چرا در بعضی مواقع با اینکه عبادت می کنیم باز در جای خودمان هستیم ؟فرق بین عبادت و عبودیت چیست؟
پاسخ – اعیاد شعبانیه را تبریک و تهنیت عرض می کنیم. حضرت علی(ع) می فرماید: اگر با کسی دوست هستید با او قطع رابطه نکنید حتی اگر آن فرد کافر است. این نشان دهنده ی نظر ویژه حضرت نسبت به دوستان شان است. گاهی ما با دوستان و نزدیکان مان با کمترین ناراحتی قطع رابطه می کنیم. یکی از اساتید می فرمود: من دوستی داشتم که اهل بحث و مناظره در مجالس بود و بعضی مواقع کم می آورد یا مغلوب می شد ولی من فقط به بحث ها گوش می دادم. روزی ایشان در یکی از بحث هایشان کم آوردند و به من گفتند که چرا تو به من کمک نمی کنی ؟ مگر مومن کسی نیست که در حق، به انسان کمک کند؟ من گفتم :خیر ،مومن کسی نیست که در حق به انسان کمک کند. مومن کسی است که در حق و باطل به انسان کمک کند. در مورد حق، همه ی دنیا باید به انسان کمک کنند ولی در باطل دوست و همسر باید به انسان کمک کنند. اگر دوست ما در چاله ای افتاد باید خودمان را به زحمت بیندازیم و او را از چاله دربیاوریم.
در روایات داریم :مومن باید به برادر مومنش کمک کند چه در حال مظلوم بودن و چه درحال ظالم بودن. یعنی اگر برادر مومن شما داشت ظلم می کرد باید به او کمک کنید تا این ظلم را انجام ندهد. ما باید درهمه حال خودمان را مسئول بدانیم. حالت منفی گرایی ما در جامعه خیلی زیاد است. مثلا اگر کسی معتاد شد، ما نباید او را رها کنیم و باید بیشتر به او کمک کنیم. ممکن است فردی خیلی خوب سخنرانی کند ولی اگر در محفلی یک حدیث اشتباهی بخوانده ،آنرا برجسته می کنند. این کار اشتباه است .ما باید از کارهای خوب دیگران هم تشکر کنیم و بعد اشتباه آنها را هم تذکر بدهیم. این کار خلاف دین ،ایمان و انصاف است. ما باید خوبی ها را ببینیم و بعد اشتباهات را هم تذکر بدهیم.
اگر ما روحیه ی برگشت داشته باشیم، امامان هم ما را رها نمی کنند. ما نباید از حرف های دیگران ناراحت بشویم یعنی نباید به مَن ما بربخورد. بعضی انسانها با کمترین مشکل زده می شوند یعنی اگر یک بار ماشین شان خراب بشود از آن زده می شوند و آنرا تعویض می کنند. در مثنوی داریم :
گر خطا گفتیم اصلاحش تو بکن مصلحی تو ای سلطان سُخُن
کیمیا داری که تبدلیش کنی گرچه جوی خون بودنیلش کنی
این همه میناگریهای کارتوست این همه اکسیرها زاسرار توست
پس ما نباید خیلی سریع با یک دوست یا کارشناس یا خدا قهر کنیم و قطع ارتباط کنیم. پیامبر فرمود :وقتی من در مقام شفاعت بربیایم، دوستی داشتم که در جاهلیت خیلی با او دوست بودم ، او راهم شفاعت خواهم کرد. انسان به کسی که علاقه پیدا کرده و از او سودی برده یا به او سود رسانده، نباید با او قطع ارتباط کند. کسی که دل نازک دارند و طاقت اذیت دیگران را ندارند، در آتش جهنم نمی سوزند.
خطبه ی قاسعه طولانی ترین خطبه ی نهج البلاغه است . حضرت علی(ع) می فرماید که شما از کار ابلیس عبرت بگیرید زیرا غرور و کبر در مقابل خداوند ،شش هزار سال عبادت او را از بین برد. حکم خدا واحد است و کبریایی مختص خداست. شیطان می خواهد همه ی مردم را به همان دردی که دچار شد یعنی غرور و تکبر، مبتلا کند.
یکی از انبیاء به شیطان رسید و پرسید که چه موقع تو یک نفر را رام خودت می کنی ،شیطان گفت :وقتی که او را به غرور و تکبر بیندازم. حضرت امیر می فرماید :امام و رهبر متعصبین و مغرورها شیطان است. شیطان تسلیم حضرت آدم که ولی خدا بود نشد زیرا گفت که من بهتر از حضرت آدم هستم و تسلیم امر خدا نشدیعنی سجده بر آدم نکرد و گفت که من از آتش هستم ولی آدم از خاک است. و با خدا بحث کرد.
خدا از ما عبد بودن و تسلیم بودن را می خواهد نه عبادت را .ممکن است که کسی عبادت بکند ولی تسلیم امر خدا نشود. جمود و خشک بودن برحرف های انسان بد است .ما در هر زمینه باید حرف خدا را گوش کنیم. روزه ی مستحبی و نماز اول وقت مهم است ولی در بعضی از موارد خاص ،باید ناهار را زودتر از نماز اول وقت خواند. ما بِاید فرمان خدا را گوش کنیم نه حرف خودمان را .
در اصول کافی داریم: جوانی نزد پیامبر آمد و گفت که من جوان هستم، میل و رغبت به جهاد دارم. حضرت فرمود :این خیلی خوب است، اگر شما شهید بشوید نزد خدا رزق و روزی می خورید ،اگر در مسیر جنگ بمیری، اجر تو با خداست و اگر شهید بشوی بهشت بر تو واجب می شود. جوان گفت :من پدر و مادر پیری دارم که راضی نیستند من به جهاد بروم. و می گویند که به کار ما رسیدگی کن. اگر کسی در جبهه نباشد پدر و مادر باید تسلیم باشند و اجازه بدهند که فرزندان شان به جبهه برود. گاهی در جبهه نیروی به اندازه ی کافی وجود دارد، باید فرزند از پدر و مادر اجازه بگیرد. پیامبر فرمود :اگر یک شب در خانه، خدمت به پدر و مادر بکنی ثواب آن از یکسال جهاد در راه خدا بالاتر است. این مورد خاص بود. ما باید در هر مورد عبد باشیم.
فردی می خواست به مسافرت برود، به همسرش گفت که من راضی نیستم وقتی در مسافرت هستم ازخانه بیرون بروی .اگر شوهر نفقه بدهد و وظایفش را انجام بدهد، زن باید با اجازه ی شوهر از خانه بیرون برود یا بداند که شوهر قلباَ راضی است. پدر این خانم از دنیا رفت. این زن چند بار به پیامبر پیام داد که شوهرم گفته که راضی نیستم از خانه بیرون بروی، من چکار کنم؟ پیامبر فرمود :امر خدا را اطاعت کن. و فرمان خدا را ببر. او فرمان خدا را برد. پیامبر به او گفت که بخاطر فرمانبرداری که تو کردی، خدا پدر تو را بخشید.
استاد شیخ عبدالکریم حامد یکی از شاگردان رجبعلی خیاط بود. ایشان می فرمود که من در تمام عمرم یک بار خلف وعده نکرده ام. ایشان می فرمود: من در مشهد و پدرم در تهران بود. به من تلگراف زدند که برای تشییع جنازه پدرت به تهران بیا. اتفاقاً من هشت صبح با فردی قرار ملاقات داشتم و به او هم دسترسی نداشتم که قرار را عقب بیندازم.( به وعده عمل کردن واجب است ولی شرکت کردن در مراسم خاکسپاری پدر واجب نیست. ما باید به وعده مان عمل کنیم در قرآن داریم: کسانی که وعده می دهند ولی می دانند که نمی توانند به آن عمل کنند، گناه بزرگی انجام می دهند. خلف وعده ،نشانه ی فرد منافق است.)ایشان از رفتن به مراسم خاکسپاری پدرشان گذشتند تا به وعده شان عمل کنند.
گاهی عمل کردن به فرمان خدا از هزاران سال عبادت بالاتر است. اگر ما بدترین فامیل را هم داشته باشیم نمی توانیم با او قطع رابطه کنیم حتی با زدن یک تلفن یا کم کردن رفت وآمد ،از حال او جویا بشویم. عبد بودن ما در جایی ثابت می شود که خلاف میل خودمان رفتار کنیم و فرمان خدا را ببریم. هر وقت ما پا روی نفس خودمان بگذاریم و حرف خدا را گوش کنیم در واقع عبد می شویم.
روزی از قم خدمت حاج آقا دولابی در تهران رسیدم تا نمازجماعت را با ایشان باشم و بعد پای سخنرانی ایشان بنشینم. از منزل به آقا گفته بودند که نان لازم دارند. آقا به من گفت که مقداری نان تهیه کن. من به صف نانوایی رفتم. این یک مورد خاص بود که نماز جماعت را رها کنم و به نانوایی بروم. من از اینکه فرمان استادم را بردم خیلی لذت بردم. زیرا حاجت یک مومن را برآورده کردم.
آقا شیخ حسین حیدری کاشانی یکی از دوستان صمیمی آیت الله بهاءالدینی بود. و خیلی به آقا خدمت می کرد. حتی گاهی آقا را به مسافرت های نزدیک می برد. آقای حیدری کاشانی فرمود: من روزی در کاشان منبر داشتم و ایشان را هم با خودم بردم و ایشان را در خانه ی میزبان گذاشتم و خودم به منبر رفتم و دیر وقت برگشتم. ایشان همیشه شب زود می خوابیدند و چند ساعت قبل از اذان بلند می شدند. آن شب ایشان سحر بلند نشدند و نماز شب نخواندند و به من گفتند که من سحر بیدار بودم ولی بخاطر اینکه مزاحم شما نشوم ( زیرا دیر وقت از روضه امام حسین به خانه آمده بودم)از جایم بلند نشدم.
امام خمینی خیلی مواظب بودند که وقتی برای نماز شب بیدار می شوند کسی را بیدار نکنند. بعضی از پدر و مادرها کارهای خیر زیادی می کنند ولی به فرزندان شان توجه نمی کنند. یا مثلا پشت سر هم به کربلا یا مکه می روم ولی فرزندی دارند که نیاز به ازدواج دارد. ما باید فرمان های واجب های خدا را جدی بگیریم تا عبد واقعی خداوند بشویم. عبد بودن باعث رشد ما می شود. باید عبادت را انجام داد ولی باید روح عبادت،تسلیم بودن و عبد بودن باشد. ما باید تحت فرمان خدا باشیم.
کسانی که فرمان خدا را نمی برند یعنی نماز اول وقت را نمی خواند و می گوید که این خشک مقدسی است ،این افراد از بندگی خدا دور هستند. ما باید مقدسی باشیم که تحت فرمان خدا باشیم ولی کسانی که نامقدس هستند و عبادت انجام نمی دهند یا کارهای حرام می کنند ،کارشان خراب است. هم باید مقدس وهم باید منعطف بود. خشک مقدس بودن بد است ولی نامقدس بودن بدتر است.
سوال – صفحه 354 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – یکی از اعمال مهم ماه شعبان زیاد صلوات فرستادن بر محمد وآل محمد است. از امام سجاد(ع)صلوات شعبانیه وارد شده است که در بخشی می فرماید: خدایا صلوات زیاد بر محمد و آل محمد وارد کن که باعث خشنودی حضرت محمد و آل محمد بشود، که این صلوات فراوان باعث ادا کردن حقوق اهل بیت بشود.
اولین آیه در این صفحه در مورد ازدواج است. امر به ازدواج امرالهی است. پدر و مادر و حکومت واجب است که اسباب ازدواج شان را فراهم بکنند. اگر پدر و مادری امکان مالی دارند ولی وسایل ازدواج آنها را فراهم نکنند، وقتی فرزندان گناه بکنند در گناه آنها شریک هستند. پس این یک فرمان الهی است. پدر و مادر اعلام آمادگی بکنند تا این گناه از گردن آنها برداشته بشود. خداوند می فرماید که باید وسایل ازدواج کسانی که همسر ندارند را فراهم کرد. اگر مشکلات اقتصادی و فقر است خداوند به روزی آنها وسعت می دهد. روایت داریم که ازدواج رزق را زیاد می کند.
سوال – در مورد فضیلت ماه شعبان توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – در صلوات شعبانیه داریم :این ماه شعبان ماه پیامبر توست که پیامبر سید و سرور همه انبیاء است. در ماه شعبان ( شعبان جمع شعبه است یعنی شعبه های خیر و مهربانی )خشنودی خدا منتشر است. کسانی که از این شعبه ها استفاده می کنند یعنی کار خیر می کنند یا گره گشایی می کنند و در ادامه می فرماید: خدایا کاری بکن که رضوان و رحمت و بهشت تو بر ما واجب بشود. در این ماه بستری آماده است که ما را به بهشت برساند.
یکی از اعمال ماه شعبان مناجات شعبانیه است. در این مناجات داریم: خدایا من حول و قوه ندارم که از معصیت بیرون بیایم مگر زمانی که محبت تو به من تلنگر می زند. همه ی اهل بیت این مناجات را می خواندند.
از اعمال دیگر ماه شبعان استغفار(گفتن هفتاد مرتبه استغفرالله واسئله التوبه )است. یکی دیگر از اعمال روزه گرفتن و صدقه دادن و گره گشایی است .در این ماه زیارت اولیاء خدا را فراموش نکنیم.
خدایا به حق امام حسن(ع) و امام حسین(ع) ما را از بهترین برکات ماه شعبان بهره مند بفرما و ما را از شیعیان خالص اهل بیت قرار بده.