در مورد مسیر خوش اخلاقی توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – ابلیس بخاطر تکبر، خودش را نشکست و از درگاه خداوند طرد شد. اگر او خودش را می شکست از درگاه خداوند طرد نمی شد. ریشه ی تمام بداخلاقی ها به غضب و عصبانیت برمی گردد که ریشه ی آن هم خودخواهی و تکبر است.
در حدیث قدسی داریم که خدا به حضرت داود فرمود :افراد متواضع و فروتن از همه به خدا نزدیکتر هستند. در مقابل آن دورترین افراد به خدا متکبران هستند. بعضی ها هستند که هفتاد سال است که منیت خودشان را بزرگ می کنند .استادی می فرمودند که بعضی ها هفتاد سال عبادت می کنند ولی خدا را عبادت نمی کنند و منیت خودشان را بزرگ کرده اند و بخاطر همین خیلی زود به آنها برمی خورد و انتقاد پذیر نیستند. بعضی ها از وقتی خودشان را شناختند خودیت خودشان را شکستند و خدا نزدیک شدند. انسان باید بت هایش را بشکند و کنار بگذارد.
آقا سید احمد کربلایی، استاد مرحوم قاضی داریم که ایشان در قنوت نماز شب خودش تضرع می کرده و این شعر را که بصورت دعا است می خوانده :زآن پیشتر که عالم فانی شود خراب، ما را زجام باده ی گلگون خراب کن. موقع مردن همه ی انسانها خدا را ملاقات می کنند زیرا خودیت آنها از بین می رود ولی این دیدن به درد آن فرد نمی خورد حتی فرعون و نمرود هم لحظه ی مردن، خدا را می بینند. ایمان آوردن هنگام مرگ فایده ای ندارد. اگر ما الان خودیت را کنار بگذاریم و خدا را قبول کنیم برای ما بهتر است.
هیچ چیز مثل باورهای دینی انسان را نمی شکند. وقتی ما زیبایی و جمال خدا را می بینیم از خودمان بیرون می آییم. یک مادر خیلی خودش را دوست دارد ولی چون بچه اش را خیلی دوست دارد خودش را کنار می گذارد و فقط بچه اش را می بیند بخاطر همین سخت ترین کارها را برای بچه اش انجام می دهد. این محبت مادر، منیت مادر را از بین می برد. محمود غزنوی که هزارش غلام بود، عشقش عنان گرفت و غلام غلام شد. محمود غزنوی عاشق غلامی شد و بعضی مواقع لباس پادشاهی را تن غلام می کرد و مقابل او می نشست و اظهار ادب می کرد. عشق و محبت او را از سلطنت پایین کشید و منیت او را شکست. عشق و محبت منیت های ما را از بین می برد.
در مورد تکبر و غرور آیات و روایات زیادی داریم .در قرآن داریم :جهنم بد جایی است برای متکبرها و بهشت جایی برای متواضع هاست. امام صادق(ع) می فرماید: وارد بهشت نمی شوند افرادی که کمی تکبر و غرور دارند. روایت داریم افرادی که مغرور هستند در روز قیامت مورچه می شوند تا زیر دست و پا لِه بشوند و بشکنند. اگر هم شکسته نشوند به جهنم می روند. ذره ای از تکبر مانع ورود به بهشت است .بهشت جای یگانگی، انس و محبت است و در آنجا ذره ای از غرور وجود ندارد. اگر در بهشت غرور باشد در آنجا هم اختلاف پیش می آید و دعوا می شود. اگر ما بخواهیم در این دنیا بهشتی زندگی کنیم ، باید من و تو را کناربگذاریم تا با آرامش زندگی کنیم.
در ماه رمضان در منبر، در مورد اخلاق صحبت کردم. آقایی گفت که من سی سال است که با خانمم زندگی می کنم و همیشه با هم دعوا داشتیم. بحث شما مرا شکست و به همسرم گفتم که از این به بعد هرچه که شما می گویید، من آنرا انجام می دهیم. خانم هم به من گفت که من هم کنیز شما هستم و بعد از سی سال دعواهای ما تمام شد یعنی ما منیت را کنار گذاشتیم و زندگی مان شیرین شده است.
تمام مشاجرات به مَن های ما برمی گردد. اگر تمام پیامبران و امامان ما باهم جمع بشوند با هم جنگ نخواهند داشت البته پیامبران با هم تفاوت دارند ولی مَن ندارند.
سوال – چطور می توان این من ها را شکست و از بین برد ؟
پاسخ - اگر لطف خدا به ما کمک کند، در یک لحظه مَن شکسته می شود ولی می توان آنرا کم کم از بین برد. مثل تبری که به چوب زده می شود تا شکسته بشود. بزرگی می فرمود که من دنیال سیر و سلوک بودم و به حضرت علی(ع) متوسل شدم. حضرت را در خواب دیدم و ایشان به من فرمودند که من باید تو را ذبح کنم تا تو درست بشوی. بعد از این خواب، یکسری امتحاناتی پیش آمد و نفس مرا در هم شکست.
ابتلاء و امتحانات نفس ما را می شکند. ما باید فرمان خدا را اطاعت کنیم تا من خودمان را بشکنیم. ما باید به آیات و روایات توجه کنیم. و بدانیم که اگر خودمان را نشکنیم درآینده گیر خواهیم بود. انسان بداخلاق اول خودش را عذاب می دهد ولی انسان خوش اخلاق آرام است. و برخورد ناشایست ندارد و به دیگران هم آرامش می دهند. روایت داریم که بهترین رفیق ،خوش اخلاقی است.
قبل از آیه 83 سوره قصص ، داستان قارون آمده است: قارون پسر عموی حضرت موسی و خواهر موسی نامزد قارون بود. او فرد مومنی بود و با حضرت موسی بود ولی بعد مال و ثروت زیادی بدست آورد و مغرور شد .ظرفیت او کم بود. او گفت که من خودم مال بدست آورده ام و به حضرت موسی زکات نداد. قارون هم به زن بدکاره ای پول داد تا به حضرت موسی تهمت بزند و بگوید که با من رابطه ی نامشروع داشته است. و در مقابل موسی ایستاد.(انسانهایی که ظرفیت ندارند وقتی به مال و ثروت می رسد طغیان می کند و خودشان را بی نیاز می دانند) حضرت موسی ناراحت شد. خدا فرمود که اختیار زمین در دست توست .موسی فرمان داد که زمین قارون و اموالش را فرو ببرد. انسان نباید ناامید باشد و باید به سوی خدا توبه کند ولی قارون این کار را نکرد و به موسی التماس کرد و گفت که من اشتباه کردم ولی حضرت موسی گفت: ای پسر لابی ،حرف نزن.( موسی و قارون از فرزندان لابی بودند) وقتی قارون تا سینه به خاک فرو رفت،باز به موسی التماس کرد ولی فایده ای نداشت تا اینکه او به زمین فرورفت .
شب هنگام وقتی موسی می خواست با خدا صحبت کند ،خدا فرمود :ای پسر لابی، امشب با من صبحت نکن. چرا جواب بنده ی مرا ندادی ؟اگر قارون مرا این قدر صدا زده بود حتما جوب او را می دادم. زیرا خدا خیلی مهربان است. مهربانی خدا خیلی بیشتر از پیامبران است. در پایان داستان قارون خدا می فرماید :بهشتی که ما خلق کرده ایم مخصوص کسانی است که در روی زمین غرور و اراده ی فساد نداشته باشند. پس ما حتی نباید اراده ی علو و برتری در دل مان داشته باشیم .
امام صادق(ع) در هنگام تلاوت سوره قصص آیه 88 گریه می کردند و می فرمودند :با این آیه ریشه ی همه ی آمال ،آرزوها و غرورهای دنیا زده می شود. انسان تا غرورش را نشکند او را به بهشت نمی برند. یعنی این آیه شامل حال کسی می شود که حتی بخواهد با یک بند کفش به دیگری برتری پیدا کند. پس ما نباید با ماشین و لباس زیبا به کسی فخر بفروشیم. ما می توانیم لباس زیبا بپوشیم و ماشین زیبا داشته باشیم ولی نباید قصد تفاخر داشته باشیم. اگر کسی مدرک می گیرد که به دیگران پز بدهد این فرد زمین می خورد. حتی در مسائل عبادی هم نباید پُز داد .
حضرت امیر می فرماید: بدترین انسانها کسی است که خودش را از همه بهتر می داند. پس اگر کسی اراده ی برتری جویی داشته باشد در بهشتی به روی او بسته است. گاهی عده ای برای صله ی رحم می روند ولی چون برای فخر فروشی می روند این از قطع رحم بدتر است .قارون هم به دیگران تفاخر می کرد. گاهی عده ای خودشان را به تواضع می زنند که خدا از نیت آنها خبر دارد. بیشتر کارهای دنیا بخاطر تفاخر است. اکثرا می خواهند زندگی شان را به رخ همدیگر بکشند که این کار قارونی است.
سوال – صفحه 235 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ- در هنگام جان دادن انسان همه چیز را فراموش می کند مگر چیزی که انسان با آن مانوس بوده است.
پیامبر فرمود :کسی که با گفتن کلمه ی لاالله الا الله از دنیا برود اهل بهشت است .پیامبر فرمود :اگر آخرین گفتار مومنی صلوات باشد اهل بهشت است .
خوب است که انسان همه ی کارها را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کند حتی اگر گناه باشد ،این بسم الله الرحمن الرحیم گفتن جلوی خطای انسان را می گیرد. آقایی بالای منبر می گفت که خجالت نمی کشید که با این زبانی که یا علی می گویید شراب می خورید ؟گفتن همین جمله باعث شد که عده ای شراب خواری را ترک کنند.
شهید مطهری فرمود :رفتار پیامبر اعراب را مسلمان کرد. اعتقاد و محبت ما با ائمه، هیچ وقت از بین نمی رود. روی عده ای از مسلمانان کار کردند که مسیحی بشوند. آنها را به کلیسا بردند که عبادت کنند .در کلیسا برق رفت و وقتی برق آمد همه ی آنها صلوات فرستادند. و کلیسا به مسجد تبدیل شد.
در این صفحه داریم که خدا فرمود ما افراد را مختلف خلق کردیم مگر آنهایی که اختلاف را کنار می گذارند و با هم مهربان می شوند. در ذیل این آیه داریم که خدا می فرماید: من شما را برای مهربانی و حرمت خلق کرده ام.
پیامبر ما فقط برای رحمت آمده است. من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه بر بندگان جودی کنم، گر نماز و روزه ای فرموده ام ره به سوی خویشتن بنموده ام. باید باور کنیم که خدا ما را برای رحمت خلق کرده است.
خدایا قلب امام زمان(عج) را از ما راضی و فرجش را نزدیک بفرما، به برکت ائمه همه ی مشکلات را رفع و بیماران را شفا عنایت بفرما