كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 12/03/93
بسم الله الرحمن الرحیم
و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین
اي آب نمي از نم باران دو دستت *** قربان تو و غيرت ويران دو دستت
دريا چو گدا ملتمس افتاده به پايت *** چشمت به كرامات فراوان دو دستت
انداختن چنگ پر از وسوسهي آب *** بيتالغزل نظم پريشان دو دستت
مردانگي و غيرت و دلباختگي را *** بايد كه بسنجند به ميزان دو دستت
دست از دل و دامان كريمان جهان شست *** آن دست كه شد دست به دامان دو دستت
آقای شریعتی: سلام میگویم به همهی بینندههای خوبمان، خانمها و آقايان. امروز بر شما مبارك باشد. سالروز ميلاد با بركت حضرت ابالفضل عباس (ع) را به شما تبريك ميگويم. خوشحاليم كه در اين روز مبارك و فرخنده با سمت خدا مهمان خانههاي شما هستيم. آرزو ميكنم در هركجا كه هستيد، انشاءالله ايام به كام شما باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليكم خيلي خوش آمديد.
حاج آقای فرحزاد: عليكم السلام و رحمة الله، خدمت شما و همهي بينندگان عزيز عرض سلام و ادب و احترام داريم. اعياد شعبانيه و خصوصاٌ امروز كه روز ولادت باب الحوائج آقا ابالفضل العباس باب الحوائج(ع) است، را به همه عزيزان تبريك و تهنيت عرض ميكنيم خصوصاً جانبازان عزيز كه امروز اين افتخار را دارند كه شباهتي به حضرت ابالفضل دارند، و عضوي از اعضايشان را در راه خدا تقديم كردند. انشاءالله قدردان اين بزرگواران باشيم. ماه شعبان تنها ماهي است كه ديگر در آن شهادت و وفات نيست. همهد جشن و شادي است. انشاءالله عزيزان دلهايشان مملوء از شادي و خوشي و خرمي باشد و اين شادي را هم به ديگران انتقال بدهند. اين اعياد و تولدها بر همگي مبارك و ميمون باشد.
آقای شریعتی: تبريك ويژهاي هم به همه جانبازان عزيز بگوييم. يك تقديري هم از همسران صبور جانبازان و خانوادههاي آنها بكنيم. انشاءالله در هركجا كه هستند، موفق و مؤيد و منصور باشند. بحث ما در هفتههاي اخير بحث خير و بركت هست. خيليها دلشان ميخواهد زندگيشان پر خير و بركت باشد. در ذيل همين بحث، بحث شكر مطرح شد و مطالب بسيار ارزندهاي را شنيديم. از باب «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» (ضحي/11) يك مقداري از نعمتهاي خداوند متعال را گفتند و ما هم شاكر آن نعمتها بوده و هستيم. انشاءالله. خدمت شما هستيم و بحث امروز شما را ميشنويم.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
راههاي شكرگزاري يكي درك نعمت است كه كسي قلباً نعمتي را درك كرد، «فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا» (كافي/ج2/ص99) شكرش را به جا آورده است. يكي از راههاي شكرگزاري «التَّحَدُّثُ بِنِعَمِ اللَّهِ شُكْر» (وسايلالشيعه/ج7/ص40)، «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» يعني مجالس شكرگزاري، بازگو كردن شكرها، گفتن و يادآوري شكرها خودش يك نعمتي است.
يكي از راههاي شكرگزاري در روايات ما اين است كه اگر ما ميخواهيم حق خداي متعال را ادا كنيم و شكر نعمتهايش را به جا آوريم، عبادت و بندگي خداي متعال است. يعني خدايي كه اين همه به ما لطف و عنايت كرده شكرش اين است كه ما حرف او را گوش بدهيم و بندگي او را بكنيم. مثل پدر و مادري كه به ما خيلي احسان و لطف و محبت كردند، حرفشان را گوش بدهيم و اطاعتشان را بكنيم. اين فرمايش مولا اميرالمؤمنين كه ميفرمايند: بارپروردگارا! «مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ» (بحارالانوار/ج67/ص186) خدايا من تو را با روي خوف پرستش نميكنم. اين عبادت بردهها است كه اجباري و روي ترس است. من تو را از روي طمع پرستش نميكنم. عبادت بده و بستان عبادت تجار است. «بل عبدتك شكرا» بخش مهم كارهاي عبادي و بندگي اهلبيت و پيغمبر عظيمالشأن(ص) شكرگزاري از خداي متعال بوده است. در مقابل اين همه الطاف بيكراني كه خداي مهربان بر سر ما ريخته است، ميطلبد كه ما هم عبادت كرنش و پرستش كنيم.
دربارهي حضرت نوح(ع) در آيه قرآن داريم «إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً» (اسراء/3) بنده شكور و سپاسگزاري بوده است. پيغمبر ما در حد اعلاي عبادت، طاعات و بندگي را ارائه ميدادند، حتي در روايات داريم اينقدر خودشان را به زحمت ميانداختند، از روي شوق و عشق بوده نه اينكه زحمت باشد. گاهي بدنشان يك مقدار آسيب ميديد. آيه نازل شد: «ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى» (طه/2) ما قرآن را نفرستاديم خودت را به زحمت بياندازي و عبادت فوقالعاده كني. گاهي پاهاي حضرت ورم ميكرد. به بدن فشار ميآمد. يكبار يكي از همسران پيغمبر به پيغمبر عرض كرد: «لِمَ تُتْعِبُ نَفْسَكَ وَ قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ» (ووسايلالشيعه/ج6/ص191) ديد حضرت خيلي عبادت ميكند. خيلي سر به سجده ميسايد و خيلي عرض ادب ميكند. گفت: چرا اينقدر خودت را به زحمت مياندازي و عبادت زياد انجام ميدهي؟ خداي مهربان به تو وعده داده، وعده كرامت داده، همه گذشته و آينده تو آمرزيده شده است. كمبودي نيست و خدا همهچيز به شما مرحمت كرده است. حضرت در پاسخ اين ايراد همسرشان فرمودند: «أَ فَلَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً» آيا من بنده شكرگزار خدا نباشم؟ ولو اينكه خدا همه چيز به من داده است، همه چيز را آمرزيده و آينده را هم تضمين كرده است. اما حق سپاسگزاري در مقابل اين خدايي كه اينقدر به من لطف كرده است اين است كه در خانهي او بيايم و كرنش و كوچكي و عبادت كنم. اين شكرگزاري اين را ميطلبد. پس به يك معنا انجام واجبات و ترك گناهان و عبادت تشكر از خداوند است. يك مصداق كامل نماز و روزه است. حج رفتن و زكات و خمس پرداختن، تشكر از خداي متعال است.
در شبانهروز عزيزان مقيد باشند دو ركعت نماز شكر مثل نماز صبح بخوانند. در هر حالي انسان ميتواند نماز را اقامه كند. خوب است كه هروقت ياد نعمت خداي متعال ميافتد، وضو بگيرد و دو ركعت نماز بخواند. نماز شكر برجاي آورد. خود اين تشكر باعث افزايش نعمتها ميشود. خداي متعال بركت و خير را براي بندگانش زياد ميكند. پس يك بخش شكرگزاري از خداي متعال عبادت است.
در امالي شيخ صدوق كه از مفاخر و بزرگان شيعه است، آمده كه: روزي پيغمبر خدا در جمع اصحابشان فرمودند: «أَيُّكُمْ يَصُومُ الدَّهْر» (امالي صدوق/ص33) در شما كسي است كه در سال 12 ماه را روزه بگيرد و همه ايام روزه باشد؟ جناب سلمان بلند شد و گفت: «أنا يا رسول الله» من همه ايام روزه ميگيرم. بعد از مكثي فرمودند: «فأيكم يحيي الليل» آيا در ميان شما كسي است كه تمام شب را تا صبح عبادت كند؟ باز جناب سلمان بلند شد و عرض كرد: «قال سلمان أنا يا رسول الله» من همه شب را تا صبح عبادت ميكنم. باز بار سوم حضرت فرمودند: «قال فأيكم يختم القرآن في كل يوم» در بين شما كسي هست كه در شبانه روز هميشه يك ختم قرآن كند. باز سلمان بلند شد و عرض كرد: «فقال سلمان أنا يا رسول الله». در روايت هست كه بعضي از افرادي كه جاهل بودند و در مجلس حضور داشتند، ناراحت شدند. بلند شدند و اعتراض كردند. گفتند: يا رسول الله! سلمان اهل فارس است. اهل ايران است. «إن سلمان رجل من الفرس يريد أن يفتخر علينا معاشر قريش» ميخواهد بر ما قريش افتخار كند، ما ديديم كه سلمان خيلي از روزها روزه نيست، در حالي كه ميگويد: من هميشه در طول سال روزه هستم. شبها گاهي ميخوابد، در حالي كه ميگويد: من شب تا صبح عبادت ميكنم. ما گاهي ديديم ساكت است، در حالي كه ادعا ميكند، من ختم قرآن ميكنم. اين چه كسي است و چطور ممكن است؟ وقتي اينطور برخورد تند كردند، پيغمبر عظيم الشأن(ص) به آن شخصي كه اعتراض كرده بود فرمودند: «مه يا فلان أنى لك بمثل لقمان الحكيم» يعني ساكت شو و حرفت را پس بگير، حضرت سلمات مثل لقمان حكيم است. لقمان حكيم بنده خالص خدا بود و حكمتهاي زيادي را خدا به او داده بود. «سله فإنه ينبئك» از خود سلمان بپرس، به تو راه حل نشان ميدهد. بعد ميگويد: خدمت سلمان آمد، به سلمان گفت: آقا شما كه ميگوييد: من هميشه روزه ميگيرم، در حالي كه ما بعضي مواقع روزه نميگيريم، معنايش چيست؟ حضرت سلمان(ع) فرمود: من در هر ماه، سه روز، روزه ميگيرم. خداي مهربان هم فرموده: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» اگر كسي يك حسنه بياورد، ده برابر است. يعني يك روز، ده روز است و سه روز، سي روز ميشود. وقتي در هر ماه من سه روز را روزه ميگيرم، پس گويي سي روز را روزه گرفتم. من ماه شعبان را هم روزه ميگيرم و به ماه مبارك رمضان وصل ميكنم. روزه گرفتن در ماه شعبان را روايت داريم كه از روزه ماه رجب هم بالاتر است. فرمودند: چرا از روزهي شعبان غافل هستيد؟ يك روز، روزه گرفتن در ماه شعبان بهشت را واجب ميكند. آنها كه روزهي قضا دارند بايد نيت روه قضا را كنند. ثواب ماه شعبان را ميبرند.«و أصل شعبان بشهر رمضان فذلك صوم الدهر» روزهي ماه شعبان را به ماه رمضان وصل ميكنم، اين روزهي كل سال ميشود. دوم اينكه حضرت فرمودند: كدام يك از شما ب را تا صبح به عبادت ميگذرانيد؟ پيغمبر خدا فرمودند: «من بات على طهر فكأنما أحيا الليل كله» دين ما واقعاً دين آساني است. پيغمبر خدا فرمود: اگر كسي شب را با وضو و طهارت بخوابد، قبل از رفتن به رختخواب وضو بگيرد، حتي جاهايي كه امكان ندارد، تيمم كند. تيمم به جاي وضوي قبل از خوابيدن، خدا براي اين هم ثواب مينويسد. «من بات على طهر فكأنما أحيا الليل كله» با وضو و با طهارت بخوابي مثل اين است كه تا صبح عبادت كردي. سلمان اينها را باور كرده بود و لذا پيغمبر هم فرمودند: درست است.
سوم كه گفتم: من هرروز ختم قرآن ميكنم، «سمعت حبيبي رسول الله» از حبيبم پيغمبر خدا شنيدم كه فرمود: يا علي، مثل تو مثل سورهي «قل هو الله احد» است. اگر كسي تو را با قلب دوست بدارد، «فقد كمل ثلثا الإيمان» هركس با دل تو را دوست بدارد، خداي متعال يك سوم ايمان را به او مرحمت ميكند. «و من أحبك بلسانه و قلبه و نصرك بيده فقد استكمل الإيمان»اگر هم تو را با قلب و با زبان دوست بدارند، دو سوم ايمان را دارد. اگر كسي فقط عاشق اهلبيت است، بخشي از راه را آمده است. دشمني ندارد و دوستي دارد، ولايت دارد و قبول دارد. اهلبيت را پذيرفته است. بعد فرمود: يا علي، «و من أحبك بلسانه و قلبه و نصرك بيده فقد استكمل الإيمان» ان كسي كه هم با قلب عاشق است، هم با زبان اظهار ميكند، هم با عمل ارائه ميدهد، اين ايمانش كامل است. بعد فرمودند: يا علي هركس يكبار سوره «قل هو الله» را بخواند، يك سوم قرآن را تلاوت كرده است. دو بار تلاوت كند، دو سوم قرآن و سه بار تلاوت كند، كل قرآن را تلاوت كرده است. مستحب است شب هنگام خوابيدن اين سوره خوانده شود. اگر كسي سه بار در شبانهروز سه بار سوره توحيد را تلاوت كرد، شك نكند. بعضي ميگويند: ما بايد خودمان را تكه تكه كنيم تا خدا يك ثواب بزرگ به ما بدهد. اينها دير باور هستند. خداي متعال دنبال فضل و لطف و كرم است. دنبال بهانه است كه چيزهاي بزرگ را به بهانهي كوچك از ما بپذيرد. باورمان شود سه «قل هو الله» واقعاً ثواب يك ختم قرآن را دارد كه سلمان اين را باور كرد. پيغمبر خدا به اميرالمؤمنين فرمود: يا علي! به آن خدايي كه مرا به پيغمبري فرستاده است، «لو أحبك أهل الأرض كمحبة أهل السماء» اگر همانطور كه اهل آسمان عاشق تو هستند و تو را دوست دارند، اهل زمين را هم دوست ميداشتند، خداي متعال كسي را در آتش جهنم نميانداخت. «لك لما عذب أحد بالنار» بعد هم گفت: من اين كارها را عمل ميكنم. با وضو به رختخواب ميروم. سه «قل هو الله» ميخوانم. در ماه سه روز، روزه ميگيرم. اين توجيه بياني است كه پيغمبر خدا از من سؤال كردند و من پاسخ دادم. «كأنه قد ألقم حجرا» منافقاني كه اعتراض كرده بودند، خاموش شدند.
پس يك بخش شكرگزاري از نعمتها شكرگزاري با عبادت و بندگي خداست كه در رأسش نماز است. ستون دين و معراج مؤمن نماز است.
يكي ديگر ار راههاي شكرگزاري كه در روايات ما هم زياد توصيه شده است، شكرگزاري زباني است. يعني همين كه ما با زبانمان از خداي متعال تشكر كنيم. شكرگزاري زبان هم خيلي مهم است. «الحمدلله، شكر لله» از خداي متعال شكرگزاري از بندگان خداست. همين تشكر زباني خستگي پدر و مادر را از تن درميآورد.تشكر از معلماني كه نه ماه زحمت كشيدند. بزرگواري به من ميفرمودند: من هر چند روز يكبار از همسرم در حد اعلا تشكر ميكنم. عكس اين هم ممكن است. پدر و مادر از فرزندشان اگر حرف گوش كن است، تشكر كنند. اين شكرگزاري زباني هم نعمتها را زياد ميكند و هم آرامش ميدهد و خستگي را از دل طرف درميآورد. طرف را تشويق ميكند به اينكه كار را بيشتر انجام بدهد. تشكر زباني چه از خداي متعال و چه از بندگان خدا آرامش عجيبي ميدهد. «أَشْكَرُكُمْ لِلَّهِ أَشْكَرُكُمْ لِلنَّاسِ» (كافي/ج2/ص99) هرچقدر كه شما به دست و پاي پدر و مادر ميافتي، از معلم تشكر ميكني، در واقع جدا نيست. خدا ميگويد: بارك الله! شكر مرا هم به جا ميآوري. اگر اينها را به جا نياوري، شكر مرا هم به جا نياوردي.
شكرهاي زباني براي خداي متعال در روايات آمده است. «شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ وَ إِنْ عَظُمَتْ أَنْ تَحْمَدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا» (كافي/ج2/ص95) امام صادق(ع) فرمود: شكر هر نعمتي ولو هرچقدر بزرگ باشد، اين است كه از صميم دل الحمدلله بگويي. سادهترين شكرها «الحمدلله» است. يعني تمام حمدها، تمام ستايشها، تمام خوبيها براي خداست. در روايتي از امام باقر و امام صادق(عليهماالسلام) داريم كه آقا قاطري داشتند، گم شد. حضرت فرمودند: اگر «لَئِنْ رَدَّهَا اللَّهُ عَلَيَّ لَأَشْكُرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُكْرِه» (كافي/ج2/ص97) اگر خدا اين مركب را به من برگرداند، شكري ميكنم كه حق شكر خدا باشد. بعضي از اصحاب منتظر شكرگزاري آنچناني حضرت بودند. اتفاقاً مدت كمي طول نكشيد، مركب پيدا شد. حضرت فرمودند: الحمدلله! راوي تعجب كرد آقاجان! قربانت بروم، «لَأَشْكُرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُكْرِه» حق شكر خدا چه شد؟ فرمودند: «أَ لَمْ تَسْمَعْنِي قُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ» يعني تمام خوبيها را به خدا نسبت دادم. اين كلمه كوچك است، ولي يك درياي بيكران در آن حقيقت خوابيده است. مرحوم دولابي هميشه ميفرمودند: وقتي الحمدلله را با قلب و زبان و توجه ميگوييم، خدا خيلي به انسان لطف ميكند. ناسپاسي در مملكت ما زياد است. الحمدلله بر نعمت هايي كه خدا به ما مرحمت كرده است.
باز يك روايت زيباي ديگر ديدم، پيغمبر عظيم الشأن فرمودند: آب را با سه الحمدلله بنوشيد. مستحب است آدم آب را آرام آرام بخورد. «مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ» اگر كسي مقداري از آب را ميل كند، «مَكَثَ هُنَيْئَة» مكثي كند و بگويد: الحمدلله! بعد از لحظات كم باز يك جرعه بخورد، باز دوباره الحمدلله بگويد. باز بار سوم ميل كند و الحمدلله بگويد. امام صادق(ع) فرمود: با سه جرعه آب را نوشيدن و سه بار الحمدلله گفتن و ياد خدا را برجاي آوردن، خدا بهشت را واجب مي كند. باز روايت داريم هيچ قوم و دسته و گروهي نيستند، موقع شروع غذا با بسم الله و نام و ياد خدا شروع كنند، حتي اگر وسط غذا و لقمهي آخر يادشان افتاد بسم الله نگفتند، بسم الله بگويند. يا بگويند: «بسم الله علي اوله و آخره». عزيزاني كه دسته جمعي غذا ميخورند، يك نفر بلند بسم الله بگويد. حديث داريم اگر بسم الله نگوييد، شيطان ميآيد دخالت ميكند، و نورانيت و معنويت غذا كم ميشود. پايان غذا هم الحمدلله بگويد. هيچ قومي غذا و طعامش را با ياد خدا و بسم الله شروع نميكند، و با الحمدلله به پايان نميبرند، حديث داريم اگر الحمدلله و شكرلله نگفتند، ملائكه ميگويند: بد بندههايي هستيد.غذا خورديد و الحمدلله نگفتيد.
آقاي شريعتي: قرار روزانهي امروز ما صفحه 103 قرآن كريم خواهد بود. آيات 155 تا 162 سوره مباركه نساء در سمت خداي امروز تلاوت ميشود. چقدر خوب است كه ثواب تلاوت اين آيات را به روح بلند و نوراني حضرت ابالفضل العباس، باب الحوائج(ع) هديه كنيم. باز ميگرديم به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.
«فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَ كُفْرِهِم بَِايَاتِ اللَّهِ وَ قَتْلِهِمُ الْأَنبِيَاءَ بِغَيرِْ حَقٍّ وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفُ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيهَْا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا(155) وَ بِكُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلىَ مَرْيَمَ بهُْتَانًا عَظِيمًا(156) وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا المَْسِيحَ عِيسىَ ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لَكِن شُبِّهَ لهَُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِى شَكٍّ مِّنْهُ مَا لهَُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَ مَا قَتَلُوهُ يَقِينَا(157) بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ كاَنَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا(158) وَ إِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِننََّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيهِْمْ شهَِيدًا(159) فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيهِْمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لهَُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا(160) وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَواْ وَ قَدْ نهُُواْ عَنْهُ وَ أَكلِْهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنهُْمْ عَذَابًا أَلِيمًا(161) لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ مِنهُْمْ وَ المُْؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ المُْقِيمِينَ الصَّلَوةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ المُْؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَْخِرِ أُوْلَئكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا(162)»
ترجمه آيات:
«پس به سبب پيمان شكستنشان و كافر شدنشان به آيات خدا و به ناحق كشتن پيامبران و اينكه گفتند: دلهاى ما فرو بسته است، خدا بر دلهايشان مهر نهاده است و جز اندكى ايمان نمىآورند. (155) و نيز به سبب كفرشان و آن تهمت بزرگ كه به مريم زدند. (156) و نيز بدان سبب كه گفتند: ما مسيح پسر مريم پيامبر خدا را كشتيم. و حال آنكه آنان مسيح را نكشتند و بر دار نكردند بلكه امر برايشان مشتبه شد. هر آينه آنان كه درباره او اختلاف مىكردند خود در ترديد بودند و به آن يقين نداشتند. تنها پيرو گمان خود بودند و عيسى را به يقين نكشته بودند. (157) بلكه خداوند او را به نزد خود فرا برد، كه خدا پيروزمند و حكيم است. (158) و هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر آنكه پيش از مرگش به او ايمان آورد و عيسى در روز قيامت به ايمانشان گواهى خواهد داد. (159) و به كيفر ستمى كه يهودان روا داشتند و منع كردن بسيارشان از راه خدا، آن چيزهاى پاكيزه را كه بر آنان حلال بود، حرام كرديم. (160) و نيز به سبب رباخواريشان و حال آنكه از آن منع شده بودند، و خوردن اموال مردم را به باطل. و ما براى كافرانشان عذابى دردآور مهيا كردهايم. (161) ولى دانشمندانشان و آن مؤمنانى را كه به آنچه بر تو و به آنچه پيش از تو نازل شده ايمان دارند، و نمازگزاران و زكاتدهندگان و مؤمنان به خدا و روز قيامت را اجر بزرگى خواهيم داد. (162)»
آقاي شريعتي: انشاءالله زندگي همه ما منور به نور قرآن و اهلبيت باشد. دعاي ويژهاي براي موفقيت همه دانشآموزاني كه امتحان دارند و طلاب و دانشجويان عزيز ميكنيم. انشاءالله همگي موفق و مؤيد باشند. حاج آقاي فرحزاد نكته صلوات و اشاره قرآني امروز را بفرمايند.
حاج آقاي فرحزاد: يك صلوات خيلي زيبايي ظهرهاي ماه شعبان در مفاتيح هم هست كه وارد شده و از امام سجاد(ع) كه امشب هم شب ولادت اين بزرگوار است، «شجرة النبوة و موضع الرسالة» يك بخشي درباره فضيلت صلوات است. «اللهم صل على محمد و آل محمد صلاة كثيرة تكون لهم رضا» خدايا صلوات فراوان بر محمد و آل محمد نازل بفرما كه باعث خشنودي دل محمد و آل محمد شود. از اين تعبير استفاده ميشود اگر صلوات هيچ خاصيتي نداشته باشد، «تكون لهم رضا» صلوات زياد دل محمد و آل محمد را خشنود ميكند. ماه شعبان هم ماه رضاوان ماه خضنودي خداست. «و لحق محمد و آل محمد أداء و قضاء بحول منك و قوة يا رب العالمين» يعني اين صلوات فراوان ما را وسيلهي ادا كردن حق محمد و آل محمد، چه حق گذشته و حق فعلي قرار بده. البته ادا كردن حق آنها كار خداست.كثرت صلوات هم خشنودي خدا و هم ادا كردن حق آنها را دارد.
روايت زيباي ديگري هم در بحارالانوار است. اگر كسي از پيغمبر خدا تشكر كند، بگويد: «جَزَى اللَّهُ عَنَّا مُحَمَّداً مَا هُوَ أَهْلُهُ» (بحارالانوار/ج91/ص63) خدايا آنچه حق و سزاوار پيغمبر است، به جاي ما به پيغمبر مزد بده. «أَتْعَبَ سَبْعِينَ كَاتِباً أَلْفَ صَبَاحٍ» هفتاد نويسنده و كاتب و ملائكه مشغول ميشوند، هزار روز ثواب كساني را مينويسند كه از خدا شكرگزاري ميكنند. «مَنْ قَالَ جَزَى اللَّهُ عَنَّا مُحَمَّداً مَا هُوَ أَهْلُه» خدايا جزاي پيغمبر را خودت ادا كن، طوري كه سزاوار او هست.
آيهاي كه در اين صفحه از حضرت عيسي(ع) خداي مهربان صحبت كرده كه حضرت عيسي را نكشتند، به دار آويزان نكردند بلكه خدا او را زنده نگه داشته تا زماني كه برگرداند. «وَ إِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِننََّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيهِْمْ شهَِيدًا» يعني هيچ اهل كتابي نيست، الا اينكه هنگام مردن به حضرت عيسي(ع) ايمان بياورند. اهل كتاب يهوديها، نصرانيها، معتقد به روح القدس هستند، يا فرزند براي خدا قائل هستند، موقع مردن حقيقت باز ميشود. چون آدم از عالم طبيعت بيرون ميرود، مانند فرعون كه لحظه آخر به خدا ايمان آورد. ولي ايمان آن موقع فايده ندارد. حجابها كنار ميرود و لذا به حقيقت وجود حضرت عيسي كه بنده و عبد خداست، باورشان ميشود و به پيغمبر خدا ايمان ميآورد، آن زمان ايمان آوردن فايده ندارد. روز قيامت حضرت عيسي(ع) شهادت ميدهد بر آنهايي كه به حق و ناحق به او ادعاهايي بستند كه او پسر خداست.
ماه شعبان ماه پيغمبر خداست و ماه بسيار مهمي است. تعبيري كه در همين صلوات است، «شَعْبَانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ» (وسايلالشيعه.ج10/ص492) يعني اين ماه را با رحمت و خشنودي خودت پر كردي. و خدا توفيق بده ما اعمال اين ماه را درست انجام بدهيم، آخرش هم ميگوييم: «و قد أوجبت لي منك الكرامة و الرضوان و أنزلتني دار القرار و محل الأخيار» يعني اگر انسان درست اعمال ماه شعبان را به جا آورد،رحمت خدا بر او واجب ميشود. رضوان و خشنودي خدا كه خدا از ما راضي باشد، ما هم از خدا راضي باشيم. شفاعت پيغمبر ما را ميگيرد و در جوار پيغمبر در بهشت برين خواهيم بود. از اعمال اين ماه پر بركت روزه گرفتن است كه اشاره كرديم. حتي از ماه رجب در بعضي روايت هست كه برتر و افضل است. از اعمال اين ماه استغفار است كه در بعضي روايات داريم كه هفتاد برابر ماههاي ديگر فضيلت دارد. استغفار هم فقط زباني نباشد. روزي هفتاد مرتبه گفتن «استغفرالله و اسئله التوبه» مستحب است. معناي استغفار اين است كه آدم از گناه متنفر و منزجر شود. بديهايش را كنار بگذارد. هم ندامت گناه و هم كنار گذاشتن گناه، توبه و استغفار واقعي است. آدم با دل پاك و پاكيزه وارد ماه رمضان شود. استغفار در اين ماه خيلي سفارش شده به حدي كه هفتاد برابر ماه ديگر سفارش شده است. از اعمال بسيار مهم اين ماه زياد صلوات بر محمد و آل محمد است.حداقل روزي صد بار، دويست بار، پانصد بار، هرچقدر ميتوانيم صلوات بفرستيم. اين نكتههايي هم كه در مورد سه بار خواندن «قل هو الله» ميگوييم، معنايش اين نيست كه آدم قرآن را نخواند، معنايش اين است كه اگر كسي نتواند قرآن را بخواند، لااقل اين حداقلها جايگزين ميشود. براي كساني كه يك دور قرآن را ميخوانند، بدآموزي نداشته باشد. ولي ميخواهم عرض كنم اين فرصتها هم مهم است. اينكه آدم بگويد: من نماز صبح نميخوانم، يك وضو ميگيرم تا صبح برايم عبادت بنويسند. مستحبات وقتي قبول ميشود كه ما واجبات را درست انجام دهيم. عبادتهايمان را با گناه باطل نكنيم. استغفار در اين ماه فوقالعاده سفارش شده است. از اعمال اين ماه زيارت اباعبدالله خصوصاً در ماه شعبان است. از اعمال اين ماه مناجات شعبانيه است. اصل اين دعا از اميرالمؤمنين(ع) است و ما كم دعاهايي را داريم كه تمام ائمه ميخواندند.
از اعمال ديگر اين ماه تلاوت قرآن و صدقه دادن است. صدقه را هر روز بدهيد و فراموش نكنيد. بخشي از مال را كنار بگذارند، ولو نصف خرما و يك ليوان آب كنار بگذارند. صدقه دادن دقع بالا ميكند، ولو اينكه بلا مسلم شده باشد.
چون امروز، روز ولادت آقا ابالفضل العباس است، شخصيتهايي مثل حضرت ابالفضل در اين امت قائم مقام هستند كه مقام بس بلندي دارند. امام سجاد تعبيري دارند و فرمودند: عمويم حضرت عباس خوب جانبازي كرد. خوب ايثار و فداكاري كرد. تا جايي كه جانبازي و گذشتش به جايي رسيد كه دو دستش را در راه خدا هديه داد و خداي به جاي دو دست، دو بال به او مرحمت كرده كه در بهشت پرواز ميكند و همانند جعفر طيار، برادر اميرالمؤمنين(ع) است. «إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (بحارالانوار/ج44/ص298) براي هيچ شهيدي چنين تعبيري نيامده است. فرمود: براي عمويم عباس(ع) جايگاهي در روز قيامت هست كه تمام شهدا، روز قيامت به عظمت مقام اين بزرگوار غبطه ميخورند. واقعاً هم باب الحوائجياش فوق العاده است.
يكي از بزرگان پنج جلد كتاب پيرامون كرامات حضرت ابالفضل (ع) نوشته است. از علما و از مسلمان و غير مسلمان نوشتهاند. مرحوم علامه طباطبايي كسي كه صاحب الميزان است و شاگردان بسياري را تربيت كرده است، فرموده بودند: سرمايهي من براي آخرت من ارادت بيشائبه و خالصانهاي است مثل عوام الناسي كه صاف و ساده هستند و براي ابالفضل نذر ميكنند و ارادت دارند. اميدواريم كه از ارتباط و توسل به حضرت ابالفضل كم نگذاريم و هستيمان را فداي اين آقا كنيم و انشاءالله روز جانباز هم مبارك باشد.
خدا را به حق ابالفضل قسم ميدهيم همه ما را جز شيعيان اهلبيت قرار بدهد، و از همه گرفتارها و مريضها رفع گرفتاري شود. روز دوشنبه متعلق به امام حسن و امام حسين(ع) است.