برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: خلاصه و جمع بندی مباحث وسواس
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 30- 05-96
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. السلام علیک یا اباجعفر یا محمدبن علی ایها التقی الجواد و رحمة الله و برکاته.
چون امروز آخرین جلسه بحث وسواس است و دیگر تکرار نمیکنیم. سه ماه پشت سر هم در مورد این موضوع صحبت کردیم. دو سال پیش هم مفصل بحث کرده بودیم. فشردهای از مباحث و نکتههای پایانی را میگوییم. مروری بر اصولی که گفتیم بکنیم. حدود بیست اصل است که خیلی گره گشا است و خیلی مسائل را راحت میکند. در مسائلی که اسلام واقعاً سخت نگرفته است. در طهارت، نجاست، وضو و غسل، خیلی راحت گرفته است. زمان پیغمبر آب زیاد نبود، زمان جاهلیت اصلاً بهداشت را رعایت نمیکردند. یعنی اینطور سختگیری در اسلام نیست. اینها را آدمهایی که زیاد مسأله بلد نبودند چسباندند. گفتیم: مهمترین راه درمان وسواسی بی اعتنایی و بی توجهی و عدم تکرار است. خودشان را ملزم کنند که وضو و غسل و طهارت را تکرار نکنند. خودشان را جریمه کنند. نیت کنند روزه بگیرند، به فقیر پول بدهند، هرچه که عامل بازدارندگی قوی است. وقتی پلیس ایستاده و ماشین مرا میخواباند و جریمه سنگین میکند، من عمراً سبقت نمیگیرم و از چراغ قرمز رد نمیشوم. چون این جریمه خیلی مهم است.
ذکرهایی را گفتیم، ذکر «لا اله الا الله، لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» ذکر صلوات، تفریح و ورزش برای آدم وسواس فکری و عملی لازم است. یکی از مسائلی که باید دقت داشته باشند، یادگیری درست مسائل است که ما خواهش میکنیم وسواسیها زیاد سؤال نکنند، زیاد سؤال را تکرار نکنند. اگر هم میخواهند سؤال کنند از آدمهای وسواسی سؤال نکنند. چون خیلی از مواقع از یک روحانی که وسواس است و آدمی که محتاط است سؤال میکنند، وسواسشان بیشتر میشود. احتیاط کلاً در دین ما کار پسندیدهای هست ولی برای آدمهای عادی است. برای آدمهای عادی که زیاد شک نمیکنند و وسواس ندارند، میگوید: یک جایی احتمال قوی میدهی و خواستی احتیاط بکن. ولی آدمهای وسواسی قطعاً باید خلاف احتیاط عمل کنند. چون کثیر الشک هستند و بر اینها واجب است خلاف احتیاط عمل کنند. نباید اعتنا کنند. خواهش میکنم آدمهای وسواسی از آدمهایی که خیلی وسواس دارند و احتیاط میکنند مسأله نپرسند. مسألهشان را از کسی که معتدل و آسان گیر است بپرسند. اینقدر از دفاتر مراجع سؤال میکند تا یکی که مطابق وسواس خودش است جواب بدهد. این خودش ایجاد وسوسه میکند. تکرار سؤال خوب نیست. یکبار گفتیم: پاک است و اعتنا نکنید. باز هم صد بار میپرسد. این پرسیدن هم وسواس است.
یکی از راههایی که باز برای وسواس خیلی کمک میکند، ارتباطشان را با آدمهای وسواس قطع کنند. ارتباط با آدم وسواسی او را تحریک میکند. مثل پنج تا زغالی که کنار هم باشد و آتش میگیرند. با آدمهایی که آسان میگیرند رفت و آمد کنند برای اینها بهتر است. با آدمهایی که واجب نیست ارتباط داشته باشید قطع رابطه کنید چون واقعاً این وسواس سرایت میکند. برای وسواسیهای شدید که زندگیشان بحرانی است، ما توصیه میکنیم به روانپزشک متدین مراجعه کنند. در این سفر به عتبات حتی عراقیها به ما مراجعه میکردند. چند خانم عراقی که فارسی بلد بودند گفتند: ساکن عراق هستیم و بحث وسواس شما خیلی مؤثر بود. در ایوان طلا یک پزشکی به من رسید و خیلی تشکر کرد. گفت: وسواسیهایی که به من مراجعه میکنند، میگویم: سراغ فرحزاد بروید. آنهایی که وسواس حاد هستند حتی ممکن است بستری شوند و دارو مصرف کنند. حتی اطباء سنتی که واقعاً کار کشته هستند و وارد هستند، غذاهای سرد و چیزهایی که مزاج را سرد میکند در امر وسواسی مؤثر است. باید طبعشان یک مقدار گرم شود. چه خوراکیهایی را بخورند. این هم بسیار کمک کننده است.
یکی از چیزهایی که گفتیم واقعاً در مملکت ما بحران است، بیکاری است. ریشه مفاسد و ناهنجاریها و گناهها و جنایتها است. کسی که صبح زود باید سر کار برود، آخر شب بیاید و برنامههایش پر است، شیطان وقت رو به رو شدن با او را ندارد. اصلاً دیگر نمیتواند چهار ساعت در حمام برود. مجبور سریع غسل کند. بیکاری نه فقط در وسواس بلکه در کل ناهنجاریهای جامعه مؤثر است. بحران اول در مملکت ما بیکاری است. بیکاری که باشد همه مفاسد ایجاد میشود. آدم ازدواج نمی کند، بیکار که شد خانه ندارد. بیکار شد مریض هم میشود. هزار و یک اسباب ناهنجاری به دنبال دارد. ولو کارهای کم درآمد و کارهایی که مطابق با شأن ما نیست هم خوب است. آقا لیسانس گرفته دیگر عارش میشود هرکاری را بکند. مثلاً کسی برود چوپان شود. میگوید: چوپانی شغل انبیاء بوده است. میگویند: آقا شما با فوق لیسانس چوپان هستی؟ افتخار کنیم که چوپان هستیم. افتخار کنیم کشاورز هستیم. از بیکاری که خیلی بهتر است. خودمان را مشغول کار بکنیم تا به کاری برسیم که مورد پسند ما است.
روایت جالبی دیدم پیغمبر ما یکی از سیرههایش این بود که به هرکس میرسیدند، سلام میکردند. زن و مرد و کوچک و بزرگ! کسی هم در سلام کردن بر پیامبر نمیتوانست سبقت بگیرد. حتی پشت دیوار پنهان میشدند که سلام کنند باز حضرت زودتر سلام میکردند. با اصحاب عبور میکردند به یک بنده خدایی رسیدند و سلام نکردند. این خیلی استثناء است. سلام نکردند و رفتند. از آن مسیر که برگشتند به او سلام کردند. بعضی از اصحاب پرسیدند: چطور شد که موقع رفتن سلام نکردید و موقع بازگشت سلام کردید؟ حضرت فرمودند: موقع رفتن دیدم بیکار محض است. کسی که بیکار محض است شیطان میآید به او تلنگر میزند. ولی در برگشت دیدم که نقشه میکشد و با انگشتش چیزی را میکشد.
لنگ و لوک و خفته شکل و بی ادب *** سوی او میغیژ و او را میطلب
دوست دارد یار این آشفتگی، هفته گذشته عرض کردیم حتی کارهایی که کم فایده و بی فایده است از بیکاری بهتر است. چون بیکار شدی فکر بد میآید. بیکار که شدی وسوسه و هزار فکر و خیال سراغت میآید. پر کردن اوقات فراغت یکی از راههای درمان وسواس است.
از چیزهایی که هم خود وسواسیها و اطرافیانشان باید خیلی مقید باشند، بدانند خدا آنها را دوست دارد و خدا کمکشان میکند. بنده که هیچ هیچ هستم، چندین بار این عزیزان را در مشاهد مشرفه دعا کردم. حالا ببینید خدا و پیغمبر و امامان چقدر شما را دوست دارند. امید داشته باشید. خدا ما را دوست دارد. از این بحرانها بیرون بیایید. اطرافیان به اینها امید بدهند، تشویق کنند. تشویق خیلی مؤثر است. اگر یک خانم یا آقایی را دیدید که زود از حمام بیرون آمد، زود غسل کرد و وضو گرفت، او را تشویق کنید. این تشویق خیلی اثر دارد. آن طرف هم جریمه کردن خیلی تأثیر دارد. وسواس احتیاج به آرامش دارد. یعنی اگر آرامش او به هم میخورد، وسواسش شدیدتر میشود. سرکوب کردن و آزار رساندن، حرف بد زدن، تو بدبخت هستی، بیچاره هستی، اینها باعث گرفتن آرامش میشود و حال او را تشدید میکند. اگر به آرامش برسد بهتر میتواند مسلط شود و با وسواس فکری مبارزه کند. انشاءالله این آرامش و امید دادن چه برای دیگران و چه برای خود وسواسی سعی کند فضا را آرام کند. از حرفهای منفی دوری کنیم. ما پیام داشتیم کسی چهل سال وسواس داشت. در همان جلسه اول از قطار وسواس پیاده شده است. نا امیدی خوب نیست و با بودن خدا نا امیدی معنا ندارد.
از چیزهایی که برای وسواس خیلی خوب و مهم است، دعا و توسل فراوان است. وقتمان را با دعا و توسل و دعای مشلول، با «لا اله الا الله» گفتن. حتی لب هم تکان نمیخورد. در قرآن مکرر داریم «وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (اعراف/200) یعنی اگر تلنگری به تو میزند، فکر بد سراغت میآید، به خدا پناه ببر. بگو: خدایا من درمانده هستم. بیچاره هستم! اعوذ بالله من همزات الشیاطین! از فکرهای بد و حملههای شیطانی به خدا پناه میبرم. خواندن چهار سوره آخر قرآن که «قُل» آخرش هست. سوره توحید، فلق، ناس، کافرون را بخوانید. این چهار سوره برای از بین بردن فکر بد، خیالات، مرضهای وسواسی بسیار سفارش شده است. مخصوصاً سوره ناس و فلق بیشتر تکرار شود. اینها را تکرار کنیم و از خدا کمک بخواهیم. وقتی ما وقتمان را با دعا و ذکر و نیایش پر کردیم شیطان مهلت نمیکند به ما تلنگر بزند.
ذکر اهل بیت، چقدر روایت داریم که «ذکرنا اهل البیت امان من الوسواس» یعنی زیارت، دعاهای اهلبیت، توسل که میگوییم منظور دعای توسل نیست. الآن ایام شهادت امام جواد(ع) است. هرچیزی که ما را به امام جواد نزدیک کند. زیارت، دعا، صلوات هدیه کنیم، مجلس میگیریم. وصل باشیم و به یادشان باشیم. خدمت به عدهای به نیت امام جواد(ع)! شخصی خدمت امام جواد آمد و گفت: من امروز به ده نفر از شیعیان شما پول دادم، لباس و غذا دادم و خوشحالشان کردم. این خوشحال کردن به نیت امام جواد(ع) خیلی مهم است. توسل بسیار مهم و مؤثر است. پیامبر(ص) فرمود. نام پیامبر که برده میشود ذکر میلیونی صلوات را بفرستید. پیغمبر خدا فرمودند: «ألا فاذكروا يا أمة محمد!، محمدا و آله عند نوائبكم و شدائدكم» ای امت من یاد کنید محمد و آل محمد را، در ناهنجاریها و سختی و مشکلات ما را زیاد یاد کنید. «لينصر الله به ملائكتكم علي الشياطين» وقتی پیغمبر و آل پیغمبر را یاد میکنید، چون ذکر اینها، ذکر خداست. خدا ملائکه را کمک اینها میفرستد که بر شیاطین غالب شوند. اگر یاد کنید یعنی به وسیله اهلبیت، خدا ملائکه را که کارگزار آنها هستند، میفرستد. خدا به وسیله ملائکه شما را نصرت میکند. «علی الشیاطین الذين يقصدونكم» آن شیاطینی که قصد کردند به شما تیر بزنند.
ملا عبدالله کلام خیلی قشنگی دارد. مرحوم فیض دویست تا از مکاتیب ایشان را خلاصه کرده است. ایشان میگوید: اگر کسی غرق یاد خدا و اهلبیت شود، اینقدر قوی است که نه تنها شیطان کاری نمیتواند بکند، شیطان که نزدیکش میآید مضروب میشود. یعنی برق این آقا شیطان را محکم زمین میزند. شیاطین جمع میشوند میگویند: چه شده است؟ میگوید: این آدم او را گرفته است. نور آدم او را زمین میزند. شیطان از اینها فرار میکند. با نور جلوی وسواس و ظلمتها را بگیریم.
باز پیغمبر خدا فرمودند: «فإن أردتم أن تديموا علي إبليس سخنة عينه و ألم جراحاته» (تفسير الامام العسكري، ص396) اگر میخواهید دائم شیطان گریه و ناله کند و جراحات بدنش زیاد شود، یعنی دائم به او زخم بزنید و ضربه بزنید که نابود شود و از بین برود، «فداوموا علي طاعة الله و ذكره» مداومت بر امر و طاعت و یاد خدا کنید. فرمان خدا را بردن و یاد خدا را کردن شیطان را ناراحت میکند. بیشتر از یک دقیقه وضو نگیر. یک خانم وسواسی در کربلا خیلی گرفتار بود. گفتم: شما یک دقیقه زیر دوش بایستی میشود خیس نشوی؟ آب میرسد. چرا نیم ساعت در حمام بمانیم؟ فرمود: بر طاعت و ذکر خدا مداومت کنید. «و الصلاة علي محمد و آله» طاعت خدا و ذکر خدا و صلوات بر پیامبر و آل پیامبر، حضرت فرمودند: اگر طاعت خدا و یاد خدا و پیغمبر را رها کنید، اسیر شیطان میشوید.
هرکه گریزد ز خراجات شاه *** باج ده غول بیابان شود
یعنی شیطان منتظر است که شما یاد خدا و پیغمبر را رها کنید و از زیر این چتر بیرون بیایید. اگر از ذکر خدا و پیغمبر سر باز زدید، شیطان شما را اسیر میکند و سوار شما میشود. دعا و توسل و مجالست با افراد معتدل و قوی و مؤمن. حدوداً سه چهار ماه در مورد تأثیرات مجالست و دوستی صحبت کردیم. معاشرت با افراد خوب نور ایجاد میکند. مرحوم دولابی میفرمودند: کسی که مدتها خدا و پیغمبر را یاد میکند، مزد او این است که خدا یک دوست خوب سر راهش میگذارد و آن کلید راه حل رسیدن به همه خوبیهای دیگر است.
از چیزهایی که باید وسواسیها مراعات کنند، دسترسی به سایت و تلگرام امکان پذیر شده است. در خانه هی گوش بدهند و تکرار کنند. خواهش میکنم این مریضی را خودتان جدی بگیرید. وسواس اینطور نیست که فقط یک گوشه زندگی را مختل کند. حالت تسری دارد. به همه زندگی سرایت میکند. این را باید ریشه کن کرد. در نطفه خفه کرد. انشاءالله این را جدی بگیرید که ریشهاش مثل سم و آتش است. کمش هم زیاد است.
یکی از راهحلهایی که بعضی گفتند: ما تجربه داریم. آدمهای وسواس یک نفر مثل خواهر و برادر کنارشان باشد، بگوید: من نگاه میکنم وضویت را اینطور بگیر. غسلت را اینطور بگیر. یکبار شستی کافی است. یک نفر باشد کار او را تأیید کند. برای مدتی حرکت او را ببیند. خیال این راحت شود.
یکی از چیزهایی که باز زیاد سفارش شده است استغفار زیاد است. «استغفرالله و اسأله التوبه»، «استغفر الله ربی و اتوب الیه»، «استغفرالله من کل ما کره الله» امیرالمؤمنین(ع) دیدند کسی دعای طولانی میخواند و چرت میزند. حضرت فرمودند: خدایی که دعای طولانی را اجابت میکند، دعای کوتاه را هم اجابت میکند. ما برای تنبلها خیلی مطلب گفتیم. در مفاتیح در حاشیه مفاتیح دعاهای موجز است. حضرت فرمودند: من همه دعاها را در چهار کلمه برای تو خلاصه میکنم. «الحمدلله علی کل نعمه» شکر بر همه نعمتها، «و اسأل الله من کل خیر» همه خوبیها را هم از تو میخواهم. «و استغفرالله من کل ذنب» خدایا از هر گناهی من توبه و استغفار میکنم. «و اعوذ بالله من کل شر» از هر شری به خدا پناه میبرم. حضرت امیر بهترین دعا را خلاصه کرده و تنبلیمان میآید بنویسیم. پیغمبر ما فرمود: کسی که زیاد استغفار کند، خدا برای او در هر هم و غم و گرفتاری راه خروج میگذارد و رزق و روزی او را از جایی که گمان ندارد، برایش میرساند. امام هفتم چند هزار استغفار میکردند. زبان و دلمان را مشغول کنیم.
امیرالمؤمنین فرمود: «اِذا وَسْوَسَ الشَّیطانُ إِلی أَحَدِکمْ فَلْیسْتَعِذْ بِاللّه وَ لْیقُلْ: آمَنْتُ بِاللّه مُخْلِصا لَهُ الدّینُ» (بحارالانوار/ج92) اگر شیطان وسوسه کرد، بگو: «آمَنْتُ بِاللّه مُخْلِصا لَهُ الدّینُ» نکته پایانی اینکه انشاءالله عزیزان وسواسی این اصول و بحثهایی که گفتیم را رعایت کنند. ممکن است کسی با این اصول پیاده شود. یک نفر با بی اعتنایی پیاده شود. مثلاً دوستی باشد که به او یادآوری کند و پیاده شود. ولی کل این موارد بسیار مؤثر است و با خدا عهد ببندند. من نزد خدا مسئول هستم، اینقدر وقت و عمر و وقت برنامه را برای اینها گذاشتیم. اگر از این قطار پیاده نشوند هم به ما ظلم کردند و هم به مردم که اینقدر وقتشان را گرفتیم. روز قیامت مدیون هستید. شما را به حضرت ابالفضل قسم میدهم، خودتان را تکان بدهید و این طلسم را بشکنید.
شریعتی: انشاءالله نیت خیر شما و دلسوزی شما و دعاهای شما و مرد خوب ما مؤثر واقع میشود و همه ما از شر وسوسههای شیطان رهایی پیدا میکنیم. خیلی از دوستان التماس دعا گفتند، برای شفای مریضها دعا کنید.
حاج آقای فرحزاد: خدا را به حق محمد و آل محمد قسم میدهیم همه مریضهای روحی و جسمی و مریضهای منظور مخصوصاً مریضهای وسواسی را شفای عاجل عنایت بفرما. برای شفای همه مریضها یک حمد و چهارده صلوات تلاوت کنید.
شریعتی: امروز صفحه 53 قرآن کریم آیات 23 تا 29 سوره مبارکه آل عمران در سمت خدا تلاوت خواهد شد. چقدر خوب است در شب شهادت امام جواد(ع) ثواب تلاوت این آیات را هدیه به روح بلند و آسمانی حضرت بکنیم. یک نکته هم در مورد زائر اولیها بگویم، طرح ما تا پایان ماه ذی القعده هست. دوستانی که نتوانستند در این طرح بزرگ شرکت کنند میتوانند عدد 8 را به20000303 پیامک کنند.
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ «23» ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُون «24» فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُون «25» قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير «26» تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِساب «27» لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِير «28» قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير «29»
ترجمه: آيا نديدى كسانى را كه از كتاب آسمانى (تورات وانجيل) بهرهاى داده شدند، چون به كتاب الهى دعوت مىشوند تا ميانشان حكم كند، (وبه اختلافات پايان دهد) گروهى از آنان (باعلم و آگاهى) از روى اعراض روى بر مىگردانند؟ اين (روى گردانى از حكم خدا) براى آن بود كه اهل كتاب گفتند: هرگز آتش دوزخ جز چند روزى به ما نمىرسد. و اين افتراها (و خيالبافىها) آنان را در دينشان فريفته ساخت. پس (كسانى كه گمان مىكنند از قهر خداوند دورند،) چگونه خواهد بود حالشان، آنگاه كه آنان را در روزى كه شكّى در آن نيست، گرد آوريم و به هر كس در برابر آنچه تحصيل كرده، پاداش يا كيفر داده شود و به آنان ستم نخواهد شد. بگو: خداوندا! تو صاحب فرمان و سلطنتى. به هر كس (طبق مصلحت و حكمت خود) بخواهى حكومت مىدهى و از هر كس بخواهى حكومت را مىگيرى و هر كه را بخواهى عزّت مىبخشى و هر كه را بخواهى ذليل مىنمايى، همه خيرها تنها به دست توست. همانا تو بر هر چيز توانايى. (خداوندا!) تو شب را به روز و روز را به شب درآورى و زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون آورى وهر كه را خواهى بىشمار روزى مىدهى. نبايد اهل ايمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزينند و هر كس چنين كند نزد خدا هيچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقيّه كنيد (وبه خاطر هدفهاى مهمتر، موقّتاً با آنها مدارا كنيد) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مىدهد و بازگشت (همه) به سوى خداوند است. بگو: اگر آنچه در سينهها داريد پنهان سازيد يا آشكارش نماييد، خداوند آن را مىداند و (نيز) آنچه را در آسمانها وآنچه را در زمين است مىداند و خدا بر هر چيز تواناست.
شریعتی: انشاءالله پنجشنبههای ماه ذی الحجه مزین به حضور آقای دکتر رفیعی خواهد بود. دوستداران مباحث ایشان قطعاً مشتاق حضور ایشان در برنامه سمت خدا هستند. از فضیلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: پیامبر عظیم الشأن فرمودند: ما دو نوع شیطان داریم. در قرآن هم اشاره شده «شیاطین الانس و الجن» شیطان جنی همان ابلیس و اعوان و انصار او هستند که نامرئی هستند. شیطان انسی هر دوست ناباب و هرکسی که دعوت به کار شیطانی کند. بعد فرمودند: شیطان جنی دور میشود با ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم». این ذکر شیطان جنی و فکرهای شیطان جنی را دور میکند. «و یبعد الشیطان الانس بصلاة علی محمد و آل محمد» انشاءالله دوستان ناباب و شیطان انسی را با صلوات از خودمان دور کنیم.
آخرین آیه این صفحه خدای مهربان میفرماید: «قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» اگر این مسأله جا بیافتد که خدای مهربان به همه کارهای ما اشراف دارد. انسانهای عادی فقط ظاهر ما را میبینند. ولی خدای بزرگ درون و اسرار و ظاهر و باطن ما را اشراف دارد. اگر میفرماید: هرکاری که شما میکنید اگر مخفی کنید، در سینهها حبس کنید خدا میداند و خبر دارد. یعنی اگر اینطور باشد آدم دیگر کارهایش شفاف است. ظاهر و باطن ندارد، حواسش جمع است. ما گاهی محضر بزرگی که میرویم مواظب هستیم فکر بد هم سراغ ما نیاید. خدای بزرگ میگوید: من از همه افکار درون و برون شما خبر دارم. اگر ما خودمان را در محضر خدا ببینیم این بهترین راه درمان همه فکرهای بد و علاج وسواسیهاست. خدا به آنچه در آسمان و زمین است داناست و بر هر چیزی هم قدرت دارد. خدا قدرت دارد همه مریضها را هم خوب کند.
شریعتی: این هفته از علامه مجلسی(ره) تجلیل کردیم. برای ما از فضیلت این علامه بزرگوار بگویید.
حاج آقای فرحزاد: شاید در میان علمای برجسته کم داشته باشیم که مثل علامه مجلسی اینقدر کتاب تألیف کرده باشند. بزرگی میگفت: همینطور که روایات زیادی از امام صادق داریم، مذهب جعفری داریم. مذهب مجلسی هم داریم. فقط کتاب بحارالانوار ایشان 110 جلد است. کتابهای فارسی که ایشان دارند «عین الحیات» وصیتهایی است که به اباذر فرمودند و علامه مجلسی شرح داده است. «حیات القلوب» شرح حال انبیاء هست. «حلیة المتقین» آداب و سنن هست. ایشان کتابهای فارسی هم زیاد دارد که برای عموم قابل استفاده است. عزیزانی که بخواهند میتوانند پیامک بدهند. بزرگی از علمای قم میگفت: گاهی از قم به اصفهان میروم. کنار مسجد جامع قبر علامه مجلسی و پدر ایشان است. ایشان میفرمود: من به زیارت علامه مجلسی در اصفهان میروم و دیگر کاری ندارم و برمیگردم و حاجت میگیرم. حالت یک امامزاده است. از بس ایشان خدمت کرده و خدماتش واقعاً فوق العاده است. هنوز عموم محدثین ما مهمان سفره این بزرگوار هستند.
شریعتی: نکات پایانی شما را میشنویم.
حاج آقای فرحزاد: چون روز جهانی مسجد هست، روایت داریم: مساجد خانههای خدا در روی زمین است. بیت الله مهم مسجد الحرام است. کلیه مساجد در روستا و شهر و هرجای کره خاکی که صیغه مسجد خوانده شده است، خانه خدا میشود. بیوت خدا در روی زمین هست. هر عزیزی هرطور که میتواند برای احیای مساجد، از احیای ساختمان، فرش، چراغش، تزئینات مسجد کارهای اضافی است. کاشی کاری و آینه کاری اضافه است. مسجد ساده و تمیز باشد. در نظافت مسجد، احیای مسجد تلاش کنیم. هر چیزی که بتواند جاذبه را برای مساجد زیاد کند. در مساجد ما افراد میانسال و مسن زیاد هستند. جوانها و بچهها را جذب مسجد کنیم. بزرگواری گفت: من مسجدی رفتم دیدم که بچه و جوان خیلی زیاد است. تعجب کردم. خواهش میکنم خیرین از این شگرد استفاده کنند. پرسیدم گفتند: خیّری مغازه یا خانهای داشته وقف کرده است. درآمد اجارهاش را بستنی و شکلات میخرد برای بچههای که به مسجد میآیند. این بچه پدر و مادرش را هم وادار به آمدن به مسجد میکند. بچهای که پایش به مسجد باز شود، گفت:
آن کبوتر که سرا آموخته است *** تو مخوان، میرانش که پر دوخته است
کبوتربازها، کبوتر را به جای دور میفرستند باز این کبوتر سر جای اولش برمیگردد. اگر این اخت و انس به مسجد باشد، حدیث داریم مؤمن در مسجد مثل ماهی در آب است. ولی منافق در مسجد مثل پرنده در قفس است و میخواهد بیرون بیاید. انشاءالله انس با مسجد داشته باشیم. امام جواد فرمود: «الثِّقَةُ باللّه ِتعالى ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وسُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ» چه کار کنیم به آرزوهایمان برسیم؟ به اهدافمان برسیم؟ فرمود: وثوق و اعتماد و توکل به خدا بهای هر چیز ارزشمندی است و نردبان است برای رسیدن به هر بلندی.