كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 22-04-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
حاج آقا حسینی: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بینندگان و شنوندگان رادیو قرآن دارم. عزیزانی که از شبکههای مختلف برنامه را میبینند، به همه عرض سلام دارم. انشاءالله به سؤالات در مورد احکام پاسخ میدهیم.
شریعتی: بحث احکام خیلی مورد استقبال مردم قرار گرفت، ببینیم حاج آقای حسینی امروز برای ما چه به ارمغان آوردند؟ البته دوستان منتظر پاسخ ما نمانند و اگر نکتهای هست با دفاتر مراجع معظم تقلید تماس بگیرند و پاسخ سؤالاتشان را دریافت کنند.
حاج آقای حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم، همانطور که شما اشاره کردید ما تقریبا میتوانیم به سؤالاتی پاسخ بدهیم که فراوانی دارد و بیشتر مردم گرفتار هستند. ما میخواهیم یک توجه بیشتری نسبت به احکام باشد، نهضت فراگیری احکام و نهضت بیان احکام، در مساجد، از علما و اهل منبر تقاضا کنید و بگویید: خواهش میکنیم بعد از نماز ده دقیقه برای ما احکام بگویید. احکام مورد غفلت قرار گرفته است.
مسأله 161؛ سؤالات زیادی در مورد احکام محرم و نامحرم پرسیدند که یکوقتی باید در برنامه در این مورد مفصل صحبت کنیم. اینکه محارم چه کسانی هستند؟ نامحرم چه کسانی هستند؟ اینکه کسی از جایی فرزندی آورده است، این دیگر محرم میشود به پدر یا مادر؟ اینها را باید مفصل توضیح بدهیم آیت الله مجتهدی کتابی داشت به نام «احکام محرم و نامحرم» مسائلی در مورد احکام محرم و نامحرم است. متأسفانه مورد توجه قرار نمیگیرد.
سؤال کردند: اگر کسی همسرش از دنیا رفت، از همسر خودش فرزندانی دارد. بعد با یک همسر دیگری ازدواج میکند. این همسر جدید فرزندانی از شوهر قبلی دارد. پس یک آقایی مثلاً خانمش از دنیا رفته و فرزندانی دارد. با یک خانم دیگری ازدواج میکند که این خانم هم از ازدواج قبلی فرزندانی دارد. آیا فرزندان این آقا که از خانم قبلی است با فرزندان این خانم که از شوهر قبلیاش است، با هم محرم هستند یا نیستند؟ محرم نیستند. اینها نسبتی با هم ندارند. نه پدر یکی است و نه مادر یکی است. هیچ دلیلی برای محرمیت اینها با هم وجود ندارد. اگر بخواهند در یک خانه زندگی کنند باید بحث نامحرم را توجه کنند. البته اگر این آقا اگر با این همسر دوم ازدواج کرد و دوباره صاحب فرزند شدند، این بچهها با این فرزند نسبت محرم دارند.
مسأله 162؛ هفته گذشته در مورد سجده اشاره کردیم. گفتیم: در قرآن آیات سجده هست. هرکس این آیات را خواند باید سجده واجب کند. گفتیم: لازم نیست با وضو باشد. طهارت داشته باشد، رو به قبله باشد، حجاب داشته باشد. فقط مواضع سبعین رعایت شود و مثل یک سجده نماز، سر روی سجده بگذارد. سنگی، مُهری، هرچه باشد کافی است. مُهر لازم است اما ذکر لازم نیست. سؤال کردند: شما که اینطور گفتید، خانمهایی که عذر شرعی دارند تکلیفشان چیست؟ خانمهایی که عذر شرعی دارند این آیه سجده را نمیخوانند. خواندن سوره سجده به فتوای بعضی مراجع جایز نیست. اما در یک جلسه شنیدند. امروز خانمی با من تماس گرفت،گفت: ما یک ماه رمضان جلسه قرآن داریم. خانمهایی که عذر شرعی دارند، دیگر نباید جلسه قرآن بیایند؟ گفتم: اشکالی ندارد. اینها حتماً بیایند. سوره سجده و آیه سجده را به فتوای بعضی مراجع نخوانند. ولی میشنوند، اگر شنیدن چطور؟ سجده را انجام بدهند. این سجده که طهارت نیاز ندارد. یا آقایی عذر شرعی دارد، آیه سجده را میشوند، سجده کند. اشکالی ندارد. پرسیدند: سجده قرآن یک سجده دارد یا دو سجده؟ یک سجده است. مثل نماز نیست که دو سجده داشته باشد. ذکرش هم مستحب است و واجب نیست.
باز سؤال کردند: من راننده بیابان هستم و روزی یک جزء قرآن را گوش میکنم. اولاً ما چقدر خوشحال شدیم و این گوش دادن به قرآن چه توفیق بزرگی است. خدا رحمت کند، یکی از علمای بزرگوار میفرمودند: با آیت الله مشکینی سفر بودم. از قم تا اردبیل سوار ماشین شدیم. تا سوار ماشین شدیم برای اینکه حرفهای بیخود زده نشود، گفتند: نوار قرآن بگذارید. در طول سفر نوار قرآن گوش میکردند. این آقا میگوید: من روزی یک جزء قرآن را گوش میدهم. آیات سجده را چه کنم؟ کجا توقف کنم؟ چطور سجده را به جا بیاورم؟ چهار سجده در قرآن بیشتر نیست که واجب است. باقی سجدهها مستحب است. این چهار سجده واجب و این چهار آیه را یادش باشد، وقتی قاری به آن آیهها رسید گوش نکند. اگر هم تصادفاً گوش کرد، در اولین فرصت سجده واجب را انجام بدهد.
باز سؤال کردند: جلسه قرآن میرویم، قاری آیه سجده را میخواند. ما هم میخوانیم. یکبار از قاری میشنویم و یکبار هم خودمان خواندیم. یک سجده واجب است یا دو سجده واجب است؟ دو سجده دارد. یک سجده برای شنیدن و یک سجده هم برای تلاوت کردن خودتان.
خیلی پیام دادند که ما روی صندلی نماز میخوانیم. سجده واجب را چه کنیم؟ همانطور که سجده نماز واجب را به جا میآورید، این سجده را هم همانطور به جا آورید. باز سؤال کردند که ما اصلاً به این نکته توجه نداشتیم، سجده واجب را با این شرایط به جا نمیآوردیم، فکر میکردیم مهر را برداریم و به پیشانی بزنیم کافی است. حالا متوجه شدیم سجده واجب مثل سجده نماز باید هفت موضع روی زمین باشد. تکلیف این سجدههای واجبی که اشتباه انجام دادیم یا اصلاً انجام ندادیم چیست؟ باید قضای آن را به جا آورید. از مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی سؤال کردند، فرمودند: قضا دارد.
مسأله 163؛ این مسأله را باید با احتیاط مطرح کنیم. در مورد احکام ازدواج موقت پرسیدند. ازدواج موقت یک احکامی دارد که باید بدانیم. در ازدواج موقت بخواهیم ساده بگوییم، نسبت به ازدواج دائم چهار چیز ندارد و دو چیز دارد. چه چیزهایی ندارد، کسی که ازدواج موقت کرد از همدیگر ارث نمیبرند. خانم از شوهر ارث نمیبرد. مگر اینکه شرط کنند که بعضی از آقایان فرمودند: با شرط ارث میآید. پس ارث در ازدواج موقت وجود ندارد. دوم اینکه هزینه و نفقه خانم به عهده شوهر نیست. سوم اینکه در ازدواج دائم حتماً در رسالهها دیدید که آقا نسبت به خانمش باید حقوقی را رعایت کند، نزد همسرش باشد، ولی در ازدواج موقت این حقوق نیست. خانم نمیتواند بگوید: من با این آقا ازدواج کردم و چرا او به خانه من نیامده است؟ این تعریف نشده است. چهارم اینکه ازدواج موقت زمان دارد. این زمان که تمام شد، ازدواج تمام میشود. پس صیغه طلاق در آن وجود ندارد. یا اگر مقداری از مدت باقیمانده است، ببخشد. پس این چهار شرط را ندارد.
اما دو چیز دارد. یکی از چیزها بحث عده است. ازدواج موقت مثل ازدواج دائم عده دارد. اگر زمانش تمام شد حتماً باید خانم عده نگه دارد. اگر خانمی هست که دوران عذر شرعی ندارد، اگر اینطور باشد که عده ندارد. اما اگر به این سن و سال نرسیده است باید حتماً عدهای که در رسالهها آمده است، گفتند: دو بار که عذر شرعی که برای این خانم پیش بیاید، عدهاش تمام میشود. پس یک خانمی با آقایی ازدواج موقت داشت، یک سال که مثلاً تمام شد، این خانم بعد از تمام شدن آن مدت یا بخشیدن آن مدت ارتباط قطع شد، دو بار باید عذر شرعی برایش پیش بیاید. اگر به هر دلیل مشکل دارد و عذر شرعی برایش پیش نمیآید، گفتند: 45 روز عده نگه دارد. اگر باردار هم باشد مثل بحثی که در مورد طلاق در ازدواج دائم گفتیم، باید بیشترین زمان را در نظر بگیرد. از 45 روز تا وضع حملش، اگر وضع حملش دیرتر است باید صبر کند تا وضع حمل کند. این در صورتی است که در ازدواج موقت ارتباط برقرار است. یکوقت فقط یک عقدی خواندند. گاهی پیش میآید در ازدواجها که عروس و داماد یک ازدواج چند روزه میخوانند تا خرید بروند و کارهایشان را بکنند. یک وقت خدای نکرده در این چند روزه عقد به هم میخورد. اینها هیچ ارتباطی با هم نداشتند. البته خواندن عقد موقت برای مثال خواندن عقد یک هفتهای کار خوبی نیست، چون گاهی وقتها اینها در این یک هفته دچار مشکلی میشوند و این باعث دردسر میشود.
حالا اگر کسی این عقد موقت را خواند و خدای نکرده به اختلاف کشیده شد و وقتی یک هفته تمام شد، دیگر نیازی به طلاق نیست و مدت تمام شد. اینهایی که هیچ رابطهای با هم نداشتند دیگر عده ندارد. عده در ازدواج موقت برای جایی است که با هم رابطه داشته باشند و بعد از پایان مدت. البته این را هم اضافه کنم که عزیزان کتاب «حقوق زن در اسلام» شهید مطهری را بخوانند. الآن میگویند: شما ازدواج موقت را تشویق میکنید. ما بحث احکام را میگوییم و بحث ازدواج موقت نیست. من سؤالم این است که چرا آنهایی که اینقدر به این مسأله خرده میگیرند، یک جوانی برای مثال یک کشوری رفته و نمیتواند ازدواج دائم بکند، هزینه نمیتواند بدهد. نفقه نمیتواند بدهد، غرب چه پیشنهادی میکند؟ میگوید: شما با هم رابطه دوستی داشته باشید. اینها با هم رابطه دوستی دارند بدون هیچ چهارچوبی. شما آن را مذمت نمیکنید. یعنی دوستی دختر و پسر را در جامعه اسلامی و غربی کسی مذمت نمیکند. اما اگر این را در قالب ازدواج موقت بردیم، با این محکمکاری که زمان دارد و مشخص است، عقد خوانده میشود، این خانم وقتی در ازدواج موقت است نمیتواند با کس دیگری ارتباط برقرار کند. شما این را مذمت میکنید و میگویید: قانون اسلام چگونه است اما دوستی دختر و پسر را ایراد نمیدانید؟
یکی هم خروج از خانه است، اگر بخواهد بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود، اشکالی ندارد. نیازی به اذن شوهر نیست. پس نفقه و ارث ندارد. طلاق هم ندارد، باید زمان تمام شود. مهریه هم حتماً دارد. این حکم اسلام است و ما باید منصفانه برخورد کنیم. هرجایی هم اسلام به ازدواج موقت توصیه نکرده است. جاهای مختلف و نسبت به افراد مختلف حکمش متفاوت است. اگر یادشان باشد حدیثش را خواندیم. پیامبر خدا یکوقت کسی را دیدند که ازدواج میکرد و طلاق میداد. حضرت فرمود: چه کردی؟ گفت: ازدواج کردم و طلاق دادم! حضرت فرمود: «لعن رسول الله» پیامبر آن مردی را لعنت کرد که فقط به دنبال این باشد که هرروز با یک زن باشد. هر قانونی هر جای عالم تصویب شود ممکن است مورد سوء استفاده قرار بگیرد.
مسأله 164؛ سؤال کردند: من معلم دبستان هستم. گاهی مجبور هستم دانشآموزان را با خطکش یا سیلی بزنم. البته آخر سال حلالیت میطلبم. وظیفه من چیست؟ اولاً شما مجبور نیستید. ثانیاً حلالیت طلبیدن هم معنا ندارد. از طفل صغیر حلالیت میطلبید؟ بچهها نمیتوانند حلال کنند. احکامش را یکبار گفتیم. پدر هم بچه را بزند باید دیه بدهد. پدر، مادر، معلم، خواهر و برادر بزرگتر، اوستا سر کار، بر صورت کسی بزند و سرخ شود، باید یک مثقال و نیم دیه بدهد. کبود بشود سه مثقال طلا دیه دارد. سیاه شود شش مثقال طلا دیه دارد.
مسأله 165؛ در مورد کفاره روزهها گفتند: ما کفاره زیادی بر گردنمان هست، به عهده شوهر است؟ اگر دارید خودتان بدهید. اگر ندارید استغفار کنید، توبه کنید. حالا اگر شوهر شما هم دوست داشت و داد که خدا خیرش بدهد. زکات فطره بر عهده همسر هست. اگر یکوقت دارایی بدست آوردند، آن موقع بپردازند.
مسأله 166؛ کسی گفته: من حقوقم یکوقتی سی هزار تومان بوده است. پنجاه هزار تومان از کسی قرض کردم به او ندادم. زمانش رسید گفتم: ولش کن. مهم نیست! الآن متوجه شدم ولی الآن حقوقم دو میلیون تومان است. بیست سال پیش که حقوقم سی هزار تومان بود، پنجاه هزار تومان قرض کردم. الآن حقوقم دو میلیون است. الآن باید همان پنجاه هزار تومان را بدهم یا تورم را در نظر بگیرم؟ این دو نظر در میان مراجع هست. بعضی مراجع میگویند: تورم اگر سنگین شده است، حتماً باید در نظر بگیری. ولی بعضی میگویند: نه، همان بدهی که قبل بوده است. هرکسی سراغ مرجع تقلید خودش برود.
مسأله 167؛ سؤال کردند این کفاراتی که گفتید، یک روز عمد باید شصت مسکین را اطعام کنیم، ما فردا مهمان داریم، شصت مهمان را یکباره دعوت کنیم بنشینند. میتوانیم یکباره کفاره بدهیم یا نه؟ گفتم: خوب است از این به بعد هرجا مهمانی میرویم جلوی در بپرسیم این کفاره هست ما را دعوت کردید یا مهمانی است؟ میشود این را بابت کفاره حساب کرد یا نه؟ جوابش این است که اگر این مهمانها واقعاً مستحق و فقیر هستند، اشکالی ندارد. ولی مهمانی خانوادگی نمیشود. یعنی اینکه مهمانی را به نیت کفاره حساب کنید، نه!
مسأله 168؛ هفته گذشته گفتیم: خانمی پرسیده من پشت سر شوهرم نماز میخوانم. گفتیم: اشکالی ندارد فقط آقا حمد و سورهاش درست باشد. قرائتش کامل باشد. اگر حمد و سورهاش خوب است، احکام را بلد است، وضو و غسل و همه را میداند، اشکالی ندارد خانم پشت سر شوهرش نماز بخواند. بعضی نوشتند: عدالت مرد چطور؟ بله مرد باید غیر از اینکه حمد و سورهاش درست باشد. قرائتش درست باشد، احکام را بداند، باید عدالت هم داشته باشد. یکوقت آقایی هست که پیداست یک فسق و گناه علنی انجام میدهد، باید عدالت داشته باشد.
مسأله 169؛ گفتند: من زکات فطرهام را به دخترم که فقیر است میتوانم بدهم یا نه؟ بعضی سؤال کردند: پدر و مادر ما فقیر هستند. میشود زکات فطره را به پدر و مادر داد یا نه؟ جواب: نه! نه به دختر و نه به پدر و مادر. چرا؟ چون پدر و مادر و دختر ما واجب النفقه ما هستند. به واجب النفقه نمیشود زکات فطره داد.
کسی سؤال کرده شما که میگویید: واجب النفقه، فرزند من واجب النفقه من است. اگر یک مادری وضع مالیاش خوب است. یک خانمی وضع مالیاش خوب است، ارث زیادی به ایشان رسیده است. آیا دختر و پسر او واجب النفقه او هستند یا نه؟ بله، چه فرقی دارد. پدر و مادر ندارد. گاهی که به خانمها ارث خوبی میرسد، اینها را حتماً یادشان باشد که اولاد واجب النفقه است. اگر دختر یا پسر شما گرفتاری مالی دارد، دختر و پسر فرقی ندارد، واجب النفقه هستند. چه برای پدر، چه برای مادر!
مسأله 170؛ سؤال کردند ما پولی را هر ماه به ایتام میدهیم. خیلی خوب است. خیلیها هستند که تکفل یک یتیم، دو یتیم، ده یتیم را قبول میکنند و این کار خیلی ارزشمندی است. طرح اکرام ایتام خیلی کار پسندیدهای است. حتی در خارج از کشور هم خیلی به این کار مقید هستند. سؤال کردند: این پولی که هر ماه میدهیم میتوانیم به حساب رد مظالم بگذاریم یا نه؟ بله، اشکالی ندارد. صدقاتی که ما میدهیم، شما هر کار خیری که میکنید، هر صدقهای که به فقرا میدهید همه را نیت رد مظالم کنید. اگر احیاناً به کسی بدهکار بودید و نمیشناختید، خبر نداشتیم و حق کسی را از بین بردیم، وقتی نیت رد مظالم کردیم صحیح است. قبلاً گفتیم مبالغ کم چیزی نیست. اما اگر رقم بالا است با اجازه مرجع تقلید باشد.
مسأله 171؛ سؤال کردند خانمهایی که عذر شرعی دارند و در مسجد میروند، گاهی میگویند: فلان گوشه مسجد را صیغه مسجدی نخواندند. این حرف درست است یا نه؟ جواب این است بله. اگر متصدیان مسجد بگویند: این قسمت از مسجد،صیغه مسجدی خوانده نشده است، حتماً درست است. خیلیها این کار را میکنند و کار خوبی هم هست، در مساجد یک قسمت از فضای مسجد از روزی که میخواهند وقف کنند، صیغه مسجدی نمیخوانند که اگر کسی عذر شرعی دارد، بتواند آنجا شرکت کند.
مسأله 172؛ باز خیلی سؤال کرده بودند که نمازهای مستحبیمان را نشسته بخوانیم، اشکالی دارد یا نه؟ نه اشکالی ندارد. گفتیم: مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی، پدر آیت الله شبیری زنجانی که از مراجع تقلید هستند، کتابی دارند آنجا نوشتند که این مستحبات را آسان بگیرید که همه مشتری شوند. مثلاً نماز شب باید یازده رکعت بخوانی، پنج تا دو رکعت است، بعد یک رکعت است، بعد در قنوتش سیصد العفو بگویی. این برای ما نیست. ایشان گفته: آسان بگیرید. سه رکعت آخرش را بخوان. نماز صبح که بیدار میشوی، ده دقیقه زودتر بیدار شو و سه رکعت آخرش را بخوان. یا حمد بخوان بدون «قل هو الله» نماز مستحبی را «قل هو الله» هم نخوانی اشکال ندارد. خدا مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا مرتضی حائری را رحمت کند. فرزند مؤسس حوزه علمیه قم بودند. مرد بسیار بزرگی بود. قبرشان پایین پای پدر بزرگوارشان در حرم حضرت معصومه هست. من یادم است ایشان امام جماعت مسجد امام حسن عسگری بودند. در راه نافلههایشان را میخواندند. بنابراین نماز مستحبی را نشسته بخوانید، در راه بخوانید اشکالی ندارد.
مسأله 173؛ سؤال کردند خیلی روزه قضا بر گردن من هست، ولی چون مسأله را نمیدانستم، در رجب و شعبان روزه مستحبی میگرفتم. حالا میشود که خدا روزههای مستحبی را به جای روزههای قضا حساب کند؟ جواب: نه، خدا حساب نمیکند. چون نیت کردید و گذشته است. تا وقتی که برنامه اقتضاء داشته باشد و بتوانیم بحث احکام را بگوییم، خیلی خدمت بزرگی به مردم است. من خودم شنیدم که جوانی نوزده ساله که خیلی اهل نماز و عبادت بود. به من گفت: من تمام رجب، شعبان و رمضان را روزه میگیرم. گفتم: خوشا بحالت دیگر روزه قضا نداری! گفت: قضا دارم. انشاءالله قضاها را ماه شوال میگیرم. جوان مؤمن و متدین دو ماه رجب و شعبان را روزه مستحبی میگیرد ولی توجه ندارد که با داشتن روزه قضا نمیتواند مستحبی بگیرد. گاهی میپرسند نماز مستحبی چطور؟ نماز مستحبی اشکال ندارد. ما تقاضا میکنیم بیشتر وقتتان را روی نمازهای قضا بگذارید. مثلاً مشهد میآیید نمازهای قضا را بخوانید.
شریعتی: امروز آخرین روزی است که در این هفته از شیخ عباس قمی یاد میکنیم. خاتم المحدثین، عالم بسیار وارسته و متواضع و با اخلاق. نکتهای هست در مورد ایشان بفرمایید.
حاج آقای حسینی: یکی از شخصیتهایی که قطعاً میتواند در زندگی انسان تأثیرگذار باشد، مرحوم محدث قمی هست. اگر دوستان کتابهایی که با شرح حال ایشان هست مطالعه کنند، از همان کتابهایی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم در ما اثر خواهد گذاشت. استاد بزرگواری کتابی به من داد که شرح حال مرحوم حاج شیخ عباس قمی بود، پانصد، ششصد صفحه بود. من این کتاب را تا سطر آخرش خواندم و هیچ کتاب دیگری را دست نگرفتم تا آن را تمام کنم. خدا رحمت کند مرحوم آقای دوانی که نویسنده بسیار خوبی بود، کتابی دارد به نام «مفاخر اسلام»، شرح حال علماست. یکوقت ایشان میگفت: من دکتر رفتم، سردرد شدیدی داشتم. دکتر گفت: چه کار میکنی اینقدر سردرد داری؟ گفتم: من کاری نمیکنم. روزی شش هفت تا درس و سخنرانی دارم. هشتاد کتاب نوشتم. ده، دوازده اولاد دارم. گاهی علما اینقدر کار میکردند که اگر کار صد نفر را جمع کنید و کنار هم بگذارید، کار یکی از این علمای بزرگ نیست. ایشان خیلی پرکار بود. «مفاخر اسلام» دو جلد است. یک جلدش خلاصه کتابهای حاج شیخ عباس قمی است. در یک جلد گزارشی از 110 جلد کتابهای ایشان داده است. یک جلد دیگر هم شرح حال محدث قمی است. امتیازش با باقی شرح حالها این است که خیلیهایش را خود ایشان پیگیری کرده است. مرحوم بهجت(ره) یکی از کسانی بوده که خیلی حاج شیخ عباس قمی را دوست داشته است. از نظر سنی شیخ عباس از آیت الله بهجت بزرگتر بودند. در نجف خیلی با هم بودند و آیت الله بهجت خیلی به شیخ عباس قمی علاقه داشت. در جمعآوری و نوشتن سفینة البحار هم کمک کردند. آقای بهجت با آن مقامات علمی و معنوی که داشتند یکی از نویسندگان است و در کتابت سفینة البحار کمک کردند. آقای دوانی خدمت این بزرگان میرفته است. مثلاً خدمت آقای بهجت رفته و کلی خاطرات حاج شیخ عباس قمی را از زبان آیت الله بهجت شنیده و نوشته است. این مفاخر اسلام آقای دوانی دو جلد است. یکی گلچین کتابهای ایشان است و یکی شرح حال ایشان است. مفصلترین کتابی است که در مورد شیخ عباس قمی هست. انشاءالله عزیزانی که به نجف هم مشرف میشوند، از باب قبله وقتی وارد میشوند، دست راست، قبر حاج شیخ عباس قمی(ره) کنار قبر استادشان حاجی نوری (محدث نوری) است. من هرجا ببینم قصهای، کتابی از ایشان هست، با تمام وجود گوش میکنم و روی انسان خیلی اثر گذار است.
شریعتی: کاش ذکری یادمان میداد در باب وصال *** در مفاتیح الجنانش شیخ عباس قمی
حاج آقای حسینی: ما کتاب دعا خیلی داریم. یعنی مثل مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی، ده کتاب دیگر هم هست. قبل از ایشان علمای بزرگی نوشتند و بعد از ایشان علمای بزرگی نوشتند. ولی چه شد این گل کرد؟ نمیدانم. به حاج شیخ عباس قمی خیلی اصرار میکردند که یک کتاب دعا بنویس. میگفت: نمینویسم. بزرگان خیلی کتاب دعا نوشتند. گفتند: آنها جامع نیست. شما بنویس! آخر پذیرفته و گفته: به این شرط مینویسم که هرکسی کتاب دعای مرا خواند، ثوابش هدیه باشد به روح صدیقه طاهره(س). هرکس مفاتیح میخواند یک هدیه به روح حضرت فاطمه زهرا میفرستد.
شریعتی: امروز صفحهی 14 قرآن کریم، آیات 89 تا 93 سوره مبارکه بقره در سمت خدا تلاوت خواهد شد.
«وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرِينَ «89»بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى غَضَبٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ«90» وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ«91» وَ لَقَدْ جاءَكُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ«92» وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ«93»
ترجمه: و چون از طرف خداوند، آنان را كتابى (قرآن) آمد كه مؤيّد آن نشانههايى است كه نزد آنهاست و پيش از اين به خود نويد مىدادند (كه با كمك كتاب وپيامبر جديد) بر دشمنان پيروز گردند، اما چون آنچه (از كتاب و پيامبر كه از قبل) شناخته بودند، نزد آنان آمد به او كافر شدند، پس لعنت خدا بر كافران باد. چه بد است آنچه كه خويشتن را به آن بفروختند كه از روى حسد، به آياتى كه خدا فرستاده بود كافر شدند (و گفتند:) كه چرا خداوند از فضل خويش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد، (آياتش را) نازل مىكند. پس به قهر پى درپى الهى گرفتار شدند وبراى كافران، مجازاتى خوار كننده است. و هنگامى كه به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل كرده ايمان آوريد، گويند: ما تنها به چيزى ايمان مىآوريم كه بر (پيامبر) خودمان نازل شده باشد و به غير آن كافر مىشوند، در حالى كه آن (قرآن) حقّ است و آنچه را (از تورات) با ايشان است، تصديق مىكند. بگو: اگر (به آياتى كه بر خودتان نازل شده) مؤمن بوديد پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين به قتل مىرسانديد؟! وهمانا موسى (آن همه) معجزات براى شما آورد، ولى شما پس از (غياب) او گوساله را (به خدايى) گرفتيد، در حالى كه ستمكار بوديد. و (ياد كنيد) آنگاه كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بر فراز شما بالا برديم (وگفتيم:) دستوراتى كه به شما دادهايم، محكم بگيريد و گوش دهيد (و عمل كنيد. امّا آنان) گفتند: شنيديم و نافرمانى كرديم، و به سبب كفرشان به (پرستش) گوساله دلباختند. بگو اگر ادّعاى ايمان داريد، (بدانيد كه) ايمانتان شما را به بد چيزى فرمان مىدهد.
شریعتی: انشاءالله لحظات زندگی همه ما منور به نور قرآن کریم باشد. حسن ختام فرمایشات حاج آقای حسینی را خواهیم شنید.
حاج آقای حسینی: یک اشاره کوتاه بکنم، این صفحه به بهانههای اهل یهود اشاره دارد، سه تا از بهانههایشان این است. بهانه اول؛ اینها با اینکه قبل از آمدن پیامبر قرآن میفرماید: «يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا» خودشان میگفتند: ما منتظر آمدن یک پیامبر هستیم. حتی عدهای از یهودیها آمدند مدینه زندگی کردند و گفتند: قرار است پیامبری بیاید. ولی وقتی پیامبر آمد، «فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرِين» آدمهایی که مدینه آمدند و گفتند: در تورات ما نوشته پیامبری ظهور میکند. بشارت میدادند که قرار است پیامبری بیاید. ولی وقتی پیامبر اسلام ظهور کرد، اینها دیگر ایمان نیاوردند. بهانه دوم؛ «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا» به آنها میگوییم: به قرآن ایمان بیاورید. «قالُوا نُؤْمِنُ» ما به قرآن ایمان نمیآوریم. ما به تورات خودمان ایمان داریم. قرآن میفرماید: «قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ» چقدر پیامبران را کشتید؟ تورات گفته؟ در روایات داریم بنی اسرائیل یک روز عدهای از پیامبران را میکشتند. تورات گفته بود پیامبر کشی کنید؟
بهانه سوم؛ «وَ لَقَدْ جاءَكُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ» موسی این همه نشانههای الهی را گفت. «ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ» چرا رفتید گوساله پرست شدید؟ یهود سه تا از بهانهها و اذیت و آزارهایی که داشتند، هم گوساله پرستیشان، هم کشتن انبیاء، هم با اینکه منتظر پیامبر بودند و به هم بشارت میدادند، پیامبر که آمد دیگر ایمان نیاوردند.
شریعتی: اگر نکته مهمی باقی مانده بفرمایید.
مسأله 174؛ پرسیدند: موقع غسل کردن دست کشیدن لازم است یا نه؟ لازم نیست همین که آب برسد کفایت میکند.
مسأله 175؛ سؤال کردند ما مشهد میرویم، میخواهیم نمازهای قضایمان را بخوانیم. مشهد مسافر هستیم. نمازهای قضا را دو رکعتی بخوانیم یا چهار رکعتی بخوانیم؟ نماز شما هرطور قضا شده است همانطور باید قضا کنید. اگر چهار رکعتی قضا دارید، چهار رکعتی. اگر دو رکعتی قضا دارید، دو رکعتی.
مسأله 176؛ خانمی نوشته: من صبح که از خواب بیدار میشوم برای شیر دادن به کودکم وضو میگیرم. خیلی کار خوبی است. با همان وضو میتوانم نماز بخوانم یا نه؟ جواب: بله. شما به هر نیتی وضو بگیری، وقتی وضو میگیرید میخواهید با طهارت باشید. با این نیت که وضو گرفتید، هرکار دیگری که نیازمند به طهارت وضو هست، کفایت میکند.