برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: راههای رفع غم و اندوه، نیکی به خانواده و اطرافیان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 14-01-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
هوا، هوای لطیفی است، طراوت است و ترنم و شبنم است و شقایق
هوای همهمه دارند ابر و تندر و باران، هوای زمزمه دارند بید و باد و بنفشه
و من هوای تو را دارم
شریعتی: سلام میکنم به همه شما. سال نو شما مبارک باشد. روزها و شبهای ماه رجب هم بر شما مبارک باشد. خیلی خوشحالیم در سال جدید هم مهمان لحظات ناب و نورانی شما هستیم. در یک حال و هوای جدید و در فضای جدید خدمت شما رسیدیم. از تمام کسانی که این فضا را فراهم کردند که ما در سال جدید با فضای جدید خدمت شما باشیم، تشکر میکنم. در سال جدید بهترینها را برای همه شما آرزو میکنم. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید. ایام بر شما مبارک باشد.
حاج آقا فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز. سال نو را تبریک و تهنیت عرض میکنیم. حلول ماه رحمت و بندگی، ماه رجب را تبریک میگویم. فضایلی از این ماه را خدمت عزیزان خواهیم گفت انشاءالله. از همه عزیزانی که این ایام شبانه روز زحمت کشیدند و امنیت و آسایش را برای همه عزیزان فراهم کردند، تشکر میکنیم. انشاءالله آمار تصادفات صفر شود و دیگر شاهد چنین جریانهایی نباشیم. طلب آمرزش میکنیم برای همه کسانی که سالهای گذشته بودند و الآن جایشان خالی است و خیلیها بینندهی سمت خدا بودند. سلامتی و بهترینها را برای همه عزیزان طلب میکنیم. سال خیر و برکت و موفقیت کامل برای همه بینندهها و شنوندهها آرزو میکنیم. انشاءالله به خیر و خوشی برای همه باشد. فال خوب میزنیم و آرزوی خوب میکنیم که خداوند انشاءالله تعبیر کند.
شریعتی: تعطیلات خوش گذشت؟
حاج آقای فرحزاد: الحمدلله. خدا را شکر میکنیم که شما هم بعد از سالیان سال توفیق پیدا کردید به عتبات مشرف شوید. زیارت قبولی به شما و خانواده محترمتان عرض میکنیم که برای اولین بار به زیارت مشرف شدید.
شریعتی: خیلی سفر با صفایی بود و خیلی خوش گذشت. انشاءالله آنهایی که رفتند مکرر قسمتشان شود. آنهایی هم که نرفتند به زودی زود مشرف شوند. من که لایق نبودم، خیلیها التماس دعای ویژه گفته بودند. ولی بزرگی و لطف و کرم اهلبیت(ع) انشاءالله شامل حال همه شود. دعاگوی همه دوستان عزیزمان بودیم. چه آنهایی که التماس دعا گفته بودند و چه آنهایی که التماس دعا نگفته بودند. برای رفع گرفتاریها و مشکلات همه دعا کردیم. انشاءالله به زودی زود زیارت کربلا، نجف، سامرا و کاظمین نصیب همه شما شود. حاج آقای فرحزاد امروز چه برای ما آوردید؟
حاج آقای فرحزاد: اگر بینندگان عزیز نظرشان باشد، بحث ما در مورد عواملی است که شادی آفرین است و ایجاد فرح و شادی میکند. در ذیل وصیت پیامبر به امیرالمؤمنین(ع) هست که فرمودند از زجر و کسالت و بینشاطی پرهیز کن، عواملی که کسالتآور است و غمزا است را عرض کردیم و عواملی که نشاط و شادی آور است و ریشه غم و غصه را از بین میبرد. عوامل زیادی را عرض کردیم و رسیدیم به این عاملی که اینقدر روایات فراوان است که واقعاً حیفم آمد که چند جلسه در این مورد صحبت نکنیم.
عرض کردیم یکی از عواملی که فرح و شادی و نشاط ایجاد میکند محبت کردن به همه موجودات است، از یک نبات و گیاه و حیوان بگیر تا محبت به انسان، دوست، آشنا، پدر و مادر و اولاد، که هرچه نزدیکتر شود، انعکاسش خیلی بیشتر است. آنهایی که میخواهند واقعاً شاد و خوش و سرحال باشند، هرچه بتوانند به موجودات و اطرافیان بیشتر محبت کنند و خدمت کنند، گفت:
این جهان کوه است و فعل ما ندا *** سوی ما آید نداها را سواء
چه زخمی که میزنیم و آزاری که میرسانیم و چاهی برای کسی بکنیم، حدیث داریم خودت در چاه میافتی، زود یا دیر! شاد کردن دیگران هم در قلب ما منعکس میشود. به وجود ما برمیگردد. قبل از سال جدید گفتیم که خدمت به یک گیاه و نبات، حیوان، حتی گاهی گنجشکی را کسی بیجهت میکشد، روز قیامت مؤاخذه میشود و بازخواست میشود. یک گیاهی را بیخود ضایع کنی، او را لعنت میکند که چرا مرا ضایع کردی؟ باز در حالات بزرگان هست که یک علتی که گرههای مهم آنها باز شده و خدا در رحمت معنوی و مادی را برای آنها باز کرده است، خدمت رساندن به مخلوقات بوده است. در حالات سید شفتی که بارها عرض کردیم مشکلات فوق العاده داشته بخاطر اینکه در قحطی یک سگ را احیاء کرد، خدا در رحمت و لطف را به روی او باز کرد که صاحب چه کرامت و فضایل و سخاوتهایی بود.
دربارهی مرحوم فیض کاشانی هم آمده که ایشان هم در زمان قحطی یک سگی را که از شدت گرسنگی در حال جان دادن بود، احیاء میکند. خدا اینقدر به او توفیق معارف و علوم و حقایق را میدهد که شاید دویست کتابی که کم نظیر و بینظیر است و بسیاری از بزرگان ما از کتابهای ایشان استفاده میکنند که فقط یک کتاب او تفسیر صافی است که به اصطلاح سه تا تفسیر برای قرآن جمعآوری کرده است.
عبدالله جعفر همسر بزرگوار زینب کبری(س) که ماه رجب، ماه حضرت زینب(س) هم هست و نیمه ماه رجب وفات این بزرگوار است، عبدالله بن جعفر جزء سخاوتمندهای معروف بوده است. یعنی اسخیای آن زمان را که میشمردند در رتبه اول ایشان بوده است. در حالات ایشان نوشتند که ایشان رد میشدند، دیدند یک برده و غلامی غذای مختصر خودش را لقمه لقمه میکند و در دهان سگی میگذارد و خودش چیزی نمیخورد. این صحنه عبدالله بن جعفر را جذب کرد. گفت: چرا چنین میکنی؟ گفت: من غم و غصه دارم. میخواهم با محبت به این سگ، خدا یک عنایتی به من کند. گفت: خودت چه؟ گفت: گرسنگی را تحمل میکنم. خدا به حضرت موسی فرمود: علت اینکه این پیغمبر و امت را برتر بر بقیه قرار دادم، بخاطر صفت ایثار است و هیچکسی در عمرش ولو یکبار این کار را انجام بدهد، خدا میفرماید: من حیاء میکنم او را حسابرسی کنم و هرجای بهشت دوست دارد او را جای میدهم. آدم وقتی به انسانها خدمت میکند ممکن است توقعی داشته باشد. اما وقتی به حیوان خدمت کند، دیگر توقعی ندارد. خالصتر است.
عبدالله بن جعفر این را دید و با اینکه خودش جزء سخاوتمندهای عصرش بود، خیلی شگفت زده شد. گفت: من ممکن است درصدی از اموالم را انفاق کنم، ولی این غلام غذای خودش را داد، همه هستیاش را داد. پس این از من سخیتر است. شگفت زده شد و گفت: نمره او از من بالاتر است. فوری برگشت و پولی تهیه کرد و این غلام را خرید و آزاد کرد و نخلستانی که نگهبانش بود را خرید و به این غلام بخشید. از این نمونهها فراوان است که افرادی که گره گشایی کردند، صدها و هزارها گرههای آخرتی که خیلی مهمتر است، برایشان باز شده است. خیلی روایت داریم و من خواهش میکنم بینندگان بحث را در این باره پیگیری کنند که انسان را به هیجان میآورد. انسان هرچه میتواند گره گشایی از کار دیگران بکند. از گیاهان و حیوانات، یک گنجشک بگیر تا یک انسان را خدمت کنی، خدا به تو نظر و لطف میکند.
انسان صبح که از خواب بیدار میشود و بیرون میآید، خیر رساندن به دیگران باشد. بعضی هستند دنبال چپاول هستند. جیب مردم را خالی میکنند. یک بقال، یک کاسب و یک کارمند دائم دنبال خیررساندن به دیگران است. میخواهد گره گشایی کند. یکی هم میخواهد فقط به قدرت برسد و پولی بدست آورد. این دو خیلی با هم تفاوت دارند. بنده یک روایتی پیدا کردم که به نزدیکان ما خصوصاً، فرزند و پدر و مادر قطعاً دهها برابر بالاتر است. وقتی تأثیر خدمت به یک گیاه و نبات و حیوان اینقدر اثر داشته باشد، شما به یک فامیل نزدیک و یک انسان محبت کنی، قطعاً بالاتر است. من از باب نمونه بعضی روایات را میخوانم. «مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَسَنَةً وَ مَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (كافي،ج6، ص49) محبت و نوازش به فرزند، بوسیدن فرزند، دست بر سرش کشیدن، یک چیزی بخری و او را شاد کنی، عیدی بدهی، اسباب بازی برایش بخری، سوغاتی برایش بیاوری، شاد کردن بچهها، حتی بازی کردن با بچهها، چقدر ثواب دارد. ما سوراخ دعا را خیلی وقتها گم میکنیم. فکر میکنیم دائم یک گوشه بنشینیم و درون گرا باشیم و فقط ذکر و دعا بخوانیم. اینطور نیست. تعبیرهای خیلی زیادی داریم که افضل اعمال، ادخال السرور دلهاست. فرمود: کسی فرزندش را ببوسد، نوازش و محبت کند خدا برایش حسنه مینویسد. اینکه کسی فرزندش را شاد کند، خدا هم روز قیامت او را شاد خواهد کرد. «فَرَّحَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»
«ان فى الجنه دارا يقال له دار الفرح لا يدخلها الا من فرح الصبيان» در بهشت یک خانه مخصوصی هست، دار الفرح است. مثل اینکه ما میرویم در جای مخصوصی که محل گردشگری است. محل نشاط است. در بهشت هم یک جایی هست که نشاط و شادی فوق العادهای دارد. میفرماید: در بهشت یک خانهای است که دارالفرح میگویند. کسی به آنجا راه پیدا نمیکند مگر اینکه بچهها را شاد کند. ما همینجا تشکر میکنیم از عزیزانی که با هنرنماییهایی که به هر شکلی دارند، بچهها را در خانه شاد میکنند. از راه صحیح و مشروع شادشان میکنند. چیزهای خوب به اینها یاد میدهند. در بهشت جایی به نام دارالفرح است که کسی وارد نمیشود «الا من فرح الصبيان» یعنی این ویژگی خاصی که بچهها را شاد کردن یک عنایت ویژه رویش است. باز در روایت داریم در میان نزدیکان به بانوان محبت و عشقتان بیشتر باشد. محارم، مثل مادر، همسر، خواهر، دختر بیشتر محبت کنید.
روایت داریم پیغمبر و امامان ما اگر میوه یا هدیهای میدادند، اول به دخترها میدادند و بعد به پسرها. چون آن احساسی که در دختر است لطیفتر است. لذا باز در روایت داریم «ما مِن رجُلٍ يُدخِلُ فَرحَةً علَى امرأةٍ بَينَهُ و بَينَها حُرمَةٌ، إلاّ فَرَّحَهُ اللّه ُ تعالى يَومَ القِيامَةِ» (میزان الحکمة/ج13/ص442 ح٢٢٦24) اگر کسی به نزدیکانی که محرم او هستند، مثل خاله و عمه و دختر و خواهر. اگر کسی خانم محرمی که به او محرم است را شاد کند و یک شادی به قلبش بدهد، خدا هم شادمانی مهمی را روز قیامت نصیبش میکند.
شریعتی: پس از این منظر جا دارد که یکبار دیگر کتاب «محبت زنان و کودکان» شما را خواند.
حاج آقای فرحزاد: بله، بعضیها فکر میکنند شاد کردن فقط با پول است. یا با هدیه است. همین نوازش، اظهار محبت، لبخند، راههای شاد کردن، از یک سلام و لبخند و تبسم، نوازش، بغل کردن، بوسیدن محرم، تا اینکه قرض او را ادا کنی و گرهای را باز کنی، وسایل ازدواج او را فراهم کنی.
شریعتی: در پیامها دیدم که نوشته بودند: همسرم به خاطر گرفتاری و مشکلاتی که داریم زندگی ما در مضیغه است. ولی گلایه من از او بخاطر این است که آیا واقعاً یک لبخند زدن و روی گشاده هزینهای دارد که این را هم از من و فرزندان دریغ میکنی؟
حاج آقای فرحزاد: روز و پدر و مادر هم اگر کسی مشکل مالی دارد، پیام بدهد. به زبان بگوید. محبت کند. بگوید: من مشکلاتی دارم. ببخشید. شما را دوست دارم. خود اینها گاهی از پول و هدیه بالاتر است. چون توجه را میرساند. کسی میرود یک تسبیح یا یک سجاده یا جوراب میخرد، این پیام مهم است. و الا ارزش مالی که مهم نیست. هدایا کینهها را میبرد و دلها را به هم نزدیک میکند. آثارش مهم است. مال دنیا ارزش ندارد. ایجاد پیوند و محبت مهم است. چون اول ماه هم ولادت با سعادت امام باقر(ع) بود، امام باقر(ع) میفرماید: «مَا حَسَنَةُ الدُّنیا إلّا صِلَةُ الإخوانِ وَالمَعارِفِ» (بحارالانوار/ج46/ص291) حسنهای که در دنیا میتوانیم انجام بدهیم و داشته باشیم، چیست؟ بزرگی فرموده بود: من عمرم را کردم. فقط بخاطر یک چیز دوست دارم در دنیا بمانم. و آن احسان و گره گشایی به بندگان خداست. محبت کردن به بندگان خداست. در روایت میفرماید: بعضیها میگویند: ما خدا را خیلی دوست داریم. امامان را خیلی دوست داریم. در روایت میفرماید: «اشد الناس حباً لله اشد حب للناس» خدا کجاست که من به او خدمت و محبت کنم. مثل موسی و شبان که میگفت: من شاکرت باشم، خدا نه غذا میخواهد، نه جا دارد و نه مکان دارد. خدا میفرماید: محبت به بندگان من، محبت به من است. خدمت به بندگان من خدمت به من است. یعنی هرکس که خدا را خیلی دوست دارد، علامتش این است که به مردم و نمایندههای خدا بیشتر عشق بورزد. امام هفتم(ع) فرمودند: «من لم یقدر علی صلاتنا فلیصل صالحی موالینا یکتب له ثواب زیارتنا» در زمانی که ما از امام دور هستیم و یا امام غایب است، زمان امام دسترسی به امام نداشتند. فرمود: کسی که دستش به ما نمیرسد، برای دوستان ما خدمت کند و به آنها محبت کند، برای او ثواب به ما و صله به ما نوشته میشود. یعنی شما به کسانی که محبت میکنید، در واقع دست شما در دست امام زمان است. میزنی به امام زمان میزنی. محبت میکنی به امام زمان محبت میکنی. چون انسان کامل است. همه عالم شعاع وجود یک انسان است. شما به ناخن کسی جسارت کنی به خود شخص جسارت کردی. هر محبتی به هرکسی که میکنی قلب عالم که امام زمان است، خوشحال میشود. ثواب خدمت و محبت به امام زمان برای شما نوشته میشود.
اینقدر روایت برای برآوردن حاجت و شاد کردن دلها زیاد است، که من مبهوت ماندم. روایت زیبایی از حسن بن علی بن یقطین از جدش است که از بزرگان شیعیان اهلبیت هستند. ایشان نقل میکند که من در اهواز زندگی میکردم. والی اهواز برای من مالیات سنگینی برید که اگر مالیات میدادم سرمایه زندگی من متلاشی میشد. من همینجا از دولتمردان تقاضا میکنم. افرادی که قانون گذاری میکنند یا مسئول دارایی و مالیات هستند، موردها را درست کارشناسی کنند. افرادی که خیلی به ما شکایت میکنند و میگویند: ما اینقدر درآمد نداریم و اینقدر مالیات سنگین میدهیم کمر ما شکسته است. مالیات در همه کشورها هست. حتی برای آب خوردن هم مالیات میگیرند. ولی حساب شده است. یعنی درآمد بالا میدهند و میگویند: اینقدر باید مالیات بدهی. اما واقعاً کارشناسی شود که ظلم نشود. حقوق معوقه عزیزانی که چندین ماه است پرداخت نشده و ما خیلی در این زمینه پیام داشتیم که حقوق معوقه و پاداش و عیدی به ما ندادند. من خواهش میکنم که خودتان را به زحمت بیاندازید و قرض کنید و بدهیهایتان را بدهید. والله از نماز واجبتر است. الآن فتوای همه فقهای ماست، الآن شما به کسی بدهکار هستی. امروز وقت بدهی شماست. بدهی این را بده. واجب است اول بِدهی را بدهی و بعد نماز بخوانی. حتی اگر در نماز میتوانی بده، وگرنه نمازت را بشکن! اگر وقت غروب است که چهار دقیقه به نماز ظهر یا عصر مانده، آن موقع وقت ضیغ است، اول نماز بخوان. ولی اگر وقت داری، ادا دین از خواندن نماز اول وقت واجبتر است. کارگر و کارمند چطور شب عید به زن و بچهاش برسد؟ واقعاً اینها آه و نفرین دارد.
اگر میخواهید خدا به شما برکت بدهد، به حقوق دیگران رسیدگی کنید. چرا اینقدر مینالند و اینقدر پرونده قضایی تشکیل میشود؟ امام هفتم(ع) فرمود: اگر شما در حق مصرف نکردی، دین واجبت را ندادی، خدا تو را گرفتار میکند، دو برابر در راه باطل مصرف کنی. چقدر روایت تندی داریم. مالیات باید به حق باشد و عادلانه باشد. میگوید: والی اهواز به من مالیات سختی بست که اگر من این را میدادم، از بین میرفتم. بعد به من گفتند: این آقا شیعه و دوست اهلبیت است. من خواستم خودم را به او معرفی کنم و بگویم: دوست اهلبیت هستم. ترسیدم نباشد، برای ما دردسر شود. گفتم: چه کنم؟ گفتم: پناه به خدا و به سوی خدا میبرم. نماینده خدا امام صادق(ع) بود. بار سفر بستم و به مدینه رفتم. به امام صادق گفتم: یابن رسول الله! به داد ما برس. در اهواز والی هست که مالیات سنگین بسته است، اگر بخواهم مالیات بدهم سرمایه زندگی ما از بین میرود. امام صادق(ع) نامهی کوتاهی نوشت. «بسم الله الرحمن الرحیم، ان لله فی ظل عرشه ظلاّ لا یسکنه إلاّ من نفّس عن أخیه کربته أو أعانه بنفسه أو صنع إلیه معروفا و لو بشقّ تمره، و هذا أخوک و السلام» فرمودند: روز قیامت که آفتاب سوزانده است، خدا سایهای دارد که زیر سایه عرش الهی روز قیامت کسی خدا او را در جایگاه ویژه جای نمیدهد. مگر کسی که از برادرش گرهای باز کند یا خودش کمک به برادرش کند. کار خیری برای برادرش انجام بدهد و دلش را شاد کند. ولو به نصف خرما، یکوقت بچهای شاد میشود. این که نامه آورده برادرت است و بعد حضرت مُهر و امضاء کردند و فرستادند. به اهواز در خانه فرماندار اهواز آمدند و به نگهبان گفتند: من نماینده امام صادق هستم. تا شنید که من از طرف امام صادق آمدم، خیلی آدم با معرفتی بود. «خرج إلیّ حافیا» پا برهنه دم در آمد. به من سلام کرد، «قبّل ما بین عینیّ» بین دو چشم مرا بوسید. گفت: سید من تو نماینده و رسول امام صادق هستی؟ تو فرستاده امام صادق هستی؟ گفم: بله! گفت: امام صادق مرا لایق دانسته و یک نفر را نزد من فرستاده و برای من نامه نوشته، من دیگر از آتش جهنم آزاد هستم. دست مرا با کمال محبت گرفت. آنوقت بعضیها هستند نامه از طرف یک شخصیتی میرود، اعتنا نمیکنند. دست مرا گرفت، «و أدخلنی منزله» مرا داخل خانهاش برد. «و أجلسنی فی مجلسه» جایی که خودش مینشست، صدر مجلس مرا نشاند. «و قعد بین یدیّ» مقابل من نشست. به من گفت: سید من، آقای من! «یا سیّدی کیف خلفت مولای» امام صادق، مولای من در چه حالی بود؟ گفتند: حالش خوب بود. سر حال بود. «فقال اللّه فقلت اللّه» واقعاً سر حال بود؟ گفتم: بله واقعاً سر حال بود. «ثم ناولته الرّقعه» بعد نامه حضرت به فرماندار اهواز را دید. «فقرأها» خواند «و قبّلها» بوسید. «و وضعها علی عینیه» روی چشمهایش گذاشت. «ثم قال: یا أخی مر بأمرک» امام صادق فرمود: به برادر دینیات خدمت کن. گفت: امرت چیست؟ گفت: مالیات سنگینی حکومت به من بسته است. اگر بخواهم بدهم زندگیام متلاشی میشود. گفت: دفتر دیوان را بیاورید. دفتر دیوان را آوردند و آن مقداری که زیادی بود را خط زد. بعد به من گفت: صندوقی که جواهر و پولش آنجا بود را باز کرد و نصف اموالش را به من هدیه کرد.
آیت الله مرعشی نجفی بارها فرمودند: خدا من را با این لوتیهای سخاوتمند محشور کند. با افرادی که بخیل و خسیس هستند، فقط سجاده آب میکشند و کاری به خیر مردم ندارد، با اینها نمیخواهم محشور شوم. نصف اموالش را به من داد. مرکبی که داشت، نصفش را به من داد. غلامهایی که داشت نصفش را به من داد. لباسهایی که داشت «حتّی شاطرنی فی جمیع ملکه» آنچه که داشت، نصفش را به من داد. بعد به من گفت: «هل سررتک» تو را شاد کردم؟ «فأقول ای و اللّه و زدت علیّ السّرور» تو بالای شادی کردی. از خوشحالی ما را کشتی. هم مشکل مرا حل کرد و هم به من خیلی محبت کرد. بعد میگوید: وقتی کارم حل شد و مشکلم درست شد، گفتم: چه کنم؟ گفتم: خوب است حج بروم و اعمال حج را به جا بیاورم، هم نزد امام صادق بگویم: این کار را کرده است. «و اللّه ما کان هذا الفرح یقابل بشیء أحبّ الی اللّه و رسوله من الخروج الی الحجّ و الدّعاء له» هم برایش دعا کنند و هم برای امام صادق خبر برسانند. میگوید: خدمت امام رفتم، به امام عرض کردم. امام هی دعا میکردند و میگوید: هرچه من میگفتم، «رأیت السّرور فی وجهه» اینقدر چهره امام صادق باز میشد، گشاده و مسرور میشد، «و جعل یهلّل وجهه، و یسرّ السّرور» بشاشتر میشد. گل رویش باز میشد. والله کسی هم این کار را کند، دل امام زمان شاد میشود. ما باید اهلش باشیم. «فقلت یا سیّدی! هل سررت بما کان منه إلیّ» به امام صادق گفتند: این خدمتی که به من کردی شاد شدی؟ «فقال علیه السّلام فی جمیع أموره ای و اللّه» به خدا قسم من شاد شدم. «لقد سرّنی و لقد سرّ آبائی» به خدا قسم پدران من همه شاد شدند. یعنی امام باقر فرمود: صلهی حسنه در دنیا نیست، مگر صلهی اخوان و معارف و آشنایان. اصلاً حسنهی دنیا خدمت کردن به نزدیکان و آشناهاست. «و اللّه لقد سرّ أمیر المؤمنین علیه السّلام، و لقد سرّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» چقدر در حدیثی که خواندم قسم خوردند. به خدا قسم تمام پدران مرا شاد کردی. بخدا قسم رسول الله را شاد کردی. بخدا قسم عبادتی بالاتر از شاد کردن چهارده معصوم نیست. راه آن خدمت به بندگان خداست.
بعد فرمود: «و اللّه لقد سرّ اللّه فی عرشه» به خدا قسم خدا را در عرش خشنود کردی. انشاءالله خدای متعال توفیقی مرحمت کند تا میتوانیم چند روز دنیا گره باز کنیم و دلی را شاد کنیم.
شریعتی: انشاءالله الآن که ماه رجب هست و ماه امام علی(ع) است، در آستانه ماه شعبان و بعد هم رمضان، خدا به همه ما توفیق بدهد، یک باوری میخواهد و اهلبیت(ع) به ما آدرس دقیق دادند که اگر میخواهید شاد شوید و گرههای زندگی شما باز شود، گره گشایی کنید و دیگران را شاد کنید. از حاج آقای قرائتی و آیت الله ناصری که در ایام نوروز همراه شما بودند، تشکر میکنم. من هم مثل شما مخاطب این برنامه بودم و بهرهمند شدم. امروز صفحه 539 قرآن کریم، آیات 12 تا 18 سوره مبارکه حدید در سمت خدای امروز تلاوت میشود.
«يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12» يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ «13» يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ «14» فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «15» أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ «16» اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «17» إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ «18»
ترجمه: روزى كه مردان و زنان با ايمان را مىبينى كه نورشان از پيش روى و جانب راستشان به سرعت پيش مىرود. (به آنان گفته مىشود:) مژده باد روزى كه مردان و زنان منافق به كسانى كه ايمان آوردهاند، مىگويند: درنگى كنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنان گفته مىشود: به عقب برگرديد و (از دنيا) نورى بجوييد. پس ميان آنان ديوارى زده مىشود، با درى كه درونش، (بهشتِ) رحمت و از جانب بيرونش (جهنمِ) عذاب است. منافقان، مؤمنان را ندا مىدهند كه مگر ما (در دنيا) با شما نبوديم، گويند: آرى ولى شما خود را به فتنه افكنديد و در انتظار (حوادث سوء براى مؤمنان) بوديد و (در دين حق) شك كرديد و آرزوها (ى باطل) شما را فريفت تا آن كه فرمان خداوند (نسبت به هلاكت شما) فرارسيد و (شيطانِ) فريبنده، شما را درباره خدا فريب داد. پس امروز، نه از شما (منافقان) و نه از كسانى كه كفر ورزيدند، بَدَل و بلاگردانى پذيرفته نمىشود. جايگاه شما آتش است. آتش، ياور و سزاوار شماست و بد سرانجامى است. آيا براى كسانى كه ايمان آوردهاند، زمان آن نرسيده كه دلهايشان براى ياد خدا و آنچه از حق نازل شده، نرم و فروتن گردد و مانند كسانى نباشند كه پيش از اين، كتاب آسمانى به آنان داده شد، پس زمان طولانى بر آنان گذشت و دلهايشان سخت گرديد و بسيارشان فاسق گشتند؟ بدانيد كه خداوند، زمين را پس از مرگش زنده مىكند. همانا ما نشانههاى (توحيد و عظمت) را براى شما روشن كرديم، باشد كه تعقّل كنيد. همانا مردان و زنان صدقهدهنده و (آنان كه) به خداوند وامى نيكو دادهاند، برايشان پاداشى چند برابر است و براى آنان اجرى نيكو خواهد بود.
شریعتی: از فضیلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد خواهیم شنید.
حاج آقای فرحزاد: در چند روایت از ذکر صلوات تعبیر شده افضل اعمال در ماه رجب و شعبان و رمضان به اعمال مراجعه میکنیم و بسیار حسرت میخوریم که چرا خیلی از اعمال را نمیتوانیم انجام بدهیم، یکی از راههایش این است که مقداری که میتوانیم انجام بدهیم و بقیه را نیت کنیم. «نِيَّةُ الْمُومِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ» كافي،ج2، ص84) قطعاً خدای متعال ثواب و پاداش میدهد. یک راه دیگر گزینه برتر است. چون که صد آمد، نود هم پیش ماست. در بسیاری از روایات ما از ذکر شریف صلوات تعبیر شده افضل اعمال در میان مستحبات صلوات بر محمد و آل محمد است.
شریعتی: از اعمال ماه رجب برای ما بگویید.
حاج آقای فرحزاد: چون امروز پنجم ماه رجب هست و این چند روز هم که تعطیل بود. واقعاً سه ماه است که در میان ایام سال خیلی مهم است. ماه رجب، ماه شعبان، ماه رمضان. مخصوصاً ماه رجب که از ماههای حرام است. یعنی امتیازی است که ماه شعبان و ماه رمضان هم ندارد. حرمت فوق العادهای دارد. حتی عزیزان میدانند در ماه حرام کسی غیر عمد تصادف کند یا قتلی انجام شود دیهاش مضاعف میشود. پس در ماه رجب مواظب باشیم دعوا نکنیم. حتی غیر عمد از ما خطا سر نزند. آتش بس باشد. در روایات تعبیر شده که «ان رجب شهر الله العظیم لا یقاربه شهر من الشهور حرمة و فضلا» ماه بزرگ خدا که «لا یقاربه شهر من الشهور حرمة و فضلا» ما اعتقاد داریم برکاتی که در شبهای احیای ماه رمضان، مهمانی خدا نصیب میشود، شروعش از ماه رجب است. باز در حدیث داریم «اَلشَّهرُ شَهری وَ اَلعَبدُ عَبدی وَ الرَّحمَة ُرَحمَتی» ماه خدا یکی ماه رمضان تعبیر شده و یکی ماه رجب که باز ماه بزرگ تعبیر شده است. در حدیث قدسی خدای مهربان میفرماید: ماه رجب ماه من است. عبد هم عبد من است و رحمت هم رحمت من است. «مَن دَعانی فی هذَا الشَّهر ِ اَجَبتُهُ» در این ماه کسی دعوت کند و دعا کند من اجابت میکنم. کسی درخواستی کند، «وَ مَن سَئَلَنی اَعطَیتُهُ وَ مَن ِ اَستَهدانی هَدَیتُهُ» کسی طلب هدایت کند که خیلی مهمتر است من هدایت میکنم. این تعبیر فقط برای ماه رجب آمده است. «جَعَلتُ هذَا الشَّهرَ (رَجَبَ) حَبلاً بَيني و بَينَ عِبادي فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ بِي» خدای مهربان میفرماید: ماه رجب را ریسمان و وسیله اتصال به خودم قرار دادم. هرکس به این ماه چنگ بزند، او به من وصل میشود. به خدا میرسد. فضایل ماه رجب خیلی زیاد است. فرصت نیست عرض کنم چون وقت محدود است.
یکی از مهمترین اعمال ماه رجب که زیاد روی آن تأکید کردند روزه گرفتن در این ماه است. آنهایی که روزه قرضی و واجب دارند، روزه قضا نیت کنند. روزه مستحبی نمیتوانند بگیرند. البته روزه قضا هم در این ایام ثواب فضیلت ماه رجب و شعبان را به اینها میدهند. در روایات تعبیرهای عجیبی است که امام هفتم فرمودند: یک روزه به اندازه یک سال راه جهنم را از ما دور میکند. سه روز روزه گرفتن بهشت را واجب میکند. باز پیغمبر خدا فرمود: کسی که یک روز با ایمان و به حساب خدا روزه بگیرد، باعث خشنودی پروردگار میشود. یک روز روزه گرفتن در ماه رجب غضب خدا را خاموش میکند و دری از درهای جهنم را میبندد و گناهانش را میآمرزد. کسی نمیتواند سی روز بگیرد، ده روز بگیرد، سه روز بگیرد. یک روز بگیرد. روز خاصی مشخص نکردند ولی بعضی روزها مثل مبعث فوق العاده است. روز نیمه رجب، اول ماه فوق العاده است.
خیلیها ممکن است مریض باشند. ضعف داشته باشند. عذر داشته باشند، نتوانند روزه بگیرند. دو چیز جایگزین شده است. پیغمبر خدا فرمودند: افرادی که ضعف دارند. عذر دارند یا به علتی نمیتوانند روزه ماه رجب را بگیرند، «یتصدق کل یوم برغیف علی المساکین و الذی نفسی بیده انه اذا تصدق بهذه الصدقات کل یوم کان له ما وصفت باکثر» روزی یک نان یا یک پرس غذا به افراد نیازمند صدقه بدهند. فرمودند: تمام ثوابهایی که برای ماه رجب گفتند، و حدیثش خیلی مفصل است و در امالی شیخ صدوق است. آنهایی که توان روزه گرفتن ندارند، برای هر روز یک نان، یا یک پرس غذا بدهند. یا کمیته امداد یا بهزیستی بدهید، یا افراد خیر هستند، شما زنگ بزنید به حساب آنها بریزید، صرف نان شود. آنها مواردی دارند که صرف نان میشود. یا صرف غذا میشود. با سی هزار تومان میتوانید ثواب سی روز روزه را داشته باشید. حضرت قسم خوردند، برای هر روز ماه رجب یا نان بده، فرمود: قسم به خدایی که جان من در دست اوست، اگر این صدقه را بدهد نه کمتر، بیشتر از ثوابهایی که در روزه میخواست بگیرد خدا به او مرحمت میکند.
بزرگی کلام زیبایی دارد. ایشان میفرماید: بعضی میگویند: ما نماز میخوانیم. ذکر میگوییم و دعا میخوانیم. مکه میرویم. حج میرویم. اینها باید خروجی داشته باشد. شما میگویی: من هفتاد سال نماز خواندم و عبادت کردم. به خدا نزدیک شدم. نزدیکی به خدا یعنی چه؟ نزدیکی خدا بروز و ظهورش کجای زندگی ماست؟ خدا بخشنده است، تو باید بخشنده شوی. خدا سخی است، تو سخی شوی. خدا میبخشد، تو ببخشی. خدا آشتی میکند، تو هم آشتی کنی. خدا گره گشایی میکند، تو هم گره گشایی کنی. اگر عبادتهای ما خروجی نداشته باشد صفر است و به درد نمیخورد. ما روایت داریم اگر نماز شما، شما را به خدا نزدیک نکند، شما را به جهنم میبرد. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّين» (ماعون/4) من نماز بخوانم و خمس ندهم. نماز بخوانم، گره گشایی نکنم. آشتی نکنم. گرهای را باز نکنم. حدیث داریم نماز را گلوله میکنند و محکم بر سرش میزنند. خروجی باید داشته باشد. «الَّذِينَ هُمْ يُراؤُن» (ماعون/6) مسکین را اطعام نمیکنند. ریاکاری میکنند، برای خدا نیست، برای خدا باشد نماز باید آثار و برکات داشته باشد. خروجی قرب به خدا باید در اعمال ما ظاهر شود. حداقل این است که باید به دیگران برسد. اگر هم کسی باز اینقدر گرفتار است و نیازمند است که هشت و نه او گرو هم است، حتی نان هم نمیتواند بدهد، به جای روزه، روزی صد بار این ذکر را بگوید. «سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِيلِ. سُبْحَانَ مَنْ لَا يَنْبَغِي التَّسْبِيحُ إِلَّا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْل» پس یکی از اعمال مهم ماه رجب روزه بود. جایگزین آن هم اگر کسی عذر دارد و نمیتواند روزه بگیرد، اطعام کند. هزار بار «لا اله الا الله» است. در یک ماه هزار بار سفارش شده است. فرمود: کسی در ماه رجب هزار بار «لا اله الا الله» بگوید. صد هزار حسنه به او مرحمت میکنند و صد خانه نه، صد شهر، چون در بهشت جا زیاد است. هرچه اینجا جا تنگ است، آنجا جا زیاد است. آنهایی که هزار بار «لا اله الا الله» میگویند، خدا هزار شهر به اینها مرحمت میکند. از اعمال مهم ماه رجب توبه و استغفار است. یعنی پاکسازی! دلی را شکستیم، حقی را ضایع کردیم. حقوق معوقهای که گفتیم از نماز واجبتر است. حق الناس هم فقط مالی نیست. آبروی کسی را بردیم. دلی را شکستیم. جبران کنیم. پیغمبر فرمود: ماه رجب ماه استغفار امت من است. «فاکثروا فیه الاستغفار» زیاد استغفار کنید. «فانه غفور رحیم» خدا آمرزنده و مهربان است. از اعمال ماه رجب دعاهایی است که وارد شده است. زیارت رجبیه، چه عمره رجبیه، زیارت امام هشتم، زیارت امام حسین، زیارت پیغمبر و زیارت امیرالمؤمنین خیلی سفارش شده است.