درخصوص وسواس و راه های مقابله با آن توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ - خانمی نوشته بود که من شش سال وسواس داشتم و الحمدالله صحبت های شما موثر بود و من الان رو به بهبودی کامل می روم. انسان برای خود شخص وسواسی و اطرافیان او دلش می سوزد. گاهی حتی اطرافیان بیشتر از خود فرد صدمه می خورند. شب چهارشنبه من به جمکران مشرف شده بودم. در آن فرد جوانی به من گفت که من دچار وسواس شدید هستم. پول آب منزل ما هشتصد هزار تومان آمده است. فرد کاسبی هم در قم به من برخورد کرد و گفت که قبض آب منزل من یک میلیون و ششصد هزار تومان آمده است. همسر من وسواس شدید دارد. وسواس یک بیماری است که هم به خود فرد و هم به دیگران صدمه می زند. فردی می گفت که مادر ما آنقدر وسواس شدید دارد که قبل از ظهر به حمام می رود و تا ظهر آنجا می ماند و ناهار را نیز در همان حمام می خورد. بعد از خوردن ناهار نیز به شستن ادامه می دهد و خسته می شود و می گوید که برای من پتو بیاورید تا در حمام بخوابم. تا غروب در حمام می ماند و مدام شک دارد که پاک شده یا نه و یا غسل او صحیح است یا خیر. خطر وسواس بسیار جدی است و افراد باید از ابتدا جلوی آن را بگیرند. شاید یکی از علل وسواس نداستن صحیح مسائل باشد. با دانستن صحیح مسائلی که در روایات آمده بسیاری از افراد از این قطار پیاده می شوند. اصل اول در نجاست و طهارت بنای بر پاکی است. همه چیز برای شما پاک است به جز چیزهایی که در اسلام برای شما مشخص شده مانند: خون، منی، بول و غیره. البته در مورد اینها نیز ما باید به قطع و یقین برسیم نه با شک و تردید. همه چیز برای شما پاک است حتی اگر به کشورهای غیر مسلمان می روید، زمین، لباس، تخت و غیره برای شما پاک است. در صورتی که با کفار هم رفت و آمد می کنید تا یقین ندارید که چیزی آغشته به خون، بول وغیره است، آن را پاک در نظر بگیرید. رنگ و بوی نجاست هم مانعی ندارد. اگر عین نجاست برطرف شد اما رنگ آن باقی ماند باز هم پاک است. دقت و تفحص در مورد چیزی لازم نیست، چون نجاست یک امر اعتباری است. فقها معتقد هستند مثلاً وقتی گوسفندی ذبح شد و خون متعارف از بدن او خارج شد، بقیه ی خونی که در بدن او باقی مانده پاک است. البته خوردن خون حرام است اما آن خونی که در گوسفند مانده نجس نیست. اگر به میهمانی می روید حتی در مورد کسانی که یقین ندارید نجس و پاکی را رعایت می کنند، نباید تجسس کنید و مکان پاک است. اگر ما نمی دانستیم و با لباس نجس هزاران بار نماز هم خوانده باشیم، نه نزدیکی ما به خدا کم می شود و نه در قبولی نماز اثر دارد. نداستن برای ما تکلیف نمی آورد و آن چیز از نظر ما پاک است. اگر شما نمی دانستید و با یک مهر ناپاک نماز خواندید، از خدا دور نمی شوید و نماز برای شما صحیح است. تجسس در چیزها بخصوص برای افراد وسواسی کاملاً ممنوع است. یکی از مسائلی که واقعاً در اسلام آسان گرفته شده وضو است. در روایات آمده که اصل ارکان وضو، دو شستشو و دو مسح است. شستن دست ها تا مچ قبل از وضو مستحب است. قبل از وضو یا غسل زدن شامپو یا صابون اصلاً لازم نیست. برخی از افراد می پرسند که بدن ما چرب است آیا قبل از وضو یا غسل، شستشو لازم است یا خیر؟ طبق نظر فقها چربی بدن مخل وضو یا غسل نیست. برخی افراد موهای چربی دارند یا بدن آنها چرب است این مسائل مانعی برای وضو، غسل و یا مسح نیست. البته اگر این چربی ناشی از روغن و چیزهایی از این قبیل باشد و از بیرون به بدن مالیده شده باشد و به حدی باشد که مانعی ایجاد کرده باشد باید آن را شستشو داد. در هنگام وضو بعد از شستن دست ها یک مشت آب برای شستن صورت کافی است. بعد از ریختن آب به صورت باید با دست باز به اندازه ی یک وجب و از رستنگاه مو یتا زیر چانه بر روی صورت کشید. این مقدار واجب است. از امام صادق ( ع) در رسائل روایت است که ایشان فرمود به خدا قسم پیامبر در هنگام وضو یک بار بیشتر صورت، دست راست و دست چپ خود را نمی شستند. ایشان با سه مشت آب کل وضوی خود را می گرفتند. اصولاً پیامبر ترک اولی نداشتند و هیچ مستحبی را فروگذار نمی کردند بنابراین اگر زیاد شستن مستحب بود ایشان حتماً این کار را می کردند. طبق آیه ی قرآن پیامبر الگویی برای همه ی افراد هستند. بنابراین در فتواها و روایات داریم که یک بار شستن واجب و دو بار جایز است، حتی برخی از فقها معتقد هستند که شاید دو بار جایز نباشد. در روایات آمده است که دو بار شستن در وضو اجری به همراه ندارد. ولی سه بار شستن ممنوع و حرام است. البته در هنگام شستن برای اولین بار می توان دو یا سه مشت آب ریخت ولی یک بار باید بر روی آن دست کشید و یک بار نیز باید این کار را انجام داد. حتی اگر دست چپ را که از آب آن برای مسح باید استفاده کرد، بیش از دو بار بشوریم وضو باطل می شود. مسح پا به این صورت است که حداقل طول آن به اندازه ی یک انگشت و عرض آن نیز به اندازه ی یک انگشت باید باشد. اگر سه انگشت باشد بهتر است. گاهی اوقات پای انسان زخمی شده است اگر به اندازه ی عرض و طول یک انگشت خونی نباشد و پاک باشد می توان به همان صورت مسح کشید. مسح نیز از سرانگشتان تا برجستگی پا یا مچ باید کشیده شود. زمانی که من جوان بودم و مقابل حرم حضرت معصومه زندگی می کردم می دیدم که مرحوم آیت الله نجفی مرعشی صبح بسیار زود به حرم می آمدند، گاهی حتی در صحن هنوز باز نشده بود. ما کسی را سراغ نداریم که مانند ایشان روزی سه وعده نماز خود را در حرم بخوانند. مثلاً آیت الله بهجت روزی یک بار نماز خود را در حرم می خواندند. آیت الله مرعشی نماز را می خواندند و بعد از آن گاهی به سوالات پاسخ می دادند. گاهی اوقات که احتمال می دادند خوابشان برده باشد، امر می کردند طشت می آوردند و در همان محراب با سه مشت آب وضو می گرفتند. فیلمی از آیت الله خویی موجود است که بخاطر اینکه ایشان یک مقدار در حرکت کردن مشکل داشتند، یک حوله بر روی زانوی خود قرار می دادند و به همان صورت با سه مشت آب وضو می گرفتند. یعنی مراجع به این راحتی وضو می گرفتند. در مورد افرادی که محاسن دارند و پوست بدن آنها مشخص نیست، خیس شدن روی مو کافی است. واقعاً در اسلام سهل و آسان گرفته شده است. یک حدیث زیبایی در وسائل موجود است به این مضمون که امام باقر(ع) می فرماید: وضو دستوری از دستورهای خدا است که می خواهد شما را امتحان کند که مقید به وضو هستید یا خیر. یعنی وضو یک آزمایش است. بنابراین اگر آب برای انسان ضرر داشته باشد و یا زخمی در بدن باشد می تواند تیمم کرد. سپس امام فرمود: بدرستی که مومن با هیچ چیزی نجس نمی شود. البته منظور از این روایت روح و جان مومن است. در روایت دیگری داریم که روح و جان مومن از طینت انبیاء و امامان خلق شده و هیچ چیزی او را آلوده نمی کند. اگر واقعاً ما به دستورات آنها توسل بجوییم هیچ چیزی ما را نجس نمی کند. ما باید بیشتر به طهارت فکر کنیم. افراد وسواسی بیشتر به نجاست فکر می کنند که اشتباه است. ما باید ذهن خود را مدیریت کنیم. نیت در وضو و نماز فقط توجه است. نیت به این معنا که باید برای خدا خالص باشیم و اینکه اعلام کنیم در حال وضو و نماز هستیم. همه ی آقایان معتقد هستند که اعلام زبانی اصلاً لازم نیست. همینکه می دانیم می خواهیم نماز بخوانیم و رو به قبله می ایستیم کافی است. اصولاً وضو بین سی ثانیه تا یک دقیقه طول می کشد. اسلام در نجاست و طهارت و وضو اصلاً سختگیری نکرده است. ولی در مال مردم، غیبت، بردن آبروی دیگران و تهمت زدن سخت گیری زیادی شده و باید دقت کرد. البته مسائل بهداشت و شستشوی بدن ارتباطی به غسل ندارد. افرادی که جنب می شوند فقط باید محلی را که منی به لباس یا بدن رسیده را بشویند. مردی که جنب می شود و یا خانمی که عادت ماهانه می شود فکر نکند که چون بدن او عرق کرده پس تمام بدن او نجس است. بنابراین تنها شستن موضعی که نجاست به آن رسیده کافی است. غسل به دو صورت است ارتماسی و ترتیبی. غسل ارتماسی فقط دو ثانیه وقت می برد. کسی که وان بزرگ یا استخری در اختیار دارد می تواند به نیت غسل یک لحظه به طور کامل وارد آب شود، همین کار کافی است. به فتوای علما بیست یا پنجاه غسل را می توان با یک نیت انجام داد. یعنی اگر کسی غسل جنابت، غسل عادت و غیره را بر گردن دارد می تواند با یک نیت انجام دهد. توصیه می شود کسانی که غسل به آنها واجب می شود بهتر است غسل زیارت چهارده معصوم و غسل توبه را نیز همزمان نیت کرده و انجام دهند. در نتیجه با یک عمل چندین ثواب می بریم. بعد از غسل نیز به چهارده معصوم سلام کنیم. لازم نیست هرکدام از غسل ها را به تنهایی انجام دهیم. در غسل ارتماسی لازم نیست وسواس به خرج دهیم وظاهر بدن که آب می گیرد کافی است. در غسل ترتیبی نیز ابتدا باید انسان سر و گردن سپس سمت راست و سمت چپ بدن را بشوید. در اینجا نیز برخی علما مانند آیت الله سیستانی می گویند که چپ و راست لازم نیست یعنی شستن سرو گردن و سپس شستن کل بدن از گردن به پایین کافی است. افرادی مانند آیت الله مکارم معتقد هستند که غسل ترتیبی نیز می تواند به صورت غسل ارتماسی باشد و شستن بدن زیر دوش به صورت کامل کافی است. در جنابت بعد از برطرف کردن عین نجاست باید غسل کرد. بعد از رفتن به دستشویی و انجام غسل هر نوع رطوبت، مایعات و ترشحات مشکوک، نه نجس است و نه غسل لازم دارد مگر اینکه ما یقین کنیم علائم و شرایط منی را دارد. حتی برخی از افراد سوال کرده اند که ما خواب می بینیم اما بعد از بیدار شدن هیچ آثاری از منی وجود ندارد، در این حالت نه نجس است و نه نیازی به غسل وجود دارد. در مورد ابطال وضو و وجود بول و منی باید یقین پیدا کرد. در جاهایی که مشکوک است از نظر اسلام تکلیفی وجود ندارد. اصولاً احتیاط انسان را به وسواس می اندازد. من معتقد هستم که جایی که به دل انسان نمی چسبد، خدا آن را بیشتر قبول می کند. یک استاد بزگواری داشتیم که در مشهد ساکن بودند. ایشان فرمودند یک قافله ای از خراسان برای زیارت عتبات به کربلا رفتند. یک عراقی آمده بود و به زوار خراسانی می گفت که من همه ی امامان را زیارت کرده ام و به مدینه و کاظمین و سامرا رفته ام اما مشهد نتوانستم بروم. مابین شما کسی است که زیارت مشهد خود را به من بفروشد. یکی از اهالی مشهد گفت که من یک زیارت امام رضا رفته ام که خیلی بی خود بوده است. روزی من جنب بودم خواستم از صحن انقلاب بگذرم ( چون در این حالت عبور از صحن اشکالی ندارد برخی از فقها می گویند که نزدیک حرم و مسجد حرام است) نزدیک پنجره ی فولاد که رسیدم با همان حالت و با کمال شرمندگی و خجالت یک سلام به امام هشتم دادم. من این زیارت را به تو می فروشم. آن عراقی قبول کرد و دینار عراقی به آن فرد داد و زیارت را خرید. روز بعد آن مشهدی که از خواب بیدار شد خیلی ناراحت بود. علت را از او پرسیدند، گفت: من دیشب یک خواب عجیب دیدم. دیدم از دنیا رفته ام و در حال رفتن به بهشت هستم، آنجا باغ خیلی عالی بود اما وقتی خواستم وارد شوم ممانعت کردند و گفتند: این باغ تا دیروز متعلق به شما بود اما چون آن را فروختید از شما گرفته شده و به اسم فرد دیگری ثبت شده است. بنابراین معلوم نیست آن فردی که فکر می کند خیلی خوب خود را تطهیر کرده نماز او با ارزش تر باشد. کسی که عادی عمل می کند اما دلشکسته است، ممکن است نماز او به مراتب مقبول تر باشد.
سوال- در خصوص آیات 154 تا 182 سوره ی مبارکه ی صافات توضیح بفرمایید.
پاسخ – شیخ صدوق از امام هشتم درخصوص صلوات بیان زیبایی را نقل کرده اند. امام رضا(ع) فرمودند: کسی که وسیله برای کفاره ی گناهان خود ندارد، زیاد صلوات بر محمد و آل محم بفرستد. حداقل صد بار. به درستی که کثرت صلوات گناهان را منهدم کرده و نوری است که ظلمت ها را از بین می برد. سه آیه ی آخر سوره ی مبارکه ی صافات می فرماید: پاک و منزه است پرودگار تو که پرودگار عزت است و برتر است ازآنچه که وصف می کنند، وصف کنندگان و سلام بر همه ی انبیاء مرسل و حمد مخصوص پروردگان عالمیان است. بسیار سفارش شده که در پایان هر مجلسی این سه آیه خوانده شود. اگر کسی این سه آیه را بخواند خداوند جزای فراوان به او مرحمت می کند. مزمون این سه آیه هم ستایش خدا وهم سلام به همه ی انبیاء است. در روایت داریم که اگر سوره ی صافات در روز جمعه تلاوت شود خداوند از هر بلایی او را دور کرده و بهترین رزق دنیا و آخرت را خدا به او عنایت می کند.
سوال- شما بارها اشاره کرده اید که همه چیز پاک است مگر اینکه یقین پیدا کنید که آن چیز نجس است. برخی بستگان ما زیاد رعایت نجسی و پاکی را نمی کنند اگر دست ما خیس باشد و به دست یا لباس آنها بخورد آیا نجس می شود یا خیر؟
پاسخ – هرچیزی که ما یقین نداریم پاک است. اگر ما به خانه ی کسی می رویم که کافر است ویا به مسافرت خارج از کشور می رویم که هیچ چیزی را قبول ندارند و یا آتش پرست هستند، در این صورت هم اگر یقین نداشته باشیم پاک است. حضرت موسی و حضرت آسیه در خانه ی فرعون زندگی می کردند، فرعون هیچ چیزی را قبول نداشت و می گفت که من خدای بزرگ شما هستم. پیغمبر ما با مشرکین و کفار زندگی می کردند. عموی حضرت ابراهیم مشرک بود. حضرت با ایشان نشست و برخاست می کرد و غذای آنها را می خورد. در هرصورت برای ما پاک است و خدا تأثیر آن را بر می دارد. مگر جایی که به حرام بودن و یا نجس بودن چیزی یقین داشته باشیم.
سوال- غذایی که همسایه هایی که خیلی انسان های خوبی نیستند و به در خانه ی ما می آورند آیا پاک و خوردنی است؟
پاسخ – اگر کسی یقین دارد که تمام درآمد فردی از راه حرام است و آن غذا راهم از راه حرام تهیه کرده ، اشکال دارد. اما زمانی که نمی دانیم اشکالی ندارد. بعد از اصل طهارت اصل حلیت است. یعنی همانطور که همه چیز برای ما پاک است همه چیز نیز حلال است مگر حرام بودن آن قطعی شود. بنابراین زمانی که میهمانی می رویم و یا همسایه ها برای ما غذا می آورند تا زمانی که نمی دانیم پاک است و خدا اثر آن را بر می دارد.
سوال –گاهی اوقات برنج که می پزم دانه های سیاهی داخل آن می بینم که احساس می کنم شاید فضله ی موش و یا سوسک باشد چه کار باید بکنم؟
پاسخ- انسان های وسواسی مدام به دنبال خون، فضله و چیزهایی از این قبیل هستند. این احساس را باید از خود دور کنیم. با احساس حکم خدا درست نمی شود. اگر فردی خبره باشد و یا دو شاهد بگویند که واقعاً فضله ی موش است می توان آن را فضله در نظر گرفت. اما صرف یک دانه ی سیاه نباید آن را فضله در نظر گرفت. حتی اگر یقین داریم که فضله داخل برنج افتاده باید همان قسمت از غذا را جدا کنیم و برداریم. دین ما در مسائل شرعی با احساس درست نمی شود. دین نباید بازیچه ی احساس ما باشد. سوسک و فضله ی آن اصلاً نجس نیست.
امام هشتم(ع) فرمود که پدرم موسی ابن جعفر را در عالم رویا دیدم به من فرمودند : فرزندم هروقت به شدت دچار بحران و گرفتاری شدی، این دو نام خدا را زیاد تکرار کن، یا رئوف و یا رحیم. انشاء الله به کمک خداوند از آن بحران بیرون بیایید. پیرمردی که پدر دو شهید بود به نام مرحوم حاج آقا جعفر روحانی ایشان از بستگان ما بود. ایشان یک زمانی به مشهد مشرف شده بودند. این فرد عصایی داشت که با کمک آن راه می رفت اما لاستیک انتهای آن پاره شده بود و باعث می شد که در صحن سر بخورد. ایشان می گفت همانطور که داخل حرم می شدم به ذهنم رسید که چکاری باید برای لاستیک انتهای عصای خود بکنم. در همین حالت بودم که یکی از خدامان جلو آمد و به من گفت که حاج آقا این لاستیک به عصای شما می خورد؟ دیدم دقیقاً اندازه ی عصای من است. آنقدر خوشحال شدم که گریه ام گرفت. گفتم یا امام هشتم شما به فکر لاستیک ته عصای ما هستید، آیا امکان دارد که به فکر ما نباشید و ما را به بهشت نبرید و شفاعت نکنید. امام رضا(ع) به دعبل فرمود: هرکسی به زیارت من بیاید با من و در درجه ی من در بهشت خواهد بود. انشاء الله از دور و نزدیک زیارت امام رضا را فراموش نکنید. در روایتی داریم هفتاد هزار و در روایت دیگری داریم که یک میلیون حج مقبول شده به آنها داده خواهد شد. افرادی که نمی توانند از راه دور یک زیارت جامعه را به نیت خود و بستگان خود بخوانند. امام هشتم فرمودند هرکسی خواهرم حضرت معصومه را زیارت کنند، من را زیارت کرده اند. السلام علیک یا ابا عبدالله.a