كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش 93/06/24
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
با هر چه عشق نام تو را میتوان نوشت * * * با هر چه رود راه تو را میتوان سرود
بی من حصار نیست که هر قفل کهنه را * * * با دستهای روشن تو میتوان گشود
شریعتی: سلام میگویم به همهی هم وطنان خوب خانمها و آقایان به خاطر پخش مسابقهی فوتبال ساعتی دیرتر خدمت شما رسیدیم ولی خوشحالیم که باز هم همراه شما هستیم حاج آقای فرحزاد سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید ایام مبارک باشد.
حاج آقا فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همهی بینندگان عزیز عرض سلام داریم انشاءالله که همگی هر کجا هستند سرافراز موفق و سرحال و با نشاط باشند انشاءالله که خدای متعال رفع گرفتاری از همهی گرفتارها بفرماید و مشکلات همه را مادی و معنوی انشاءالله حل بفرماید.
شریعتی: بحث دوشنبه در هفتههای اخیر بحث خیر و برکت در زندگی است خیلیها دوست دارند که زندگیشان پر خیر و برکت باشد فصل جدیدی را در این بحث در ذیل بحث خیر و برکت حاج آقا آغاز کردند هفتهی گذشته و آن هم بحث خیرات و انفاق و صدقات بود نکات خیلی خوبی را شنیدیم چشم اندازی را ترسیم کردند جزئیاتاش ماند که این هفته به اتفاق میشنویم و گوش میکنیم خدمت شما هستیم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم همان طور که اشاره فرمودید یکی از چیزهایی که هم در قرآن و هم در روایات تاکید فراوان شده و یکی از برکاتاش برکت و وسعت در رزق است و برکات معنوی و مادی میآورد انفاق کردن و خیر رساندن به دیگران است روایتی از پیامبر عظیم الشأن داریم که فرمود صدقه زیاد بدهید تا رزق و روزیتان زیاد شود رزقتان زیاد شود فرمود صدقه دادن مال انسان را زیاد میکند یعنی برعکس ذهنیتای که شاید اهل دنیا دارند فکر میکنند که صدقه دادن کم میشود یا برکتاش کم میشود یا اصلاش کم میشود این اشتباه است اصلا خدای متعال صدقه دادن را دوست دارد و خیر و برکت و وسعت رزق به آنهایی که دست خیر دارند معمولا این طوری است مرحمت میفرماید یا مثلا در آیهی قرآن داریم «وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ» (سبأ/36) یعنی آن چیزی که شما انفاق میکنید خدا جایگزین میکند حالا از راه دیگر به همان عمر و مال و جان ما میدهد یا بلاهایی بود که قرار بود بیاید یا ضررهایی که به ما بخورد جلوی آن ضررهای گرفته میشود یعنی قطعا بدانیم صدقه دادن هم بلاها را دور میکند و هم جلوی ضررها و خطرهایی که ما نمیدانستیم بنا بود به ما برسد میگیرد و هم برکت را زیاد میکند که اصلا یکی از راههای نازل شدن رزق باران رحمت وسعت رزق در روایات ما همین انفاق و احسان است در روایت داریم در نهج البلاغه از امیرالمومنین میفرماید یعنی رزق و روزی را از آسمانها فرود بیاورید برکاتی که خدا بناست به شما برساند با صدقه دادن یا در کلمات دیگر قصار نهج البلاغه است حضرت امیر علیه السلام میفرماید که هر وقت فقیر شدید مشکلات مادی پیدا کردید کمبود در مسائل مالی پیدا کردید بیایید با خدا تجارت بکنید با صدقه دادن ولو کم آدمهایی که مشکل مالی دارند نمیگوییم فراوان بدهند همان کماش هم احسان و انفاق که میکنند حدیثی هفتهی قبل اشاره کردیم که سه خصلت در کسی یک دانه از اینها باشد واجب میشود بهشت رفتناش یکی الانفاق من اخطار یعنی ولو دست تنگ هم است آن دست تنگی را باز خیلی برکاتاش و ثواباش بیشتر است. نگوییم ما کم داریم نداریم خودمان محتاج تریم خودمان نیاز داریم نه آن کسی که محتاجتر است باز در عین نیاز شدید ایثار میکند به دیگران میدهد خدا خیلی دوستاش دارد و خدا یک در جدیدی به رویش باز میکند و ما فراوان نمونههایی داشتیم که افرادی که به این مرحله رسیدند انفاق کردند یک در عجیبی به رویشان باز شده.
شریعتی: و یک ایمان و باور عمیق و خیلی جدی میخواهد دستات تنگ باشد و باز انفاق بکنی.
حاج آقا فرحزاد: بله برکاتی که خدا در رحمت را باز میکند مثلا در آیهی قرآن داریم که «لِيُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ» (طلاق/7) یعنی آن کسی که وسعت دارد توان دارد از وسعت خودش انفاق بکند و آن کسی که به او رزق و روزی تنگ گرفته شده در زحمت است در فشار است او هم باز از چیزهایی که حداقلهایی که خدا به او داده باز هم بخشی را به دیگران انفاق بکند احسان بکند خدا دوست دارد اصلا اینها یک امتحاناتی است که خدا ما را میبرد به جاهایی که بن بست است ببیند ما چه کار میکنیم چند مرده حلاجیم اگر در سختی در اعسار ما آیهای که هفتهی قبل اشاره کردیم سبقت سرعت بگیرید به بهشتی که مساحتاش به اندازهی آسمانها و زمین است این بهشت را خدا آماده کرده یعنی الآن موجود است برای متقین. متقین چه کسانی هستند؟ چند علامتی که برای متقین آورده اولاش انفاق است «الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء» بعد میگوید «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ» با این که اینها هم صفت خیلی بلندی است فروبردن خشم عفو از مردم خدا محسنین را هم دوست دارد صفات مهمی است ولی اول خدا دست میگذارد، سرّا یعنی در رفاه و خوشی مال و ثروت هم دارد درآمداش هم بالاست انفاق میکند ضرا یعنی به او ضرر خورده خیلی در فشار است در زحمت است یک مقدار از خودش بکند و انفاق بکند خدا درهای رحمت را به رویش باز میکند نمونه زیاد داریم فرصت باشد عرض میکنیم یک عالم بسیار برجستهای است که معروف است به نام حجت الاسلام شفتی سید شفتی که ایشان قبرشان در اصفهان زیارت گاه است ضریح دارد و حرم دارد مسجد سید اصفهان به نام ایشان است یک خیابان مهم در اصفهان مرکز شهر به نام ایشان است خیابان مسجد سید. مسجد سید این به نام این شخصیت بزرگوار است ایشان اهل شفت طرفهای گیلان بوده در نجف درس میخوانده سید خیلی گرفتاری بوده در مسائل مادی به قدری که روزمره نمیتوانسته یک نانی برای خودش تهیه بکند یک چند وقتی هم گوشت گیرش نیامده برای خودش تهیه بکند یک ویتامینی انرژی به بدناش برسد خلاصه از یک جایی یک گوشتی به او میرسد که یک روز آبگوشت درست کند یک کم بدناش را تقویت بکند یک کمی جان بگیرد در مسیری که میرفته میبیند که عذر میخواهم یک سگی از حال رفته افتاده یا زایمان کرده بچههایش هم کنارش هستند شیر ندارند او میبیند در حال جان دادن است میبیند که این واجبتر است او جاناش از بین میرود نمیگوید این حیوان است نجس است مهم نیست این جاهایی است که خدا آدم را امتحان میکند خیلی مهم است.
شریعتی: یا من خودم حالم خوب نیست.
حاج آقا فرحزاد: بله خودم طلبهام، سیدم، انسانم، این جا با خدا معامله میکند میگوید خدایا من در آن حد نیستم که جان من در خطر باشد که از بین برود ولی این حیوان از بین میرود آن گوشت را تکه تکه میکند در دهان سگ میگذارد این سگ جان میگیرد از مردن نجات پیدا میکند بعد از چند روزی در همان نجف که بوده یک تاجر خیلی مهمی از ایران رفته بوده برای زیارت مولا امیرالمومنین مشکل مهمی این تاجر پیدا کرده بوده و نذر کرده بوده که اگر این مشکل حل شود یک ثروت فراوانی به یک سید طلبه بدهد هدیه بکند و اتفاقا اهل همان طرفهای گیلان هم بوده این تاجر و خلاصه میاید نذرش را در نجف ادا بکند میگویند مورد نذرات این آقا خیلی به جا است موردی است که هم نیاز دارد و ثروت فراوان نذری که کرده بوده به این آقا میدهد و زندگی این آقا بعد از این حفظ جان حیوان متحول میشود چه تحولی. خدای مهربان دیگر در رزق را به این آقا باز میکند این آقا چه در نجف و بعد که کوچ میکند به اصفهان املاک داشته چندین روستا داشته چقدر نوکر و غلام و کارگر و کشاورز و باغبان و دامدار داشته اینها همه میآمدند و البته آن جا همه دست به خیر بوده همه به فقرا میرسیده کارهای خیر میکرده به خاطر این که انفاق کرد در سختی و در شدت نداری و عسر خدای متعال در رزق و روزی را به روی او باز کرد این واقعا یک حقیقتی است «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ» (سبأ/39) یعنی این باور هم خیلی خوب است خدا قطعا جبران میکند مدیون کسی نمیماند یا امیرالمومنین علیه السلام باز تعبیری داشتند اگر ما بدانیم که بدهیم ده برابر صد برابر هفت صد برابر هزار برابر میلیونها برابر جایگزین میشود میماند به درد ما میخورد راحت انفاق میکند راحت گذشت میکند اگر کسی که یقین داشت جایگزین میکند چطور ما در بانکها سپرده میگذاریم میگوییم چند برابر است چنین میکنند چنان میکنند حالا حلال است یا حلال نیست باید از مراجع بپرسند چون بعضیها همین را هم اشکال میدانند ولی مردم یک جایی میدانند که یک ذره پول گیرشان بیاید حاضراند هستیشان را بفروشند بگذارند که چند برابر شود ولی در راه خدا بدانیم که قطعی است یعنی وعدههای خدا بلاشک قطعی است چه در دنیا چه در آخرت خدا جبران میکند.
شریعتی: یعنی سپردهها را اصل و سوداش را تضمین شده میدانیم بازگشتش را ولی صدقهها را و انفاق این طور فکر نمیکنیم.
حاج آقا فرحزاد: اگر این باور در ما ایجاد شود امیرالمومنین سلام الله علیه میفرماید که ما راحت انفاق میکنیم خوب انفاق میکنیم یک بزرگواری خدمتشان رسیده بودیم ایشان میفرمودند که من سخت معتقدام چیزی که انسان و بشریت را نجات میدهد سخاوت است اگر کسی دستاش به سخاوت بود این عاقبت به خیر میشود قطعا بداند که خدای متعال دستاش را میگیرد و او را نجات میدهد ولی آدمی که بخیل است و دستاش دهنده نیست ممسک است خسیس است این بداند که رستگار نخواهد شد اصلا ما حدیث داریم سخاوت شجرهای است در بهشت که هر کس که سخی است به شاخهای از شاخههای آن درخت وصل است و او را میکشد به طرف بهشت بخل و خسیسی هم یک شجرهای است در جهنم که افراد بخیل و خسیس به آن شجره وصلاند و آنها را میکشد به طرف جهنم خدا روزی کافر هم نکند بخل و خسیسی را از بس رذیلهی پستی است از بس رذیلهی بدی است.
شریعتی: آن وقت در پیامها چه گلایههایی میکنند خانوادهها که میگویند از ما هم دریغ میکنند شوهرها یا بالعکس.
حاج آقا فرحزاد: بله ما در خانوادهها دو چیز هم خانوادهها هم محل کار و کارگزاران مدیرها مسئولین دو چیز را خیلی روی آن مانور باید بدهیم گلایه و شکایت زیاد است یکی سخاوت یکی اخلاق یعنی ما حدیث داریم دو چیز در مومن هیچ وقت جمع نمیشود، اگر جمع شد حتما بداند که مومن نیست دوست اهل بیت نیست مومن واقعی نیست اَلبُخل وَ سوُء الخُلق یعنی هم بخیل باشد و هم بداخلاق باشد این دو چیز هیچ وقت در مومن در متقی در انسان واقعی جمع نمیشود یعنی در انسانیت بیرون است از مومن بودن بیرون است.
شریعتی: در همین دو مورد هم به خودشان بیشتر از بقیه سخت میگذرد آنهایی که بخیلاند و بد اخلاقاند یک جهنمی را برای خودشان اول گذاشته اند.
حاج آقا فرحزاد: همین طور است آدم بداخلاق همیشه خودخوری میکند همیشه با دیگران قهر است عصبانی است اول خودش را آتش میزند بعد دیگران را آدم ممسک و بخیل هم نه به خودش میرسد و نه به دیگران این خیلی رذیلهی بدی است خیلی بد است باز امروز از نهج البلاغه خیلی بهره بردیم امیرالمومنین سلام الله علیه راجع به بخل تعبیر خیلی فوق العادهای دارند میفرمایند الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوء میفرماید بخل فقط یک گناه نیست یک رذیلهی خاصهای که تک باشد نیست جامع تمام بدی هاست آدم بخیل دریغ میکند به دیگران چیز بدهد خمس نمیدهد زکات نمیدهد صله رحم نمیکند احسان نمیکند انفاق نمیکند به خودش نمیرسد به دیگران نمیرسد حق دیگران را پایمال میکند حریص میشود و همیشه میخواهد حق دیگران را بچاپد جامع تمام بدی هاست ما راجع به کم گناهی این طور تعبیر داریم جامع جمع کنندهی تمام عیبها و بدیهای زشت است و میفرماید بخل چیزی است که آدم را به هر بدیای میکشاند آدم بخیل یک زمامی دهنده و افساری به گردناش انداختهاند به همهی بدیها بسیاری از اینهایی که جنایت انجام دادهاند به خاطر درآمدی و پولی است پول در بیاورند و خرج نکنند و جمع بکنند جمع کردن و نگاه داری باعث میشود که حق دیگران ضایع شود و آدم دست به جرم و جنایت بزند یک روایت بسیار تکان دهندهای است این هم روایت عجیبی است در معراج السعاده مرحوم نراقی نقل کرده که شخصی بخیل بود خسیس بود آمد محضر خاتم انبیاء حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد آقا جان من وضعام خراب است خسیسام بخیلام به حدی هم بخل من شدید است که اگر یک سائلی درخواست کنندهای گرفتاری میاید طرف من حس میکنم که از من چیزی میخواهد طلب بکند مبادا دست به جیب بشوم مبادا کار خیر بکنم صدقه و انفاق مثل این است که شعلهی آتش به طرف من میاید از انفاق و احسان فراری ام.
شریعتی: حالا خوب است مشکل خودش را میفهمیده.
حاج آقا فرحزاد: بله همه میدانند کار بدی است رذیلهی پستی است واقعا گفت مثل این که شعلهی آتش سراغ من میاید که مبادا انفاق کنم مبادا دست سخاوت به کسی داشته باشم این تعبیر برای هیچ مورد دیگری در روایت پیدا نکردیم پیغمبر خدا فرمودند از من دور شو میترسم آتش تو من را هم بگیرد یعنی خودت یک قلمبه آتش هستی خودت آتش هستی پیغمبری که ما معتقدیم تمام آتشهای عالم را میتواند خاموش بکند رحمة للعالمین است آب رحمت است بر همهی آتشها به این شخص بخیل و خسیس فرمودند از من هم دور شو که مبادا نکبت تو شعلهی آتش تو من را هم بگیرد بعد هم این تعبیر تند را فرمودند که این تعبیر فقط برای دشمنان اهل بیت وارد شده چون دشمنان اهل بیت یکیشان همین است از آب دادن هم مضایقه میکنند از یک انفاق و احسان هم مضایقه میکنند برعکس پیغمبر اهل بیت که به ابن ملجم هم میگویند آب بده غذا بده به او برس شکنجه نکن در غل و زنجیر نکن یعنی شما سیرهی اهل بیت را ببینید بدترین انسانها اگر پیغمبر ما عدهای اسیر روی بند بودند شب خوابشان نمیبرد میفرمود عمویم عباس را اسیر کردند من خوابم نمیبرد بروید بندهایشان را باز کنید من خوابم ببرد یعنی این قدر حاضر نیستند دشمنشان یک ذره صدمه ببیند ولی ما حاضریم که شش ماههی امام حسین از بین برود ولی یک جرعه آب به او ندهیم این مال بخل است اگر آنهایی که آمدند کربلا بخیل نبودند سخی بودند همهشان رستگار بودند این خساست اینها را به این روزگار انداخت حدیث داریم قوم لوط چرا مبتلا به آن عمل شنیع شدند و آن بلا برایشان نازل شد در کلمهی بخل سفینه البحار محدث قمی آورده چون به خاطر این که میخواستند مهمان خانهشان نیاید این عمل شنیع را انجام دادند که سخاوت نداشته باشند مهمان داری نداشته باشند و این عمل بخلشان بر ترک انفاقشان گرفتارشان کرد به آن بلا و عذاب نازل شد این تعبیری که عرض کردم برای دشمنان اهل بیت آمده برای بخیل هم آمده پیغمبر خدا به این شخص فرمودند از من دور شو میترسم آتش تو من را هم بگیرد بعد فرمودند اگر به همین حالت از دنیا بروی خودت را اصلاح نکنی خدا هیچ عملی را از تو نمیپذیرد و تو را با صورت در آتش جهنم میاندازد خیلی عجیب است یعنی آدم خسیس عملی از او پذیرفته نمیشود و او با صورت در آتش جهنم میرود واقعا بخل و سخاوت موضوع مهمی است که ما انتخاب کردیم بخل مومن را کافر میکند مسلمان را کافر میکند سخاوت کافر را ممکن است مسلمان بکند اگر هم مسلمان نکند آتش جهنم او را نمیسوزاند این فرمایش مولا امیرالمومنین علی علیه السلام است حضرت میفرماید در مباحث علویه است این روایت اَلکافِرُ سَخی اَقرَبُ اِلَی الجَنَّه مِنَ المُسلِم البَخیل یعنی کافری که دست دهنده دارد سخاوت مند است گره باز میکند به یتیمها میرسد صدقه میدهد کار خیر میکند این به بهشت نزدیکتر است از مسلمانی که ممسک است بخیل است نماز میخواند دعا میخواند ذکر میگوید مثل اینهایی که آمدند کربلا امام حسین را شهید کردند نماز میخواندند ذکر میخواندند اینها راحت است هنر این است که از مال بگذری از جان بگذری انفاق بکنی احسان بکنی یک آب را هم مضایقه کردند لذا فرمود کافر با سخاوت به بهشت نزدیکتر است از مسلمانی که بخیل است صعلبه مسلمان بود نماز پشت سر پیغمبر میآمد پنج وعده نماز میخواند وضع مالیاش خوب نبود در فقر بود به پیغمبر خدا اصرار کرد که من میخواهم مال و ثروت پیدا کنم حضرت میدانست او ظرفیت ندارد لیاقت ندارد فرمودند کمی که گذران زندگی بشود برای تو بهتر از این است که زیادی که تو را غافل بکند گفت نه اصرار پشت اصرار التماس پشت التماس پیغمبر خدا دعا کردند شرط هم کرد آیهی قرآن هم دربارهاش نازل شده «لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ» (توبه/75) اگر خدا به من بدهد من صدقه میدهم انفاق میکنم پیغمبر هم دعا کرد مال و ثروتاش زیاد شد این قدر گوسفند خدا به او داد دیگر در شبانه روز یک وعده نماز میآمد بعد جمعه به جمعه میآمد بعد جمعه هم نتوانست بیاید خیلی از توفیقات سلب شد سورهی مبارکهی توبه یا برائت بعضی از آیات اششان نزولاش دربارهی همین صعلبه است تا این که آیهی زکات نازل شد زکات امر واجبی است نمیگوییم صدقات مستحب همان واجباش را هم گاهی نمیدهد مامورهای پیغمبر خدا رفتند سراغ صعلبه که زکات گفت صدقه چیست این حرفها چیست ابدا منکر شد نه این که حتی صدقه ندهد ممکن است کسی بگوید من نماز زکات را قبول دارم من بدام این فاسق میشود ولی مرتد نمیشود کافر نمیشود گفت اینها چیست اینها من در آوردی است منکر قرآن و منکر زکات و مرتد شد کافر شد کافر از دنیا رفت ببینید بخل آدم مسلمان را کافر کرد مرتد کرد و بی دین از دنیا رفت این که فرمود دور شو اگر به این حالت بروی خودت با صورت میفرستند درون آتش نمونهاش صعلبه است حتی در زمان خلفا آمد به خلفا التماس کرد بعد که مرتد شده بود گفتند چون پیغمبر قبول نکرده ما هم قبول نمیکنیم مهر بطلان به او خورد در هر صورت آدم کافر ممکن است با سخاوت مسلمان شود برود بهشت ما روایت داریم چند نفر اسیر شدند که اینها کافر حربی بودند و قصد محاربه و قصد ترور پیغمبر را هم داشتند حضرت امیر اینها را دستگیر کرد توبه هم نکردند گفتند ما پیغمبر را میکشیم اولی و دومی اعدام شدند نفر سوم را میخواستند اعدام بکنند جبرئیل نازل شد یا رسول الله این خوش اخلاق است و سخاوت مند است اعدام را از او بردار آزادش کردند گفتند برو چون خیر به مردم میرسانی و خوش اخلاق هم هستی یک چند قدمی که رفت برگشت گفت چرا حکم اعدام از من برداشته شد پیغمبر خدا فرمودند نمایندهی خدا پیک وحی الهی جبرئیل آمده گفته دو صفت خوب در شما است سخی هستی مهمان داری میکنی سخاوت مندی و خوش اخلاقی گفت مگر خدای تو اینها را دوست دارد فرمودند بله به خاطر همین اخلاق ما مبعوث شدیم گفت اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله صلی الله علیه و سلم شهادتین گفت و مسلمان شد پیغمبر خدا فرمود این کسی است که سخاوتاش و خوش اخلاقیاش او را به طرف بهشت کشاند همان روایت حضرت امیر که به بهشت نزدیک است یعنی ممکن است کافر اگر سخاوت مند باشد خوش اخلاق باشد برود به بهشت حتما هم میرود ولی مومن مسلمانی که بخیل است مثل صعلبهها و نمونههای زیاد منکر میشود انفاق میکند آه و ناله هزارها مظلوم و گرفتار پشت سرش است او عاقبت به خیر نمیشود حتی باز از این بالاتر ما روایت داریم آدم سخی اگر هم مسلمان نشد از دنیا رفت ایمان نیاورد به خدا آتش جهنم او را نمیسوزاند چون صفت خدا در او است خدا او را دوست دارد صفت او را دوست دارد او را نمیسوزاند ما حدیث داریم حاتم طائی کافر بود است و به همان جاهلیت بت پرستی از دنیا رفته ولی پیغمبر ما فرمود به خاطر سخاوتاش آتش جهنم او را نمیسوزاند و لذا سیرهی پیغمبر اهل بیت همهی انبیا و اولیا خدا این بوده که تا میتوانستند انفاق بکنند، داری نداری، خوشی ناخوشی، شب روز، حتی پیغمبر و امامان ما گاهی شبانه مخفیانه میرفتند در خانهی مردم که کسی متوجه نشود که مبادا آثار خجالت در طرف پیدا شود ولی انفاق میکردند. معلم میگوید من یک موقعی شبی بود بارانی در مدینه داشتم جایی میرفتم در تاریکی دیدم یک کسی خم شده در تاریکی آمدم دیدم امام صادق علیه السلام است حضرت را شناختم حضرت هم من را شناختند فرمودند معلم تویی عرض کردم بله عرض کردم این جا چه کار میکنید این موقع شب فرمودند مقداری خوراکی بردم برای افرادی که فقیراند و مستمنداند به قول امروزیها یک عدهای بودند در مدینه کارتن خواب بودند یک محلهایی سکوهایی بود که برای فقرا در نظر میگرفتند جا و مکان نداشتند آن جا استراحت میکردند فرمودند مقداری از این آذوقهها روی زمین ریخته دارم جمع میکنم ببرم کمک کردم همراه حضرت رفتیم حضرت بدون این که اینها را بیدار کنند بالای سرشان مقداری آذوقه میگذاشتند و برمیگشتیم من به حضرت عرض کردم اینهایی که شما به آنها خدمت کردید شیعه نیستند مومن نیستند دوستدار شما نیستند فرمودند نباشند انفاق و صدقه دادن که شرطاش مومن بودن شیعه بودن مسلمان بودن نیست به هر موجودی انسان خیر برساند صدقه بدهد مرحوم شفتی عرض کردیم به یک حیوان. حیوانی را جاناش را نجات داد خدا چه کار کرد با او؟
شریعتی: مهم این است از خودت بتوانی بکَنی.
حاج آقا فرحزاد: بله این کندن مهم است البته امام صادق علیه السلام میفرماید اگر آنهایی که هم کیش محمد و مسلک ما هم هستند آنها را ما در نمک آشمان شریک میکردیم به آنها باید بیشتر برسیم آنها مقدماند حتی هم دربارهی پیغمبر اهل بیت علما و بزرگان ما داریم که ایثار میکردند یعنی صدقه و انقاق برایشان این قدر مهم بود از خودشان میزدند یا خودشان را به تکلف یا زحمت میانداختند که خیر به دیگران برسانند یک کتاب زیبایی مرحوم آقای محقق که پارسال به رحمت خدا رفتند داماد مرحوم آیت الله گلپایگانی بودند کتاب قشنگی شرح حال خودش و پدرش و بزرگان نوشته بر منبر خاطره کتاب قشنگی است یک داستان زیبایی ایشان آن جا نقل کرده میگوید مرحوم آیت الله گلپایگانی رضوان الله تعالی علیه یک موقعی یک نفر آمد خدمت ایشان از گرفتارهای قم درماندههای قم بود نامهای از طرف مرحوم آیت الله مرعشی نجفی برای ایشان آورد که ایشان نوشته بودند که به این شخصی که صاحب نامه است خدمت شما نماز روزهی استیجاری به او بدهید نماز روزهی استیجاری هم مرسوم است آنهایی که فوت کردند یا نتوانستند بخوانند یا عمدا نخواندند به ورثهی خودشان وصیت میکنند که نماز روزه بدهند و جبران شود یک مبلغی هم به ازای استیجار و اجارهی نماز و روزه میگیرند نامه را گرفت و افرادی که ما به آنها نماز روزه میدهیم یا دو نفر تایید بکنند عادل باشند مطمئن باشیم میخوانند به هر کس نمیشود داد آیت الله گلپایگانی فرمودند که من این شخص را میشناختم که آدم معتمدی نیست خیلی تقوای آن چنانی ندارد که ما مطمئن باشیم کسی هم ایشان را تایید نکرده ولی از این طرف هم آقای مرعشی نجفی مرجع تقلید نوشته به حرمت نامهای که آن بزرگوار نوشتند ایشان نماز و روزهای به ایشان دادند که برود بخواند و بگیرد ولی آقای گلپایگانی دغدغه داشتند که این را حل بکنند چند روز بعد در یک جلسه ختمی هم نشین میشوند با آیت الله مرعشی نجفی به ایشان میفرمایند که شما نامهای نوشتید که به فلانی نماز استیجاری بدهیم من میشناسم آدم مطمئنی نیست شما تاییداش میکنید مطمئن اید؟ من هم به او دادم آقای مرعشی فرمودند نه من هم به او اطمینان ندارم ولی میدانستم گرفتار است دردمند است مشکل دار است من نامه نوشتم من نماز نداشتم نامه نوشتم شما نماز استیجاری به او بدهید از آن روزی که فهمیدم شما به ایشان نماز استیجاری دادید من خودم شروع کردم برای آن میت نماز استیجاری میخوانم خیلی عجیب است یعنی یک مرجعی که وقتاش برایش خیلی مهم است باید به مردم برسد مطالعه بکند درس بدهد مراجعات دارد ولی برای گره باز کردن ما تکلف در اسلام نهی شده این که انسان خودش را برای یک کاری به زحمت بیندازد حتی قرآن نماز مستحبی کارهای عبادی به زحمت انسان انجام بدهد خوب نیست با میل و شوق و وقت و فرصت خوب است ولی برای گره گشایی و احسان و انفاق و کار خیر در اینها تکلف داشته باشد و خود را به زحمت بیندازد در اسلام تایید شده که آدم ایثار بکند گذشت بکند ایشان وقتی را گذاشتند معمولا نماز معمولی بخوانی هر رکعتی یک دقیقه وقت میبرد مثلا در شبانه روز هفده رکعت نماز بخوانند که گره کار یک مومن مسلمان باز شود ولو این که آدم خوبی هم نبوده عادل نبوده با تقوا هم نبوده شاید هم میخوانده ولی اینها چون اطمینان نداشتند احتیاط کردند این که خودش را به زحمت بیندازد که کار خیر بکند انفاق و احسان به دیگران بکند انشاءالله امیدواریم که این بحث انفاق احسان صدقه دادن واقعا تاثیرگذار باشد
شریعتی: یک باور غلطی هم است که انشاءالله که این طور باشد ولی باور غلطی هم است آدم وقتی نیاز نیازمندی را متوجه میشویم میگوییم چرا ما این همه آدم هستند آنهایی که دارند بیشتر از ما دارند آنها بروند و مشکلشان را حل بکنند. خودش نکتهی ظریف و دقیقی است نمیدانم چطور باید حل شود.
حاج آقا فرحزاد: بله نوعا افراد خسیس حواله میدهند به دیگران میگویند علما این کار را بکنند، مسئولین این کار را بکنند، همسایهها بکنند، فامیل، این اشتباه است ما از فقیرترین افراد را میگوییم آیه روایت شامل حالشان میشود ولو گاهی از لقمهی دهنشان بزنند از کارشان بزنند در پیامها داشتیم که ما ایامی برای قرض الحسنه رفقا صحبت میکردند یک رفتگری که همهی خدمتگزارها همهی کارگرهای عزیز شرافت دارند روی سر ما جای دارند شغل ظاهریشان بلند نیست درآمدشان بالا نیست گفت من ده هزار تومان پول اضافه دارم فعلا نیاز ندارم میبرم قرض الحسنه میگذارم شاید گره از کار کسی رفع شود این ده هزار تومان رفتگر از میلیونها انفاق دیگران ارزشاش بالاتر باشد میخواهم عرض بکنم از ضعیفترین افراد تا بالاترین به دیگران حواله ندهیم خودمان یک کاری بکنیم هر کسی خودش به اندازهی تواناش میگوییم صدقه دادن فقط مال نیست میتواند آدم دلالی کند واسطه شود به هر حیلهای کار راه بیندازد کار خیر را به دیگران راهنمایی بکند.
شریعتی: انشاءالله و از برکات مادی و معنویاش همهمان بهره مند شویم. صفحهی 205 مصحف شریف قرار روزانهی امروز ماست آیات 112 تا 117 سورهی مبارکهی توبه در سمت خدای امروز تلاوت میشود انشاءالله تلاوت ما توأم با تدبر باشد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّـهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١١٢﴾ مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَن يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿١١٣﴾ وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّـهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ ﴿١١٤﴾ وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّـهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١١٥﴾ إِنَّ اللَّـهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿١١٦﴾ لَّقَد تَّابَ اللَّـهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿١١٧﴾
ترجمه:
[آن مؤمنان، همان] توبه کنندگان، عبادت کنندگان، سپاس گزاران، روزه داران، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، فرمان دهندگان به معروف و بازدارندگان از منکر و پاسداران حدود و مقرّرات خدایند؛ و مؤمنان را [به رحمت و رضوان خدا] مژده ده. (۱۱۲) پیامبر و اهل ایمان را نسزد که برای مشرکان پس از آنکه روشن شد که آنان اهل دوزخند، درخواست آمرزش کنند، هر چند از خویشان باشند. (۱۱۳) و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز به سبب وعده ای که به او داده بود، نبود [که اگر از بت پرستی خودداری کند، برای او آمرزش بخواهد] چون برای او روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست؛ یقیناً ابراهیم بسیار مهربان و بردبار بود. (۱۱۴) و خدا بر آن نیست که قومی را پس از آنکه هدایت کرد، گمراه سازد، مگر آنکه اموری را که باید از آن بپرهیزند برای آنان بیان کند [و آنان مخالفت ورزند]؛ مسلماً خدا به همه چیز داناست. (۱۱۵) یقیناً خداست که مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین در سیطره اوست؛ زنده می کند و می میراند؛ و شما را هیچ سرپرست و یاری جز خدا نیست. (۱۱۶) مسلماً خدا رحمت ویژه اش را بر پیامبر و مهاجران و انصار که در آن ساعت دشوار [جنگ تبوک] از او پیروی کردند، ارزانی داشت، پس از آنکه نزدیک بود دل های گروهی از آنان [به سبب سختی مسیر جنگ از حق] منحرف شود [و از ادامه مسیر بازایستند و به مدینه برگردند] سپس خدا توبه آنان را پذیرفت زیرا خدا نسبت به آنان بسیار رؤوف و مهربان است. (۱۱۷)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: انشاءالله زندگی همه منور به نور قرآن و معطر به عطر صلوات بر محمد و آل محمد از فضیلت ذکر صلوات بشنویم و بعد هم اشارهی قرآنی امروز را حاج آقای فرحزاد برای ما بفرمایند.
حاج آقا فرحزاد: روایتی از پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله و سلم داریم که فرمود البَخِيلُ حَقّاً مَنْ ذَُكِرْتُ عندَه فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ فرمود بخیل واقعی کسی است که نام من را بشنود و صلوات بر محمد و آل محمد نفرستد چون ذکر صلوات باعث میشود که هم خیر بر خودش برسد و هم به دیگران برسد و هم به پیغمبر و آل درود و رحمت نازل شود یعنی واقعا کسی که نسبت به صلوات بی تفاوت است این هم یک نوع بخل است کسی هم خیر را نگیرد و هم به دیگران نرساند.
شریعتی: دیگری بخواهد به او خیر بدهد خودش مانع شود.
حاج آقا فرحزاد: بله خودش مانع شود و به خودش هم نرسد در تعبیر دیگر پیغمبر ما فرمود بخیلترین مردم کسی است که از فرستادن صلوات بخل بورزد باز یک روایت دیگر هم چون بحث بخل هم است داریم که بخیل کسی است که بخل به سلام بکند یعنی این که ما سلام بر دیگران یک احترام است یک عرض ادبی است کمترین صدقه و معروف و کار خیر سلام کردن است حالا پول اگر نمیتوانی به هر کسی میرسی سلام بکن در واقع دعا برایش میکنیم خیرش را میخواهیم سلامتی میخواهیم یعنی از این دریغ نکنیم یعنی هر معروفی هر کار خیری صدقه است بخیلترین افراد کسی است که از سلام کردن به دیگران هم بخل بورزد و اگر سلام کرد خدا حسنه چند برابر به او مرحمت میکند به اضافهی این که طرف هم جواباش را میدهد به او دعا خواهد کرد.
شریعتی: نکتهی قرآنی امروز را بفرمایید.
حاج آقا فرحزاد: آیهای که در این صفحه است آیهی 116ام خدای متعال میفرماید إِنَّ اللَّـهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَا وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ نَصِيرٍ همانا خدای متعال برای اوست مالکیت آسمانها و زمین یکی از بحثهایی که بزرگان ما فرمودند و در روایات ما هم اشاره شده این است که اگر ما مالکیت خدا را قبول بکنیم که خدا مالک آسمان و زمین است مالک ما است مالک نفس ماست مال ماست جان ما است اولاد ما است و خود این انفاق خیلی راحت میشود اگر من به شما یک امانتی دادم گفتم آقای شریعتی این را به یک کسی بده شما راحت میدهی مال شما نیست ما هم امین خدا هستیم امانت دار خدا هستیم آن چه که داده مال خداست وقتی خود خدا میگوید این کار را بکن مال من است میگویم خمس بده زکات بده کار خیر بکن به فقرا برس تو امانت دار من هستی
شریعتی: این را اگر از او دیدیم این مشکلات پیش نمیآید.
حاج آقا فرحزاد: بله واقعا کسی خود را مملوک خدا و عبد خدا بداند مالکیت خدا را بپذیرد رازقیت خدا را بپذیرد راحت انفاق میکند میفرماید بدانید که مالکیت آسمان و زمین از آن خداست او میمیراند و او زنده میکند وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ نَصِيرٍ غیر از خدا هیچ یاور و نصیری برای شما نخواهد بود اگر هم دیگران کمک ما بکنند خدا به قلبشان میاندازد در واقع ولی و ناصر ما فقط خدای متعال است.
شریعتی: بسیار خوب خیلی ممنون شاید تا پایان خیلی زمان نداشته باشیم نکات پایانی را حاج آقا بفرمایند و بعد از خدمتتان مرخص میشویم.
حاج آقا فرحزاد: همان طور که شما اشاره فرمودید واقعا چیزی که هم در مراجعات خارجی در کارخانهها ادارات ما مدیران ما کارگزاران ما هم در خانهها این دو چیز را خیلی گلایه دارند یعنی عمدهی پیامکها این چند سال که برای ما آمده یکی راجع به اخلاق است و یکی راجع به سخاوت است یعنی این که میگویند این شوهر ما دارد ولی خرج ما نمیکند یا این مدیر ما، مسئول ما، امکانات دارد، فراهم است برایش همه چیز، ولی حق ما را ادا نمیکند ما الآن زیاد در شرکتها و یا پیمان کاران داریم که به خاطر ندادن حقوق یا دولت نداده یا اینها به زیرمجموعهشان ندادند یا نمیتوانند بدهند یا وقتاش گذشته اینها در فشارند در زحمتند ما معوقههای فراوان داریم این مال این است که ما جایگاهی که برای سخاوت و دست دهنده در قرآن و روایت بیان شده ما اهمیت نمیدهیم ما واقعا پیش خدا مسئولیم بزرگان ما مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی رحمة الله علیه وقتی که مرجع شدند ماه اول منزلشان را فروختند شهریهی طلبهها را دادند فراوان میشد که ایشان سر وقت شهریه نمیآمد قرض میکردند خودشان را به زحمت میانداختند که زیرمجموعهشان صدمه نخورند حالا آنهایی که امکانات دارند توان دادن دارند چرا مضایقه میکنند یک خانمی نامه زد این قدر گلایه داشت البته خیلی وقت پیش میگفت شوهر من کارخانه دار است وضعاش هم خوب است لباس ضروری زندگیمان خرج و خوراک ضروری را به ما نمیدهد این قدر گریه میکرد ناله میکرد میگفت من آرزو دارم شوهر من میرود بیرون از خانه برنگردد یعنی چرا آدم این قدر بخیل باشد خسیس باشد نالهی زن و بچه نالهی زیرمجموعهاش نالهی کارگراناش آه و نالهی همه بلند باشد.
شریعتی: مکرر داشتیم میگفتند ما باید التماس بکنیم برای ما یک جفت جوراب مثلا بخرند.
حاج آقا فرحزاد: این صفت رذیل پست است انشاءالله عزیزان توجه داشته باشند بخل را ما دعا میکنیم نصیب کافر هم نشود آدم سخاوت مند هم گرههای خودش را باز میکند هم گرههای دیگران را هم باز میکند چون ماه ذی القعده هم متعلق است به امام هشتم علیه السلام در آستانهی بازگشایی مدارس هم هستیم انشاءالله عزیزان آمادگی پیدا بکنند برای رفتن به مدرسهها در همهی قشرها از بچهها و جوانان و نوجوانان و دانشگاهیان و هفتهی نیکوکاری هم در پیش است در کمیته امداد این کار را انجام میدهد بحمدلله یک موجی ایجاد شود که افراد خیر بتوانند برای دیگران یک سهمیهای قرار بدهند اصلا درآمدهایی که دارند با خدا معامله بکنند ما آیهی قرآن داریم «نفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ» (نحل/96) یعنی آن چیزی که برای خودت هزینه میکنی تمام میشود ولی آن چه که به حساب خدا میریزی همهی اینها باقی میماند یک بزرگواری کلام قشنگی داشت آن چیزی که پیش خدا هست میماند اولا بهشت و عاقبت بخیری و پل صراط و قیامتها به داد ما میرسد صدقاتی که میدهیم حدیث داریم به اندازهی کوهها چند برابر بزرگ میشود اجر و مزد و پاداش و درجهاش خیلی زیاد است ایشان میفرمودند که شما الآن بهترین غذاها میل بکنید همان لحظهای است که شما به کامات فرو میبرد همان لحظه یک لذت خیالی است و تمام میشود و گذراست یعنی همهی لذتهای دنیا لحظهای و آنی است و تمام میشود ولی اگر شما یک بچهای که الآن میخواهد برود مدرسه کیف ندارد لباس ندارد امکانات ندارد ما بچههای با استعداد و باهوشی داریم باید بروند در محیطهایی که درست از اینها استفاده شود مدرسههای نمونه ممکن است پولهایی بخواهند شما در فامیلات بستگانات نوههایت عزیزانت میتوانی روی اینها سرمایه گذاری کنی اگر شما به یک بچه یتیم کیف میخری لباس میخری امکانات برایش فراهم میکنی وسایل تحصیلاش را فراهم میکنی هر لحظهای که به ذهنات مرور میکنی لذت میبری چهل سال از کمک به یک یتیم هم که بگذرد هر وقت در ذهنات مرور میکنی لذت میبری کیف میکنی عجب کار خوبی کردم خودت کیف میکنی ما حدیث داریم لَذَّةُ الْکِرامِ فِی الإِطْعامِ وَ لَذَّةُ اللِّئامِ فِی الطَّعامِ آدم لعیم و پست این که خودش میخورد کیف میکند آدم کریم و بزرگوار از این که به دیگران میخوراند میپوشاند احسان میکند چاق چله میشود بزرگ میشود لذت میبرد و لذتاش دائمی است یعنی شما جان کسی را نجات دادی هر لحظه فکر میکنی کیف میکند و این است که باقی میماند، ما روایت داریم که امام هشتم علیه السلام چون ماه ذی القعده متعلق است به امام هشتم و 23ام جمعه است و 25ام دحوالارض است یک شنبهی آینده تناسب دارد برای زیارت امام هشتم در روایت داریم که یک شخصی آمده بود مدینه اموالاش را دزد زده بود یا گم شده بود آمد خدمت امام هشتم علیه السلام گفت من از خراسان آمدهام و گدا و فقیر هم نیستم ابن السبیلام مالام گم شده حضرت تا شنیدند وقتی جمعیت در بیرونی کم شد رفتند در اندرونی مبلغ متنابهی مال تهیه کردند بیرون نیامدند از پشت در دست مبارک را بیرون آوردند فرمودند آن خراسانی کجاست فرمودند این مال را به تو قرض نمیدهم انفاق میکنم هدیه میدهم نیازی نیست که برگردانی از تو خواهش میکنم برو و نمان این جا خراسانی رفت حضرت از اندرونی آمدند بیرون افرادی که این جا بودند عرض کرد آقا چرا شما از پشت در انفاق کردی فرمودن میخواستم ذلت درخواست کنندهای که ما به کسی انقاق میکنیم آدم محترمی بوده این ذلت گرفتن را در چهرهاش نبینم و او خجالت نکشد آزرده نشود و بعد هم به او بخشیدم قرض هم ندادم بعدا برگرداند امامهای ما هم احسان فوق العاده داشتند و هم مواظب بودند آزاری به کسی نرسد منت نگذارند طرف را اذیت نکنند.