در مورد حبط و تکفیر اعمال توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – یکی از بحث هایی که در مورد حسابرسی روز قیامت مطرح می شود بحث حبط و تکفیر اعمال است . این دو واژه از قرآن گرفته شده است . در موقف حساب ، بعضی از افراد در پرونده ی حساب شان ، اعمال خوب و صالح شان را نمی بینند . آنها سوال می کنند اعمال خوب ما کجاست ؟ خدا می فرماید که تو عمل زشتی انجام داده ای که آن عمل زشت تو باعث شد که اعمال خوب تو از بین برود . به این عمل حبط یا سوخت شدن عمل می گویند . بعضی از این گناهان به قدری زشت هستند که تمام اعمال خوب گذشته را از بین می برد و بعضی از این گناهان ، بعضی از اعمال خوب را از بین می برند که به نوع گناه و زشتی آن گناه بستگی دارد . پیامبر در جمعی از اصحاب فرمودند: هر کس که یک بار ذکر لااله الاالله بگوید به ازای آن ده درخت در بهشت برای او کاشته می شود . بعضی از اصحاب گفتند که ما باغ بزرگی از پیش برای خودمان در بهشت فراهم کرده ایم . زیرا این ذکر را زیاد گفته ایم . پیامبر فرمود : به شرط اینکه آنرا نسوزانده باشید . بعضی از افراد در روز قیامت می بینند که در پرونده شان هیچ گناهی نیست . آنها تعجب می کنند که گناهان شان در پرونده نیست . به آنها می گویند که شما کارهای خوبی کرده اید که بعضی از گناهان تان را از بین برده است . به این کار تکفیر ( پوشانیدن ) می گویند .
سوال – اعمالی که باعث حبط و تکفیر می شوند کدامند ؟
پاسخ – قانون اولیه در اعمال این است که همه ی اعمال محفوظ باقی بماند و چیزی از آن از بین نرود. فمن یعمل مثقال ذرة خیره یره ، فمن یعمل مثقال ذرة شره یره . اما بعضی از اعمال آنقدر زشت هستند که اعمال خوب ما را از بین می برند و همچنین بعضی از اعمال خوب آنقدر خوب هستند که اعمال بد را از بین می برند . پس قانون اولیه بقای اعمال است ولی بعضی از اعمال می توانند روی هم اثر بگذارند . بنابراین برایند کلی اعمال محاسبه می شود . چیزی که باعث حبط و سوختن تمام اعمال می شود کفر و ارتداد است . یعنی اینکه انسان در مقابل خدا و دین بایستد . این انسان اگر توبه نکند و از دنیا برود ، تمام اعمال خوبش از بین می رود . در سوره کهف آیه چهار داریم : کسانی که به آیات الهی کافر شدند اعمال خوب شان از بین می رود و در روز قیامت برای آنها میزان نمی گذاریم . آنها بی حساب به جهنم می روند . کار دیگر که باعث حبط اعمال می شود بی ادبی و تمسخر در حد بی معرفتی است که در حدکفر نیست .در زمان پیامبر وقتی می خواستند حضرت را صدا بزنند با صدای بلند و بی ادب ایشان را صدا می زدند و صدایشان را در محضر پیامبر بالا می بردند . سوره ی حجرات آیا دوم می فرماید : ای مومنین ، صدای تان را بالاتر از صدای پیامبر نبرید و همانطور که خودتان را صدا می زنید پیامبر را صدا نزنید ، مبادا که اعمال شما حبط بشود در حالیکه نمی دانید . الان ما باید ادب را نسبت به اولیاء خدا رعایت کنیم . حساب اولیاء در نزد خدا حساب خاصی است . امام خمینی وقتی معصومین را اسم می بردند با القاب آنها را می خواندند مثل حضرت امیر یا سیدالشهدا . امام صادق (ع) وقتی اسم پیامبر را می شنیدند بعلامت تعظیم نشسته سرشان را خم می کردند و سر و صورت امام به زمین می رسید . خود معصومین هم ادب الهی را رعایت می کردند . ما حتی در مورد روایات و اولاد معصومین هم باید ادب را رعایت کنیم . مثلا ما نباید به عزاداران سید الشهدا و روایات معصومین بی احترامی بکنیم . بعضی ها کتب معصومین را با وضو می خواندند و اگر روایتی را از معصوم می دیدند ، در مقابل آن نظر نداشتند . این بی ادبی است که انسان فوری یک روایت را کنار بزند . بخاطر همین است که ما ضریح و دیوار حرم معصومین را می بوسیم . در قرآن داریم که وقتی پیراهن یوسف را برای پدرش آوردند ، او پیراهن رابه چشم هایش مالید و بینا شد و شفا گرفت . وقتی پیراهن یوسف شفا می دهد پس چیزهایی هم که متعلق به معصومین هست می تواند شفا بدهد . مرحوم علامه امینی صاحب کتاب الغدیر نسبت به اهل بیت و فرزندانشان محبت شدید داشت . فردی به ایشان گفت که اگر من تعبیرات بلندی نسبت به حضرت ابوالفضل نداشته باشم آیا اشکالی دارد ؟ ایشان با حالت تندی گفت : اگر شما حتی به من هم که فرزند او هستم بی احترامی بکنی دچار عذاب الهی می شوی . اگر شما به بچه ای بی احترامی بکنید پدر او ناراحت می شود و این بی احترامی را نسبت به خودش تلقی می کند . یکی دیگر از کارهایی که باعث حبط اعمال می شود عُجب است . اگر انسان قدرت یا ثروتی دارد فوری به خودش می نازد و غروری به او دست می دهد و خودش ار بزرگ می شمارد و دیگران را کوچک می شمارد . کسی که خودش را بزرگ می بیند وقتی کسی را می بیند که دارای کمال است روی او عیب می گذارد . کسی که دچار غرور است از خدا هم طلبکار است . این صف یک کفر خفیف است زیرا انسان کمالات خودش را می بیند نه خدا را . در روایت داریم : عجب اعمال صالح را فاسد می کند . یکی از اصحاب امام رضا (ع) نزد امام رفت و شام در محضر ایشان بود و شب هم همانجا خوابید ، او پیش خودش دچار فخر و افتخار شد ، امام رضا (ع) فرمود : امیرالمومنین به عیادت یک از اصحابش رفته بود و به او گفت که مبادا عیادت من را افتحاری برای خودت حساب بکنی ، تو مراقب خودت باشد ، امام هم فرمود : پس تو هم مواظب خودت باشد . در دعا داریم : عبادات من را با عجب خراب نکن . محدث قمی به مساجد کم جمعیت می رفت تا آنجا آباد بشود . وقتی ایشان در مسجدگوهرشاد نماز می خواندند جمعیت زیادی در پشت سر ایشان نماز می خواندند و صدای یا الله از دور به گوش می رسید . ایشان در یک لحظه گفتند که عجب جمعیتی . ایشان بلافاصله بعد از نماز مغرب از مسجد بیرون رفتند و نماز عشا را نخواندند . و گفتند که من صلاحیت خواندن این نماز را ندارم . آنها در اعمال شان ریز بودند و نمی گذاشتند که چیزی وارد اعمال شان بشود . حسد هم باعث حبط عمل می شود . حسد با غبطه فرق دارد . غبطه از صفات مومنین است . یعنی وقتی شما خوبی در اعمال کسی می بیند دوست دارید که مثل او بشوید ، این صفت بدی نیست و مقدمه ی تلاش است ولی حسد بد خواهی است و من دوست ندارم که آن صفت خوب از طرف گرفته بشود . امام باقر(ع) : مواظب حسد باشید که حسنات را از بین می برد مثل آتشی که کم کم همه چیز را می سوزاند و از بین می برد . کار دیگر که باعث حبط اعمال می شود غیبت کردن است . الان این گناه رایج است و ما آنرا جدی نمی گیریم زیرا قبح آن ریخته شده است . امیرالمومنین می فرماید : بدترین گناه ، گناهی است که انسان آنرا کوچک بشمارد . در بحارالانوار روایتی از پیامبر داریم که در قیامت وقتی نامه ی اعمال بعضی را بدست شان می دهند ، اعمال خوب خودشان را در آن نمی بینند . به خدا می گوید : من اعمال خوبی داشته ام ولی آنرا در پرونده ام نمی بینم . به او می گویند : توغیبت فردی را کرده ای که به واسطه ی آن اعمال تو از بین رفته و به پرونده ی فرد غیبت شونده منتقل شده است . فرد غیبت شونده وقتی نامه ی اعمالش را می بیند ، فکر می کند که پرونده ی خودش نیست ولی به او می گویند : چون فرد غیبت کننده آبروی تو را برده ، به مقداری که به تو ضربه زده ، از اعمال او برداشته و به اعمال تو اضافه می شود . یکی از بزرگان می گفت که من غیبت فردی را کرده بودم .او نزد من آمد و گفت که من دیشب خواب دیدم که چند تا باربر از خانه ی شما برای من اثاثیه می آورند و گفتند که این اثاثیه را فلانی فرستاده است و من خوشحال شدم . این بزرگ فهمید که اعمال صالح خودش به طرف او رفته است .چند روز بعد این بزرگ از آن فرد حلالیت طلبید . چند روز بعد آن فرد گفت که خواب دیدم چند تا باربر آن اثاثیه ای که آورده بودند برگرداندند . توبه کردن باعث می شود که کارها جبران بشود .کسی که خودش را می شکند و از کسی که غیبتش را کرده ، حلالیت می طلبد گناهش پاک می شود البته بشرط اینکه با حلالیت طلبیدن کینه ی جدیدی درست نشود . اگر انسان غیبت کسی را کرده و حلالیت طلبیدن باعث کدورت بشود لازم نیست که انسان حلالیت بطلبد و استغفار و انجام دادن اعمال خیر به نیت آن فرد کافی است . توبه باعث تکفیر همه ی اعمال بد می شود . حتی اگر کسی که کافر است توبه بکند باعث می شود که اعمال صالح فرد باقی بماند . عمل دیگر که باعث حبط اعمال می شود ظلم به پدر و مادر است ( عاق والدین ) . کسی که پدر و مادرش را آزرده و آنها را ناراحت کرده است ، اعمالش به درد نمی خورد و به او می گویند : هر کاری می خواهی بکن . امام صادق (ع) می فرماید : کسی که نگاه خشمگینانه به پدر و مادرش می کند نمازش قبول نیست . بحث حقوق والدین وعاق آنها فقط مربوط به زنده بودن پدر و مادر نیست. اگر دینی بر گردن پدر و مادر بوده و فرزندان به آن بی اعتنایی کرده اند ،این باعث عاق والدین می شود .پس عاق والدین بعد از مرگ آنها هم امکان پذیر است . آنها بعد از مرگ حیات ندارند ولی حق شان پابرجاست و هنوز پدر و مادر هستند. ما عاق اولاد هم داریم . همانطور که فرزند می تواند مورد خشم پدر و مادر قرار بگیرد ، پدر و مادر هم می توانند موردخشم فرزندان قرار بگیرند ، پدر و مادری که به بچه هایشان ظلم می کنند یا تبعیض بیجا بین فرزندان شان می گذارند ، پدر و مادرهایی که دخالت های بیجا در زندگی فرزندان شان می کنند مخصوصا وقتی که آنها متاهل هستند ، پدر ومادری که سخت گیر هستند و باعث می شوند که بچه بی احترامی بکند ، پدر و مادری که کارهای سخت به بچه می دهد و باعث می شود که بچه زیر کار سخت بماند ، این پدر و مادر عاق اولاد می شوند . پیامبر فرمود : عاق والدین شدنی که برای فرزندان بوجود می آید برای پدر و مادر هم بوجود می آید و آنها عاق فرزندان می شوند . حقوق دو طرفه است البته حقوق پدر و مادر خیلی بالاتر است . مورد دیگر بداخلاقی و آزاردادن به دیگران است . اگر مسلمانی بد اخلاق باشد باعث می شود که اعمل خوبش از بین برود. به پیامبر گفتند : خانمی است که زیاد عبادت می کند اما بددهان است . با توهین و فحش اطرافیانش را آزار می دهد . پیامبر فرمود : خیری در او نیست و او اهل آتش است . امام صادق (ع) فرمود : بداخلاقی اعمال خوب را از بین می برد و دیگر چیزی نیست که این فردرا به بهشت ببرد . مسلمان بودن فقط به نماز و روزه و ... نیست . مهربان بودن و نرنجاندن هم جزو مسلمانی است . پیامبر فرمود : مسلمان مثل گل است و دیگران از آن استفاده می کنند . مسلمان مثل خار نیست که دیگران را آزار بدهد . بسیاری از بی توفیقی ها در نماز و دعا و قرآن خواندن بخاطر سوء اخلاق ها ونیش زدن هاست . شخصی شبی میهمان سید بن طاوس شد . سید ایشان را خیلی تحویل نگرفت . البته به او بی ادبی نکرد . وقتی ایشان برای نماز شب بلند شد ، دید که برای خواندن نماز شب حال ندارد . هنگام صبح میهمان گفت : من را تحویل نگرفتی ، آنها هم تو را تحویل نگرفتند . موارد دیگر ریا و منت گذاشتن است که در قرآن وجود دارد .
سوال – سوره احقاف آیات 15 تا 20 را توضیح بفرمایید .
پاسخ – آیه پانزده می فرماید : ما به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر نیکی و محبت کنید. سه تا چیز مربوط به انسان است یکی وفای بعهد است ، برگرداندن امانت و احسان به والدین است . خیلی از افراد به پیامبر می گفتند که پدر و مادر ما مسلمان نیستند ولی پیامبر می فرمود که به آنها محبت بکند و احترام بگذار. احسان به والدین یکی از مواردی است که باعث تکفیر می شود. یعنی باعث می شود که گناهان انسان پوشانده بشود و از بین برود . در ادامه می فرماید : کسانی که به پدر و مادر احسان می کنند ما بهترین اعمال آنها را قبول می کنیم و از گناهان آنها می گذریم و آنها را به بهشت می بریم .
خدا از باب رحمت اعمالی را گذاشته است که باعث از بین رفتن گناهان ما می شود . امام رضا (ع) : اگر انسان چیزی ندارد که باعث تکفیر گناهان او بشود بر محمد و آل او صلوات بفرستد که این باعث تکفیر گناهان او می شود.
هر مومنی باید اعمالی که باعث حبط می شود میل غبت وحسد و... را در خودش پیدا بکند و آنرا در دیگران جستجو نکند . ما باید مراقب خودمان باشیم . هرکس باید بازنگری در خودش بکند .