در مورد حربه ها و سیاست های شیطان برای نفوذ در انسان توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – یکی از خطرناک ترین راهزنان دین مخصوصا در آخر الزمان شیطان است . که با تمام لشکریان و قوای خودش سعی می کند انسان را به انحراف بکشاند . شیطان می داند که در آخر الزمان دارد به اجل خودش نزدیک می شود و به آخرین فرصت های خودش می رسد . در قرآن داریم که وقتی شیطان از بهشت رانده شد ، از خدا خواست که تا قیامت به او مهلت بدهد . خدا فرمود : من تا وقت معلومی به تو مهلت می دهم . در بعضی از روایات وقت معلوم را زمان ظهور دانسته اند و آن زمان وقت شیطان تمام می شود . موقع ظهور و رجعت ائمه که دین گسترش پیدا می کند ، موانع دین که یکی شیطان است کم می شود . بعد از شیطان هنوز هوای نفس است که باعث تحریک انسان به گناه بشود. البته گناهانی که بطور فراگیری ظلمی را بوجود نیاورند . زیرا آن زمان ، زمان عدل است . شیطان بعنوان یک عامل بیرونی که برای انسان دو راهی خیر و شر درست می کرد ، وقتی خود انسانها خیر و عبودیت را انتخاب کردند فلسفه ی وجودی شیطان از بین می رود . شیطان در آخر الزمان تمام دست و پاهای آخر خودش را خواهد زد و هر چه تیر دارد رها می کند . اصلی ترین کار شیطان وسوسه و دعوت به شر ، آلودگی ها ، انحراف از دین و دیانت است منتها برای اینکه این دعوت شیطان مورد پذیرش قرار بگیرد و انسانها او را به خانه ی خودشان راه بدهند شیوه ها و ترفندهایی دارد .او می داند که انسانها براحتی شر را قبول نمی کنند بنابراین ترفندهایی دارد که زشتی ها را بقبولاند و وارد زندگی مردم بکند . یکی از شیوه های شیطان تزیین است . یعنی زشت را زیبا جلوه دادن ، بدی و آلودگی را خوب نشان دادن تا انسانها آنرا قبول بکنند زیرا انسانها فطرتا از زشتی ها بدشان می آید . وقتی شیطان بدی را به شکل خوبی ها جلوه داد و منکر را به شکل معروف جلوه داد ، چه بسا با توجیحی که برای انسان در مورد کار زشت صورت می گیرد موجه می شود و کار را انجام می دهد . یکی دیگر از ترفندهای شیطان تحقیر کردن و کوچک شمردن گناه است . یعنی شیطان وسوسه می کند که این گناه چیزی نیست . یکی دیگر از ترفندهای شیطان سیاست گام به گام و تدریجی جلو آمدن است که در قرآن به خطوات تعبیر شده است . شیطان در به انحراف کشاندن انسان خیلی صبور است . امیرالمومنین فرمود : شیطان دین شما را گره گره باز می کند. خیلی آرام و آهسته نفوذ پیدا می کند . کسانی که در اعمال خودشان مواظبت ندارند ممکن است که سرباز و اسیر شیطان بشوند . شیطان کسی را نمی کشد بلکه اسیر می گیرد . شیطان می خواهد یار درست کند . شیطان درابتدای کار کسی را دعوت به بت پرستی یا فحشا یا دزدی نمی کند . مخصوصا در انسانهای متدین می داند که این دعوت ها جا نمی افتد . او ابتدا یک زاویه انحراف کوچکی در زندگی درست می کند . مثلا شیطان انسان را نسبت به امور شبه ناک بی اعتنا می کند . مثلا این غذای شبه ناک چیزی نیست یا این حرف نمی دانم غیبت است یا نه ولی چیزی نیست . احتیاط نکردن و لبه ی پرتگاه راه رفتن ، اگر کسی به بی قیدی به مشتبهات و لبه پرتگاه راه رفتن عادت بکند ، شیطان یک قدم جلو می آید . در قدم بعدی شیطان گناهان صغیره را کوچک می کند . مثلا یک شب که هزار شب نمی شود و این کار به کسی ضرر نمی زند و بعد کم کم انسان بزرگترین گناهان را انحام می دهد . ما در تاریخ می بینیم که بعضی انسانها، افراد بدی نبوده اند ولی از جنایت کارترین انسانها شده اند . مثلا عبدالملک مروان که از خلفای بنی امیه بود زمانی به کبوتر مسجد معروف بود. او وقتی به خلافت رسید خیلی کشتار کرد . او می گفت : زمانی اگر من مورچه ای را می کشتم وجدانم آسوده نبود ولی الان آدم می کشم و اصلا ناراحت نیستم . او در عرض یک شب به این مرحله نرسیده است . این افراد درونشان کم کم پوک شد و شیطان در آن جای گرفت . شمر زمانی جزو سربازان امیرالمومنین بود . شمر در جنگ صفین زخمی شد . چه اتفاقی افتاد که او آنقدر سقوط کرد که جزو جلادهای کربلا شد؟ این اتفاق تدریج می افتد . انسانها در اول خوب بدنیا می آیند ولی بتدریج قاتل می شوند . امیرالمومنین در خطبه ی 7 نهج البلاغه می فرماید: شیطان در بعضی افراد تخم گذاری می کند . جوجه هایش را پروزش می دهد و آرام آرام آنها را بزرگ می کند . در حدی که این افراد بلند گو و دیده بان شیطان می شوند. یعنی شیطان در او نفوذ کرده است . یکی دیگر از راههای شیطان این است که به تناسب روحیات هر کس در او نفوذ می کند . او روانشناس بسیار ماهری است . او از نقاط ضعف انسانها وارد می شود و کار خودش را انجام می دهد . سوره ی اعراف آیه 16 می فرماید : شیطان از چهار طرف می آید . این چهار طرف ، جهت جغرافیایی نیست . شیطان وارد روح و جان انسان می شود و روح انسان مجرد است . این چهار جهت کنایه است . اینکه شیطان از جلو می آید یعنی آخرت که در جلوی ما است را کوچک نشان می دهد . مثلا اگر فرد گناهی انجام داد می گوید : بعدا توبه می کنی . یعنی آخرت را نسیه می بیند و فکر می کند که خیلی فرصت دارد . علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می فرماید شاید معنای از جلوی این باشد که شیطان در آرزوهای انسان تصرف می کند . یعنی آرزوها را در انسان بزرگ می کند و انسان برای رسیدن به این آرزوها دست به هر کاری می زند . شیطان برای بعضی ها از راه پشت سر می آید یعنی از راه دنیا که انسان بعد از مرگ آنها را پشت سر می گذارد مثل مال دنیا و فرزند . اینکه شیطان از سمت راست و چپ می آید کنایه از خوبی ها و سعادت است و سمت چپ کنایه از بدی هاست . شیطان برای بعضی ها از راه عبادات و خوبی ها وارد می شود. شیطان بعضی ها را وسوسه می کند که در عبادات زیاده روی کنند و وقی انسان فوق حد ظرفیت خودش کار کند زده می شود. یا انسان دچار عُجب می شود. گاهی شیطان از راه تدین وارد می شود و فرد را دچار وسواس در طهارت و عبادات دینی می کند . گاهی شیطان هواها را بصورت دین قالب می کند . اینها شیوه های نفوذ شیطان است .
سوال – ما چکار کنیم که نقطه ضعف های ما راه نفوذ شیطان نباشد ؟
پاسخ – کسی که لجاجت ، حسادت ، تکبر ،سوء ظن و ... دارد ،اینها نقطه ضعف است . شیطان حس می کند که از طریق این نقطه ضعف ها می تواند وارد بشود . شیطان فردی که در عالم قدس مسیری را گذرانده است و بر افراد احاطه دارد . البته شیطان روی انسان تسلط ندارد که کسی را به زور به راهی ببرد . شیطان در می زند و خودش را دعوت می کند ولی ما در را به روی او باز می کنیم . وقتی ما در را باز می کنیم در واقع همان نقطه ضعف های ماست . انسان وقتی خشمگین می شود عقلش کار نمی کند و هر کاری می کند و شیطان از همین جا وارد می شود . یکی از یاران خوب امام رضا (ع) به امام گفت : من مدتها از خدا حاجتی می خواهم که به تاخیر افتاده است و در دلم از خدا گله مند هستم . امام : فرمود : مواظب باش که شیطان از این طریق وارد نشود و تو را از رحمت خدا مایوس نکند . این صفت جاپای شیطان است . شیطان به حضرت نوح گفت که من در سه جا به انسان خیلی نزدیک می شوم : وقتی که انسان دچار خشم و غضب می شود ، جایی که انسان قضاوت می کند و زمانی که با نامحرمی تنها قرار می گیرد . این نقطه ضعف هایی است که ما می توانیم در اختیار شیطان قرار بدهیم . ما باید سعی کنیم که این نقطه ضعف ها را معالجه کنیم . اگر انسان خودش را زیر ذره بین بگذارد بدی های خودش را می فهمد . انسان ممکن است که بیماری خودش را نداند ولی علائم آنرا می بیند و می فهمد که تعادل جسمی ندارد . بیماری های روحی هم همین طور است . هفتاد صفت بعنوان جنود شیطان در انسان وجود دارد مثل حسد، کینه ،خشم و ... کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل نوشته ی امام خمینی است ( هشتاد صفحه ی اول را نخوانید ) . کتاب قلب سلیم نوشته ی شهید دستغیب است . ما می توانیم کتاب های اخلاقی را کم کم بخوانیم و به آن عمل کنیم تا این خصوصیات در وجود ما جا بیفتد . ما باید نقطه ضعف های مان را از بین ببریم تا شیطان از آن راه وارد نشود .
سوال – آیا درست است که شیطان هنگام مرگ و احتضار می خواهد دین انسان را از او بگیرد . راهنمایی بفرمایید .
پاسخ – آخریم مرحله ای که شیطان می داند انسان از دست او خارج می شود هنگام مرگ است . بعد از مرگ دست شیطان به آنجا نمی رسد . شیطان درآن لحظه ی حساس همه ی سعی خودش را می کند . در هنگام مرگ برای انسان وحشتی بوجود می آید زیرا انسان می خواهد به دنیایی قدم بگذارد که به کارهای او رسیدگی می کنند و از طرفی در این هنگام برای انسان حسرتی وجود دارد زیرا دارد تعلقات خودش را از دست می دهد . از طرفی بخاطر ناشناخته بودن مسیر یک سردرگمی برای او وجود دارد . این اتفاقات برای کسانی می افتد که از قبل خودشان را آماده نکرده بودند . قرآن لحظه ی آخر زندگی انسان را سکرات موت ( حالت مستی و گیجی )می گوید . شیطان در این حالت وارد می شود و می خواهد یک جوری کفر او را در بیاورد و کفر را به زبان یا دل انسان جاری بکند . شیطان تعلقات انسان را جلوی چشمش جلوه می دهد . شیطان می خواهد کاری بکند که شخص ناراضی بشود . در آمیزه های دینی داریم که کسانی که در اطراف فرد محتضر هستند عقاید را به او تلقین بکنند . امام صادق (ع) می فرماید : شیطان در هنگام مرگ انسان یاران خودش را می آورد که در دل فرد شک بیندازد و او رابه کفر بکشاند . وقتی شما در کنار محتضر قرار گرفتید شهادتین را تلقین کنید تا از دنیا برود . این نشان دهنده ی این است که در آن هنگام حتی بدیهیات دین هم مورد حمله ی شیطان قرار می گیرد . کسی که با خدا و دین نداشته و جاپا برای شیطان گذاشته است،سعی شیطان در این است که ایمان آنها را بگیرد.همه ی انسانها می خواهند به بهشت بروند ولی در لحظه ی آخر هست که شیطان خوب و بد را از هم جدا می کند و نشان می دهد که عقاید چه کسی واقعی است . کسانی که یک عمر در مسیر بندگی بوده اند و حتی ممکن است که اشتباهاتی را داشته اند ولی در لحظه ی آخر دست آنها گرفته می شود . در وسائل الشیعه داریم که حضرت عزرائیل می گوید که من پنج نوبت نماز آنها را می بینم اگر آنها مواظب نمازهای پنج گانه شان بوده اند من خودم برای آنها تلقین می خوانم . امام صادق (ع) می فرماید : شیطان هنگام مرگ نزد دوستان ما می آید کسانی که در مسیر بندگی بوده اند و می خواهد آنها را فریب بدهد تا دین آنها را بگیرد . خدا جلوی او را می گیرد . این همان کلام خداست که خدا با یک گفتار محکم در دنیا و آخرت او را نگه می دارد . فرزند علامه ی حلی توصیه ی زیبایی دارد . فخر المحققین می گوید که یک با ر صادقانه اعتقادات خودتان را در نظر بیاورید و به خدا بسپارید . خدایا من اعتقاد دارم که تو یکی هستی و پیامبر توآخریم است و ... من اینها را امانت پیش تو می گذارم ، اینها را در هنگام مرگ به من برگردان .این دعای عدیله ای است که در مفاتیح آمده است . سعی کنید که یک بار این دعا را بخوانید . در آخر این دعا اعتقادات را به خدا بسپارید که او هنگام مرگ به شما برگرداند . فردی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت که یاران شما می گویند : ایمان دو جور است یکی ایمان ثابت و ایمان های ظاهری (ع) که زایل می شود . آن فرد سوال کرد که من چکار کنم که ایمان من ثابت بماند حتی لحظه ی مرگ .امام فرمود این دعا را زیاد بخوان : رضیت بالله ربا ... که تعقیبات مشترکه ی نماز است . امیرالمومنین می فرماید : برای دفع شک و تثبیت ایمان و بدست آوردن اطمینان و یقین آیه 54 تا 56 سوره ی اعراف را هفتاد مرتبه بخوانید . مرگ هر کسی همرنگ خودش است . اگر مرگ من زشت بودم خودم زشت هستم .
سوال – در مورد راههای مقابله با شیطان توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – تنها راه مقابله با شیطان استعاذه ی عملی است یعنی انسان به خدا پناه ببرد . اگر درنده ای در بیابان به شما حمله کند اگر شما بایستید و هزار بار بگویید که به قلعه پناه می برم فایده ای ندارد شما باید عملی این کار را انجام بدهید . پناه بردن به خدا این طور است که اولا ما باید از نقطه ضعف ها را کنار بگذاریم و خودمان را معالجه بکنیم و ثانیا به دین خدا پناه ببریم . اول نماز و عبادات اعوذ بالله بگوییم ، بسم الله الرحمن الرحیم و الله اکبر ذکر بزرگ خداست که شیطان را طرد می کند . کسانی که نماز را سبک می شمارند شیطان بر آنها چیره می شود . مهمترین کار استعاذه ی عملی است و در کنار آن ذکرها و خواندن صلوات و دادن صدقه است .