برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سیری در صحیفه سجادیه امام زین العابدین(ع)- حمد الهی
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 08- 08-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
خوشا از دل نم اشکی فشاندن *** به آهی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشق بازان یاد کردن *** زبان را زخمهی فریاد کردن
خوشا از نی، خوشا از سر سرودن *** خوشا نی نامهی دیگر سرودن
نوای نی، نوای آتشین است *** بگو از سر بگیرد دلنشین است
نوای نی نوای بی نوایی است *** هوای نالههایش نی نوایی است
گران باری به محمل بود بر نی *** نه از سر باری از دل بود بر نی
چو از جان پیش پای عشق سر داد *** سرش بر نی نوای عشق سر داد
به روی نیزه و شیرین زبانی *** عجب نبود ز نی شکر زبانی
اگر نی پردهای دیگر بخواند *** نیستان را به آتش میکشاند
شگفتا بی سر و سامانی عشق *** به روی نیزه سرگردانی عشق
ز دست عشق در عالم هیاهوست *** تمام فتنهها زیر سر اوست
شریعتی: سلام میکنم به همه دوستان عزیزم، خانمها و آقایان. به سمت خدای امروز خوش آمدید. نی نامهای را از قیصر امین پور شنیدیم، در سالروز وفات ایشان هستیم. انشاءالله روحش شاد باشد و مهمان سفره سیدالشهداء (ع) باشند. همینطور روح سید حسن حسینی عزیزمان، سلمان هراتی و همه شعرای معاصر ما که جایشان در بین ما خالی است. امروز روز نوجوان هم هست، از طرف خودم و همه سمت خداییها این روز را تبریک میگویم. انشاءالله در همه مراحل زندگی موفق و مؤید باشید. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله. خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز عرض سلام دارم. به همه عزیزان خارج از کشور، عزیزانی که از طریق شبکههای جام جم و ولایت برنامه را میبینند، سلام میکنم. آرزوی موفقیت برای همه عزیزان داریم. روزی که به نام روز نوجوان نامگذاری شده است را خدمت همه دختران و پسران نوجوان که نور چشم ما هستند تبریک میگوییم. انشاءالله خدا همه آنها را عاقبت بخیر کند در همه امور زندگی موفق و مؤید باشند. از صمیم دل تشکر میکنیم، ماه صفر که متعلق به امام حسن مجتبی(ع) است از همه هیئات تشکر میکنیم. همه مردم خوب و مهربانی که برای امام حسن سنگ تمام گذاشتند. انشاءالله هر سال بهتر دل پیغمبر و مولاعلی و حضرت زهرا را شاد کنند.
شریعتی: در این ایام حاج آقای فرحزاد از صحیفه سجادیه برای ما میگویند. از ادبیات امام سجاد در صحیفه سجادیه و آداب دعا کردن که به حمد خدای متعال رسیدیم و نکات ارزندهای را در باب شکر و سپاس خدای متعال گفتند. اینکه همیشه ورد زبان ما «الحمدلله رب العالمین» باشد.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله کما هو اهله و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
چون دعای اول صحیفه سجادیه دربارهی ثناء و حمد الهی است و فرازهای عمده آن در مورد حمد است و هم در دعاهایی که بعداً در صحیفه سجادیه به آن میرسیم فراوان از حمد و ثناء و ستایش خدای متعال گفته شده است. لذا من مثل بقیه عزیزانی که شارح صحیفه سجادیه بودند درباره حمد چند جلسهای بیشتر صحبت میکنیم. بسم الله الرحمن الرحیم اول کار هست و بعد الحمدلله است. ولی الحمدلله هم اول کار میآید، هم وسط کار و هم آخر کار. مثل بسم الله نیست. فرض کنید غذایی که میخوریم با الحمدالله شروع میکنیم، وسطش هم الحمدلله، آخرش هم الحمدلله! «فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» (انعام/45) یعنی هرچیزی که پایان پیدا میکند باز میگوییم: الحمدلله رب العالمین! یعنی در هر حالی و بر هر نعمتی «الحمدلله رب العالمین» ذکری است که شبانه روز ما با آن درگیر هستیم و باید داشته باشیم و با زبان و قلبمان انواع حمدها را هم میگوییم.
در ادامه دعای اول صحیفه سجادیه الحمدلله هی تکرار شده است. حضرت میفرماید: «وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَى مَا عَرّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ» حمد میکنم خدایی که خودش را به ما شناساند. اگر خدا را نمیشناختیم گمراه بودیم. همین که خدا معرفتش را به ما مرحمت کرده نعمت بزرگی است و باید الحمدلله بگوییم. «وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ» خدا خودش شکر و حمدش را به ما الهام کرده است. ما یک وحی رسمی داریم که جبرئیل و فرشته نازل میشود. یک الهام داریم. الهام ممکن است به همه موجودات بشود و انسان هم هرکار خیری یا با واسطه یا بی واسطه که بداند میافتد این الهام الهی است. فکرهای خوب، ترویج کارهای خوب الهام است. یکی همین الهام اینکه وقتی آب میخورم «الحمدلله» بگویم. توجه به نعمت پیدا کنم و توجه به شکرگزاری پیدا میکنم، این لطف خداست. یعنی الهام الهی است. لذا حضرت حمد میکند. «الهَمَنا من شُکره» حمد میکنم که خدا شکرش را خودش الهام میکند. «وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيّتِهِ» راه علم و دانایی به ربوبیت خودش را به ما شناساند و فهماند. او شناساند که خدای متعال مربی ماست و رب العالمین است. ما را تربیت کرده است. پدر و مادر خوب داده است. کتاب خوب داده است. «وَ دَلّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ» اینکه توحید نابی که به وسیله اهلبیت به ما رسیده او دلیل و راهنما بوده و ما را به توحید ناب رسانده است. مشرک نباشیم، ریاکار نباشیم. ناخالص نباشیم. توحید خالص این است که انسان همه چیز را از خدا بداند و در عبادتش هم ریا نداشته باشد. یعنی موحد و خداپرست باشد. حمد میکنیم خدایی که «وَ جَنّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشّكّ فِي أَمْرِهِ» ما را از راه شک و دو دلی و انحراف و گمراهی حفظ کرده است. خدا راه هدایت را در مسیر و صراط ما قرار داده است. این خیلی مهم است. در دعای عرفه داریم اگر من در دولت ائمه کفر و خانواده طاغوت بودم، ممکن بود مثل آنها شوم. هرچند آنها هم عقل و فهمشان، ولی خدا راه راست را جلوی ما قرار داده است.
«حَمْداً نُعَمّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ» خدایا تو را حمد میکنم. حمدی که تمام کسانی که تو را حمد میکنند و عمر میکنند و زندگی میکنند جزء حامدین تو باشند. که به وسیله این حمد به رضاء و عفو تو سبقت میگیرند. یعنی یکی از خاصیتهای حمد این است که ما را به مقام رضای خدا که بالاترین مقامهاست میرساند. یکی از خاصیتهای حمد این است که حضرت میفرماید: ما را به عفو و بخشش خدا میرساند. کسانی که حمد و ستایش میکنند مورد عفو و بخشش خدای متعال قرار میگیرند.
انواع و اقسام حمد را عرض کنم. حمد و ستایش پروردگار انواعی دارد. کمترین آن حمد زبانی است. صیغههای حمد به شکلهای مختلف هست. شکر لله، مستحب است بعد از هر نماز مخصوصاً نمازهای واجب سجده شکر مستحب مؤکد است. شکر لله! سه بار بگوید. یا بگوید: «شکراً شکراً شکرا» یا «حمداً لله» بگوید. ملائکه طبل میزنند که بنده تو شکرگزاری کرده است. خدا میگوید: به بندهام چه بدهم؟ ملائکه میگویند: بهشت بده. آمرزش گناهان! باز خدا میگوید: بعد چه بدهم؟ ملائکه میگویند: ما عاجز هستیم. خدا میگوید: من خودم را به آنها نشان میدهم و رحمت خودم را شامل حالش میکنم. سجده شکر که باعث میشود انسان با پیغمبر خدا محشور شود، هم سجده شکر و هم طولانی کردن سجده و هم ذکر الحمدلله و شکر لله خیلی زیاد سفارش شده است. پس یکی صیغه الحمدلله که جامع همه حمدها و ستایشهاست. یکی دیگر صیغههای خود حمد، یکی دیگر الحمدلله رب العالمین است. سوره حمد هم به همین مناسبت است. «الحمدلله رب العالمین» حمد مخصوص پروردگاری است که مربی و مالک تمام موجودات و عوالم است. این روایت را عرض کردیم اگرکسی چهار بار شب بگوید شکر نعمتهای آن روز را به جا آورده است، صبح بگوید: شکر نعمتهای آن شب را به جا آورده است.
روایت زیبایی در ذیل همین «الحمدلله رب العالمین» نقل شده که زیباست. خدای متعال وقتی پدربزرگ ما حضرت آدم(ع) را خلق کرد، که میدانید پدر و مادر ما حضرت آدم و حوا بدون پدر و مادر بودند. یعنی خدا ایجادشان کرد. از آب و خاک گلی درست کرد به وسیله ملائکه و آدم خلق شد. یعنی پدر و مادر نداشتند. در روایت داریم وقتی خدای متعال مجسمه جسمی و بدنی حضرت آدم را خلق کرد، خواست روح بر آن بدمد. وقتی روح بر حضرت آدم دمید، زنده شد. عطسه زد! وقتی روح در او دمیده شد و حیات در او ایجاد شد، عطسه محکمی زد. گفت: الحمدلله رب العالمین! یعنی اولین کلامی که پدربزرگ ما حضرت آدم با خدا گفتگو کرد، الحمدلله رب العالمین است. لذا مستحب است کسی که عطسه میکند الحمدلله رب العالمین بگوید و هم صلوات بفرستد.در نماز هم مستحب است. در نماز هم اگر عطسه کرد بگوید: «الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین» و یک صلوات بفرستد. بعد از اینکه حضرت آدم الحمدلله گفت، خدا به او خطاب کرد: «یرحمک الله» یعنی رحمت من شامل حالت شود. مستحب است کسی که عطسه میکند، بگوید: الحمدلله رب العالمین! طرف مقابل هم بگوید: «یرحمک الله»! او هم بگوید: «یغفر الله لک» خدا تو را بیامرزد. خیلی سفارش شده است. پس اول کلامی که حضرت آدم وقتی به حیات و زندگی رسید گفت، الحمدلله رب العالمین بود. خدا هم خطاب کرد: من به تو رحم میکنم. حمد وسیله رحمت است و جذب رحمت الهی است.
پیغمبر ما حضرت محمد(ص) هروقت سختی و غم و غصه پیش میآمد، میفرمودند: الحمدلله علی کل حال! هروقت رفاه و خوشی و مطابق میل نعمتی بود، میفرمود: «الحمدلله علی هذه النعمه» یعنی در هر صورت ما باید حمد الهی را به جا بیاوریم. در هر صورت یعنی در رفاه و خوشی و شادی بگوییم: الحمدلله علی هذه النعمه! یا در سختی بگوییم: الحمدلله! امام حسین در عاشورا و سختی و کربلا فرمودند: الحمدلله! بهترین ثناء برای خداوند «الحمدلله» است. «و احمده على السراء والضراء» چه در سختیها و چه در خوشیها و ناخوشیها، چه در غناء و چه در فقر، چه در مریضی و چه در صحت، «و احمده على السراء والضراء»! یعنی در همه وقت الحمدلله بگوییم! الحمدلله فقط برای زمان نعمت و خوشی نیست. چون امام عسگری فرمود: هر بلایی هم خدا درونش یک لطف و حکمتی قرار داده است.
آقای قرائتی خاطره خوبی دارند. من نمیخواستم طلبه شوم. پدرم خیلی دوست داشت طلبه شوم. دبیرستان رفتم، بچهها در کوچه مرا اذیت کردند. من به معلم گفتم و معلم اینها را توبیخ کرد. چون توبیخ کرد، اینها کینه ما را به دل گرفتند، تا بیرون آمدیم مرا زدند. اینقدر زدند که از مدرسه و درس بیزار شدم و رفتم طلبه شدم! اگر ایشان یک معلم یا دبیر میشد! یعنی برکاتی که ایشان از قرآن و تفسیر دارد، برای همین کتکی است که بچهها به او زدند. در بلاء نعمت بزرگی خدا قرار داد. هر زمین خوردنی، زمین خوردن نیست.
فطرس ملک یک خطایی کرد و زمین خورد. ولی این خطای ملائکه مثل خطای انسانی نیست. لغزشهای ریز مثل ترک اولی دارند. ولی این زمین خوردن باعث شد که روز ولادت امام حسین(ع) جبرئیل او را با پر و بال خودش بلند کرد و خدمت پیامبر آورد و شفاعت کرد و پیغمبر فرمود: خودش را به گهواره امام حسین بمالد. پر و بال پیدا کرد و خادم امام حسین شد. همه زواری که سلام میدهند واسطهاش فطرس ملک است. هر زمین خوردنی زمین نیست و هر بالا رفتنی بالا نیست. شیطان معلم ملائکه بود، در آسمان چهارم یک خطایی کرد و زمین خورد، همینطور پایین میرود. پس نه از بالا رفتن مفاخره کنیم و ممکن است پایین بیاییم. چه بسا زمین خوردنی که انسان را بالا ببرد. پس در تمام زمین خوردنها، الحمدلله بگوییم! «مَا مِنْ بَلِيَّهٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَهٌ تُحِيطُ بِهَا» (تحفالعقول/ ص 489) هیچ بلایی نیست، امام عسگری فرمود: نعمت، حکمت و لطف خدا او را احاطه کرده است. درونش یک حکمت، مصلحت و لطفی هست. حتی برای ظالم، برای ظالم بلاء ادب است. برای مؤمن کفاره گناهان است. برای بعضی ترفیع مقام است. برای بعضی تغییر و تحول در زندگی است. راه را پیدا میکند و میرود. همه خیر و برکت است. پس ما میگوییم: الحمدلله علی کل حال! مریض هستیم، زمین گیر هستیم، گرفتار هستیم. الحمدلله! باید با معرفت هم بگوییم.
روایت دیگر از امام صادق(ع) است. پیغمبر خدا میفرماید: یکی از انبیای الهی این حمد را در خانه خدا عرضه کرد. «الحمدلله کثیراً حمداً طیباً مبارکاً فیه کما ینبغی لکرم وجهک و عزّ جلالک» یعنی حمد میکنم خدایی که فراوان حمد پاکیزه و طیب که با برکت باشد، خیر و برکت داشته باشد. حمدی که سزاوار کرم و وجه الهی است و عزت و جلال الهی را شایسته است، من اینطور حمد میکنم. روایت داریم پیغمبر فرمود: وقتی چنین حمدی را آن پیغمبر کرد، خدای متعال وحی فرمود: بنده من شما حمد و ستایش مرا کردی که حافِظِین، دو فرشته همراه تو و حافظین ملائکه تو همینطور مشغول شدند برای نوشتن ثوابش از سنگینی عملی که انجام دادی! یعنی اینقدر این عمل شما سنگین است که حافظین تو و حافظین حافظین تو هم مشغول نوشتن هستند.
«الحمدلله کما هو اهله» این را حفظ کنید. در عده الداعی صفحه 260 هست که پیامبر عظیم الشأن(ص) فرمودند: اگر کسی بگوید: «من قال الحمدلله کما هو اهله» چون حمد در حد ما نیست، در حد خداست. یعنی حمد میکنی کسی را که او اهلش است. یعنی در حد او نه در حد خودمان! ما یک قطره در برابر اقیانوس بلکه کمتر هستیم. اگر کسی بگوید: «الحمدلله کما هو اهله» پیغمبر فرمود: تمام نویسندههای آسمان مشغول نوشتن میشوند که ثواب این جمله را بنویسند، نمیتوانند بنویسند. ملائکه به خدا میگویند: ما دیگر غیب را نمیدانیم. هرچه مینویسیم باز هم موجودی هست. خدای متعال میفرماید: خود این کلمه را در پرونده بنویسید من میدانم چه کنم! «فیقول الله اکتبوها کما قالها عبدی و علیّ ثوابها» شما همان کلمه را بنوسید، ثوابش با من!
در دعای افتتاح حمدهای گوناگون آمده که خیلی زیباست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ» جامع اش این جمله است. «اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها» یعنی تمام حمدها بر جمیع همه نعمتها. «اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ» یعنی تمام حمدها بر جمیع همه نعمتها. خیلی جای تأسف است که دعا و آیات قرآن را تند تند میخوانیم و تأمل نمیکنیم. در دعای کمیل میخوانیم «الهی و ربّی من لی غیرک»، «إِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مَالِهِ الرَّجَاءِ و سَلاحُهُ البُكاءِ» (مصباحالمتهجد، ص 360) سرمایهی من امید به تو و ناله و گریه در خانه توست. دعا که میخوانیم در یک جمله مکث کنیم که باطن و عمقش را بفهمیم. باز یکی از صیغههای حمد که در مناجات شعبانیه آمده و کامل و جامع است. «الهی فلک الحمدُ ابداً ابداً دائماً سرمداً یزید و لا یبید کما تحب و ترضی» مناجات شعبانیه را همه امامان میخواندند. خدایا من تو را حمد میگویم، همیشه، ابدی و حمد من زیاد شود و تمام نشود. آن حمدی که تو دوست داری و راضی میشوی! حمد ما را به مقام محبت و مقام رضای خدا میرساند. در مناجات شعبانیه این را تکرار کنیم. چندین روایت داریم و امام هفتم فرمود: خود این حمد، از شکر آن نعمت بالاتر است. چون آن نعمت تمام میشود ولی حمد میماند.
پس «الحمدلله»، «الحمدلله رب العالمین»، «الحمدلله کما هو اهلُه» خیلی ذکر خوبی است. در دعای افتتاح داریم«اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها» در مناجات شعبانیه داریم«الهی فلک الحمدُ ابداً ابداً دائماً سرمداً یزید و لا یبید کما تحب و ترضی». مرحله دوم حمد، حمد قلبی است. یعنی همینطور که با زبانمان الحمدلله، با قلبمان هم آن نعمت را درک کنیم. اگر یک کسی در بیابان جان میدهد. اگر این لیوان آب به او برسد زنده میماند و اگر نرسد جان میدهد. اگر خدا کسی را مأمور کرد این لیوان آب را به او داد، یعنی حیات بعدی او با این نعمت است و اگر نرسد از بین میرود. اگر این آدم درک کند این نعمت چقدر بزرگ است، اینکه خدا جسم مرا حفظ کرد. این نعمتی که مرا از گمراهی نجات داد. امام صادق(ع) فرمود: کسی که نعمتی را با قلبش درک کرد ولو یادش رفت الحمدلله بگوید، این درک نعمت شکر نعمت است. مرحوم دولابی میفرمودند: «درک النعمة شکر النعمه، درک المنعم شکر المنعم» درک نعمت مهم است. الحمدللهی که با تمام قلب و وجودم باشد. شما درک میکنی که خدا به شما نعمت داده و سالم هستی. نعمتی که خدا شما را با اهلبیت آشنا کرده است. یک معلولی را دیدم که پا و دست ندارد، نمیتواند از جا بلند شود. بعد میفهمم این نعمت سلامتی عجب نعمتی است که خدا به من داده است. وقتی آدم درک میکند همین یک نعمت بزرگ و شکر نعمت است. امام صادق فرمود: کسی که درک کرد که خدا این نعمت را به او مرحمت کرده است، این درک نعمت، شکر نعمت است. کسی که لال است و نمیتواند حرف بزند، چقدر دوست دارد قرآن بخواند، نماز بخواند، یا حسین بگوید. یا زهرا بگوید. یا الله بگوید ولی نمیتواند با اشاره میگوید. به خدا قسم یک سر سوزن نمیشود شکرش را به جا آورد. این درک خیلی مهم است. هفتاد سال یک آدم لال آرزو دارد یک یا حسین بگوید. یک یا علی بگوید. این چه نعمت بزرگی است.
آیت الله سید احمد زنجانی، پدر بزرگوار آیت الله شبیری زنجانی یک کتاب دارد «الکلام یجر الکلام» خیلی کتاب خوبی است. کشکول است. ایشان میفرماید: خدایا به عدد همه شَلهای عالم تو را شکر میکنم که پا دارم. به عدد تمام نابیناهای عالم شکر که چشم دارم. به عدد همه کرهای عالم شکر که گوش شنوا دارم. به عدد همه لالها شکر که زبان دارم. درک نعمت و معرفت نعمت، شکر نعمت است. الحمدلله ما فقط زبانی نباشد، واقعاً الحمدلله بگوییم. خدایا چقدر خوب هستی. این الحمدُ ما را به منعم برساند. «وَ علم انَّ المنعم علیه الله» معرفت به اینکه این نعمت عشق و پیوند ما را به منعم زیاد کند.
داستان زیبایی بگویم. کتابی آیت الله استادی دارند به نام «آئینه صفا» شرح حال آیت الله اراکی (ره) است. در آنجا این داستان زیبا را نقل کردند. ایشان نقل کردند از قول مرحوم آیت الله اراکی که ایشان از قول مرجع بزرگوار مرحوم آیت الله سید محمدهادی میلانی(ره) نقل کرده است. یعنی سلسله سندش علما هستند و محکم است. نوشتند که آیت الله میلانی فرمودند: در نجف یکی از علمای برجسته و بزرگ به نام مرحوم شیخ عبدالله گلپایگانی بوده است که در حد مرجعیت بوده است ولی مرجع یک نفر بیشتر نمیتواند باشد. آ شیخ عبدالله گلپایگانی اینقدر از نظر علمی و فضل بالا بوده که جزء برترین و بهترین شاگردان آخوند خراسانی بوده است. خودش هم شاگردان بسیاری تربیت کرده است. ایشان در این حد بوده که اشکالی که درس آخوند خراسانی میکرده است گاهی این اشکال را خیلی اهمیت میداده است. وضع مالی آ شیخ عبدالله گلپایگانی خوب نبوده است. یک زمان دیدند ایشان عبای نو انداخته است. گفتند: تعجب میکنیم چه شده است؟ گفت: من در درس آخوند خراسانی یک اشکال حسابی کردم و مچ آقا را گرفتم. آقا خیلی خوشش آمد و برای تشویق من یک عبای نو جایزه داد. آخوند خراسانی که مراجع بزرگ پای درس او میرفتند. آ شیخ عبدالله گلپایگانی فوت میکند. بعد از مدتی یکی از بزرگان نجف ایشان را خواب میبیند. میفرماید: آ شیخ عبدالله از آن عالم چه خبر؟ میگوید: من که از دنیا رفتم در عالم برزخ، خدای متعال به من فرمود: آ شیخ عبدالله چه آوردی؟ در دنیا چه کار کردی؟ کار مفیدی که به درد آخرت بخورد چیست؟ گفتم: نماز خواندم. گفتند: نه! فلان جا اشکال داشتی. مثلاً نیتش غلط بود. روزه گرفتم، درس خواندم، درس دادم، هرچه آوردیم گفتند: اشکال داشته است و مچ ما را گرفتند. گفت: دیگر ناامید شدم. دستم خالی شد! گفت: به نا امیدی که رسیدم، ملائکه گفتند: نا امید نباش! یک دُرّ گرانقدر و ارزشمندی در پرونده اعمالت هست که خیلی قیمت فوق العادهای دارد. گفت: چیست که من خبر ندارم؟ گفتند: شما یک سفر خواستی پیاده به کربلا بروی. وضع مالیات خوب نبود و چیزی نداشتی. خواستی بروی از یکی از خیرین پول بگیری باز گفتی: آبرویم نرود! با همان فقر و فلاکت پیاده راه افتادی و گفتی: من با همین فقر میروم. مسیری که رفتی کفش خوب نداشتی و به سختی رفتی. پایت مجروح شد. نشستی و به گریه افتادی و با خدا دعوا کردی. گفتی: خدا ما را سر کار گذاشته است. نه مال و ثروت داده، نه کفش و لباس خوب داده است. این چه وضعی است؟ به اینجا که رسیدی یکباره گفتی: دارم ناشکری میکنم. استغفرالله! بدنم سالم است. نعمت ولایت دارم. با همه وجودت گفتی: الحمدلله رب العالمین! این دُرّ گران قیمتی است که در پرونده تو ثبت شده و قیمت ندارد. خدا به همین خاطر تو را پذیرفته و قبولت کرده است.
شریعتی: «الحمدلله علی کل حال»، «الحمدلله کما هو اهله». امروز صفحه 123 قرآن کریم در سمت خدای امروز تلاوت خواهد شد.
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «90» إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ «91» وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ «92» لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فِيما طَعِمُوا إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ «93» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْدِيكُمْ وَ رِماحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ «94» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْياً بالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعامُ مَساكِينَ أَوْ عَدْلُ ذلِكَ صِياماً لِيَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ «95»
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانا شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه، پليد و ازكارهاى شيطان است، پس از آنها بپرهيزيد، تا رستگار شويد. همانا شيطان مىخواهد به وسيله شراب و قمار، ميان شما دشمنى و كينه بيفكند و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد. پس (با اين همه مفاسد) آيا دست برمىداريد؟ و خدا را اطاعت كنيد و پيامبر را فرمانبردار باشيد و (از نافرمانى) بپرهيزيد. پس اگر روى گردان شديد (و اطاعت نكرديد) بدانيد كه وظيفهى رسول ما تنها ابلاغ آشكار است. بر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، در آنچه (قبل از تحريم شراب) خوردهاند باكى نيست، هر گاه كه اهل پروا و ايمان و كارهاى شايسته باشند. سپس (از محرّمات) پرهيز نمايند (و به تحريم آن) ايمان آورند و آنگاه (نيز از حرام) بپرهيزند و كار نيك كنند و خداوند نيكوكاران را دوست دارد. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خداوند شمارا با چيزى از شكار كه دستها و نيزههايتان به آن مىرسد مىآزمايد تا خداوند معلوم گرداند چه كسى در باطن از او بيم دارد (و تسليم فرمان اوست و از شكار مىگذرد) پس بعد از اين هر كه تجاوز كند، او را عذابى دردناك است.