حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد
90/12/22
هوای پنجره را باز کن بهار بیاید بیا که پرده کمی با دلم کنار بیاید ، چهار فصل زمین گیج سایه های ملخ هاست زمانه را بتکان دسته دسته سار بیاید ، به یاد گوشه ی چشم تو گوشه گوشه خرابیم که بوی مستی از آن نرگس خمار بیاید ، نشسته ایم و به تکرار می کشیم آه اگر سوار بیاید اگر سوار نیاید ، تو هر زمان دلت آمد سوار جاده شو اما بلند شو بنشین یک نفس غبار بیاید.
سوال – اگر ما موانع دعا را برطرف کردیم ولی باز دعای ما مستجاب نشد ، تکلیف ما چیست ؟
پاسخ – دعا دستور و امر خداست و ما نباید دعا کردن را ترک کنیم زیرا برای ترک دعا وعده ی جهنم داده شده است . در قرآن داریم : افرادی که ترک دعا می کنند تکبر می ورزند و بزودی با خفت و خواری وارد جهنم می شوند . در ذیل این دعا ما روایاتی داریم که دعا افضل عبادات است یعنی خواستن و صدا زدن بالاترین عبادتهاست . امیر المومنین فرمودند : محبوبترین اعمال نزد خدا دعا و نیایش است. امام باقر(ع) و امام صادق (ع) فرموده اند که دعا از قرائت قرآن بالاتر است . با اینکه ما روایاتی داریم که قرائت قرآن کار مهمی است . و در روایات داریم که خواندن قرآن را ترک نکنید . دعا دستور قرآن است و عمل کردن به قرآن بالاتر از خواندن قرآن است . شکستی که در دعا است باعث قرب انسان می شود و خدا این حالت را دوست دارد . ما نباید هیچ گاه از دعا کردن خسته و ناامید بشویم . زیرا ما فقط همین خدا را داریم و خانه ی ائمه هم همان خانه ی خداست . در روایات داریم :هر کس که فضل خدا را نخواهد ، گرفتار می شود. شیخ محمد بهادری یکی از عرفای بزرگ تعبیری دارد که گدایی را از دست نده که محتاج می شوی یعنی گدایی در خانه ی خدا را از دست ندهید و الا محتاج به خلق خدا می شوید . اگر ما جلوی خلق خدا دست دراز کنیم ممکن است که حاجت ما را ندهند و اگر هم بدهند منت بگذارند . خدا غنی است و می تواند نیازهای ما را برطرف بکند . در روایات داریم : خداوند درخواست کننده ی مُصِر را دوست دارد . یعنی خدا افراد سمج را دوست دارد . خوب است انسان به درخانه ی خدا اصرار بکند ولی نباید به در خانه ی خلق خدا اصرار بکند . ما روایت داریم که خدا دعا کننده ی سمج را دوست دارد . یکی از بزرگان می گفتند که یک شب داشتم به مسجد می رفتم ، دیدم فردی چوب بلندی بدست دارد و به در مسجد می کوبد و این کار را تکرار می کند . از او سوال شد که چرا را این کار را می کند ؟ آن فرد گفت که من باید تکلیف خودم را با خدا یکسره کنم و حاجتم را از او بگیرم . مدتی است که دختر من عقد بسته است و هر کاری می کنم جهیزیه او جور نمی شود . هر چه من با ملایمت با خدا راز و نیاز می کنم خدا جوابم را نمی دهد . خانمم مرا تهدید کرده است که اگر تا هفته ی دیگر جهیزیه را جور نکنم ، مرا به خانه راه نمی دهد . اگر انسان برای نیازهای واقعی خودش به خدا اصرار کند یا خدا حاجت را می دهد یا بهتر از حاجت را به او می دهد . این بزرگ با کمک چند تن از خیرین جهیزیه این دختر را جور کرد . پس انسان با فطرت پاک و از روی صدق می تواند به در خانه ی خدا اصرا کند و محکم در بزند تا حاجتش را بگیرد . در مسائل دنیویی شما از خدا به شرط صلاح حاجت بخواهید .
سوال – من و همسرم یک سال و نیم است که برای فرزنددار شدن اقدام کرده ایم اما با درمان های مختلف هنوز به نتیجه نرسیده ایم . در طول درمان ، من دعاها و نذرهای مختلفی کرده ام . من سعی کردم که سخنان کارشناس شما را گوش بدهم و تسلیم خدا باشم . من دیگر دعا نمی کنم که خدایا به من فرزند بده . بلکه می گویم که اگر صلاح من است به من فرزند بده . آیا دعا کردن با تسلیم خدا بودن ، منافات دارد ؟ آیا برای بچه دار شدن باید بدنبال درمان باشم یا همه کارها را به خدا بسپارم ؟ چطور می شود به مقام تسلیم رسید ؟
پاسخ – امیرالمومنین می فرماید : خدا به حضرت داوود می فرماید که من یک خواسته و شما هم یک خواسته ای دارید . خواسته ی من انجام می پذیرد ولی خواسته ی شما ممکن است که به انجام برسد یا نرسد . اگر شما حقیقتا تسلیم خدا بشوید ، خواسته ی شما را خواهم داد . اما اگر تسلیم خواسته ی من نشوید ،شما را گرفتار می کنم و خواسته ی خودم را به اجابت می رسانم . این وعده ی حتمی خداست که اگر تسلیم و راضی به رضای خدا باشیم خواسته ی ما را مستجاب می کند . اگر معرفت انسان به خدا بیشتر بشود تسلیم خدا می شود. خدا حتی به انبیاء هم اجابت بی قید و شرط عطا نکرده است . امام سجاد (ع) در طول کتاب صحیفه ی سجادیه از خدا سلامت می خواستند ولی خدا به امام عافیت عطا نکرد . این روایت نباید ما را از دعا کردن ناامید بکند . دعا و درمان اسباب وسیله است و شما باید دنبال درمان باشید و ناامید هم نشوید زیرا حضرت زکریا در پیری فرزنددار شد . خدا مسبب الاسباب است . پس ما نباید ناامید بشویم و باید دعا کردن را جدی بگیریم . در مسائل مادی وقتی که ما دعا می کنیم باید بگوییم هر چه به صلاح خداست. گاهی ما چیزی از خدا می خواهیم که هلاکت ما در آن است . زبیر پسرعمه ی پیامبر بود و امیرالمومنین در مورد او فرمود : زبیر از ما اهل بیت است . او یکی از نزدیکان پنج تن بود و در تشییع جنازه ی حضرت زهرا شرکت داشت. وقتی عبدالله پسر زبیر بزر شد باعث شد بین او و امیرالمومنین جدایی بیفتد . و در جنگ جمل هجده هزار نفر کشته شدند. از این پسر تعبیر به پسر شوم شده است . پس چیزی که به صلاح ما نیست ، نباید روی آن اصرار کرد . حضرت موسی به فرد فلجی رسید و او به حضرت گفت که دعا کن تا خدا من را شفا بدهد . حضرت گفت که صبر کن ، خدا جبران می کند ولی او اصرار کرد ( البته اگر به شرط تسلیم باشد اشکالی ندارد ) .خدا می فرماید : بنده ای که به خاطر دنیا زیاد در خانه ی من را می زند بترسد از روزی که در دنیا را به روی او باز کنم و او به طرف آتش برود . حضرت موسی دعا کرد و این فرد شفا پیدا کرد . مدتی بعد حضرت موسی از جایی رد می شد و شنید که گفتند : فردی آدم کشته است و می خواهند او را قصاص کنند . حضرت جلو آمد و دید آن فرد اعدامی همان فرد فلج است . این فرد ظرفیت پا داشتن را نداشت و خدا با ابتلاء ، نفس چموش او را مهار کرده بود. نفس های ما با فشار و ابتلائاتی که می بیند به زمین می خورد تا طغیان و یاغی گری نکند. مرحوم آیت الله بهادری می فرمود : نفس من خیلی قوی بود و من از جوانی بیمار بودم . این صلاح و حکم خدا بوده است . بلای دوست تطهیر شماست . علم خدا بالای تدبیر شماست . در این ابتلائات لطف و نعمت خدا وجود دارد . امام عسگری (ع) می فرماید : هر ابتلائی که تلخ است ، خدا در آن بلا نعمتی را گذاشته است که بر آن بلا ، احاطه دارد .
سوال – آیا ما باید در مسائل معنوی اصرار بکنیم ؟
پاسخ – هر چه ما در مسائل معنوی اصرار بکنیم اشکالی ندارد . خدا می فرماید شما من را بخوانید من شما را جواب می دهم . دعای ما مثل پیامک و تلفن زدن است . شما بدانید که هیچ دعایی بی پاسخ نمی ماند . در حدیث قدسی دارمی : پروردگار شما کریم است و از اینکه شما پیش او دست دراز کنید و خدا آنرا خالی برگرداند ، حیا می کند . حتی تلفن و پیامک گناهکاران هم به خدا می رسد . خدا جواب ابلیس و فرعون را هم داد . ممکن است که خدا حاجت شما را بدهید یا حاجتی بهتر از آنچه شما طلب کرده بودید به شما بدهد. مثلا بچه ای از مادرش چاقو می خواهد ولی مادر به اول می دهد .این گل با چاقویی که بچه می خواسته است قابل مقایسه نیست . بعضی مواقع خواسته ای ما به ضرر ماست . بدانیم که اگر خواسته ی ما اجابت نشد ، این خواسته در راه خدا بایگانی می شود. یک موقع ممکن است که در استجابت دعای ما تاخیر بیفتد که گاهی این تاخیر حکیمانه است . گاهی سپر بچه ای می خواهد ازدواج کند . الان به صلاح او نیست که این کار را انجام بدهد . فردی می گفت : من به امام هشتم (ع) گفتم که عقل را از من بگیر وعشق را به من بده، امام عقل را از من گرفت و عشق را هم به من نداد. انسان عاقل چنین درخواستی نمی کند . پس یک تاخیر حکیمانه است . یک تاخیری عاشقانه است . گاهی خدا می گوید که جواب این بنده را ندهید زیرا من صدای او را دوست دارم . گاهی خدا ما را معطل می کند تا صدای ما را بیشتر بشنود. گاهی خدا می فرماید که من صدای این بنده را دوست ندارم ، زودتر حاجت او را بدهید تا دیگر صدای او را نشوم . خدا نجوای ما را دوست دارد . ما باید کار را به دست خدا بسپاریم . پس ما هیچ گاه از دعا کردن نامید نشویم و بدانیم که پاسخ این دعاها داده می شود. پس گاهی در اجابت تاخیر می افتد و گاهی ثواب آن دعا را به ما می دهند . در روایت داریم :کسانی که زیاد دعا می کردند می گویند : ای کاش هیچ کدام از دعاهای ما در دنیا پاسخ داده نمی شد و همه ی پاسخ خدا در قیامت داده می شد .
سوال – سوره الرحمن آیات 41 تا 67 را توضیح بفرمایید .
پاسخ – در اصول کافی از پیامبر روایت داریم : صدای خودتان را به صلوات بلند کنید زیرا نفاق را از بین می برد و دلها را جلا می دهد .
سوره ی الرحمن عروس قرآن و سوره ی یاسین قلب است . برکات سوره ی الرحمن ، یاسین و واقعه خیلی زیاد است و سعی کنید که آنها را زیاد تلاوت کنید. آیا شصت می فرماید : آیا جزای احسان ، جز احسان است ؟ ما در مقابل این همه نعمت هایی که خدا به ما داده است باید تسلیم خدا باشیم . دیگر اینکه بندگانی که به ما نیکی کرده اند ،ما هم به آنها نیکی کنیم .
سه تا کار است که حتی اگر غیر مسلمان هم انجام بدهد اثر وضعی دارد. یکی محبت اهل بیت و توسل است ، دیگری احسان است ، اگر غیر مومن خیریه بسازد و به بندگان خدا احسان بکند اثر وضعی دارد . یعنی یا خدا به او تخفیف عذاب می دهد یا به او ثواب می دهد . دیگری دعا هم اثر وضعی دارد و برکات زیادی دارد .
خدا را به محمد و آل محمد قسم می دهیم که همه ی ما را از گناهان و بدی ها پاک کند .