چه عواملی باعث تقویت دینداری در دوره ی آخرالزمان میشود ؟
پاسخ – بحثمان عوامل تقویت ایمان و باورهای دینی است بخصوص که در آخر الزمان امواج فتنه ها باعث لغزش های مومنین میشود . یکی از عوامل مهم دین داری و تقویت باورها ، توسل و تمسک به معصومین (ع) است بخصوص وجود امام زمان (ع) که توصیه ی خاصی بر این مورد شده در هر زمان و مخصوصا در آخرالزمان. امیرالمومنین در نهج البلاغه می فرمایند : امواج سنگین فتنه ها را بشکنید و جلو بروید با کشتی نجات . در صلوات شعبانیه که در ماه شعبان بعد از نماز ظهر خوانده میشود و مومنین بر آن مداومت می کننند ، در شان معصومین داریم : الفلک الجاریه ... اهل بیت کشتی هایی هستند که جاری هستند و تحرک دارند . یک موقع کشتی در امواج رهاست و آب آنرا این طرف و آن طرف می برد اما یک وقت در عین حالی که کشتی در امواج است آب را می برد و جلو می رود و به سمت ساحل می برد . تعبیر این است که کشتی که جریان دارد و سرنشینان خود را به ساحل امن می برد . این یکی از وسائل مهم نجات است و پیامبر اکرم فرمودند : صراط مستقیم در بین هزاران راه های انحرافی یکی بیشتر نیست ، تشخیص آن یک راه و پیمودن آن با توجه به خطرات زیاد در آخرالزمان کاری است که بدون هدایت معصومان ، کسانی که خودشان این راه را رفته اند و کاملا آشنا هستند امکان پذیر نیست . در قرآن سوره هود دارد که وقتی حضرت نوح در کشتی تعدادی مومنین را سوارکرده بود و پسرش کنعان در آب دست و پا می زد و حضرت نوح با مهربانی به او گفت : ای پسرم سوار شو و او بی نیازی از معصوم جست و گفت که من خودم شنا بلد هستم و روی کوه بلند می روم و نجات پیدا می کنم در آن موقع موجی آمد و آنها را جدا کرد و پسر نوح از بین رفت . مولوی این داستان را این طور می گوید :
همچو کنعان سر به کشتی وا مکش که غرورش داد نفس زیرکش
که برآیم من بر سر کوه مشید منت نوحم چرا باید کشید ؟
کاش چون طفل ازحیَل جاهل بُدی چون طفلان چنگ برمادر زدی
یا زعلم نقل کم بُدی مَلی علم اهل دل ربودی از ولی
کاش در اینجا انسان به خودش تکیه نکند . در این امواج خروشان دست به دامان ولی الهی بشود و با او حرکت بکند . توسل و تمسک یکی از عوامل مهم دین داری در آخر الزمان است .
سوال - چه ضرورتی هست که ما متوسل بشویم و آیا این توسل مختص مذهب شیعه است ؟
پاسخ – خیر مختص به شیعه نیست . آن چنان که قرآن نقل کرده و این کتابی است که موارد مفید و قابل استفاده ی گذشته ی تاریخ را بدون تحریف نقل میکند ، می بینیم که بحث توسل در تمام گذشتگان و انبیاء جاری بوده است . شما حضرت آدم را در نظر بگیرید ، این روایت را شیعه و سنی از پیامبر نقل کرده اند . در قرآن داریم که وقتی آدم از بهشت رانده شد گریه کرد ، اظهار پشیمانی کرد و خدا فرمود که آدم کلماتی را از خدا گرفت و بواسطه ی این کلمات توبه اش پذیرفته شد . پیامبر می فرمایند که آن کلماتی که حضرت آدم از خدا گرفت و به آن توسل کرد ، اسماء پنج تن بوده است . یعنی حضرت آدم خدا را به محمد و فاطمه و علی و حسن و حسین قسم داد و گفت که توبه ی من را قبول کن . در سند این حدیث هیچ شکی نیست ، شیعه و سنی آنرا نقل کرده اند . قرآن در رابطه با فرزندان یعقوب که آن خطای بزرگ را کردند ، باعث شدند که یوسف چهل سال از پدرش دور باشد و او را دچار فراق کردند ، دارد که وقتی پشیمان شدند ، پیش پدرشان آمدند ، پدری که چقدر سخت کشیده بود ، کمرش خمیده شده بود و چشمش کور شده بود ، گفتند : ای پدر تو برای ما استغفار کن و ما گناهکار هستیم . به او که ولی و پیغمبر بود یعنی به پدرشان که نبی زمان بود متوسل شدند . حضرت یعقوب فرمودند : من از خدا برای شما طلب مغفرت می کنم . این همان واسطه بردن در خانه ی خدا و توسل است . در خود قرآن دستور داده شده که ای پیامبر ، اگر مردم پیش خدا زانو بزنند و از تو بخواهند برای آنها استغفار کنی ، خدا را تواب و رحیم می بینند و در قرآن داریم با وسیله در خانه ی خدا بروید ، با واسطه در خانه ی خدا بروید حتی چهارده معصومین هم توسل داشتند . روایتی از مرحوم مجلسی در بحار است که می فرماید : امام باقر (ع) تب شدیدی داشتند . کاسه ی آب سردی درکنارشان بود و دستشان را در آن فرو می کردند و روی پیشانی شان می گذاشتند و می گفتند یا مادر فاطمه . و محتملا ایشان به مادرشان توسل می کردند زیرا حضرت زهرا (س) حُجَجی بر حُجَت الهی بوده است . پس توسل از حضرت آدم تا فرزندان یعقوب مرسوم بوده است .
سوال - ما به چیزهایی می توانیم متوسل بشویم ؟
پاسخ – واسطه هایی که می توانند رحمت خدا را برای ما جلب بکنند ، این ها می توانند وسیله ی توسل ما باشند یعنی توبه خودش یک وسیله است . قرآن می فرماید که با واسطه ای به خدا برسید و رحمت خدا را جلب بکنید . اعمال صالح هم وسیله ای است که باعث پوشانده شدن اعمال زشت میشود . خود قرآن و تمسک به آن وسیله است . اما آن وسیله ای که ذیل خود این آیه است می گوید که اهل بیت همان وسیله ای هستند که خدا آنرا فراهم کرده است و بزرگترین وسیله ی الهی وجود معصومین هستند . قرآن احتیاج به تفسیر دارد و هر کس می تواند ادعا کند که آن را بیان می کند ولی معصوم خودش بیان است ، خودش راه و تفسیر است ، از این جهت مهمترین وسیله خود معصومین و اهل بیت هستند . حالا شاید این سوال مطرح بشود که ما برای درخواست از خدا چه نیازی به واسطه داریم ؟ بله خود خدا هم حرفهای ما را می بیند ، می شنود و می داند و هم قدرت دارد که بدهد ، او احتیاج به واسطه ندارد . از طرف خدا برای دادن مشکلی نیست ، مشکل برای گرفتن از طرف ماست . ما نمی توانیم بی واسطه رحمت خدا را بگیریم . در ما مانع وجود دارد . امام سجاد (ع) در دعای سجادیه تعبیری دارد : خدایا تو محجور از خلق نیستی ، پنهان نیستی ، ما محجور هستیم و مانع داریم . به هرحال آلودگی ها و گناهان و نوع وارد شدن باعث میشود که نتوانیم رحمت الهی را جذب کنیم . همان طورکه نمی توانیم پیام الهی را مستقیم دریافت کنیم و احتیاج به پیامبرانی هست که آنها در جهت گیرندگی وحی واسطه بشوند ، بقیه فیوضات هم همین جور است . رحمت ، هدایت ، شفا ، علم و قدرت را باید انسانهای بی خطا که معصومین هستند واسطه بشوند که از طریق خدا جذب کنند و به ما بدهند . این همان عقیده ی شیعه است . عقیده ی واسطه ی فیض که ما قائل هستیم که امامان ما واسطه ی فیض هستند لذا میگوییم امام زمان (عج) الان زنده است چون اگر او در این عالم نباشد ، عالم دنیا برچیده میشود و به آن فیض نمی رسد. بعضا شما می بینید ادیان و مذاهب دیگر می گویند که منجی و موعود آخرالزمان هنوز بدنیا نیامده است . مسیحیان و یهودیان قائل به موعود هستند اما میگویند که هنوز بدنیا نیامده است اما شیعه میگوید که بدنیا آمده و زنده است هر چقدر هم که عمرش طول بکشد چون واسطه ی فیض است . بواسطه ی او فیض به این عالم می رسد . داستان شب قدر هم همین است . آن فیضی که خدا می خواهد در یکسال به بنده اش بدهد توسط ولی او مدیریت می شود . یعنی اراده ی خدا و مشیت خدا از منازل شما اهل بیت صادر میشود و در عالم پخش میشود . بنابراین اینکه ما میگوییم اهل بیت محل مشیت خدا هستند یعنی از اینجا فیض پخش میشود . ما در دادن حاجات اهل بیت را مستقل نمی دانیم که توسل به آنها بکنیم ، دید ما به اهل بیت دیده واسطه ی فیضی است ولی این چیزی است که خدا قرآن به ما توصیه کرده است . یکی از بزرگان خدمت آیت الله خوانساری که از مراجع بزرگ تهران بودند رسیدند و سوال کردند اگر بخواهیم به امام رضا(ع) متوسل بشویم چطور خطاب بکنیم ؟ خدا را مخاطب قرار بدهیم و بگوییم ای خدا بحق امام رضا (ع) به ما چیزی بدهد یا بگوییم که ای امام رضا (ع) تو چیزی به ما بده . ایشان فرمودند : هر دوی آنها خوب است ولی دومی بهتر است . یعنی از امام رضا (ع) بخواهید که از خدا بخواهد و واسطه ببرید . اینکه می گوییم ای امام رضا (ع) به ما بده ، یعنی واسطه است . ما که میدانیم امام رضا (ع) مستقلا و بی اذن خدا نمی دهد ، نگاه ما به او نگاه استقلالی نیست . این همان دستگاه الهی است نه اینکه امام رضا (ع) کنار دستگاه خدا دستگاهی زده است . وقتی دید ما به امام رضا (ع) یک دید واسطه ای است آنجایی که میگوییم یا امام رضا (ع) به ما بده ، در واقع می دانیم که خدا به امام رضا (ع) می دهد . منتها ما با واسطه پیش خدا می روییم . ما در دعاهایمان تعبیراتی داریم که به خود معصومین خطاب شده است. دعای فرج معروف خطاب مستقیم به محمد و علی است ، شما من را کفایت کنید ، شما من را کمک بکنید . حالا کسی نگوید که این شرک است زیرا شما از انسانی کمک می خواهید ، ما می گوییم این ها واسطه هستند . مثلا میگوییم دکتر به دادم برس منظورمان این نیست که خدا را قبول نداریم . معنایش همان واسطه ی شفاست بنابراین این دید است که ما به معصومین و واسطه ای فیض الهی داریم و آنها را به این صورت شفی قرار می دهیم .
سوال - گاهی بعضی انسانها ارادت خاصی به امام رضا (ع) دارند و به ایشان توسل می کنند یعنی امام رضایی هستند ، بعضی ها امام حسینی هستد ، در این ها چه اتفاقی می افتد ؟
پاسخ – بعضی ها در خودشان درمی یابند همچنان که به همه ی معصومین ارادت دارند و همه را قبول دارند ولی دست خودشان نیست و فکر می کنند که جذبه شان نسبت به یکی از معصومین یا امام زاده ها بیشتر است و نسبت به آنها کشش دارند . یکی نسبت به امیر المومنین یک حساسیت و عشق خاصی دارد یکی نسبت به حضرت زهرا ، یکی نسبت به حضرت ابوالفضل یا امامزاده ها . ما سِر حقیقی مطلب را نمی دانیم . در بعضی از بزرگان ما هم بوده است ، این طور نیست که فقط در مردم معمولی باشد . مرحوم آیت الله تحللی از خوبان همدان بوده است . ایشان آنچنان عاشق امیرالمومنین بودند که وقتی میخواست اذان و اقامه را بگوید و وقتی به اشهد ان علیا ولی الله می رسد بی اختیار می گفت : جانم به قربان نامت و اطرافیان میگفتند چنان با سوز می گفت که دل ما می ریخت و اشکش جاری می شد . آیت الله کشمیری از عاشقان امیر المومنین و زیارت ایشان بود طوری که مرحوم جعفر آقای مجتهدی می گفت که هر وقت ایشان به خانه ی ما می آید گنبد و بارگاه امیر المومنین را با خودش می آورد . این قدر عشق در دلش بود . آقای حائری استاد امام خمینی عاشق امام رضا (ع) بود و می گفت که ما چهارده معصوم را در امام رضا (ع) خلاصه کرده ایم و تا تعطیلی گیرش می آمد به زیارت امام رضا (ع) می رفت . این اختلافاتی که نسبت به معصومین در بندگان خدا هست ، شاید سِرش اختلاف تجلیات اسماء الهی باشد . خدا اسم هایی دارد که در دعای جوش کبیر که همه ی متدینین با آن آشنا هستند . وقتی اسمهای خدا را می خوانید به تناسب حالت ، به تناسب موقعیت ، مرتبه و معرفت شما به تناسب نیازت گاهی یک اسم شما را جذب میکند مثلا کسی که به فقر افتاده به مشکل افتاده ، وقتی به یا رزاق می رسد یا به کنز الفقرا می سد اینجا مثل این است که یک دفعه او را نگه میدارد . مثلا کسی که مریض است یا مریضی سختی دارد یا مریض سختی دارد ، وقتی به یا شافی یا طبیب می رسد ، اینجا یک حال دیگری دارد . کسی که بی کس است و نارفیقی دیده است ، وقتی به یا رفیق من لا رفیق له می رسد حال دیگری دارد . یکی از افرادی که نارفیقی دیده بود گفت : خدایا تو هم رفیقی هم شفیق ، آیا می گذاری که این رفیقت را شیطان ببرد ؟ شیطان دارد رفیقت را می برد . ابن عربی گفته : وقتی اسماء خدا را می خوانید اسمی که شما را جذب کرد ، زود از رویش رد نشوید . و آنرا تکرار بکنید تا آثار و برکاتش را دریافت بکنید . همین وضعیت در مورد اسماء ائمه هم هست . اسماء خارجی خدا ائمه اطهار هستند که صفات الهی در آنها جمع است و به تناسب معرفت ما و رتبه ی ما گاهی یک معصوم برای ما جلوه ی خاصی دارد. مثلا چون امام رضا (ع) مظهر اسم رئوف خداست ، فردی که احتیاج دارد دستی روی سرش کشیده بشود چه بسا آن اسم خیلی برایش جلوه می کند . در اینجا اختلاف معرفت است . همچنین افراد نیازها و حالاتشان مختلف است . هر کدام از ائمه که مظهر اسم خدا هستند و بیشتر در آنها فعلیت دارد و بر دل ما جلوه ای دارد و دل ما را می کشاند . شبیه همان اسمائی که در دعای جوشن کبیر است که به تناسب حالات افراد یک جذبه هایی دارد ، چه بسا کشش معصومین هم از این باب باشد . ما یک روایات معتبری به این معنا که از فلان معصوم فلان حاجت را بخواهید و دیگری نمی تواند بدهد ، به این شکل نداریم چون همه ی معصومین باب الحوائج هستند . همه ی آنها معدن این هستند که واسطه بشوند و رحمت خدا را بگیرند و حاجات را بدهند منتها در کتاب بحار علامه ی مجلسی جلد نود و چهار روایتی نقل کرده است که دعای توسلی است که غیر از دعای توسل معروف است شما می توانید بعد از دعای توسل آن را در مفاتیح پیدا بکنید بنام دعای توسل دیگر . در آنجا حاجات تقسیم شده است که مثلا اگر کسی عافیت و سلامتی میخواهد متوسل به موسی بن جعفر (ع) و اگر کسی دفع ظلم می خواهد متوسل به امیر المومنین و اگر کسی سلامتی در سفرها می خواهد به امام رضا (ع) و اگر کسی وسعت رزق می خواهد به امام جواد (ع) متوسل شود . اگر کسی در این دعا تمسک به معصومین در این دعاهای خاص که ذکر شده بکند این خیلی مناسب است ولی دید مان این نباشد که معصوم دیگر نمی تواند . این دید خوبی نیست .
سوال – آیه 182- 186 سوره بقره را توضیح دهید .
پاسخ – آیه 186 می فرماید : ای پیامبر اگر از من بپرسند ، بگو من نزدیک هستم و من دعای شما را اجابت می کنم مردم هم باید من را اجابت بکنند . با تقوا باشند و ایمان بیاورند که این بنفع خودشان است و رشد پیدا میکنند . یک نکته این است که خدا می فرماید من نزدیک هستم . در دعا لازم نیست که انسان داد و بیداد بکند بخاطر همین در ادب دعا داد و فریاد نیست . بلکه آهسته دعا بکنید . بعد خدا می گوید من دعای آن کسی که من را می خواند جواب می دهم . دو تا شرط برای استجابت دعا در این آیه ذکر شده است که اگر این دوشرط محقق بشود خدا گفته جواب می دهد . شرط اول این است که انسان حقیقتا بخواهد ولی بعضی مواقع چیزی را می خواهیم که به مصلحت مان نیست . اشک هم می ریزیم ولی نمی دانیم که به صلاح مان نیست ما ضرر خودمان را نمی خواهیم پس ما در آنجا واقعا دعا کننده نیستیم پس خدا همان واقعی را لطف می کند و به ما نمی دهد . البته بجای آن یک چیز دیگر میدهد که در قیامت وقتی مردم می بینند میگویند که کاشکی هیچ کدام از دعاهای ما برآورده نمیشود و عوضش را در آنجا می دهد . پس شرط اول اینکه دعا حقیقی باشد به مصلحت و خیر باشد . شرط دوم اخلاص در دعاست . یعنی فقط از خدا بخواهد ، خدا را همه کاره ی عالم بداند و فقط از او بخواهد . پیامبر فرمودند : هر بدهکاری که این دعا را بخواند قرضش ادا میشود . خدایا بواسطه ی حلالت من را از حرام بی نیاز کن و بوسیله ی چیزهایی که مورد طاعت توست من را از معصیت خودت بی نیاز کن و من را از فضل خودت بی نیازم کن . شیخ بهایی گفت : ما این کار را انجام دادیم و شد . از جایی که نمی دانستیم قرض هایمان ادا شد . ممکن است کسی این کار را بکند و نتیجه نگیرد و آن بخاطر اخلاص است که شرط دوم است . این همان مضطر شدن است ، امیدش از همه جا قطع بشود ، فقط از خدای متعال بخواهد و به او متصل بشود .
سوال – آیا توسل باید همیشگی باشد ؟
پاسخ – اگر ما توسل را به این معنا بگیریم که دائم میخواهیم از خدا فیض بگیریم پس ما هیچ موقع بی نیاز از فیض خدا نیستیم ، بی نیاز از رحمت و لطف خدا نیستیم . پس دائم احتیاج به آن واسطه ها داریم . درست است که لازم نیست دائم بنشینیم و دعای توسل بخوانیم و حاجت بخواهیم اما توسل حقیقی توسل دائمی است . آن توسل حقیقی که دائمی هم هست ، صرف اینکه بنشینیم ختمی بگیریم ، ذکر صلواتی بگیریم ، نذری بکنیم و روضه ای گوش بدهیم این ها نیست البته این ها خوب است آن توسل حقیقی که انسان دائما تحت ولایت و سرپرستی و عنایت اهل بیت باشد و دائما به او لطف ببرید ، این است که انسان عملا هم از جهت رفتاری و هم از جهت اخلاقی متمسک به آنها باشد . آنها را الگو قرار بدهد ، آنها را در زندگی اش جاری بکند ، اخلاقیات ، افکار و گفتار آنها را در زندگی اش جاری بکند و من تحت ولایت آنها زندگی بکنم اگر این باشد توسل دائمی است و این حقیقی است . ائمه با کسانی که از دوستانشان بودند و این کار را نمی کردند برخورد می کردند . کسانی از راه دور پیش امام رضا (ع) رفتند . امام رضا (ع) آنها را شصت روز راه نداد و بعد از شصت روز امام آنها را راه دارد و گفت : شما حقوق همدیگر را عایت نمی کنید و حلال ها و حرام ها را رعایت نمیکنید و می خواهید من شما را راه بدهم . راه پیدا کردن به ساحت معصومین ادعایی نیست این احتیاج به یک توسل واقعی دارد یعنی توسل عملی و همین زمینه ی شفاعت است اگر کسی اینکار را کرد ، دستش را به معصومین داده است و سوار کشتی شده است . درست است که محبت معصومین گنجینه ی ارزشمندی است ولی ما علاوه بر محبت باید دست ولایت را بگیریم . حبی ارزشمند است که نورش در زندگی ما باشد و در زندگی ما ظهور پیدا کرده باشد و وقتی عملا دستم را به آنها دادم ، در آخرت هم شفاعت اهل بیت شامل حال من میشود .