چهارشنبه 14 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

93/12/18-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - (اخلاق)

موضوع برنامه: اخلاق


كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد


تاريخ پخش: 93/12/18

 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

پر می‌کند خاک از حضورش ساغرش را * * * سرشار از گل می‌کند پا تا سرش را

آن روز حتی آفتاب روشنی بخش * * * حس می‌کند دستان سایه گسترش را

دیگر نیازی نیست جبریل غزل خوان * * * پنهان کند در بال پرواز پرش را

حظ می‌برد جان لحظه لحظه از حضورش * * * حس می‌کند دل لحظه لحظه محضرش را

می آید و می‌آورد از سمت یثرب * * * همراه خود عطر دعای مادرش را

شریعتی: اللهم عجل لولیک الفرج سلام می‌گویم به همه‌ی شما بهترین‌ها را برای شما آرزو می‌کنم خوشحالیم مثل هر روز با سمت خدا از تهران همراه شما هستیم و در کنار شما حاج آقای فرحزاد سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.

حاج آقا فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همه‌ی همکاران و بینندگان عرض سلام داریم و آرزوی موفقیت برای همه‌ی عزیزان داریم ان شاء الله هر کجای عالم زندگی می‌کنند در خوشی و خرمی و شادابی باشند باران رحمت را هم خدا معنوی و مادی بیش از این بر ما بباراند.

شریعتی: الهی آمین آرزو می‌کنم در آستانه‌ی بهار تمام جان‌ها و دل‌ها بهاری باشد. هفته‌ی گذشته بحثی که با حاج آقای فرحزاد داشتیم بحث خیلی خوبی بود این که زیبایی‌ها را ببینیم دنبال عیوب دیگران نباشیم این طوری آرامشی به ما القا خواهد شد و رابطه‌ی ما با اطرافیان کاملا آن طور که خدا می‌پسندد تنظیم می‌شود. ادامه‌ی بحث را می‌شنویم.

حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. هفته‌های گذشته عرض کردیم هم عیب پوشی کار خیلی پسندیده‌ای است و از این بالاتر این که عیب‌ها را نبینیم بلکه زیبایی‌های عالم و خلقت و افراد را ببینیم و این به انسان خیلی کمک می‌کند شکر گزاری انسان زیبا و عالی می‌شود هنر این است که از همه‌ی خارها گل بتراشیم نه این که از گل‌ها خار درست کنیم بحث امروز بنده بخشی از آن این است که یکی از چیزهایی که واقعا حلال خیلی از معضلات و مشکلات است این است که هر کسی را در شرایط خودش و خلقت و موقعیت خودش درک بکنیم مثلا اگر یک بچه‌ی خردسالی گریه می‌کند بیتابی می‌کند زبان ندارد دردش را بگوید از یک بچه توقع کارهای بچگانه داشته باشیم و از نگاه بچگی به او نگاه کنیم و این به انسان خیلی آرامش می‌دهد از آدم بزرگ توقع کارهای بزرگ داشته باشیم یعنی هر کسی را در شرایط خودش ببینیم در موقعیت خودش ببینیم در خلقت خودش ببینیم و این به انسان خیلی آرامش می‌دهد اگر ما بدانیم که به دید الهی هر چیزی در جای خودش قرار گرفته مهره‌ها را خدا درست چیده حکمت خدا را باور کردیم این‌ها خیلی از مشکلات را حل می‌کند یعنی یک آدمی که در شرایط ناجور رشد پیدا کرده انتظارات زیاد نباید داشت و خدا هم از او ندارد یک کسی در یک شرایط خیلی خوبی رشد کرده خدا از او بیشتر حساب می‌کشد از او انتظار بیشتری است این نکته را از مرحوم آیت الله بهاء الدینی می‌گویم ایشان میفرمودند اگر هر کسی را در شرایط خودش بسنجیم و دیدی که خدا او را خلق کرده و برایش شرایط آورده از آن دید نگاه کنیم پاسخ خیلی از مشکلات و مسائل ما حل می‌شود ایشان می‌فرمودند یک جوانی به من گفت من در یک خانواده‌ای بزرگ شدم که پدر من در سن بالا دنبال منکرات بوده دنبال فحشا و کارهای زشت بوده حتی از شهرهای دیگر برایش کارهای دیگر تهیه می‌کردند من در یک چنین محیطی بزرگ شدم من اگر یک بار سجده کنم شما باید برای من دست بزنید هزار بار آفرین بگویید و حرف درستی هم بود کسی که در یک خانواده‌ی ناهنجاری بزرگ شده اگر در راه آمد شرایط خوبی را پذیرفت باید خیلی تشویق کنیم. او را با شرایطش ببینیم و بسنجیم کسی که در یک خانواده‌ی خوب و مذهبی و آراسته است انتظار بیشتری باید داشته باشیم متناسب با محیط خودش خدا حساب رسی می‌کند یا می‌فرمودند چله‌ی تابستان بود روزه گرفته بودم گرمای شدیدی داشت قم رفتم نانوایی دیدم شاطر و نانوا روزه می‌خورد من ناراحت شدم در شهر قم و ماه رمضان یک مسلمان روزه خواری گناه بزرگی است آن هم علنی خیلی ناراحت شدم حالت تندی به من دست داد که بروم با تندی برخورد کنم نهی از منکر تند و شدید بکنم یک جرقه‌ای به من زد خدای متعال به من فرمود با تامل مدارا نرمی و بَینی و بَینَک اگر تو هم جای او بودی گرمای چهل پنجاه درجه و کنار آتش آیا تو هم روزه می‌گرفتی خودت را بگذار جای او نمی‌خواهیم گناه را توجیه کنیم این توجیه کردن گناه نیست ولی شرایط او را هم در نظر بگیریم حداقل می‌خواهیم برخوردی بکنیم این را لحاظ کنیم شاید من در جایگاه او بودم شاید من هم مثل او می‌شدم لذا اگر ما به این دید نگاه بکنیم به مسائل ممکن است خیلی آرامش به خودمان بدهد و از راه صحیح ما بتوانیم نهی از منکر بکنیم و امر به معروف کنیم یک روحانی خیلی خوبی داشتیم می‌گفت من دیدم بعضی شاطر‌ها ماه رمضان روزه می‌خورند گفتم من یک راه حل برای شما پیدا می‌کنم من خودم با ماشین خودم می‌برم چهار فرسخی مسافر حساب شوید روزه تان را از راه صحیح بخورید حلال بعدا در ایام زمستان قضا را به جا بیاورید کفاره ندارد راه حل انسان نشان بدهد و این روایت خیلی مهم است و حلال خیلی از معضلات و مشکلات است در اصول کافی است امام صادق علیه السلام فرمودند لَوْ عَلِمَالنَّاسُ كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى هَذَا الْخَلْقَ لَمْ يَلُمْ أَحَدٌ أَحَداً (کافی، ج 2، ص 44) خیلی تعبیر مهمی است یکی از آن روایات کلیدی و کاربردی است و مطالب کاربردی است که اگر مردم حکمت و اسرار خلقت را می‌فهمیدند و درک می‌کردند که خدای متعال هر کس را چطور خلق کرده با چه شرایطی با چه نفسی با چه ذهنی با چه موقعیتی با چه استعدادی با چه حافظه‌ای این پنج انگشت ما یک جور نیست نمی‌توانیم به انگشت کوچک بگوییم چرا کوچکی چرا لاغری به دیگری بگوییم تو بلندی این باید این طور باشد سبابه باید این طور باشد این پنج انگشت به این شکل و قیافه داشته باشد تا کاربرد داشته باشد با هم این‌ها را ببینیم تک تک نبینیم نمی‌توانیم به یکی یکی از این‌ها ایراد بگیریم امام صادق علیه السلام می‌فرماید اگر مردم می‌فهمیدند درک می‌کردند که خدا خلقت را بر چه اساسی خلق کرده همه اش حساب شده است همه اش دقیق است حتی خلقت اشقیا بد‌ها فاسق‌ها فاجر‌ها کافر‌ها منافق‌ها تا چه برسد به مومنین و انبیا که گفتیم از خار‌ها گل بسازیم و به چشم گل نگاه کنیم فرمودند اگر مردم اسرار خلقت را درک می‌کردند هیچ کس کسی را ملامت نمی‌کرد سرزنش نمی‌کرد ایراد بی جا نمی‌گرفت که تو چرا این طوری هستی چرا این کار را کردی بسیاری از ایراد‌های ما انتقاد‌های ما برگشت اش ایراد و انتقاد به خود خدای متعال است یک وقت افعال اختیاری است من با اختیار خودم این کار را می‌کنم من باید نهی از منکر شوم تربیت شوم جلوی خودم را بگیرم با فعل اختیاری کار ثواب می‌کنم من را تشویق بکنند اما بسیاری از کارها ربطی به افعال اختیاری من ندارد یک کسی قد بلند است چهره اش سیاه است سفید است چاقی‌ها ربطی به شخص ندارد امام باقر علیه السلام چاق بودند با این که امامان کم غذا می‌خوردند خوراکشان کم بوده غذای امیرالمومنین بسیار بسیار کم بوده شکمشان یک مقدار برجسته بوده بسیاری از ایراداتی که می‌گیریم بینی اش بزرگ است گوش اش این طور است به یک بچه اگر نقاشی اش را ایراد بگیری چقدر بر می‌خورد ایراد‌های ما گاهی ایراد به خدا است بسیاری از افراد در خیلی از خلقتشان در عمده‌ی خلقتشان نقشی ندارند اصلا نقشی ندارند و هم چنین در روحیاتشان را همین طور هر کسی را خدا یک استعداد خاصی داده

جهان چون خط و خال و چشم و ابروست * * * که هر چیزی به جای خویش نیکوست

یا به قول حافظ

پیر ما گفت که خطا بر قلم صنع نرفت * * * آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد

انصافا قشنگ گفته

مضمونش این است من اگر خارم اگر گل چمن آرایی است که از آن دست که می‌پروردم می‌رویم

اگر خدا خاری را خلق کرده مصلحتی است حکمتی است برای حفظ گل است مرحوم فیض کاشانی یک مقاله‌ی مفصلی دارند در این که خدا چرا اشقیا را خلق کرده سوالی است که در ذهن خیلی‌ها است خدا چرا شیطان شمر فرعون را خلق کرده می‌فرماید این قدر در خلقت این‌ها اسرار و حکمت است که اگر ما درک کنیم از بالا نگاه کنیم خدا را شکر می‌کنیم بر خلقت این‌ها که اگر شیطان نبود کار پیش نمی‌رفت و لنگ بود خدا اولیایش را با این‌ها تربیت می‌کند خدا اولیایش را با این‌ها بزرگ می‌کند مثل آتشی که در زیر چراغ است آتش است شعله ور است داغ است ولی غذا را می‌پزاند بدی این‌ها حلم ما را صبر و تحمل و بردباری ما را زیاد می‌کند به ما رشد می‌دهد.

شریعتی: یعنی نسبت این‌ها را با خدا همیشه لحاظ کنیم. یک نکته‌ای این جا است این برای نگاه ما نسبت به دیگران است مثلا من اگر خیلی بد هستم نمی‌توانم بگویم این طوری آفریده شده ام شما چه کار دارید من باید تلاش کنم به خوبی‌ها و کمال برسم دیگران هستند که باید به من به عنوان صنع خداوند متعال نگاه بکنند و دنبال زیبایی‌ها در من بگردند این دلیل نمی‌شود من دنبال عیوب در خودم نگردم.

حاج آقا فرحزاد: سوال خیلی قشنگی است یک عیوبی است که مربوط به خلقت است من رنگم سیاه سفید است قدم بزرگ است دخالت ندارم نمی‌توانم تغییر بدهم ولی افعال و صفاتی که قابل تغییر است اگر این را به خدا نسبت دهیم و بگویم ما دخالت نداریم آمدن انبیا و قرآن و تعلیم و تربیت باطل می‌شود آن چیزهایی که افعال اختیاری است مربوط به خود ما می‌شود قابل تغییر است باید تغییر بدهیم بدی‌ها را محو کنیم خوبی‌ها را زیاد کنیم.

شریعتی: یعنی نمی‌توانیم از دیگران توقع داشته باشیم که تو بیا خوبی‌های من را ببین چه کار به بدی‌های من داری.

حاج آقا فرحزاد: بله ولی چیزهایی که ما دخالت نداریم مال خداست خدا این طور خلق کرده خدا یک کسی را قد کوتاه خلق کرده روایت عجیبی است روایت داریم یکی از همسران پیغمبر خدا قدشان کوتاه بود یکی از همسران دیگر پیغمبر که هووی این خانم بود این خانم که آمد رد شود با یک چشم تحقیرانه این انتقاد و ایراد گاهی با چشم است گاهی با سر با زبان یا با ابرو است این با دست اشاره کرد به پیغمبر با قیافه که چقدر زشت و قد کوتاه است پیغمبر عظیم الشان این تعبیر من در روایات همین یک مورد را دیدم خیلی عجیب است پیغمبر خدا به آن همسری که ایراد کرد به قد کوتاهش پیغمبر خدا فرمودند شما گناهی انجام دادی که با همه‌ی آب‌های دریا پاک نمی‌شود یک نوع کفر به خدا و ایراد به خداست از نقاشی خدا تو ایراد می‌گیری؟ بسیاری از انتقادات و ایرادات ما برمی گردد به اصل خلقت ملامت می‌کنیم سرکوفت می‌زنیم سرزنش می‌کنیم روایت داریم حضرت لقمان سلام الله علیه یک حکیم بوده یک سوره‌ی قرآن به نام این بزرگوار است شخصیت فوق العاده‌ای بوده هم خدا پیغمبر امامان از کلمات حکیمانه‌ی او برای دیگران نقل می‌کردند و افتخار می‌کردند که این کلام خدایی به او القا شده «وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ» (لقمان/12) نوشتند لقمان از لحاظ قیافه‌ی ظاهری خیلی زیبا نبوده و جذاب که ما فکر می‌کنیم نبوده که خدا به همین‌ها باطن‌هایی ‌داده مثل لقمان که هزار برابر از زیبایی ظاهری مهم تر است و ماندگار هم است یک نفر به حضرت لقمان عرض کرد شما چقدر زشت هستید بد قیافه هستید حضرت لقمان فرمودند به من ایراد می‌کنی یا به خدایی که من را خلق کرده اگر به من ایراد می‌کنی من خودم را درست نکردم قد و چهره ام را خدا خلق کرده اگر هم به خدا ایراد می‌کنی که خیلی نادان و جاهلی خدا حکیم مطلق علم مطلق زیبایی و جمال مطلق است هر کاری که می‌کند آن کار او قشنگ و زیبا است ما باید دید و چشممان را درست کنیم درباره‌ی یکی از اولیا خدا داریم از انبیا البته انبیا ترک اولی داشتند انبیا گذشته در قرآن روایات ما فراوان داشتند که ترک اولیا داشت گندم را نباید می‌خورد خورده یا حضرت یونس نفرین کرد باید چاره جویی می‌کرد چاره جویی نکرد خدا به خاطر این ترک اولی او را در شکم ماهی حبس کرده گفت «لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء/87) خدا نجاتش داد یکی از انبیا رد می‌شد یک سگی دید که خیلی قیافه اش درهم و هولناک و وحشتناک هستند بعضی حیوانات هستند خیلی هولشان زیاد است درندگی هم دارد در همین سگی که ما می‌بینیم زشت است هول دارد خیلی بد است بحث زیبا نگری که هفته‌ی قبل عرض کردیم امیرالمومنین سلام الله علیه می‌فرماید در سگ خدا ده صفت خوب قرار داده طُوبَى لِمَنْ كانَ عیشه کَعیشَ الکَلب حضرت ده زیبایی از یک سگی که نجس العین است پارس می‌کند می‌درد جالب این است که این نقطه‌ی اخلاقی است بزرگی اشاره کرد فرمود اگر سگ یک صفت غضب و درندگی را نداشت بهترین حیوان را می‌شد بعد می‌شد ولی خدا ولی حالت غضب و درندگی دارد خشم و غضب یک رذیله‌ای است که همه‌ی خوبی‌های آدم را تحت الشعاع قرار می‌دهد سگ وفا دارد بسیاری از جاها خودش را فدای صاحبش می‌کند قانع است به یک استخوان به یک غذای ساده‌ای شب‌ها معمولا بیدار است تعین ندارد در خانه‌ی صاحبش را ول نمی‌کند برود جای دیگر در زمین زندگی می‌کند خیلی جالب و قشنگ است راه رفتن را در روایت داریم از گاو یاد بگیرید چقدر قشنگ و آرام و با طمانینه راه می‌رود خیلی جالب است حتی در حیوانات ما خوبی‌ها را ببینیم این پیغمبر رسید دید یک سگ هولناک چهره‌ی زشت دارد خطاب کرد ‌ما اَقبَحَ صُورَتَک‌ چقدر صورتش زشت است روایت داریم خدا آن سگ را به نطق در آورد به این پیغمبر گفت اگر تو خالقی و قدرت داری قیافه‌ی من را عوض کن من خودم را خلق نکردم خدا من را خلق کرده گاهی این زشتی‌ها یک جهتش هزار‌ها حکمت شاید دارد زشتی است که زیبایی را نشان می‌دهد شب است که روز را نشان می‌دهد جهل است که علم را نشان می‌دهد هیچ چیزی بی حکمت و بی مصلحت نیست آن روایتی را یک بار در بحث تکبر و غرور خواندیم من تازگی مراجعه کردم پشت آدم را می‌لرزاند آدم به کسی ایراد نگیرد انتقاد بیجا نکند ملامت نکند سرکوفت نکند به خلقت ایراد نگیریم باز تکرار کنم ممکن است خیلی‌ها سوال بپرسند افعال اختیاری که با اختیار خودمان انجام می‌دهیم یا صفاتی که در اختیار خودمان است امر و نهی دارد باید خوبش کنیم درستش کنیم بد‌ها را بریزیم دور ولی چیزهایی که در اختیار ما نیست مشکلاتی که در اختیار ما نیست از بچگی معلول بوده دست ندارد پا ندارد کور است دست ما نیست ما بیاییم سرزنش کنیم تو زشت هستی تو نابینا هستی نعوذ بالله به خلقت خدا ایراد بگیریم این روایت خیلی روایت تکان دهنده‌ای است که خدای متعال به حضرت موسی فرمود فردا که می‌آیی مناجات کوه طور با من مناجات می‌کنی یک کسی که پست تر از خودت است برای من بیاور از خودت پایین تر باشد حضرت موسی هم عرض کرد چشم فردا آمد گفت این را ببرم آن را ببرم این فاسق فاجر چه نمی‌دانم شاید داخلش بهتر باشد شاید بعدا خوب باشد نمی‌توانیم قضاوت کنیم خلقت را نمی‌توان ایراد کرد برگشت اش به خود خداست این جا جایی است که باید عقاب پر نمی‌زند باید خیلی احتیاط کرد هیچ معیاری نداریم همه‌ی این‌ها را خدای خوب ما خلق کرده نمی‌توانیم به خلقت دست ببریم یا قضاوت کنیم زود به افراد. حضرت موسی کسی را جرئت کرد نبرد داشت می‌رفت چون خدا امر کرده بود حتما یکی را پست تر از خودت بیاور رسید به یک سگی که مرض جرب و مرض بدی گرفته بود که مسری هم بود و بوی بد و قیافه‌ی زشتی داشت خیلی ناهنجاری در این سگ بود گفت چون خدا امر کرده خوب است این را که چیز بی خودی است حیوان نجس العین و قیافه‌ی بد و مرض بد و داغون یک قلاده‌ای انداخت چند متری برد یک مرتبه به خود آمد و خدا واقعا به دادش رسید به خود آمد که من این را می‌خواهم ببرم از کجا که من بهتر از این باشم این پست تر از من باشد این خلقت خداست خدا را چه دیدی یک وقت شاید در این صفات خوب قرار داده من خبر ندارم «وَأَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ» (دخان/19) خیلی آیه‌ی عجیبی است بر خدا علو و برتری نداشته باشید عالم همه نقش و نگار و خلقت خداست کلک خدا است گفت

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم * * * کین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

وقت آن شیرین قلندر خوش که در ادوار سیر * * * ذکر تسبیح ملک در حلقه‌ی زنار داشت

از حافظ است

گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن

آدمی که عاشق می‌شود فکر بدنامی نکند زیبایی‌های محبوب را ببیند از او ببیند حضرت موسی متنبه شد قلاده را باز کرد حیوان را رها کرد استغفار کرد به خدا پناه برد منصرف شد برتر بودن عیب نیست خدا برتری داده ولی برتر دیدن عیب است این که خود را برتر ببینم این عیب است یعنی خودم را بالا بگیرم خودم را بر دیگران یا خلقت یا خدا بالا بگیرم و بقیه را پایین ببینم این خوب نیست عجب و خود پسندی و خودخواهی است تنها رفتند کوه با خدا خواستند مناجات بکنند خدا فرمود چرا امر من را اطاعت نکردی یک کسی پست تر از خودت می‌خواست خدا امتحانش کند چرا نیاوردی عرض کرد من کسی پیدا نکردم خطاب شد چرا آن حیوان را نیاوردی عرض کرد جرئت نکردم من اشتباه کردم چند قدم را او را آوردم به تو پناه آوردم خطاب شد‌ای موسی اگر او را آورده بودی من تو را از دیوان نبوت منع می‌کردم یعنی به درد پیغمبری نمی‌خوردی کسی می‌تواند پیغمبر باشد که خودش را از همه پایین تر ببیند از همه متواضع تر و فروتن تر باشد بسیاری از ایرادات ما اگر دقت کنیم به خلقت خداست به خالقیت خداست به نقش و نگار خداست که ما در آن راه نداریم اگر هر کس را در محیط خودش شرایط خودش لذا در آیات و روایات داریم خدای متعال در روز قیامت از همه یک جور حساب نمی‌کشد إِنَّمَا يُدَاقُّ اللَّهُ الْعِبَادَ فِي الْحِسَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ (کافی، ج 1، ص 195)‌ خدا به هر کس به اندازه‌ی عقل و فهم و استعداد و بلوغ و رشد فکری که به او مرحمت کرده به همان اندازه و این خیلی حلال مشکلات است خدا هر کسی را در کلاس خودش بچه‌ی مهد کودک بچه‌ی ابتدایی ما هم در دنیا باید این طور رفتار کنیم حتی محیط و شرایطی که در آن زندگی کرده حضرت رسول اکرم به اصحابشان فرمودند شما در زمانی هستید که از ده جزء دین یک جزئش را عمل نکنید مواخذه می‌شود سَیَأْتِی زَمَانٌ زمانی خواهد آمد که ناهنجاری و گناه و معصیت این قدر فراوان می‌شود که از ده جزء دین یک جزء را انجام بدهی رستگار می‌شوی یعنی زمان شرایط فرق می‌کند در هر شرایطی خدا مهربان است و حکیم است همان شرایط را می‌خواهد ما هم از دیگران همین شرایط را داشته باشیم و انتظار داشته باشیم این خیلی از مشکلات را حل می‌کند مثلا پدر می‌آید در خانه بچه شلوغ کرده خانم زحمت کشیده غذا درست کرده کار کرده خسته کوفته انتظار این که با ما خوش و بش بکند انتقادی می‌کند تقاضایی دارد گلایه‌ای دارد این را تحمل کنیم شرایط این خانم را در نظر بگیریم آقا از بیرون می‌آید خسته کوفته دو شغل داشته برای زن و بچه زحمت کشیده شرایط مرد را در نظر بگیریم اگر ما همدیگر را درک بکنیم و شرایط همدیگر را بسیاری از مشکلات ما حل می‌شود.

شریعتی: ان شاء الله نکته‌ای که به خلقت افراد ایراد گرفتن چند اتفاق می‌افتد با این نقاطی که شما گفتید علاوه بر آن ایراد گرفتن به صنع خداوند متعال یک تکبر و غروری را در وجود ما می‌کند ما را گرفتار ملامت و سرزنش می‌کند که در روایت داریم از دنیا نمی‌رود مگر این که خودش مبتلا می‌شود نکته‌ی مهم تر این که ما را درگیر تمسخر می‌کند در هم یک اتفاقاتی می‌افتد که خیلی خوب نیست و این توصیه‌های حاج آقا فرحزاد یک نکات خیلی خوبی را در بر داشت که من از ایشان تشکر می‌کنم. بعد از تلاوت آیات 36 تا 44 سوره‌ی مبارکه نمل صفحه‌ی 380 در خدمت شما خواهیم بود به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّـهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ ﴿٣٦﴾ ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُم بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿٣٧﴾ قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿٣٨﴾ قَالَ عِفْرِيتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ ﴿٣٩﴾ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ ﴿٤٠﴾ قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لَا يَهْتَدُونَ ﴿٤١﴾ فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ ﴿٤٢﴾ وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّـهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِن قَوْمٍ كَافِرِينَ ﴿٤٣﴾ قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٤٤﴾

ترجمه:

هنگامی که [فرستاده ملکه سبا] نزد سلیمان آمد، [سلیمان] گفت: آیا مرا با مالی [اندک و ناچیز] یاری می دهید؟ آنچه خدا [از نبوّت و حکومت و ثروت] به من عطا کرده، بهتر است از آنچه به شما داده [هدیه شما برای من شادی آور نیست]، این شمایید که با هدیه خود شادمانی می کنید، (۳۶) به سوی آنان بازگرد که ما حتماً با سپاهیانی به سوی آنان خواهیم آمد که قدرت رویارویی با آن را ندارند، و آنان را در حالی که [در آن منطقه] حقیر و بی ارزش شده اند، با خواری و ذلت از آنجا بیرون می کنیم. (۳۷) [سلیمان] گفت: ای سران و اشراف! کدام یک از شما تخت او را پیش از آنکه همگی به حالت تسلیم نزد من آیند، برایم می آورد؟ (۳۸) یکی از جنّیان کاردان و تیزهوش گفت: من آن را پیش از آنکه از مسند خود برخیزی نزد تو می آورم، و من بر این [کار] توانا و امینم، (۳۹) کسی که دانشی از کتاب [لوح محفوظ] نزد او بود گفت: من آن را پیش از آنکه پلک دیده ات به هم بخورد، نزد تو می آورم. [و آن را در همان لحظه آورد]. پس هنگامی که سلیمان تخت را نزد خود پابرجا دید، گفت: این از فضل و احسان پروردگار من است، تا مرا بیازماید که آیا سپاس گزارم یا بنده ای ناسپاسم؟ و هر کس که سپاس گزاری کند، به سود خود سپاس گزاری می کند و هر کس ناسپاسی ورزد، [زیانی به خدا نمی رساند]؛ زیرا پروردگارم بی نیاز و کریم است. (۴۰) گفت: تختش را [با تغییر دادن در زینت و آرایش] برایش ناشناس کنید تا ببینیم آیا [به شناخت آن] راه می یابد، یا از کسانی است که راه نمی یابند؟ (۴۱) پس زمانی که [ملکه سبا] آمد، گفتند: آیا تخت تو نیز این گونه است؟ گفت: گویا این همان است!! و ما را پیش از این [به حقّانیّت و قدرت سلیمان] آگاه کردند و [همان زمان] تسلیم شدیم؛ (۴۲) چیزی را که [ملکه سبا] به جای خدا می پرستید او را [از تسلیم شدن به حق] بازداشته بود؛ زیرا او از گروه کافران بود [و در میان آنان رشد کرده بود و به روش و رفتار آنان خو گرفته بود.] (۴۳) به او گفتند: به حیاط قصر درآی. هنگامی که آن را دید، پنداشت آبی فراوان [چون دریاچه] است، پس دامن جامه از دو ساق پایش بالا زد [که به خیال خود وارد آب شود]، سلیمان گفت: این محوطه ای است صاف و هموار از شیشه [نه از آب]. [ملکه سبا] گفت: پروردگارا! قطعاً من به خود ستم کردم، اینک همراه سلیمان، تسلیم [فرمان ها و احکام] خدا، پروردگار جهانیان شدم. (۴۴)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: خیلی ارادت داریم خیلی ممنون از همراهی شما پیام‌های شما به ما می‌رسد ما را در این مسیر پر از فراز و نشیب دعا بکنید ما و کارشناسان دعا گوی شما خواهند بود نکته‌ی صلوات بر محمد و آل محمد را خواهیم شنید

حاج آقا فرحزاد: یکی از روایاتی که درباره‌ی فضیلت صلوات فرستاده شده در روایت داریم ذکر شریف صلوات مرارت و سختی و تلخی جان کندن را آسان می‌کند بعضی‌ها هستند با گرفتاری‌ها و زجر‌ها و مرارت‌های طولانی از دنیا می‌روند بعضی‌ها هم در روایت تعبیر شده مثل این که گلی را بو می‌کنند خیلی با آرامش و راحتی از دنیا می‌روند روایت داریم یکی از چیزهایی که تلخی و مرارت مردن و جان دادن را آسان می‌کند صلوات بر محمد و آل محمد است و پیغمبر ما صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند کسی که آخرین کلامش هم ذکر صلوات بر محمد و آل محمد باشد اهل بهشت است ان شاء الله دل‌ها و جان هایمان را جلا بدهیم بر صلوات بر محمد و آل محمد

شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

حاج آقا فرحزاد: این سوره‌ی مبارکه‌ی نمل یکی از داستان‌های زیبایی که بیان کرده داستان حضرت سلیمان و بلقیس است هدهد شهری را کشف کرد که ملکه‌ی شهر بلقیس بوده یک خانمی بوده مفصل است من یکی دو آیه را اشاره می‌کنم وقتی که مملکت کشف شد و یک خانمی بود آن جا قومش هم خورشید پرست بودند به خورشید سجده می‌کردند حضرت سلیمان علیه السلام می‌خواست ضرب شست و قدرتی نشان بدهد که ملکه‌ی صبا تسلیم شود و مومن شود به اطرافیان گفت شما کدام قدرت دارید که تخت بلقیس را احضار کند بیاید ببیند ما یک چنین قدرتی داریم «قَالَ عِفْرِيتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ» یک جنی بود که خیلی قدرت داشت گفت قبل از این که شما از این جا بلند شوید بروید مجلس یا صبح تا ظهر طول می‌کشیده یا یکی دو ساعت من در یکی دو ساعت حاضر می‌کنم بعد آیه بعدی می‌فرماید «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ» عاصف بن برخیا وصی و جانشین سلیمان پیغمبر بود به حضرت سلیمان عرض کرد من در یک چشم به هم زدن یا گردن چشمی در حدقه‌ی چشم در یک آن حاضر می‌کنم یک مرتبه دیدند تخت حاضر است خدا می‌فرماید کسی که در نزد او جزئی از کتاب علم داده بودیم علم من الکتاب یعنی یک علم مختصر نه تمام علم جزئی از علم را به او داده بودیم توانست در یک لحظه تخت یک بانو و یک ملکه را احضار بکند که جناب عاصف بن برخیا باشد او یک چنین قدرتی دارد بعد بلقیس آمد دید تختش حاضر است گفت تخت من است گفتند بله آمد ایمان آورد دید اصلا نمی‌تواند با سلیمان مقابله بکند مومن شد و همسر سلیمان شد نکته‌ی مهمی که در این آیه است این است که در روایات ما آمده است که عاصف بن برخیا یک اسم از حروف اسم اعظم را بلد بوده اسم اعظم 73 حرف است و عاصف یک اسم از 73 اسم را داشت و یک چنین قدرتی داشت آن وقت در آیه‌ی مبارکه‌ی آخر سوره‌ی رعد خدای متعال می‌فرماید «قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب» (رعد/43) ‌ای پیغمبر اگر این‌ها درباره‌ی تو شک می‌کنند بگو هم خدا شاهد حقانیت من است و هم آن کسی که همه‌ی علم کتاب در نزد او است روایات فراوانی داریم کسی که همه‌ی حقایق و کتاب در نزد او است منظور امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام است عاصف یک اسم از حروف اسم اعظم را بلد بود یک چنین قدرت نمایی داشت و امیرالمومنین علم الکتاب یعنی همه‌ی کتاب در نزد او است.

شریعتی: سلام و درود خدا بر حضرت علی علیه السلام. نکات پایانی شما را می‌شنویم

حاج آقا فرحزاد: همان طور که عرض کردیم انسان هم خدا را زیبا ببیند هم صنع خدا را زیبا ببیند و هم خلقت و هم کارهای خدا را زیبا ببیند البته این نکات را لازم است عرض کنیم در روایت داریم یکی از انبیا داشت عبور می‌کرد رسید به سوسکی سوسک‌هایی ‌که در زباله و کود هستند پر ندارند پرواز نکنند به خدای متعال گفت این را برای چه دیگر خلق کردی خطاب شد الآن هم این سوسک گفت این پیغمبر را برای چه خلق کردی یعنی هر چه که به دیگران بگویی برمی گردد به خودت مرحوم محدث قمی نوشته یک حکیمی همین اعتراض را کرد که این سوسک برای چه خلق شده یک دردی گرفت با هر طبیب و پزشکی مداوا نمی‌شد گفتند در فلان شهر یک حکیمی است از او درخواست کرد مداوا کرد خوب شد تعجب کرد که ما ده رقم بیست رقم امتحان کردیم از او پرسید این دارو چه بود که درمان درد من بود گفت این سوسکی که در کود‌ها می‌لولد و درمان این درد تو و این زهر و سمی که داشتی درمانت است. از سم مار ممکن است بگویند نیش ما نیش عقرب چیست چقدر دواجات ما را از همین زهر مار و عقرب درست می‌کنند پادزهر درست می‌کنند هیچ چیزی در عالم بی جهت نیست صحیح و درست است عمقش را هم ما درک نمی‌کنیم ولی در بسته باید تسلیم باشیم قبول کنیم یک تعبیر زیبایی در نهج البلاغه است از حضرت علی از سر قضا و قدر و خلقت خدا پرسیده اند حضرت سه جمله‌ی بلند فرمودند اسرار قضا و قدر را بخواهیم سر در بیاوریم دریای عمیقی است نمی‌توانیم به عمقش برویم یکی راه تاریک و ظلمانی است به اسرار خدا نمی‌توانیم پی ببریم و سوم سر خدا است خودتان را به تکلف نیندازید بخشی اش را ما درک می‌کنیم ولی بخش مهم را درک نمی‌کنیم همه را بخواهیم بفهمیم مقدور نیست این جا باید زیبایی‌ها را ببینیم قشنگی‌ها را ببینیم ایراد نگیریم اگر یک کسی هم ایرادی بود وظیفه داریم نهی از منکر بکنیم وظیفه داریم تذکر بدهیم در روایات ما است تذکراتتان خیلی لطیف و ظریف باشید با رفتار و عمل و با خوش اخلاقی به طرف بفهمانید که رفتارت خوب نیست مستقیم به کسی نگوییم با اشاره بگوییم یک نکته‌ی دیگر این که بسیاری از مواقع ما می‌خواهیم امر به معروف یا نهی از منکر بکنیم یا تذکری به بچه اولاد همسر دیگران در جمع آبرویش را می‌بریم در جمع تذکر می‌دهیم یا نهی از منکر می‌کنیم این کار اشتباهی است مگر موارد خاصی که مجبور باشیم در روایت داریم اگر کسی عیب به طرف و تذکر به طرف را در جمع بگوید او را خراب کرده ضایع و تخریب کرده در یک کلاس در یک جمعیت من جلوی جمع بگویم چرا این کار خراب را کردی بیا اصلاح کن من ده برابر او خرابکاری کردم با تخریب نمی‌شود اصلاح کرد یا به همسر جلوی فامیل مهمان‌ها جلوی پدر مادر دوستان قوم و خویش‌ها هیچ اثری ندارد خراب هم می‌کند تخریب ما بیشتر از اصلاح است حدیث داریم کسی در پنهانی با لطافت و قشنگی تذکر بدهد به آن زینت داده آراسته کرده و او را زیبا کرده اما اگر در جمع او را تخریب می‌کند و بازگو می‌کند او را خراب کردی عار و ننگ زدی این را باید جبران کنیم زمانش هم خیلی مهم است شرایط را در نظر بگیریم طرف آرام باشد موقعیت فراهم باشد یک بار دیگر عرض کردم بزرگواری می‌فرمودند چه موقع درختان را هرس می‌کنند فصل زمستان یا پاییز که خوابیده اند درختان آرام اند ولی وقتی که حرارت دارند گرم هستند در فصل فروردین شکوفه کرده ضایع می‌کند درخت را از بین می‌بری فرزند اولاد رفیق دوست وقتی که آرام است با نشاط سرحال است در خلوت است خوش و بش می‌کنید بین آن‌ها رابطه تان صمیمی است تذکر بدهید.

شریعتی: نکته‌ی تکمیلی شما این که به نظر من ما هم به عنوان کسی که باید تذکر را بگیریم و از دیگران حرف شنوی داشته باشیم ظرفیتش را در خودمان ایجاد بکنیم.

حاج آقا فرحزاد: بله همین طور است ما خودمان انتقاد پذیر باشیم وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ (بحارالأنوار، ج 72، ص 65، ح 3) یکی از اوصاف مومن این است که روح پذیرش و انتقاد پذیری داشته باشد خصوصا اگر در خلوت به ما اشاره می‌کنند تذکر می‌دهند این را در خلوت مراعات بکنند

شریعتی: آن روایتی که ظاهرا از امام صادق علیه السلام است که بهترین دوستان من آن‌هایی ‌هستند که عیوب من را به من هدیه می‌دهند این خودش خیلی نکته دارد.

حاج آقا فرحزاد: هدیه یعنی با محبت همه‌ی شرایط هدیه را دارد غیر مستقیم باشد زیبا باشد.

شریعتی: خیلی ممنون روز خوبی بود فردا ان شاء الله با حضور حاج آقای حسینی خدمت شما خواهیم رسید. حاج آقای فرحزاد دعا بکنند همه آمین بگوییم.

حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم می‌دهیم به حق محمد و آل محمد به همه‌ی ما ایمان معرفت فهم درک اخلاق حسنه کرامت بفرماید و همه مان را از بهترین یاران اهل بیت قرار بده قلب امام زمان را از ما راضی و فرجش را نزدیک بکن و رفع گرفتاری و هم و غم از همه‌ی دردمند‌ها و گرفتارها داشته باشیم ان شاء الله خدای مهربان وسایل شغل و مسکن و ازدواج و وسایل خیر و رفاه را برای همه‌ی ملت ما فراهم بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ادب به محضر امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت اباعبدالله السلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی و السلام علیک یا اباعبدالله

شریعتی: خیلی ممنون چقدر خوب است که امام حسین داریم خوش به حال آن‌هایی ‌که محبت امام حسین در دل و جانشان ریشه دوانده گفت تا تو زمین سجده‌ای سر به هوا نمی‌شوم السلام علیک یا اباعبدالله.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group