94/01/17-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - (آداب تعلیم و تربیت)
موضوع برنامه: آداب تعلیم و تربیت
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 94/01/17
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
آری هوا خوش است و غزل خیز در بهار * * * باریده است خندهی یک ریز در بهار
از باد نو بهار حدیث است تن مپوش * * * باید درید جامهی پرهیز در بهار
اما خدا نیاورد آن روز را که آه * * * گیرد دلی بهانهی پاییز در بهار
بی دید و بازدید تو تبریک عید چیست * * * چندین دروغ مصلحت آمیز در بهار
با دیدنم پر از عرق شرم میشوند * * * گلهای شاد کام دل انگیز در بهار
می بینم ای شکوفه که خون میشود دلت * * * از شاخهی انار میاویز در بهار
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما خانمها و آقایان دوستان خوب خیلی خوشحالیم که در این لحظات همراه شما هستیم در کنار شما هستیم در محضر حاج آقای فرحزاد عزیز هستیم سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همهی همکاران خوب و بینندگان عزیز و مهربان عرض سلام ویژه داریم و سال نو را خدمت همهی عزیزان تبریک عرض میکنیم ان شاء الله سالی سرشار از مهر و محبت و مهربانی و عافیت و خیر و برکت و وسعت رزق برای همهی عزیزان باشد تشکر میکنیم از همهی عزیزان که در این ده پانزده روز یک عدهای در طول ایام عید به خانواده هایشان سر نمیزنند برای رفاه امنیت مردم باید تشکر کرد عزیزانی که فرشتهی نجات هستند مامورین که شبانه روزی زحمت میکشند من تشکر ویژه دارم در پیام هایی که میدیدیم بحثهای قبل از نوروز دوستان کارشناس دیگر سفارش به عفو و گذشت کردند که قهرها را تبدیل به آشتی بکنند از عزیزانی که پیامهای زیادی فرستادند به خاطر حدیث هایی که خواندید رفتیم آشتی کردیم پا روی من مان گذاشتیم تشکر میکنیم این آیه در مورد آن هاست که میفرماید «فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ» (نساء/100) روز قیامت ندا میرسد کجا هستند آن هایی که به خدا حقی دارند که خلاف قاعده است حق به خدا آیا انبیا اند شهدا هستند علما هستند میفرمایند آن هایی که عفو گذشت کردند پا روی خودشان گذاشتند خدا اجر به آنها خواهد داد بیش از این عزیزانی که جا مانده اند از این قافله گذشت بکنند خانه تکانی بکنند.
شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم بحثی که قبل از تعطیلات ما داشتیم در ذیل بحث آدابی که حاج آقا فرحزاد در موردش صحبت کردند به آداب تعلیم و تربیت رسیدیم نکاتی شنیدیم در تعامل ما بزرگ ترها خیلی هم مورد استفاده قرار گرفت بحث تکریم و تشویق بود این بحث را ادامه خواهیم داد خدمت شما هستیم و صحبتهای شما را خواهیم شنید
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحث ما در بارهی تربیت و ادب دربارهی شیوههای تربیت و ادب بود که یکی از موثر ترین راهها میشود بگوییم که انرژی میدهد نیرو میدهد حیات میدهد زنده میکند امیدوار میکند واقعا موضوع حیاتی است تشویق و تکریم و تحسین که بگوییم مرحبا احسنت ولو به زبان اینها واقعا انرژی مثبت به افراد میدهد و افراد را راه میاندازد خدای بزرگ در آیات بسیار زیادی وعدههای فراوانی که داده همه اش تشویق و تحسین و تکریم است میداند بشری که خلق کرده با اینها حرکت میکند راه میافتد مثلا دربارهی صابرین این هایی که صبر میکنند گناه نمیکنند انجام واجبات تکالیفشان صبر در گرفتاریها بلاها سختیها و ناهمواریها میکنند و مشکلاتی که قابل حل نیست تحمل میکنند ما حدود بیش از صد مورد در بارهی صابرین آیه داریم در یکی از آیات خدای متعال برای تشویق اهل صبر میفرماید «إِنَّما یُوَفَّی الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» (زمر/10) کم آمده یا نیامده که به غیر حساب یعنی دیگر اندازه ندارد خدا افرادی که واقعا به قول یک بزرگی فرمود خدا میگوید هر چه که من برایت بریدم و قابل تغییر نیست آن هایی که مال گناهان خودت است توبه میکنی تغییر میدهی قضا و قدر قابل تغییر نیست اگر هر چیزی از من میبینی صبر بکنی تحمل بکنی من هم هر چه از تو دیدم گیر نمیدهم و تو را میبخشم نه تنها میبخشم «إِنَّما یُوَفَّی الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» همانا خدای مهربان به اهل صبر اجر میدهد بدون اندازه به تعبیری چک سفید میدهد یعنی هر چه که میخواهد اندازه ندارد این تشویقها خیلی آرامش دهنده است خیلی نوید دهنده است و سیرهی پیغمبر و اهل بیت هم این بوده که افرادی که کار خوب میکردند تحسین میکردند تشویق میکردند گاهی به یک شاعری که ترویج مکتب را میکردند لباس زیرش را حضرت در میآورد میداد امام هشتم علیه السلام دعبل اهل عراق بود اشعاری برای اهل بیت سروده بود چون اشعار در دنیا پخش میشد بیش از شمشیر کارایی داشت ابزاری برای تبلیغ بود خیلی هم موثر بود فضائل اهل بیت دهان به دهان میگشت در مجالس خوانده میشد مثل الآن که مادحین اهل بیت ذاکرین حق بزرگی پیدا میکنند یک رسانه بود خیلی نفوذ داشته در دلها و در نشر مکتب و فضائل اهل بیت مثلا دعبل وقتی که آمد خدمت امام هشتم با این که خیلی هم دیانت آن چنانی نداشت مبتلا به بعضی گناهان هم بود ولی به خاطر محبت به اهل بیت و ترویج اهل بیت که دو سوم ایمان را داشت حضرت پیراهنی که تن مبارکشان میکردند پیراهن سبزی هم بوده حضرت پیراهنشان را مرحمت کردند و فرمودند اِحْتَفِظْ بِهَذَا الْقَمِيصِ (وسائل الشيعه، ج 4، ص 99) یعنی این پیراهن را حفظ بکن قدرش را بدان من هزار شب در این پیراهن هزار رکعت نماز خواندم و هزار ختم قرآن کردم امام معصوم که واقعا یک نخ آن پیراهن ما افتخار میکنیم لای کفن ما باشد همراه ما باشد امید به رحمت خدا در ما جلب میشود چه این تشویقها برای ترویج مکتب اهل بیت اثر داشته مسئلهی شخص نبوده حضرت پول فراوانی هم به ایشان دادند فرمودند تعریف کردند تصدیق کردند دست تکان میدادند میگفتند همان طوری که گفتی درست است دست ما از بیت المال خالی است حق ما را خالی کردند هم تبری را در اشعار مراعات میکردند هم فضائل اهل بیت را ریشهی ظلم و ظالمان را میزدند یا مثلا در روایت زیبایی داریم یک بار دیگر اشاره کردیم عجیب است این روایت یکی از فرزندان امام حسین علیه السلام رفت پیش معلمی آن معلم به او سورهی حمد را یاد داد خردسال بوده بچه بوده البته غیر امام سجاد که امام همه چیز بلد است یک سوره حمد کامل به او یاد داد آمد خدمت اباعبدالله علیه السلام خواند تعبیر روایت این است که حضرت هزار دینار یعنی طلا به او مرحمت کردند و هزار لباس به او مرحمت کردند و وَ حَشَا فَاهُ دُرّاً به اندازهی دهانش در و جواهر و چیزهای گران قیمت به او مرحمت کردند در ذوق ما هم شاید بخورد چرا این اندازه و این قدر زیاد؟ جلسهی قبل عرض کردیم آیت الله فاضل در بچگی خدمت آیت الله بروجردی یک چیزی خواندند مبلغ سنگینی به او دادند که او را تکان داد مسیر زندگی اش را عوض کرد تشویقها باید تکان بدهد یک مقدار چیزهای جزئی هم بی اثر نیست ولی آن چیزی که از جا میکند تشویقهای بزرگ است اعتراض کردند به امام حسین علیه السلام حضرت فرمودند أَيْنَ يَقَعُ هَذَا مِنْ عَطَائِهِ (بحار الأنوار، ج 44، ص 191) یعنی عطای من یک چیز مادی در مقابل یک معنویت و تعلیم ام الکتاب سورهی حمد که خلاصهی قرآن است به فرزند من یاد داده این ناچیز است همهی دنیا را جمع بکنی به یک کسی که چیزی به انسان یا به بچهی ما یاد میدهد کاری ما نکردیم چیزی نیست برابری نمیکند حضرت بعد اشعاری انشاد فرمودند مضمون اشعار این است به خاطر این که وقت گرفته نشود فرمودند إِذَا جَادَتِ الدُّنْيَا عَلَيْكَ فَجُدْ وقتی که داری دنیا راه جود و بخشش را به رویت باز کرده تو هم جود و بخشش کن ریزش داشته باش اگر در دنیا به رویت باز است که با ریختن و ریخت و پاش و بخشش کم نمیشود اقبال کرده دنیا به تو اگر هم دنیا به روی تو بسته شده بخل و تنگ دستی بخل شما را برنمیدارد یعنی فقر شما را از بین نمیبرد یعنی اگر دنیا به رویت باز شده که هر چه هم بدهی باز هم خدا میدهد اهل سخاوت باش اگر هم در دنیا به رویت بسته است بخواهی جلویش را بگیری فایده ندارد باز هم نیست این است که جود و بخشش تشویق تکریم این تشویق و تکریم و تحسین فقط مخصوص بچهها نیست مادرها همسرها فامیل نزدیکان یک کسی که قرآن خوب میخواند یک کسی که خوب درس میخواند یک کسی که در رشتهی خودش موفق است واقعا تشویق و تحسین یک قهرمان یک هنرمند یک مرجع یک آیت الله یک شخصیت والایی میسازد.
شریعتی: خیلی انرژی و انگیزه میدهد در راهی که ما داریم میرویم فقط نکته اش این است که یک وقتی مثلا بچههای ما به واسطهی کارهایی که انجام میدهند اگر مدام این تشویق باشد شرطی نمیشوند نسبت به این تشویق.
حاج آقا فرحزاد: اوایل کار لازم است وقتی که ذوق آن درس یا کار را چشید بعد دیگر میرود.
شریعتی: فقط ما انگیزه ایجاد بکنیم.
حاج آقا فرحزاد: بله استارت بزنیم اولش ببینید به قول یک بزرگی میفرمود انسان چون فهم و درکش پایین است با نخود کشمش و ثواب و وعده و وعید و اینها حرکت میکند ولی بعد که نزدیک شد طعم لذت قرآن لذت دعا نماز عبادت درس آن هنر آن رشته آن کار طعمش را میچشد دیگر بخواهی بگویی باید آن طرف ترمز هم باید بگیری ولی حرکت اولیه باید انرژی بدهد محرک است من دو خاطره چون وقت هم کم است بعد از قرآن هم میخواهیم در مورد روز مادر صحبت بکنیم دو خاطره میگویم خیلی زیباست مرحوم آقای فلسفی کتابی دارند به نام خاطرات فلسفی دو جلد است خودشان نوشتند متعدد چاپ شده ایشان میگوید من بچه بودم پدر من امام جماعت بودند از علمای تهران بودند و محلی که اقامهی جماعت میکردند من دیده بودم بعضیها منبر میروند روضه خوانی و مداحی میکنند الگو برداری کردم آن موقع هم ملا مکتبی اینها بودند رفتم پیش یک ملایی یک پولی دادم گفتم یک حدیث و چند شعر و یک روضهی کوتاه برای من بنویس برای من نوشت آمدم مسجد پدرم از پدرم اجازه گرفتم شاید چهار پنج سالش بوده سنش کم بوده اینها را حفظ کردم که بعد از نماز پدرم منبر بروم اتفاقا آن روز یکی از علمای بزرگ هم آمده بود مسجد پدر من اسمش را آورده بود در کتاب خاطرات من یادم نیست بچهی چهار پنج ساله یک منبر پاکیزه برای چند دقیقه برود مرتب حدیث و شعر و روضه خیلی جالب و جذاب است واقعا بعضیها بی تفاوت اند نسبت به این مسائل واقعا تشویق احیا میکند واقعا جایزه و این چیزهایی که در اسلام دستور داده شده واقعا احیا میکند طرف را راه میاندازد آن عالم برجسته در جمع بلند شد از من خیلی تشکر کرد خیلی تشویق کرد حالا یادم نیست پول داد همین با زبان خیلی تشویق کرد آن قدر تشویق او در من اثر کرد که از من محمد تقی یک سخنران و واعظ اگر نگوییم بی نظیر کم نظیر واقعا بود شاید جایش خالی باشد یک واعظی من خودم قبل از انقلاب یادم است شهرستان هایی که ایشان میرفتند همهی شهر تعطیل میشد یعنی شهر گرگان یادم است ما بودیم آمده بودند هیچ مسجدی جا نشده بود رفته بودند ورزشگاه فوتبال گرفتند و حتی جاهای مختلف باز بلند گو کشیده بودند که صدای ایشان برسد جریان سازی هایی که با این همه مخاطب میکرد بلندگوی اسلام شده بود این بر اثر تشویق یک عالم ربانی که این استعداد و ذوق را در ایشان دید و او را با این تشویق بارور کرد خدا رحمت کند استاد ما مرحوم آیت الله بهاء الدینی ایشان هم واقعا شخصیت فوق العادهای بودند از یاران نزدیک حضرت امام علیه الرحمه بودند شخصیتی که در معنا و عرفان و عبادت و سیر و سلوک واقعا فوق العاده بودند ایشان میفرمودند من وقتی که بچه بودم خب دنبال بازی بودم طبیعت بچه است چوب بازی بچهها میکردند و از چوب ابزار زیبایی درست میکردند ذوق نجاری در من ایجاد شده بود میخواستم بروم نجار شوم پدر من خادم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بود دید من میخواهم بروم دنبال شغل نجاری و منبت کاری به من گفت من دوست دارم بروی یک راه دیگر گفتم چه دوست داری گفت اجازه بده من برایت استخاره بکنم استخاره کرد دست حوزه و طلبگی خوب آمد گفت من دوست دارم بروی این کار را بکنی گفتم چشم شما که دوست داری میروم دنبال این کار ولی آن چیزی که خیلی در ما شوق ایجاد کرد و خیلی ما را حرکت داد برخوردی بود که مرحوم شیخ ابوالقاسم قمی عالم بزرگ قم بوده قبل از این که شیخ عبدالکریم حائری بیایند قم ایشان اول حاکم شهر قم بوده و مورد توجه همهی بزرگان بوده اگر ایشان رساله میدادند همه از ایشان تقلید میکردند حتی شهرهی اعلمیت در ایشان بوده ولی ایشان یک نسبتی با مرحوم آقای بهاء الدینی داشته این قدر ایشان را تشویق میکرده مرحوم آقای بهاء الدینی میفرمودند که من یک موقع بچه بودم میرفتم در یک مجلسی که بزرگ قم شیخ ابوالقاسم آن جا بود شیخ ابوالقاسم قمی شخصیتی بود که وقتی که حاج شیخ عبدالکریم حائری که درس ایشان مرجع پرور بوده وقتی آمدند قم و حوزهی علمیه را تاسیس کردند حاج شیخ ابوالقاسم یک روز آمدند درس حاج شیخ عبدالکریم استفاده بکنند ببینند حرف تازهای است بهره ببرند حاج شیخ عبدالکریم از منبر آمد پایین گفت من راضی نیستم شما بیایید پای منبر من شأن شما خیلی اجل است چون گفتند راضی نیستم ایشان دیگر نیامدند درسشان شیخ عبدالکریم مرجع مطلقی که دهها مرجع از دست ایشان پرورش پیدا کرده اند عجیب است شیخ ابوالقاسم حب ریاستی که اهل دنیا خودشان را خورد میکنند برای آن روز اول از دلش بیرون کرده بود گفته بود به من حتی آِیت الله نگویید آیت الله بهاء الدینی میفرمود این کرامت است این چیز مهمی است که انسان ریاست را زیر پایش له بکند تشخیص داد شیخ عبدالکریم بهتر میتواند حوزه اداره بکند مرجع باشد همه چیزش را فدا کرد حتی حاضر شد بیاید پای درس ایشان بنشیند حتی آیت الله به او نگویند شیخ ابوالقاسم قمی شخصیتی بود خدا رحمت کند مرحوم آیت الله شب زنده دار یک موقعی ایشان میفرمودند من از مرحوم آیت الله گلپایگانی رحمة الله علیه سوال کردم در زمان حاج شیخ عبدالکریم حائری آیا در قم درس اخلاق بود؟ ایشان میفرمود نه درس اخلاق کلاسیکی بیاید یک کسی بنشیند درس اخلاق بگوید نه نبود ولی تجسم اخلاق مجسمهی اخلاق و اخلاق رفتاری و عملی همهی علما و طلبهها به شیخ ابوالقاسم قمی نگاه میکردند رفتار و تواضع و ادب ایشان به همه درس اخلاق میداد درس اخلاق رسمی نبود این که فرمود كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِكُمْ (الکافی، ج 2، ص 78) راه و روش انبیا و اولیا خدا همین بوده با رفتارشان همه را دعوت میکردند مراجع مثل آیت الله گلپایگانی میفرماید ایشان درس اخلاق عملی به همه میداد مثلا با این که اول عالم قم بود داشت رد میشد در خیابان دید یک سیدی خواربار فروشی دارد مسن است سیب زمینی پیاز خالی کرده زورش نمیرسد با آن عظمت و مقامش خم میشد سیب زمینی پیاز را میگرفت گونی را کمک میکرد میگفتند در شأن شما نیست شما آیت اللهی مرجعی میفرمودند نه این سید است پیرمرد است من میخواهم پیش جدش حقی پیدا کنم جدش از من شفاعت بکند آن موقع آب انبار بوده سی چهل پله میرفتند پایین بروند آب بیاورند برای آشامیدن ایشان خودش میرفته آب انبار پایین با این که این همه مرید شاگرد داشته گاهی خیلی اسرار میکردند کوزه را میداده ولی گاهی مواقع کوزهای که مال مادرش که میخواسته برود آب بیاورد میگفته نه این یک ثواب و بهرهی خاصی داشته خودش انجام میداده قصابی میرفته عالم بزرگ اول عالم قم بوده ما اگر باشیم واقعا میرویم جاهایی که به ما جنس خوب بدهند بهترین بدهند ارزان حساب بکنند پول نگیرند خوشحال میشویم یا ما را بشناسند این 180 درجه عکس کارهای بنده خودم را عرض میکنم میرفته قصابی قصاب گوشت لخم خوب را میخواسته بدهد ایشان قبول نمیکرده میگفته شما گوشت لخم خوب را به من میدهی آن استخوان و باقیمانده و چربی هایش را به آدمهای بیچاره میدهی نه یک دست یک جور هر جوری که با همه رفتار میکنی این خیلی عجیب است واقعا رفتارهای فوق العادهای داشته عملا واقعا قیامت را قبول کرده خدا را باور کرده بود عجیب تاثیر گذار بوده رفتار او روی همهی افراد مرحوم آیت الله بهاء الدینی رحمت الله علیه خیلی از ایشان انرژی میگرفتند ایشان میفرمودند شما تصور بکنید من بچه ده دوازده ساله در یک مجلسی وارد شدم که شیخ ابوالقاسم عالم بزرگ شهر بوده برای من بلند شد من را برد بالای مجلس جا داد این که ما در روایات داریم أکرِمُوا أولادَکمْ وَ أحْسِنُوا آدابَهُمْ (وسائل الشیعه، ج 15، ص 195) برای بچهها شخصیت و بها قائل شوید جا باز کنید اینها را ته مجلس جا ندهید اگر بچهها میآیند مسجد درس کلاس یک جایگاه خاصی برای اینها قائل شوید این آینده شان را میسازد واقعا طرف میفهمد راهش راه درستی است قاری خوبی شود ورزشکار هنرمند خوبی شود پروفسور خوبی شود آینده اش را ترسیم میکنیم با این رفتار اول عالم از یک بچه که تازه طلبه شده میفرمودند من را میبرد بالای مجلس مینشاند گاهی سوال هایی از درسهای من میکرد و من آن درسها را خوب خوانده بودم خیلی از من تشکر میکرد میفرمودند تشویقهای ایشان ما را از این رو به آن رو میکرد یک بار آیت الله بهاء الدینی رحمة الله فرمودند خود حاج شیخ عبدالکریم در یک جلسهای ما را صدا زد موسس حوزهی علمیهی قم بودند درسهای ابتدایی حوزه میخواندم یک جایی از آن درسها را که من تازه خوانده بودم خوب هم حفظ کرده بودم از شانس آن را گفت برای من شرح بده من هم شرح دادم این قدر از شرح من خوشش آمد گفت میشود یک بار دیگر شرح بدهی خیلی چسبید گفت من دوباره شرح دادم خیلی خوشش آمد فرمودند تشویقهای اینها عجیب در من اثر کرد آیت الله بهاء الدینی یک موقع میفرمودند ما گاهی قبل از طلوع آفتاب سه چهار تا درس داشتیم در فیضیه که بودیم قبل از اذان صبح چراغ عموم حجرهها روشن بود بلند میشدند سحر و تا طلوع آفتاب ما چند درس داشتیم بعد از طلوع آفتاب تا ظهر گاهی میگفتند مدتها ما مشغول درسهای فراوان بودیم بر اثر شوقی که در ما ایجاد کرده بودند تشویق واقعا اثر دارد شبه معجزه است اگر تعبیر بکنیم شبه معجزه است بعید نیست سرکوفت زدن سرزنش کردن تو عرضه نداری به درد نمیخوری چه فایده دارد طرف را مایوس و ناامید میکند از بین میرود من یادم است در مقام خودستایی نیستیم به قولی در مقام نقل هستیم آقای بهاء الدینی گاهی موذنشان نمیآمد بنده بلند میشدم اذان میگفتم افتخار داشتم اذان بگویم خیلی خوب است آدم اذان بگوید متاسفانه الآن در مساجد هم گاهی نوار و بلند گو میگذارند خوب نیست باید اذان زنده باشد ایشان به قدری با این که سن ما بچه طلبه بودیم این قدر خوششان میآمد میفرمودند اذان شما به اندازهی چهل تا اذان به من روحیه میدهد خیلی عجیب است من ذوق میکردم ذوق زده میشدیم شبهای جمعه ایشان درس اخلاق داشتند بعضی مواقع بر اثر مریضی و کهولت سن حال نداشتند درس اخلاق بگویند به بنده میفرمودند حدیث کسا بخوانید ما هم در محضر ایشان مقید بودیم با توجه بخوانیم حضور قلب مان بیشتر باشد باز هم لطف و عنایت ایشان بود یک شب ما حدیث کسا خواندیم این قدر ایشان خوشش آمد این که «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ» (آل عمران/92) فرمودند یک انگشتری که اسم پنج تن روی آن نوشتند عقیق فرمودند برای من آوردند مدت هاست دست کردم حال من خیلی عوض شده و این تاثیر این انگشتر بوده جلوی جمع در آوردند به بنده مرحمت کردند این هدیه را مرحمت کردند که تشویق بکنند تشویق واقعا موثر است حتی بعضی مواقع یک بچهای در درس پنج درس خوب بوده یکی بد بوده ما زوم نکنیم آن پنج تا را تشویق بکنیم آن را هم یک تذکر جزئی بدهیم همه اش زوم نکنیم روی عیبها عیب خانواده عیب همسر عیب بچه ها. نکات مثبت را ببینیم زیاد کنیم نورانی بکنیم منفیها خود به خود از بین میرود.
شریعتی: ان شاء الله در بخش بعدی همان طور که حاج آقا گفتند میخواهند در مورد روز مادر صحبت بکنند پیشاپیش این روز را به همهی بانوان سرزمین مان مادرهای عزیز و گران قدر تبریک میگوییم نکات خوبی را خواهید شنید دعوت میکنم بینندهی بخش بعدی باشید من یک کتاب میکنم تازه چاپ شده این کتاب یک گام تا خدا این کتاب را دوستان نشان بدهند یک گام تا خدا سلسله مباحث برنامهی سمت خداست نوشتهی حاج آقای فرحزاد عزیز ما شاید دوستان بپرسند گام نهایی که به خدا میرسد چیست همان منی است که بارها و بارها حاج آقا فرحزاد در موردش صحبت کردند و گفتند این قدر تبر میزنیم تا بشکند ان شاء الله راه کارهای عملی از بین بردن غرور و تکبر است.
حاج آقا فرحزاد: بحثش بحث خوبی است حدود سه چهار ماه در برنامهی سمت خدا بحث کردیم همانها است که چاپ شده عزیزان مراجعه بکنند به سایت و فایل هایش را تهیه بکنند.
شریعتی: ان شاء الله. خیلی ممنون در بخش بعدی خدمت شما و دوستان خوبمان خواهیم بود مشرف میشویم محضر قرآن کریم صفحهی 408 مصحف شریف قرار امروز دوستان خوب سمت خداست آیات 33 ام تا 41 ام سورهی مبارکهی روم در سمت خدای امروز تلاوت میشود لحظه لحظهی زندگی و بهارتان مزین به نور قرآن باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ ﴿٣٣﴾ لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣٤﴾ أَمْ أَنزَلْنَا عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا فَهُوَ يَتَكَلَّمُ بِمَا كَانُوا بِهِ يُشْرِكُونَ ﴿٣٥﴾ وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ ﴿٣٦﴾ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّـهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٣٧﴾ فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّـهِ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٣٨﴾ وَمَا آتَيْتُم مِّن رِّبًا لِّيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِندَ اللَّـهِ وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّـهِ فَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ﴿٣٩﴾ اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَفْعَلُ مِن ذَلِكُم مِّن شَيْءٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٤٠﴾ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿٤١﴾
ترجمه:
هنگامی که به مردم آسیب و گزندی برسد، پروردگارشان را در حالی که به سوی او روی آورده اند، می خوانند، سپس زمانی که رحمتی از سوی خود [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنیت] به آنان بچشاند، ناگهان گروهی از آنان به پروردگارشان شرک می ورزند. (۳۳) بگذار تا به آنچه به آنان داده ایم، ناسپاسی کنند، بنابراین [از نعمت های اندک و زودگذر] برخوردار شوید که سپس خواهید دانست [سرنوشت و کیفر ناسپاسان چیست؟] (۳۴) یا [مگر] دلیلی استوار بر آنان نازل کرده ایم که آن دلیل [بر حقّانیّت] معبودانی که به وسیله آن [به خدا] شرک می ورزند، سخن می گوید؟ (۳۵) و هرگاه به مردم رحمتی [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنیت] بچشانیم به آن شادمان می شوند، و چون به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیب و گزندی به آنان رسد، ناگهان ناامید می شوند. (۳۶) آیا ندانسته اند که خدا رزق و روزی را برای هرکه بخواهد فراخ و گشاده قرار می دهد و [برای هر که بخواهد] تنگ می گیرد؟ یقیناً در این [برنامه] نشانه هایی است برای مردمی که ایمان دارند. (۳۷) پس [با توجه به فراخ بخشی خدا در روزی و رزق] حقّ خویشاوند و مسکین و در راه مانده را بده. این انفاق برای آنان که خشنودی خدا را می خواهند بهتر است؛ و اینان [که حقوق مالی را می پردازند] همان رستگارانند. (۳۸) اموال و اجناسی را که [به صورت وام] به ربا می دهید تا در میان اموال مردم فزونی یابد، نزد خدا فزونی نخواهد یافت؛ و آنچه از زکات می دهید که [به سبب پرداختنش] خشنودی خدا را می خواهید [مایه فزونی است]؛ پس این زکات دهندگانند که مال و ثوابشان دو چندان می شود. (۳۹) خداست که شما را آفرید، آن گاه به شما روزی داد، سپس شما را می میراند، و پس از آن شما را زنده می کند؛ آیا از معبودان شما کسی هست که چیزی از این [کارها] را انجام دهد؟ او منزّه و برتر است از اینکه به او شرک ورزند. (۴۰) در خشکی و دریا به سبب اعمال زشتی که مردم به دست خود مرتکب شدند، فساد و تباهی نمودار شده است تا [خدا کیفر] برخی از آنچه را انجام داده اند به آنان بچشاند، باشد که [از گناه و طغیان] برگردند. (۴۱)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: عجب ذکر خوبی است ذکر صلوات بر محمد و آل محمد چقدر فضیلت دارد که هر چقدر از فضیلت هایش بشنویم باز هم کم است حاج آقای فرحزاد یکی دیگر از فضیلتهای صلوات بر محمد و آل محمد را برای ما خواهند گفت و بعد هم ان شاء الله اشارهی قرآنی امروز را.
حاج آقا فرحزاد: یکی از بهترین و بالاترین توفیقات انسان این است که جمال برترین آیهی خدا و زیبایی هایی که خدا خلق کرده جمال پیغمبر را روز قیامت زیارت بکند در روایت داریم پیامبر عظیم الشان علیه السلام فرمودند اگر کسی دوست دارد روز قیامت من را زیارت بکند رو در روی من قرار بگیرد بعد از هر نماز ده بار صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. ده صلوات وقتی هم نمیبرد ذکری بهتر از صلوات واقعا ما نداریم ان شاء الله فراموش نفرمایید. اولین آیه از این صفحه خدای متعال میفرماید «وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ» بعضی از مردم وقتی که در رفاه و آسایش اند خدا را فراموش میکنند راهشان باز است میروند کاری به خدا ندارند ما خیلی این طوری زیاد داریم خیلی به دادههای خودشان و اسباب تکیه میکنند میفرماید وقتی که به بن بستی میرسند مصیبتی گرفتاری ضرری پیش آمد ناگواری که میشود پروردگارشان را آن موقع میخوانند به حالت توبه و انابه و فریادشان بلند میشود وقتی که رحمتی از طرف خدا به آنها رسید باز دوباره مشرک میشوند خدا را فراموش میکنند چند نکته در این آیه است یک نکته این که خدای مهربان گلایه میکند بعضیها هستند فامیل آشنا هر وقت کار دارد زنگ میزند وقتی که کار ندارد سالی دوازده ماه هم نه تلفنی نه پیامکی این خوب نیست خدا میفرماید تو همیشه باید با من باشی شریک برای من درست نکنی بی انصاف نباشی نکتهی این که دعای مضطر مستجاب میشود یعنی «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ» (نمل/62) وقتی آدم به بن بست رسید گرفتار شد دعایش مستجاب میشود و سعی بکنیم که در رفاه و خوشی خدا را بیشتر بخوانیم بیشتر یاد خدا باشیم که این گلایهی خدا از ما برداشته شود در آیهی بعدی هم میفرماید که «لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ» (نحل/16) آن هایی که کفران میورزند به دادهها و نعمتهای خدا اینها منتظر باشند بهره شان را در دنیا موقتا بگیرند بعدا گرفتار چوب ناسپاسی هایشان خواهند شد.
شریعتی: خیلی ممنون من یک بار دیگر این کتاب را معرفی میکنم یک گام تا خدا دوستان اگر زحمت بکشند این را نشان بدهند سلسله مباحث برنامهی سمت خداست بارها حاج آقای فرحزاد در مورد دوری از کبر که گفتند ریشهی بسیاری از مشکلات ماست و ریشهی بسیاری از گناهان صحبت کردند راه کارهای عملی در این کتاب آمده دوستانی که مایل هستند این کتاب را تهیه بکنند و مطالعه بکنند میتوانند به 20000303 پیامک بفرستند دوستان آنها را راهنمایی خواهند کرد بخش دوم گفتگویمان مزین خواهد شد به نام حضرت فاطمهی زهرا سلام الله علیها که روز مادر به همین برنامه نام گذاری شده برای پر بار شدن روز مادر برای فرد فرد شما در خدمت حاج آقا فرحزاد هستیم
حاج آقا فرحزاد: باز تبریک عرض میکنیم ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها را پیشاپیش این چند نکتهای که به ذهن بنده آمده عرض میکنم یکی این که ولادت را هم توسعه بدهیم همان طور که شهادت را چند روز میگیریم سه روز پنج روز ده روز ولادت را هم قبلش بعدش یک دهه برای حضرت زهرا جشن بگیریم چه ایرادی دارد مسابقه بگذاریم جایزه بدهیم سفارشاتی که دربارهی مادر شده بعد از خدا و پیغمبر و اولیا خدا دربارهی هیچ کس نشده یک نفر به پیغمبر خدا عرض کرد من به چه کسی بر و نیکی کنم فرمود مادر دوباره فرمود مادر سه باره فرمود مادر بار چهارم فرمود پدر یک نفر فرمود من هر گناهی کردم کار خیری است همهی گناهانم را بتواند بشورد فرمود مادر داری به مادرت خدمت کن گفت ندارم فرمود برو به خاله ات فرمود اگر مادر بود بهتر بود خاله باز جای مادر است از حضرت زهرا سلام الله علیها روایت زیبایی داریم که به حضرت کسی تقاضای موعظهای شاید نصیحتی کرد حضرت فرمودند الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ أقْدامِها (کنزل العمّال، ج 16، ص 462، ح 45443) فرمود ملازم پای مادرت باش یعنی اشاره و کنایه که بال تواضع و ادب را بیفکن زیر پای مادرت فرو تنی کن تواضع بکن یعنی خاک بشو در مقابل او اوج خشوع که بهشت زیر پای مادرهاست این جمله را بارها عرض کردیم مرحوم آقای دولابی میفرمودند اگر کسی بخواهد گره هایش باز شود برود به پای مادرش بیفتد ببوسد نوازش بکند اشک شوق مادر در بیاید که اگر اشک شوق بریزد و از ته دل دعا بکند گرههای شما باز میشود این نکته را بارها میفرمودند اگر شما اهل هر فرقه و گروهی هستید دنبال درس هستید دنبال سیر و سلوک هستید دنبال اقتصاد و علم هستید دنبال اسم شهرت هنر هر چه میخواهی قهرمان شوی قطعا بدانید رضایت خانواده همسر مادر بسیار بسیار بسیار موثر است یعنی دعا و نفرین آنها بلا شک اثر دارد اگر مظلوم قرار بگیرند نفرین بکنند اثر منفی دارد و اگر دعا بکنند راضی باشند خوشحال باشند این اثر دارد این نکته هم نکتهی خیلی مهمی است در اسلام یک سلام کردن جوابش واجب است یعنی کمترین عرض ادب به هم دیگر ما میرسیم مستحب است میگوییم سلام علیک ولی جوابش واجب است حتی در نماز واجب در رکوع در سجده وسط والضالین یک نفر آمد سلام کرد با خدا داری صحبت میکنی حرف بزنی باطل میشود ولی جواب سلام واجب است این جا واجب است نمازت را قطع بکنی جواب طرف را بدهی عرض من این است که کسی که هزارها برابر سلام به ما محبت کرده لطف داشته مثل مادر مثل همسر خانه داری میکند بچه داری میکند ما را تر و خشک میکند بی دریغ تا وقتی که خانهی پدر مادر بودیم مادرها این کار را میکردند در خانهی خودمان همسر این کار را میکند همسر جایگزین مادر است واقعا حق اینها بزرگی مرحوم آسد ابوالحسن حافظیان خدا رحمتش کند شاگرد شیخ رجب علی خیاط بود من شاید چهل پنجاه سال قبل خدمتش رسیدم تازه طلبه شده بودم مادرم خدا رحمت کند پا درد داشت ایشان دعا مینوشتند گفتم برای مادرم دعا کن ایشان فرمودند حق مادر را مگر خدا ادا بکند یعنی ما کی میتوانیم ادا بکنیم چند نکتهای که مورد نیاز است به عزیزان سفارش بکنیم یک این که افرادی که کار مادر را انجام داده اند حالا نا مادری بودند خاله بودند دایه بودند شیر دادند نگه داری کردند پرستاری کردند افرادی که مادرهایشان از دنیا رفته اند دیگری جای مادر را پر کرده اینها را هم توجه داشته باشیم به جای مادر به آنها خدمت بکنیم پیغمبر ما به دایه شان حلیمه حتی به بچه هایش چقدر محبت میکرد بسیار بسیار پسندیده است در ایامی که روز مادر است یک روز هم برگزار نکنیم قبلش بعدش بیاییم در کنار پیامک دادن هدیه دادن خدمت کردن تشکر زبانی کردن بزرگ ترین خدمت این نکتهی خیلی قشنگی است بزرگ ترین خدمت به مادرها رفع نگرانیهای مادرها است این نکتهی خیلی مهمی است یعنی این مادر عزیز ما از بچه اش چه انتظاری دارد چه دغدغهای دارد دل مشغولی مادر چیست؟ این بچه درس نمیخواند؟ بگوید مادر جان من میخواهم تو را خوشحال کنم درس بخوانم این بچه دنبال سیگار است قلیان است دنبال یک وقت اعتیادی است بگوید مادر جان من روز مادر دلت را میخواهم شاد بکنم دعای تو پشت سر من باشد من این کار را میگذارم کنار جلسات نا باب رفقای نا باب یا مثلا خواهر برادر با هم قهر اند با عمو عمه خاله دایی قهر است بگوید مادر جان من روز عید میخواهم دلت را شاد کنم بزند روی خال این هدیه از این که جوراب روسری طلا دستبند یا هر چیزی آن جای خودش اصلا قابل قیاس نیست اینها اشک شوق مادر را.
شریعتی: یا بعضی بچهها ازدواج نمیکنند.
حاج آقا فرحزاد: این را فراوان داریم ازدواج نمیکنند سخت میگیرند ایراد میگیرند وجود ما از پدر است از مادر است بخواهیم یا نخواهیم از رحم این مادر متولد شدیم به قول آیت الله مجتهدی میفرمودند استاد ما همیشه میگفت دو سه شب یک آجر دو سه کیلویی ببند به خودت ببین چقدر سخت است نه ماه ما را حمل کرده و در روایات ما این پافشاری شده که مادر خوب باشد یا بد باشد پدر خوب باشد یا بد باشد کاری به خوب و بد ندارد یا همسر ما بد هم باشد نباید بد و بداخلاق باشد واجب است خوش اخلاق باشد ولی مادری بد اخلاق بود حق ما را ادا نکرد هیچ کاری برای ما نکرده فقط ما را زاییده همین اندازه حق دارد خدا میفرماید من در این خدمت به مادر برکاتی قرار دادم خوب باشد یا بد باشد ما مزدش را از خدا میگیریم.
شریعتی: این خدمت و خشوع برای رشد خود ماست.
حاج آقا فرحزاد: احسنت خدا دوست دارد خدا میگوید من دوست دارم این جا کرنش بکنی ادب تواضع بکنی. شاد کردن دلها و گره گشایی از مادر و همسر خیلی اثر عجیبی دارد ما سال گذشته خیلی پیامک داشتیم که بعضی از مادرها و یا بعضی از همسرها گلایههای فراوانی داشتند که دریغ و درد که فرزند ما یا شوهر ما یک بار برای ما یک هدیه بگیرد یک بار برای ما یک شاخه گل بگیرد یک بار از ما تشکر بکند توجه بکند وظیفه ات است باید توجه بکنی من گاهی به پدرها عرض میکنم اجازه بدهند همسرشان یا مادر برود چند روز مسافرت بنده و شما بنشینیم غذا درست بکنیم بچه داری بکنیم بنده خودم یک بار پیش آمد خانواده یک هفته رفتند کربلا دیدم واقعا مادر چه کار میکند همه فکر و حواسم اول صبح بلند شو بچهها را بفرست مدرسه نهار آماده کن اصلا همهی کارها میماند ولی اصلا فرض میکنیم نعوذ بالله کافر هم باشند اخلاقش هم خوب نباشد ولی این خدمت هایی که میکنند واقعا همان که آن بزرگ فرمود مگر این که حق اینها را خدا ادا بکند ما کاری نمیکنیم ولی همینها هم دلجویی کردن هدیه دادن پیامک دادن کاغذ نوشتن نامه نوشتن بزرگواری میفرمودند این که پیغمبر خدا فرمودند بگویید دوستت دارم در بحث تربیت ان شاء الله میگوییم بالاترین راههای تربیتی یکی نوازش است محبت است گم شدهی همهی مردم محبت است نوازش کردن است این از همه بالاتر است گفت چیز برایم نخر ولی من را نوازش کن محبت بکن این بالاترین هدیهای است که ما به اینها میدهیم نگرانی هایشان را برطرف بکنیم ولی همین فرمایش پیغمبر خدا که مرد به همسرش میگوید من دوستت دارم هیچ وقت از قلبش بیرون نمیرود مرحوم آقای دولابی همیشه میفرمودند همین که وارد خانه میشوید ناراحتی هایتان را بیرون تخلیه بکنید با شادابی وارد شوید هم این که از خانه میخواهید بروید بیرون با شادابی خداحافظی کنید با دلخوشی از مادر از همسر با اهل خانه این خیلی اثر دارد در کار و زندگی و برنامه هایتان یک بزرگواری میفرمودند من همیشه صبح میخواهم بروم سر کار با خانم ام خداحافظی میکنم به او عرض ادبی میکنم نوازشی محبتی گفت یک روز آمدم بروم خواب بود هر چه دورش گشتم نمیخواستم او را از خواب بیندازم به ذهنم رسید دوستی دارم خطش هم خیلی زیباست با خط زیبا چند جمله نوشتم که همسر عزیزم دوستت دارم عاشقتم خاطرخواهت هستم تو امانت خدا در دست من هستی معذرت میخواهم تو خواب بودی یک انشای قوی این جا تملق و چاپلوسی خوب است گفت در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد از قضا شانس ما گفت جملههای خوب خط خوب نامهی خوب یک نامهی عاشقانه نوشتم کنارش گذاشتم اگر در خاطرات حضرت امام نوشتند روزنامهها چاپ شده که برای همسرشان نامهی عاشقانه نوشته بودند گفت آمدم دیدم خانم من با این نامه شارژ شده این کاغذ را در یخچال چسبانده خاله عمو عمه دایی دختر خالهها میآیند میگوید من یک روز خواب بودم آنها میگویند عجب خوش به سعادت شما از دهان همه آب راه میافتد چه شوهر خوبی.
شریعتی: کار پیچیدهای نبوده نفس این توجه خیلی خوب بوده.
حاج آقا فرحزاد: بله گاهی میبینی با یک عذرخواهی با یک فدایت شوم با یک قربان صدقه با یک اظهار محبت و بالاترین همان که دغدغهها و نگرانیها و دل مشغولی هایشان را برطرف کنیم وقتی پیغمبر ما برای حضرت زهرا علیها سلام برایش مهریه درهم و دینار بریدند به پدرش پیغام داد که مهریهی من با بقیه چه فرقی میکند؟ حضرت فرمودند چه دوست داری فرزندم فرمود بابا جان دوست دارم مهریهی من شفاعت کردن از گنه کاران امت شما باشد پیغمبر خدا فرمودند فاطمه جان در میان این همه حاجتها و تقاضا چرا این را خواستی؟ این که عرض کردم نگرانیها را برطرف کنیم حضرت زهرا سلام الله علیها عرضه داشتند أُريدُ اَمَتِک لأنَّ قَلبَکَ مَشغوُل بِاَمَتِک من دیدم که دل مشغولی شما آن قلب شما کجا نگرانی دارد نگرانی اول شخصیت عالم که پیغمبر پدر من است چیست؟ خواستم آن نگرانی را برطرف بکنم دیدم شما نگران امتتان هستید خواستم آن نگرانی را برطرف بکنم که مهریهی من بر ازدواج با حضرت امیر علیه السلام اجازهی شفاعت بعد سندی از طرف خدا آمد با طاقهی حریر ثبت شده بود جَعَلَ اللَّهُ مَهْرَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاء شَفَاعَةَ الْمُذْنِبینَ مِنْ اُمَّةِ اَبِیهَا (فاطمة الزهرا(سلاماللهعليها) من المهد الي اللحد ص 184) این را وصیت کردند در کفنشان قرار دادند روز قیامت شفاعت بکنند بیاییم دل حضرت زهرا دل امام زمان دل پیغمبر را شاد کنیم کدورتها را برطرف بکنیم با خواهر برادر همسر مادر آشتی کامل و دلها را شاد کنیم به پدرها خواهش داریم مخفیانه به بچهها یک چیزهایی بدهند که به مادرهایشان هدیه بدهند کمک بکنند.
شریعتی: ان شاء الله پدرها بر نخورد این قدر در مورد مادر صحبت کردید ولی شأن و مقام مادر خیلی اجل و بالا است.
حاج آقا فرحزاد: بالاتر است در روایت هم بیشتر سفارش شده است.
شریعتی: شاید اساسا روز مادر که میشود تمام دغدغه و تلاش ما این است که به مادرهایمان رسیدگی بکنیم خدمت بکنیم ولی یک وقت هایی باز در این دید و بازدید هایی که ما میرویم خود بچهها درگیر خودشان میشوند درگیر فضاهای مجازی میشوند این خودش باز نکتهای است که مادرها را نگران میکند شاید توجه ما به مادرها در این ایام خودش نکتهی قابل توجهی باشد اگر نکتهای باقی مانده اگر نه خداحافظی کنیم.
حاج آقا فرحزاد: این نکتهی خوبی است یک آفتی که در مجالس مهمانی و دید و بازدید و دیدار با مادر همسر فامیل میآید اشتغال به تلفن همراه و واتس آپ و وایبر و فضاهای مجازی است
شریعتی: مادرها میگویند شما یک دقیقه آمدی ما شما را ببینیم
حاج آقا فرحزاد: احسنت اصلا کلا مادر دوست دارد بچه اش با او انس بگیرد گپ بزند قاطی شود ادب بکند ساعتی که میرویم خدمت مادر تلفن همراهمان را خاموش کنیم بگذاریم کنار بگذاریم در ماشین برویم این خیلی بهتر است در مهمانیها اینها را رعایت کنیم یک وقت مهمانی است که عمومی است مثلا عروسی است هر چهار پنج نفر با هم مشغول هستند ولی جایی که جلسهی خانوادگی است مادر پدر فرزندان سعی بکنیم از این فضاهای مجازی در خلوت برویم فضاهای مجازی مفیدی که به درد میخورد یک کمی دل بدهیم ببینیم نگرانیهای مادر چیست خواسته هایش چیست؟ خود گوش دادن به نگرانیهای مادر همسر تخلیه میشود خود این خیلی آرامش میدهد
شریعتی: یک وقت هایی همسرها هستند که ناراحت میشوند وقتی که مثلا شوهرشان به مادرش بیش از اندازه توجه میکند این خودش باز هم نکتهای است که نباید از آن غافل شد
حاج آقا فرحزاد: بله یک مشکلی که واقعا در خانوادهها است یک حسادتی ایجاد شده مثلا خانم میگوید چرا به مادرت این قدر محبت میکند این اشتباه است یعنی ما باید تشویق بکنیم شوهرهایمان را بگوییم بیشتر به مادرت برس به قول بزرگی که فرموده بود مادرها روی سر ما جا دارند همسرها در دل ما جای دارند این که من به مادر زیاد محبت میکنم رسیدگی میکنیم معنایش این نیست که من همسرم را دوست ندارم اگر هم یک جاهایی میبینم بر میخورد من همیشه سفارش میکنم که این جا یک سیاستی به خرج بدهند که مخفیانه دور از چشم همسری که حساس است یا حسادت میورزد نباید این طور باشد ولی اگر بود دور از چشم همسر و اگر مادر حساس است دور از چشم مادر میتواند در خفا به همسرش محبت بکند که این تنش ایجاد نشود و این کدورتها از بین برود
شریعتی: خیلی ممنون ان شاء الله روز مادر امسال روز پر باری باشد برای همهی ما و مادرهای سرزمین مان خداوند به همهی آنها سلامتی و عافیت بدهد حاج آقا فرحزاد دعا بکنند همه آمین بگوییم
حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد قلب امام زمان از ما راضی فرجش را نزدیک بکند به حق محمد و آل محمد همه مان مشمول شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها قرار بگیریم رفع گرفتاری از همهی گرفتارها عزیزانی که فرزند ندارند عزیزانی که همسر ندارند شغل ندارند کسب و کارشان ضعیف است دچار فقر اند مسکن ندارند به حق حضرت زهرا مشکل همه شان را مرتفع بفرما مریض هایی که گرفتارند به حق حضرت زهرا شفای عاجل عنایت بفرما باران رحمتت را بیش از این بر ما نازل بفرما ان شاء الله سال خوبی داشته باشیم.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون مادرهایی هم که در بین ما نیستند ان شاء الله خداوند غریق دریای رحمت خودش بکند. بهترینها را برای همهی شما آرزو میکنم والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.