انسان/21) خیلی معارف در این سوره است یکی این است پرودگارشان سقایت می‌کند شرابا طهورا به آن‌ها می‌خوراند که پاک می‌شوند این شراب طهور اصل اش مال اهل بیت است مستقیم است شرب آن‌ها شرب مستقیم است به ما که می‌رسد شرب‌مان شرب از دست ولی خدا است سقاهم ربهم از طریق ولی است سقایت آن‌ها سقایت پرودگار است شراب طهور آن‌ها هم به مقام توحید و اخلاص می‌رساند در بعضی روایت شراب طهور نهری در بهشت با اوصافی آمده که مومن واردش می‌شود صفات رذیله اش پاک می‌شود می‌رود در بهشت. این شد فراز دوم. یک فراز فراز خلقت انسان و این که آمده در دنیا و هدایت به سبیل شده یا شاکر است یا کفور بعد کافرین و شاکرین. کافرین شدند آن دسته شاکرین شدند ابرار و ابرار تحت شفاعت ائمه الابرار‌اند که این داستان شفاعت است مقام اصل اش مال آن‌ها است به شفاعت آن‌ها به ما می‌رسد کما این که طعام مال حضرت بود به یتیم و اسیر و مسکین داد از مقامات خودشان به ما بذل می‌کنند به اذن الله از ملک کبیرشان به دوستان‌شان هم به بهشت می‌بخشند شراب طهور را خودشان می‌بخشند و چشمه‌های شراب را می‌جوشانند بعد می‌فرماید «إِنَّ هَذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاء وَکَانَ سَعْیُکُم مَّشْکُورًا» (انسان/22) پاداش این دسته این است به پیامبر در فراز بعدی خطاب می‌کند ما قرآن را به شما فرو فرستادیم نزول خاص تردیدی نیست در حقانیتش «وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ» (طور/48) پای حکم پروردگارت بایست وَلا تُطِعْ منهما خَصْماً وَلا حَكمَاً دنبال کافران نباشد اسم پرودگارت را هر صبح و شب یاد کن ‌بخشی از شب را سجده کن‌ در شب تسبیح طولانی داشته باش بعد می‌فرماید دنبال آن‌هایی که عاصم کفور‌اند نگو مگر آن‌ها چه می‌گفتند؟ احساس ام این است آن‌ها با یک چیز خیلی مخالف بودند و آن داستان وصایت است و این که در روز غدیر خدا می‌فرماید «یئِسَ الْکُفَّارُ» (ممتحنه/13) هی توصیه می‌کردند این‌ها را شما کوتاه بیا مکرر است روایات اش خدای متعال می‌فرماید تردید نکن این‌ها دنبال یک چیز دیگری‌اند «إِنَّ هَؤُلَاء يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ» (انسان/27) دنبال دنیا هستند آن روز را رها کردند لذا با شما در مسیر وحی مخالف‌اند از جمله در مسیر خلافت که مهم ترین مسئله‌ی اختلاف بین جبهه‌ی نفاقی که در دنیای اسلام با حضرت بودند در همین نکته است که طرف بعد از این که حضرت نصب شدند می‌آید می‌گوید از طرف خود شما است یا از طرف خدای متعال «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ» (معارج/1) می‌گوید پس عذاب بیاید من نباشم ببینم این ظاهرا داستان همان‌ها است «وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ» (طور/48) پای این امر بایست استقامت بکن اصلا گوش به حرف این‌ها نده و برای این که این کارت پیش رود این طور ذکر بگو این طور تسبیح کن به این شکل سجده‌ی طولانی داشته باش که کار به نتیجه برسد به نظر من مسئله‌ی خلافت است این آیه که همان سبیل است در نصب این سبیل و ادامه‌ی این سبیل که همه روز قیامت حتی دشمنان می‌گویند «یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً» (فرقان/27) این همان سبیل است در نصب این سبیل تردید نکن این حکم است وگرنه با حکم زکات و غیره کسی مخالفت نمی‌کرد عاصم کفور هم باید معنا شود عاصم کفور‌ها مخالفت می‌کنند آن‌ها دنبال یک چیز دیگری هستند شما دنبال یک کار دیگری فراز آخر است، ما این‌ها را آفریدیم اگر بخواهیم زیر و رو می‌کنیم شما نگران نباش آخرش این است « إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلًا» (انسان/29) این تذکری است این سبیلی است که اول سوره گفت «‏‏وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ» (تکویر/29) البته این سبیل این قدر مهم است که هر کسی نمی‌تواند پا بگذارد تا خدای متعال اجازه ندهد این معنایش جبر نیست باید خدای متعال بخواهد تو هم بخواهی خیال کنی من می‌خواهم خدا نمی‌خواهد نمی‌شود این سبیلی است که کسی وارد می‌شود که خدای متعال علیم و حکیم است می‌داند به چه کسی اجازه بدهد این جا جای شیطنت و بازی نیست کسانی را اجازه می‌دهد وارد این سبیل شوند که سبیل الله است و پایان سبیل هم می‌دانیم بعد می‌فرماید «يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ » (شوری/8) هر کس را بخواهد اجازه می‌دهد داخل رحمت اش شود رحمت همان سبیل است فرمود رحمت همان ولایت اهل بیت است روایت را صدوق نقل کرده پس آخر سوره هم این است این سوره یک تذکری است که آدم یک راهی را در سبیل و در ولایت ائمه پیدا کند که اگر پیدا کردید می‌شوید شاکر جزء ابرار که به اذن الله است هر کسی را بخواهد وارد وادی رحمت می‌کند، آن‌هایی که وارد رحمت نمی‌شوند ظالمین هستند ظلم به چه؟ به موضوع ولایت. توضیح اش بماند والحمدلله رب العالمین.

 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group