راه کارهایی در مورد خوش اخلاقی بفرمایید.
پاسخ – یکی از راه های رسیدن به خوش اخلاقی این است که در یاس و ناامیدی بسته بشود. یعنی نگوییم که مزاج ما تند است یا ما درست نمی شویم. باید اینها را از ذهن مان پاک کنیم. قطعا صبر و مقاومت در این راه نتیجه می دهد. آیت الله سبحانی کتابی در مورد شرح حال دانشمندان جهان نوشته است. جمع بندی ایشان این بود که اکثر دانشمندان دنیا استعداد و ضریب هوشی بالایی نداشته اند، آنها صبر ،استقامت و پشتکار فوق العاده ای داشته اند. پیامبر فرمود: کسی که پشتکار داشته باشد به مقصد می رسد. حضرت امیر می فرماید: کسی که استقامت دارد، روزی قله ی پیروزی را فتح خواهد کرد. زلیخاعاشق یوسف شد و ... پیر و زمینگیر شد ولی بالاخره به وصال یوسف رسید. البته او با خدای یوسف آشنا شد و زیبایی یوسف دیگر برای او مهم نبود. گاهی بچه ها بهانه می گیرد که به مدرسه نروند، پدرو مادرها به هر حیله ای متوسل می شوند یا قربان صدقه ی بچه می روند یا وعده و وعید می دهند یا تهدید می کنند که بچه بی سواد بار نیاید. همان طورکه ما برای مسائل مادی جدیت به خرج می دهیم ،برای مسائل معنوی هم جدیت به خرج بدهیم. اگر بچه ی ما غذا نخورد ،ما سعی می کنیم که به زور به او غذا می دهیم. پس ما برای حجاب ،نماز و امور معنوی فرزندان مان هم وقت بگذاریم. پیامبر فرمود: وای به حال اولادهای آخر الزمان، از دست پدرهایشان. سوال کردند: منظور شما پدرهای کافر هستند؟ پیامبر فرمود :خیر ،منظورم پدرهای مومن است .زیرا پدرو مادرها فقط به فکر ظاهر فرزندشان هستند و به امور دین و معنوی فرزندان دقت نمی کنند. اگر دکتر به کسی بگوید که قند شما خیلی بالا است و برای قلب و چشم شما ضرردارد ، فوری قند را کنار می گذارد و دارو مصرف می کند. بداخلاقی از هزار سرطان و قند بدتر است. ممکن است که کسی بیماری قند بگیرد و فوت کند یعنی انسان خوبی باشد و به بهشت برود. بداخلاقی باعث می شود که توبه های مان قبول نشود ،ثواب های مان بالا نرود و آخرت را از دست بدهیم .حتی در این دنیا هم آرامش نخواهیم داشت و کسی که بداخلاق است خودش را در عذاب می گذارد. بداخلاقی هم خود آزاری و هم دیگر آزاری است.
در مورد پشتکار، آیات و روایات زیادی داریم .بزرگانی بوده اند که در جوانی تند بوده اند ولی روی خودشان کار کرده اند و خوش اخلاق شده اند. مرحوم محدث قمی نویسنده ی مفاتیح در حالات یکی از علمای بزرگ می نویسد که از او می پرسند که استاد تو چه کسی بوده است که موفق شده ای؟ ایشان می گوید که استاد من سوسگ بوده است.( هارون از امام هفتم درخواست کرد که یک موعظه ی کوتاه به او بگویند. امام فرمود: هر چیزی را که با تفکر و اندیشه نگاه کنی، موعظه ای در آن وجود دارد. تمام بی ادب های دنیا به ما درس ادب می دهند. وقتی ما ماشینی را می بینیم که به ته دره رفته است، باید از آن درس بگیریم. تمام بداخلاق های دنیا می توانند معلم ما باشند. همیشه خوب ها معلم ما نیستند بلکه بدها هم می توانند معلم ما باشند. بعضی ها می گویند که چرا خدا شیطان یا یزید را خلق کرده است ؟ اینها برای تلنگر زدن به ما می باشد. برای اینکه ما بتوانیم راه صحیح را انتخاب کنیم و بتوانیم رشد کنیم.)از او سوال می کنند که چطور سوسگ معلم تو بوده است ؟ گفت: من در شب داشتم مطالعه می کردم و دیدم که سوسگی پایه ی چراغ نفتی را گرفته و دارد به سمت بالا می رود. ولی می افتاد، دوباره به سمت بالا می رود ولی دوباره می افتاد و ... من حواسم به طرف سوسگ رفت.( هُدهُد پرنده به سلیمان گفت که من چیزی را کشف کردم که تو نمی دانی. من مملکت سبا را کشف کرده ام. مورچه با سلیمان صحبت کرد و او را نصیحت کرد که ملک تو روی باد است. اگر ما گوش شنوا داشته باشیم جهان سرتاسر فطرت وعبرت است ،چرا بهره ی ما همه غفلت است؟)من هفت صدبار شمردم که او بالا رفت ولی افتاد. من به دستشویی رفتم و برگشتم ودیدم که سوسگ از چراغ بالا رفته است. من به خودم گفتم که من از سوسگ کمتر نیستم .چرا در درس و کارتنبلی می کنم؟ کسانی که با خودشان مبارزه می کنند قطعا موفق خواهند شد. آیه 34 سوره ی فصلت می فرماید: هیچ وقت بدی با خوبی مساوی نیست، بهترین رفتار را انجام دهید. خوبی را با بدی جواب ندهید. هیچ وقت روی آتش بنزین نریزید زیرا این خواست شیطان است. اگر انسان می تواند با نرمی و از راه قانونی حقش را بگیرد، بهتر است . پیامکی داریم :هر وقت خیلی عصبانی و خشمگین شدید، ده ثانیه صبر کنید و یک لیوان آب بنوشید. در هر کاری صبر خوب است .مرحوم دولابی می فرمود که اگر کسی می خواهد گناه بکند باز هم فکر کند. انسان فکر کند که آیا اگر یک شب خوشگذرانی بکند و هفتاد سال بسوزد، ارزش دارد ؟گاهی انسان توبه می کند ولی درونش آرام نیست و خودش ،خودش را نمی بخشد. حضرت علی (ع) می فرماید: چه بسا خوشگذرانی لحظه ی که اندوه طولانی در پی دارد. کسانی که می خواهند قتل انجام بدهند اگر لحظه ای تامل کنند می بینند که این کار ارزش ندارد. اگر کسی حرف بدی به شما بزند واقعیت عوض نمی شود. شما نباید مثل او بدی کنید.
در روایات داریم که بعضی مواقع ما مظلوم واقع می شویم و در گرفتن حق، زیاده روی می کنیم و داستان برعکس می شود و جای ظالم و مظلوم عوض می شود. مثلا شما یک متلک به من می گویید و من به شما ده تا جواب می دهم. در واقع من نُه تا جواب به شما بدهکار می شوم. گاهی ما پولی گم می کنیم و در ذهن مان به چندین نفر تهمت دزدی می زنیم. گناه تهمتی که شما می زنید بیشتر است یا گناه پولی که گم شده است؟ سوء ظن جزو گناهان کبیره است. در احقاق حق باید دقت کنیم، اگر می توانیم کوتاه بیاییم و عفو کنیم و اِلا بهترین برخوردها را بکنیم. خدا می فرماید: اگر شما از طریق خوبی مقابله کنید ،دشمن شما ،دوست صمیمی شما می شود.
مرحوم آیت الله مجتهدی در کتاب آداب طلاب و آفات طلاب دارند: فردی می گفت که برای زیارت به دمشق رفته بودم و دیدم که یکی از علمای اهل سنت فوت کرده است ،من هم به تشییع جنازه رفتم. آیت الله سیدمحسن امین(اهل لبنان بوده است و در سوریه ساکن شدند) را دیدم. به ایشان گفتند که شما نماز میت را بخوانید. خیلی از علمای اهل سنت دست آقا را می بوسیدند و احترام می گذاشتند. ایشان نماز خواندند و اهل سنت هم پشت سر آنها نماز خواندند. من نزد آقا رفتم و گفتم که من خیلی تعجب کردم که اینها این قدر مُرید شما هستند. ایشان فرمود: ده سال پیش که به سوریه آمدم. آنها به من بی احترامی و بی اعتنایی می کردند زیرا فکر می کردند که من می خواهم به مذهب آنها بی احترامی کنم یا می خواهم مشکلی برای آنها فراهم کنم ولی من از رفتار پیامبر پیروی کردم. دشمنان بر سر پیامبر خاکستر می ریختند. اخلاق پیامبر دنیا را عوض کرد. ازهمسر پیامبر پرسیدند که اخلاق پیامبر چگونه بود؟ ایشان گفت: خلق او قرآنی بود یعنی اخلاق پیامبر مصداق آیات قرآن بوده است. ما باید خودمان را کنار اهل بیت بگذاریم .ما هر مصیبت و گرفتاری داشته باشیم باید به یاد مصائب حضرت زینب بیفتیم. ایشان چندین داغ دیدند ولی استقامت زیادی کردند. مردم شام وکوفه زخم زبان های زیادی به حضرت زدند. فردی به امام صادق (ع) گفت که چرا خانواده ی شما گرفتار هر مصیبتی شده است ؟امام فرمود :ما این گرفتاری ها را تحمل کردیم که رنج ها بر شیعیان ما آسان و روان باشد. وقتی به اولیاء ما این همه جسارت کرده اند، اگر به ما حرف درشتی بزنند اشکالی ندارد و نباید به ما بَربخورد، زیرا واقعیت عوض نمی شود. ما باید دید و برداشت مان را عوض کنیم. و همه چیز را زیبا ببینیم . مرحوم امین می گفتند که من بدی های آنها را با خوبی جواب دادم. به عیادت بیماران آنها می رفتم و در تشییع جنازه ی آنها شرکت می کردم و ... تا اینکه آنها الان دست مرا می بوسند.
سوال – صفحه 200 قرآن مجید را توضیح بفرمایید.
پاسخ – در روز قیامت همه ی اعمال انسانها با میزان سنجیده می شوند. روایت داریم :یکی از کارهایی که میزان را در قیامت سنگین می کند صلوات برمحمد و آل محمد است. پیامبر می فرماید: اگر کسی نامه ی اعمالش سبک باشد من ثواب صلوات ها را در نامه ی اعمالش می گذارد تا سنگین شود و به بهشت برود.
این صفحه در مورد کسانی است که به جهاد نرفتند و می خواستند مانعی برای رفتن دیگران به جبهه و جهاد بشوند. خدا می فرماید :کسانی که متخلف از جهاد شدند و دیگران را هم از این کار باز داشتند ،باید کم بخندند و زیاد گریه کنند .ما باید آنچه در توان داریم در راه خدا فدا کنیم.
ما هنوز استعدادها و توانمندی هایی که در وجودمان هست به ظهور نرسانده ایم . مثلا ما می توانیم یک کیلومتر بدویم ولی اگر گرگی پشت سر ما باشد یا دشمنی ما را تعقیب کند، می توانیم چندین کیلومتر بدویم. اگر ما احساس خطر کنیم توانمندی مان بروز پیدا می کند. اگر به ما بگویند که بالای این قله گنجی وجود دارد، هرجوری شده خودمان را به بالای قله می رسانیم. اگر شما بدانید که گنج بزرگی در خوش اخلاقی ،تغافل و سکوت خوابیده است حتما بدنبال آن می روید و آنها را بدست می آورید.
گاهی خانم ها یا آقایان به همسران شان زور می گویند و آنها را چک می کنند. ما باید بدانیم که حق تجسس نداریم. ما بدون اجازه ی همسر یا فرزند حق نداریم نوشته ها آنها را بخوانیم یا وارد حریم خصوصی آنها بشویم مگر اینکه شما بدانید که آنها قلباً راضی هستند و مشکلی ندارند. در کافی داریم که فردی از امام صادق(ع) سوال کرد: بعضی مواقع خانمها غیرتمندی می کنند و آقا را ناراحت می کنند، ما چکار کنیم؟ امام فرمود: این بخاطر دوستی است. زیرا همسر شما دوست دارد که شما پاک بمانید. ولی وسواس و تجسس بیجا ممنوع است.
در قم حاج حسین مولوی مداح اهل بیت بودند. یکی از نزدیکان ایشان می گفتند که من برای مداحی به اصفهان آمده بودم. وقتی از مجلس خارج می شدیم و می خواستیم از خیابان رد بشویم ،به آن طرف خیابان نگاه نکردیم و ناگهان ماشینی روی ترمز زد و لاستیک هایش به زمین کشیده شد .راننده از شیشه گفت که مگر تو فلان حیوان هستی ؟ ایشان گفت :بله. زیرا حق با راننده بود. بعد راننده گفت که من نوکر شما هستم. با یک کلمه ،راننده ارادتمند ایشان شد.
روایت داریم :کسی که پشت سر برادر مومنش دعا کند ،چندین برابر دعا ،در حق خودش مستجاب می شود.
امیدوارم در ماه صفر، حداکثر بهره را داشته باشیم .