حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد
28/9/90
آقای فرحزاد
سوال- درخصوص رحمت و محبت الهی در ادعیه ی اهل بیت (ع) توضیح بفرمایید.
پاسخ – دعاهایی که به ما رسیده در کنار قرآن و روایات، گنجینه های ارزشمندی هستند. امیرالمومنین (ع) می فرماید که محبوب ترین عمل در نزد خداوند دعا است . دعا تنها به معنای درخواست حاجت نیست . بلکه دعا یعنی انس و گفتگو با خدا. اوج کلمات اهل بیت در هنگام انس با خدا بوده است . یعنی در موقع انس بالاترین مسائل را بیان می کرده اند .
روایات متعددی داریم که دعا از قرائت قرآن بالاتر است . چون عمل به قرآن است . شکستگی که در دعا است در قرائت قرآن و بقیه ی عبادات وجود ندارد . دعا ، مغز عبادت است . بهترین دعاها ، دعاهای قرآنی و دعاهایی است که از اهل بیت و پیامبر (ص) رسیده است . به هر شکل و در هر حالتی انسان با خدا انس داشته و با او گفتگو کند، بسیار ارزشمند است . دعا از ابعاد مختلف قابل بحث و طرح است . مثلاً آداب دعا ، معنای دعا ، شرایط اجابت دعا . بهترین دعا ها ، زمان ها و مکان های دعا . معارف دعا و مسائل مختلفی که از دعا می توان بهره گرفت . در هر کدام از این ابعاد که وارد شوید در اقیانوسی غرق می شوید . بخاطر ذخایر و گنج های فراوانی است که دارد . بحث محبت ، رحمت ، امید و رجا مباحثی هستند که بیشتر نیاز جامعه ی ما می باشند . حدود سه یا چهار سال قبل یکی از کشیش های بزرگ واشنگتن به همراه هیئتی برای ملاقات با علما و مراجع به ایران آمده بودند . این کشیش اعظم برای طلاب خارجی اینجا یک سخنرانی داشت . در آن سخنرانی به زیبایی گفت که برای حل مشکلات بشریت ما باید چه کارهایی انجام دهیم .
ایشان گفت من در کتاب های آسمانی بررسی می کردم به یک دعای بسیار زیبایی برخورد کردم. این دعا ، دعای مکارم الاخلاق از امام زین العابدین (ع) بود . در واقع ایشان دعاها را بررسی می کرده که یک راه حل جهانی برای نجات بشریت پیدا کند . ایشان گفتند که در مکارم الاخلاق (که یکی از دعاهای صحیفه ی سجادیه است و در مفاتیح هم چاپ شده است ) فرازهای بسیار زیبایی است که یکی از فرازهای پایانی آن این است : خدایا در اوقات غفلت دل من را با یاد خود بیدار کن. در ایام مهلت زندگی و عمر دنیا که به من داده ای ، من را در مسیر طاعت و بندگی خود قرار بده . جمله ای که جلب نظر کشیش را کرده بوده این جمله بود : پرودگارا یک راه محبت روان و ساده باز بکن که اگر این راه باز شود به تمام کمالات دنیایی و آخرتی خواهم رسید . این جمله بسیار زیبا است . اگر کسی اندکی جذبه ی محبت او را گرفته باشد و خدا را دوست بدارد ، تمام سعادت های دنیا وآخرت او تأمین خواهد شد . انتشارات جمکران کتاب هایی را چاپ کرده از جمله صحیفه ی مهدویه . دعاهایی که از امام زمان (عج) به ما رسیده است .
این کتاب در چند جلد چاپ شده است . این کتاب را یکی از علمای تبریز از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی نوشته اند . مقدمه ی این کتاب جالب و زیبا است . ایشان می فرمایند مرحوم علامه طباطبایی به تبریز آمده بودند . بنده هم چون از شاگردان ایشان بودم شبی میهمان بودم . در ضمن گفتگو مرحوم علامه این جریان را نقل کردند که باعث انگیزه ی جمع آوری این دعاها شد . علامه فرمودند : پرفسور کوربن که یکی از اساتید دانشگاه فرانسه و مسیحی بود و بعد از مراوده با مرحوم علامه طباطبایی مسلمان شیعه شد . مرحوم علامه گفتند من از ایشان پرسیدم وقتی دل شما برای خدا تنگ می شود چه کاری می کنید ؟ در مسیحیت فقط روزهای یک شنبه کلیسا باز است و عبادت و نیایش باید در کلیسا باشد .
پرفسور گفت که بخشی از مسیحیان این اعتقاد را دارند که دعا تنها باید در کلیسا و وبا آداب خاصی باشد . اما بخشی دیگر می گویند که در غیر از کلیسا هم می توان دعا و عبادت کرد . به ایشان گفتم با توجه به اینکه صحبت کردن با خدا کار مشکلی است شما چگونه با او صحبت می کنید ؟ پرفسور گفت: من دعاهای زیادی را در کتابخانه ها پیگیری کردم و دعاهای زیادی از امام زمان (عج) شما جمع آوری کرده و با استفاده از ترجمه ی آنها با خدای خود نجوا می کنم . بسیاری از دعاها که در مفاتیح است مانند دعای افتتاح ، دعاهای ماه رجب، زیارت آل یاسین از حضرت به ما رسیده است . شاگرد علامه می فرماید: بعد از این سخنان علامه طباطبایی، من در صدد برآمدم که مجموعه ی دعاهای حضرت را به عنوان صحیفه ی مهدویه جمع آوری کنم . یکی از بزرگان جمله ی بسیار زیبایی درباره ی دعا داشتند . ایشان می فرمودند که دعا ها را تنها از دید حاجت گرفتن نگاه نکنیم . چون برخی از افراد مدام به دنبال این هستند که چه دعایی بخوانیم که حاجت بگیریم . دعاها در واقع راه های ما به سوی خداوند متعال است .
تمام گره های عالم با دعا حل می شود . در دعای کمیل امیرالمومنین (ع) جملاتی دارند که می توان با استفاده از آنها وارد بحث امید و رجا شد. ایشان می فرماید : یا مَن اِسمُهُ الدَوا و ذِکرُهُ الشِفاء و ... در جمله جمله های این دعا معانی بلندی نهفته است . کسانی که به دنبال دوا می گردند باید بدانند که یاد خدا دوا است . دوا مسکن بوده و ممکن است شفا ندهد . ولی باعث تسکین است . مثلاً یارب و یا الله می گوییم و هواس ما جای دیگری است . نماز و ذکر می گوییم ولی تنها زبان ما مشغول است . اما حتی همین اسم هم مسکن بوده و حالت دوا دارد . ولی آن چیزی که شفا می دهد یاد و توجه به خدا است . اگر تنها اسم خدا را به زبان بیاوریم دوا است . اما اگر توجه قلبی داشته باشیم شفا است . هنگامی که دل انسان متوجه خدا می شود شفا است . اینکه انسان خود را فراموش کرده و یاد خدا بکند همه چیز را بدست می آورد .
یا در آیه ی مبارکه می فرماید : فاذکرونی اذکرکم . اگر به شما بگویند که امام زمان (عج) در فلان جلسه شما را یاد کرده اند چقدر شاد می شوید . در این آیه ی مبارکه خدای متعال می فرماید که بندگان، من را یاد کنید ، من خدا شما را یاد می کنم . در این حالت خدای امام زمان (عج) ما را یاد می کند . در آیه ای خدای متعال می فرماید که تو در وجود خود، من را یاد کن ، من خدا تو را یاد می کنم . یک بزرگی می فرمود که این آیه بشارت بزرگی است اما ما توجه نداریم . اگر خدا از ما یاد کند ، لطف ، رحمت ، محبت و عنایت او شامل حال ما می شود . مرحوم آیت الله بهجت که تجسم یاد خدا بودند ، بیان زیبایی داشتند . می فرمودند : اگر کسی این حدیث شریف را درک کند که خدای متعال می فرماید : اَنَ جَلیسُ مَن ذَکَرَنی .
در اصول کافی داریم که حضرت موسی به خدای متعال گفت : پروردگارا آیا تو دور هستی که من بلند فریاد بزنم و تو را یاد کنم ، یا با تو نجوا کنم؟ ندا مربوط به افرادی است که دور هستند . و نجوا مربوط به سخن گفتن آرام است . خدای متعال در پاسخ ایشان فرمود: من همنشین کسی هستم که من را یاد می کند . یعنی به محض اینکه من را یاد کنید در کنار شما هستم . ما چقدر آرزو داریم که خدمت یک شخصیتی برسیم . افراد سرودست می شکنند که یک لحظه با یک شخصیت دیدار داشته باشند . از خدای بزرگ چه کسی بزرگتر است ؟ همه ی جمال و زیبایی مختص او است . اگر با قلب خود به خدا توجه کنید همنشین خدا می شوید . آیت الله بهجت روی این مسئله خیلی پافشاری داشتند . پس اسم خدا دوا است .
اما یاد و توجه به خدا شفا است . از نمازهای ما آن قسمتی قبول می شود که حضور قلب وجود دارد . کسی که در نماز خود مشغول معامله و کارهای دیگر است ، درآن قسمت جلیس خدا نیست . آن افرادی که به دنبال غنا و بی نیازی هستند باید بدانند که فقط در پرتو بندگی خدا است . کسی که فرمانبر خدا است ، خدا یک پرتوی از غنا و بی نیازی به او می چشاند. حضرت می فرماید : ای کسی که اسم تو دوا است ، یاد و توجه تو شفا و طاعت تو غنا است . رحم و مهربانی به کسی کن که سرمایه ی او امید به تو است . امیرالمومنین (ع) می فرماید، عمل داشته باشید اما سرمایه ی شما امید به خداوند متعال باشد .
این امید بسیار کارساز است . یکی از معضلاتی که در جامعه ی ما وجود دارد، حالت یأس و ناامیدی است که خیلی از افراد را از پا در آورده است . یعنی افراد برای زندگی آینده ی خود ، شغل ، ازدواج ، مسکن و دیگر مسائل دنیایی گرفته تا سیر و سلوک و مسائل معنوی ناامید هستند . یکی از اساتید می فرمایند که من با هر کس که نشستم در نا امیدی را می زد . ما روایاتی داریم که در وجود ما آدمیت نهفته است . اما باید غبارها را پاک کرده و راه سیر و سلوک را سخت نکنیم . یأس و ناامیدی گناه بزرگی است . تمام افسردگی ها ، کدورت ها و پژمردگی ها به علت یأس و ناامیدی است . خود کشی هایی که در دنیا اتفاق می افتد ، بخصوص در مجامعی که دین کارآیی زیادی ندارد . به دلیل رسیدن به بن بست و نا امیدی است . یکی از راه کارها این است که ببینیم چقدر در قرآن و روایات در مورد ناامیدی تأکید شده است . اینکه بزرگترین گناه ها بوده و در حد کفر به خدا است. برای کسی که خدا دارد ، نا امیدی مفهومی ندارد .
یک عبارت زیبایی در دعای ابوحمزه ی ثمالی از امام سجاد (ع) است . اگر ما هیچ معجزه ای از امام سجاد (ع) نداشته باشیم ، همین دعای ابوحمزه کافی است . ایشان می فرماید: خدایا اگر من را در روز قیامت در غل و زنجیر کنی ، در جمع همه ی مردم لطف وعطای خود را از من منع کنی . و من را در حضور همه مفتضح کرده و عیب های من را به همه ی خلایق نشان دهی . ( این درواقع حالات ما است چون ایشان امام معصوم بوده اند ) . در آخر هم حکم آتش جهنم را به من داده و بین من و نیکان حائل شوی . امید خود را از تو قطع نمی کنم . خدایا دل من به تو تعلق دارد . آرزوی بخشیدن تو را از دل خود بیرون نمی کنم . یک حدیث زیبایی است که می فرماید یک فردی را به سمت جهنم می فرستند . می بینند که دوان دوان به سمت جهنم می رود . خداوند متعال می فرماید که او را نگهدارید . کسی نباید دوان دوان به سمت جهنم برود .
آن فرد می گوید که بارپرودرگارا یک عمر حرف تو را گوش ندادم . الان می خواهم حرف تو را گوش بدهم . خدا می فرماید او را باز گردانید . حضرت سجاد (ع) می فرماید: در بحرانی ترین شرایط ، حتی درمحکومیت قطعی هم خدایا من امید خود را از تو قطع نمی کنم . ودر آخر می فرماید: با همه ی اینها محبت تو از دل من بیرون نمی رود. در حدیثی داریم که خدای متعال می فرماید: ای فرزند آدم به حقی که تو به من داری من تو را دوست دارم . اینکه خدا بگوید من تو را دوست دارم ، خیلی زیبا است . بعد می فرماید : به حقی که من به تو دارم تو هم من را دوست بدار . این مسئله نشان می دهد که در هر صورت امید ما از خدا قطع نشود . اگر نور امید در دل انسان بتابد ، هیچگاه به بن بست نمی رسد .
برای او بن بست معنا ندارد . بن بست مربوط به افرادی است که خدا ندارند . کافر که خدا ندارد به بن بست رسیده و دست به خود کشی می رسد . جهنم واقعیت دارد اما به یک معنا بی خدا بودن است . کسی که خدا ندارد در جهنم است. اگر انسان بتواند یک مقدار با خدا ارتباط برقرار کند بسیار اوضاع برای او شیرین می شود .
سوال – لطفاً درخصوص سوره ی صافات آیات 77 تا 102 توضیح بفرمایید.
پاسخ – فرمایش زیبایی از امام عسگری (ع) نقل شده که می فرماید: چرا خداوند متعال حضرت ابراهیم را خلیل و دوست خود انتخاب کرد ؟ به این خاطر که یکی از آداب ایشان این بود که زیاد به محمد و آل محمد صلوات می فرستاد . چون محبوب واقعی خدا ، محمد و آل محمد است . هرکس به آنان نزدیک تر باشد قطعاً مقرب تر است . لذا بخاطر کثرت صلوات به محمد و آل محمد ، خداوند متعال او را خلیل خود انتخاب کرد . در آیاتی که تلاوت شد ، در اوایل صفحه این آیه ی شریفه است که خدای متعال بعد از اینکه داستان حضرت نوح (ع) را بیان می فرماید ،
می گوید که همانا ابراهیم خلیل از شیعیان و پیروان نوح پیامبر است . چون ایشان قلب سلیم ارائه داد وشیعه شد . در روایات داریم که کلمه ی شیعه گوارای وجود شما شیعه ها باشد . برخی از افراد فکرمی کنند که خود ما کلمه ی شیعه را ابداع کرده ایم . حضرت صادق (ع) فرمودند : این کلمه گوارای شما باشد . در قرآن کلمه ی شیعه آمده و خدای متعال می فرماید که حضرت ابراهیم ، شیعه ی نوح پیامبر بوده است .
یا در مورد حضرت موسی داریم که پیرو ایشان استغاثه کرد بر دشمنی که به او غلبه کند . این کلمه ی شیعه ، کلمه ی قرآنی بوده و مورد تأیید است. نکته ی دیگر این است که خداوند متعال عالم بالا را به حضرت ابراهیم (ع) نشان داد . ایشان چهارده نور فوق العاده و پردرخشش دید . از خداوند متعال پرسید این نورها چیست . خداوند فرمود : نور اول ، نور پیامبرخدا است . نور دوم امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) است . و همینطور بقیه ی امامان معصوم (ص) . در اطراف این چهارده نور فوق العاده ، نورهای ضعیف تری را مشاهده کرد . سوال کرد این نورهای اطراف چه هستند ؟ خطاب آمد اینها شیعیان علی ابن ابی طالب (ع) هستند .
اینجا بود که حضرت ابراهیم دست به دعا برداشت وگفت خدایا من را از شیعیان قرار بده . در روایات داریم که مقام شیعه ، مقام بلندی است . شیعه کسی است که پیرو و تابع باشد مانند سلمان ها و ابوذر ها و ... بقیه که افت و خیز دارند ، دوستان اهل بیت هستند . به معنای عام همه شیعه هستند . اما شیعه ی روایی کسانی هستند که تابع محض هستند . لذا افتخار حضرت ابراهیم (ع) این است که دعا کرد خدایا من را از شیعیان علی ابن ابیطالب (ع) قرار بده . خدا نیز دعای او را مستجاب کرد . قلب سلیم به ایشان مرحمت کرده و این مقام را پیدا کرده که از شیعیان مولی علی ابن ابیطالب (ع) باشد.
سوال – هفته ی پیش بحث دعای آقای فرحزادی بسیار دلنشین بود . خواهش می کنم درخصوص آن نمازی که بعد از نماز عشا می خوانیم به نام نماز وتیره که ظاهراً ربطی به نماز شب داشت توضیح بفرمایید.
پاسخ – الان از هر کس درخصوص نماز شب بپرسید می گوید یازده رکعت است . هشت رکعت نماز نافله ی شب است . دو رکعت نماز شفع و یک رکعت وتر است .
در نماز وتر سیصد بار باید العفو بگوییم . هفت مرتبه هذا مقام عائض بک من النار. چهل مومن را دعا کرد و هفتاد بار استغفار کرد . یعنی برای افرادی که تازه می خواهند با نماز شب آشنا شوند یک مسئله ی وحشتناک و سنگینی جلوه می کند . ما بزرگوارانی را داشته ایم که در نماز شب دعای ابوحمزه می خوانده اند .
نمی خواهیم آن افراد را تنزل بدهیم . ولی نماز شب را به یک صورتی جلوه دهیم که ابتدایی ترین افراد بتوانند کم کم با آن آشنا شده و از ثواب آن بهره مند شوند . نماز شب و نافله ها را انسان می تواند نشسته بخواند . البته برای افرادی که سخت است . حتی درراه نیز می توان خواند . وقت نماز شب از نیمه ی شب تا اذان صبح است . اگر کسی خواب بماند می تواند بعداً قضای آن را بجا بیاورد . کسی که نمی تواند یازده رکعت را بخواند می تواند سه رکعت آخر را بخواند . یعنی گل نماز شب ، نماز شفع و وتر است .
خیلی از افراد تنها سه رکعت آخر را می خوانند . اگر نتوانستند سه رکعت را بخوانند ، حتی می توانند نماز وتر را به تنهایی بخوانند . اینکه گفته اند در نماز وتر سیصد بار العفو بگویید و ... مستحب در مستحب است . وگرنه شما در نماز وتر یک ربنا آتنا هم بگویید کافی است . نباید برخی از اعمال را سنگین کنیم که افراد از انجام آن وحشت کنند . کلاً کلمه ی مستحب از محبت است . مستحب یعنی به دنبال محبت رفتن . الان شب ها بلند است و زمینه برای سحرخیزی بهتر فراهم است . در روایت است که برخی افراد که برای نماز شب بلند می شوند و وضو می گیرند ، خدای متعال به ملائکه مباهات می کند .
می گوید این بنده ی من بلند شده برای کاری که به او واجب نکرده ام . خیلی از افراد برای نماز صبح بلند نشده و یا به آن اهمیت نمی دهند . این فرد برای نماز مستحبی بلند شده و اعلام محبت می کند . یعنی برای این فرد در آسمان ها طبل می زنند . اگر کسی نتوانست همان یک رکعت را بخواند . اگر آن را هم نتوانست بخواند یک نماز کوچکی است به نام وتیره که تصغیر همان وتر است . در واقع نافله ی عشا است . این نماز برای کسانی که به هر دلیلی نمی توانند برای نماز شب بلند شوند ، یک نماز شب کوچک است .
باید از همین نماز شروع کرده و پله پله بالا بروند . نافله ی عشا مانند نماز صبح است ولی نشسته است . بعد از نماز عشا خوانده می شود . این یک رکعت را خدا گذاشته که نماز های ما کامل شود . نماز های واجب هفده رکعت است . سی و چهاررکعت هم باید در کنار آن قرار دهیم که می شود پنجاه و یک رکعت . در روایات داریم که این دو رکعت را خدا یک رکعت حساب می کند چون به صورت نشسته است . این نماز ذکر خاصی هم ندارد . البته در برخی از روایات است که سوره های مفصل تر مانند سوره ی واقعه را بخوانند بهتر است . این نماز در مسافرت از انسان ساقط نمی شود. نافله های نماز های چهاررکعتی مانند ظهر و عصر در مسافرت ساقط می شود . اما این نماز در مسافرت هم مستحب است .
سوال – در خصوص دعا به زبان فارسی در نماز توضیح بفرمایید .
پاسخ – به هر زبانی و در همه ی حالات انسان می تواند با خدا صحبت کند . برخی از بزرگان فرموده اند که در رختخواب هم با خدا نجوا کنید که خوب است . این کار یاد و توجه به خدا است و شما را از غیر خدا جدا می کند . به رساله ها مراجعه شده و اکثر فقها می گویند که می توان در نماز به زبان فارسی دعا کرد . برخی از فقها احتیاط واجب می کنند . برای برخی از افراد اشتباهاً جا افتاده که می توان نماز را به صورت فارسی خواند . نماز باید به زبان عربی خوانده شود. اما در قنوت نماز به گفته ی اکثر فقها می توان به صورت فارسی با خدا نجوا و صحبت کرد .
سوال - لطفاً جمع بندی بفرمایید.
پاسخ – یک بزرگواری درهای بهشت را شرح می دادند . یک نفر از پای منبر گفت که این درهایی که شما شرح دادید برای ما در نمی شود . یک دری را باز کنید که همه ی ما بتوانیم از آن در وارد شویم . آن بزرگوار فرمودند که من به سفینة الوهاب مراجعه کردم . انگشت انداختم کلمه ی باب و این حدیث شریف آمد : همانا امام حسین (ع) دری از درهای بهشت است .
هرکسی با او عناد نداشته باشد رحمت خدا او را شامل می شود . یعنی همینقدر که با او عناد و بغض نداشته باشید ممکن است که لطف خدا شامل حال شما شود . اما کسی که معانده می کند و عناد می ورزد نه تنها به بهشت نمی رود بلکه بوی بهشت هم به مشام او نمی رسد. در این حدیث شریف است که پیغمبرخدا (ص) فرمود: به وسیله ی امام حسین (ع) سعادتمند می شوید . سعادت شما در گرو این است که در این کشتی بروید . باید با امام حسین (ع) پیوند بزنید . باید به طرف راه ، رفتار و پیام های امام حسین (ع) بروید. به امام حسین (ع) خود را وابسته کنید . تشوّف به هر تعلّقی می گویند .
یعنی پایین تر از تمسّک است . تمسک یعنی اینکه انسان با همه ی وجود خود به یک چیزی بچسبد . ما در فارسی به آن چنگ زدن می گوییم . ولی تشوف فراگیر است . کسی که غرق شده هرچیزی که در دست او بیاید می گیرد . یعنی به هر چیزی که او را از غرق شدن نجات دهد . ما در گرداب های گناه و معصیت غرق شده ایم و امام حسین (ع) برای دستگیری ما آمده است . هرکسی باید از هر راهی که بلد است با امام حسین (ع) رابطه برقرار کند . مرحوم آیت الله بهجت یک استاد داشتند به اسم مرحوم آیت الله کمپانی که به ایشان ارادت داشتند . مرحوم آیت الله بهجت نقل می کردند که استاد ایشان پنجشنبه ها روضه داشتند .
مرحوم آیت الله کمپانی در این مجلس کفش های عزا داران را جفت می کردند . خود ایشان چای ریخته و پذیرایی می کردند . یک چنین شخصیتی که فیلسوف و در حد مرجع بوده و استاد بزرگ حوزه بودند . این کارها را می کردند . به ایشان می گفتند که شاگردان و فرزندان شما هستند . شما چرا این کارها را می کنید . می فرمودند : مجلس امام حسین (ع) است و حساب آن جدا است . من می خواهم به عنوان خدمتگزار اسم من ثبت شود . اینکه کفش های عزاداران امام حسین (ع) را جفت کردم .
یکی از شاگردان مرحوم کمپانی به اسم مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی که قبل از انقلاب فوت کردند . ایشان مرجع تقلید عام بودند . هرکس از ایشان سوال می کرد که از چه کسی تقلید کند می فرمودند که اعلم آیت الله کمپانی هستند . مرحوم آیت الله میلانی کتابی دارند به اسم فضائل الخمسه که فضائل پنج تن را جمع آوری کرده اند . در مقدمه این کتاب نوشته اند که مرحوم آیت الله کمپانی فرمودند امید من به دیوان شعری است که در باره ی اهل بیت سروده ام . ایشان هم دیوان عربی دارد و هم دیوان فارسی . مرحوم آیت الله میلانی خیلی ولایی بودند . شاگردی داشتند که از وعاظ مشهد بود . شاگرد ایشان می گوید که آیت الله میلانی به من فرمودند شما که به این مجالس برای عزاداری می روید چند تا از جوانان عاشق را برای من بیاور. ایشان می فرماد که من در این هیئت ها گشتم و ده یا پانزده نفر از این جوانان که خیلی عشق و اخلاص داشتند پیدا کردم . این جوانان را به منزل آیت الله میلانی بردم . به آقا خبر دادند که چند تا از این جوانان مخلص آمده اند . ایشان فرمودند یکی یکی بیایند داخل . نفر اول به داخل رفت و هنگام بیرون آمدن چشم های او خیس بود . نفر دوم رفت و بعدی ها به همین ترتیب .
آن شاگرد می گوید که اجازه گرفتم و به داخل اتاق رفتم تا ببینم چه خبر است . دیدم آیت الله میلانی در بالای اتاق نشسته اند و یک بقچه که حاوی کفن است در کنار ایشان می باشد . به هرکدام از جوانان که داخل می شدند با یک حالت دلشکسته می گفتند که شما امام حسین (ع) را دوست دارید . می گفت بله . سه یا چهار بار این جمله را تکرار می کردند . اشک این جوان در می آمد . به محض اینکه اشک ایشان جاری می شد می گفت اشک خود را به کفن من بمال تا آقا امام حسین (ع) از من شفاعت کند . به ایشان گفتم که خود شما مرجع و سید هستید . اما گفتند که ما تنها یک حسین فاطمه داریم و امید داریم که ایشان دست ما را بگیرد . واقعاً امید ما به دستگیری امام حسین (ع) است .