كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 02-03-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
حاج آقا حسینی: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بینندگان و شنوندگان رادیو قرآن و عزیزانی که از شبکه جام جم برنامه سمت خدا را میبینند، دارم. قبل از شروع سخن جا دارد پیروزی مردم را در 29 اردیبهشت تبریک بگوییم. این پیروزی برای مردم بود. در حالی که میبینید کشورهای اطراف ما را، میگویند: حجاز آخرین رأی گیری روزی بود که نشستند از هر قبیلهای یک نفر را انتخاب کردند و چهل نفر برای حمله شبانه به پیامبر، آنوقت اینها میبینند این حماسه حضور مردم را و باز هم رجز خوانی میکنند. البته یک شعری هم حافظ دارد که میگوید: «ساقیا آمدن عید مبارک بادت *** وان مواعید که دادی نرود از یادت» ما تقاضا داریم کسانی که میخواهند در دولت بعدی شروع به کار کنند، مواعیدی که دادند فراموش نکنند.
هرکس یک مطالبه دارد و آن مطالبهای که ما روی آن تأکید داریم، یکی از حرفهایی که به همه دولتها میگویم، بحث اصلاح نظام بانکی هست. بحث جریمههای دیرکرد و سودهای کلان است. در نظرسنجی که از مردم در شبکه یک کردند، 96 درصد مردم از نظام بانکی ناراضی بودند. ما تقاضا میکنیم «آن مواعید که دادی نرود از یادت» زود هم شروع کنند. دوباره آخر چهار سال نشود و بعد بگویند: ما حتماً نظام بانکی را درست میکنیم. یکی از مشکلات مهم مردم همین است. یکی از ارکان اقتصادی مقاومتی این است که این نظام درست شود. کم نیستند کسانی که زندگیشان به خاطر این جریمههای سنگین و سودهای کلان و وامهای کذایی به روز سیاه نشسته است. انشاءالله این زود اصلاح شود.
شریعتی: همین ابتدای برنامه بگویم. پنجشنبه این هفته ما در خدمت حاج آقای حسینی، حاج آقای فرحزاد، حاج آقای ماندگاری و حاج آقای عابدینی در شیراز هستیم. مهمان مردم خوب استان فارس هستیم. مراسم چهارمین دوره ختم قرآن کریم برنامه سمت خدا هست. حاج آقای حسینی امروز برای ما چه آوردید؟
حاج آقای حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم، من یک داستانی را ابتدا عرض کنم و بعد داستانی را از امام رضا(ع) بخوانم. خدا مرحوم مهندسی را رحمت کند. یادم هست در چهلم ارتحال ایشان که اولین بار من توفیق داشتم در مجلس ایشان باشم، این داستان و این حدیث را آنجا خواندم. اواخر ماه شعبان بود. کسی به نام خواجه اباصلت است که مردم در مشهد زیارت او میروند. این خواجه اباصلت مرد بسیار بزرگوار و از اصحاب گرانقدر امام رضا(ع) است. مرد بسیار جلیل القدری است. خواجه اباصلت هَروی، در بحث رجالی ما گفتند که مورد وثوق هست، روایاتش درست است. کتابی در مورد امام رضا(ع) دارد. همسفر امام رضا بود از نیشابور، داستان حدیث سلسله الذهب را از امام رضا نقل کرده است. بعد از شهادت امام رضا(ع)، مأمون تعدادی از یاران حضرت از جمله اباصلت را به زندان انداخت. یک سال زندان بود تا به امام جواد(ع) متوسل شد و از زندان نجات پیدا کرد. اینکه به او خواجه اباصلت هَروی میگویند، مرحوم محدث قمی تذکر دادند که برای هرات است. چون حضرت وقتی او را از زندان نجات داد، آنجا رفت. همین هراتی که امروز میشناسیم.
مرحوم محدث قمی نقل میفرمایند که پدر شیخ بهایی، از علمای بزرگ بوده است. پدر شیخ بهایی هشت سال در هرات مشغول تبلیغ دین و دعوت مردم به مکتب اهلبیت بوده است. الآن اگر در هرات ارادتمندان به اهلبیت(ع) فراوان هستند، مشغول تلاش پدر شیخ بهایی(ره) است. به هر حال خواجه اباصلت هروی از اصحاب خاص امام رضا(ع) بود و بسیار بسیار جلیل القدر بود. این داستان را شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار الرضا نقل میکند از کتابهای قدیمی ما هست. میگوید: خواجه اباصلت خدمت امام رضا رسید روزهای آخر ماه شعبان بود. حضرت به ایشان فرمود: «إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَكْثَرُهُ» اکثر ماه شعبان گذشت و دیگر چند روزی بیشتر از آن باقی نمانده است. حضرت فرمود: در این چند روز باقیمانده کوتاهیهایت را جبران کن. ما باید در ماه شعبان آماده ورود به ماه ضیافت الله شویم. اگر کوتاهی کردیم حضرت فرمود: در این چند روز کوتاهیها را جبران کن. آن خطبه معروف شعبانیه که پیامبر خدا خواندند. این خطبهی شعبانیه که وظایف ما در ماه رمضان هست را پیامبر کی خواندند؟ در ماه رمضان. یعنی از جمعه آخر ماه شعبان فرمودند: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ» امام رضا هشت دستور دادند. من خیلی سریع هشت دستور امام رضا را برای چند روز آخر ماه شعبان بگویم.
1- «وَ عَلَيْكَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى مَا يَعْنِيكَ» (عیون اخبار الرضا، جلد2، صفحه 51) کارهای لغو و بیهوده را کنار بگذار. یک مقدار دنبال کار مفید باشیم. من غصه میخورم میبینم زن و مرد و کوچک و بزرگ و خانهدار و همه مخصوصاً در ایام انتخابات ساعتها در فضاهای مجازی بودند. گاهی پنج ساعت، ده ساعت. دیگر تمام شد. برای ورود به ضیافت الله آماده شویم.
من یک قصهای را روزهای یکشنبه که در حرم حضرت معصومه منبر میروم گفتم. گفتم: کتاب تنقیح المقال برای مرحوم علامه مامقانی است. این چاپ قدیمی داشته، الآن دارند با طرحهای جدید چاپ میکنند، احتمالاً هشتاد جلد شود. این کتاب هشتاد جلدی را این عالم بزرگوار ظرف سه سال نوشته است. الآن اگر کسی به ما پیامک بزند من در سه سال گذشته هشتاد جلد کتاب خواندم. نوشتن که هیچ! من یکوقتی خدمت آیت الله شبیری زنجانی گفتم: آقا راست است میگویند: سه ساله نوشته است؟ دروغ نیست؟ البته در طرحهای چاپ جدید یک پاورقی و اضافاتی هم دارد. حالا بدون پاورقی بگوییم پنجاه جلد. به آیت الله شبیری زنجانی گفتم: آیا راست است سه سال است؟ ایشان فرمود: راست است. اول کتاب زمان تألیفش را نوشته است. وفات ایشان هم خیلی سال نیست از دنیا رفته است. شروع کتاب و وفات ایشان معلوم است. نوشتند و چاپ کردند و غلط گیری کردند، همه ظرف سه سال است. البته میگویند: دو تا همراه و یاری هم داشته است. یکی اینکه میگویند: به قدری همسر مهربانش در این سه سال به او کمک کرد، حتی در حالات ایشان نوشتند که مشغول نوشتن کتاب بوده است، غذا برایش میآوردند اصلاً حواسش به غذا نبوده است. این خانم مهربان غذا را در دهان ایشان میگذاشته و ایشان مینوشته و میخورده است. ایشان هر کتابی را باز میکرده و دست میگرفته وقتی باز میکرده درست همان جایی میآمده که او میخواسته است. دیگر ورق نمیزده است.
2- «وَ أَكْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ» دعا بیشتر بخوان، زیاد استغفار کن و تلاوت قرآن داشته باش.
3- «وَ تُبْ إِلَى اللَّهِ» توبه کن. تا ماه رمضان که میآید پاک شده باشی. وارد ضیافت الله میخواهیم بشویم. معمولاً در مهمانی آدم از قبل آماده میشود. من تقاضا میکنم و یقین دارم بینندگان بخاطر لطف و بزرگواری و محبتی که دارند، ما به نحوی اظهار لطف مردم را میبینیم، من امروز جایی کار داشتم، دفتری بود. اصلاً فکر نمیکردم این خانمها با این حجاب محکمی نداشتند، اما گفتند: ما مشتری پر و پا قرص سمت خدا هستیم و از شما پول نمیگیریم. لذا بخاطر لطفی که دارند، امام رضا فرمود: تا ماه رمضان نشده «تُب الی الله مِنْ ذُنُوبِكَ» توبه کنید. اگر ما میخواهیم توبه کنیم ابزار گناه را جمع کنیم. تقاضا میکنم اگر در خانهها ابزار گناه هست، در گوشیها ابزار گناه هست، جمع کنیم. جوان عزیز اگر در گوشیت مورد بدی هست، فیلم بدی هست، پاک کن تا وارد ماه رمضان نشدی! ماهوارهها را جمع کنید. خدا میداند در بعضی شهرها که میروم مسئولین قضایی و امنیتی میگویند: چرا شما که تریبون در اختیار شما هست، نمیگویید؟ چرا شما این فجایع را نمیگویید؟ ابزارهای گناه را جمع کنیم.
4- فرمود: «وَ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِي عُنُقِكَ إِلَّا أَدَّيْتَهَا» اگر حقالناس بر گردن تو هست، اگر حق الله بر گردن تو هست بپرداز. تا ماه رمضان نیامده، به کسی بدهی داری، بگو: میخواهم پاک وارد ماه رمضان شوم. خمسی به گردنت هست، زکاتی به گردنت هست، حقاللهی به گردنت هست تا دیر نشده بپرداز. خدا مرحوم زاهد را رحمت کند، ایشان سالها در نجف بودند. میفرمودند: وقتی در نجف بودیم یک آقایی بود دزد بود ولی ماه رمضان روزه میگرفت. نزدیک افطار که میشد، افطار نمیکرد. میگفتند: چرا افطار نمیکنی؟ میگفت: همه اموالم دزدی است. با مال دزدی که نمیشود افطار کرد. به مردم التماس میکرد یک لقمه حلال بدهید من افطار کنم. مردم هم شک داشتند، که نکند به این بهانه میخواهد. به او نمیدادند، گاهی یک ساعت از افطار میگذشت، افطار نمیکرد تا یکی دلش میسوخت و به این آقا لقمه حلال میداد.
حرف من این است اگر دزدهای حرفهای ماه رمضان، بگویند: سحر و افطار ما حلال باشد، ما که بنده خوب خدا هستیم و دزد حرفهای نیستیم. یک کاری کنیم سر افطار زن و بچهمان را سر سفره حلال ببریم. بارها گفتیم: خمس دو بخش دارد. بعد از یک سال که شما درآمدی داشتی و سال خمسی است، اضافهای آمد هشتاد درصد برای خودت است. یک سال بهترین زندگی را کردی، مسافرت رفتی، زندگی کردی، آخر ده میلیون اضافه آمد. هشتاد درصد برای تو، بیست درصد را خمس بده. نصفش سهم سادات فقیر است. بارها عرض کردیم که بسیاری از مراجع مثل مرحوم آیت الله العظمی خویی، مرحوم آیت الله العظمی تبریزی، آیت الله العظمی سیستانی، آیت الله العظمی صافی میگویند: سادات فقیر را خودتان بدهید. بقیه هم احتیاط میکنند که قابل رجوع است. سهم امام یعنی خرج دین، شک داری بارها گفتیم: نزد مرجع تقلید برو و بگو: شما مسیر را معین کنید، من خودم خرجش را انجام بدهم.
5- «وَ لَا فِي قَلْبِكَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَهُ» اگر کینهای در دلت هست این کینه را ریشهکن کن. دیروز هم حاج آقای فرحزاد اشاره کردند. من خواهش میکنم همین الآن بلند شوید زنگ بزنید. عروس خانم به مادرشوهرت زنگ بزن. آقای داماد به پدر خانمت زنگ بزن. بگو: ما حواسمان نبود. ماه رمضان است میخواهیم صلح کنیم. شما امشب خانه ما بیایید. برادر، خواهر، عمو، دایی، دوستی، رفیقی، خودمان را بشکنیم. چرا قهر کردی؟ روی کارت دعوت ننوشته بود جناب آقای... یک چیزهایی که آدم خجالت میکشد بگوید. گاهی آدم شرم میکند بگوید: که اختلاف عروس و مادر شوهر سر چه بوده است.
زن و شوهر آمده بودند برای طلاق، گفتم: بنویسید دلایل اختلافتان چیست؟ یک کاغذ به عروس دادیم و یک کاغذ به داماد، دو ساعت بعد آمدند کاغذ سفید بود و هیچی ننوشته بودند. دیگر وقتی نیست، ماه شعبان دارد تمام میشود. نکند در دلت کینهای باشد و از آن کینه فاصله نگرفته باشی.
6- «وَ لَا ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَكِبُهُ إِلَّا قَلَعْتَ عَنْهُ» اگر گناهی انجام دادی از آن گناهها فاصله بگیر.
7- «وَ اتَّقِ اللَّهَ» تقوا داشته باش. جلسه گذشته گفتم که خیلی از فضلا برنامه را میبینند. چون ماه رمضان در پیش است من خدمت عزیزان که تبلیغ میروند بگویم: «وَ اتَّقِ اللَّهَ» تقوا داشته باش، در قرآن کریم هرجا گفته: «اتقوا الله» تقوا، یک دستور بعدش هست. حدود سی، چهل مورد است. تقوا کلی نیست. یعنی باید در زندگی ما ظهور و بروز داشته باشد. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِه» (مائده/35) یک چیزی که خوب است در ماه رمضان پیگیری کنیم، عزیزان و منبریها مراجعه کنند، خطابات قرآنی است. ما در قرآن 89 تا «یا ایها الذین آمنوا» داریم. قرآن چه انتظاری از ما دارد؟ یک بحث قرآنی بسیار خوبی است برای ماه رمضان.
8- «وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ فِي سِرِّ أَمْرِكَ وَ عَلَانِيَتِكَ» در سر و علن، مخفی و آشکار، توکل به خدا داشته باش. اگر آدم به خدا توکل داشت، همه مشکلاتش برطرف میشود. این ذکری هم که شما هر روز میخوانید، امام رضا فرمود: این ذکر را روزهای آخر زیاد بخوان. «أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِي مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ» (عیون اخبار الرضا، جلد2، صفحه 51) خدایا اگر ما را در گذشته ماه شعبان نیامرزیدی، در آینده ماه شعبان، این چند روز باقیمانده ما را ببخش و بیامرز.
شریعتی: چه مقدمه خوبی بود. دیروز خدمت دوستان عرض کردم که به لطف خدای متعال و همراهی مخاطبان عزیز قرار شد در ماه رمضان طرحی نو دراندازیم و مقداری در مورد احکام صحبت کنیم که بخش مغفول زندگی ماست و شاید خیی وقتها بی توجه هستیم. گاهی ندانستن احکام کلی مشکل ایجاد میکند. حاج آقای حسینی تقبل کردند که با بیان شیوایشان از احکام الهی برای ما بگویند. ما در خدمت ایشان هستیم و یک بشارت بدهم که انشاءالله پنجشنبههای ماه مبارک رمضان هم برنامه ما مزین به حضور حاج آقای حسینی عزیز است.
حاج آقای حسینی: بله بنا شده در ماه رمضان سهشنبهها و پنجشنبهها احکام بگوییم. اولاً چند طرح برای گفتن احکام بود که جناب آقای رکنی گفتند: ما به این نتیجه رسیدیم که این کار توسط کارشناسان انجام شود. انصافاً فرصت خوبی است و من به این امید پذیرفتم که انشاءالله در اثر این برنامه که هفتهای دو روز بحث احکام داریم و حاج آقای فرحزاد هم بحث وسواس را دارند، انشاءالله یک نهضت بیان احکام در ماه رمضان تحقق پیدا کند. من همینجا از بینندگان تقاضا میکنم در ماه رمضان از سخنران مطالبه کنید که برای ما ده دقیقه احکام بگویید. گاهی فکر میکنند مسأله گفتن برای سخنران تنزلی است. بنابراین شما مطالبه کنید که آنها بگویند.
مرحوم پدر ما منبری بود، ایشان میگفت: بعضی از جلسات که میروم صاحب جلسه با من شرط میکرد که این ده شب را فقط احکام بگویید. بنابراین خواهش میکنم انشاءالله نهضت بیان احکام تحقق پیدا کند و عزیزان در این خط در ماه رمضان از سخنرانها بخواهند و خودشان مباحث را پیگیری کنند.
شریعتی: یک تشکر ویژه هم از حاج آقای فلاح زاده عزیز کنیم که مشورتهای ایشان خیلی راهگشا بوده است. همینطور حاج آقای وحید پور که همیشه همراه ما بودند.
حاج آقای حسینی: من چند جلسه با آقای فلاح زاده و با آقای وحید پور داشتم و پرسیدم: شما که متخصص احکام هستید ما در چه مسیری احکام را بگوییم که مفیدتر باشد؟
بسم الله الرحمن الرحیم، من احکام را به صورت شماره میگویم. عزیزان اگر پیام دادند و سؤالی داشتند مثلاً بگویند: مسأله شماره فلان را توضیح بدهید. مسألهی اول که باید بگوییم با توجه به اینکه ماه رمضان نزدیک است، اینطور که پیش بینی کردند روز شنبه اول ماه رمضان است. چه کسانی روزه برایشان واجب است؟ کسانی که به سن تکلیف برسند. چه کسانی به سن تکلیف رسیدند؟ دختر خانمهایی که سال اول تکلیفشان است. یعنی متولد چه سالی باشند؟ خوشبختانه الآن در شناسنامهها سال تولد قمری هم مینویسند. چون معیار تکلیف هم نه سال تمام قمری است. دختر خانمهایی که اول رمضان 1429 هجری قمری به دنیا آمده باشند. در شناسنامه هم هست. 1429 هجری قمری یا قبل از آن، اگر در شعبان بوده که دیگر بهتر. به شمسی میشود دخترخانمهایی که یازدهم شهریور 1387 به دنیا آمده باشند به قبل از آن. اگر قبل از اذان صبح یازده شهریور 1387 به دنیا آمدند، اولین روز ماه رمضان روز شنبه روزه بر آنها واجب است. اگر دوم رمضان به دنیا آمدند، پنجم رمضان به دنیا آمدند، از پنجم رمضان مکلف میشوند. قبر از سحر پنجم، اما اگر بعد از سحر پنجم به دنیا آمده بودند، از روز ششم شروع کنند. این برای دخترخانمها است.
برای آقا پسرها هم میدانید که آقا پسرها باید پانزده سال تمام شده باشد. ولی غالباً اینطور است که آقا پسرها قبل از اینکه پانزده سالشان تمام شود، علائم دیگری که نشانههای بلوغ شد برایشان پیش میآید، بنابراین آنها به این شکل یا اگر علائم بلوغ در آنها هست روزه بر آنها واجب است. یعنی اگر علائم دیگر که نشانهی بلوغ است و در رسالهها هم نوشتند مثلاً مصادف یک تغییرات هورمونی در بدنشان هست که هورمونهایی از بدنشان خارج میشود، اگر آن علائم پیش آمده دیگر نباید منتظر باشیم که پانزده سالشان تمام شود. غالباً به پانزده سال نمیرسد و زودتر محقق میشود. آنوقت دیگر روزه واجب میشود. دوستان توجه داشته باشید که تاریخ شناسنامهها دقیق باشد. چون بعضی روز تولد شناسنامه میگیرند و بعضی با چند روز فاصله میگیرند. البته الآن چون گواهی ولادت را از زایشگاه میبرند معمولاً دقیق است.
من دو تقاضا دارم اولاً دخترخانمهایی که سال اول تکلیفشان هست و ما سنشان را گفتیم، آیا میتوانند روزه بگیرند یا نه؟ بله میتوانند. اگر ما مقداری برای اینها آسایش را فراهم کنیم، استراحت بکنند. دخترخانمها معمولاً تا سحر بیدار هستند، سحری میخورند و قرآن میخوانند و میخوابند و دیگر بعد از ظهر بیدار میشوند. استراحت کنند. غذای مناسب میل کنند. آنهایی که اطراف هستند مراقبت کنند، محبت کنند. خواهر و برادر بزرگتر رعایت حال اینها را بکنند. اینها را تشویق کنند. مثلاً افطار روز اول زنگ بزنند، دایی و عمو و مادربزرگ و پدربزرگ زنگ بزنند. تشویق کنند!
مسأله دیگر این است که در سوره مبارکه بقره آیه 184 میفرماید: «وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» کسانی که طاقت ندارند. ضعف نه، اینکه روزه میگیرد ضعف پیدا میکند. خوب روزه هست و ضعف! فقها تصریح کردند. مثل اینکه میگوید: آقا روزه میگیرم از بعد از ظهر به بعد دیگر چشمم سیاهی میرود. بعد از افطار خوب میشود. نیم ساعت به افطار دیگر چشم تار میشود. بعد از افطار هم خوب میشود. ضعف مجوز نیست. اما اگر معمولاً نمیتواند تحمل کند، روزه نگیرد. پس دختر خانم شما سال اول تکلیفش است. اگر با شرایطی که گفتیم میتواند روزه بگیرد، بگیرد. اما اگر نه دختر خانم ضعیف است و طاقت ندارد و نمیتواند تحمل کند، نگیرد.
البته یک راه دیگری هم هست اینکه مثلاً یک روز در میان بگیرد. هرچقدر که میتواند، ضعف مجوز نیست. «وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» اگر کسی طاقت و توان ندارد، نگیرد. خانوادههایی که شک دارند و دل چرکین هستند، اشکال ندارد، حاج آقای ماندگاری هم تذکر دادند. چهار فرسخی بروند، از شهر چهار فرسخ دور شوند، آنجا یک آبی میخورد، بالاخره مسافر شده است. بعد دوباره برگردد و به شهر بیاید.
کسانی هم که کنکور دارند، منتهی کنکوریها خیلیها اینطور برنامهریزی کردند که روزها استراحت کنند و شبها مطالعه کنند. دوازده ساعت شب مطالعه کند و روز استراحت کند. اگر میخواهند روزه بخورند در شهر نخورند، چهار فرسخ دور شوند که مسافر شوند. این از مسأله اول.
شریعتی: یک تبریک هم به روزه اولیها بگوییم. انشاءالله ما را در سحرهای پرنورشان دعا کنند. امروز صفحه 589 قرآن کریم، آیات پایانی سوره مبارکه مطففین و آیات ابتدایی سوره مبارکه انشقاق در سمت خدای امروز تلاوت میشود.
«عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «35» هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ «36»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ «1» وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «2» وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ «3» وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ «4» وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «5» يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ «6» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ «7» فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً «8» وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً «9» وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ «10» فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً «11» وَ يَصْلى سَعِيراً «12» إِنَّهُ كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً «13» إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ «14» بَلى إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيراً «15» فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ «16» وَ اللَّيْلِ وَ ما وَسَقَ «17» وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ «18» لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ «19» فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «20» وَ إِذا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ «21» بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ «22» وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ «23» فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «24» إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «25»
ترجمه: در حالى كه بر تختهاى بهشتى نظارهگرند.كه آيا كافران كيفر عملكرد خود را ديدهاند؟
به نام خداوند بخشنده مهربان. آنگاه كه آسمان شكافته شود. و پروردگارش را فرمان برد كه چنين سزاوار است. و آنگاه كه زمين هموار شود. و آنچه در آن است بيرون اندازد و خالى گردد. و به فرمان پروردگارش گوش سپرد كه چنين سزد. هان اى انسان! تو به سوى پروردگارت تلاش بسيارى دارى و سرانجام به لقاى او خواهى رسيد. پس هر كس كارنامهاش به دست راستش داده شود، به زودى و به آسانى به حساب او رسيدگى خواهد شد، و شادمان به سوى خانوادهاش (يا همفكرانش) باز مىگردد. و هر كس نامهاش از پشت سر (و به دست چپ) او داده شود، پس زود فرياد فغان بر خواهد آورد، و داخل دوزخ خواهد شد. همانا او (در دنيا) در ميان خانوادهاش شادمان بود. او گمان مىكرد كه هرگز بازنمى گردد. چرا (باز خواهد گشت) و پروردگارش به او بيناست. به شفق، (سرخى بعد از غروب) سوگند مىخورم، و به شب و آنچه (زير پرده سياهى خود) جمع مىكند سوگند، و به ماه آنگاه كه كامل گردد سوگند. كه شما همواره از حالى به حال ديگر درآييد. پس آنان را چه شده كه ايمان نمىآورند؟ و آنگاه كه قرآن بر آنان خوانده شود، سجده نمىكنند؟ بلكه كافران (آيات الهى را) تكذيب مىكنند. و خدا به آنچه در دل دارند آگاهتر است. پس ايشان را به عذابى دردناك بشارت ده. مگر كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند كه براى آنان پاداشى است ابدى و قطع نشدنى (و بى منّت).
شریعتی: همتم بدرقهی راه کن ای طایر قدس *** که دراز است ره مقصد و من نو سفرم
انشاءالله خداوند متعال به همه ما عنایت کند که ماه رمضان پرباری را در کنار هم و با هم تجربه کنیم.
حاج آقای حسینی: یادآوری کنم که دوستان گفتند: تاریخ سن تکلیف و حدیث امام رضا را در کانال میگذارند. مسألهی دوم روزه صاحبان مشاغل سخت است. الآن ماه رمضان میآید و میگویند: در گرما چطور روزه بگیریم؟ کشاورزها، معدن کارها، نانواها، رانندههای تاکسی میگویند: چطور روزه بگیریم؟ من یک تقاضا دارم این است که این ماه کارفرماها یک تخفیفی به کارگرها بدهند. من برای کارفرماها یک حدیث بخوانم. قبول داریم خدا جبران میکند یا نه؟ حدیث داریم «من خَفَّفَ فِي هَذَا الشَّهْرِ» کسی که به زیر دستش تخفیف بدهد، «خَفَّفَ اللَّهُ عَلَيْهِ حِسَابَهُ» (امالی صدوق/ص93) تو اینجا آسان گرفتی، ما هم آنجا آسان میگیریم. شما رها کن و تخفیف بده، یقین بدان او هم تخفیف میدهد. حالا به جای ده ساعت، هفت ساعت کار کنند. کارفرماها تخفیف بدهند. خود دولت این کار را انجام بدهد. در این سالهای اخیر ما ندیدیم دولت این تخفیف را بدهد. ما قبول داریم کار مردم و همه اینها درست است. ولی من یک محاسبه ساده عرض کنم. اگر دولت در ماه رمضان یک ساعت و نیم مثلاً تخفیف بدهد و ساعت کاری را کم کند، در بیست روز سی ساعت میشود. این را در یازده ماه دیگر پخش کند. سه ساعت اگر اضافه کار بدهد این جبران میشود. در یازده ماه، ماهی سه ساعت اضافه کنند، سی ساعت پر میشود.
خدا مرحوم شهید بهشتی را رحمت کند. مقالهای از ایشان میخواندم. میفرمودند: متأسفانه بعضیها به جای اینکه بیاییم قوانین اسلام را قشنگ بیان کنیم که نگاه اسلام چیست؟ فلسفهی دین چیست؟ نه اینکه بعضی حاکمها و مسئولان مزاجشان مزاج تنبلی هست، فوری نمیخواهند دنبال کارهای پرمسئولیت ابتکاری داشته باشند، روشنفکریشان گل میکند. که آقا روزه داری به کار و اقتصاد ضرر میزند. چه کار کنیم؟ نمیشود. فکری برای روزه بکنید. نه، فکری برای کارهای خودمان بکنیم. بنابراین هم کارفرماها و هم دولت یک تخفیفی بدهند.
من یک سؤالی میکنم، الآن یک مشکل، مشکل نانواها هست. سؤال من این است. نانوای روزه دار میخواهد روزه بگیرد. جلوی تنور بایستد. چه کسی گفته بقیه که روزه نمیگیرند، روزه خوار هستند، مریض است. مسافر است. اما چه کسی گفته: باید نان داغ تنوری و خاشخاش و دو رو کنجد بخورد؟ نزدیک افطار نانواییها را ببینید. سی نفر نشستند در صف که برای افطار نان خاشخاش دو رو کنجد بخرد. خوب شما نان فطیر بخور که این بنده خدا به روزهاش برسد. نانواییها شب پخت کنند. بعضیها نان را در فریزر میگذارند، در یخچال میگذارند. حتماً نباید نان از تنور سر سفره افطار برود. یکوقت عرض کردیم اگر دین در متن زندگی ما باشد میشود این کار را انجام بدهیم.
شریعتی: با توجه به این دو مسألهای که عرض کردند، هرکدام ما در دین داری دیگران و در کمک به دین داری سهم داریم و سهم هرکدام ما چقدر است.
حاج آقای حسینی: اینطور نیست که از صبح اول وقت کلمن آب را بغل دستش بگذارد، بگوید: کار من سخت است. سفرهاش را هم بگذارد و بگوید: ما کشاورز هستیم. ما معدن کار هستیم. ما نانوا هستیم. ما راننده هستیم. اینطور نیست مگر اینکه به یک حد حَرج برسد. حرج این است که بگوید: من میخواهم اورژانس را خبر کنم. اگر اینطور باشد میشود خورد. در مسأله اول گفتیم دخترخانمهایی که سال اول روزه گرفتنشان است، با آنها مدارا کنید، مهربانی کنید، استراحت کنند، روزه بگیرند. نگوییم: نمیشود و نمیتوانند. یک روز در میان بگیرد. تا میشود باب روزه خواری را باز نکنیم.
شریعتی: روزه اولیها هم روزه بگیرند هرجا کم آوردند روزه را بخورند؟
حاج آقای حسینی: بله، یکوقت هست برایش ضرر دارد. اصلاً از صبح روزه باشد برایش ضرر دارد. این یک بحث دیگر است. مخصوصاً در برابر این مشاغل سخت، ما حکم خدا را داریم میگوییم. شاید کسی پیام بدهد که شما زیر کولر نشستید و برای مردم مسأله میگویید. ما این مسأله را هزار بار گفتیم، دین در متن زندگی باشد این کارها همه شدنی است.
عدهای از دوستان که در کشور دیگری زندگی میکنند، ماه رمضان ایران میآیند، میگویند: آنجا روزها بلند است. 22 ساعت است. یازده ماه برنامهریزی کردیم که مرخصی ما در ماه رمضان باشد، ایران بیاییم حرم امام رضا برویم و بتوانیم روزه بگیریم. به قول یکی از علمای بزرگ، خدا رحمتشان کند. ما میخواهیم همه کارهایمان را بکنیم، اگر چیزی اضافه آمد خرج دین کنیم. همه زندگی ما دست نخورد و چیزی اضافه آمد خرج دین کنیم. آنوقت لازمهاش این است. ای بابا چطور از شنبه روزه بگیریم؟ این هم حکم خدا شد؟
خواهش میکنم شماره مسألهها را داشته باشید که اگر سؤالی بود، بگویید: مسأله شماره چند را بگویید. اگر مسألهای هم نظر خاص شما هست پیامک بدهید که مثلاً احکام خانواده را بیشتر بگویید. احکام تجارت را بیشتر بگویید. یا هر مسألهای که به ذهن شما میرسد بهتر است مطرح کنیم.