آیا ما باید در قیامت هر موقفی به سوالات جواب بدهیم ؟
پاسخ – تمام تشکیلات قیامت برای این است که اعمال ما بررسی بشود. تا در دادگاه الهی مشخص بشود که اعمال چه کسی احتیاج به تطهیر یا جایزه دارد . مقتضای اسم حسیب خدا این است که هیچ عملی رها و محمل و بی عکس العمل نباشد . لذا ریز و درشت اعمال ما در قیامت مورد سوال قرار می گیرد . حتی لایه های عمیق باطنی ما مشخص می شود تا خدا پاداش هر عملی را بدهد . در سوره ی نحل آیه نود و سه می فرماید : به پروردگارت قسم که از همه ی گارهایی که کرده اید سوال می شود و از همه کس سوال خواهد شد . فرق سوالاتی که در قیامت می شود با سوالاتی که در برزخ می شود در این است که سوالات برزخ یک بازپرسی اجمالی است از کلیات عقاید و از اصول عقاید که شخصیت انسان را تشکیل می دهد مثل قبول داشتن خدا ،پیامبر و کتاب . و همچنین برخی از کلیات اعمال مثل اصل نماز ، خمس ، روزه زکات . پس اصلی ترین سوال در برزخ در مورد اعتقادات است که مسیر بهشت برزخی یا جهنم برزخی را روشن می کند . ولی در قیامت کوچکترین عمل و نتیجه اش معلوم بشود . مثلا در مورد نماز به رکعت ، سجده نماز و تمام حرکات رسیدگی و سوال می شود .
روی صراط مواقف متعددی است و در هر مواقف ( ایستگاه ) یک عمل با همه ی جزئیات به آن پرداخته می شود. پس در هر ایستگاه به یک عمل و جزئیات آن پرداخته می شود . پس در قیامت به جزئیات اعمال می پردازند تا اسم حسیب خدا پدیدار بشود. بحث سوال کردن در قیامت از بحث حسیب بودن خداست . چون خدا حسیب است باید همه چیز را حساب بکند . تجلی بودن اسم حسیب خدا با سوالات است. امیرالمومنین فرمود : منو معاویه باید پاسخگوی کسانی که در صفین کشته شده اند باشیم . هر کس باید پاسخگوی اعمال باشد . چرا به قیامت روز قیامت می گویند در حالیکه آنجا خورشید نیست ؟ در آنجا روز معنا ندارد زیرا خورشید از بین رفته است. در آنجا خورشید دیگری است و حقایق آفتابی می شود. و چیزی مخفی نیست یعنی چون حقیقت روشن است روز است . در آنجا حقیقت بالا می آید . مرحوم یزدی صاحب کتاب عروةالوثقی فتواهای زیادی در کتابش داده است . فردی به ایشان گفت : سید برای روز قیامت باید برای این فتواها جواب آماده بکنی . ایشان فرمودند : من اول جوابش را داده ام که فتوا داده ام . اینها انسانهایی هستند که اول جواب اعمالشان را آماده می کنند بعد عمل می کنند . از امیرالمومنین در نهج البلاغه داریم که در قیامت از زمین ( محیط زیست ) ، از شما سوال می کنند . پیامبر از محلی رد می شدند و دیدند که روی شتر ، باری بسته شده و شتر معطل بود. پیامبر فرمودند :صاحب این شتر خودش را برای جوابگویی در قیامت آماده کند ( شتر را معطل گذاشته است ). حضرت علی (ع) در شب نوزدهم وقتی از خانه دخترشان بیرون می رفتند مرغابی ها خیلی سر و صدا می کردند ، حضرت فرمودند : یا به این مرغابی ها بِرس یا اینکه آنها را آزاد کن ، اینها جواب دارد . در عرصه ی قیامت از همه ی کارهای ریز و درشت ما سوال می شود. این سوالات برای این نیست که به علم خدا افزوده بشود زیرا خدا همه چیز را می داند در سوره یاعراف آیه شش می فرماید : هم از مردم سوال می کنیم و هم از پیامبرانی که براین مردم فرستاده شده اند ، فکر نکنید که سوال کردن ما بخاطر این است که ما نمی دانیم ما خودمان شاهد بودیم . سوال خدا از ما برای این است که اتمام حجت بشود . وقتی کسی جوابگوی اعمال خودش (اعمالی که جلوی چشمش است یا گویی دارد همه را انجام می دهد . امام صادق می فرماید: اعمال چنان مجسم می شود که گویی فرد دارد اعمال هفتادساله ی خودش را انجام می دهد . ) خواهد بود و اقرار بکند ، وقتی در قیامت بخواهند به او جزا بدهند عذر نمی آورد که خدایا چرا درجه ی من در بهشت کم بود یا چرا من عذاب می شوم . اگر کسی توجیهی برای عملش دارد باید بگوید . در اینجا راه عذر بسته می شود . مرحوم مجلسی در جلد هفت بحارالانوار بعد از مبحث سوال کردن ،بابی بنام اتمام حجت دارد . در این باب روایاتی هست که خدا با چند سوال باب عذر را بر بندگان می بندد که بعدا کسی علیه خدا اعتراض نداشته باشد . خدا می فرماید : فلان کاری که کردی می دانستی یا نمی دانستی ؟ اگر بنده بگوید که من می دانستم فلان چیز حرام است و انجام دادم ، خدا سوال می کند که چرا به دانسته هایت عمل نکردی ؟ (آنجایی که باید حرف می زدی سکوت کردی و آنجا که باید سکوت می کردی حرف زدی ، آنجا که باید اخم می کردی خندیدی و آنجا که باید می خندیدی اخم کردی،آنجا که باید می شنیدی نشنیدی و آنجا که باید نمی شنیدی شنیدی .فردی خدمت خواجه نصیرالدین طوسی رسید و خطایی انجام داد . او خیلی خجالت کشید . خواجه خودش را به نشنیدن زد . و وقتی این فرد سوال کرد می گفت که من نمی شنوم ، بلندتر سوال کن . این فرد خدا را شکر کرد که آبرویش پیش خواجه محفوظ ماند . خواجه تا آخر عمر وقتی این فرد را می دیدید خودش را به نشنیدن می زد .) در اینجا فرد عذری ندارد . اگر فرد بگوید که من نمی دانستم ، خدا می فرماید : چرا یاد نگرفتی ؟ بی خبری عذر نیست . معمولا ما حال یادگرفتن نداریم . پس در قیامت عذرها شنیده و رد می شود. در روایت داریم که اگر ما به خدا بگوییم جوان بودم و پدر و مادرم اهل دین و رعایت نبودند و من به این خاطر به گناه افتادم ، خداوند آسیه زن فرعون را جلو می آورد و می گوید او در خانه ی فرعون زندگی می کرد ولی خودش را حفظ کرد . اگر فردی بگوید که من بخاطر زیبایی ام گول خوردم ، خداوند برای زنها حضرت مریم و برای مردها حضرت یوسف را می آورد . پس عذر با حجت ها تمام است . وقتی خدا از پیامبران سوال می کند از باب تشویق آنهاست نه از باب تنبیه آنها . پس سوالاتی که خدا از انبیاء می پرسد بخاطر تشویق است و سوالاتی که از دیگران می پرسد بخاطر اتمام حجت است . سوالات در قیامت مثل سوالات در دادگاههای بشری نیست که قاضی می خواهد چیزی را روشن بکند زیرا خدا همه ی حقایق را می داند .
اگر ما سوال و جواب روز قیامت را باور بکنیم ، اگر حتی جهنمی هم وجود نداشته باشد انسان پیش خدا شرمنده می شود و این شرمندگی برای انسان کامل است. پس خوب است که انسان هر عمل یا حرفی را می زند اول حجت آنرا برای روز قیامت آماده بکند . از میرزای شیرازی سوال کردند که اگر به شما خبر بدهند که تا یک هفته ی دیگر بیشتر زنده نیستند چکار می کنید . ایشان فرمودند : همان کاری که تا الان انجام می دادم . زیرا من هر کاری که می کنم جواب آن طرف را هم آماده می کنم و در نظر می گیرم . بخاطر همین من آماده هستم و روند زندگی من عوض نمی شود حتی اگر بخواهم یک هفته ی دیگر بمیرم .
سوال – چه کسی سوالات محشر را از ما می پرسد ؟
پاسخ – ما در مورد اینکه چه کسی سوال می کند تصریحی نداریم . چه بسا در روز قیامت مامورین خدا کار می کنند همانطور که در دنیا کار می کردند یا ممکن است که خود خداوند متکلف سوال ازانبیاء و اولیاء بشود و آنها متکلف سوال از امت هایشان بشوند یعنی مامورین خدا پیامبران و انبیاء باشند . مهم عرصه ی سوال است که برقرار است و سوال کننده مهم نیست . در بعضی از مواقف سوال و جواب به این صورت نیست . در آنجا مهر بر دهان ها زده می شود و آنجا چهرها ، قیافه ها ، اعضا و جوارح هستند که شهادت می دهند چکار کرده اند و دیگری نیازی نیست که زبان جواب بدهد . در سوره ی الرحمن خدا می فرماید : سوالی از انس و جن نمی شود . بنظر می رسد که تناقضی در قرآن است .
ولی این طور نیست .امیرالمومنین می فرماید : مواقف آن فرق می کند. در سوره الرحمن می فرماید : مجرم ها به چهره شناخته می شوند . وقتی آیه هجده سوره نبا نازل شد : روزی که در صور دمیده می شود و شما به عرصه ی قیامت دسته دسته می آیید . پیامبر فرمود : ده دسته از دسته جات امت من با چهره های دیگر به قیامت می آیند و پیامبر برای آنها گریه کرد و فرمود : آنهایی که حرام خور هستند به شکل خوک می آیند ، آنهایی که سخن چین و نمام هستند به چهره ی میمون می آیند ، آنهایی که ربا خوار هستند به چهره ی واژگون می آیند ، آنهایی که شراب خوار هستند آنقدر بوی بد می دهند که تمام اهل قیامت از بوی آنها ناراحت هستند . مرحوم کاشی چهره ی واقعی فردی را دیده بود و از هوش رفته بود. این چهره ها خیلی عجیب و غریب است . این افراد دیگر سوال و جواب ندارند . این با ستاریت خداوند تناقض ندارد . افرادی که چهره ی باطنی شان کشف می شود و پرده از آنها برداشته می شود کسانی هستند که در دنیا از گناه حیا نداشته اند و آبروی خودشان را نگه نداشته اند . وقتی خود فرد حیا را کنار می گذارد واز گناهش ناراحت نمی شود در قیامت رسوا می شود . در فقه ما غیبت افرادی که تجاهل به گناه می کنند اشکالی ندارد . یعنی فسق و گناه شان راعملی کرده اند و اگر در مورد گناه شان غیبت بکنند اشکالی ندارد . کسانی که آبروی دیگران را می برند خدا در روز قیات آبروی آنها را می برد و پرده ی ستاریت را از آنها برمی دارد . پس مواقف و افراد با هم فرق می کنند .
سوال – آیات پایانی سوره طور را توضیح بفرمایید .
پاسخ – دو آیه آخر این سوره فرمولی را دراختیار انسان می گذارد .کسانی که می خواهند در زندگی استقامت و صبر بر گناه داشته باشند می فرماید : ای رسول ما در مقابل حکم خدای خودت صبر داشته باش هم حکم تکوینی و هم حکم تشریعی خدا استفامت کن ، ما تو را می بینیم ، اهل ذکر باش و مناجات داشته باش ، این حمد و تسبیح کفاره ی این مجلس است ، در شب هم تسبیح بکن و همان موقعی که ستاره ها افول می کنند . اگر انسان باور کند که خدا او را می بیند گناه نمی کند . امام حسین (ع) فرمود : چیزی که این مصیبت سنگین را برای من ساده می کند این است که خدا دارد من ما را می بیند . پیامبر از هر مجلسی که بلند می شد سبحان الله می گفت که اگر حرف لغویی در آن مجلس زده شده است کفاره ی آن باشد . اگر انسان بداند که خدا او را می بیند اهل ذکر و مناجات می شود .
سوال – در قیامت چند موقف وجود دارد ؟
پاسخ – در قیامت پنجاه موقف یا دادگاه وجود دارد که اینها روی صراط است . مرحوم شیخ صدوق می فرماید : در هر موقف سوالاتی از ما می کنند که بر دوش ما بوده است و جزو تکالیف ما بوده است . مواقف عبارتند از : عقاید ، روزه ، حج ، خمس ، نماز ، زکات ، صله ی رحم ، امانت ، حق الناس ، نعمت ها ( عمر ،جوانی ،اموال ،سلامتی و ... )
اینکه اولین موقف کدام است در روایات مختلف است . در بعضی از روایات داریم که اولین سوال از اعتقادات است یعنی از خدا و رسول و ولایت علی . در بعضی از روایات داریم که اولین چیزی که سوال می کنند نماز است که اگر آن قبول بشود بقیه اعمال پذیرفته می شود. پیامبر فرمود : شخص روز قیامت حرکتی نمی کند مگر اینکه از چهار چیز سوال از او بشود : عمر( بخل در عمر خوب است . فخر رازی می گوید : من در تابستان دیدم که فردی یخ می فروشد و فریاد می زد :رحم کنید به فردی که سرمایه اش دارد آب می شود و من همانجا فهمیدم که تفسیر سوره ی والعصر همین است . زیرا خدا به زمان قسم می خورد ) ، جوانی ( جوانی بخشی از عمر است که حساس است و از آن سوال می کنند . بیشتر بزرگان زحمات علمی خودشان را در جوانی کشیده اند ولی انسان نباید ناامید بشود و تا وقتی زنده است می تواند عوض بشود. علامه طباطبایی می فرمودند : من دوازده سال در نجف بودم و دوازده روز تعطیلی داشتم یعنی سالی یک روز و آن روز عاشورا بود . زمانی رسید که پزشک به ایشان گفته بودند که مطالعه نکنید واز آن به بعد ایشان بیست جلد المیزان را نوشتند ) ، مال ( مال خودت را از کجا بدست آورده ای و کجا مصرف کرده ای ) ، محبت اهل بیت .
از مطالعه ی روایت این برمی آید که مهمترین چیز اعتقادات انسان است لذا اولین سوالی که در قیامت از انسان می شود در مورد اعتقادات است . بعد اولین عمل ، نماز است که در قیامت از آن سوال می شود .