كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 93/10/22
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. روایت زیبایی از مولا امیرالمومنین سلام الله علیه رسیده که فرمودند أَدِّبوا أولادَكُم عَلىثلث خِصالٍ: حُبِّ نَبيِّكُم وَحُبِّ أَهلِ بَيتِهِ وَ قِراءَةِ القُرآنِ بچهها یتان را تربیت کنید و پرروش بدهید با محبت پیغمبر خدا علیه و آله السلام و محبت اهل بیت پیغمبر و محبت تلاوت قرآن. این سه موضوع محور تربیت باشد خیلی مهم است هر چه میتوانیم بذر محبت پیغمبر را در دل بچهها بکاریم مفصل صحبت میکنیم از این که از اذان گفتن در گوش بچه و یاد دادن لا اله الا الله شهادت به رسالت به امامت امیرالمومنین علی علیه السلام بزرگ تر شوند انس با قرآن و تلاوت قرآن این سه محوری است که حضرت علی ترسیم فرموده اند که بچهها یتان را با مهر و محبت پیغمبر و اهل بیت و تلاوت قرآن تربیت کنید. ما دو نوع تربیت و پرورش داریم. یک نوع تربیت و تادیب عقوبتی است برای افرادی که خشن اند معاند اند زیر بار حق نمیروند اینها را با قانون یا با زور با جبر در دعای ابوحمزه ما در سحر ماه رمضان هم یک شب عرض کردیم اول جملهی دعای ابوحمزه إِلَهِي لا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ خدایا من را با عقوبت و چوب و چماق هیچ وقت ادب نکن همهی انسانها قابل تربیت هستند حتی عذر میخواهم حیوانات منتهی بعضیها با زبان خوش مهرورزی و تعلیم و تعلم و تربیتهای صحیح ادب یاد میگیرند و تربیت میشوند بعضیها هم با فشار و زور و ترس و تهدید و زندان و شلاق و حدیث یا کلام بعضی از بزرگان است که میفرماید مَن لَم یُودّبُهُ اَبَوان اَدّبهُ زَمان اگر کسی پدر مادر معلم مربی اولیای خدا تحت تربیت او را گرفتند حرف شنوی ندارد گوش نمیدهد هزار بار میگویند این کار را بکن این کار را نکن اگر گوش نداد زمان او را ادب میکند سرش به دیوار میخورد در چاله میافتد زندان میرود موقع مردن خیلی در فشار است عالم برزخ فشار قبر عذاب قبر عذاب قیامت خلاصه ادب میکنند اگر با آتش جهنم ادب شد که میآید بیرون اگر ادب نشد معاند شد و لجباز بود میماند خلود برای معاندین است وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِیهَا الْمُعَانِدِینَ پس کلا دستگاه تربیتی خدای متعال هست برای همه هست منتها ظالم را با کتک و بلا و سختیها فشارهایی که میآورند ادب میکنند اگر ادب شد نجات پیدا میکند اگر ادب نشد میبرد در آتش جهنم. ما از خدای متعال میخواهیم که جزء دستههای اول باشیم یعنی با نوازش و مهر و محبت و تعلیم و تعلم و یادگیری و این تعبیر خیلی زیبا است از امام صادق علیه السلام در اصول کافی است که میفرماید اِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُعَلَى مَحَبَّتِهِ فَقَالَ وَ إِنَّكَ لَعَلىََ خُلُقٍ عَظِيمٍ خدا پیغمبر را چگونه تادیب کرد؟ که هفتهی قبل هم اشاره کردیم من ادیب خدا هستیم تربیت شدهی خدا هستم و حضرت علی تربیت شدهی من است امام صادق علیه السلام میفرماید خدای متعال پیغمبرش را با محبت یعنی این قدر مهر و محبت و رحمت و لطف و عنایت روی سر پیغمبر ریخته که مجذوب خدا شده و تحت فرمان اوست. یک موقعی ما به زور میگوییم به بچه برو آن کار را بکن تهدید میکنیم اگر این کار را نکنی ما چنین میکنیم بنده خدا میرود میترسد از سر زور. یک موقع تشویق میکنیم به طمع وا میداریم میگوییم اگر این کار را بکنی جایزه میدهیم تشویق میکنیم تطمیع میکنیم این دو مورد اثر دارد ولی در واقع آن از ترس است دومی از طمع است.
شریعتی: دومی که با محبت باشد خیلی ماندگار تر است.
حاج آقا فرحزاد: بله سومی از دومی بهتر است در دومی با تشویق و طمع است تشویق است که تو را حرکت میدهد. سومی با محبت است یعنی ما کاری کردیم رشتهی محبت و عشق خودمان را در گردنش انداختیم پدر را دوست دارد تا بگویی پدر این کار را بکن میگوید چشم نه تهدید نه تطمیع چون پیوند محبت برقرار است. بعضی بچهها هستند این قدر به پدر مادر محبت کردند پدر مادر میگوید من را کشتی چه میخواهی هر چه میخواهی به تو میدهم. خیلی رشتهی محبت رشتهی قوی است. شمشیر محبت به مراتب از شمشیرهای دیگر کارآیی اش بیشتر است ماندگار است عمیق است سریع آدم را به مقصد میرساند، ما دربارهی منیت و عنانیت خیلی صحبت کردیم مخصوصا بحث تکبر و غرور که ریشهی تمام رذائل و بدیها و پستیها منیت و خودخواهیها میماند چه چیزی این منیت ما را دگرگون میکند خود ما و من ما را متلاشی میکند بزرگ ترین بت همین است مادر بتها بت نفس شماست. زان که آن بت مار و این بت اژدهاست. این قدر مار خورده اژدها شده این منیتی که در افراد است منیت دنیا را آتش زده تمام این ریاست طلبیها مال منیت است خود محوریتها ست چه چیزی درمان این است؟ درمانش محبت است یعنی اگر حضرت امیر علیه السلام میفرماید اگر کسی من را دوست بدارد عاشق من شود اگر کوه هم باشد متلاشی میشود یعنی کوه انانیت و منیت اش میرود کنار و محبت امیرالمومنین محبت خداست محبت پیغمبر محبت خداست آن چیزی که ما را از سلطهی نفسانیت و هوا و هوس و منیت و خودخواهی میکشد پایین محبت و عشق است مثلا خیلی از سلاطین بوده اند که بچهها یشان نزدیکانشان قصد داشتند جای پدر را بگیرند سلطان حس میکرده یک کسی میخواهد جای او را بگیرد او را میکشته چشمش را کور میکرده خیلی در تاریخ فراوان است ولی اگر از وادی محبت بیاید آن خودش با میل و اختیار تحویل طرف میدهد مثلا دربارهی ایاز میگویند عاشق سلطان محمود شده بوده یک غلام هیچ ندار بوده نه حسب و نه نسبی ولی آن قدر با اخلاق و ادب در دل سلطان محمود غزنوی جا باز کرده بود که بارها سلطان محمود غزنوی میآمد پایین مینشست ایاز غلام خود را جای خود مینشاند و به او نگاه میکرد و احترام میکرد. گفت محمود غزنوی که هزارش غلام بود عشقش عنان گرفت و غلام غلام شد یعنی آن کسی که ما را از سلطنت بت پرستی و فرعونیت و تفرعن میکشد پایین و خورد میکند منیتها را که مانع بزرگ سر راه همه است این محبت است عشق است محبت خدا و محبت پیغمبر. یعنی من که از بین رفت در واقع محبوب و معشوق واقعی میآید و او کارگردان میشود میکشد هر جا که خاطر خواه اوست بیاییم خودمان را با خدا با پیغمبر با اهل بیت همان کاری که خدا با پیغمبر کرده امام صادق این نکتهی ظریف را اشاره فرموده اند که رشتهی پیوند محبت را در دل پیغمبر خدا انداخته و کاشته هر چه که خدا دوست دارد پیغمبر همان را عمل میکند و لذت هم میبرد و کیف هم میکند لذا چون با محبت پیغمبر را تربیت کرد امام صادق علیه السلام فرمودند خدا این آیه را نازل کرد «إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ» (قلم/29) چه وقت پیغمبر به خلق عظیم رسیده؟ آن موقعی که رشتهی محبت خدا همهی وجودش را پر کرده. چون شده صفات الله اخلاق الله. خدا ارحم الراحمین است همین را به پیغمبر داده خدا اجود الاجودین است همین را به پیغمبر داده در بارهی پیغمبر داریم أَجوَدُ النّاسِ كَفّا اجرء الناس صدرا یعنی بالاترین صفات خدا به خاطر محبت در پیغمبر و بعد در اهل بیتش تجلی کرده این هم به خاطر محبت است چون با محبت تربیت پیدا کرد پرورش پیدا کرد خدا فرمود که «إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ» این آیه خیلی تاکید دارد انّ برای تاکید میآید لام در جملهی اسمیه لام تاکید و علی به معنی این که استیلا داری یعنی غالبی یک روایت عجیبی دیدم شخصی به امیرالمومنان عرض کرد که خلق پیغمبر را برای من شرح بده حضرت امیر فرمودند که تو نعمتهای دنیا را برایم توضیح بده گفت نعمتهای دنیا یکی دو تا نیست میلیونها نعمت است نعمتهای معنوی مادیات مخلوقات خدا همه اش نعمت است نمیتوانیم بشماریم گفت نمیتوانم حضرت فرمودند خدا کل نعمتهای دنیا را میگوید «قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ» (نساء/77) متاع دنیا قلیل است ولی دربارهی خلق پیغمبر میفرماید «إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ» یعنی مسلطی سوار بر خلق عظیم هستی خدای بزرگ میگوید. یک وقت یک آدم معمولی بگوید خدای بزرگ که همه چیز در نظرش کوچک است و مهم نیست خدای بزرگ میگوید تو بر خلق عظیمی سوار و مسلطی این خلق عظیم از إِنَّ اللَّهَعَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ یعنی هر چه بتوانیم به جذبهی محبت خدا نزدیک شویم به جذبهی محبت پیغمبر و اهل بیت و راه کارها و سیرهای که آنها داشتند رفتارهایی که داشتند یاد آنها را زیاد بکنیم توسل و ارتباط مان را با آنها زیاد بکنیم این که حضرت امیر فرمودند فرزندانتان را بر محبت پیغمبر تادیب و تربیت بکنید پیغمبر ما چقدر به فرزندانشان محبت داشتند؟ اینها را بیاییم در زندگی مان پیاده کنیم پیغمبر خدا میفرماید اَبْغوني الضُّعَفاءَ فَاِنَّما تُرْزَقونَ وَ تُنْصَرونَ بِضُعَفائِكُمْ یعنی افرادی که به حساب ظاهر ضعیف اند فرزندان یا افرادی که مستضعف اند از نظر وجه ظاهری مالی و قدرتی و شما برتری دارید اینها را اکرام بکنید حرمت نگاه دارید فقرا و ضعفا و بچهها و افراد ضعیف میفرماید رزق و روزی تان به خاطر اینها میرسد حدیث داریم فَإِنَّهُ لَوْلا شَبَابُ خُشَّعٌ ، وَبَهَائِمٌ رُتَّعٌ، وَشُيُوخٌ رُكَّعٌ ، وَأَطْفَالٌ رُضَّعٌ ، لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبًّا به این مضمون ما خیلی روایت داریم یعنی اگر به خاطر یک سری جوانها یی که پاک و پاکیزه زندگی میکنند و ستون عالم هستند و جوانی که در بلبشو دنیا خودش را آلوده نکرده پاک و عفیف است و خضوع و خشوع دارد خاشعانه خدا را عبادت میکند آدم واقعا لذت میبرد از نگاه به جوانها و بچهها یی که بیگناه هستند پاک و معصوم هستند و سوم حیواناتی که گناهی ندارند حیوان است تکلیف ندارد و گناه ندارد اگر به خاطر اینها نبود خدا عذاب بر سر شما میفرستاد سنگ میبارید یعنی به خاطر عدهای که پاک و پاکیزه هستند خدا عذاب را برداشته و الا گناهان و فسادهایی که عالم را گرفته باید کن فیکون بکند اگر بخواهد اعمالشان را جواب بدهد ولی به خاطر یک عدهای پاک یک قشری که مو لای درزش نمیرود پاک ترین انسانها بچهها هستند روایت داریم که از پیامبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم سوال کردند بوی بهشت را کجا استشمام بکنیم فرمودند نوزاد را بو کنید بچهای که تازه به دنیا آمده از پیش خدا آمده روحش این قدر لطیف است دست نخورده است چرا به ما میگویند کارهای مهمی که انجام میدهید مثلا کسی بعد از یک عمر حج واجب میرود اگر حج اش را درست به جا بیاورد با آن اعمال سختی که دارد و خیلی هم مهم است به جایی میرسد که یَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه یعنی میشود مثل روز اولی که از مادر متولد شده یعنی آن وقت چقدر دست نخورده پاک بوده فطرت محض صدق و حیا و ادب و تسلیم و رضای محض به قول یک بزرگی فرمودند تمام عبادتها با سیر و سلوکها انجام واجبات ترک محرمات مقدمهی این است که به روز اول برگردیم یعنی آلودگیها یی که کسب کردیم برگردیم مثل بچهها شویم. در حالت یکی از عرفای بزرگ نقل کرده اند که یک موقعی آمد در جلسهی شاگردان تدریس کند افتاد به سجده میگفت حسن حسن حسن گفتند چنین ذکری ما تا به حال نداشتیم در اسمهای خدا هم حسن نیست برای چه این کار را کردی؟ گفت دیشب یک فرزندی خدا به من عنایت فرمود اسمش را گذاشتیم حسن این جا دوباره اشاره میکنیم حیف است با وجود ائمه ما واقعا تعصبی روی عربیت و یا لغت نداریم ولی این پیوند ایجاد میکند عشق ما چه کسانی هستند؟ ما را گره میزند به آن شخصیتها حیف است با وجود اسامی انبیا و خدا و قرآنی و الهی ما بیایم اسمها یی که آن حداقل وزنه را ندارند بار معنایی را ندارند و الا یک اسم چیزی نیست ولی شخصیت انسان را به اسم گره میزند. گفت من اسم بچه را گذاشتم حسن نگاه کردم دیدم چیزی که اهل عرفان و سیر و سلوک بعد از هفتاد سال آیا به آن برسند یا نرسند رضای محض و تسلیم محض تعین ندارد و خودخواه نیست همهی دنیا را به اسم بچه کنیم خوشحال نمیشود همه را از او بگیریم همهی دنیا بگویند درود بر این نوزاد هیچ خوشحالی ندارد همه بگویند مرگ بر این نوزاد یک ذره فرقی نمیکند ما اگر یک ذره احترام نکنند چهل سال قهر میکنیم پاکی که بچه دارد خیلی فوق العاده است گفت من سر به سجده گذاشتم میگویم خدایا من را مثل حسن قرار بده من را پاک کن برسم به این نقطه یعنی آلودگیها یی که کسب کردم در زندگی پاک شود واقعا اگر به خاطر بچهها نباشد روایت داریم بچهها هستند که دفع بلا میکنند به قول استاد بزرگوار ما که بارها میفرمودند ما همیشه دنبال ولی خدا میگردیم تا برای ما دعا بکند چنین بکند چنان بکند فرمودند اولیای خدا را در خانهی شما فراوان گذاشته بچهای که نابالغ و معصوم و پاک است گریه اش و دست به دعا کردنش اثر دارد. خیلی از انبیا و بزرگان وقتی میخواستند دعا مستجاب شود بچهها را میآوردند. دربارهی امام باقر علیه السلام داریم که هر وقت میخواستند دعا بکنند اهل خانه را جمع میکردند فرزندانشان را همسرشان کنیزانشان غلامها یشان فرزندان خرد سال را میفرمودند من دعا میکنم شما آمین بگویید یعنی امام باقری که ما قطعا معتقدیم مستجاب الدعوه است خودش امام معصوم است به اذن خدا میتواند گره همه را باز کند ولی میفرماید این بچهها ولی نعمت ما هستند اینها آمین بگویند مستجاب میشود این است که اکرام به این بچهها و حرمت نگاه داشتن این بچهها به یک معنا از اینها چیز یاد بگیریم اینها معلم ما هستند صدق محض است اصلا بچه دروغ و کلک بلد نیست مگر دیگران محیط و پدر مادر یاد بدهند یک پزشک متخصصی یکی از رفقا با او دوست است میگفت من بچهای دارم یک موقعی شبها دیدم خوابش نمیبرد خیلی تعجب کردم بچه معمولا دچار افسردگی و بی خوابی نمیشود بازی میکند خسته میشود زود میخوابد چند شب برای من جای سوال بود یک شب به بچه گفتم چرا نمیخوابی گفت من به خاطر شما خوابم نمیبرد گفتم چرا به خاطر من؟ گفت چون شما میروی جهنم میسوزی به پدرش گفته بود به خاطر این من خوابم نمیبرد یعنی جهنم رفتن پدرش را یقین صد در صد داشته غصه میخورده چرا پدرم در آتش جهنم میسوزد پدرش گفته بود ان شاء الله من نروم از کجا میگویی؟ گفت یادت است یک ماه قبل برایت فلان چیز میخرم وعده دادی. ما در مباحث تربیت بچه خواهیم گفت که یا به بچهها اصلا وعده ندهید یا اگر وعده میدهید واجب الوفاست باید عمل کنید. این قولها یی که میدهیم بچهها رازق و خالق و همه چیزشان را پدر مادر میدانند بندههای خدا. یعنی واقعا صدق محض اند و تخلف و دروغ به ذهنش نمیآید. گفت مگر قول ندادی؟ گفت چرا گفت دروغ گفتی برای من نخریدی من را سر کار گذاشتی خودت هم اگر یادت باشد چند روز قبل گفتی هر کس دروغ بگوید یا خلف وعده بکند میرود آتش جهنم مگر نگفتی؟ گفت چرا گفت پس حتما میروی آتش جهنم یعنی باورش نمیشود آدم دروغ گو که در جهنم است باور کرده شب خوابش نمیرده این قدر پاک است وعدهی انبیا و خدا را این طور راست و حسینی قبول میکند و با تمام وجود دریافت میکند این که بچهها معلم ما هستند ولی نعمت ما هستند بچهها صدق محض و پاکی محض هستند خصوصا عزیزانی که در مهدها کلاسهای ابتدایی یا جاهایی که معلم و مربی بچهها هستند بروند یک دور برنامهای که پیامبر و امامان ما ارائه داده اند در تربیت بچهها را ببینند اینها خیلی مهم است.
شریعتی: این نکاتی که گفتید زنگ خطری است. این که بچهها در این سن خیلی پاک هستند مسئولیت مربیها و پدر مادرها و معلمان مدرسه را خیلی سنگین میکند. که ما اینها را از این مسیر و پاکیشان منحرف نکنیم
حاج آقا فرحزاد: بله همین طور است این کلام بزرگی است که یاد بگیریم از بچهها نه این که یاد بدهیم آنها پاک و پاکیزه هستند بی غل و غش هستند ما این پاکی را با رفتار خودمان از آنها میگیریم. چرا میگوید بوی بهشت را میخواهی استشمام بکنی بچه را بو بکن یعنی فطرت محض است کُلُّ مَوْلوُدٍ یوُلَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ از اینها باید زانو بزنیم چیزی یاد بگیریم. اگر چیزهایی میخواهیم یاد بدهیم چیزهای مثبتی باشد برای تعالی ضمیرشان. یکی از کارهایی که پیغمبر و امیرالمومنین و اهل بیت داشتند تکریم بچهها ، بازی کردن با بچهها محبت کردن به بچهها ، بها دادن به بچهها من آن هفته فرصت نشد دو خاطرهی زیبا از امیرالمومنین و پیغمبر عظیم الشان بگویم راجع به این که با بچهها بازی میکردند اینها عبادت است ما فکر میکنیم فقط گوشهی مسجد نشستن و ذکر گفتن عبادت است اینها عبادت است اگر عادت نشود و سازندگی داشته باشد بعضیها هستند چهل سال ذکر میگویند اما تکان نخورده اند ببینند ایراد کار چه بوده. همان طور که برای کارهای دیگر وقت میگذاریم یک زمانی را برای بچهها نوهها صرف کنیم در آغوش بگیریم ببوسیم خیلی ثواب دارد عین عبادت است در روایت داریم پیامبر عظیم الشان یک بار آماده شدند بیایند مسجد برای نماز بچههای در کوچه سر راه پیامبر را گرفتند گفتند یا رسول الله همان طور که با حسنین بازی میکنید با ما هم بازی بکن بچه هم مامور خداست این هم امر خداست چه فرقی میکند گاهی میگوید نه من کارم را ول نمیکنم کامپیوترم نمازم را تعطیل نمیکنم الآن باید به این برسی این امر خداست. عبادت پرست نباشیم نمیگوییم همه وقت این کار را بکنیم. ما گاهی خدمت آیت الله بهاء الدینی مکرر خدمت ایشان با رفقا میرفتیم در نماز. یک مواقعی دوستان بچهها یشان را میآوردند آقا میفرمودند بروید این گنجه بسکوئیت شکلاتی گزی سوهانی بدهید حرفها یی که ما میزنیم نیازش برآورده شود که ما هم نماز جماعت میخوانیم با آرامش نمازمان را بخوانیم برود بالا به قول بزرگی این گرسنه است تشنه است یا بالا پایین میپرد ناراحت است نمازهای ما را میخورد از بین میبرد بیاییم فضا را آرام بکنیم دلها را آرام بکنیم که نماز ما قشنگ برود بالا پیامبر عظیم الشان علیه و آله السلام نشستند با بچهها شروع کردند بازی کردن قبل از نماز اذان شد به بچهها گفتند اجازه میدهید ما برویم به نماز برسیم فرمودند نه ما سیر نشدیم باید باز هم بازی کنیم اصرار در بازی کردند اذان گفتند مردم هم منتظر هستند دیدند حضرت نیامدند بلال حبشی آمد دید بچهها دور کرده اند راه حضرت را بسته اند حضرت فرمودند من دلم نمیآید که با تندی و با خشونت از اینها جدا شوم میشود دعوا کرد برخورد کرد اما با مهربانی ببینیم همان تربیتی که خدا پیغمبر را کرده با محبت با نوازش با قربان صدقه همان را هم پیغمبر پیش برد در عالم میلیونها انسان را متحول کرده پیغمبر خدا فرمودند برو منزل ما ببین تنقلاتی چیزی هست بچه زود گول میخورد گاهی یک مهمان میآید در خانه مهمان یک شکلات میدهد به بچه میدهد من را بیشتر دوست داری یا پدرت را میگوید تو را این هم از صافی و سادگی بچه است پیغمبر خدا فرمودند برو رفت هشت گردو آورد هم برای بازی کردن خوب است هم برای خوردن پیغمبر فرمودند تعبیر حدیث عجیب است أتَبیعُونَ جَمَلَکُم بِهذِهِ الجوزات یعنی مرکب و شترتان را حاضرید با این شترها بفروشید گردو بدهم من را آزاد کنیم گفتند بله گردو میخواهیم زود گول خوردند تقسیم کردند گفتند بفرمایید حواسشان رفت سر گردو حضرت تشریف بردند به طرف مسجد در بین راه این جمله را فرمودند که خدا رحمت کند برادرم یوسف علیه السلام را «وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ» (یوسف/20) حضرت یوسف را 18 درهم فروختند بار اول بعد به مزایده گذاشتند بیشتر شد ولی اول با هجده درهم یعنی گول خوردند افراد نادان با هجده درهم یوسف پیغمبر را فروختند با یک قیمت ناچیز البته یک حدیث هم داریم این ترک اولی برای انبیا است حضرت یوسف علیه السلام یک موقع جمال خودش را دید گفت من چقدر قیمت دارم و او را به هجده قیمت فروختند و بعد فرمودند بچههای این امت هم من را به هشت گردو فروختند یعنی مواظب باشیم گاهی سر دو راهیها ارزان فروشی یا مفت فروشی نکنیم این که گرامی داشتن بچهها انس گرفتن به بچهها و لطافتی که بچهها دارند صدق و صفایی که دارند پاکی که دارند دعای اینها قطعا بسیاری از بلاهایی که دفع میشود به خاطر بچههاست.
شریعتی: خیلی خوب خیلی ممنون چه پیامبر نازنینی داریم واقعا اگر محبت آن حضرت و شیوهی تربیتی نبود همه پراکنده میشدند همه را جمع کرده دور خودش رحمة للعالمین چقدر خوب است ثواب تلاوت آیات امروز را هدیه بکنیم به روح بلند و آسمانی حضرت محمد صلی الله علیه و آلهی وسلم صفحهی 324 قرار امروز ماست سورهی انبیا آیات 25 ام تا 35 ام.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿٢٥﴾ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ ﴿٢٦﴾ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ ﴿٢٧﴾ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿٢٨﴾ وَمَن يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَهٌ مِّن دُونِهِ فَذَلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ﴿٢٩﴾ أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ﴿٣٠﴾ وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَّعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿٣١﴾ وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ ﴿٣٢﴾ وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٣٣﴾ وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ﴿٣٤﴾ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ﴿٣٥﴾
ترجمه:
و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر آنکه به او وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا بپرستید. (۲۵) و [مشرکان] گفتند: [خدایِ] رحمان فرشتگان را فرزند خود گرفته است. منزّه است او، [فرشتگان، فرزند خدا نیستند] بلکه بندگانی گرامی و ارجمندند. (۲۶) در گفتار بر او پیشی نمی گیرند، و آنان فقط به فرمان او عمل می کنند. (۲۷) خدا همه گذشته آنان و آینده شان را می داند، و جز برای کسی که خدا بپسندد شفاعت نمی کنند، و آنان از ترس [عظمت و جلال] او هراسان و بیمناکند. (۲۸) و هر کس از آنان بگوید: من هم معبودی، غیر از اویم، دوزخ را به آن گوینده کیفر می دهیم، و ستمکاران را این گونه مجازات می کنیم. (۲۹) آیا کافران ندانسته اند که آسمان ها و زمین به هم بسته و پیوسته بودند و ما آن دو را شکافته و از هم باز کردیم و هر چیز زنده ای را از آب آفریدیم؟ پس آیا ایمان نمی آورند؟ (۳۰) و در زمین کوه های استوار پدید آوردیم تا زمین آنان را نلرزاند، و در آن راه هایی فراخ و گشاده قرار دادیم تا [به سوی اهداف خود] راه یابند. (۳۱) و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم در حالی که آنان [از تأمل و دقت در] نشانه های آن [که گواه توحید، ربوبیّت و قدرت خداست] روی گردانند. (۳۲) و اوست که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید که هر یک در مداری شناور است. (۳۳) و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی قرار ندادیم؛ پس آیا اگر تو بمیری آنان جاویدان خواهند ماند؟! (۳۴) هر کسی چشنده مرگ است و ما شما را [چنانکه سزاوار است] به نوعی خیر و شر [که تهیدستی، ثروت، سلامت، بیماری، امنیت و بلاست] آزمایش می کنیم، و به سوی ما بازگردانده می شوید. (۳۵)
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: هر روز خدا را شکر میکنیم که بینندههای خوبی مثل شما داریم. 20000303 شمارهی پیامک ماست بابت همهی لطفهای شما بسیار ممنون و سپاسگزاریم نکتهی صلوات بر محمد و آل محمد را میشنویم.
حاج آقا فرحزاد: دیروز خدمت حاج آقای میرباقری این لطیفه را گفتیم خیلی خوشحال شدند و این توصیه را کردند میگویند یک بنده خدایی آدم تنبلی بود نذر کرد که اگر کار من درست شود حاجت من برآورده شود صدهزار تا صلوات میفرستم حاجت اش برآورده شد فکر کرد دید ورزشگاه آزادی صد هزار نفر برای تماشا میآیند بلند پشت بلند گو میگوییم محمدیاش صلوات بفرستند حاج آقای میرباقری گفتند خب بروید در سمت خدا بگویید سمت خدا که بیشتر از صد هزار نفر دارد. حالا ثواب صلواتها یی که میگوییم ان شاء الله بفرستند فقط گوش ندهند صلوات بر محمد و آل محمد بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خدا صلوات فرستها را هم زیاد کند باعث خیر میشوند تا مردم صلوات بفرستند. روایت زیبایی داریم پیغمبر خدا فرمودند که اگر کسی یک بار مَنْ صَلّى عَلَىَّ مَرَّةً خَلَقَ اللّهُ تعالى يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى رَأْسِهِ نُوراً اگر کسی یک بار بر من درود و صلوات بفرستد خدا روز قیامت نوری بالای سرش خلق میکند از طرف راست او از طرف چپ او نور خلق میکند زیر پای او را نور فرا میگیرد همه جای او را نور میگیرد وَ فِی جَمِیعِ أَعْضَائِهِ نُوراً بلکه صلوات باعث میشود که همهی اعضای وجودش نور بگیرد و درخشش پیدا کند حدیث هم داریم کسی که نور او را بگیرد آتش جهنم در او اثر ندارد حدیث داریم خلق و خوی پیامبر را در ما تقویت میکند و محبت پیغمبر را تقویت میکند مداومت بر صلوات بر محمد و آل محمد است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: خیلی خوب اشارهی قرآنی امروز را هم بفرمایید
حاج آقا فرحزاد: این آخرین آیه از این صفحه خدا میفرماید «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» یعنی هر انسانی بلکه هر نفسی یک روزی مرگ را خواهد چشید. خود این چشیدن علامت نیستی نیست چون اگر نیستی باشد چشیدن معنا ندارد فرصت نیست دربارهی مرگ و شیرینی مرگ صحبت کنیم همیشه برای افراد تلخ معرفی شده ما در روایت داریم مرگ برای خیلیها بو کردن گل است بیرون آوردن لباس آلوده و پوشیدن لباس نو است یک تغییر لباس و تغییر جا است از بیرونی میروند اندرونی قبلا پیش خدا بودیم برمیگردیم پیش خدا. مثال خوبی را بزرگی میزد میفرمود بچهای که خیلی به مهد کودک انس گرفته میخواهند بیاورند خانهی پدر مادر گریه میکند میگوید همین جا خوب است بعد هم میبرند خانه مجلس ختم و عزا میگیرد که چرا رفت پهلوی پدر مادرش ما از اهل بیت جدا شدیم از شعاع اهل بیت آنها هستیم برمیگردیم پیش آنها «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» همهی انسانها مرگ را میچشند این جابه جایی قطعی است بعد میفرماید «وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً» شما را با خوبی و بدی آزمایش میکنیم فقر مریضی چیزهایی که ناگوار و گوارا برای ماست اینها همه اش امتحان است انسان یا در غم است یا در شادی است بالا پایینها هم راههای دنیایی هم راهها یی معنوی دارد این کم و زیاد شدنها خوبیها بدیها خدا میگوید وسیلهی امتحان شماست ولی بدانید که بازگشت شما به سوی ماست.
شریعتی: خیلی ممنون صحبت کردیم در بخش قبلی که یکی از موثر ترین راهها برای تربیت بچهها راه محبت است که خیلی ماندگار و موثر است سیرهی اهل بیت علیهم السلام همین بوده یک حکایت دیگری را میشنویم
حاج آقا فرحزاد: حکایت زیبای دیگری از امیرالمومنین علیه السلام است حضرت در زمان حکومت رد میشدند از این کارها زیاد داشتند این یک نمونهای است یک خانمی بود شوهرش در جنگ شهید شده بود کسی به او رسیدگی نکرده بود داشت رد میشد نمیشناخت این آقا حضرت علی است گفت خدا داد من را از علی بن ابی طالب بگیرد حضرت فرمودند برای چه؟ چه کار کرده؟ گفت شوهر من رفته شهید شده و خودم و بچهها یم به آرامش و آسایشی نرسیدیم مشکلات داریم حضرت ناراحت شدند که خبر ندادند این شخص را آمدند مجلس آذوقه تهیه کردند خودشان به دوش گرفتند خرما گندم جو آرد قنبر میگوید من هر چه اصرار کردم اجازه بده کمک کنم حضرت اجازه نداند امام چهارم خودشان بار فقرا را به دوش میکشیدند یک عنایت ویژه دارند یعنی اینها پیش خدا خیلی قیمت دارد خیلی ارزش دارد امام باقر علیه السلام میفرماید ما امام چهارم را غسل میدادیم آثار انبانها در بدن حضرت بود میگوید وقتی رفتیم حضرت عذرخواهی کردند فرمودند تو مشغول طبخ نان بشو من هم بچهها را نگه دارم قنبر میگوید حضرت شروع کردند به بچهها محبت و نوازش کردن و از جمله عذر میخواهم تعبیر روایت است مثل گوسفند چهاردست و پا راه میرفتند صدای گوسفند در میآوردند ما آن هفته گفتیم این نهج البلاغه است یا حرفهای ما را گوش نمیدهند یا از خدا و پیغمبر و نهج البلاغه میخواهند جلو بزنند خود امیرالمومنین در نهج البلاغه خطبهی قاصر میفرماید من مثل بچه شتری که دنبال شتر میرفت دنبال پیغمبر میرفتم یعنی هیچ وقت از پیغمبر جدا نمیشدم یک عدهای پیام دادند که چرا اسم شتر را. تعبیر خود حضرت همین است. خود پیغمبر به امام حسن امام حسین میفرماید خوب مرکبی خوب شتری دارید وقتی خود پیغمبر بفرماید شما دیگر از اینها میخواهید بالاتر باشید؟ من نقل قول خود آنها را میکنم ما که نمیگوییم خودشان فرمودند ما بگوییم اسدالله حضرت امیر شیر خداست شیر یک حیوان است حیوان جنگل است وقتی خود حضرت میفرماید تو شیر خدا هستی خدا به او این لقب را داده ما از خدا و پیغمبر جلو نرویم. ما نسبت نمیدهیم خودشان فرموده اند. عذر میخواهم باز یک وقت پیام ندهند شما چرا این تعبیر را کردید این هم تعبیر روایت است میفرماید مثل گوسفند چهار دست و پا راه میرفتند و صدای بع بع گوسفند در میآوردند خود قنبر میگوید من جا خوردم کسی که جانشین پیغمبر است ولی خداست ما همه عالم جمع شوند عظمت فضائل امیرالمومنین اتفاقا اهل سنت نقل کرده اند پیغمبر خدا فرمود اگر تمام آبها مرکب شود تمام درختها قلم شود جن و انس هم جمع شوند فضائل امیرالمومنین را نمیتوانند جمع کنند و بنویسند و بگویند یک شخصیتی که ما درکش نمیکنیم پیغمبر فرمود فقط خدا و من شناختم تو را یک چنین شخصیتی از نظر ظاهری هم در زمانی است که خلافت کل مسلمین به دست ایشان است بیاید برای یک بچه یتیم صدای گوسفند در بیاورد چهار دست و پا راه برود یعنی الآن معذرت میخوام یک آیت اللهی این کار را بکند چقدر در ذوق ما میخورد این چه کاری است برای قنبر خیلی سنگین بود جا خورد بعد از این که حضرت آمدند گفتم در شأن شما نبوده شما صدای گوسفند در بیاورید حضرت فرمودند من وقتی وارد این خانه شدم آثار غبار غم و کدورت در چهرهی این بچههای یتیم دیدم اینها پژمرده اند افسرده اند ناراحت اند پدر ندارند کسی نیست با آنها بازی بکند سرشان را گرم بکند میخواستم از خانه که بیرون میآییم غبار غم از قلب شان بیرون بیاید خندان شوند فضا را عوض کنم دین ما خیلی دین جامع و کاملی است حضرت امیری که در میدان جنگ جهاد میکند در محراب عبادت گاهی از عبادت بیهوش میشود ولی در کنار همین کارها هم خدمت به بچههای یتیم. فقط به دیگران نه به بچههای خودمان خدمت با محبت این که در کنار آن همه کارهای مهمی که دارد صدای گوسفند در بیاورد نوازش بکند خوشحال بکند ان شاء الله امیدواریم خدا به ما توفیق مرحمت کند دل همسرها بچهها را نشکنیم دلها یشان را شاد کنیم حق عظیمی گردن ما دارند فرمود رزق و روزیتان به برکت اینها و دفع بلاهایتان هم به برکت اینها ست.