حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – شاد کردن مؤمنین و توصیههایی برای نوروز
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: شاد کردن مؤمنین و توصیههایی برای نوروز
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 23-12- 95
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. «اللّهمّ صلّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» چون هفته پایان سال است و ولادت حضرت پیش رو است، زیارت حضرت زهرا را با هم بخوانیم. «يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ» البته معانی خیلی بلندی در این زیارت کوتاه است و فرصتی میطلبد که در ایام فاطمیه این را شرح بدهیم. امیدواریم این زیارت مختصر را عزیزان حفظ کنند و در همه وقت و همه جا بخوانند و توسل به مادر اهلبیت و ام الائمه برکات خیلی فوق العادهای دارد.
بحث ما در مورد عوامل نشاط و شادی بود که هفته گذشته عرض کردیم که یکی از عوامل شادی و نشاط فوق العاده که تأکید بسیار زیادی هم در روایت به آن شده است، شاد کردن دل دیگران است. یک روایت زیبایی در مفاتیح الحیاة آیت الله جوادی آملی دیدم، که بسیار کتاب خوبی است، در موضوعات مختلف راهکارهای زندگی را آورده است. روایتی نقل شده که اگر کسی درختی را آب بدهد و احیا کند، مثل این است که مؤمنی را سیراب کرده است. یعنی حتی احیای منابع طبیعی در روایات چقدر سفارش شده است. این هفته هم هفته درختکاری بود، گیاهی را آب بدهیم و حفظ کنیم خیلی مهم است. بنده سالیانی است که در پشت بام خانهمان گندم میریزم و ظرف آب برای کبوترهایی که پرواز میکنند، میگذارم. فکر میکنم دعای آنها خیلی برکت دارد. یک بزرگواری میفرمودند: من یک موقعی میخواستم بخوابم، دیدم کولر ما تق تق صدا میدهد. فکر کردم خراب شده، رفتم پشت بام و دیدم که چون سابق در خانهها حوض بود و پرندهها میآمدند استفاده میکردند. ولی در شهرها خیلی جاها آب نیست. گفت: دیدم این پرندهها آمدند و نوک به کولر میزنند که از این آب بخورند. این باعث شد ما تشت بزرگی تهیه کنیم و در پشت بام بگذاریم و هر بار آبی میریزیم و پرندهها استفاده میکنند. میخواهم بگویم حتی رسیدگی به یک پرنده و حیوان خیلی مهم است. داستان سگ و غلام را که هفته پیش گفتم خیلی بازتاب خوبی داشت. خدمت کردن به حیوانات اینقدر اثر دارد که خدمت کردن به پدر و مادر و انسانها و مؤمنین و گرفتارها قطعاً هزارها برابر بیشتر اثر وضعی دارد.
چون هفته آخر سال است، و هفته گذشته هم عزیزان ما را شرمنده کردند و پیامهای فوق العادهای دادند که من باید به چند مورد اشاره کنم. یک شرمندگی که همیشه داریم این است که خیلی از عزیزان اصرار میکنند که تلفنی با آنها تماس بگیریم و واقعاً فرصت نداریم. ما شرمنده آنها هستیم ولی اینکه ما قطعاً از صمیم دل آنها را دعا میکنیم و در همه زیارتها و دعاها و خوبیها آنها را شریک میکنیم. اول دو پیام تلخ را میگویم و بعد پیامهای خوب را میگویم. خانمی پیام داده بود که شوهر من دوازده سال است زندان است و من با دو دختر بیسرپرست هستم. به داد من برسید! واقعاً افرادی که در خانوادههایشان اینطور آدمها هستند، حالا ممکن است آن زندانی عمد باشد یا غیر عمد باشد، این خانواده چه گناهی دارند؟ واقعاً آدم به اینها رسیدگی کند. اگر راهی هست که زندانی به آغوش خانواده برگردد، امثال این پیامها خیلی نگران کننده است. فامیل و بستگان یک همفکری کنند و اینطور گرفتاریها را نجات بدهند.
باز پیام داریم که خانمی نوشته بود، برادر شوهری دارم که خیلی ثروتمند است، انفاق میکند برای کارهایی که ضروری نیست. در حالی که برادرش بخاطر دارو و درمان و عمل جراحی پول نداشت و از دنیا رفت. این روایتی که بنده و حاج آقای حسینی قمی بارها خواندیم که «لا صدقة و ذو رحم محتاج» (من لایحضرالفقیه/ج2/ص68) یعنی اگر در بستگان شما، فامیل و نیازمند و دردمند باشد، هرچه شما خارج از فامیل انفاق کنی، هیچ فایده ندارد. یعنی قبول نمیشود. زن و بچه اولویت اول هستند. پدر و مادر و خواهر و برادر و نزدیکان اولویت بعدی هستند. حق شرعی و قانونی و عرفی و وجدانی بر گردن ما دارند. مخصوصاً آنهایی که دستشان به دهانشان میرسد و امکاناتی دارند.
بزرگی میفرمود: من از شما کارشناسها گلایه دارم. بخاطر اینکه مسائل را برای مردم باز نمیکنید. گفتم: مثلا؟ فرمودند: شما میگویید صله رحم بکنید. صله رحم را برای مردم بیان کنید. صله رحم یعنی شاد کردن فامیل، گره گشایی از کار فامیل، مشکلش را حل کنید. تا میگوییم: صله رحم، میگویند: یک گردان فامیل برویم یکی دو هفته سر یک فامیل خراب شویم. که این طرف باید شش ماه قرض مهمانیاش را بدهد. این قطع رحم است. صله رحم باید پول ببری، امکانات ببری و کمک کنی. گرهاش را باز کنی، اگر میبینی بازنشست شده، پدر بزرگ و مادربزرگ، کمک غیر مستقیم و محترمانه کنی، صله رحم این است. ما فکر میکنیم صله رحم بازدید است و روی سر صاحبخانه خراب شدن است. ما باید احیاء و آبادش کنیم، این خیلی مهم است.
بنده خدایی نوشته بود که 38 سال سن دارم و کارگر هستم. بیمه هم ندارم، اخیراً مریضی سختی گرفتم و از کار افتاده شدم. شانزده بار عمل کردم. ولی چون توکل من به خدا بوده و راضی به رضای خدا بودم، خدا از تمام این مشکلات مرا رد کرده است و خدا را شاکر هستم و راضی هستم، الحمدلله! آقای دولابی میفرمودند: گاهی دور هم بنشینیم و بگوییم: چه خدای خوبی داریم. الحمدلله به ما لطف و عنایت کرده است، «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» (ضحی/11) مخصوصاً آنها که بلا و گرفتاری دارند، ملائکه طبل میزنند و تعجب میکنند. میگویند: خدا را شکر که ده نفر پیدا شدند از خدا راضی هستند. چون شما در جامعه هستی. هرجا مینشینی همه گلایه و شکایت و اندر شکایت و اندر شکایت است. در صورتی که در کشورهای دیگر هم مشابه ما یا سختتر از ما دارند، شما آمار بگیرید، اینطور نیست که در همین آمریکا و اروپا فقیر نباشد. آقای کافی ماه رمضان آمریکا رفته بود. میگفت: آنقدر فقیر و فقرا دارند که زیر پل و در رودخانه زندگی میکردند. اینطور نیست که فقیر نباشد.
دوستی میگفت: من چهارده سال اندونزی بودم، کارهای تبلیغی میکردم. میگفت: خیلیها در کپر و خیمه زندگی میکنند. ولی هیچوقت گلایه و شکایت و ناله و فریاد ندارند. اما وقتی وارد ایران میشویم گله و شکایات شروع میشود. در سوره فجر داریم، «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَن» (فجر/15) وقتی خدا به انسان نعمت میدهد، میگوید: خدا مرا اکرام کرده است. «وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَن» (فجر/16) میگوید: خدا به من اهانت کرده است. در سورهی دیگری داریم «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَه» (عبس/17) خدای بزرگ و ارحم الراحمین، این تعبیر را برای انسان آورده است. مرگ بر این انسان! چقدر کفران نعمت و ناشکری میکند. بعضیها هزارها برابر بیشتر از ما گرفتاری دارند. خدا میگوید: شکر دادهها را بکن من همه را برطرف میکنم. زیادش میکنم. وعده خداست «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُم» (ابراهیم/7) این خیلی آیه تندی است. «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَه» انشاءالله هیچکدام از بینندهها و شنوندهها مصداق این آیه نباشند. به دادهها نگاه کنیم، به قسمت پر لیوان هم نگاه کنیم. این آقا شانزده بار عمل کرده است میگوید: راضی هستم. ولو در فشار و سختی هم بوده باز هم راضی به رضای خداست.
چقدر پیام تشکر داده بودند و از برنامه و همینطور مجری خوب برنامه تشکر کردند. صد در صد کار خداست. یعنی لطف و عنایت خداست، تأثیری که در قرآن و روایات است، نباید به اشخاص نسبت بدهیم «وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه» (نحل/53) همه چیز از خداست.
الآن به هر پدر و مادری میرسید، میگویند: برای جوان من دعا کنید. نگران بچههایشان هستند. بزرگی سفارش میکرد، اولاً خیلی برای اینها دعا کنید. بعد هم اگر به اینها تذکری میدهید، موعظه و سفارشی میکنید، در خلوت بگویید: خدایا تو تأثیرش را در دل این بگذار. بنده لب و صورتم را به ضریح حضرت معصومه میگذارم و میگویم: خانم از خدا بخواه او در دل اثر بگذارد. در طول سال ما پیامهای زیادی داریم که میگویند: این بحث سمت خدا ما را به آرامش رسانده است. مشکلات داریم ولی خوش و راحت هستیم. امضاء کردیم و این امضای آخر که آدم با قلبش میکند خیلی قشنگ است. همان خانم یا شوهری که بدترین آدمهاست، زیباترین آدمها میشود. همه خارها گل میشود.
بنده خدایی نوشته بود بحث هفته گذشته شما آرامش یکسال را به من برگرداند. کسی نوشته بود، پنج سال بود که من از شوهرم جدا شده بودم، بحث هفته گذشته شما باعث شد که بعد از پنج سال دوباره با هم آشتی کنیم و عقد کنیم و به زندگی اولیه برگردیم. پیامهای خیلی زیبایی از هموطنان اهل سنت داریم. از همینجا به همه عزیزان اهل سنت و غیر مسلمان سلام میکنیم. بعضیها نوشته بودند ما اصلاً روحانیت را قبول نداریم. از روحانی برمان میآید. ولی سمت خدا یک نمکی دارد که ما دوست داریم. این خیلی نعمت بزرگی است. اهل سنت مکرر نوشتند ما عاشق برنامه شما هستیم و بهره میبریم. مکرر نوشتند که ما وسواس فکری و عملی شدید بودیم، به برکت شنیدن این بحثها و کانال وسواس خوب شدیم.
روایت فراوانی داریم افرادی که در بلاها و مریضیها و فشار فقر صبر میکنند. مرحوم آقای قاضی دیگر سید العرفا زمان ما بود. استاد آیت الله بهجت و استاد علامه طباطبایی و خیلی از بزرگان بود. آقای قاضی میفرمودند: ابتلاء و امتحان و جهنم من همین فقر شدیدی است که من در زندگیام کشیدم. عیالوار بودند و فقر شدید در ایامی که در نجف بودند داشتند. ایشان با زحمت نان وآب تهیه میکردند و زندگی روزمره را میگذراندند. مکرر قرض میکردند. ما فقر ناخواسته را میگوییم. فقری که میتوانی بروی کار بکنی، برو بکن. ما همه اینها را میگوییم که نمیشود کاری کرد. یعنی همه تلاشمان را کردیم و کاری از دستمان برنمیآید. دیگر وقتی در رزق بریده شده است «يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِر» (اسراء/30) باید راضی باشیم و تسلیم باشیم و قبول کنیم. خدا جبران میکند. خدای متعال در روز قیامت از انبیاء، شهدایی که جان دادند، از علما، عذرخواهی نمیکند. ولی خدای بزرگ از فقرای صبور آبرومند روز قیامت عذرخواهی میکند. «إن الله ليعتذر إلي عبده المحوج المؤمن كما يعتذر أخ إلي أخيه» (مشکاة الانوار/ص275) خدای به این بزرگی از فقرای نیازمندی که ایام عید نتوانستند یک کفشی، یک لباسی، یک وسیلهای برای مهمانهایشان، برای خانوادهشان تهیه کنند، خجالت کشیدند، با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشتند، خدا عذرخواهی میکند و میفرماید: من در عوض به شما درجه و مقام میدهم. پست میدهم و چه بسا اینکه برای شما پیش آوردم شما را حفظ کرده است. چون ما هم اگر پولدار شویم، من یقین صد در صد دارم و قسم میخورم. اگر ثروت و ریاست به ما بدهند آدم شلوغ میکند. «إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى» (علق/6) پز میدهد، تفاخر میکند، دلها را میشکند. همین صله رحمی که فرمودند، آن بزرگوار میفرمود: یکی از موارد قطع رحم این است که شما با پز کامل، بچه یک موبایل چند میلیونی دارد، خانم طلاهای زیادی آویزان کرده است. میروند از یک خانواده فقیر دید و بازدید میکنند و دلهایشان را آتش میزنند و بیرون میآیند. دل نسوزانید. یک مقدار مراعات کنید. مگر هرچه داریم باید به رخ دیگران بکشیم؟ مگر دل شکستن کار خوبی است؟ خیلی بد است. این قطع رحم است و صله رحم نیست. بچه میگوید: ببین عمو چه کار کرده؟ خاله چه کار کرده؟ تو عرضه نداری؟ زن و بچه همه با مرد خانه دعوا میکنند. بیاییم یک مقدار خوشیمان را تقسیم کنیم. یک مقدار اموالمان را تقسیم کنیم. خدا میفرماید: اگر من این کار را کردم صلاح و خیر تو بود.
همه چیز را ما در دنیا نبینیم. این دنیا گذرگاه موقتی است که همه چیز آن طرف است. «الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ» (نهجالبلاغه، حكمت 452) اغنیا آنجا گیر هستند، آنهایی هم که کار خیر کردند سیصد سال باید پای حساب بایستند. امتیاز بزرگی که خدا به فقرا میدهد این است که بدون حساب با اجر فراوان وارد بهشت میشوند. «ان اهل الصبر یدخلون الجنه بغیر حساب» آنهایی که قانع و راضی بودند بیحساب و کتاب به بهشت میروند. انشاءالله خدا صبر و راضی به رضای خدا بودن ما را بیشتر کند. پیغمبر(ص) میفرماید: «مَنْ سَرَّ مُومِناً فَقَدْ سَرَّنِي وَ مَنْ سَرَّنِي فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ» (كافي،ج2،ص188)هرکس یک مؤمنی را خوشحال کند و گره از کارش باز کند، من رسول الله را شاد کرده است. کسی که مرا شاد کند، خدای بزرگ را شاد کرده است.
مرحوم دولابی میفرمودند: مادر من وقتی تازه عروس بود و خانهی پدربزرگم آمده بود. گفتند: من مشغول نماز بودم، یک علویهی سیدهای در نزدیک منزل ما در دولاب بود. در خانه ما را زد. گفت: من هیزم نیاز دارم. میگفت: مادر من گفت: من تازه عروس بودم یک جاری داشتم که بزرگتر از من بود. گفتم: جاری من دارد نماز میخواند. اجازه بده از جاریام اجازه بگیرم، یا او این کار را بکند؟ نماز جاری من طول کشید، جلوی در آمدیم دیدیم رفته است. گفت: بعد از چند دقیقهای پدر آقای دولابی به خانه آمد. به او گفتم اینطور شده است. ایشان اینقدر ناراحت شد خودش با اینکه مالک و ارباب دولاب بود، هیزمهای زیادی را بغل کرد، در خانه علویه رفت و عذرخواهی کرد. آن علویه را شاد کرد و کمکش کرد. گفت: همان شب یکی از نزدیکان خودمان در خانه خواب دیدند که اهل این خانه امسال به عتبات و کربلا مشرف میشوند. زمان رضاخان بود که اصلاً گذرنامه نبود، راه بسته بود و عتبات رفتن خیال بود. ولی به طور معجزه آسایی برای تمام اهل خانه وسیله جور شد و همه به کربلا رفتند. این خیلی مهم است. انشاءالله این گرههایی که باز میکنیم و دلهایی که شاد میشوند، اثر وضعی و بازتاب عجیبی در عالم دارد.
شریعتی: برای شنیدن نکات لطیف برنامه و فایلهای صوتی به کانال ما samtekhoda3 مراجعه کنند و در فضای مجازی جستجو کنند و به دوستانشان هم معرفی کنند. امروز صفحه 518 قرآن کریم، آیات ابتدایی سوره مبارکه قاف در سمت خدای امروز تلاوت میشود.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ «1» بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْءٌ عَجِيبٌ «2» أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ «3» قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ «4» بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ «5» أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6» وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8» وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10» رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11» كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ «12» وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ «13» وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ «14» أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ «15»
ترجمه: به نام خداوند بخشنده مهربان. قاف، سوگند به قرآن با عظمت، (كه نبوّت تو و وقوع قيامت حقّ است). بلكه از آمدن پيامبرى هشدار دهنده از ميان خودشان در شگفت شدند، پس كافران گفتند: اين (سخنان كه از قيامت خبر مىدهد) چيز عجيبى است! آيا هنگامى كه مرديم و خاك شديم (دوباره زنده مىشويم؟) اين بازگشتى بدون شك هر چه را زمين از آنان مىكاهد، مىدانيم و نزد ما كتابى است كه (همه چيز را در خود) حفظ مىكند. بلكه سخن حق را چون به سراغشان آمد، تكذيب كردند، پس در كار (نبوّت و معاد) سردرگُم و آشفته هستند. پس آيا به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردهاند كه چگونه آن را بنا كرديم و (با ستارگان) زينت داديم و آن را هيچ شكاف و خللى نيست؟ و زمين را بگسترديم و كوههاى استوار در آن افكنديم و از هر نوع گياه با طراوت در آن رويانديم. تا براى هر بندهاى كه (به سوى حق،) روى مىآورد، مايهى بينش و پند باشد. و از آسمان، آبى پر بركت نازل كرديم، پس به وسيله آن باغها و دانههاى دروشدنى رويانديم. و نيز درختان بلند خرما با خوشههاى پر و بر هم چيده. تا رزق بندگان باشد و به باران، زمين مرده را زنده كرديم، خروج (از گور نيز) اين گونه است. پيش از اينان، قوم نوح و اصحاب رس و قوم ثمود، (پيامبرانشان را) تكذيب كردند. و (نيز قوم) عاد و فرعون و برادران (قبيلهاى) لوط. و اصحاب ايكه (قوم شعيب) و قوم تبع (پادشاهان يمن) همگى پيامبران را تكذيب كردند، پس وعده عذاب من، بر آنان قطعى شد (و نابود شدند). مگر در آفرينش نخستين عاجزيم (تا از باز آفريدن شما در رستاخيز ناتوان باشيم)، بلكه آنان از آفرينش جديد در اشتباه و ترديدند.
شریعتی: انشاءالله هرجا که هستید دل و جانتان منور به نور قرآن باشد و بهاری و سبز باشد. در ایام نوروز ما در سه روز ابتدایی سال، سهشنبه و چهارشنبه و پنجشنبه در خدمت حضرت آیت الله ناصری خواهیم بود. سفری به اصفهان داشتیم و از ایشان دعوت کردیم که با نفس گرمشان نکاتی را به عنوان عیدی به مخاطبان سمت خدا بدهند. از هفته بعد هم، از روز شنبه انشاءالله حاج آقای قرائتی هستند. زمان برنامه قدری کوتاهتر است. من در ایام تعطیلات خدمت شما نیستم و انشاءالله از چهاردهم فروردین با سمت خدا در سال 96 همچنان همراه شما خواهیم بود. از فضیلت ذکر بلند صلوات میشنویم.
حاج آقای فرحزاد: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» این برنامهی سه ستاره که پخش شد، بد نیست عزیزانی که دوست دارند و از سمت خدا استفاده میکنند، دوستانشان هم خبر بکنند که رأی بدهند، این اثر را دارد که مسئولین و مدیران و حتی جامعه متوجه میشوند سمت خدا چه جایگاهی دارد. عزیزان باید دو رأی هم بدهند. یکی به برنامه و یک رأی هم به آقای شریعتی مجری برنامه، میتوانند به کانال مراجعه کنند و یک کد هست که باید بزنند و نظر خودشان را ثبت کنند.
امام صادق(ع) فرمودند: «مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِىِّ وَ آلِهِ مَرَّهً وَاحِدَهً بِنِيَّهٍ وَ إِخْلَاصٍ مِنْ قَلْبِهِ قَضَى اللَّهُ لَهُ مِائَهَ حَاجَهٍ» (بحارالانوار، ج 91، ص70) اگر کسی با صدق و نیت خالص بر پیغمبر و آل پیغمبر درود و صلوات بفرستد، خدای متعال صد حاجت او را برآورده میکند. «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» انشاءالله باورمان شود و به خواستههایی که مورد رضای خداست ما را برساند.
آیهی 9 سوره مبارکه «ق» خدای متعال میفرماید: «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً» ما از آسمان آبی که با برکت است نازل کردیم. در روایت داریم آنقدر باران رحمت الهی پاک و زلال است که من فکر میکنم حلالترین چیزی که روی آن میشود قسم خورد که پاک و حلال است، آب باران است که دست بشر به آن نخورده و از آسمان آمده است. روایت داریم امیرالمؤمنین(ع) آب باران را میگرفتند و به سر و صورتشان میریختند و میفرمودند: برکتی است که از آسمان بر ما نازل میشود و به آب باران تبرک میجستند. خدای مهربان میفرمایند: آب باران را نازل میکنیم و با این آب باران باغستانها را رویش میدهیم. دانههایی که روییده میشود، درختان خرما که خیلی خاصیت دارد. «وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ» شکوفهها پر و به هم پیچیده است. اینها را برای مردم نازل کردیم و میفرستیم که «رِزْقاً لِلْعِباد» بندگی ما را بکنند. عبد ما شوند. «وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ» یعنی شکوفایی که در ایام بهار خدای متعال پیش میآورد، در پاییز و زمستان حالت مردگی و خواب دارند. نباتات و گیاهان و درخت و اشجار، در بهار زنده میشوند. این باید یاد قیامت ما را بیاندازد. همینطور که جهان طبیعت میمیرد و زنده میشود ما هم بعد از مردن زنده میشویم.
شریعتی: انشاءالله در سراسر کشورمان شاهد این نذورات آسمانی و بارشها باشیم. مخصوصاً مناطق جنوبی، انشاءالله خدای متعال همچنان برکاتش را بر ما نازل کند. نکات شما را میشنویم.
حاج آقای فرحزاد: چون آخرین برنامهای است که خدمت بینندهها هستیم، چند نکته به ذهنم آمد که بگویم. سنتهای خیلی خوبی در عید است. یکی نظافت خانه و زندگی و فرش و لباس است. ولی ما همه اینها را تمیز میکنیم و غافل میشویم از اینکه درون و روح و جانمان را تمیز کنیم. این اساس کار است. بزرگی مثال میزد مثل دلاکی که از صبح تا غروب چند نفر را کیسه میکشد، یادش میرود خودش هم باید تمیز باشد. ما همه اطرافمان را تمیز میکنیم و شیلنگ میگیریم، خودمان را پاک نمیکنیم. دل و جانمان را پاک نمیکنیم. یک خانه تکانی حقیقی، یعنی یک توبه کامل، حداقل توبه را که بین خودمان و خدا گناهی نباشد. استغفار و توبه واقعی، غبارها و گردها از دل ما برداشته شود. حق الناس و حقوق دیگران، یک پیامی بدهیم، تلفن بزنیم و خودمان را بشکنیم. حق با هرکسی هست، به دعوا پایان بدهیم. این خیلی مهم است که اگر دو تا دل با هم یکی شود، خدا و پیغمبر و چهارده معصوم همه آنجا میآیند و هرجا اختلاف و دعوا و دوگانگی هست، شیاطین و جیب برها همه جمع هستند. بیایید دلمان را خانه تکانی کنیم و کینهها را دور کنیم.
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها *** وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
اگر میخواهیم لطف خدا بر ما سرازیر شود، اول دل خودت را شاد کن. خودت را خانه تکانی و تمیز کن، تمیزی به دیگران سرایت میکند. «ان الله لیصلح بصلاح العبد» حدیث داریم وقتی شما پاک و صالح شدی، به صلاح شما خانواده و بچهها و رفقا و فامیلت هم پاک میکند. گفت:
راه لذت از درون دان نه از برون *** ابلهی دان جستن قصر و حصون
مثنوی میگوید: اینکه فکر کنی از بیرون بخواهی لذت ببری، این لذتها آنی است و لحظهای است و تمام میشود. بهترین لباس و خوراک و پوشاک لحظهای است و تمام میشود. ولی دست به یتیم بکشی و دلی را شاد کنی همیشگی است. یکی از چیزهایی که در آخر سال خواهش میکنم توجه داشته باشند، ادا کردن حقوق دیگران است. حقوق معوقه، یک کارخانهداری از رفقای مرحوم دولابی بود. خدا هردو را رحمت کند. ایشان آخر سال وقت خصوصی به کارگرانش میداد، غیر از اینکه اینها حقوق و پاداششان را گرفتند، چه مشکلی دارند؟ یکی قرض دارد. یکی میخواهد جهاز بدهد. یکی مریضی حادی دارد. اضافهای به اینها میداد و آنها را راضی بیرون میفرستاد. خیلی اثر دارد. ما پیامهای فراوانی از حقوقهای معوقه داریم. چه کارگاههای خصوصی و چه دولتی، واقعاً این معضلی در جامعه ما شده است. بدهکاری از نماز واجبات است. ادای دین از نماز مهمتر است. یعنی اگر شما از الآن تا غروب وقت داری نماز بخوانی، بدهی تو هم رسیده باید بروی بانک چک طرف را پاس کنی یا نقدی بدهی. آن از نماز واجبتر است. حتی اگر در نماز هستی باید بشکنی. اگر مطالبه کرد باید بدهی. دین ما چه دین محکمی است. میگوید: ادای دین از ادای نماز واجبتر است. این را جدی بگیریم. حقوق معوقه و بدهیهایی که داریم را پیگیری کنیم. کسی که همه درآمدش یک میلیون است. هشتصد هزار تومان است، این را هم ندهید، چه کند؟ چقدر برود قرض کند؟ ولو کارفرما خودش را به زحمت بیاندازد یا دولت، وظیفه دارد سر وقت به اینها برساند.
یکی دیگر از چیزهایی که آخر سال سنت خوبی است یاد اموات و درگذشتگان است. خدا همه اموات را رحمت کند. اموات را یاد کنیم و بالاترین یاد کردن این است که دیونی که دارند را ادا کنیم و آنها را از عذاب دربیاوریم. آقای حسینی قمی فرمودند که خانمی که آمد گفت: پدر من میخواست خمس بدهد، ولی توفیق پیدا نکرد، ما همه تصمیم گرفتیم این کار را عمل کنیم. اینکه او را از دین دربیاوریم بهترین خدمت است. اگر فامیل و بستگان از ما یک نارضایتی دارند، عروسی، دامادی، کاری کنیم که راضی باشند و حلالیت بطلبیم. ادای دین یا نماز و روزه بهترین شاد کردن است. اینکه گل و گیاه روی خاک بگذارند اسراف است. عزیزانی که روی خاک گل میگذارند، پولش را به فقرا بدهند. این واقعاً اسراف است و کار بیخودی است. میلیاردها پول روی خاکها میریزیم. چه فایده برای میت دارد. به جایش خیرات کنیم و مشکلی را حل کنیم. یا در مراسم ختم میآورند. چه فایده دارد؟
پیامهای فراوانی داریم که به وصیت میت عمل نمیکنند. یا فراوان میگویند: که پدرمان یا مادرمان به وصیت عمل نمیکنند. ما به نان شب محتاج هستیم، ارث را تقسیم نمیکنند. دو تا ورثه وضع مالیشان خوب است، به بقیه نمیرسند. خانه و زندگی را باید تقسیم کنید. مسئول هستید. اینها را انشاءالله جدی بگیرند.
سعی کنیم در اول سال نو یک عمل فوق العادهای که خدا از ما خیلی راضی میشود، پیغمبر و چهارده معصوم خیلی از ما راضی میشوند، در کافی شریف است که امام صادق(ع) فرمودند: «لا يَرَي أَحَدُكُمْ إِذَا أَدْخَلَ عَلَي مُومِنٍ سُرُوراً أَنَّه عَلَیه ادخله» (کافی/ج2/ص189) یعنی فکر نکنید که شما از خواهر و برادر و فامیل و مؤمن گرهای باز کردی، او را شاد کردی. «بَلْ وَ اللَّهِ عَلَيْنَا بَلْ وَ اللَّهِ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ (ص)» بخدا قسم دل ما چهارده معصوم را شاد کردی. والله پیغمبر خدا را شاد کردی. خدا را خشنود کردی. یعنی گره گشایی از کار نزدیکان و بستگان خدا و پیغمبر و اولیای خدا شاد میشوند. چرا ما از این کارها غافل هستیم. یک زندانی بیگناه را آزاد میکنیم. انجام واجبی، ترک حرامی، گرهگشایی، جهازی برای کسی تهیه کنیم. صلح و آشتی دادن بین دیگران، زمین خوردهای را بلند کنیم، دین کسی را ادا کنیم، وسیلهی ازدواج کسی را فراهم کنیم. بیاییم فکری به حال هم کنیم و مورد مناسبی پیدا کنیم. یکشنبه آینده روز ولادت حضرت زهرا(س) و روز احترام مادران و بانوان است. بیاییم محض رضای خدا کاری که باعث خشنودی دل مادر و همسر میشود. چه دغدغهای نسبت به فرزندش دارد. دلش میخواهد مثلاً من نمازم را اول وقت بخوانم. بگویم: بخاطر گل روی شما من نمازم را اول وقت میخوانم. این بهترین هدیه روز مادر است. یا اخلاقم را درست کنم. فحش ندهم. سیگار کشیدن را ترک کنم. یک کاری که مادر و همسر را خوشحال کند.
مرحوم دولابی بارها فرمودند که به پای مادرتان بیافتید و آنقدر ببوسید که اشک شوق مادر درآید و از ته دل دعا کند و همه گرهها باز میشود. شاد کردن دلها اساس کار است. یک حقی را ادا کنیم، گرهای را باز کنیم. خدا میداند راه هموار میشود. کسانی هم که نمیتوانند بخرند، یک نامه فدایت شوم بنویسند. هدیه از چیزهایی است که در روایات خیلی سفارش شده است. «مَنْ لَمْ يَأْنَفْ مِنْ خِدْمَهِ الْعِيَالِ دَخَلَ الْجَنَّهَ بِغَيْرِ حِسَاب» (مستدركالوسايل/ ج13/ص48) یعنی کسی که خدمتگزار خانوادهاش باشد، در تمیزی خانه کمک میکند، کسی که عارش نشود، خدمت به خانواده بکند، بدون حساب وارد بهشت میشود. پیغمبر فرمود: یا علی! کسی که به خانوادهاش خدمت کند، به عدد موهای بدنش در بهشت برای او یک شهر بنا میکند.