93/11/13-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - (تکریم فرزندان در سیرهی حضرت رسول )
موضوع برنامه: تکریم فرزندان در سیرهی حضرت رسول
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 93/11/13
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
دلم امروز گواه است کسی میآید * * * حتم دارم خبری است گمانم باید
فال حافظ هم هر بار که میگیرم * * * باز مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
باید از جاده بپرسم که چرا میرقصد * * * مست موسیقی گامی شده باشد شاید
ماه در دست به دنبال که این گونه زمین * * * مست میچرخد و یک لحظه نمیآساید
گله کم نیست ولی لب ز سخن خواهم بست * * * اگر آن چهره به لبخند لبی بگشاید
شریعتی: اللهم عجل لولیک الفرج. سلام میگویم به همهی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو میکنم در هر کجا که هستید تن تان سالم باشد و قلب تان سلیم. ایام الله دههی فجر را به همهی شما تبریک میگویم قلبا آرزو میکنم ایران اسلامی هر روز سر بلند تر از گذشته باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همکاران و بینندگان خوب و مهربان عرض سلام داریم. آرزوی موفقیت برای همهی سروران داریم همان طور که وعده کردیم در جوار حضرت فاطمهی معصومه سر زیارتها نمازها دعاها شریک میکنیم ان شاء الله شما ما را شریک کنید و دعاهای دسته جمعی و زیارات قطعا اثر دارد و بیشتر به اجابت نزدیک تر است ان شاء الله خدا رفع هم و غم و گرفتاری از همهی بینندگان و عزیزان داشته باشد.
شریعتی: الهی آمین. بحث ما در ذیل بحث حیا و ادب که در هفتههای گذشته حاج آقای فرحزاد شروع کردند به بحث تربیت فرزند رسید و نکات خیلی خوبی را هم شنیدیم ضمن این که من داخل پرانتز تشکر میکنم از همهی دوستان که از طریق ایمیل و پیامک ما را مورد لطف و محبت قرار میدهند. خیلی از بحث هفتههای قبل در مورد تربیت فرزندان و نگاهی که حاج آقای فرحزاد داشتند استقبال شد امروز هم همین بحث را ادامه میدهیم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. همان طوری که اشاره فرمودید بنده هم تشکر میکنم از پیامهایی که فراوان هم تشکر داشتند و هم این که خیلیها اظهار ندامت و پشیمانی داشتند که ما نمیدانستیم اذیت بچه یا آزار و ضرب و شتم بچه این قدر گناه بزرگی است توبه میکنیم و پشیمانیم و راه حلی برای جبرانی درخواست کردند. الحمدلله روایات اهل بیت تاثیر گذار بوده ما همین طور تشکر میکنیم بینندههای زیادی هم پیامک زده بودند یک ساعت تاخیر این دو هفته بوده به جمع شما اضافه شدیم و از بحثها استقبال کردیم بعضیها هم طبق روال عقب مانده بودند اجازه میخواهم خیلی فشرده از بحث دو هفتهی قبل را اشاره کنم. مسائل تربیتی و ادب و اخلاق را خیلی جدی بگیرند همان طوری که ما برای مسائل روزمره مان درس و بحث و فیزیک و شیمی و هنر و ورزش و مدرک و کتاب را خیلی جدی میگیریم و وقت میگذاریم برای خیاطی خوراک پوشاک برای آشپزی وقت میگذاریم واقعا مسائل تربیتی قطعا مهم تر و بالاتر از این هاست. قابل مقایسه نیست. این روح ما و جان ما و حقیقت ما را اصلاح میکند و سعادت ابدی در آخرت برای ما خواهد داشت ولی خیلی از علوم و معارف است که ما بلد هم نباشیم مشکلی ایجاد نمیکند علوم جنبی است بهتر است آدم بلد باشد ولی مسائل تربیتی همسرداری فرزند داری پدر مادر را چگونه اکرام بکنیم چطور به شاگردانم به ارباب رجوع به کارگر به زیر مجموعه به بالا دست روزمره نیاز داریم و بالاترین مدرکها برای کسانی است که بتوانند با مردم چگونه زندگی بکنند در یک کلمه دین ما همه اش آداب است با خدا و خالق و بالاتر از خودمان چطور رفتار داشته باشیم و با زیر مجموعه و بندگان خدا چگونه رفتار داشته باشیم و عرض کردیم مادرهایی که در خانه همسر خوبی هستند برای همسرانشان و مادر خوبی هستند برای فرزندان فکر نکنند عقب افتادند اینها بالاترین خدمت را به عالم میکنند یعنی از هر دانشگاهی از هر اشتغالی بچه داری خانه داری بالاترین شغل هاست بالاترین هنرهاست جهاد اکبر است واقعا. و این هنرها را اگر مهارتهای زندگی و آداب تربیت را بلد باشند واقعا دربارهی سقراط حکیم چیز جالبی نقل شده وقتی میخواست روز آخر از دنیا برود شخصی به او گفت شما آرزویی نداری؟ حکیم و فیلسوف بود گفت یک آرزو در دلم مانده و آن این است که بروم بام دنیا بالای بلندی که همهی دنیا و کرهی زمین من را ببینند و صدای من را بشنوند و به اینها این نتیجهی عمرم را خبر بدهم کهای مردمای انسانها شما تمام تلاشتان این است که مال و ثروت جمع کنید هم برای خودتان یا برای بچهها و فرزندان و بازماندگان بگذاریدای کاش به جای جمع کردن مال و ثروت و مدرک و مقام و پست دنبال جمع آوری تربیت و ادب باشید که اگر شما خودتان فرزندان تان با ادب بودند مال و ثروت هم برای خودتان فایده دارد ولی اگر این مال و ثروت برسد به کس دیگری که بی تربیت و بی ادب است خودش را عالم را آتش میزند اگر این تربیت و آداب دست یک شخصی باشد پول هم ندارد فقیر است میتواند زندگی بکند عزت مندانه زندگی کند و قانع باشد آداب و تربیت و مسائل ادب چیزی است که نیاز حقیقی مثل اکسیژن است نیاز لحظهای ماست.
شریعتی: شما اشاره کردید که مهم ترین و اساسی ترین سرمایه گذاری تربیت فرزند است.
حاج آقا فرحزاد: روایت داریم یک انسان بالاترین و ارث و سرمایهای که از خودش میگذارد تربیت کردن فرزندان یا شاگردان یا افراد یا زیرمجموعهای است که انسانهای برجسته باشند تا قیام قیامت هر کار خیری میکنند و نسل اندر نسل و شاگرد اندر شاگرد برای آن مربی و مودب و معلم شان خیر و برکت و ثواب و صدقهی جاریه است. ما خیلی مواقع میگوییم وقف کنید خانهای زمینی مسجدی برای کارهای خیر که باقیات صالحات باشد در حالی که مسجد و حسینیه و کارهای خیر مقدمه است که انسان ساخته شود اگر انسان وارستهای ساختیم که هزارها کار خیر از او صادر شود یعنی وقف یک انسان کامل این خیلی بالاتر است ما از اینها غفلت میکنیم به فروعات میچسبیم اصل را فراموش میکنیم گاهی هم یک فرمولهایی است که ساده است این فرمول را کسی بلد باشد در آداب همسرداری در آداب فرزند داری اینها را عمل بکند خیلی جواب میدهد و زود به نتیجه میرسد و گاهی مشکل چند ساله حل میشود. حکایت جالبی نقل میکنند میگویند یک کسی غلامی شاگردی داشت با غلام و شاگردش سوار کشتی شدند بروند مسافرت این غلام بار اول بود کشتی سوار شده بود کشتی و دریا و طوفان را ندیده بود همیشه در خشکی زندگی میکرد میخواهم بگویم نمونهی این راه کارها ممکن است خیلی از مشکلات را حل بکند در مسیری که میرفتند در مسیر دریا یک مرتبه دریا طوفانی شد. دریای طوفانی موج ایجاد میکند این کشتیهای قدیم هم کوچک بودند متلاطم میشد همیشه در معرض افتادن بود این غلام بنده خدا بار اول بود سوار شد نعره میزد ناله میکرد فریاد میکرد چون بار اولش بود خیلی میترسید حق هم داشت هر چه اربابش با او صحبت میکرد هم سفرها صحبت میکردند که آرام کنند هر کاری میکردند آرام نمیشد هول کرده بود تا این که یک حکیم دانا و فهیمی آن جا بود به اطرافیان گفت چرا این بنده خدا را این قدر اذیت میکنید الآن موعظه و نصیحت فایده ندارد یک راه حل صحیح باید پیاده شود. گفتند شما بلد هستید؟ گفت بله شما به من اجازه بدهید. یک بندی به دستش بست گفت بلندش کنید بیندازید در آب انداختند در آب رفت در آب غوطه خورد آمد بالا پایین دید دارد غرق میشود وقتی میخواهد غرق شود از آب بیرونش بیاورید بیرون آوردند رفت سر جایش تا آخر سفر مودب مودب نشسته بود چه جای امنی. نمیدانست بیرون چه خبر است گفت این بنده خدا دریا و طوفان را ندیده وقتی افتاد آن جا قدر عافیت را میداند الآن تکان دارد اما آب در گلوی آدم نمیرود راحت راحت شد و این نوع تربیتهایی که گاهی یک ظرافت کاریهایی دارد خود حضرت امیر در کلمات قصار نهج البلاغه است میفرماید إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ (نهج البلاغه/ حکمت 172) از یک چیزی اگر خیلی میترسی خودت را بینداز در آن یک بار که انداختی راحت میشوی خیلی از افرادی که مربی شنا هستند طرف از آب میترسد البته هوایش را دارند افراد نجات غریق هستند او را میاندازند در جای عمیق دست و پا میزند اتفاقا زود شنا یاد میگیرد اگر از یک کاری که میترسیم هول میکنیم از تاریکی یکی میترسد نیم ساعت او را نگاه میدارند هیچ طوری نشد تمام ترسهای هفتاد سالش میریزد. وقتی درگیر میشویم هولش برداشته میشود نکات ظریفی است آدمهای وسواسی که چند بار عمل کردیم خیلیها میگویند ما در آب کشیدن در گفتن ذکر و نیت تکبیر من به اینها میگویم یک هول بزرگ شده بگویید من میخواهم نماز باطل بخوانم بدن نجس لباس نجس اصلا بی نیت همین هفته چند نفر به من مراجعه کردند هنوز در طول هفته آدمهای وسواسی به ما مراجعه میکنند البته خیلیها به لطف خدا در آمدند از وسواسی بودن ولی هنوز هم بعضیها اصرار دارند بحث را تکرار کنیم به آقایان خانمهای وسواسی عرض میکنم یک چهارچوب خیالی برای خودتان درست کردید این خیال را بشکنید باطلش کنید بگویید من از امروز میخواهم با بدن نجس با لباس نجس با قرائت باطل بدون نیت نماز بخوانم من میگویم در الله اکبر میگویی؟ بله راحت میگویم ولی میخواهم نیت کنم نمیتوانم نیت کنم گاهی یکی دو ساعت اعصاب خودش و اطرافیان خورد میشود وقتی دل به دریا بزند میگوید شیطان را میزند به زمین داغون میکند بگوید من میخواهم بدون نیت نماز بخوانم اصلا میخواهم غسل و وضوی باطل بزنم اگر دل به دریا بزنند مثل همان که انداختند در آب هولش ریخته میشود مثل بقیه بگذار باطل باشد بگذار نجس باشد یک هفته سه روز این کار را پیاده کنند تمام میشود درمان اصلی تمام وسواسیهای فکری خیالی این است که اعتنا نکنید خیلی درمان قشنگ و راحتی است الآن اگر جناب آقای شریعتی از من سوال کند من نه نگاه کنم نه جواب بدهم نه اعتنا کنم میگذارد میرود بلا نسبت بلا نسبت شیطان هم وقتی ما توجه میکنیم یا به استقبال میرویم خیلی از ما پذیرایی میکنیم یا این که درگیر میشویم میگوییم خدا لعنت کند شیطان را او همین را هم میخواهد ما را با خودش درگیر میکند از خدا و راه اصلی غافل شویم هر نوع درگیری با امور منفی فکر شیطانی خیالات توهمات بسیار ما پیامک داشتیم در طول این دو سه سال گرفتار وسواس فکری هستند عملی نه خیلی کمتر است ولی فکرشان مشغول یک گناهی است فکر بدی راجع خدا پیغمبر امامان است در یک کلمه درمان خیلی راحت بی اعتنایی است رد شوند هیچ گناهی هم برای آنها نیست اصلا گیرم گناه است من میخواهم این گناه را انجام بدهم شما میگویی چه؟ شیطان زمین میخورد درگیر نشویم شیطان همین را میخواهد من را با این فکر از حضور قلب از خدا از پیغمبر از کار و زندگی غافل کند بالاترین درمان برای فکرها و خیالات بد یا برای وسواسی بی توجهی و بی اعتنایی محض است چه اثباتش چه نفی همه اش را ول کنیم بی خیال شوی که او میگذارد میرود هر چه توجه کنی بیشتر اذیت میکند میخواهم عرض کنم یک فرمولهایی است که خیلی روان و ساده و تاثیر گذار است اگر در برنامههای عملی و رفتارهایمان اینها را پیاده کنیم یک حکایت زیبایی را عرض میکنم میگویند یک عروسی با مادر شوهرش خیلی درگیر بودند البته این را میشود بین دو خواهر فرض کرد دو فرزند و پدر مادر باشد داماد و مادر زن پدر زن باشد هر وقت بین دو نفر اختلاف بود ما مثال را روی مادر شوهر و عروس میزنیم گاهی مادر شوهرها بلد نیستند چطوری با عروسشان رفتار بکنند عروس را هم دختر خودش حساب بکند حتی از دخترش بیشتر محبت کند این فرمایش حاج آقای دولابی است که همیشه میفرمودند که کسی که عروس میگیرد بگوید یک دختر به خانوادهی من اضافه شده بچههای خودش که پارهی جگرش هستند این تازه مهمان را خیلی تحویل بگیرد محبت کند که غریب نماند حتی بیشتر از بچه هایش محبت کند هر چه باشد زمین میخورد بشر شهید محبت است اَلاِنسانُ عَبیدُ الاِحسان (شرح غرر الحكم ج ۷ ص ۶۹) شمشیر محبت و مدارا و تحمل خیلی مهم است اگر هم درست نشد شما بهره ات را میبری و کیفت را میکنی کسی که داماد دار میشود داماد را بگوید یک پسر به خانوادهی ما اضافه شده محبت پدرانه به او بکند البته ما به عروسها و دامادها هم سفارش میکنیم پدر زن و مادر زن را به عنوان پدر مادر خودت حساب کن و بیش از آنها گاهی به آنها محبت کن پدر مادر که جایش محفوظ است به عروس خانمها میگوییم پدر شوهر خواهر شوهر مادر شوهر مثل بستگان محبت کن آنها پاسخ میدهند اثر دارد. این دو فرمولها را بلد نبودند بین آنها کدورت ایجاد شده بود گلایه و شکایت به حدی که ما در پیامها هم زیاد از این گلایهها داریم که البته از مادر شوهرهایی که سن شان بالاتر است توقع ما بیشتر است در هر صورت سن و سالشان بیشتر است اگر هم عروسی بدی میکند بیاید کوتاه بیاید محبت کند جبران بکند
شریعتی: آنها پخته تر هستند؟
حاج آقا فرحزاد: بله تجربیاتی دارند. یک کلمه خودشان چه توقعی دارند از مادر شوهر همان را برای عروسشان پیاده کنند و بدانند بچههای خودشان سعادتمند میشوند و خوشبخت میشوند هر چه قدر که به عروست محبت میکنی او منتقل میکند به پسر خودت. بین اینها کدورت بود تا این که عروس برید یعنی به حدی رسید که دید نمیتواند تاب نمیآورد گفت چه کار بکنم؟ رفت یک حکیمی را پیدا کرد سابقا حکیم باشی بود که مداوا میکرد همه نوع درمان و سم همه چیز داشت به او گفت من یک مادر شوهری دارم چنین و چنان است دیگر هیچ فایده ندارد هر طوری شده یک سمی به من بده که من او را بکشم راحت شوم حکیم آدم خیلی عاقل و فهمیدهای بود گفت که اگر من سمی به شما بدهم این کار را بکنی معلوم میشود در غذا میریزی او مهمان شما میشود یا شما مهمان او میشوی یک آدم کشتی میآیند تو را قصاص میکنند گفت پس به نظر شما چه کار بکنیم؟ گفت به نظر من این راه حل را انجام بده آدم خیلی عاقلی بود این راه حل این است که من یک سم خیلی خفیفی دارم که در طول دو ماه پنجاه روز شصت روز به مرور زمان اثر میکند طرف هم متوجه نمیشود اتفاقا بسیاری از امامان ما را هم در بعضی روایات داریم که سمی نبوده که لحظهای و فوری اثر بکند که زود معلوم شود مال مامون خدا لعنتش کند قبل از ظهر آقا را مسموم کرد آقا صبح به شهادت رسید خیلی زود بود اما بعضی سموم داریم طول میکشد اثر بکند گاهی اختلاف است شهادت امام فلان ماه است یا فلان ماه گاهی میبینی آن موقع مسموم شده ولی یک ماه دیگر به شهادت رسیده در هر صورت گفت من یک سمی به تو میدهم که خیل اثرش تدریجی است بعد هم متوجه نمیشود شما این کار را کردی قبول کرد سم را کشید در ظرفی در کاغذ کشید داد ولی گفت یک موضوع دیگری هم است گفت برای این که به کار شما هیچ کس شک نبرد باید حتما این کار را هم انجام بدهی گفت این یکی دو ماه که سم را دادی سعی کن هر چه میتوانی محبت بکن که رد پا برای خودت نگذاری چون باز هم به شما مشکوک میشوند خلاصه میگویند عروسش بوده با او بد کرده. دعوتش بکن چنین بکن او که دو ماه دیگر میرود شما هم در دنیا راحت میشوی هم این که جبران شود گفت باشد شروع کرد آن سم را که تدریجی اثر میکند برد خانه در یک مهمانی در غذا ریخت بعد هم به خاطر این که صورت مسئله را پاک کند شروع کرد دستور حکیم را اجرا کردن برو و بیا و خوش و بش و چه محبت شدیدی مادر شوهر هم دید عوض شده او هم چند برابر این یک ذره او چند برابر او چند برابر این چند برابر شروع کردن به هم محبت شدید کردن یک ماهی گذشت آن چنان این مادر شوهر در دل این عروس جا باز کرد که این عروس گفت خدا نکند یک وقت پیشامدی برای مادر شوهر من پیش بیاید اشتباه بزرگی کردم فوری رفت دست به دامن حکیم شد گفت به داد من برس یک پاد زهری بده برای من بده گفت برای چه؟ گفت خیلی مادر شوهر خوبی است من اشتباه میکردم چطور برخورد کنم او هم شاید ناشی بود دو طرفه یک کلام قشنگی مال بزرگی است فرمودند همیشه اختلافها و نزاعها و دعواها نوعا مال دو جاهل است چون دو آدم فهیم حکیم عاقل و فهمیده با هم دعوا نمیکنند روی حد و مرض خودشان راه میروند یک آدم فهمیده هم با یک آدم جاهل بیفتد درگیر نمیشود دعوا نمیگیرد در واقع این میتواند او را چطوری راه ببرد مدارا میکند تحمل میکند کوتاه میآید گذشت میکند باز آدم عاقل و حکیم و دانا میتواند جاهل را راه ببرد نوعا در اختلاف و نزاعها مال دو من است اگر دعوا و اختلاف بود کلام خیلی قشنگ و بزرگی است یک شخصیت بزرگواری به ما همیشه فرمود که هر کجا دو دل با هم یکی شد دو خواهر برادر دو عروس دو فامیل جاری زن و شوهر دو که با هم یگانه شدند آن جا خدا است پیغمبرها هستند چهارده معصوم هستند رحمت خدا است تمام خوبهای عالم در جایی هستند که دو دل با هم شش دنگ یکی شود من شان برود کنار بشود ما همهی خوبهای عالم آن جا هستند و کمک شان میکنند و هر کجا اختلاف دعوا نزاع تندی خشونت و درگیری است این جا شیاطین ماموران عذاب جیب برها غارت گرها که بیایند آبروی ما را غارت بکنند دین ما را غارت بکنند ثوابها و آخرتهای ما را غارت بکنند جنود جهل و شیاطین آن جا جمع هستند خیلی مهم است مواظب باشید هر چه میتوانید در روایات ما و پیام بزرگان است اختلاف و دعوا بدترین چیز است برای خانوادهها مملکت حکومت و جناح بین خودیها اختلاف بیفتد دشمن بهترین سوء استفادهها را آن جا میکند. و اگر یگانه باشند هیچ کاری نمیتواند بکند این یگانگی خیلی مهم است مهم ترین سفارش همهی انبیا و اولیا خدا «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً» (انبیاء/92) آیهای که امروز هم تلاوت میشوید امت واحده هستید دل هایتان باید یکی باشد این یگانگی را خدا خیلی دوست دارد. در قصهی ما مادر خانم و عروس با هم یکی شدند. آمد به التماس افتاد به حکیم به داد من برس یک ماهی که مانده سم اثر نکند خنثی کن حکیم لبخندی زد متبسم شد گفت دختر من حکیمها هم حکیمهای قدیم. حکیمهای حالا هم خوب هستند همه جور آدم هستند واقعا هم روح را درمان میکردند هم جسم را چقدر آرامش به افراد میدادند گفت من آن چیزی که دادم سم نبود یک داروی تقویتی بود برای مادر شوهرت هم خیلی قوت دارد درمان اصلی من نقطهی عملی بود که به تو گفتم با مادر شوهرت خوش رفتاری کن آن نسخه درمان اصلی بود دیدی که اثر کرد این راه را ادامه بده گاهی عملهای ریزی است ولی بازتابش مهم است هر نوع اذیت آزار شکنجه دادن تحقیر کردن اهانت کردن سرکوفت زدن دیگران را به رخ بچهها کشیدن به رخ همسر کشیدن هر نوع تحقیر به یک انسان به یک فرزند و عزیز خلاف شئون تربیتی و ادب است هر چه میتوانیم تکریم کنیم این احترام گذاشتن محبت کردن نوازش کردن هر نوع تندی خشونت اذیت آزار حرام است گناه بزرگی است مثنوی میگوید.
ای بسا کس را که صورت راه زد * * * قصد الله کرد و بر صورت بزد
طبق روایات ما که هفتههای قبل هم اشاره کردیم اگر بدانیم که به بچه مان میزنیم به خواهر برادر یا مومن میزنیم به خدا میزنیم جنگ با خدا است این کلام نورانی حدیث قدسی در اصول کافی است مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي (الكافي/جلد 1/كِتَابُ التَّوْحِيدِ/بَابُ النَّوَادِر) کسی که با ولی من محاربه کند گفتیم تمام این بچهها پاک هستند ولی خدا هستند معصومه هستند مستجاب الدعوه هستند
شریعتی: به هیچ بهانه ای؟ حتی به بهانهی تربیت؟
حاج آقا فرحزاد: آن را عرض خواهیم کرد به بهانهی تربیت به حد خیلی کم که سرخ نشود یا کبود نشود یا قهر خیلی کوتاه باشد. وگرنه دیه دارد و دادنش هم واجب است آقای حسینی مفصل اشاره کرده اند اگر کسی کسی را بزند کبود شود سیاه شود دیه دارد یا دیه را بدهد به فرزندش یا نگهداری بکند بزرگ شد بدهد ولو مربی اش باشد ولی اگر آرام که یک گوش مالی کوچک که در موارد خاص یا قهر کوتاه اینها را مفصل میگوییم ولی توهین و تحقیر بدانیم که در این حدیث قدسی خدای مهربان میفرماید اگر کسی یک ولی من انسان دوست من را آزار بدهد اهانت بکند به جنگ من خدا آمده از این بدتر و إِلَيْهِ دَعَانِي یعنی به من خدا میگوید بیا به جنگ من. ما میخواهیم خدا را خیلی اکرام کنیم دست کسی که به خدا نمیرسد خدا میگوید من در بندگانم تجلی کرده ام یک بزرگی فرمود میخواهی ربوبیت خدا را ببینی به چهرهی پدر مادرت با محبت نگاه بکن به معلمت به مربیانت نگاه بکن اینها نمونه و مظهر اسماء صفات خدا هستند به انسانها نگاه بکن آنها تجلی خدا هستند اکرام به خدا اکرام به بندگان خداست اهانت به خدا اهانت به بندگان خدا است ما چقدر روایت داریم پیغمبر ما یا امام ما به خانهی کعبه رسیدند قسم خورد پیغمبر و امام که وللهای کعبه تو خیلی حرمت داری انسان باید طواف بکند احترام بگذارد رو به کعبه نماز بخواند بیت الله الحرام است مهم ترین خانهی منتسب به خداست کسی حق ندارد آلوده بکند کسی اهانت کند باید قصاص شود تعذیر شود ولی در چند روایت داریم حضرت وقتی به کعبه نگاه کردند فرمودند والله حرمت یک مومن از کعبه بالاتر است یک انسان یک همسر یک دوست اهل بیت یک مومن وَالله اِنَّ المُؤمِنُ اَشَدُّ حُرمَه مِنَ الکَعبَه ما چقدر برای کعبه و قرآن احترام قائل هستیم باید همان احترام را برای یک انسان قائل شویم ما حاضریم یک مشت به قرآن بزنیم یا قرآن را پرت کنیم؟ وقتی داریم برای بچه مان این کار را میکنیم یعنی داریم به قرآن این کار را میکنیم. چقدر روایت داریم اگر کسی مومنی را اهانت بکند یا آزار و شکنجه بدهد مثل این است که خانهی کعبه را منهدم کرده پودر کرده نه این که تکه تکه با کلنگ خانهی کعبه را خراب کرده نه یک موقعی مواد منفجره میگذاری خورد میکنی که مصالحش هم قابل استفاده نیست میفرماید کسی که یک مومنی را آزار و اذیت میدهد به پدر مادر یا اولاد یا همسر یا فامیل یا بستگان مثل این است که مواد منفجره ثقل مسلمانها را منفجر کنید. یا افشای سر و آبرو بری که قابل جبران نیست اینها خط قرمزهای ماست خیلی باید آدم مواظب باشد و لطیف راه رود این روایت زیبا که حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام خیلی داستانهای شیرینی دارد وقتی بچه دار شدند و نوه دار شدند اولاد و نوه زیاد شدند هیکل آدم درشت بود قوی بودند میگویند آدمها آب میروند قبلیها درشت تر بودند ما همه با هم فامیل هستیم پدرمان حضرت آدم است و مادرمان هم حضرت حواست همه روی زمین خواهر و برادر هستند به یک معنا در هر صورت نوه و نتیجهها که زیاد بودند بچهها شلوغ میکردند از سر و دوش حضرت آدم بالا میرفتند با سر و صورت حضرت آدم بازی میکردند نوهها دوست دارند با پدر بزرگ مادر بزرگ بازی کنند حضرت آدم نگاه میکرد نوازش میکرد خیلی آرام بود از کوره در نمیرفت خیلی شلوغ میکردند گاهی ریش حضرت آدم را میکشیدند میزدند روی سر آقا یکی از پسرهای حضرت آدم گفت یک توپی تشری یک دادی بزن همه بنشینند سر جایشان آقا را این قدر اذیت میکنند روایت خیلی عجیب است حضرت آدم علیه السلام فرمود فرزندم من یک ترک اولی یک خطای ریز کردم از گندمی که نباید بخورم خوردم از بهشت برین جای خوب البته در بهشت دنیایی بوده ولی جایی بوده که همه چیز برایش فراهم بوده رانده شدم چون در بهشت آخرتی نه ثواب و عقاب است نه تکلیف و نه امتحان است جاودانه میرویم و بیرونمان هم نمیکنند ان شاء الله همه اهل بهشت باشند گفت من یک ترک اولی کردم من را از جای خوب انداختند این جا اگر دوباره خطا کنم یک ترک اولی بکنم خدا میداند که به کجا بیفتم من دیگر آدم شدم من دست از پا خطا نمیکنم ان شاء الله که همان طور که فرزند حضرت آدم هستیم از معنا هم فرزند معنوی حضرت آدم باشیم یک مقداری تمرین میخواهد یک مقداری آدم مواظب باشد من خیلی خوشحال شدم از این که بسیاری از مادرها یا معلمها مربیها گفتند ما نمیدانستیم از روی نادانی و جهالت بوده هیچ وقت آزار نمیدهیم هیچ وقت بچه مان را نمیزنیم هیچ وقت اذیت نمیکنیم زدن به خانهی کعبه به قرآن است و این که ریز ترین محبت را خدا پاسخ میدهد کسی بچه اش را ببوسد یک روایت عجیبی دیدم یک نفر آمد پیش پیغمبر دید پیغمبر و اصحاب بچهها را میبوسند گفت من در عمرم یک بچه نبوسیدم وقتی رد شد حضرت فرمودند أنّهُ مِن أهلِ النّارِ (الكافي : 7/50/6) از اهل آتش است یعنی کسی که نوازش و محبت بلد نیست اهل آتش است بوسیدن بچهها نوازش کردن بچهها یک جرعه آب به یک بچه میدهی هفتاد جرعه از آب کوثر به تو میدهند. مثل نماز شب چقدر افتخار میکنیم فکر نکنیم که با همسرمان مینشینیم با بچهها مینشینیم گپ و گفتگو داریم محبت میکنیم کمتر به این تلفن همراه و کامپیوتر و واتساپ و وایبر ور میرویم یک کمی به اینها محبت میکنیم ثواب هایش زیاد است فرمود بچهای که گریه میکند فرمود اگر او را آرام بکنی نوازش بکنی خدا از نعمتهای بهشت آن قدر میدهد تا راضی شوی اگر یک بچهای را مادرش شیر میدهد تغذیه میکند غذا دهنش میگذارد خدای متعال هم فرشتهای است وقتی از شیر او را گرفت میزند به پهلویش میگوید مثل روزی که از مادر متولد شدی خدا همهی گناهانت را بخشید أُحِبُّ مِنَ الصِّبْيَانِ یعنی محبت کنید به بچه.
شریعتی: زیباییهای دین ما همین است.
حاج آقا فرحزاد: بله همینها است کار پیچیدهای هم نیست یک کمی تمرین بکنیم فرمود کسی که بچه را خوشحال بکند فَرَّحَ اللهُ قَلبَه یَوم َالقیامَة خدا روز قیامت او را خوشحال میکند روز قیامت ما چون الآن نمیبینیم ولی در درون و جان مان خدا سرور و انبساطی ایجاد میکند که نقدا ما حس میکنیم و عظمتش را در آخرت میبینیم
شریعتی: خیلی ممنون اگر بخواهیم در دو سه جمله جمع بندی کنیم باید بگویم که واقعا ما ناگزیریم به این تعاملات با دیگران در ارتباط بودن و همهی این تعاملات یک سری مهارتهایی را میطلبد شاید خیلی سخت نباشد ولی ظریف و دقیق است که باید یاد بگیریم. مشرف میشویم محضر قرآن کریم برمیگردیم. صفحهی 345 قرار امروز اهالی خوب سمت خداست آیت 43 ام تا 59 ام سورهی مبارکهی مومنون ثواب تلاوت این آیات را هدیه میکنیم به روح بلند امام راحل و همهی شهدای انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ ﴿٤٣﴾ ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَى كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ ﴿٤٤﴾ ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٤٥﴾ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ ﴿٤٦﴾ فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿٤٧﴾ فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ ﴿٤٨﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿٤٩﴾ وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ ﴿٥٠﴾ يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴿٥١﴾ وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ ﴿٥٢﴾ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿٥٣﴾ فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ ﴿٥٤﴾ أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ ﴿٥٥﴾ نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَل لَّا يَشْعُرُونَ ﴿٥٦﴾ إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿٥٧﴾ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٨﴾ وَالَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ ﴿٥٩﴾
ترجمه:
هیچ امتی از اجلِ [معینِ] خود نه پیش می افتد و نه پس می ماند. (۴۳) آن گاه پیامبران را پی در پی فرستادیم؛ هر زمان برای امتی پیامبرش می آمد او را تکذیب می کردند، و ما این [امت] ها را به دنبال یکدیگر هلاک می کردیم و آنان را [به صورت] سرگذشت ها [برای عبرت دیگران] قرار دادیم؛ پس ملتی که ایمان نمی آورند از رحمت خدا دور باد. (۴۴) سپس موسی و برادرش هارون را با معجزات و آیات خود و دلیلی روشن فرستادیم، (۴۵) به سوی فرعون و سران و اشراف قومش، پس تکبّر ورزیدند؛ و آنان قومی برتری جو بودند. (۴۶) و گفتند: آیا به دو بشری که مانند خودمان هستند ایمان بیاوریم در حالی که قوم [و قبیله] آن دو بردگان ما هستند؟ (۴۷) در نتیجه هر دو را تکذیب کردند و از هلاک شدگان شدند. (۴۸) همانا ما به موسی کتاب دادیم، تا آنان هدایت شوند. (۴۹) و پسر مریم و مادرش را نشانه [قدرت و رحمت خود] قرار دادیم و آن دو را در سرزمینی بلند که [دارای] جایگاهی مستقر [و امن] و آبی روان بود، جای دادیم. (۵۰) ای پیامبران! از خوردنی های پاکیزه بخورید و کار شایسته انجام دهید؛ مسلماً من به آنچه انجام می دهید، دانایم. (۵۱) و بی تردید این [اسلام] آیینِ [حقیقی] شماست در حالی که آیینی یگانه است، و من پروردگار شمایم؛ بنابراین از من پروا کنید. (۵۲) پس کار [آیین] خود را میان خویش قطعه قطعه کردند [و گروه گروه شدند]، در حالی که هر گروهی به آن [آیینی] که نزد آنان است خوشحال و شادمانند [که آیینشان بر حق است.] (۵۳) پس آنان را در غرقاب گمراهی و جهالتشان تا هنگامی [که مرگشان فرا رسد] واگذار. (۵۴) آیا گمان می کنند افزونی و گسترشی که به سبب مال و اولاد به آنان می دهیم، (۵۵) در حقیقت می خواهیم در عطا کردن خیرات به آنان شتاب ورزیم؟ [چنین نیست] بلکه [آنان] درک نمی کنند [که ما می خواهیم با افزونی مال و اولاد، در تفرقه، طغیان، گمراهی و تیره بختی بیشتری فرو روند.] (۵۶) یقیناً آنان که از بیم پروردگارشان هراسان و نگرانند، (۵۷) و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان می آورند. (۵۸) و آنان که به پروردگارشان شرک نمی ورزند. (۵۹)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: ان شاء الله لحظه لحظه زندگی مان منور به نور نبی اکرم باشند نکتهی صلوات و اشارهی قرآنی را حاج آقا فرحزاد بفرمایند
حاج آقا فرحزاد: در چند روایت از پیغمبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که یکی از برکات ذکر صلوات از بین بردن اختلاف و نفاق و تفرقه است به فرمودهی استاد بزرگوار میفرمودند قدیمیها خیلی مرسوم بود هر کجا دعوایی بود میگفتند چرا دعوا میکنید یا صلوات بفرستید یا افراد دلال میخواهند معاملهای سر بگیرید میگویند بیایید نزدیک شوید توافق کنید صلوات بفرستید با صلوات دلها به هم نزدیک میشود لذا فرمود صلوات بر من نفاق و اختلاف و تفرقه را دور میکند حالا چه انفرادی چه دسته جمعی در جمع هم اثر دارد و در یک روایت زیبایی از امام صادق علیه السلام در کافی شریف است که پیغمبر خدا فرمود که اِرفَعوا اَصواتُکُم بِالصَّلوةِ یعنی بلند صلوات بفرستید خود بلند گفتن البته نه فریاد زیاد یعنی در حدی که صدایتان بیاید بیرون از دهان این هم اثر دارد اگر انسان تنها هم است صلوات را به گونهای بگوید که خودش بشنود تاثیر معنوی دارد اِرفَعوا اَصواتُکُم بِالصَّلوةِ علیَّ فَاِنَّها تَذْهَبُ بِالنِّفاقِ (ثواب الاعمال) ان شاء الله در خانهها و هر جا که هستید دسته جمعی یک صلوات بفرستید
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چه ذکر شریفی است این ذکر.
حاج آقا فرحزاد: واقعا فضا را آرام و نورانی میکند. در آیهی 51 ام این صفحه از سورهی مومنون خدای متعال میفرماید «يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ» خطاب به انبیا است ولی در واقع خطاب به همه است که از چیزهای پاکیزه و طیب بخورید و عمل صالح انجام دهید که لقمهی حلال و غذای حلال چه لقمههای معنوی چه لقمههای مادی یعنی گاهی تربیتهای غلط هم طرف را آلوده میکند یعنی ما در قرآن و روایات داریم کسی که طعام میخورد ببیند چه میخورد هم طعام ظاهری منظور است هم طعام علومی که فرا میگیرد روح و جان و شخصیت و هویتش را تشکیل میدهد لذا هم طعامهای ظاهری و معنوی را باید دقت کنیم حلال است طیب است یا چیز خوبی است میفرماید از طیبات و پاکیزهها بخورید که اگر چیز طیب خوردید عمل صالح نتیجه اش میشود و انسان به مقصد میرسد همانا خدای متعال میفرمایند من به آن چه که شما عمل میکنید دانا هستیم ان شاء الله امیدواریم هم لقمههای جسمی و هم لقمههای معنوی مان طیب و پاکیزه باشد تا به مقصد راحت برسیم.
شریعتی: ان شاء الله. راه کارهای تربیتی شما را میشنویم
حاج آقا فرحزاد: اگر بتوانیم با نرمی و محبت و ملایمت بد نیست این سوال را پاسخ دهم که ما پشیمان هستیم از این که ما بچه مان یا شاگردمان را کتک زدیم جبران این کار است که حلالیت بطلبیم اگر بزرگ شدند و در حد فهم و عقلی هستند که متوجه میشوند اگر متوجه نمیشوند جبرانش با نوازش و مدارا است مرحم به زخم آنها بگذاریم و نوارش بکنیم خدا هم میبخشد و استغفار هم بکنند اگر هم بعضی از عزیزان پیام داشتند ما شاگردان را در مدرسه زدیم و نمیدانیم کجا هستند برای آنها طلب مغفرت بکنند کار خیر بکنند در ثواب هایشان شریک بکنند قطعا کسی که بنده با اعتقاد عرض میکنم کسی که واقعا قصد توبه دارد ولو میلیون میلیون حق الناس هم گردنش است یا آبرویی یا مالی ولی واقعا قصد توبه دارد نمیخواهد ور کند چه کسی برده چه کسی خورده نه واقعا آن طوری که در توانش است پیش خدا عذرخواهی کند و از آنهایی که در دسترس هستند عذرخواهی بکند آن مقداری که ندارد هم قطعا بداند خدا جبران میکند مهم این است در مسیر بازگشت باشد و واقعا آن چیزی هم که در توانش است انجام بدهد نه این که من آن مقدار که دارم حلالیت نطلبم و به افراد پرداخت نکنم. این نکتهای که هفتهی قبل هم اشاره کردیم افرادی که خودشان جوش آورده اند و تند و عصبانی اند بچه یک کاری کرده همسر یک کلام خیلی پخته و قشنگی است مرحوم آقای دولابی خدا رحمتشان کند همیشه این سفارش را میفرمودند درختها را معمولا در پاییز یا آخر زمستان هرس میکنند که اینها خوابیده اند مرده اند دوباره میخواهند زنده شوند در حالی که آرام و سرد اند یعنی هیچ وقت در حالت هیجان در حالت شدت وقتی که بچه هیجانی است یا پدر یا مادر در آن حال آنها را موعظه و نصیحت و هرس نکنید در حالت غضب و تند و تیزی پدر از راه رسیده خسته کوفته خانم میخواهد نصیحت کند یا خانم بچه داری کرده شلوغ است به هم ریخته است آقا میخواهد نصیحت کند این وقت شناسی به جا و وقتی که طرف آرام است درختی که شکوفه داده از او گل بیرون میزند میخواهی ببری هرس کنی سیاه میشود و از بین میرود در حالت آرامش مسائل اخلاقی و تربیتی را انجام بدهیم.
شریعتی: ان شاء الله. حاج آقای فرحزاد دعا بکنند همه آمین بگوییم.
حاج آقا فرحزاد: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خدا را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد قلب امام زمان از ما راضی و فرجش را نزدیک و رفع گرفتاری از همهی گرفتارها مخصوصا قرض مندها مریض دارها افرادی که شغل ندارند ازدواج نکرده اند بچه ندارند بکند. خدا را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد به همه از الطاف خودش مرحمت کند و به همه باران رحمت الهی مادی و معنوی بباراند
شریعتی: الهی آمین خیلی ممنون سلام بر امام حسن مجتبی
حاج آقا فرحزاد: السلام علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی و السلام علیک یا اباعبدالله
شریعتی: خیلی ممنون به رسم دوشنبهها السلام علیک یا اباعبدالله.