پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

در مورد عُجب و غرور توضیحاتی بفرمایید.

پاسخ – درمسجد گوهرشاد یک ژاپنی بودایی آمده بود و با ماعکس انداخت. مترجم می گفت که من دوست داشتم ضریح امام رضا(ع) را ببوسم .وقتی این آقای ژاپنی  به ضریح نزدیک شد، مردم کنار رفتند مثل اینکه امام رضا(ع) ایشان را طلبیده بود. ایشان می گفت که من آرامش عجیبی در اینجا دارم. مترجم می گفت ما بخاطر این میهمان، توانستیم ضریح را ببوسیم. در صحن جامع خانمی به من گفت من از دست شوهرم چکار کنم؟ او اخلاق و رفتارش خیلی خوب است و به تمام دستورات دینی و برنامه های سمت خدا گوش می دهد.

گناه یعنی مخالفت با فرمان خدا ولی از گناه بزرگتر، رضایتمندی به گناه و مأیوس بودن از آمرزش خداست. بدتر از گناه توجیه کردن گناه است. گناه مثل چاله است ولی بدتر از آن چاله های عمیق است. یکی از چاه های عمیق غرور، خودبینی و عجب است. غرور از اصل گناه بالاتر است. گناه را نباید کوچک شمرد ولی اصرار برگناه و توجیه برآن بدتر است.  گاهی فردی گناه می کند و پشیمان هم نیست و گناه را توجیه می کند و بدعت می گذارد .مثلا دشنام می دهد و می گوید که باید به او فحش می دادم.

پدر شهیدی تعریف می کردند که پشت سر آیت الله گلپایگانی نماز جماعت می خواندیم. آقا به رکوع رفت و چند نفر یاالله گفتند و آقا ذکر رکوع را طول داد. پیرمردی ناراحتی کمر داشت ،خسته شد وسط رکوع نماز را شکست و گفت: کوفت و مرگ یا الله و بعد دوباره اقتدا کرد. یعنی او پشت  سر مرجع تقلید فحش داده و صف اول نماز هم ایستاده است. و فکر می کند که آدم خوبی است .

یک وقت کسی می گوید :ربا حرام است ولی آنرا انجام می دهد و می گوید: خدا مرا نجات بدهد ولی یک وقتی کسی می گوید که ربا حرام نیست، این کار بدعت گذاشتن است و گناهش بیشتر است. شراب خواری گناه بزرگی است ولی توجیه شراب خوری و حلال کردن آن از اصل گناه بدتر است.

یکی از گناهانی که از اصل گناه بدتر است غرور است. گاهی لطف وعنایت خدا باعث می شود که بنده ی مومن در چاله ی گناه بیفتد تا غرورش کم بشود. فردی که خودبرتر شده و دیگران را کوچک می بیند، خدا باعث می شود که به زمین بخورد تا غرورش کم بشود.

روایت داریم :خدا می دانست که گناه برای مومن از غرور و عجب بهتر است. یعنی بین دو ضرر باید ضرر کمتر را قبول کرد. عمق چاله ی گناه نسبت به عمق چاه غرور، خیلی کمتر است. گاهی خدا کاری می کند که مومن به چاله ی گناه بیفتد و بلند بشود تا به چاله ی عمیق نرود. روایت داریم :اگر چاله ی غرور نبود ،خداوند هیچ مومنی را گرفتار نمی کرد. در اصول کافی داریم که امام صادق(ع) می فرماید: مومن بخاطر همین گناه به بهشت می رود زیرا دل شکسته می شود و حالت شرمندگی دارد و خدا بخاطر این توبه او را به بهشت می برد. پس اگر گناه کردیم ،گناه را توجیه نکنیم بلکه توبه کنیم و بدانیم که این گناه وسیله ای است برای اینکه ما بالا برویم.

بزرگی فرمودند :هیچ زمین خوردنی زمین نیست و هیچ بالا رفتنی بالا نیست. شیطان بالا رفت، در آسمان چهارم عبادت کرد ولی در آخر به زمین خورد.  پطروس ملک، ترک اولی کرد و زمین خورد ولی به گهواره ی امام حسین(ع) پناهنده شد، توبه کرد و دربان و نوکر امام حسین(ع) شد حتی او سلام ها را او به امام می رساند.

ما وقتی از گناه شرمنده می شویم که نمی خواهیم گناه کنیم. کسی که از روی قصد گناه می کند ،گناه را دوست دارد و شرمنده هم نمی شود. مومن هم از روی میل و رغبت گناه نمی کند. خدا در سوره حجرات می فرماید: خدا این کار را کرده است ،ایمان( منظور حضرت علی است) را محبوب دل و زینت شما قرار داده است. و بی رغبتی نسبت به کفر و گناه و معصیت  را در شما قرار داده است.

حضرت علی (ع)می فرماید که اگر من با شمشیرم بینی مومن را بزنم که مرا دشمن بداند مرا دشمن نخواهد دانست. حضرت دست فردی را قطع کرد و آن فرد گفت: کسی دست مرا قطع کرده است که تقسیم کننده ی بهشت و جهنم است و حضرت دوباره دست او را وصل کرد. پس هیچ مومنی با حضرت علی (ع) دشمن نمی شود. از طرفی اگر کسی منافق و دوست علی نباشد، حتی اگر حضرت لقمه در در دهان او بگذارد با علی دوست نخواهد شد.

پیامبر فرمود :حب تو بر دل هر مومن و بعض تو بر دل هر منافق وجود دارد. حضرت احسان زیادی به ابن ملجم کردند ولی در آخر او حضرت را به شهادت رساند. هیچ مومنی گناه را دوست ندارد. مومن قبل از گناه ناراحت است ،موقع گناه وجدان شان ناراحت است و بعد از گناه هم پشیمان می شوند و این باعث می شود که خدا او را بیامرزد. این مثل کسی است که در ماه رمضان به زور آب در دهان او بریزند یا بخاطر فراموشی غذا بخورد. حکم رزق قبل از ماه رمضان برای این فرد نوشته شده است و خدا فراموشی را بر آن فرد غالب می کند تا او غذا بخورد یعنی این حکم رزق جلوتر از روزه بوده است .

سَحَره فرعون زود ایمان آوردند یعنی با دیدن اعجاز موسی ایمان آوردند .آنها می خواستند با پیامبر اولوالعزم مقابله بکنند ولی مومن شدند. آنها به فرعون گفتند که اگر ما را قطعه قطعه بکنی دست از خدای موسی برنمی داریم. آنها می خواستند بر موسی غالب بشوند ولی به جایی رسیدند که جزو صدیقین شدند. آنها به فرعون گفتند که تو می توانی جسم ما را از بین ببری ولی روح ما با خدا پیوند خورده است، ما به بهشت می رویم. فرعون آسیه را میخ کوب کرد و او را کشت ولی او به بهشت رفت. و همنشین پیامبر در بهشت شد.

سِحر با معجزه فرق می کند زیرا معجزه واقعیت دارد ولی سِحر، غلط انداز و چشم بندی است. ساحران به فرعون گفتند که ما اهل سحر و جادو نبودیم، ما با اکراه این کار را کردیم. ما اهل گناه نیستیم تو ما را به گناه  واداشتی.

حاج آقا دولابی می فرمود :گناه برای مومن مثل یک لباس عاریه و موقتی است. کسی که از کسی لباس قرض می گیرد با بی میلی این کار را می کند و به اجبار این کار را می کند. بعد می خواهد که کسی نفهمد که این لباس قرضی است تا آبرویش نرود و در اولین فرصت آن لباس را در می آورد بعد راحت می شود. پس ما از گناه بدمان می آید.

ما دو نوع گناهگار داریم: گناهکاری که مُصر برگناه است و مغرور است یعنی گناه می کند و می گوید که کار من درست است و کارش را توجیه می کند، اینها معاند هستند.

گناهکارانی که شرمنده هستند و توبه کننده هستند ،اینها قابل نجات هستند. ما نباید مغرور بشویم زیرا غرور از اصل گناه بدتر است. بعضی ها می گویند که ما قبلا نماز شب می خواندیم، روزه می گرفتیم و زیارت می رفتیم ولی الان همه ی توفیقات قطع شده است. اینها بخاطر گناه است ولی روایت داریم که غرور باعث می شود تا این توفیقات قطع بشود یعنی وقتی کسی مدتی نماز شب می خواند و اعتکاف می رود، اگر مغرور بشود خدا او را پایین می کشد تا متوجه اشتباهش بشود.

روایت داریم :انسان احمق دو رکعت نماز می خواند و منتظر وحی است. نوه ی امام خمینی می گفت :بعضی شب ها بلند می شدم و همراه با پدر بزرگم نماز شب می خواندم بااینکه به سن تکلیف نرسیده بودم و گاهی نماز صبح من قضا می شد. هر وقت نماز صبح من قضا می شد امام خمینی تذکر می دادند که قضای آنرا بخوانید. ولی اگر چند شب العفو می گفتم می فرمود که چه خبره است. زیرا خواب ماندن نماز صبح اشکالی ندارد ولی گفتن العفو در نماز شب باعث غرور من می شد. این خیلی خطرناک است زیرا باعث می شود که فرد خودش را با بزرگان مقایسه کند.

در قدیم ،شب های جمعه مردم در تخت فولاد اصفهان ( بعد از وادی السلام نجف قبرستانی به خوبی قبرستان تخت فولاد اصفهان نداریم ،علامه ها ،بزرگانی مثل آخوند کاشی و ملاها در آنجا دفن هستند )دعای کمیل می خواندند و تا صبح با خدا راز و نیاز می کردند و بعد نماز صبح می خواندند. آقا شیخ مرتضی ریزی برای آنها سخنرانی می کرد و می گفت که شما در تخت فولاد احیاء می گیرید و بعد وقتی به خانه می رویید، در راه مسیر خانه افراد گناهکار را می بینید ،آنها به شما نگاه می کنند و شما به آنها نگاه می کنید. شما به آنها می گویید که شما انسان های پستی هستید ولی آنها وقتی به شما نگاه می کنند می گویند که خوش به حال آنها که نماز شب خوانده اند و ... ما از آنها پست ترهستیم  و ما از همه بدتر هستیم و نفس خودشان را ملامت می کنند. روایت داریم که خدا جای این دو گروه را عوض می کند.

امام صادق(ع) می فرماید: دو نفر وارد مسجد شدند که یکی عابد بود ،دائم دعا می کرد ولی دیگران را تحقیر می کرد و به عبادتش می نازید ، دیگری فاسقی گناهکار بود که به مسجد آمد تا توبه کند و خودش را اصلاح کند. عابد گفت که چرا او به مسجد آمده است زیرا مسجد جای او نیست. عابد دو رکعت نماز با غرور خواند و گناهکار دو رکعت نماز با شرمندگی خواند . این دو از مسجد بیرون آمدند و خدا جای این دو را باهم عوض کرد یعنی عابد فاشق شد و فاسق عابد شد . البته عبادت خوب است ولی نباید غرور ما را بگیرد. گناه بد است ولی غرور از گناه بدتر است.

کسانی که اعمال خوب ندارند ولی مغرورهستند، کارشان خیلی خراب است. ما نباید به نعمت خدا ببالیم.زیرا نعمت مال خداست. اگر ما همیشه خدا را ببینیم دیگر خودمان را نمی بینیم. پس ریشه ی تمام گناهان غرور است و باید از غرور ترسید.

سوال – صفحه 340 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.

پاسخ – پیامبر شیطان را دیدند که ناراحت است ،از ابلیس پرسید که چرا ناراحت هستی ؟ ابلیس گفت که بخاطر پنج کار امت تو من ناراحت هستم :هر کاری را با بسم الله شروع می کنند و این کار من را از آنها دور می کند ،برای تصمیم گیری هر کاری انشاءالله می گویند، وقتی به یکدیگر می رسند سلام می کنند ،وقتی گناه می کنند توبه می کنند و به سوی خدا بر می گردند و وقتی نام محمد را می شنوند صلوات می فرستند. پیامبر فرمود: بر این پنج کار مداومت بکنید تا شیطان از شما دور بشود.

اگر کسی با بسم الله غذا را شروع کند و در آخر سفره الحمدالله بگوید خدا گناهانش را می آمرزد ولی اگر غذا را با بسم الله شروع نکنیم شیطان در غذای ما شریک می شود. حتی داریم که وقتی می خواهید بسم الله بگویید، آنرا بلند بگویید تا دیگران هم به یادشان بیفتد که باید در سر سفره بسم الله بگویند.

در خاطره ای می خواندم که خانمی خیلی باتقوا بود و در هر کاری انشاءالله می گفت. روزی شوهرش گفت که غذا را بیاورد. خانم گفت :انشاءالله آنرا آماده می کنم، انشاءالله آنرا می آورم و انشاء الله آنرا می خوریم. آقا گفت: از دست انشاء الله گفتن تو خسته شدم. من بدون انشاءالله غذا را می خورم. تا خواست غذا بخورد زنگ خانه را زدند و پلیس او را دستگیر کرد و به کلانتری برد. او تا فردا صبح در بازداشتگاه ماند. هنگامی که می خواستند ایشان را به دادگاه بروند متوجه شدند که نام ایشان حسن است ولی نام متهم حسین است .از ایشان عذرخواهی کردند .او به خانه رفت و وقتی در زد : گفت :حاج حسن هستم انشاءالله ، در را باز کن انشاء الله ،صبحانه را بیاور انشاءالله و آنرا بخورم انشاء الله.

در آیه اول این صفحه داریم: نمی بینید که خدا آنچه را که در زمین قرار داده برای شما قرار داده است ؟کشتی که در دریا به امر خدا جریان دارد نعمت خداست .خدا آسمان را نگه داشته است تا ستارگان به زمین نیفتند. خدا نسبت به همه ی مردم مهربان است.

کسانی که حرز امام جواد(ع) را می نویسند و به همراه خودشان دارند از بلاها حفاظت می شوند. این حرز در مفاتیح نوشته شده است و عبارت است از : یا نور یا برهان یا مبین یا منیر یا رب اکفنی الشرور و آفات الدهور و اسئلک النجاة یوم ینفخ فی الصور.

خدایا به حق محمد و آل محمد قلب امام زمان(عج) را از ما راضی و فرجش را نزدیک بفرما. رفع همه گرفتاری ها و شفای بیماران را عنایت بفرما.

 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group