94-12-17-حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد - وصیت رسول گرامی اسلام به حضرت علی
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وصیت رسول گرامی اسلام به حضرت علی
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 17-12-1394
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام به همهی شما دوستان خوب خیلی خوش آمدید به این سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بیت علیهم السلام باشد خوشحالیم در کنار شما هستیم سلام علیکم حاج آقا فرحزاد
حاج آقا فرحزاد: سلام عرض میکنم خدمت شما و بینندگان عزیز و مهربان.
شریعتی: بحثی که در این هفتهها داریم وصیت نبی مکرم اسلام به حضرت علی است به سایت ما میتوانید مراجعه بکنید هم متن وصیت آن جا است و هم نکاتی که در جلسات گذشته اشاره شده است. هفتهی گذشته رسیدیم به بحث آداب معاشرت ادامهی فرمایشات را میشنویم.
حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دنبالهی وصایایی که پیغمبر عظیم الشان فرمودند یَا عَلِیُّ مَنْ لَمْ تَنْتَفِعْ بِدِینِهِ وَ دُنْیَاهُ فَلَا خَیْرَ لَکَ فِی مُجَالَسَتِهِ- وَ مَنْ لَمْ یُوجِبْ لَکَ فَلَا تُوجِبْ لَهُ وَ لَا کَرَامَةَ (مکارم الاخلاق) یعنی کسی که نه نفع دینی نه نفع دنیایی هیچ خیری برای شما ندارد مجالست او و معاشرت او هم فایده ندارد یعنی از او جدا شو بعد فرمود کسی که برای شما حقی و قراردادی و رعایتی ندارد شما هم برای او لازم نیست حق و حقوقی قائل شوی و این کرامت و بزرگواری نیست کسی که حرمت ما را نگه نمیدارد به ما علاقه ندارد یا طرف ما نمیآید ما به زور برویم با او قاطی شویم و یگانه شویم وقتی او ما را دوست ندارد و نمیپذیرد در هر صورت خلاصهی بحث ما این بود که ما سه نوع معاشرت داریم بعضی معاشرت هایی که خیلی مضر است و خطرناک است بعضی معاشرت هایی که واجب است مستحب است خیلی مفید است و بعضی معاشرتها است که بی فایده است که آنها هم تقریبا وقتی بی فایده بود عمرمان وقتمان تلف میشود جزء دستهی اول میشود من چون این بحث را دیدم چون مورد نیاز است گفتم این را کامل بکنیم مخصوصا یک بخش اش خیلی مهم است یکی از مهم ترین مسائل باید واقعا مواظب باشیم معاشرت با افرادی که مضر هستند مفسد هستند یا شبکهها یا فضاهای مجازی یا گروه هایی که ما را عضو خودشان میکنند اگر میبینیم بدی هایشان غالب است و خطرش جدی است واقعا از آن کانال شبکه ماهواره از هر چیزی بیاییم بیرون جدا شویم فاصله بگیریم پیغمبر عظیم الشان فرمودند که مَنْ آخَى کَافِراً أَوْ خَالَطَ فَاجِراً کَانَ کَافِراً فَاجِراً (صفات الشیعه، ص 6) یعنی کسی که با آدم کافر پیوند برادری ببندد یک وقت ما با یک کافر داد و ستد داریم معامله داریم هم سفر میشویم همسایه میشویم ولی با او قاطی نمیشویم چون او غیر دین ماست مخالف دین ماست یا ما را قبول ندارد صحبت این است که پیوند نزنیم قلبا با او قاطی نشویم کسی که با کافر قلبا قاطی شود با او یکی شود یا با آدم فاسق و فاجر و منحرف با قلب و روحش یکی شود او هم میشود کافر و فاجر این حدیث هم نباشد طبیعی است انسان با هر کس هر چیزی که مینشیند رنگ و بوی او را میگیرد شما با عطر و گلاب بنشینی بوی عطر میگیری خدای نکرده به جایی که متعفن است کود است کثافات است بروی بخواهی نخواهی آن بو را میگیری با آدمهای سیگاری مینشینی بوی سیگار میگیری این خیلی واضح است دو دو تا چهار تا است لذا اولین قدم و مهم ترین قدم این است که ما چیزهایی که منفی است و تاثیر منفی دارد و روح ما را مکدر میکند ظلمانی میکند اینها را فاصله بگیریم آن هایی که مجبور هستیم اضطرار است همسر است اولاد است قبلا قاطی نشویم حضرت آسیه با فرعون زندگی میکرد خدا آثارش را برمیدارد نشستن با فرعون نفس فرعون ظلمت آور بوده نکبت آور بوده چون قلبا با او قاطی نمیشده قلبا رفتار او را تایید نمیکرده اگر یک جاهایی هم حضرت نوح همسرش ناجور بود فرزندش ناجور بود ولی راه قلبی و حقیقی اش جدا بوده وقتی ما قاطی نشویم حداقل نهی از منکر این است که ما قلبا از افرادی که در مسیر خدا نیستند متنفر باشیم ولی چون همسر است اولاد است فامیل است خواهر برادر همسایه همسفر است چاره نداریم با او مدارا بکنیم امام حسن امام جواد علیه السلام همسران ناجوری داشتند قاتلشان بودند ولی چون ناچار بودند زیر یک سقف زندگی بکنند زندگی میکردند مدارا میکردند روح و قلبمان قاطی نشود آن عشق و محبت و یکی شدن بدیها را به ما سرایت میدهد ولی اگر ما قلبا تنفر از صفات بد و اخلاق بد و زشتیها و پلیدیها داشته باشیم این اشکالی ندارد آثارش را برمیدارد استغفار و توبه آن حالت برائت و تبری از فعل بد صفات بد اخلاق بد سدی میشود که ما از آنها فاصله بگیریم پس اول قدم غیر از آن هایی که مجبوری و اضطراری است در آن هایی که اختیاری است انتخاب ما قطعا باید فاصله بگیریم چون واقعا اثر سوء دارد روی ما یک قلمبهی جهنم و آتش است بخش مهم صحبت من مجالستهای مفید است همان طور که از آن باید فرار بکنیم از این طرف تا میتوانیم جلسات خوب رفقای خوب انسانهای وارسته من یک بار یک ماه دو ماه دربارهی معاشرت و آثار دوست صحبت کرده ام حافظ بعد از این همه سیر و سلوک و ریاضتها و این همه حفظ قرآن و کمالات و عرفان و معرفتی که داشت میگوید دریغ و درد حسرت میخورد دریغ و درد که تا این زمان ندانستم که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق یعنی کاری که من باید چهل سال یک سال کمتر بیشتر زحمت و ریاضت بکشم آن صفات خوب را در خودم ایجاد بکنم در معاشرت با خوبها در یک لحظه با یک نگاه انتقال پیدا میکند با یک نظر با یک توجه با یک عنایت و لطف و قاطی شدن با خوبها خیلی معجزه میکند همان طور که بدن ما نیاز به غذا دارد به آب دارد جسم ما نیاز به اکسیژن دارد اگر به او نرسد از بین میرود روح و جان ما هم همین طور است این گوشی تلفن همراه دو شارژ میخواهد یعنی یک شارژ سیم کارتش میخواهد که از طرف مخابرات شارژ بدهد یکی هم انرژی برق و نیرو میخواهد یعنی اگر این دو نباشد از بیرون کارتش شارژ نشود و خود گوشی شارژ نشود خاموش میشود گوشی میلیاردی باشد ولی شارژ نداشته باشد نمیشود استفاده شود اگر شارژ نباشد قابل استفاده نیست یک وسیلهای است بی ارزش خاموش است شارژ لازم دارد روح و جان ما هم میمیرد اگر شارژ نشود با مرده فرق نمیکند با یک جماد فرق نمیکند ما احتیاج به شارژ داریم دیدن اشیا دو شرط دارد یکی این که چشم سالم داشته باشیم چشممان سالم باشد خوش بین باشد ریز بین درشت بین باشد همه چیز را درست ببیند ولی نور نباشد در تاریکی چشم صحیح و سالم بینایی ندارد بینایی اش اثر ندارد هم چشم ما سالم باشد هم نور باشد هم درونمان ما باید خوب باشیم خوبیها را تقویت بکنیم که خوبها بیایند طرف ما سراغ ما در روایت داریم خدا دو حجت دارد یکی حجت درونی عقل و وجدان و فطرت و یکی حجت بیرونی انبیا و اولیاء. عقل و وجدان و فطرت حجت بیرونی را تایید و قبول میکند این حجت درونی خیلی مهم تر است هم از داخل ما باید پاکسازی بکنیم خود گوشی شارژ شود هم از بیرون ما را شارژ بکنند آنها که شارژ میکنند هم پیغمبران هم امامان ملائکهها نورشان است شارژ آنها دائمی است قطع هم نمیشود ما هستیم که باید گیرنده مان را درست بکنیم به موقع شارژ درونی مان را بسیار سراغ ما میآیند سوال میکنند ما حال نماز حال دعا حال قرآن نداریم حس نداریم نشاط نداریم سرحال نیستیم کیفور نیستیم این مال این است که شارژ ما خالی شده یا رفتیم با افرادی که شارژ را یک جا خالی میکنند یعنی معاشرت با افراد ناباب شارژ آدم را خالی میکند ظلمت میآورد نور را میبرد هم از آنها باید برید هم چیزهایی که شارژ میکند ما را اینها را تقویت بکنیم زیاد بکنیم بنده عمدهی بحثم امروز این است که چه چیزهایی ما را شارژ میکند چه چیزهایی به ما جلا میدهد نور میدهد نکبتها زنگارها کدورتها را دور میکند میبرد صاف و یک دست میکند ما را کیسه میکشد آدم حمام میرود چقدر نشاط پیدا میکند بدنش تازه میشود خودش لذت میبرد احساس سبکی میکند در روایت داریم إِنَّ الْقُلُوبَ لَتَرِینُ کَمَا یَرِینُ السَّیْفُ جِلَاؤُهَا الْحَدِیث (شرح ابن ابی الحدید، ج 18، ص 108) یعنی همان طور که آهن زنگار میگیرد دلها هم گاهی زنگار میگیرد این اصلا فضای دنیا یک فضای غفلت است فضای جهل است تاریکی است هبوط کرده یعنی پایین آمده ما پیش خدا بودیم آمدیم «ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ» (تین/ 5) تعبیر قرآن است «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» (تین/ 4) از پیش خدا بودیم بهترین دادهها را خدا مرحمت کرده اما آورده در اسفل السافلین با ایمان عمل صالح و نورانیت برمیگردد به جایی که بوده از این اسفل السافلین چگونه بیرون بیاییم؟ فضا خیلی آلوده است یک موقعی جهنم دور دست ما بود تا ما به او برسیم الآن جهنم در همهی خانهها آمده شبکهها و فضاهای مجازی در قعر جهنم هم آدم میتواند ببرد از آن طرف خوبیها هم آمده آدم میتواند به بهشت ببرد و این خیلی مهم است به قول ملا عبدالله خدا روحش را شاد بکند عارف خیلی برجستهای بوده میگوید فضای دنیا این قدر غفلت زا و آلوده است کلامی که یک عالم یک واعظ یک شخصیت میگوید تا به گوش طرف برسد در فضا گاهی سرد میشود شما مثال میزنید میوهای که تازه از درخت میچینند یک گلابی سیب چقدر طراوت دارد تازگی دارد تا میآورند میدان بار و میبرند خانه دست به دست میگردد این چقدر آن طراوت و تازگی اش را از دست میدهد خیلی وقتها در سردخانه از بین میرود روح و فطرت ما از پیش خدا آمده خیلی تر و تازه است در فضای دنیا زنگار گرفته ما چه کار کنیم زنگارهای دلمان را پاک بکنیم و تازگی را حفظ بکنیم بلکه جلا بدهیم تمیز تر هم بشود؟ با چه چیزهایی صیقل میشود داد؟ یکی از مهم ترین چیزهایی که ما را شارژ میکند زنگارها را از روح و جان ما پاک میکند یاد خداست ما در همه جا احکام قرآن و دستورات دینی حد وسط داریم نه افراط نه تفریط بعضی چیزها است یکی اش یاد خداست «اذْكُرُوا اللَّـهَ ذِكْرًا كَثِيرًا» (احزاب/ 41) اندازه ندارد شما یک زمان یا یک جا یا یک مکانی بگویید که خدا پیغمبر گفته باشد آن جا را یاد نکنی بهتر است ما نداریم هر کجا شب روز تاریکی تنهایی جلوت خلوت قلبت باید یاد خدا باشد یاد خدا هم آرامش میدهد زنگار دل را پاک میکند کسی که یاد خدا میکند هم نشین خدا میشود حضرت موسی پرسید خدایا تو دور هستی من بلند صدا زنم یا نزدیک هستی نجوا بکنم یا رب اقریب انت منی فاناجیک ام بعید فانادیک فاوحی الله عزوجل الیه. یا موسی! انا جلیس من ذکرنی (اصول کافی، ج 2، ص 496) خدا گفت انا جلیس من ذکرنی نمیخواهیم ما هم نشین خدا شویم؟ خدا میگوید هر کس من را یاد بکند من هم نشین او هستم چه لذتی از این بالاتر؟ واقعا خیلی غفلت عجیبی ما را گرفته ما هم نشینی خدا را ول میکنیم میرویم با چه کسانی مینشینیم؟ این ذکر منافاتی با زندگی ما ندارد جاهایی که زبان ما میتواند ذکر بگوید با زبان جاهایی که نمیتواند با قلبمان قلب ما باید همیشهی اوقات یاد خدا باشد عطار یک شعر قشنگی دارد میگوید هر آن کو غافل از حق یک زمان است در آن دم کافر است اما نهان است اگر آن غافلي پيوسته بودي. در اسلام بر وي بسته بودي. کافر اگر هیچ وقت یاد خدا نکند کفر کامل میشود اما آن کسی که خدا را فراموش میکند در آن لحظه کفر درونی دارد یاد خدا توجه به خدا نه «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» (بقره/ 152) اگر به ما بگویند امام زمان یادت کرده یعنی واقعا گفت من که باشم که بر آن خاطر عاطر گُذرم لطفها میکنـیای خاک درت تاج سرم اگر از خوشحالی آدم جان بدهد که امام زمان ما را یاد کرده یا دعایمان کرده خدا میگوید من را یاد بکن من هم یادت میکنم خیلی جالب است یک جلسه روی اینها صحبت بکنیم کم است اَنَا جَلِیس مَن ذَکَرَنِی چرا نماز را خدا این قدر واجب کرده تاکید کرده فاصلهی بین کفر و ایمان نماز است آدم هایی که بی نماز هستند یا نماز را ترک میکنند در مرز کفر هستند چون خدا را فراموش میکنند «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه/ 14) نماز تجلی اقامهی یاد خدا در روح و جان ماست و لذا «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» (هود/ 114) قوی ترین چیزی که میتواند غفلتها را بزداید و ما را از آلودگیها پاک بکند نماز با توجه نماز با یاد خدا با حضور قلب است آن مقداری که حضور قلب دارد همان مقدار قبول میشود این یاد خدا را جدی بگیرند یاد خدا در قالب قرائت قرآن جلا میدهد روشنی میدهد ذکر خدا صلوات بر محمد و آل محمد که هم ذکر خداست هم ذکر پیغمبر و آل پیغمبر است هم دعا است هم توسل است پس یکی از مهم ترینش توجه به خدا و یاد خدا است که دلها را جلا میدهد ما در روایت داریمارْتَعُوا فِی رِیَاضِ الْجَنَّةِ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ- وَ مَا رِیَاضُ الْجَنَّةِ قَالَ مَجَالِسُ الذِّکْرِ (وسائل الشیعه، ج 7، ص 231) پیغمبر عظیم الشان فرمودند بروید در باغستانهای بهشت استفاده بکنید بهره ببرید از باغهای بهشتی استفاده بکنید باغ آدم میرود گل است گیاه است میوه است خوردنیهای متنوع است میوههای متنوع است گفتند در دنیا باغهای بهشتی کجاست؟ فرمود حلقههای یاد خدا جاهایی که تلاوت قرآن میشود جاهایی که ذکر اهل بیت میشود مشاهد مشرفه مجالس ذکر خدا مجالس دعای کمیل دعای ندبه مجالس وعظ و موعظه همه اش یاد خداست هر کجا که یاد خداست فرمود اینها باغهای بهشتی است طراوت و تازگی میدهد انرژی به ما میدهد ما را شارژ میکند دوم فرمود دلهای شما زنگار میگیرد و جلاء او حدیث است جای تشکر دارد چون هفتههای پایان سال است فکر میکنم یکی از موفق ترین برنامههای معارفی صدا و سیما همین برنامهی سمت خداست چون واقعا قرآن محور است حدیث محور است حقایق دین در قالب قرآن و حدیث از زبان کارشناسان است واقعا در طول هفته چقدر حدیث خوانده میشود این پنج روز من همین جا عرض میکنم عزیزانی که دسترسی به عالمی ندارند دوست خوب ندارند خیلی پیام داریم دوست صمیمی ما پدر ما واعظ ما عالم ما همین سمت خداست البته لطف و مرحمت میکنند ولی واقعا این حدیث هایی که عزیزان سر سفره نشستند ظهر خیلیها خانه هستند میبینند امام باقر فرمودند إنَّ حَدِیثَنا یُحْیِی القُلُوبَ (بحارالانوار، ج۲، ص۱۴۴) یعنی روایات ما کلام ما دلها را زنده میکند احیا میکند مجالس موعظه خیلی فوق العاده است که دلها را زنده میکند این جا میفرماید جلایش خواندن حدیث است ما در زیارت جامعه میخوانیم كَلاَمُكُمْ نُورٌ نور دوستان اهل علم به من میگویند سفارشی بکن عرض میکنم قرآن و حدیث یا تفسیر قرآن یا روایات خواندن روایات گوش دادن روایات ما پای منبر امامان نشستیم حضرت امیر دارد صحبت میکند در خطبهها نهج البلاغه یا روایات امامان معصوم در منبر امامان نشستیم گویندهها هر چه میتوانند سعی بکنند از خودشان چیزی نگویند از قرآن از روایات بگویند ما واسطه هستیم که آنها را به مردم معرفی بکنیم فرمود اگر مردم حقایق کلام ما را مییافتند و درک میکردند جای دیگر نمیرفتند به ما مرتبط میشدند و ما را دوست میداشتند ما تا میگوییم عبادت در ذهن ما میرود زیاد نماز خواندن سجده کردن حضرت علی میفرماید الکَلِمَةُ مِنَ الحِکمَةِ یَسمَعُها الرَّجُلُ فیَقولُ أو یَعمَلُ بِها خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَنَةٍ (بحارالانوار، ج 93، ص 183) یعنی یک حدیث ناب یک کلام حکیمانه یک کلامی که زندگی آدمها را گاهی عوض میکند یک مومن که میشنود گوش میدهد از عبادت یک سال بالاتر است شما که پای منبر واعظ مینشین یا جلسهی سمت خدا مینشینی هر یک حدیثی که گوش میدهی از عبادت یک سال بالاتر است اینها را جدی بگیریم لطف خداست باید شاکر باشیم قدر دان باشیم یکی یاد خدا و روایات اهل بیت سوم چیزی که خیلی جلا میدهد به قلب و جان انسان توبه و استغفار است واقعا اگر کسی از خدا حقی پایمال کرد یا از مردم حقی پایمال کرد استغفار بکند توبه بکند آن زنگار پاک میشود جلا داده میشود صیقلی کن یعنی این که آثار گناه را ما پاک بکنیم ظلمتی که آمده غیبتی تهمتی جلسات گناه و معصیت کسی شرکت کرده آن آلودگیها را کیسه کشی بکند توبه و استغفار لفظی نباشد یعنی پشیمانی از گناه جبران گذشته حلالیت طلبیدن یا حق طرف را ادا کردن توبه و استغفار بسیار جلا دهنده و پاک کننده است آدم را سبک میکند بدهی اش را میدهد بدهی خدایی اش را مردمی اش را میدهد چقدر احساس آرامش و سبکی میکند توبه و استغفار جلای عجیبی میدهد پیغمبر فرمودند کسی که زیاد توبه و استغفار میکند خدا از هر غم و غصهای نجاتش میدهد و رزق و روزی اش را از راهی که گمان ندارد میرساند بسیاری از گرفتاریهای اقتصادی ما دست آورد عمل ما است مَنْ أَكْثَرَ مِنَ الاسْتِغْفَارِ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمٍّ فَرَجَا وَمِنْ كُلِّ ضِيقٍ مَخْرَجًا وَرَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ از هر بن بستی نا همواری او را نجات میدهد و رزق و روزی معنوی و مادی اش را از راهی که گمان ندارد میرساند یکی از چیزهایی که قلبها راجلا میدهد ذِکرُ الموتِ جَلَاءُ القُلُوب (اثنی عشریه، ص 20) حضرت علی میفرماید یاد مرگ سفر آخرت این که دنیا ماندنی نیست دیگر حرص دنیا طمع دنیا فشار دنیا را کم میکند حرف و حدیثی گفتند زود گذر است تمام میشود فقرش سر بالایی سر پایینی فشارها تمام شدنی است میگذرد همین که ما میدانیم میگذرد و جای ما جای دیگری است یک مسافرخانهای است که یک شب قرار است بخوانیم ولی میلیاردها سال جای دیگر هستیم این خیلی آدم را سبک میکند راحت میکند میگذرد بقیه اش هم همین طور میگذرد ولی آن جایی که نمیگذرد حواسمان به آن جا باشد این که یاد مرگ ذکر مرگ حب دنیا را از انسان بیرون میبرد تکبرها غرورها چشم و هم چشمیها تجملات تشریفات را کم میکند آدم را خیلی سبک میکند یاد مرگ انسان را سبک میکند و جلا میدهد یکی از چیزها انس با عالم ربانی و پای موعظهها شرکت کردن است به قول آیت الله مجتهدی ما سخنران خیلی داریم واعظ کم داریم که موعظه بکند یک موقع سخنرانیهای کلاسیک است نمره میدهند اینها مشکل ما را حل نمیکند امام رحمة الله علیه در شرح حدیث عقل و جهل همان اولش میفرماید که درس اخلاق و منبر در عین این که مطلب را برای طرف روشن میکند باید انگیزه در طرف ایجاد بکند یک وقت اندیشهی ما را عوض میکند یک وقت نه انگیزه یعنی موتور ما را روشن میکند به خوبیها ما را وادار میکند ایشان میفرماید درس اخلاق سخنرانی یا موعظه باید تاثیر گذار باشد در طرف انگیزه حرکت ایجاد بکند نفس حقی باشد حضرت علی میفرماید أَيُّهَا النَّاسُ، اسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ مِصْبَاح وَاعِظ مُتَّعِظ، وَامْتَاحُوا (نهج البلاغه، خطبه 105) مثل این که ما یک شمعی را از یک شمع روشن میکنیم میفرماید روشنی بگیرید از شعلهی واعظی که موعظه میکند خودش هم عمل میکند فرمود بین خودتان و خدایتان عالمی که عاشق دنیاست را قرار ندهید چون عالم دنیا پرست ریاست طَلِبَ بِمَا اَحَبّ دور همان دنیا میچرخد علمایی که میبینید عمل نمیکنند ما به خیلیها میگوییم برو سراغ عالم ربانی بگرد میگوید هستند کم هستند عالمی که از شرک به توحید دعوت بکند عالمی که از محبت دنیا به زهد دنیا دعوت بکند عالمی که از ریا به اخلاص دعوت بکند عالمی که از مفاسد و بدیها به خوبیها دعوت بکند در عمل هم خودش این طور باشد این راه را رفته باشد هستند ولی کم هستند نشستن با علمای ربانی و جلسهی وعظ و موعظه بسیار تاثیر دارد آدم واعظ متعذ پیدا بکند یا جلسهای بگذارد شخصیتی دعوت بکند عالم برجستهای را دعوت بکند این جلسات خیلی همان حدیثی که وصیت نامهای حضرت علی به امام مجتبی فرمودند أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ (نهج البلاغه، نامه 31) دل انسان ممکن است بمیرد با موعظه روشن میشود در روایت دیگر داریم حضرت رسول فرمودند الْمَوَاعِظُ صِقَالُ النُّفُوسِ وَ جِلَاءُ الْقُلُوب (غرر الحکم، ح 1354) یعنی مواعظ دلها را جلا میدهد ثَمَرَةُ الوَعظِ الانتِباهُ (شرح غررالحکم، ج 3، ص 322) یعنی میوهی موعظه کردن بیداری دل است دلی که خوابیده غفلت او را گرفته بیدار میشود زنگارها میرود کنار مثل این که حائلی حجابی در دل ما باشد این میرود کنار انسان حقایق را میبیند عارمان نشود اگر کوچک ترها ما را موعظه میکنند پیغمبر اکرم فخر عالم بوده به جبرئیل امین گاهی میفرمودند من را موعظه بکند عَظِّنِی امام حسین فرمودند روز عاشورا جبرئیل خادم ماست گهواره جنبان امام حسین بوده و خدمت گزار این خاندان بوده بدون اجازه وارد نمیشده خیلی مقام دارد سرور فرشته هاست و فرمانده کل فرشته هاست ولی نسبت به پیغمبر ما قطعا پایین تر بوده در شب معراج جایی رسید که گفت یک بند انگشت بیایم بالا پر و بالم میسوزد ولی همین جبرئیلی که پایین تر از حضرت رسول است به جبرئیل میگوید من را موعظه بکن که جبرئیل عرض کرد که هر کس را میخواهی دوست بدار از او جدا میشوی هر عملی بکنی مزدش را میگیری با هر کس پیوند بزنی جدا میشوی پیغمبر هم گوش میدادند بسیار افرادی بودند که از پایین دستشان بعضی از بزرگان به شاگردانشان میگفتند آیه بخوان حدیث بخوان ما را موعظه بکن این که موعظه شدن برای ما سخت است مال غرور و انانیت و تکبر است گفت به غنیمت شمرای دوست دم عیسی صبح تا دل مرده مگر زنده کند کین دم از اوست یعنی واقعا من نمونه هایی را شاید وقت نباشد بعد از قرآن عرض میکنم نمونه هایی که با یک کلام با یک موعظه زندگی طرف عوض شده یا خواندن یک کتاب من یک موقعی کتاب کیمیای محبت شیخ رجب علی خیاط را یک جایی معرفی کردم یک جوانی آمد گفت خواندن یک کتاب یک آدم خیاط بر اثر این که پشت پا به شهوات و هوس زده از دوست دختر فرار کرده خدا چه مقاماتی به او داده دویست شاگرد اخلاقی و عرفانی پای صحبتش میآمدند زندگی من را عوض کرد متحولم کرد گاهی خواندن شرح حال علما بزرگان یک تلنگر به آدم میزند زندگی آدم را از این رو به آن رو میکند.
شریعتی: صفحهی 147 را تلاوت میکنیم آیات 143 تا 146 سورهی مبارکهی انعام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَيَيْنِ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿١٤٣﴾ وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَيَيْنِ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّـهُ بِهَـذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا لِّيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٤٤﴾ قُل لَّا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّـهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١٤٥﴾ وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿١٤٦﴾
ترجمه:
[از حیوانات حلال گوشت و قابل استفاده شما] هشت نوع همراه با جفتش [را آفرید] از گوسفند یک نر و یک ماده، از بز یک نر و یک ماده، بگو: آیا خدا، نر گوسفند و بز، یا ماده گوسفند و بز را یا آنچه را که رحم آن دو ماده در برگرفته حرام کرده؟ اگر راستگویید از روی علم و دانش به من خبر دهید. (۱۴۳) و از شتر یک نر و یک ماده و از گاو یک نر و یک ماده [را آفرید] بگو: آیا خدا نرینه شتر و گاو یا ماده هر دو را یا آنچه را که رحم آن دو ماده دربرگرفته حرام کرده؟ یا زمانی که خدا شما را به این [حرام ساختگی] سفارش کرد، حاضر بودید، پس ستمکارتر از کسی که به خدا دروغ بندد تا مردم را از روی نادانی و جهالت گمراه کند، کیست؟! مسلماً خدا گروه ستمکاران را هدایت نمیکند. (۱۴۴) بگو: در احکامی که به من وحی شده [خوراک] حرامی را بر خورندهای که میل دارد آن را بخورد نمییابم، مگر آنکه مردار یا خون ریخته شده [از رگهای حیوان] یا گوشت خوک باشد که یقیناً همه نجس و پلیدند، یا حیوانی که از روی نافرمانی از دستور خدا [هنگام ذبح] نام غیر خدا بر آن برده شده؛ پس کسی که [برای نجات جانش از خطر] به خوردن آنها ناچار شود در حالی که خواهان لذت نباشد و از حدّ لازم تجاوز نکند [گناهی بر او نیست؛] یقیناً پروردگارت بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۴۵) و هر حیوان ناخن دار، و پیه گاو و گوسفند را بر یهودیان حرام کردیم مگر چربی هایی که بر پشت یا رودههای آنان است یا آنچه آمیخته و مخلوط با استخوان است؛ این [تحریم] را به سبب ستم کردنشان به آنان کیفر دادیم، و یقیناً ما راستگوییم. (۱۴۶)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: حاج آقای فرحزاد نکتهی صلوات و ادامهی فرمایشاتشان را بفرمایند
حاج آقا فرحزاد: یک شخصی از پیغمبر عظیم الشان سوال کرد از آیهی صلوات «إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» (احزاب/ 56) که آیهی مهمی هم است حضرت فرمودند اگر سوال نمیکردی نمیگفتم فرشته هایی را خدا خلق کرده که آن هایی که موقع آیهی صلوات یا موقعی که نام پیغمبر برده میشود وقتی صلوات میفرستند آن فرشتهها دعا میکنند میگویند غفرالله لک خدا تو را بیامرزد یکی از بهترین مطهرات خود صلوات است با توجه آدم بگوید واقعا زنگار دل را پاک میکند و فرمودند هر گاه هم موقع آیهی صلوات یا ذکر پیغمبر شنیده شود و ذکر صلوات گفته نشود ملائکه نفرین میکنند میگویند لا غفر الله لک ان شاء الله همیشه مشمول دعای ملائکه باشیم که مستجاب است با صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: حاج آقای دولابی هم میفرمودند که صلوات کار خدایی است با استناد به همین آیه بیاییم ما هم کار خدایی بکنیم
حاج آقا فرحزاد: بله هم مداد است و هم پاک کن است یعنی هم بدیها را پاک میکند هم ثواب و حسنه مینویسد. آیهی 144 این صفحه بعضیها از پیش خودشان بدعت هایی را به مردم میگفتند مثلا از حیوانات نر و ماده نرش حلال است ماده اش حرام است مثلا گوسفند یا گاو یا شتر بین نر و ماده حلال و حرام ایجاد میکردند از طرف خودشان بدعت گذاری میکردند این آیات نازل شده که نه این چیزهایی که خدا حلال کرده گوسفند حلال است نر ماده کوچک یا بزرگ بعد خدای متعال میفرماید «أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّـهُ بِهَـذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا لِّيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» یعنی شما شاهد بودید کسی از طرف خدا آمده به شما گفته این حلال این حرام است چرا پیش خودتان حرام حلال میکنید کسی که افترا به خدا میبندد از همه بدتر است از همه ظالم تر است پیش خودش حکم جعل میکند بدعت در دین میگذارد کسانی که پیش خودشان حلال و حرام درست میکنند وسواسیها هم بعضیها این طوری هستند واقعا حواسشان جمع باشد خدا میگوید پاک شد میگوید نه بس نیست خودش حکم میکنند بدون علم این کار را میکنند مردم را گمراه میکنند خطر جدی برای اینها است که خدا افراد ظالم را هدایت نمیکند دستگیری نمیکند ان شاء الله جزء ظالمین نباشیم.
شریعتی: بحث ما خیلی تناسب خوبی پیدا کرده با این ایام که دل هایمان جلا ببخشیم در پایان سال در مورد معاشرت صحبت میکنیم نکات پایانی را بفرمایید.
حاج آقا فرحزاد: دلهای ما زنگار میگیرد باید جلا بدهیم با قرآن ذکر خدا ذکر اهل بیت مشاهد مشرفه خواندن کتابها نهج البلاغه صحیفهی سجادیه خواندن دعاها زیارتها توبه استغفار یاد مرگ معاشرت با عالم ربانی که شما را به یاد خدا بیندازد نگاه کردن به در خانهی عالم هم عبادت است یکی از چیزهایی که گفتیم خیلی موثر است موعظه است حتی سی دیها نوارهای افرادی که موعظه میکنند همین سی دیهای سمت خدا را بعضی رفقا گرفتند در ماشین مسافرت فراوان گوش میدهند در آستانهی عید نوروز هستیم از این سی دیها تهیه بکنند خودشان هم میتوانند روی سی دی بریزند یا در این فلشها بریزند بگذارند در ماشین گوش بدهند راه طولانی مشهد میتوانند ده بیست تا موعظه سخنرانیهای ناب گوش بدهند اینها خیلی اثر دارد واقعا شک نکنند موعظه خیلی اثر دارد و این عارمان نشود خیلی بزرگان بودند یک بزرگی در حالاتش نوشتند که هر کجا میرفت صغیر کبیر کوچک بزرگ خادم کارگر هر کس که بود اگر موعظه میکرد حرف حسابی میکرد قشنگ گوش میداد گفتند شما عالمی عارفی فرمود من نمیدانم کدام موعظه دل من را زیر و رو میکند تیر به قلب میخورد قلب من را جلا میدهد و حرکتی که باید در من ایجاد بکند به دست و زبان کیست لذا من دنبال آن موعظه میگردم که من را زیر و رو بکند بعد میگویند آن عالم فرموده بود من علاقه به دنیا داشتم یک جا یک موعظهای یک خانمی کرد یک کنیزی یک خدمتگزار در خانه کرد مهمان یک شخصی شدم زندگی اش خیلی ساده بود پذیرایی که از من خواست بکند فقط یک نان جو و یک آب کوزه داشت کنیز آمد پذیرایی بکند گفت اِذَا شَرِبتَ مَاءَ کوزٍ وَ اَکِلتَ خُبزَ شَیرٍ فَعَلَی الدُّنیا الدَّمار یعنی وقتی شما تنت سالم است یک غذای ساده یک آب کوزه بست است دیگر چرا غصهی دنیا میخوری میگفت این جملهی کنیز مهر و محبت و تشریفات دنیا را از من بیرون کرد جابر بن عبدالله انصاری همان که اول کسی بود امام حسین را زیارت کرد میگفت من علاقه به دنیا داشتم یک وقت همراه پیغمبر بودیم آه کشیدم مثل خیلی از ما که برای دنیا ماشین باغ خانه آه میکشیم گفت برای چه گفتم برای دنیا فرمودند دنیا چیست؟ نوشیدنی اش آب گواراست که فراوان است لباسش از پشم حیوانات است شهواتش هوا و هوس است زود گذر است همین طور برای من دنیا را تشریح کردند لباسش یا پشم است یا پوست حیوانات است و زودگذر و فانی است میگوید دو سه جمله حضرت به من گفت تمام مهر و محبتهای دنیا از دل من کنده شد سلیمان پیغمبر با آن همه عظمت و مقام ولی ما در روایات داریم که گاهی مورچه سلیمان پیغمبر را موعظه کرده هدهد شانه به سر موعظه کرده گنجشک موعظه کرده روایت شیرینی است چون حضرت سلیمان نطق حیوانات را متوجه میشد بین یک گنجشک نر و ماده دعوا شده بود گنجشک نر به ماده اش گفت تمکین نمیکرد در اختیار خودش را قرار نمیداد گفت تو تمکین من نمیکنی؟ من کسی هستم که ملک سلیمان را با منقارم میگیرم پرت میکنم در دریا خیلی رجز میخواند حضرت سلیمان نطقش را که شنید گفت احضارش بکنید گنجشک نر و ماده در سفینة البحار شیخ عباس قمی است گفت تو خیلی شعار میدهی مگر چنین قدرتی را داری؟ گفت نه عاشق در برابر معشوقش رجز خوانی میکند در دل طرف میخواهد جا باز بکند به گنجشک ماده گفت چرا تو تمکین نمیکنی به همسرت؟ گفتای سلیمان این در ادعای عشق و دوستی من دروغ میگوید گفت چرا؟ گفت به خاطر این که میگوید من دوستت دارم ولی با یک گنجشک مادهی دیگر رابطه برقرار کرده او دروغ میگوید خیلی عجیب است معلوم میشود در آنها هم این است حضرت سلیمان روایت داریم چهل روز از حرف یک گنجشک گریه میکرد گفت خدا هم به من میگویدای دل صد دله دل یک دله کن خدا هم میگوید اگر من را دوست داری «قُلِ اللَّـهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ» (انعام/ 91) خدا هم میگوید فقط من را دوست داشته باش شرک در محبت نداشته باش این را حضرت سلیمان گرفت که خدا میفرماید من هر گناهی را میآمرزم الا شریک در طول خدا کسی را دوست داشته باشیم عیب ندارد اما کسی را مخالف خدا دوست داشته باشیم خدا حساسیت نشان میدهد میگوید من شرک را نمیآمرزم یکی از چیزهایی که خیلی جلا میدهد دل را رُویتِ الحَبِیبِ جَلاءُ العَین دوستان خوب رفقای خوب معجزه میکنند ما حدیث داریم پیغمبر خدا فرمودند مَن أرادَ اللّه ُ بِهِ خَیرا رَزَقَهُ اللّه ُ خَلیلاً صالحِا (نهج الفصاحه، ح 3064) خلیل کسی که خدا ارادهی خیر به او دارد دوست خوب روزی اش میکند فرمود دوست صالح روزی اش میکند اگر اشتباه بکند خطا بکند یادآوری میکند اگر کارهای خوب کرد کمکش میکند در روایت دیگر فرمود المُؤْمِنُ مَنْفَعَةٌ إِنْ مَاشَيْتُهُ نَفَعَكَ , وَإِنْ شَاوَرْتُهُ نَفَعَكَ , وَإِنْ شَارَكْتُهُ نَفَعَكَ , وَكُلُّ شَيْءٍ مِنْ أَمْرِهِ مَنْفَعَةٌ (نهج الفصاحه، ح 3098) یعنی آدم مومن با ایمان با تقوا همه اش منفعت است ان ما شیته اگر با او راه بروی نفع میرسانی اگر مشاوره بگیری نفع میرساند اگر شریکش شوی نفع میرساند وَكُلُّ شَيْءٍ مِنْ أَمْرِهِ مَنْفَعَةٌ شما اگر با یک آدم فرهیخته مومن با تقوا رفیق شدی تمام وجودش خیر و برکت است اگر شده با چنگ و دندان دوستان خوب رفقای خوب گیر بیاوریم هفتهی قبل بعضیها پیام داده بودند مثل آیت الله بهجت آیت الله بهاء الدینی ما کی گیر بیاوریم عرض من این است اولا اولیاء خدا هستند اگر ما تشنه باشیم و ظرف وجودی مان آماده باشد به آنها میرسیم دوما اگر آنها گیر نیامدند در فامیل رفقا من معتقد هستم در هر خانوادهای در هر جمعی مجموعهای محلهای مومن خالص است اینها ستون هستند اگر نباشند به هم میریزد پدر بزرگ مادر بزرگی داریم هفتاد سال بی غل و غش زندگی کرده صدق محض است برویم بنشینیم از او بهره ببریم استفاده بکنیم نشستن با مومن افرادی که بی شیله پیله هستند هستند اما کم هستند نمیتوانیم بگوییم نیستند خدا اگر اینها را سر راه ما قرار ندهد میگوییم خدایا ما را بی حجت گذاشتی ما را بی غذا گذاشتی غذای روح به ما ندادی قطعا عزیزان بگردند در حد آیت الله بهجت نبود در حد پایین تر است دوستان خوب همکلاسیها فامیل از چهل تا یکی که است برویم با آنها آشنا شویم.