برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سیری در صحیفه سجادیه امام زین العابدین (علیهالسلام)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 24- 07-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
امشب از آسمان چشمانت، دسته دسته ستاره میچینم
در غزل گریهی زلالت، آه! سرخی چهارپاره میبینم
زخمهای دل غریبت را مرهم و التیام آوردم
باز از محضر رسول الله به حضورت سلام آوردم
در شب تار تیره فهمیها، روشنی را دوباره آوردی
آسمان را کسی نمیفهمید، تا که با خود ستاره آوردی
ساحت مستجاب سجاده، بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت، دلمان را به آسمان دادی
آیه آیه پیام عاشورا در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا، در تب و اشک و شیونت گل کرد
دم به دم در فرات چشمانت ماتم کربلا مجسم بود
چشم تو لحظهای نمیآسود، همه عمر تو محرم بود
چلچراغی ز گریه روشن کرد، در دلم اشک بی امان تو
تا همیشه منای چشمانم، وقف اندوه بی کران تو
شریعتی: سلام میکنیم به امام زین العابدین و سید الساجدین، سلام میکنم به همه شما دوستان عزیزم، خانمها و آقایان، سالروز شهادت امام سجاد(ع) را تسلیت میگویم. عزاداریهای شما قبول باشد. چه حسن اتفاقی است امروز که در سالروز شهادت امام سجاد(ع)، حاج آقای فرحزاد عزیز از صحیفه سجادیه برای ما بگویند. سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله. خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز عرض سلام دارم. تسلیت عرض میکنیم سالروز شهادت جانگداز سید الساجدین، امام سجاد(ع) را که به حق در بحران فوق العادهای که بعد از واقعهی کربلا اتفاق افتاد، هفت طاغوت زمان را گذراندند و سختیهای فوق العاده تحمل کردند که قطعاً از شهادت کربلا بیشتر هست که کمتر نیست. این امام غریب و مظلوم هم حقش ادا نشده است. در ماه محرم دو امام به شهادت رسیدند. عاشورا آقا أباعبدالله(ع)، حدود 35 سال بعد هم امام سجاد(ع) در 25 محرم به شهادت رسیدند. انشاءالله قدر بدانیم و از مقام این امام تجلیل کنیم. امامی که با دعاها و گریهها و تربیت شاگردان و این گوهر ارزشمندی که با 270 دعا نزد ما به یادگار گذاشتند که 54 مورد در صحیفه سجادیه جمع شده است.
شریعتی: خیلی خوشحال هستیم که از صحیفه سجادیه میشنویم. صحیفه سجادیه یک کتاب دعا نیست، یک مکتب تربیتی است و دریایی از معارف در آن نهفته است. امروز هم سیری در صحیفه سجادیه، زبور آل محمد خواهیم داشت. بحث امروز شما را خواهیم شنید.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اولین دعا از صحیفه سجادیه که با حمد و تمجید حق تعالی شروع میشود، «الْحَمْدُ لِلَّهِ الاوَّلِ بِلا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ وَ الاخِرِ بِلا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ» (صحیفه سجادیه/ص28) حمد میکند خدایی که نه ابتدا دارد نه انتها، چون خالق اول و آخر است. دربارهی خدایی که نبود راه ندارد که اول و آخر داشته باشد. بود و نبود برای مخلوقی است که ابتدا دارد و انتها دارد. خدا از ازل بوده و در ابد هم خواهد بود. لذا میفرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الاوَّلِ بِلا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ وَ الاخِرِ بِلا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ» هفته قبل اشاره کردم چون در صحیفه سجادیه و کل دعاهای ما حمد و ستایش خیلی آمده است و اگر ما چند هفتهای در مورد حمد و ستایش صحبت میکنیم چون عموم دعاها و شروع دعاها با حمد و ستایش است و خیلی جالب است که مهمترین سوره قرآن، سوره حمد است. همه قرآن در سوره حمد خلاصه شده است که ام الکتاب هم نامیده شده است. سورههای بزرگ مثل بقره که چند جزء هست، شاید به اندازه سوره حمد قیمت نداشته باشد. هفت آیه هست ولی به نام سوره حمد است و بعد از بسم الله با الحمدلله شروع میشود. برای همین سوره حمد نامیده شده است. «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین» سوره حمد آنقدر فضیلتهای عجیبی در مورد آن داریم که فرمود: اگر کسی بر مردهای خواند و زنده شد، تعجب نکند. ما برای اموات یک حمد و سه «قل هو الله» هدیه میکنیم. چون «قل هو الله» ثلث قرآن است و هر سه کار یک حمد را میکند. ولی سوره حمد گفتگوی ما با خداست. بخشی برای خداست، «الحمد الله رب العالمین، الرحمن الرحیم، مالک یوم الدین» بعد درخواستهای ما شروع میشود و بعد دعا میکنیم «اهدنا الصراط المستقیم». خیلی فضیلت برای سوره حمد بیان شده است. خصوصاً برای گرفتاریها و مشکلات هفت بار یا هفتاد بار خوانده شود خیلی مؤثر است.
خدا آیت الله بهجت را رحمت کند. همیشه میفرمود: برای مریضهای لاعلاج، آب زمزم که هرسه را در روایت داریم. الآن حاجیها از مکه آمدند،آب زمزم آوردند. آب زمزم با قدری تربت امام حسین قاطی کنند. حدیث داریم «فیه شفاء من کل داء» سوره حمد که هفتاد بار بخوانند. به امید خدا در خیلی از موارد مؤثر است.
دربارهی خود حمد و واژه حمد که به معنی ستایش و مدح و ستایش خدای متعال است، حمد شکر در مقابل نعمت است. مدح در مقابل کارهای اختیاری است. ولی حمد در مقابل کار اختیاری و غیر اختیاری است. هم نعمت و هم غیر نعمت و هم اختیاری و غیر اختیاری، جامع است. چه جملهی بزرگی خدا به ما یاد داده است. الف و لام که در الحمد آمده است. «الحمد» عمومیت و فراگیری و استغراق را میرساند. یعنی تمام ستایشها و زیباییها و کمالها برای خداست. هرکسی که هرنوع زیبایی دارد. در عالم هستی وجود دارد همه برای خداست. «الحمدلله» یعنی اگر خطاطی یک خط زیبایی را کشیده است، یا نقاشی نقشی کرده است، یا باغبانی باغ گلی را پرورش داده است، ولی اگر از او تعریف میکنیم در واقع از خدا تعریف میکنیم. تمام حمدها مرجعی است و برگشتش به خداست. ممکن است ما از یک شخص داریم تعریف میکنیم. از پدر و مادر و معلم و مربی تعریف میکنیم. ولی «الحمد» همه برای خداست. تمام حمدها و ستایشها «لله» مخصوص خداست. استغراقی که همه را میخورد. «الحمد لله» روایتهایی که در این زمینه داریم خیلی جالب است.
امام صادق(ع) فرمود که پدرم امام باقر(ع) یک اَستَری داشتند گم شد. یا کسی دزدیده بود برده بود. مرکب انسان گم شود، سخت است. امام صادق(ع) فرمودند پدرم امام باقر(ع) فرمودند: اگر این مرکب پیدا شود، تمام حمدها و ستایشها را برای خدا انجام میدهم به حدی که باعث رضایت و خشنودی پروردگار شود. حمد کامل به جا میآورم. اَستر با همه وسایلش پیدا شد. همه منتظر بودند آن حمد جامع چیست که حضرت میخواهد به جا آورد؟ حضرت سوار بر مرکب شدند. لباسهایشان را جمع کردند،صورت مبارک را به جانب حق گرفتند، فرمودند: «الحمد لله» دست کم نگیرید. «الحمدلله»! کسی گفت: همین!؟ حضرت فرمود: چیزی را در عالم فروگذار نکردم از نیکی و خوبی و زیبایی و ستایش، الا اینکه همه را به خدا نسبت دادم. «الحمدلله» جامع همه حمدهاست. جامع همه ستایشها و تعریفهاست. لذا خواهش دارم این کلمه «الحمدلله» از زبانتان نیافتد. در همه شرایط بگویید. چقدر سفارش شده که هر نعمتی یاد میکنید «الحمدلله» بگویید. هر بلایی دفع میشود «الحمدلله» بگویید. هر شادی و هر غمی «الحمدلله» بگویید. پیغمبر ما در گرفتاریها «الحمدلله» میگفتند. امام سجاد(ع) در گرفتاریها «الحمدلله» میگفتند.
پیغمبر ما در نعمتها میفرمودند: «الحمدلله علی کل نعمة» در بلاها میفرمودند: «الحمدلله علی کل حال» چون در خود ابتلاء هم باز نعمت هست. در سجده زیارت عاشورا میگوییم: «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین»، «الحمدلله علی عظیم رزِیَتّی» همه حمد است. این «الحمدلله» به ظاهر کوچک است ولی یک دریا است و شاه کلید است. روزی صد بار یا بیشتر الحمدلله بگویید. نعمتها را در ذهنمان مرور کنیم. پیغمبر خدا(ص) فرمودند: «اذا انعم الله علی عبد نعمة فیقول العبد الحمدلله» فرمود: هرگاه خدا به بندهای نعمتی ارزانی کرد و لطف کرد، این بنده متذکر آن نعمت شد یعنی از ته دل فهمید خدا چه به او داده است. الآن ما با پای خودمان راه میرویم و همه اعضای بدن ما سالم است، وقتی آدم معلولی را میبیند که چهل سال است روی تخت خواب افتاده است، اصلاً میخواهد پر و بال دربیاورد و خدا را شکر میکند. یا نعمت ولایت اهلبیت که نمیتوان شکرش را به جا آورد. در خیلی از جاهایی که ما در معرض سقوط بودیم، خدا بلاها را دفع کرده است یا در خانواده ضد ارزشی بزرگ میشدیم شاید مثل آنها گمراه میشدیم.
شریعتی: یعنی اگر ما دچار گرفتاری و بلا و مریضی و کاستیهایی بودیم، باز جا برای شکر هست و باید نعمتهای بزرگتر را دید.
حاج آقای فرحزاد: هم نعمتهای بزرگتر و هم داخل تمام بلاها نعمت است. امام عسگری فرمودند: «مَا مِنْ بَلِيَّهٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَهٌ تُحِيطُ بِهَا» (تحفالعقول/ ص 489) همین بلایی که امام سجاد دیدند و اسارتی که دیدند، چقدر برای آنها درجه و مقام آورده و چقدر عالم به برکت کربلا و عاشورا احیاء شده است. یک نمونه اربعین است. به برکت این بلایی که اهلبیت دیدند چقدر هدایت پیدا کردند. چقدر طاغوتها زمین خوردند. چقدر اطعام میشود. چقدر سخنرانی میشود. چقدر مداحی میشود و به فقرا رسیدگی میشود. ما راضی نیستیم به اهلبیت و امامان خاری فرو برود. ظاهر بلا تلخ است، ولی درونش خدا هزار نعمت و خیر و برکت قرار داده است.
مأمون لعنة الله علیه سه سال آخر امام هشتم را بالاجبار، زن و بچهاش هم نگذاشت بیایند. بین امام جواد و ایشان جدایی افتاد. حضرت فقط گریه میکردند. ایشان را به مشهد آوردند و تبعید کردند و به شهادت رساندند. ولی برکاتی که آقا در ایران دارند، این همه زوار و هدایتگری و نجات بشر، ظاهرش بلای دردآور است ولی چقدر دلها را به خودش جذب میکند. پیغمبر فرمود: «اذا انعم الله علی عبدٍ» اگر نعمتی را خدا بر بندهای ارزانی کرد، «فیقول العبد الحمدلله» همین یک کلمه! بگوید: الهی شکر، الحمدلله! «فیقول الله تعالی انظروا الی عبدی اعطیته ما لا قدر له فاعطانی ما لا قیمة له» به تعبیر بنده خدا طبل میزند. از یک الحمدلله ما خدایی که هیچ چیز در نظرش بزرگ نیست و خودش اکبر است، خدا میفرماید: به بنده من نگاه کنید. نعمتی به او دادم که قیمت ندارد. چون نعمتهای مادی محدود است. زود گذر است. مخلوق تمام شدنی است. خدا میفرماید: به بنده من نگاه کنید، من نعمتی به او دادم که فانی و تمام شدنی است. ولی الحمدلله گفته که قیمت ندارد. من یک چیز فانی به او دادم و او یک چیز باقی به من برگرداند. یعنی الحمدلله باقی است. داریم «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ، وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرام» (الرحمن/26 و 27) «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق» (نحل/96)، «ما عندکم» منظور ما و نعمتها هستیم. ولی «الحمدلله» باقی است. تو را به بی نهایت وصل میکند. خدا میگوید: من به بنده یک نعمت فانی دادم، ولی او یک حمدی به من برگردانده که باقی است. همیشه الحمدلله هست و خواهد بود.
مستحب است کسی برای شروع هر لقمه الحمدلله بگوید. پایان سفره الحمدلله بگوید. خواهش میکنم تک تک غذا نخورید. هرکسی یک ساعتی غذا نخورد. در شبانه روز یک وعده از صبحانه یا نهار یا شام دور هم غذا بخورید. لو سیر هم هستید باز بنشینید. این دلها را به هم نزدیک میکند. الآن متأسفانه بعضی خانوادهها همدیگر را نمیبینند. این خیلی بد است. یکی از فرزندان علمای بزرگ به من میفرمود: پدرم وقتی سفره میاندازیم میگوید: بنشین دور هم باشیم. پیغمبر فرمود: وقتی سر سفره مینشینید بسم الله میگویید و با نام خدا شروع میکنید، خدا گناهانش را میآمرزد. این الحمدلله ورد زبان ما باشد و همیشگی باشد. هرجا نگاه میکنیم نعمتهای خدا را میبینیم الحمدلله بگوییم. آن به آن الحمدلله بگوییم. «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُم» (ابراهیم/7) خدا وعده داده هرچه حمد و ستایش است من روی سرت میریزم. خدا مرحوم دولابی را رحمت کند. با تمام وجودش ذکر الحمدلله را میگفت. با یک حالتی که اصلاً فضا عوض میشد. خدا به ما چه نداده است؟! مثل پدری که اینقدر روی سر بچهاش چیز ریخته که میگوید: پدر از شرمندگی نمیدانم چه کنم! امام باقر فرمود: هیچ ستایشی نبود الا اینکه من فروگذار نکردم و این یک کلمه را گفتم. خدا میگوید: نعمتی که به تو دادم خیلی قیمت ندارد ولی حمد تو خیلی قیمت دارد. «اعطیته ما لا قدر له فاعطانی ما لا قیمة له» او به من برگردانده یک چیزی که قیمت ندارد. روایت داریم همه عالم ماده را روی یک کفه ترازو بگذارند و «لا اله الا الله» را روی یک کفه ترازو بگذارند، این میچربد. چون همه نعمتها و مادیات تمام شدنی است، ولی «لا اله الا الله» باقی است. همه نعمتها یک «الحمدلله» میماند و همه نعمتها فانی است. این از همه نعمتهای عالم بالاتر است. روایت دیگر داریم که «لا اله الا الله» نصف میزان حسنات را پر میکند و الحمدلله کل آن را پر میکند. اینها ذکرهایی است که خیلی سفارش شده است.
اینکه شما فرمودید در همه بلاها و گرفتاریها الحمدلله بگوییم. آقا أباعبدالله(ع) در این سفر هرکجا خطبه خواندند، در مکه و بین راه دائم الحمدلله گفتند. «أُثْنِى عَلَى اللَّهِ أَحْسَنَ الثَّنَاءِ» (إرشادمفيد، ج2، ص91) مدح و ستایش میکنم خدای متعال را که بهترین ثناها و ستایشها از آن اوست. در گودی قتلگاه هم باز الحمدلله میگوید. «رضاً برضاک» راضی به رضای خداست. امام سجاد(ع) که روز شهادت این امام بزرگوار است، دهه اول صفر متعلق به امام حسن مجتبی(ع) است. این دهه هم به اسم امام سجاد باشد. یعنی دهه سوم محرم که امام سجاد از غربت در بیاید. اگر حضرت زینب و حضرت سجاد پشت قیام کربلا نبودند، قطعاً از بین میرفت و این چراغ خاموش میشد. خطبههای عجیبی که در شام خواندند. امتداد آن قیام بود. آنهایی که خون شهداء را حفظ میکنند خیلی مهمتر است. اگر مؤمنی بلا دید و مبتلا شد، «مَنْ بُلِيَ مِنْ شِيعَتِنَا بِبَلاءٍ فَصَبَرَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ» (عيون أخبار الرضا (ع)،ج2،ص221) یعنی شهدای کربلا خیلی مقام دارند. شهدای کربلا و امام معصوم را با هیچکس نمیتوان مقایسه کرد. حتی بارها روی منبر گفتم که شهدای دیگر را با شهدای کربلا نمیشود قیاس کرد. چون روایت داریم امیرالمؤمنین فرمود، وقتی در جنگ صفین به زمین کربلا رسیدند، فرمود: «هذا مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم و لا یلحقهم من کان بعدهم» (بحارالانوار/ج98/ص116) از گذشتهها و آینده کسی به اینها نمیرسد. اینها حسابشان جداست. مقام آنها مقام خاص است.
روایت داریم: اگر مؤمنی بلایی دید و بر آن بلا صبر و تحمل کرد، خدا پاداش هزار شهید به او مرحمت میکند. این چقدر بلاها را سبک میکند. زخم زبانهایی که بچههای امام حسین خوردند، روز عاشورا به ملاقات خدا رفتند، در بهشت برین مهمان پیغمبر هستند و همه کنار پیغمبر رفتند. حبیب بن مظاهر و دیگران نزد امام حسین رفتند. زحمات و فشارهای روحی و جسمی که به اهلبیت رسید، به مراتب از نیزه و شمشیرهای روز عاشورا بیشتر بوده است. اسارت و غل و زنجیر، جشن گرفتن و هلهله کردند. واقعاً بلا و مصیبت سختی بود. 35 سال امام سجاد گریه میکردند. اشکشان جاری بود. آب میدیدند گریه میکردند. جوان میدیدند، گریه میکردند. چون صحنه را از نزدیک دیده بودند. امام سجاد درک میکند با پدرش چه کردند. با عمهها و برادرانش چه کردند. چهل منزل سرهای بریده جلوی چشم اینها بود.
یک خاطره بگویم که جالب است. مرحوم علامه از شعرا و مداحهای تهران بود. با مرحوم فلسفی همیشه با هم مجلس برگزار میکردند. آقای فلسفی منبر میرفت و ایشان هم مداحی میکرد. خاطراتش را نوشته، شصت سال خاطرات مداحی و شعر گفتنش را نوشته است. ایشان نوشته یک سید بزرگواری در تهران بود آرزوی کربلا رفتن داشت. مطلبی را همینجا بگویم.
الآن در آستانه اربعین هستم. خواهش میکنم عزیزانی که میخواهند کربلا بروند، چند نفر از عزیزانی که نرفتند را همراه خودشان ببرند. بانی شوند. یا مثلاً خواهر و برادر و قوم و خویش را همراه ببرند. روایت داریم برای کسانی که بانی برای کربلا میشوند. هشام بن سالم از امام ششم پرسید: این فضایلی که برای زیارت کربلا نوشتند که هر قدمش ثواب حج و عمره هست، خدا را ما فوق عرش زیارت میکند، برای هیچ معصومی اینقدر روایت نداریم. به حضرت صادق(ع) عرض کردم آقا کسی بیمار است یا مشکلی دارد، توان ندارد. به زیارت آقا أبا عبدالله برود چه کار کند؟ حضرت صادق(ع) فرمودند: دیگران را روانه کند. خانمها کمتر طلا بیاندازند، یا ارثی به آنها رسیده است کمک کنند. شوهرهایشان میخواهند بروند، مانع نشوند. در ثوابش شریک شوند. برای کار خیر مانع نشوید. فرمود: کسی که وسیله رفتن کسی را به کربلا فراهم کند، به ازای هر درهمی که خرج کند، خداوند متعال همانند کوه احد برای او حسنه میفرستد و چند برابر پولی که داده را خدا به او برمیگرداند.
بعد فرمودند: بلاهایی که بنا بوده بر او فرود بیاید، خدا برمیگرداند. ثواب زیارت هم برایش مینویسند. امام حسین را هم خوشحال کرده است و یک دوست امام حسین را هم خوشحال کرده است. بعد فرمود: اموالش را هم خدا حفظ میکند. این همه آفت میخورد، پیشامدهای ناگوار و باید هزینه کند. یک نفر را که پشتیبانی میکنیم و میفرستیم، ثوابش از رفتن خود ما بالاتر است. عزیزانی که کسی را ندارند، خیریه حضرت خدیجه هم زیارت اولیهای قم را میفرستد، هم زیارت مشهدیها که تا حالا حدود چهارصد نفر فرستادیم. کربلا هزینهاش بیشتر است. در کانال برنامه شماره حساب میگذاریم، عزیزان هرچه میتوانند کمک کنند. البته ممکن است اربعین شلوغ باشد، ما بعد از اربعین هم افرادی را داریم که به قیمت مناسبتتر ببرند. انشاءالله بانی شویم و در این کار خیر شرکت کنیم و دیگر کسی نباشد که کربلا نرفته باشد. بدون ویزا و گذرنامه هم نروید. مراجع و علما سفارش کردند. اینهایی که بدون ویزا و گذرنامه میروند هم باعث دردسر برای حکومت ما میشوند، هم برای حکومت عراق دردسر درست میکنند. چند ماه زندانی دارد. مزاحمت هم در مرزها ایجاد میکنند و حق کسانی که گذرنامه دارند را ضایع میکنند.
داستانم را کامل کنم. سید بزرگواری بود خیلی آرزوی کربلا داشت. چهل سال قبل، گفت: من دیدم این برای کربلا دارد بال درمیآورد و میسوزد. بانی شدیم و افرادی را پیدا کردیم. دو سه روز گذشت، آن سید به دیدن من آمد. دیدم چشمهایش سرخ شده و بدنش ضعیف و لاغر شده است. گفتم: سید جان من برایت جور کردم که به کربلا بروی. چرا اینقدر بی تابی میکنی؟ گفت: دست به دلم نگذار. من چون در حال و هوای کربلا بودم و در فکر کربلا بودم، سه شب قبل در عالم رؤیا به من گفتند:دوست داری جدت امام حسین را زیارت کنی. گفتم: بله! من از خدا میخواهم امام حسین را زیارت کنم. در اتاق من باز شد، سر بریدهی آقا أباعبدالله را برای من آوردند. یک لحظه در خواب آنچنان عظمت مصیبت و وحشت مرا گرفت که از خواب پریدم و سه روز است گریه میکنم! شما ببینید به امام سجاد و اهلبیت چه گذشته است! امام سجاد وقتی به مدینه رسیدند، خطبهای که برای مردم مدینه خواندند، فرمودند: «ان الله و له الحمد ابتلانا» همانا خدا که ما از او راضی هستیم، حمد و ستایش میکنم خدا را، این خدا ما را امتحان کرد. به مردم مدینه فرمود: اگر پیغمبر سفارش میکرد که هرطور میتوانید اهلبیت ما را اذیت و آزار کنید، بیشتر از این دیگر نمیکردند! ولی شما جای جای زندگی حضرت زینب و امام سجاد را ببینید، همه الحمدلله است.
ما نداریم از رضای حق گله *** عار ناید شیر را از سلسله
رشتهای در گردنم افکنده دوست *** میبرد هرجا که خاطرخواه اوست
محبوب ما خداست. خیلی زیباست حمدهایی که خود آقا أباعبدالله و اصحاب او در این سفر داشتند و هیچ شکایتی از خدا ندارند. از خلق شکایت عیب ندارد. دائم میگفتند: «لک الحمد». امام سجاد فرمود: «من قال الحمدلله فقد عبدا شکر کل نعمة لله عزّ و جل» این عظمت حمد را میرساند. فرمود: کسی بگوید: الحمدلله، همانا شکر هر نعمتی که خدا به او داده ادا کرده است. از همه وجودمان الحمدلله بگوییم.
شریعتی: باز هم شهادت امام سجاد(ع) را تسلیت میگویم. امروز صفحه 109 قرآن کریم، آیات 10 تا 13 سوره مبارکه مائده در سمت خدای امروز تلاوت میشود. از مقام شامخ مرحوم فیض الاسلام هم برای ما خواهند گفت و تجلیل خواهیم کرد.
«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ «10» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «11» وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ «12» فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ «13»
ترجمه: و آنان كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب نمودند، همانان اهل دوزخند. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نعمت خداوند را بر خودتان ياد كنيد، آنگاه كه جمعى (از دشمنان) قصد داشتند به سوى شما دست تعدّى دراز كنند (و شما را نابود سازند)، امّا خداوند دست آنان را از شما كوتاه كرد و از خدا بترسيد و مؤمنان بايد تنها بر خداوند توكّل كنند. و به تحقيق خداوند از بنىاسرائيل پيمان گرفت، و از ميان آنان دوازده سرپرست (براى دوازده طايفه) برانگيختيم، و خداوند (به آنان) فرمود: من با شمايم، اگر نماز به پا داريد و زكات بپردازيد و به پيامبرانم ايمان آورده و يارىشان كنيد وبه خداوند وامى نيكو دهيد، قطعاً گناهانتان را مىپوشانم و شمارا به باغهايى وارد مىكنم كه نهرها زير (درختان) آن جارى است. پس از اين، هر كس از شما كافر شود، به راستى از راه راست منحرف گشته است. پس (بنىاسرائيل را) به خاطر شكستن پيمانشان لعنت كرديم (و از رحمت خويش دور ساختيم) و دلهايشان را سخت گردانيديم. آنان كلمات (الهى) را از جايگاههاى خود تحريف مىكنند و بخشى از آنچه را به آنان تذكّر داده شده بود فراموش كردند، و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مىشوى (هر روز توطئه و خيانتى تازه دارند) مگر اندكى از ايشان (كه سنگدل و تحريفگر و خائن نيستند). پس، از آنان درگذر و از لغزشهايشان چشم بپوش. همانا خداوند نيكوكاران را دوست مىدارد.
شریعتی: امروز حاج آقای فرحزاد به خاطر شما و بخاطر سمت خدا از سفر تبلیغی اصفهان پرواز داشتند و آمدند و بلافاصله بعد از برنامه باید برگردند. از شما و از همه مردم خوب اصفهان تشکر میکنم.
حاج آقای فرحزاد: جا دارد از همه مردم ایران تشکر کنم، ولی مردم اصفهان هم خیریههایش و هم زوار مشاهد مشرفهاش، هم علمایش و هم مجالسش از همه شهرها اگر بگویم بیشتر است، اغراق نکردم. علمای برجستهای هم دارد. بعد از قم و مشهد علمای برجستهای که در اصفهان بودند و هستند همچون سید علی نقی فیض الاسلام که این هفته از ایشان تجلیل شده است. ایشان اهل خمینی شهر اصفهان هستند و بعد به تهران آمدند و قبرشان هم در بهشت زهرا هست. ایشان شخصیتی بود که نهجالبلاغه را از مهجوریت درآوردند و ترجمه زیبا هم از قرآن دارند و هم از نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه دارند. من به ترجمه و شرح ایشان زیاد مراجعه کردم. ایشان ترجمه که کردند بعضی جاها در پرانتز شرحش را هم مختصر آوردند. عزیزانی که به ترجمه قرآن و همچنین نهجالبلاغه دسترسی دارند، این ترجمه دقیق و روان و عمیق است و ایشان سالیان سال وقت گذاشتند.
امام صادق(ع) فرمودند: در میزان حسنات کسی نهاده نمیشود چیزی که از صلوات بر محمد و آل محمد سنگینتر باشد. آیهی 11 سوره مبارکه مائده، خدای مهربان میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ» ای مؤمنین نعمتهای خدا را یاد کنید. انشاءالله اقسام حمد را عرض خواهیم کرد. یاد نعمتهای خدا به آدم آرامش میدهد. خوشی میدهد. بعد خدای مهربان یکی از نعمتها را یادآوری میکند. «إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ» دشمنان آمده بودند بر شما سلطه پیدا کنند و شما را ریشه کن کنند. ولی خدا میگوید: من آنها را بازداشتم و شما را کمک کردم بر آنها غالب شوید. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» علامت مؤمن تقوا و توکل است. سعی کنید از گناه پرهیز کنید و توکل به خدا کنید. دو رکن ایمان توکل به خدا و پرهیز از گناه است.
شریعتی: انشاءالله اهل تقوا باشیم و مؤمن به معنای واقعی کلمه باشیم. امروز استودیوی سمت خدا یک مهمان ویژه داشت. حاج آقای حسینی قمی عزیز قبل از برنامه اینجا بودند ولی بخاطر اینکه پرواز داشتند بلافاصله رفتند. سلام گرم و مخصوص ایشان را خدمت شما ابلاغ میکنم. انشاءالله هرجا هستند سلامت باشند. قول دادند به زودی در برنامه خدمت ایشان باشیم و دیدار ما با ایشان تازه شود. نکات پایانی را بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: از امام سجاد خیلی نکته نوشته بودم که بگویم. روایت است که امام باقر(ع) فرمود: «لَمَّا حَضَرَتْ أبی الْوَفَاةُ» وقتی لحظات پایانی عمر پدرم امام سجاد رسید، مرا به سینه خودش چسباند. امام باقر آن زمان چهل سال داشتند. اینکه ما به سینه میچسبانیم نه اینکه بچه کوچک باشد. امام باقر فرمود: لحظه شهادت امام سجاد پدرم عزیزم مرا به سینه چسباند، آدم وقتی میخواهد وصیت کند و سفارشی بگوید. همسرش و فرزندش و محرمش را به سینه بچسباند. این دو قلب که به هم نزدیک میشوند خیلی اثر دارد. شدت مهربانی و محبت است. حضرت علی به امام حسن میگوید: تو کل من هستی. امام سجاد فرمود: همین کاری که کردم پدرم امام حسین روز آخر با من کرد و فرمود: پدرش حضرت علی هم با او همین کار را کرده است. همه امام ها لحظه آخر فرزند را در آغوش گرفتند. اینطور جاها آدم مطلب اساسی میگوید. فرمود: «بُنَیَّ» فرزند دلبندم «يَا بُنَيَّ اصْبِرْ عَلَي الْحَقِ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً» (كافي، ج 2، ص 91) یعنی در تمام مشکلات زندگی در مسیر حق صبر کن ولو تلخ و ناگوار است. وصیت به صبر، سفارش امام سجاد و امام حسین و امیرالمؤمنین است. صبر، صبر، صبر! کلید همه مشکلات است. ثواب هزار شهید را به صابرین میدهند. خانوادههایی که یک عمر بی شوهر و با سختی بچه بزرگ میکنند. خانوادههای جانبازان عزیز، ثواب هزار شهید را میبرند.
خدایا تو را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد همه آرزومندان به زودی به زیارت عتبات عالیات، مدینه منوره و ائمه بقیع نائل بگردان. به حق محمد و آل محمد قلب امام زمان از ما راضی و فرجش را نزدیک بگردان. رفع هم و غم و گرفتاری از همه گرفتارها به فضل و کرمت بفرما. همه مریضها شفای عاجل عنایت بفرما. وسایل شغل و مسکن و ازدواج همه عزیزان را فراهم بفرما. انشاءالله کربلا و کمک به کربلاییها را فراموش نکنید.