در تعالیم دینی گفته می شود که یاد مرگ نشاط انگیز است ولی نمی دانم چرا من هر وقت به مرگ فکر می کنم دچار استرس و نگرانی زیادی می شوم که حتی دل و دماغ انجام کارهای روزمره زندگی ام را هم ندارم . راهنمایی بفرمایید .
پاسخ – بعضی ها با یادآوری مرگ و قیامت دچار اضطراب و استرس می شوند . و این نشان دهنده ی این است که در این کار افراطی صورت گرفته است . علی القاعده اعتقاد به آخرت و عوالم بعد از مرگ و یاد آنها بودن ، نشاط آور است و باعث رقت قلب و از بین بردن قساوت قلب می شود . پیامبر می فرماید : دلها زنگار می گیرد همان طور که آهن زنگ می زند . از حضرت پرسیدند : چه چیزی باعث از بین رفتن زنگار دلها می شود ؟ پیامبر فرمود : ذکر آخرت باعث می شود که دل صفا پیدا بکند . اگر یاد مرگ باعث نشاط و شادی می شود باعث یک نشاط و شادی واقعی می شود نه بی خیال بودن . شاید این موضوع آنچنان که باید خوب بیان نشده است یا ما به دنبال آن نرفته باشیم . اولا ما باید بدانیم که بعد از این دنیا ، عالم بزرگتر و بهتر در انتظار ما هست . پیامبر فرمود : وضعیت انسان در دنیا مثل وضعیت جنین در شکم مادر هست . با مرگ انسان به دنیا ی بهتر و غیر قابل مقایسه با دنیا می رود . جنین وابستگی هایی به مادر پیدا کرده است و اگر دنیا را برایش توضیح بدهند متوجه نمی شود ولی وقتی جنین به دنیا می آید با ترس و گریه می آید و وقتی وارد این دنیا می شود و با لذت های غیر قابل مقایسه با رحم مواجه می شود دیگر نمی خواهد به عالم رحم برگردد . ثانیا بدانیم که چشم هیا مهربان و آغوش های گرم در انتطار ماست . خدا می فرماید : یک جز از صد جز مهربانی خودم را در این عالم پخش کرده ام . مهربانی بین فرزند و والدین ، خواهر و برادر و دوستان ، یک جلوه از صد جلوه ی محبت خداست . در اصول کافی داریم : در قیامت وقتی بنده ی گنهکاری که اعمال صالحی نداشته است را حکم به عذاب می کنند و به سمت جهنم می برند ، او ملتمسانه نگاه می کند و می گوید که نگاه من به تو این نبود ، خدا خطاب می کند که او را برگردانید . با اینکه او دردنیا خیلی به من خوش گمان نبود او را برگردانید . همچنین ملائکه ای که پاک هستند با بندگان مهربان هستند . در روایت داریم که حضرت عزرائیل و ملائکه دیگر خودشان به مومنین تلقین می کنند و از پدر ومادر به آنها مهربانتر هستند. سلمان از بازار آهنگرهای کوفه رد می شد ، او دید جوانی افتاده است و مردم دور او جمع شده اند . مردم به سلمان گفتند که شما دعایی بکنید که این جوان بلند بشود . این جوان گفت که من وقتی از بازار رد می شدم صدای چکش آهنگرها را شنیدم و یاد این آیه قرآن افتادم که در جهنم دوزخیان را با گرزهای آتشین می زنند . و افتادم . سلمان متوجه شد که او اهل معرفت است . سلمان با او دوست شد . بعد از مدتی این جوان به حال احتضار افتاد . سلمان به حضرت عزرائیل گفت : رعایت این دوست من را بکن . حضرت عزرائیل فرمود : من برای همه ی مومنین از پدر مهربانتر هستم و با همه ی آنها مدارا می کنم . در روایت داریم کسانی که مراقبت در نماز اول وقت دارند خود ملک الموت آنها را تلقین می کند و شیاطین را از این مومن دور می کند . در جلد شش بحارالانوار داریم : اهل بیت هنگام مرگ مومن ظاهر می شوند و آنها را یاران خودشان می دانند و براحتی از دنیا دل می کند . فردی از امام صادق (ع) پرسید : آیا مومن هنگام مرگ ناراحت است و کراهت دارد ؟ امام فرمود : خیر . زمانی که ملک الموت برای قبض روح می آید ابتدا مومن جزع و فزعی نشان می دهد . ( این نشان می دهد مومن یک انسان معمولی و درجه ی پایین است ) ملک الموت می گوید این دوست خدا جزع نکن، قسم به خدا من از پدر به تو مهربانترهستم . چشمهایت را باز کن . بعد ائمه و پیامبر بر مومن ظاهر می شوند و دوستان او معرفی می شوند . خطاب می رسد : ای کسی که پیامبر و آل او را باور داشتی ، به سمت پروردگارت بیا در حالی که تو از خدا راضی هستی بواسطه ی ولایتی که داری و خدا هم از تو راضی است بخاطر ثوابی که به تو می دهد . و هیچ چیز برای مومن محبوب تر از این نیست که برود و دیگر برنگردد . آیت الله حائری داماد آیت الله حجت بودند . وقتی دم آخر دعای عدیله را برای او خواندیم و تربت به دهانش ریختیم . و ایشان گفتند : این تربت آخرین توشه ی من است . آیت الله حجت فرمود : آقا علی (ع) دارد می آید . ما باید باور بکنیم که بعد از مرگ چنین آغوش های گرمی باز است . فردی می گفت: یک طلبه ی هندی در مدرسه نجف بود که در دفترهایش نوشته بود : یا حضرت عزرائیل ادرکنی یعنی با حضرت عزرائیل دوست بود. ما بعضی مواقع جفا می کنیم و از این فرشته ی مهربان خدا هیولایی درست می کنیم . ثالثا اگر عذاب و ناراحتی که در آن دنیا هست ، بخاطر عکس العمل کارهای خودمان است نه اینکه خدا برای ما عذاب بخواند . زشتی و معصت ما در این دنیا ، عذاب های آن دنیا را درست می کند . علامه طباطبایی از عارفی که از قبرستان وادی السلام برمی گشت پرسیدند : چه خبر ؟ ایشان گفتند که از بعضی از قبرها سوال کردم که شما هم مار و مور دارید ؟ قبرها گفتند : خیر ما چیزی نداریم . اگر ما بدانیم اینها از اعمال خود ما است دو چیز را در دنیا رعایت می کنیم . یکی اینکه دنیا محل گذر است و نباید برای خودمان تعلقاتی درست کنیم که فکر کنیم همیشه می خواهیم در آن بمانیم . اگر ما عزیزی را از دست دادیم بدانیم شان دنیا همین است . اگر شئ ارزشمندی بشکند شما ناراحت می شوید ولی اگر به شما بگویند که این شئ شکستنی است ، شما می دانید که این شئ قرار است که بشکند و ماندنی نبوده است . یک موقع می گویند که فلانی از دنیا رفت و یک موقع می گویند که طرف رفتنی بود . پس قرار نیست که در این دنیا چیزی بماند و هر چیزی در دنیا رفتنی است . شما باید دنیا را مثل یک مسافرخانه ای بدانید که باید مدتی در آن زندگی کنید و بعد از آنجا بروید . پس انسان باید شان دنیا را بداند و به آن دلبستگی پیدا نکند. دیگر اینکه هر کاری که انسان در این دنیا می کند باید حجت آخرتی آنرا آماده بکند . یعنی انسان بتواند جوابگوی کارهایش باشد. پس اگر شما دید خودتان را نسبت به مرگ اصلاح کنید و بدانید که چه آغوئش های گرمی منتظر ما هستند و اگر می دانید سختی هایی در آن دنیا است باید به این دنیا دل نبندید و هر کاری که در دنیا می کنید حجت آخرتی برای آن داشته باشید . اگر دید انسان این طور باشد ، مرگ صیقل دهنده است نه ترساننده . اگر انسان با این دید از مرگ بترسد این یک ترس مقدس و مفیدی است . اولیاءهم این ترس را دارند . پس باید از مرگ ترسید ولی نباید اضطراب داشت . اگر انسان به مر اشتیاق داشته باشد همیشه آماده ی مرگ است . این دنیا با دنیا بعد از مرگ ، قابل مقایسه نیست که باعث بشود انسان به این دنیا دل ببندد .
سوال – برادرزاده ی من یک دخترکاملا خوب و محجبه و مومنی بود که مخارج خانواده اش را تامین می کرد ولی بخاطر مخالفت پدرش با ازدواج او ، دست به خودکشی زد . دید گاه خدا و دین نسبت به افرادی که به نفس خودشان ظلم کرده اند چیست و وظیفه ی بازماندگان برای طلب مغفرت از درگاه خداوند متعال باید به چه نحویی باشد ؟
پاسخ – خودکشی یکی از گناهان کبیره است . نفس خود را از بین بردن یعنی هدیه الهی را از بین بردن . روح انسان جلوه ای از روح خدا است . همان طور که قتل فرد دیگری گناه کبیره محسوب می شود خودکشی هم گناه کبیره محسوب می شود. کسی نمی تواند بگوید که من اختیار جان خودم را دارم . انسان نسبت به جان خودش حقی ندارد . خدا اجازه ی برخورد انسان با جان خودش را به او نداده است . خدا به انسان وعده داده است که من گره ها و بن بست ها را باز می کنم . البته انسان باید با خدا معامله بکند و خدا هم گره های او را باز می کند. مورچه ای در آب افتاده بود و فریاد می زد که آب دارد عالم را می برد . مورچه ی دیگری که در خشکی بود گفت : آب داردتو را می برد نه عالم را . ما گاهی فکر می کنیم که اگر ما در بن بست هستیم خدا هم در بن بست است . اگر ما با خدا معامله بکنیم خدا گره را باز می کند. در قرآن داریم : کسانی که در راه ما کار می کنند ، ماراه را برای آنها باز می کنیم . در سوره طلاق داریم : از آنجایی که انسان به گمانش نمی رسد برای او روزی می فرستیم . پس کسی که خودکشی می کند علاوه بر اینکه هدیه الهی یعنی روح را از بین می برد ، نسبت به خدا بی اعتمادی دارد . حالا کسانی که خودکشی می کنند همه عامداً نمی خواهند در مقابل خدا مقاومت کنند . گاهی افراد در زندگی به یک مشکلی بر می خوردند و جنون آنی به آنها دست می دهد و مغزشان کار نمی کند و دست به خودکشی می زنند . ما مواردی داشته ایم که بعد از خودکشی از کارشان پشیمان شده اند البته آنهایی که زنده مانده اند یعنی دچار جنونی آنی شده اند و خداوند اینها را درنظر دارد . وظیفه ی ما پی بردن به نیت فردی که خودکشی کرده است نیست بلکه ما باید مثل یک مسلمان با او برخورد بکنیم . در وسایل الشیعه داریم که پیامبر فرمود : هر کس که اهل قبله است شما برای او نماز بخوانید و برای او خدایی نکنید. وظیفه ی ما این است که برای این فرد نماز بخوانیم و در نماز بگوییم خدایی ما جز خوبی از او ندیدیم منظور از خوبی یعنی اینکه ما از او کفری ندیدیم . پیامبر تصریح فرمود : بر کسی که سنگسار شده یا کسی که خودکشی کرده نماز بخوانید و فرمود : از آنها به بدی یاد نکنید . و بازماندگانبایدبرای او خیرات انجام بدهند و اگر واجباتی بر گردن او هست برایش بجا بیاورند. اینها برای فرد مرده ، فایده ی زیادی دارد حتی اگر ما برای کفار کارخوبی انجام بدهیم ، باعث تخفیف عذابش می شود .
سوال – افرادی بوده اند که مرتکب گناهان آشکاری شده اند و الان از دنیا رفته اند . وظیفه ی ما چیست ؟
پاسخ – وظیفه ی ما همان دستورات پیامبر است یعنی کارهایی را که ما برای یک مسلمان انجام می دهیم برای این فرد هم انجام بدهیم . مرحوم آیت الله بهجت از قول استاد آیت الله قاضی ، مرحوم کشمیری نقل می کردند که ایشان می فرموند : در نمازشبهای تان فقط ابوذر و سلمان را دعا نکنید بلکه گناهکاران را هم دعا کنید زیرا آنها محتاج تر هستند . مومننی هم این توصیه را رعایت بکنند.
سوال – سوره الرحمن آیات 17 تا 40 را توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این سوره یک آیه حدود سی مرتبه تکرار می شود که خدا خطاب به جن و انس می فرماید : کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید ؟ در روایت داریم که با شنیدن این آیه بگوییم : خدایا من تکذیب هیچ کدام از نعمتها را نمی کنم . این سوره عروس قرآن است زیرا خدا نعمت ها و زینت ها را می شمارد و یادآوری می کند . دیدن نعمتهای خدا لطافت می خواهد . بعضی ها هزاران نعمت خدا را که به آنها داده است نمی بینند ولی یک نعمت که خدا به آنها نداده است را می بینند و اعتراض می کنند . دعای جوشن صغیر که از امام کاظم (ع) است به انسان یاد می دهد که نعمتها را ببیند و شاکر باشد . در این دعا امام نقص ها را می بیند که مثلا الان افرادی در بیمارستان دچار درد هستند ولی من به تعداد این بیمارها ، سلامتی دارم و تو را شکر می کنم . عده ای در زندان دچار مشکلاتی هستند ولی من این طور نیستم و تو را شکر می کنم . حضرت با دیدن نقص ها ، کمالات را یادآوری می کند .
سوال – من نوزده سال دارم و افکار پست و گناه آلود به سراغ من می آید و من بخاطر این موضوع خیلی عذاب می کشم . گاهی دچار افسردگی میش وم واحساس می کنم گناهکارترین افراد هستم . من نماز و دعا می خوانم ولی این افکار هنوز هم هست . دو سال است که ترس از گناه باعث شده است که این افکار به سراغ من بیاید . آیا الان من یک فرد گناهکار محسوب می شوم ؟
پاسخ – گاهی افکاری مثل پارازیت در ذهن ما می آید چه بسا که این افکار در مورد مقدسات باشد ، ممکن است که این افکار در نماز یا غیر نماز بیآید . با توجه به اینکه خدا نیات ما را هم محاسبه می کند ، اگر خدا بخواهد این کار را انجام بدهد ما خیلی کم می آوریم . این افکار که دست انسان هم نیست و یک شعبه ای از وسواس فکری است ، ( در وسواس فکری فرد مقهور این تفکرات و خطورات است ) بدانید که این افکار گناه محسوب نمی شود و مواخده ندارد . زیرا اینها بی اختیار است . اینها القائاتی از شیطان است . در جلد دوم اصول کافی در باب حدیث نفس و وسوسه داریم که از پیامبر سوال می کردند که چننی خطوراتی در مورد خدا به ذهن ما آمده است . پیامبر می فرماید : این نشانه ی ایمان است زیرا تو از گناه می ترسی . پیامبر فرمود : وقتی شیطان نمی تواند در عمل بر شما مسلط بشود به افکار شما ورود پیدا می کند تا تعادل شما را بهم بزند . شما نباید از اینها بترسید . در این زمان شما باید خدا را به یاد بیاورید و لااله الاالله ، لاحول ولا قوة الا بالله بگویید و وقتی این افکار به ذهن شما آمد سعی کنید که تغییر حالت بدهید و ذکر بگویید . دیگر اینها به این افکار اعتنا نکنید و کارتان را ادامه بدهید . در روایت داریم که اگر شما به شیطان بی اعتنایی بکنید ، شیطان دیگر به سراغ شما نمی آید . زیرا او متکبر است . مثل اینکه شما در خیابان ویترین ها را می بینید ولی نمی ایستید و می روید . پس شما در مقابل این افکار نایستید و رد شوید . با این کار بعد از مدتی این مشکل برطرف می شود.
سوال – در مورد آداب زیارت اهل قبور توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – یکی از سنتهای خوب ایام سال تحویل دید و بازدید اقوام ، اموات و شهدا است. با یک دید ، قبرستان محل ناخوشایندی است زیرا در آنجا عزیزانمان را جا گذاشته ایم و می دانیم که روزی هم خودمان به اینجا می آییم ولی از دید دیگر قبرستان ، یک فرهنگستان است که انسان می تواند در آن تربیت بشود و یاد بگیرد . بزرگان ما به شاگردان خودشان می گفتند که در قبرستان بنشینید و فکر بکنید و زیارت مناجات امیرالمومنین در مسجد کوفه را با تفکر بخوانید . اینها همه به انسان درس می دهد علاوه بر اینکه برای اموات هدیه می برد . در روایت داریم که اموات با هدیه های شما خوشحال می شوند و اینها باعث مغفرت خود فرد هم می شود . امام رضا (ع) می فرماید : هر کسی که یک حمد و هفت تا قل هوالله برای مرده بخواند خدا او و مرده را می آمرزد . بهترین زمان برای رفتن به زیارت اموات عصر پنج شنبه تا صبح جمعه است . در این موقع ارواح مرخصی می گیرند تا هدیه ها را با خودشان ببرند .البته هر موقع دیگری خوب است ولی شب کراهت دارد . از آداب رفتن به قبرستان این است که با وضو وارد بشوید و سلام بدهید ( السلام اهل لاالله الاالله ) دیگر اینکه هدیه برای مومن ببریم . بهترین هدیه خواندن آیت الکرسی ، سوره ی یاسین ، ملک ، حمد و هفت مرتبه قل هوالله ، حمد و یازده مرتبه اناانزلناه است . توصیه اکید روایات ما این است که این هدایا را به ارواح کل مومنین هدیه کنید . این ثواب به همه ی می رسد بدون اینکه از یکی کم بشود . شما خیال نکنید که اگر شما ثواب را به فرد دیگری بفرستیم ، از ثواب عزیز شما کم می شود. در روایت داریم : وقتی شما آیت الکرسی را بخوانید و ثواب آنرا برای همه ی اهل قبور قرار بدهید ، خدا ثواب آنرا به هر میتی می رساند . وقتی شما ثواب را به همه ی اموات هدیه کنید ، خدا از این کار بیشتر خوشش می آید و این کار نشان می دهد که شما بخل ندارید و رحمت خدا را وسیع دیده اید . هنگام خواندن قرآن انسان باید روبه قبله باشد و سر قبر بنشیند . خواستن حاجت خصوصا در کنار قبر پدر ومادر است . یکی از مکان هایی که برای گرفتن حاجات تاکید شده است کنار قبر مومنین ، بزرگان ، شهدا و پدر و مادر است . مرحوم آیت الله اراکی می فرمودند : من هر وقت حاجتی داشتم ، به سر قبر میرزای قمی در قم می رفتم ، یک سوره ی یاسین هدیه می کردم و حتما حاجتم را می گرفتم . یکی دیگر از آداب زیارت آب پاشیدن روی قبر است البته هنگام دفن این کار توصیه شده است . از باب تفضل الهی تا زمانی که قبر مرطوب است عذاب از مرده برداشته می شود. خیرات و مبرّات جزو آداب زیارت اموات نیست ولی می توان در قبرستان یا غیر قبرستان خیرات و مبرّات داد.
سوال – در مورد دعای غریق توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – امام صادق (ع) وقتی در مورد سختی دین داری و لغزش های دوره ی آخر الزمان فرمودند ، بعضی از شاگردان آن حضرت ترسیدند و سوال کردند که اگر ما آن زمان را درک کردیم چکار کنیم ؟ امام فرمودند : دعای غریق را بخوانید. این دعا برای کسی است که در حال غرق است و مضطر و بیچاره شده است : یاالله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک : خدایا دل من را در دین خودت ثابت قدم بدارد .