حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد
19/10/90
از باغ می برند چراغانی ات کنند تا کاج جشنهای زمستانی ات کنند ، پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار تنها به این بهانه که بارانی ات کنند ، یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می برند که زندانی ات کنند ، ای گل گمان مکن به شب جشن می روی شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند ، یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند ، آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند.
سوال – منظور از اینکه می گویند : از خدا شکایت نکنید ، به خدا شکایت کنید چیست ؟
پاسخ – هر پیشامدی باعث می شود که انسان با خدا گفتگو بکند . حتی غمی که در غروب جمعه می آید ، این خودش پیک الهی است که ما با خدا گفتگو بکنیم . نگویید : ما گرفتار هستیم بلکه بگویید : ما گرفته یار هستیم . این مشکلات باعث می شود که ما بیشتر با خدا ارتباط داشته باشیم . پس به خدا شکایت کردن یعنی همان نجوا و درد دل با خدا کردن .
سوال – در مورد گناه و توبه ی آن توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – ما دو نوع گناهکار داریم . یکی گناهکاری که بر کار خودش اصرار دارد و یکی گناهکاری که نادم و پشیمان است . کسی که عامدا گناه می کند و پشیمان هم نیست کارش مشکل است . شیطان از کسانی است که اصرار بر گناه دارد و فقط آتش جهنم می تواند او را از بین ببرد . کسانی که از گناه خودشان پشیمان هستند و توبه می کنند قطعا مورد لطف و رحمت خدا قرار می گیرند . ترک گناه بهتر از توبه کردن است . گاهی انسان موفق به توبه کردن نمی شود . یکی از ترفندهای شیطان این است که انسان را موفق به توبه نکند . در ضمن کسی که توبه کرده است مثل کسی نیست که توبه نکرده است . حبیب بن مظاهر با حُر در کنار هم نیستند . قطعا حبیب بن مظاهر افضل است . توبه ، شفاعت و رحمت خدای متعال پشتوانه ی خیلی خوبی است ولی این نباید باعث بشود که ما خودمان را درگیر گناه بکنیم . مثلا وقتی ما بیمه هستیم ، زندگی خودمان را به آتش نمی کشیم و نمی گوییم که با بیمه آتش سوزی جبران می شود. جبران بعضی از گناهان خیلی مشکل است . کسی که در یک لحظه عصبانی می شود و اسید بصورت کسی می پاشد و طرف کور می شود یا در یک لحظه یک سیلی به طرف می زند و فرد کر می شود براحتی نمی تواند توبه کند . به فرض طرف مقابل او را ببخشد ولی فطرت و وجدان او را ملامت می کند . البته ما در روایت داریم : افرادی که واقعا توبه می کنند ، برای اینکه فطرت و و جدان آنها را نیازارد ، خدا به آنها فراموشی می دهد حتی شواهد آنها هم از بین می روند . پس ترک گناه بهتر است .
سوال – در مورد دعا و پاسخ دعا از طرف خداوند توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – داریم : پروردگار شما هم حیا دارد و هم با کرامت است . خدا می فرماید که من حیا می کنم که بنده ای دست نیازش را به طرف من بلند بکند و من او را دست خالی برگردانم . خدا هیچ دعایی را بی پاسخ نمی گذارد و در صلاح طرف چیزی به او می دهد . ما باید ناامیدی را از خودمان دور بکنیم . خدا فرموده است که درخواست کننده را رد نکنید . پس خدا هم کسی را رد نمی کند . همین که خدا به ما توفیق داده است که یا رب بگوییم خودش نشان می دهد که خدا ما را دوست دارد . پیامبر فرمود : امید و آرزو رحمت برای امت من است . اگر آرزو نباشد مادر به بچه اش شیر نمی دهد . امید به آینده است که باعث حرکت ما می شود. موتور حرکت و نشاط برای روح انسانها امید است . ما مقصدی را در نظر می گیریم و موتور وجودی ما به آن امید حرکت می کند . در کتاب محدث قمی داریم که حضرت عیسی داشتند عبور می کردند و دیدند که پیرمرد صد ساله ای با شوق و ولعی کشاورزی می کند . زهد حضرت عیسی خیلی زیاد بوده است زیرا ایشان نه مال و نه همسر و نه فرزند داشتند . البته در زمان ایشان رهبانیت مجاز بوده است . در زمان ما اجازه نداده اند که کسی راهب بشود. حضرت عیسی از کار کردن این پیرمرد تعجب کردند و دعا کردند که خدایا امید و آرزو را از دل این مرد بیرون کن . حضرت عیسی دید که این پیرمرد بیل را کنار گذاشت و به زمین افتاد . مدتی گذشت و اوبی حکرت بود . حضرت عیسی دعا کرد که خدایا امید و آرزو را به او برگردان . پیرمرد دوباره از جایش بلند شد و دوباره با شوق کار کرد . پیرمرد گفت : من با شوق کار می کردم زیرا ممکن است که تا بیست سال دیگر زنده باشم و باید خرجی زن و بچه ام را بدهم ولی ناگهان امیدم را از دست دادم و گفتم که من پایم لب گور است و برای چه این قدر کار کنم و ناامید شدم و دراز کشیدم تا عزرائیل جان من را بگیرد . پس اگر امیدی نباشد هیچ حرکتی در بشر وجود نخواهد داشت . هر کس که در دنیا کار می کند یا نسیمی از خدا و فرشتگان به او می رسد یا نسیمی از شیاطین به او می رسد . تمام کسانی که در این دنیا فعالیت می کنند یا نماینده ی خدا و اولیاء خدا هستند یا نماینده ی شیاطین هستند . بقول حاج آقا دولابی هر روز عاشورا و همه ی زمین ها کربلاست و هر شخصی یا حسینی است یا یزدی . ما هر روز در معرض آزمون و امتحان هستیم. حُر وقتی لرزید گفت که من خودم را بین بهشت و جهنم می بینم و چیزی را بر بهشت مقدم نمی کنم حتی اگر سوزانده یا قطعه قطعه بشوم . مادر کارهای روزانه مان بین بهشت و جهنم قرار می گیریم . ما باید ببینیم که بندگی شیطان را می کنیم یا بندگی خدا را. در تمام کارهای ما دو جبهه است. مراقبه یعنی ما افکار و اعمال مان را کنترل بکنیم . خدا لحظه به لحظه به ما می فهماند اگر ما خودمان را عرضه کنیم . در قرآن داریم : هر انسانی بر نفس خودت بصیرت دارد . خدا به او می فهماند که کارش درست اسیت یا نه . واِلا حجت بر او تمام نمی شود . کسی که می گوید من نمی فهمم در واقع سر خودش را گول می زند . همه ی کسانی که کار بد انجام می دهند می فهمند که دارند کار بدی انجام می دهند حتی اگر عذر بیاورند . انسان دزد و خیانتگر می فهمد که دارد خلاف می کند مگر اینکه دیوانه باشد یا فطرت او به خواب رفته باشد .
اگر ما امید را از کسی بگیریم در واقع او را از بین برده ایم . جوانان سعی بکنند که روح ناامیدی را از خودشان دور بکنند . مرحوم تویسرکانی نقل می کند که شخصی به امام صادق (ع) گفت که گاهی غم و غصه من را فرا می گیرید و گاهی احساس شادی به من دست می دهد علت چیست؟ امام فرمود : زمانی که فرح وسرور در تو بوجود می آید علامت این است که فرشته به تو نزدیک شده است (همه ی مثبت گرایی ها از طرف فرشته هاست . کسی که به شما امید خوب می دهد فرشته است . فرشته ا الهام به خیر می کنند .) زمانی که غم وغصه شما را فرا می گیرد و احساس ناامیدی می کنید یعنی شیطان به شما نزدیک شده است . در سفینة البحار داریم کسی که منفی بافی می کند و ناامیدی به همه می دهد خودش هلاک می شود . پس ما ناامیدی به مردم ندهیم ، اینکار شیطان است . حتی درامور دنیویی ما هم نباید روح ناامیدی باشد. حرص در دنیا خوب نیست ولی امید به اندازه خوب است . بیشتر افسردگی ها بخاطر ناامیدی ها است . امامان هر کلامی که می گویند اصلی در قرآن دارد. خدا می فرماید: کار شیطان وعده ی فقر و بدبختی است. و چون این وعده را می دهد ، می گوید که دست به گناه بزن. خدا انسان را دعوت به مغفرت و آمرزش و خوبی ها می کند . اصل آرزو خوب است ولی آرزوهای طولانی دنیوی خوب نیست . آرزوهای معنوی خیلی خوب است . آرزوهای دنیایی به اندازه و نیاز خوب است ولی آرزوهای طولانی خوب نیست زیرا باعث می شود که انسان آخرت و مرگ را فراموش بکند و حرص او را فرا بگیرد . بزرگی فرمودند که من همه دعاها را در یک جمله ی کوتاه دعای کمیل خلاصه می کنم : الهی من لی غیرک ( ای خدا من جز تو کسی را ندارم ). بعضی ها فکر می کنند که باید یک دعا را تا آخر خواند . دعا مثل نماز نیست که باید کامل خوانده بشود. انسان باید به اندازه ی حالی که دارد دعا بخواند. آقاسید احمدکربلایی وقتی دعای کمیل را شروع می کرده است تا ولایمکن الفرارمن حکومتک بیشتر نمی خوانده است و درهمین قسمت وصل می شده است و نمی توانسته ادامه بدهد. در دعای کمیل داریم : و حبسنی عن نفعی بعد املی ( آرزو من را حبس کرد است ) . جوانی می گفت که من همه ی امکانات را دارم ولی اصلا لذت نمی برم . وقتی حالات ایشان را بررسی کردیم فهمیدیم که ایشان می خواستند با دختر خاله شان ازدواج بکنند ولی این اتفاق نیفتاده است . او به آرزویش نرسیده است. ما نباید دنبال رزقی که برای ما نیست باشیم . این آرزو خوب نیست . یک بچه وقتی دوچرخه دارد ، از آن لذت می برد ولی وقتی به موتور دوستش نگاه می کند دیگر از دوچرخه ی خودش لذت نمی برد . خیال پردازی باعث می شود که ما از زندگی مان لذت نبریم . ما به داده های خودمان توجه نمی کنیم و به داده های دیگران توجه می کنیم . و بخاطر همین از زندگی لذت نمی بریم .پس ما به همان اندازه که خدا به ما داده است قانع باشیم واز آن لذت ببریم .
سوال – سوره غافر آیات 26 تا 33 را توضیح بفرمایید.
پاسخ – حضرت امیرالمومنین فرمود : تاثیر صلوات بر محمد وآل محمد بر گناهان از تاثیر آب بر آتش قوی تر است . آب که مظهر رحمت خدا است بر آتش که مظهر غضب خداست غالب است .
یکی از نام های سوره ی غافر سوره ی مومن است. داستان یک مومن در این سوره بیان شده است .آیه 28 می فرماید : وقتی حضرت موسی معجزه نشان دادند و ساحران مغلوب شدند، فرعون دستور داد که موسی را بکشید .یکی از اقوام فرعون به موسی ایمان آورده بود و ایمانش هم بسیار بالا بود ولی ایمانش را پنهان می کرد ،به فرعونیان گفت که اگر موسی دروغ بگوید ، دروغش افشا می شود و به خودش برمی گردد و اگر راست بگوید ممکن است که شما دچارعذاب بشوید. فرعونیان حرف او را پسندیدند . او از جان موسی دفاع کرد. صادقین عالم سه نفر بودند : یکی حبیب نجار که برای پشتیبانی از حضرت عیسی به انطاکیه رفت و مردم را هدایت کرد ، یکی مومن آل فرعون که جان موسی را حفظ کرد و یکی علی که جان پیامبر را نجات داد.
سوال – من دختری پانزده ساله هستم و قبل از رسیدن به سن تکلیف ، به هر جا که می رفتم یک چیزی با خودم به خانه می آوردم و نمی دانستم که این کار من دزدی است .اکنون که من بزرگ شده ام می خواهم کارهایم را جبران کنم . راهنمایی بفرمایید .
پاسخ – افرادی هستند که تا سن پیری هم به جبرانگذشته ی خودشان توجهی نمی کنند ولی این خانم با سن پایین به فکر جبران گذشته ی خودش افتاده است .
افرادی که مدیون مالی به فردی هستند ، اگر آن فرد مشخص است و مقدار مال هم مشخص است یا باید آنرا پرداخت بکنند یا حلالیت بطلبند . اگر مستقیما نمی توانند این کار را بکنند و مفسده ای به دنبال دارد ،می توانند مال را غیر مستقیم به آنها بدهند یا به ورثه ی آنها بدهند . این کار سختی نیست . روایت داریم : شهیدی به خواب پیامبر آمد و گفت که من را بخاطر سه درهمی که به یهودی بدهکار بوده ام در اینجا حبس کرده اند . پیامبر دین او را ادا کرد . حق الناس را حتی به مبلغ کم جدی بگیریم . ممکن است که کسی در جوانی مال فردی را خورده باشد ولی حال آن فرد را نمی شناسد ، در اینجا ما باید رد مظالم بدهیم . ما باید صدقاتی را به نیت صاحبان حق به فقرا پرداخت بکنیم تا به حساب آن فرد نوشته بشود. البته رد مظالم باید به اجازه ی مراجع تقلید باشد. ما می توانیم رد مظالم را به مراجع بدهیم که آنها به نیت صاحب حق به فقرا بپردازند . کسانی که کاسب هستند و داد وستد دارند خوب است که در سال مقداری رد مظالم بدهند . اگر انسان تمکن مالی ندارد باید کارهای خیر انجام بدهد .مثلا کارهایی مثل نماز و روزه به نیت صاحبان مال انجام بدهد . مثل کسی که ورشکست شده است و مالی ندارد که بدهد . مرحوم کافی می فرماید که من منبر رفته بودم و در مورد توبه و ترک گناه می گفتم . در آخر جلسه فردی ناله می زد که به من کمک کن . کار من دزدی بوده است . من زرنگ بودم و چیزهای حسابی می دزدیدم . من می خواهم واقعا توبه کنم . او گفت که من می دانم از چه کسانی دزدی کرده ام . او همراه به آقای کافی پیش آنها رفت و اکثر آنها راضی شدند . حتی عده ای از آنها سرمایه ای هم به او دادند زیرا از کار او خوششان آمده بود. در آخر آن فرد دزد به آقای کافی گفت که من چراغ های ماشین شما را هم دزدیده ام ، پس من را حلال کن . او فرد متدینی شد و تمام گذشته ی خودش را هم پاک کرد . پس راه باز است .
خدایا به حق محمد و آل محمد همه ی ما را جزو شیعیان واقعی اهل بیت قرار بده و ما را به توبه ی نصوح موفق بدارد و بهترین برکات مادی و معنوی را بر مملکت ما نازل بفرما.