سمت خدا – 15/8/90
آقای عالی
نماز صبح سبکباری ، به سکر اشهد ان رویت. نماز مغرب مشتاقی ، به شوق حی علی مویت . به شرب خمر گرفتارم ، شراب چشم خمارت را . اسیر جذبه ی محرابم ، به طاق هشتی ابرویت . دو چشم معجزه بر دوشت ، صفا و مروه ی حیرانی است . دویده هاجر چشمانم ، به شرق زمزم گیسویت . بخواب و در دل بی تابم ، شکوه موسم حج را باش . طواف حاجی دستانم ، به گرد کعبه ی گیسویت . چه شام ها که نخوابیدند ، زدست من که نخوابیدم . چه عذرها که بدهکارم ، به مردمان سر کویت . چه می شود که شبی من هم ، وضو بگیرم از این چشمه . که آسمان پرو بالی شست ، در انبساط پرستویت .
سوال – آیا رجعت و بازگشت برخی از اموات به دنیا در آخر الزمان در هنگام ظهور ، منافاتی با قرآن ندارد؟ چون در قرآن داریم که زمانی که هنگام مرگ مجرمان و انسان های فاسد فرا می رسد از خداوند درخواست رجعت به دنیا را می کنند . خداوند در جواب آنها می فرماید که هرگز رجعتی در کار نیست . و شما در برزخ باشید تا زمانی که قیامت فرا برسد.
پاسخ – شاید در ابتدا به نظر برسد رجعت و بازگشت برخی از اموات به دنیا در زمان ظهور ، با بعضی از آیات قرآن منافات داشته باشد. ولی اگر عمیقاً مطالعه کنیم متوجه می شویم که کدام رجعت در قرآن رد شده و خداوند متعال فرموده که هرگز رجعتی در کار نخواهد بود . در واقع این رجعت با رجعتی که قرآن در خصوص آن صحبت کرده هیچ منافاتی ندارد . عقیده به رجعت یک عقیده ی قرآنی است . در قرآن هفتاد و شش آیه در خصوص رجعت داریم . حتی دربرخی از موارد خداوند نمونه های صریحی را ذکر کرده که اموات از عالم برزخ به عالم دنیا بازگشته اند . در آیه ی دویست و پنجاه ونه سوره ی بقره داستان حضرت ارمیای پیامبر ذکر شده است . آمده که صد سال خداوند او را میراند ، سپس زنده کرده و به عالم دنیا باز گرداند. یا مردگانی که توسط حضرت عیسی (ع) زنده می شدند . که نه تنها مسلمین بلکه مسیحیان این مسئله را قبول دارند . صریحاً در برخی از این آیات خداوند می فرماید که برخی از مردگان به عالم دنیا بازگشته و زندگی کردند . بنابراین تعجب برانگیز است که چرا برخی از مردم این مسئله را انکار کرده و یا حتی قابل هضم نمی دانند . اگر پذیرش این مسئله مشکل بوده و یا امکان نداشت ، خداوند در قرآن این مسئله را عنوان نکرده و نمونه های صریح آن را بیان نمی کرد . بنابراین عقیده به رجعت، یک مسئله ی قرآن است و پشتوانه ی عقلی دارد . اگر کسی عمق رجعت را متوجه شود ، در واقع تجلی و جلوه ی امامت در آخر الزمان را در می یابد . بنابراین ما باید به این رجعت عقیده پیدا کنیم . در ضمن این رجعت با آن آیه ای که خداوند فرموده هیچ رجعتی در کار نیست، منافات ندارد . در آیه ی نود و نه و صد سوره ی مومنون خداوند متعال فرموده : زمانی که چشم برخی از گناهکاران ، مجرمین و کفار به حقایق عالم آخرت باز می شود . به این خاطر که در زمان مرگ ملائک عذاب را با چهره های عبوس و خشن می بینند و از طرف دیگر جایگاه آخرتی خود را اجمالاً مشاهده می کنند . در ضمن هواهای نفس و شهوات آنها نیز فروکش کرده و شعور آنها کاملاً فعال و بیدار شده است . یک دفعه یک ندامت و پشیمانی عمیق آنها را در بر گرفته و احساس حقارت از عمر بر باد رفته می کنند . در نتیجه اظهار پیشمانی کرده و می گویند خدایا ما را باز گردان تا جبران کرده و عمل صالح انجام دهیم . خداوند متعال می فرماید : اصلاً . این درخواست در این زمان بی مورد است. چون چشم این افراد به یک حقایقی باز شده و از روی ترس این حرف ها را می زنند . وقتی که آنها به دنیا بازگردند ، باز هم با نفس برگشته و همان هواهای نفس و خباثت ها را دارند . در آیه ی دیگر خدا می فرماید : اگر اینها را بازگردانیم باز هم به همان کارهای خود می پردازند . این افراد دروغ می گویند که ما را بازگردان ، ما خوب می شویم . بنابراین خداوند رجعتی را مردود می داند که به درخواست خود کفار و فاسقان و به هدف اصلاح باشد . چون این هدف دروغین است . اما در آخر الزمان ، کفار نه به اختیار ، بلکه به اجبار باز گردانده می شوند . نه برای اصلاح و عمل صالح ، بلکه برای انتقام و ذلت . سوماً این هدف یک هدف دروغین نیست بلکه کاملاً درست و راست است . چون با این رجعت این افراد ذلت دیده و انتقام ظلم هایی که کرده اند کاملاً از آنها گرفته می شود . بنابراین رجعتی که در قرآن رد شده ، رجعت به اختیار کفار است . رجعتی که ما اعتقاد داریم ، رجعت اجباری بوده و به هدف عذاب و انتقام است . رجعتی که قرآن مردود دانسته ، رجعت به هدف اصلاح است . این هدف دروغین است ، چون خدا می فرماید اصلاً این افراد اصلاح پذیر نیستند. پس چیزی را که قرآن رد کرده ، ما نیز مردود می دانیم و شکی در آن نیست .
سوال – شما می گویید که در رجعت ، سران کفر و ذلالت برای دیدن ذلت و انتقام به دنیا بازگردانده می شوند . حال با توجه به اینکه این افراد عالم برزخ و عذاب های آن را دیده و حقانیت راه پیامبران برای آنها واضح شده است . اگر این افراد به دنیا بازگردانده شوند ، فرصتی پیدا می کنند که توبه کرده وگذشته ی خود را اصلاح کنند . در نتیجه بجای اینکه به ضرر آنها باشد کاملاً به نفع آنها است .
پاسخ – اولاً آنطور نیست که هرکسی که چشم او به حقایقی باز شده باشد ، دست از باطل خود بردارد . و به سمت حق رفته و ایمان بیاورد . بنابراین نباید فکر کرد چون کفار صحنه های حقیقت را دیده اند ، وقتی به دنیا بازگردانده می شوند ، ایمان می آورند . ما در طول تاریخ افراد زیادی را داشته ایم که با اینکه حقیقت را دیده بودند بر باطل خود پافشاری می کردند . و لجوجانه بر باطل اصرار می کردند . کم نبودند کسانی که معجزات پیامبر و انبیاء را می دیدند و می فهمیدند که این کارها مربوط به بشر نیست ، اما می گفتند همه ی اینها سحر است . بعد از غدیر خم که پیامبر (ص) ، حضرت علی (ع) را نصب کردند ، شخصی نزد ایشان آمده و گفت : این جوان را که نصب کردی از جانب خود تو بود یا از جانب خدا ؟ پیامبر (ص) فرمودند : از جانب خدا . این فرد گفت : خدایا اگر این از طرف تو بوده و حق هم بوده ، یک عذاب بفرست که من از بین بروم . من طاقت این مسئله را ندارم . از این هم بالا تر مگر شیطان عالم ملائکه و معجزات انبیاء را ندیده است ؟ مگر به حق آگاهی ندارد ؟ اما دست از شیطنت خود بر نمی دارد . کسانی که با رجعت باز می گردند سران کفر و ذلالت هستند . یعنی کسانی که آنقدر لجوج بوده اند که با انبیاء ، اولیاء و معصومین مخالفت می کردند . این افراد کسانی هستند که نفس آنها در خباثت و لجاجت شکل گرفته است . چون ذات آنها به شکل دیگری است ، زمانی که به دنیا باز گردانده می شوند، بازهم به همان شیطنت خود ادامه می دهند . بنابراین این افراد وقتی باز گردانده می شوند ، توبه نمی کنند . حتی اگر توبه هم بکنند، توبه ی آنها پذیرفته نیست . چون در بسیاری از آیات و روایات قرآن آمده که توبه ی فرد تا زمانی مورد قبول واقع می شود که چشم او به عالم حقیقت بازنشده است . به محض اینکه چشم فرد به عالم آخرت باز شد ، دیگر توبه پذیرفته نیست . توبه زمانی باعث رشد و تکامل فرد شده و برای او فایده و ارزش دارد که از روی اختیار باشد . یعنی با اختیار، حق را انتخاب کرده باشد . اما زمانی که چشم انسان به حقایقی از جانب عالم غیب باز می شود ، از روی اجبار و ترس توبه می کند . این مسئله دیگر ارزش نداشته و باعث رشد نمی شود . فرعون هم در لحظه ی آخر توبه کرد . به تعبیر قرآن فرعون موقع غرق گفت که من به خدای بنی اسرائیل ایمان آوردم . خداوند متعال در جواب او فرمود : الان دیگر ارزشی ندارد . این از روی میل به حق و انتخاب حقیقت نیست که باعث رشد شود . هرکسی هنگام ترس از روی اجبار این حرف ها را می زند . خداوند متعال از اینکه رحمت و مغفرت او شامل حال کسی شود ، هیچگاه بخل ندارد . چه در دنیا و چه پس از دنیا . همیشه رحمت خدا واسعه است . اما هنگامی که شخص عالم آخرت را می بیند و دار دنیا بسته می شود ، زمان عمل کردن او تمام می شود . دار عمل ، دار دنیا است . مانند یک بطری در بسته که در اقیانوس انداخته شود . آب بی نهایت است اما چون بطری در بسته است ، آب را جذب نمی کند . رحمت خدا بی نهایت است ، اما زمانی که مرگ شخص فرا رسیده و آن طرف را می بیند ، دار او بسته شده و عمل تمام می شود . بنابراین اینطور نیست که مغفرت خدا شامل حال او نشود بلکه این فرد دیگر نمی تواند مغفرت خدا را جذب کند . در رجعت ، آن فردی را که باز می گر دانند در واقع بطری در بسته است . یعنی آن فردی که به دنیا آورده می شود ، فردی است که آخرت را دیده است . اولاً این فرد چون در خباثت و لجاجت شکل گرفته ، توبه نمی کند . ثانیاً اگر هم توبه کند ، این توبه پذیرفته نیست و ارزشی ندارد . چون خود او نمی تواند رحمت را جذب کند . در زیارت آل یاسین یک فرازی دارد که از آیه ای به این مضمون اختباس شده است : رجعت شما حق بوده و جای شکی در آن نیست . زمانی باز می گردید که ایمان آوردن فردی که قبلاً ایمان نداشته به درد او نمی خورد . توبه در زمان رجعت از جانب کفار مورد قبول نیست.
سوال – شما گفتید بعد از شهادت امام زمان (عج) اولین امامی که رجعت می کند ، امام حسین (ع) است . این امام غسل و نماز به حضرت را به عهده دارد . اصلاً مگر امام زمان (عج) شهید می شوند ؟ چطور در زمانی که جهان پر از عدل و داد است ، ظلم ریشه کن شده و شیطان هم از بین رفته است . شخص ظالمی پیدا می شود و حضرت را به شهادت می رساند .
پاسخ – ما تنها یک روایت داریم که به طور خاص از شهادت امام زمان (عج) اسم برده است . ولی سند این روایت ضعیف است . بنابراین زیاد نمی توان به این روایت تکیه کرد . اما روایات زیادی داریم که به طور عمومی گفته است که همه ی ائمه شهید می شوند . گفته شده هیچیک از ما اهل بیت نیست که یا با شمشیر کشته شده و یا مسموم شده و به شهادت نرسیده باشد . به طور اصولی نیز باید همینطور باشد . امامان ما در همه چیز الگو هستند . از جمله در مرگ ایشان ، چون کامل ترین مرگ شهادت است . در خطبه ی 123 نهج البلاغه آمده است که شرافتمندانه ترین نوع مرگ شهادت است . پیغمبر (ص) در یک روایت معروف فرمودند که هر عمل صالحی که انجام دهید ، بالاتر از آن یک عملی وجود دارد . تا شهادت که بالاتر از آن دیگر چیزی وجود ندارد . آیا امکان دارد ائمه که لایق ترین انسان ها بوده اند، این بالاترین را نداشته باشند ؟ مرگ هرکسی به شکل زندگی او است . وقتی زندگی آنها پاک ترین و با فضیلت ترین بوده است ، مرگ آنها نیز بافضیلت ترین است . لذا در بسیاری از دعاها ائمه درخواست شهادت کرده اند . در دعایی که در ماه رمضان خوانده می شود ، امام صادق (ع) اینگونه دعا می کردند: خدایا وفات من را قتل در راه خود قرار بده . در مجلس ابن زیاد ، زمانی که او امام سجاد(ع) را تهدید به قتل کرد . ایشان فرمود : من را تهدید به قتل می کنید . مگر نمی دانید که قتل و کشته شدن عادت ما بوده وشهادت مایه ی افتخار ما است ؟ حضرت زینت (س) در خطبه ای که در سفر اسارت خواندند ، فرمودند : خدارا شکر که آغاز کار ما را سعادت و پایان کار ما را شهادت قرار داده است . پس طبق همین روایات عمومی به خوبی می توان متوجه شد که همه ی ائمه از جمله امام زمان عج به شهادت می رسند . در اصول کافی هم این روایت آمده است که امام زمان عج فوت کرده و امام حسین (ع) ایشان را غسل داده و نماز می خوانند . البته در این روایت کلمه ی موت آمده که اعم از شهادت و یا مرگ طبیعی است . ما از روایات دیگر باید استخراج کنیم که این موتی که در این روایت در خصوص امام زمان عج گفته شده در واقع همان شهادت است . درست است که در زمان امام زمان عج ظلم اجتماعی وجود ندارد . چون حکومت عادلانه است ، کسی نمی تواند به طور گسترده به جامعه ظلم کند . و شیطان هم به عنوان یک دشمن بیرونی که باعث لغزش و انحراف انسان ها می شود از بین رفته است . فلسفه ی وجودی شیطان این است که برای رشد انسان ها یک دو راهی درست کند . یک راه را انبیاء درست کرده اند که راه خیر است . و یک راه را نیز شیطان درست می کند که راه شر است . خود انسان باید خوبی و حق را انتخاب کند تا باعث رشد او شود . بندگی اختیاری باعث رشد انسان می شود نه بندگی اجباری . در زمان ظهور امام زمان عج ، جهان بندگی را انتخاب کرده است . چون انتخاب کرده ، دیگر نیازی به دوراهی وجود ندارد . بنابراین فلسفه ی وجودی شیطان دیگر تمام شده است . در نتیجه عمر شیطان به پایان رسیده و طبق روایات توسط امام زمان عج از بین می رود . وقتی که شیطان از خدا خواست که من را تا قیامت فرصت بده . خداوند نگفت من این کار را می کنم. بلکه فرمود : تا یک زمان معینی به تو فرصت می دهم . در روایات داریم که این زمان معین ، زمان ظهور است . اما در این زمان ، نفس و دشمن درونی از بین نرفته است . درست است که نفس تربیت شده و از جهت گناه ، میل نفس به صفر می رسد . ولی صفر نمی شود . نفس و شیطان دو وجود مستقل هستند . شیطان در بیرون است. اما نفس در درون انسان است . خود نفس ، دارای امیال و تاخت و تازهایی است . در زمان امام زمان عج، شیطان از بین رفته اما نفس هنوز وجود دارد . تا زمانی که عالم دنیا وجود دارد ، امتحان هم است . بنابراین هوای نفس وجود دارد ، اما آنگونه نیست که ظلم گسترده ای به دیگران بکند . ظلم های فردی وجود دارد . در نتیجه امکان اینکه یک انسان ظالمی باشد که به حضرت ضربه زده و ایشان را به شهادت برساند، وجود دارد .
سوال – در خصوص آیات 14 تا 26 سوره ی مبارکه ی روم توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این آیات شریفه ، خداوند متعال یک تعدادی از نشانه های خود را بیان کرده است . به این مضمون که از آیات و نشانه های خدا همسران شما است که در نزد آنها آرامش پیدا می کنید . از آیات و نشانه های خدا خواب است . رعد و برقی است که نشانه ی آمدن باران است . یک چیزهایی را خداوند برای خود نشانه گرفته است که هر روز ما با آنها سرو کار داریم . خدا پنهان نیست . به قول عالم بزرگواری می گفت : خیلی از افراد به دنبال معجزه می گردند ، کجای عالم معجزه نیست . ولی لطافت لازم است تا انسان همین چیزهایی که همیشه در اطراف او است را ببیند . فردی در زمان امام صادق (ع) بود که خدا را قبول نداشت . یک بار نزد امام صادق (ع) آمده و گفت این خدایی که شما می گوید چرا اینقدر واسطه فرستاده است ؟ چرا با پیامبران و کتب با مردم سخن گفته است ؟ می توانست مستقیم خود را نشان داده و مسئله را حل می کرد . امام فرمودند : مگر پنهان است ؟ تو با دست جلوی چشم خود را گرفته و خورشید را نمی بینی . در این حالت تقصیر از خورشید نیست . به قول امام حسین (ع) که در دعای عرفه می فرماید : چه زمانی پنهان شدی که نیاز به دلیل داشته باشی تا تو را نشان دهد ؟ غایب نگشته ای که شوم طالب حضور ، پنهان نبوده ای که هویدا کنم تو را . با صد هزار جلوه برون آمدی که من، با صد هزار دیده تماشا کنم تو را . لذا قرآن در تمام این موارد می فرماید: اینها آیاتی است برای کسانی که عقل ، فکر و هوش دارند . از همه ی اینها می توان خدا را دید .
سوال – روز عرفه چه روزی است و چکار کنیم که نهایت استفاده را از آن ببریم؟
پاسخ – اگر ما می توانستیم ارزش این روز را فهمیده و باور کنیم ، یک لحظه از آن را از دست نمی دادیم . روز عرفه یکی از روزهای رحمت ویژه و خاص الهی است . در این روز شیطان خیلی خشمگین است . چون آغوش خدا باز است ومشتاق هر کسی است که به هر بهانه ای بازگردد . برای اینکه عظمت روز عرفه تا حدی درک شود یک روایت از امام صادق (ع) می خوانم . همگی ما برای ماه رحمت ، ماه رمضان را مثال می زنیم. که در شب های قدرآن ، صفحه ی زندگی عده زیادی از انسان ها از شقاوت به سعادت رقم می خورد . امام صادق (ع) فرمود: اگر کسی با وجود ماه مبارک رمضان به این اقیانوس وارد شده و تشنه بازگشت ومورد مغفرت واقع نشد . دیگر نمی تواند جبران کند مگر در روز عرفه . یعنی یک روز در مقابل یک ماه است . ایشان نفرموده اند مگر کسی که صحرای عرفات را درک کند . بلکه فرموده اند این روز را درک کند . یعنی حتی اگر فرد در صحرای عرفات هم نباشد ، اما بتواند این روز را درک کند . این یک روز جبران آن یک ماهی است که از دست داده است . روز عرفه سه یا چهار عمل مهم دارد . غسل و روزه در این روزسفارش شده است . اما مهمتراز همه دو عمل است . یکی دعا و دیگری زیارت امام حسین (ع) است . امام صادق (ع) فرمودند که روز عرفه روز دعا است . مرحوم ملکی تبریزی می فرماید: با اینکه روزه در روز عرفه با توجه به روایات ، کفاره ی نود سال است . اما اگر باعث ضعف کسی می شود و باعث می شود که نتواند دعا کند ، روزه نگیرد. حتماً لازم نیست که کسی در مراسم دعا شرکت کرده و در جمع باشد. و حتماً دعای خاص امام حسین (ع) که در مفاتیح است را بخواند . هر دعایی بکند فرقی نمی کند . امام صادق(ع) فرمود : هرچه دلتان می خواهد بگویید فقط دعا کنید . یعنی فقط ارتباط خود را باخدا برقرار کنید . اگر شما خدا را بخواهید ، معلوم می شود که خدا طالب شما بوده است . گر خدا خواهد که ما را یاری کند ، میلمان را جانب زاری کند . خدا هر کسی را طلب کند ، در این روز به دعا و اشک می نشیند . یک جوانی سابقه ی خوبی نداشت اما مکه نصیب او شد . زمانی که وارد مسجد الاحرام شد و دید سیل جمعیت پروانه وار به دور خانه خدا می چرخند . بغض گلوی او را گرفت . اما چون سابقه ی خوبی نداشت ، وقتی خواست با خدا صحبت کند اینطور گفت : خدایا من خیلی بلد نیستم با تو صحبت کنم . در تهران وقتی نخود و لوبیا می خرند با نخاله ها و آشغال ها در هم می خرند . ما را هم با این حجاج خوب خود در هم قبول کن . این دعا ها خیلی زیبا است . انسان با زبان خود هم می تواند دعا کند . اما اگر کسی توفیق پیدا کرد ، بهترین دعای این روز، دعای اباعبدالله الحسین در صحرای عرفات است . این دعا طولانی است اما یاران امام حسین (ع) می گفتند که ایشان از ابتدا تا انتهای دعا اشک می ریختند . این دعا یک دوره توحید است . اگر حتی کسی فقط ترجمه ی آن را هم بخواند و توجه داشته باشد یک دوره خدا شناسی را گذرانده است . دعای کسانی است که نعمت های خدا را می بینند . امام حسین (ع) با تمام وجود می گوید: خدایا ، با گوشت ، خون ، رگ و تمام اعضاء بدن خود اگر بخواهم شکر یک نعمت تو را بگویم ، نمی توانم . یعنی این دعا انسان را به شکر ، حمد وخضوع در مقابل خدا وا می دارد . بخصوص دعا برای دیگران را فراموش نکنید . در اصول کافی آمده که من در عرفات بودم و شاگرد امام کاظم (ع) را دیدم . نزد ایشان رفته و دیدم که با چه حالی اشک می ریزد . مزاحم او نشدم . وقتی که مراسم تمام شد به دنبال او رفتم . به او گفتم خیلی حال خوشی داشتید . گفت: ابراهیم ، امروز یک دعا برای خودم نکردم . از مولای خود امام کاظم (ع) شنیدم که فرمود: اگر کسی برای برادر دینی خود در پشت سر او دعایی بکند ، صد هزار برابر به خود او بازمی گردد. من نخواستم صد هزار را از دست داده و یکی بگیرم . بنابراین برای یکدیگر دعا کنیم تا صد هزار را بدست بیاوریم . امام صادق (ع) فرمود که خدا اول به زائرین امام حسین (ع) نگاه می کند ، بعد به صحرای عرفات. چون اگر مکه ای است ، زمرم ، صفا و مروه و منایی است به برکت کربلای امام حسین (ع) است . ما می توانیم زیارت امام حسین (ع) را از راه دور بخوانیم . در هر مناسبتی چه در عید و چه در عزا گفته شده که اول به سراغ زیارت امام حسین (ع) بروید . چون ما هرچه داریم به برکت آن سری است که به بالای نیزه ها رفت .
امیدوارم به حق ابا عبدالله (ع) امروز همه ی ما را مشمول لطف و عنایت های خاص خود که به بندگان خوب خود عطا می کند ، بفرماید .