پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

نظر امیر المومنین (در نهج البلاغه)، در مورد غرور و تکبر چیست؟

پاسخ – ما قرآن را رها کرده ایم. پیامبر فرمود که من در بین شما دو چیز گرانبها به امانت می گذارم :کتاب خدا و عترتم را. عترت همان روایات اهل بیت است. پس ما باید با یک دست قرآن و با دست دیگر نهج البلاغه و روایات دیگر را بگیریم.

بعد از قرآن کتابی بهتر از نهج البلاغه نیست .ما یقین داریم که نویسنده ی نهج البلاغه شاگرد قرآن است. یعنی حقیقت قرآن در وجود علی تجلی پیدا کرده است. ما باید بعد از قرآن، نهج البلاغه را مطالعه کنیم زیرا نهج البلاغه خیلی مهجور است و خیلی از مومنین یک بار هم آنرا نخوانده اند. نهج البلاغه سه بخش است: خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار .

خطبه ی 192 طولانی ترین خطبه ی نهج البلاغه است و بنام خطبه ی قاسعه است. اگر شما تمام نهج البلاغه را نمی خوانید حداقل این خطبه را بخوانید تا کمی با امیرالمومنین مأنوس بشوید. ما معتقد هستیم که بت شکن واقعی حضرت علی(ع) است. همان طور که علی بت خانه ی کعبه را شکست ، انشاء الله بت دل های ما را هم بشکند.

امام علی (ع)می فرماید: از کار شیطان عبرت بگیریم قبل از اینکه ما را با مرگ بیدار کنند. در این خطبه امیرالمومنین می فرماید: حمد می کنم خدایی که لباس بزرگی و عزت برای اوست ،خدا این لباس را مخصوص خودش قرار داده است و این را حریم قرار داده است که کسی وارد آن نشود. هر کس وارد این حرم بشود خُرد خواهد شد. حتی خداوند به امامان هم اجازه ی ورود به حریم کبریایی را نداده است. شیطان شش هزار سال عبادت کرد. حضرت می فرماید: نمی دانیم شش هزار سال از سال های دنیایی است یا آخرتی ،طبق روایات ابلیس در آسمان چهارم عبادت می کرده است و با ملائک همنشین بوده است. سالهای آخرتی خیلی طولانی از سال های دنیایی است.

خدا به ملائک فرمود :من می خواهم شما را امتحان بکنم که عبد هستید یا نیستید. در روایات داریم که خدا به شیطان و ملائکه گفت که امتحان مهمی در پیش دارید. ملائک ترسیدند و به خدا پناه بردند. شیطان برای ملائک منبری می کرد (شیطان با پیامبران مراوده داشته است و موعظه هایی به پیامبران می گفته. علی بن اسماعیل خدمت امام باقر(ع) رسید و گفت که ابلیس را دیدم (شیطان علم و تجربه ی زیادی داشت ولی عبد نبود) او گفت که من دو کلمه به تو یاد می دهم برای دنیا و آخرت خودت: برای راحت بودن در دنیا قانع باشد و دنبال همچشمی ها نباش. تجملات حدی ندارد، برای آخرت هم دوستی علی بن ابیطالب به درد شما می خورد. من ندیدم که کسی به خدا نزدیک بشود مگر با دوستی با علی بن ابیطالب. امام فرمود :حرف ابلیس درست است ولی ابلیس ایمان ندارد.

. ملااسماعیل سبزواری می گفت که پیامبر فرمود: وقتی از معراج برمی گشتم ابلیس نزد پیامبر آمد و گفت که شما در آسمان چهارم یک منبر واژگون و نیم سوخته دیدید ؟ پیامبر فرمود: بله .ابلیس گفت: آن منبر من بود. من برای ملائکه موعظه می کردم .وقتی خدا می خواست همه را امتحان بکند ملائک ترسیدند و به من التماس دعا گفتند. وقتی تسبیح از دست من می افتاد، ملائک آنرا بعنوان تبرک بر می داشتند. و به من پس می دادند. ای پیامبر چیزی که مرا ملعون کرد تکبر و غرور بود. من برای ملائکه دعا می کردم ولی برای خودم دعا نمی کردم. و فکر می کردم که از همه بهتر هستم. ای پیامبر، هرچه خدا تو را بالا می برد خودت  را نبین و فقط خدا را ببین.

حضرت در خطبه ی قاسعه می فرماید که شیطان شش هزار سال عبادت کرد و وقتی خدا او را امتحان کرد و گفت که من آدم را خلق می کنم و همه باید به آدم سجده کنند، ابلیس قبول نکرد یعنی همه به آدم سجده کردند جز ابلیس .او از سجده امتناع کرد ،تکبر ورزید و کافر شد. ابلیس عابد بود ولی عبد نداشت و تسلیم نشد.

سوال – آیا ممکن است که عبادت های ما ارزش نداشته باشد و منجر به عبودیت نشود؟

پاسخ - عبادت دو شرط اساسی دارد: همراه با پذیرش خدا و اولیاء خدا باشد( پیامبر فرمود :اگر کسی بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است. یک وقت ممکن است که فردی مستضعف باشد و احکام دین به او نرسیده باشد، عبادت این فرد قبول است ولی اگر کسی بگوید که من علی را قبول ندارم، عبادتش مورد قبول نیست .پس باید اصول دین را پذیرفت. روایت داریم :اگر کسی میلیون ها سال عبادت بکند ولی بگوید که من علی را قبول ندارم، او را با صورت در آتش جهنم می اندازند .پس عبادت منهای ولایت ارزشی ندارد. )و با تسلیم همراه باشد. ما باید دور خودمان نچرخیم و باید دور خدا بچرخیم. باید هدف عبادت ،عبودیت باشد.

ابلیس خیلی عبادت کرد ولی به آدم سجده نکرد و حرف خدا را قبول نکرد. ابلیس به خدا گفت که تو مرا گمراه کردی و گفت که من بهتر هستم زیرا من از آتش هستم و او از خاک است. شیطان به خدا گفت که من بجای سجده کردن به آدم چندین هزار سال نماز می خوانم. خدا فرمود :من عبادتی را می خواهم که تعیین می کنم نه عبادتی را که تو می خواهی.

افرادی هستند که نماز اول وقت می خوانند ولی وقتی فرزند به آنها می گوید که گرسنه هستم، به او توجهی نمی کنند در حالیکه خداوند می فرماید: اول به بچه ی گرسنه توجه کن. خدا در مسافرت می فرماید که نماز دو رکعتی بخوانید ولی بعضی ها می گویند که این نماز به ما نمی چسبد. افراد وسواسی هم این طور هستند. این راه شیطان است. وقتی ما فرمان خدا را نمی بریم، در جا می زنیم. و دور خودمان می چرخیم. کسی که در سفر روزه بگیرد روزه اش باطل است و گناه کرده است ولی بعضی ها می گویند که ما روزه می گیریم. این کار بدعت است.

پیرمردی می گفت که پسرهای من تا صبح در هیئت ها سینه می زنند ولی برای من یک نان نمی خرند. این افراد عبادت دارند ولی عبد نیستند. یعنی دور ضریح امام حسین(ع) می چرخند ولی به حرف امام گوش نمی دهند. افرادی هستند که خَیِر هستند و مدرسه می سازند ولی خمس نمی دهند. خمس فرمان خداست، اگر شما هرچقدر صدقه بدهید جای خمس را نمی گیرد. ساختن هزاران مدرسه جای دو رکعت نماز صبح یا زکات و خمس را نمی گیرد. ما باید اول واجبات را انجام بدهیم.

یکی از شخصیت های بزرگ می فرمود که من داشتم عبادت می کردم و در اوج دعا بودم که خانمم حالش بد شد، گفتم اگر دعا را رها کنم ممکن است که حال دعا را از دست بدهم ولی فکر کردم که باید به حرف خدا گوش بدهم ،بنابراین پا روی نفسم گذاشتم و به کمک خانمم رفتم. ما باید حرف خدا را گوش بدهیم. ما باید پرچم امر خدا را بلند کنیم نه پرچم من را.

نماز اول وقت سفارش شده است. در ماه رمضان بعضی ها می گویند که ما باید اول نماز را بخوانیم و بعد افطار کنیم. این درحالی است که میهمان سرسفره است و منتظر ایشان هستند. پس اول باید افطار کند تا همه افطار کنند و بعد نماز بخواند. ما نباید خودمحور و خود رأی باشیم. وقتی عده ای منتظر شما هستند تا غذا را شروع کنند خداوند فرمان داده است که اول غذا را بخورید و بعد نماز بخوانید.

پیامبر اول عبد خداوند است. پیامبر برای نماز به مسجد می رفتند. عده ای از بچه ها دور پیامبر را گرفتند و گفتند که با ما بازی کن. پیامبر با آنها بازی کرد. پیامبر بچه ها را خیلی دوست داشت. بلال اذان گفت و همه منتظر پیامبر بودند.( استادی می گفتند که برای فردی کرامت نقل کردند که سی سال است که نماز اول وقت می خواند. من گفتم: ایشان عادل نیست یعنی در این سی سال کار واجبی پیش نیامده است؟) پیامبر نمی خواستند که این بچه ها را ناراحت کنند. بلال آمد و گفت که مردم منتظر شما هستند. پیامبر به بلال فرمود که خوراکی برای بچه ها بیاور. بلال دوازده گردو آورد. پیامبر به بچه ها گفت که آیا حاضر هستید مرا به گردو بفروشید؟ آنها گفتند :بله . بچه ها شروع به خوردن گردو کردند و پیامبر به مسجد رفتند. پیامبر فرمود: یوسف را به هجده درهم فروحتند ولی بچه های این امت مرا به دوازده گردو فروختند. باید مواظب باشیم که دنیا ما را گول نزند.

ما هر وقت که با بچه به نماز جماعت آیت الله بهاءالدینی می رفتیم ایشان می گفتند که برای بچه ها خوراکی بیاورند تا ما راحت نمازمان را بخوانیم. ما باید عبادتی انجام بدهیم که همراه با تسلیم و عبودیت باشد. مثلا بعضی ها اعتکاف می روند، آیا همسر آنها راضی است ؟ گاهی خانم از تنهایی می ترسد ولی شوهر به اعتکاف می رود. اعتکاف مستحب است. ما گاهی واجب را رها می کنیم و به مستحب می پردازیم.

سوال – صفحه 347 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.

پاسخ – در این صفحه داریم: اگر گرفتاری را از بعضی ها برداریم یاغی می شوند و یاد خدا نمی کنند.

یکی از علما می گفت که من برادری داشتم که گرفتار تمام بلاها می شد و دلم به حالش سوخت. روزی به خدا گفتم که چرا این برادر من این قدر گرفتارا ست؟ قرآن را باز کردم و این آیه آمد :اگر گرفتاری را از بعضی ها برداریم یاغی می شوند و یاد خدا نمی کنند.

سوال – آیا کسانی که عبادت انجام نمی دهند، در مقابل خدا مغرور نمی شوند؟

پاسخ – کسانی که اصلا عبادت ها را انجام نمی دهند کارشان خراب تر است. درست است که این فرد آفت غرور عبادت را ندارد ولی کارش بدتر است. کسی که عبادت می کند و مغرور است، بجای اتکا به خدا به خودش اتکا کرده است ولی کسی که عبادت نکرده است ،قدمی برنداشته و امیدی برای او نیست. این افراد خود غرور هستند. یعنی هر کار خلافی می کند و می گوید که دلت پاک باشد. خطر اینکه ما کاری نکنیم و مغرور باشیم بیشتر است. روایت داریم :کسی هلاک می شود که عمل انجام نمی دهد. فردی که عمل می کند ولی مغرور است ممکن است که به راه بیاید و دست از غرور بردارند. ما باید از ابلیس درس بگیریم. پس کسانی که کاری نمی کنند و مغرور هستند کارشان بدتر است.

انشاءالله از خیرات و برکات بقیه ی ماه رجب غافل نشویم .یک روز، روزه گرفتن در ماه رجب درهای جهنم را می بندد و درهای بهشت را باز می کند.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group