كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 05-05-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
خدایا یک نفس آواز، آواز *** دلم را زنده کن، اعجاز اعجاز
بیا بال و پر ما را بیاموز *** به قدر یک قفس پرواز پرواز
شریعتی: سلام میکنم به همه شما دوستان خوبم. بینندهها و شنوندههای نازنینمان، ایام دهه کرامت، ایام با سعادت میلاد کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه(س) و ولادت امام رضا بر شما مبارک باشد. حاج آقای حسینی سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بینندگان و شنوندگان رادیو قرآن دارم. عزیزانی که از شبکههای مختلف برنامه را میبینند، به همه عرض سلام دارم. دهه بسیار با عظمت کرامت را به همه تبریک میگویم.
شریعتی: بحث احکام خیلی مورد استقبال مردم قرار گرفت. به مسأله 177 رسیدیم.
حاج آقای حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم، مسأله 177؛ قبل از اینکه سؤال را مطرح کنم که خیلی مورد سؤال بینندهها هست، در مسألهی ارث میدانید که ما یک طبقه ارث داریم ک در رسالهها هست و عزیزان میتوانند مراجعه کنند. در درجه اول کسی که از دنیا میرود، پدر و مادرش هست، همسرش هست، اولادش هست، اینها وارثها هستند. اگر اینها باشند به طبقات دیگری نخواهد رسید. اگر بنده از دنیا بروم ارث من به پدر و مادرم و اولادم و همسرم میرسد. تا همسرم و اولادم و پدر و مادر من هستند به کس دیگری نمیرسد. مثلاً به برادر و خواهر من نمیرسد. وقتی فرزندان من هستند ارث من به نوههای من نمیرسد. طبقات ارث خیلی پیچیده نیست و در تمام رسالهها نوشتند. فکر نکنیم ظلمی به کسی میشود. تا وقتی نزدیک هست نوبت به دور نخواهد رسید.
سؤالی که خیلی پرسیدند این است. من پنج تا فرزند دارم، با وجود فرزندانم وارث من آنها هستند. یکی از فرزندان من از دنیا میرود. مثلاً پسر من در زمان حیات من از دنیا میرود. من هم ده سال بعد از دنیا رفتم. ارث من چطور تقسیم میشود؟ بین این فرزندانی که باقی ماندند. الآن چهار تا پسر دارم. ارث من به این چهار پسری که ماندهاند میرسد. کسی که از دنیا رفته دیگر ارث نمیبرد. آدم زنده از مرده ارث میبرد. مرده از مرده ارث نمیبرد. پرسیدند: این پسر از دنیا رفت و ارث نبرد، حالا نوههای من، یعنی بچههای این پسری که از دنیا رفته، تکلیفشان چیست؟ همینطور که گفتم اینها جزء طبقه ارث نیستند و خارج شدند. پسران من بر نوههای من مقدم هستند. حالا پرسیدند: تکلیف این نوهها چیست؟ گرفتار میشوند. حالا که پدر بزرگشان هم از دنیا رفته، دست اینها خالی است. سؤال بسیار خوبی است. با طبقات ارث طبیعی است که اینها ارث نبرند. یک قانون قطعی و قرآنی و دینی است. ما باید فکری برای آن نوهها بکنیم. برای آن نوهها هم فکری شده است.
خواهش میکنم پدربزرگهایی که فرزندی داشتند و از دنیا رفته و نوههایی دارند، خوب گوش بدهند. این پدربزرگها به فکر این نوهها باشند. پدربزرگ عزیز! وقتی شما از دنیا بروی،نوههای شما از شما ارث نمیبرند. بچههایت ارث میبرند. اما این نوهها مشکل پیدا میکنند. دو مطلب هست. مطلب اول اینکه ما تقاضا میکنیم که اصلاً نگذارید به بعد از مرگ برسد. اگر شما الآن میبینی نوههای شما، عروس شما مشکل مالی دارند، خانه ندارند، در زندگی مشکل دارند، باید به آنها کمک کنی. اینها توصیه اخلاقی نیست. یک کار واجب است. اینها واجب النفقه پدربزرگ هستند. اگر نوههای من گرفتاری مالی داشته باشند واجب النفقه من هستند. الآن ما نماز ظهر و عصرمان را خواندیم. نافله مستحب است و ظهر و عصر واجب است. همانطور که نماز ظهر و عصر واجب است یکی از واجبات ما این است که ما به فریاد کسانی که واجب النفقه ما هستند، برسیم. بارها گفتیم فرزند من، نوه من، نتیجه من واجب النفقه من هستند و اختصاص به پسر من ندارد. خواهش میکنم پدربزرگهایی که فرزندی داشتند و از دنیا رفته و نوههایشان الآن گرفتاری دارند، سرپناه ندارند و زندگی ندارند، حقوق ندارند همین الآن به فکر آنها باشند. چرا بعد از مرگ بگذاریم؟ این وظیفه شرعی ماست. اگر ما اشتباه میگوییم، به ما پیامک بدهید که بچهها و نوهها واجب النفقه پدربزرگ نیستند.
بعضی میآیند با ناراحتی به ما میگویند: این چه نقصی است در اسلام است؟ چرا اینطور است؟ این چه ظلمی است اسلام کرده است؟ اسلام این تدبیر را کرده که نوههای تو واجب النفقهی تو هستند و باید مشکلاتشان را حل کنی. ثانیاً اگر الآن نمیتوانی زندگی آنها را تأمین کنی یا به هر مقداری میخواهی تأمین کنی، در مورد بعد از مرگت هم یادت باشد. حالا که این پسر نیست و مفقود شد و گم شد و از دنیا رفت. به فکر این نوهها باش. آیه 180 سوره مبارکه بقره میفرماید: «كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً» اگر مرگ کسی فرا رسید وصیت کند «الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ» برای اقربین یعنی نزدیکانتان وصیت کنید. ما وصیت هم نکنیم آنها خود به خود ارث میبرند. برای چه قرآن میگوید: شما برای نزدیکانتان وصیت کنید؟ اقربین ما کسانی هستند که مثل نوهها در طبقه ارث قرار نمیگیرند. تو حواست باشد که از ثلث اموالت به فکر اینها باشی. «حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِين» این نشانهی تقوا و پرهیزگاری است. مثلاً حساب کند اگر این پسر زنده بود چقدر ارث میبرد؟ به همان مقدار در رفع گرفتاری از ثلث برای نوهها وصیت کند. هردو در کنار هم هست و هیچ منافاتی ندارد. هم الآن به فریادشان برسیم و هم بعد از مرگ قرآن میفرماید: از ثلث برایشان وصیت کنیم.
مسأله 178؛ احکام سقط جنین را یکوقتی اشاره کردیم. امروز متأسفانه در جامعه دینی ما سقط جنین کم نیست. «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً» (مائده/32) کشتن یک نفر کشتن همه انسانهاست. وقتی شما جنین چهار ماهه را سقط میکنی یادت باشد که هیچ فرقی با کشتن یک جوان 24 ساله ندارد. مخصوصاً این احکام را پزشکها گوش کنند. اگر کسی در سقط جنین مباشرت کند، پزشک باشد، پرستار باشد، هرکسی باشد. حتی آن کسی که آمپول تزریق میکند. اگر بداند این آمپول تأثیرش سقط جنین است، هرکس مباشرت کرد، دیه سقط جنین به گردنش است. احکام دیه به چه صورت است. سه تا حکم دارد. 1- اولاً دیه واجب است. 2- این پولی که پزشک برای این کار گرفته است، حرام است. خانم پرستار پولی که گرفتی حرام است. تزریقاتچی پولی که گرفتی حرام است! 3- گاهی کفاره جمع بر گردن است. دیه چیست؟ کفاره جمع چیست؟ اگر این جنین چهل روز اولش باشد، بیست مثقال طلا دیه دارد. چهل روز دوم دو برابر میشود، چهل مثقال طلا دیه دارد. چهل روز سوم شصت مثقال طلا دیه دارد. به مرحله استخوان بندی رسیده باشد، هشتاد مثقال طلا دیه دارد. گوشت بر بدن آمده باشد، قبل از دمیدن روح صد مثقال طلا دیه دارد. اگر روح در آن دمیده شد دیگر هزار مثقال طلا دیه دارد. یعنی مثل دیه انسان کامل است. یادمان باشد سقط جنین با کشتن یک انسان کامل فرقی ندارد. شما قتل نفس میکنید.
من بهشت زهرا رفته بودم، قسمتی که تطهیر کنندگان هستند، برای غسل جنازهها رفته بودم که از نزدیک حضور داشته باشم و کار سختی که آن عزیزان انجام میدهند و ما باید قدرشان را بدانیم. گاهی دیدم به آن عزیزان کم لطفی میشود. خیلی مواظب باشیم. اخیراً شنیدم یک قاضی کسی را محکوم کرده که تو باید بروی چند جنازه را غسل بدهی. اینها اعتراض کردند که مگر شغل ما چیست که شما بخواهید کسی را اینطور محکوم کنید؟! دیدم در شمال کسی درختی را قطع کرده، قاضی گفته: برو صد تا درخت بکار! در غسالخانه یک منظرهای دیدم و خیلی ناراحت شدم. این طرف جنازههایی بود که غسل میدادند، این طرف هم چند تخت بود. آن طرف دیگر چشمم به جنازههای کوچولو کوچولو کفن شده افتاد. پرسیدم: اینها چیست؟ گفتند: اینها از بیمارستانهایی است که سقط جنین شده است. «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ، بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَت» (تکویر/8 و9) از خدا بترسیم. به این راحتی اقدام به سقط جنین نکنیم.
کفاره هم دارد. اگر سقط عمدی باشد. کسی مباشرتاً انجام بدهد و بعد از چهار ماهگی باشد و روح بر آن دمیده شد، علاوه بر هزار مثقال طلا که دیه باید بدهد، کفاره جمع هم دارد. هم شصت مسکین را باید اطعام کند. شصت روز باید روزه بگیرد و آزاد کردن برده. پزشک محترم برای پول چرا این کار را میکنی؟ جواب خدا را چه میدهی؟ گاهی پزشک و پرستار نمیداند. پدر و مادر، پزشک، پرستار، تزریقاتی، هرکس مباشرت کند دیه و کفاره جمع بر گردنش است.
شریعتی: بعضی وقتها احساس میکنیم چون بچه به دنیا نیامده است و متولد نشده است و ما وابستگی به او نداریم این اتفاق میافتد. مادری همراه با نوجوانش بود، گفت: یکی از حسرتهای زندگی من این است که وقتی این بچه در دوران جنینیاش بود، بارها اقدام به سقط جنین کردم ولی موفق نشدم. حالا که این بچه به دنیا آمد اینقدر زیبا و باهوش و با استعداد است، حاضر هستم جانم را برایش بدهم. میگویم: خدایا شکر، که اقدام من به نتیجه نرسید.
حاج آقای حسینی: باور کنید من خیلی غصه خوردم وقتی کوهی از جنین دیدم که روی هم ریخته شده بود. شاید بگویند: گاهی پزشک مجوز دارد. موارد مجوز سقط جنین بسیار موارد خاصی است. حتماً باید از مرجع تقلید سؤال کنند. گاهی میگویند: ما بچه اولمان شش ماهه بود، مجبور شدیم بچه دوم را سقط کنیم!! حامله شدن به این فاصله کم مجوز سقط جنین میشود؟ من نمیتوانم دو تا بچه را پشت سر هم اداره کنم! این مجور برای سقط جنین نیست. یا میگوید: مشکلات مادی داشتم و نمیتوانم بچه داشته باشم. «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» (اسراء/31) بخاطر فقر نکشید. «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ» (اسراء/31) یا میگوید: خانواده شوهرم و شوهرم اصرار کردند. اینها هیچکدام مجوز برای سقط نیست. یا میگویند: احتمال نقص در بچه هست! با این احتمالات که نمیشود بچه را سقط کرد.
در پیاده رو قم، در خیابان صفائیه، بعد از حرم حضرت معصومه(س) یک خانمی مرا نگه داشت. گفت: کار واجب دارم. یک دختر بچه دو سه ساله داشت. گفت: وقتی باردار بودم پزشکان به اتفاق گفتند: وقتی این بچه به دنیا بیاید هزار درد و مرض دارد. این بچه مثل ماه بود. هیچ مشکلی هم نداشت! این خانم گفت: به مردم بگویید بخاطر وجود یک نقصی که پزشکان میگویند، بچه را سقط نکنید. خواهش میکنم اگر یکوقتی احیاناً موارد خاص بود حتماً به مرجع تقلید مراجعه کنیم، بپرسیم کجا استثناء هست.
گاهی میگویند: شوهرم اصرار کرد. شوهر مجوز نیست. شوهر هم اصرار کند، وقتی شما انجام میدهید، شما که مباشر هستید دیه بر گردن شماست. کفاره بر گردن شماست. در جنینی که سقط شد احکامش یادمان باشد که اگر کمتر از چهار ماه باشد، مثلاً یک ماهه باشد، غسل نیازی نیست. در پارچهای میپیچند و کفن میکنند. اگر بالای چهار ماه یا بیشتر بود هم باید غسل بدهند، هم کفن کنند و هم دفن کنند. مثل یک آدم کامل است و فرقی ندارد. حتی کسی با اینها تماس پیدا کند غسل مسح میت هم دارد. مادری که سقط جنین میکند و بچه از او جدا میشود چون با او تماس دارد باید غسل مسح میت را انجام بدهد. اگر مادری این غسل را نکرده باشد نمازهایشان اشکال دارد ولی نترسند، اگر بعد از آن غسل جنابتی کرده باشند، خود به خود جبران غسل مسح میت را میکند. آمار سقط جنین در کشور ما خیلی زیاد است و من آمار را ذکر نمیکنم.
مسأله 179؛ خیلی از خانمها سؤال کردند که در زمان حیاتمان میتوانیم به کسی بگوییم که قضای روزههای ما را به جا آورد؟ تا وقتی زنده هستیم نمیشود حتی اگر نتوانید. تا وقتی کسی زنده هست کسی نمیتواند نماز قضا برای او بخواند یا روزهاش را بگیرد. یکوقت میگویند: ما به وارثمان اعتماد نداریم. گفتیم: یک مبلغی را پیش کسی بگذارد. با او مصالحه کند و بگوید: وقتی من از دنیا رفتم این را برای من بخوان. مثلاً کسانی گرفتار بد وارث هستند. انشاءالله هیچکس گرفتار بی وارث و بد وارث نباشد. من میآیم مبلغی را به شما میدهم و با شما مصالحه میکنم و شرط میکنم که اگر لازم شد پس میگیرم ولی اگر من از شما پس نگرفتم و مردم، شما در این مسیری که میگویم خرج کن.
مسأله180؛ پرسیدند: نمازهای روزانه را به سختی ایستاده میخوانیم. دیگر امیدی به خوب شدن نداریم. آیا میتوانیم نمازهای قضا را روی صندلی بخوانیم؟ من عین عبارتی که از مرحوم آیت الله العظمی تبریزی شده بود، خواندم. یکبار دیگر میخوانم! ایشان فرمودند: کسی که نمازهای روزانه خود را با سختی زیاد ایستاده میخواند و امید به خوبی ندارد، آیا میتواند نمازهای قضای خود را نشسته بخواند؟ بله میتواند.
مسأله 181؛ سؤال کردند به کسی سیلی زدم. عمداً زدم و گفتم: حلال کن. او هم حلال کرد. حالا بعد از مدتی آمده میگوید: پشیمان شدم. تو در صورت من زدی باید دیه بدهی. حالا رفته و فهمیده که اگر کسی در صورت کسی بزند و سرخ شود یک مثقال و نیم طلا دیه دارد. کبود شود سه مثقال طلا دیه دارد. من همینطور حلال کردم! حالا فهمیدم شش مثقال طلا باید به من دیه بدهی. آیا الآن که پشیمان شده میتواند مطالبه کند یا نه؟ بله میتواند مطالبه کند. در رسالهها هم نوشتند. الآن شما میگویی: اگر چیزی از مال شما نزد ما بوده حلال کن! آن طرف هم فکر میکند چیز کمی است و حلال میکند. نه! مثلاً یکوقت من از شما طلب دارم و از مقدار طلب آگاه هستم و حلال میکنم، این اشکال ندارد. اما اگر شما سربسته بگویی و از مبلغ طلب حرفی نزنی و بعد بگویی: حلال کن. من هم حلال کنم. بعد از مدتی متوجه شوی که ده میلیون از این آقا طلب داشتی و گفته: کلاً ما را حلال کن! اینجا طرف میتواند حقش را مطالبه کند.
مسأله 182؛ کسی نوشته: بیست سال پیش گردنبندی پیدا کردم و فروختم و پولش را خوردم. سؤال کرده: بگویید چند جزء قرآن بخوانم که دیگر مدیون نباشم؟ مثلاً گردنبند طلا را سی سال پیش یک میلیون فروخته است که اگر الآن بود چند میلیون بود. حالا میگوید: چند جزء قرآن بخوانم مدیون نباشم؟ گردنبند را فروختی با قرآن که نمیشود حل کنی. فایده ندارد! مثلاً ده گرم طلا بوده امروز باید ده گرم طلا بدهد. اگر دو مثقال وزن داشته امروز دو مثقال طلا چقدر ارزش دارد؟ اگر صاحبش را میشناسد که باید بدهد و اگر نمیشناسد که باید با اجازه مجتهد از طرف او رد مظالم بدهد.
باز کسی سؤال کرده من سی سال قبل یک ساعت مچی پیدا کردم آن روز قیمتش چهار هزار تومان بود. از آن ساعت استفاده کردم. الآن چه کار کنم؟ الآن باید ببینی که امروز چه قیمتی دارد؟ ارزش آن ساعت امروز چقدر است.
مسأله 183؛ قبلاً گفتیم: طلا برای مرد حرام است. موقع نماز هم در بیاورید خوب است اما مشکل حل نمیشود و کلاً حرام است. سؤال کردند طلاهایی که روی دستبند چرمی است و مستقیم با دست ارتباط ندارد، چطور است؟ این هم فرقی ندارد. استفاده از طلا روی هرچه باشد اشکال دارد. حتی عقربه ساعت شما طلا باشد هم اشکال دارد.
مسأله 184؛ در بحث شکیات نماز سؤال کردند. خیلی پیام دادند که احکام شکیات را بگویید. در رساله خیلی مفصل آمده است. ما یک شکهایی داریم که باطل است و نماز را باطل میکند. مثلاً در نماز دو رکعتی مثل نماز صبح شک میکند. حواستان را جمع کنید. دیگر نماز دو رکعتی که شک کردن ندارد. در نماز دو رکعتی شک کنی نماز باطل است. در نماز سه رکعتی هم شک کنی باطل است. شک در نماز صبح و نماز مغرب جای ندارد. اینجا که میگوییم شک باطل است، باید یک مقدار فکر کند. اگر شک او پا برجا شد، آنوقت فرمودند: میتواند نمازش را بر هم بزند. یک سری شکها هم هست که اصلاً نباید به آن اعتنا کرد. محل گذشت، سلام نماز را داده و تمام، بعد از سلام نماز تازه شیطان وسوسه میکند که چند رکعت خواندی. قواعدی که حاج آقای فرحزاد گفتند اینجا به درد میخورد. اگر بعد از نماز شک کردند بر شیطان لعنت کنند و دیگر کاری نداشته باشند.
یا اگر کسی کثیر الشک است، خیلی شک میکند. مثلاً در سه نماز پشت سر هم شک میکند. این هم دیگر اصلاً نباید اعتنا کند. سه نماز پیوسته یا اینکه گفتند: در یک نماز سه مرتبه شک کند. این هم نباید اعتنا کند. یکی هم اینکه از محل گذشته باشد، رکوع رفته میگوید: حمد را خواندیم یا نخواندیم؟دیگر تمام شد، شک نکن. بر شیطان لعنت کن! یکی هم شک امام و مأموم میگویند. کسی مسجد رفت، نماز جماعت خواند. شک کرد، دیگر برای چه شک میکنی، تابع امام هستی. هرکاری امام کرد بکن. اگر مُهرهای رکعت شمار تهیه کنند هم خوب است. یکی هم شکهایی هست که باید اعتنا کرد و یک تکلیفهایی هم دارد. در رسالهها نه صورت نوشتند. آنچیزی که بیشتر از همه پیش میآید یک مورد است. شک سه و چهار از همه بیشتر پیش میآید. هرجای نماز شک کردی که رکعت سوم هستم یا چهارم، بنا را بر چهار رکعت بگذار. فقط نمازت تمام شد، احتمال دارد یک رکعت کم خوانده باشی، یک رکعت احتیاطی ایستاده بخوان. سلام نماز را که دادی، بلند شو بایست، الله اکبر بگو! حمد و سوره را بخوان. یک رکوع و دو سجده و تشهد و سلام بده. یک رکعت احتیاط یا دو رکعت نشسته! در اینطور موارد که شک میکنند حق ندارند دیگر نماز را بشکنند. شکستن نماز درست نیست و معصیت است. اگر هم یکوقت نمازشان را شکستند نمیتوانند بلافاصله نماز بعدی را بخوانند. باید صورت را از قبله برگرداند. بعد نماز بعدی را بخواند.
شریعتی: امروز صفحهی 28 قرآن کریم، آیات 182 تا 186 سوره مبارکه بقره در برنامه سمت خدا تلاوت خواهد شد. در ایام دهه کرامت به سر میبریم. میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه(س) و ایام ولادت امام رضا(ع). هفته آینده روز پنجشنبه انشاءالله از مشهد مقدس برنامه سمت خدا را تقدیم لحظات نورانی شما خواهیم کرد. در خدمت حاج آقای میرباقری عزیز هستیم.
«فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «182» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون «183» أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون «184» شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون «185» وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون «186»
ترجمه: پس كسى كه از انحراف وصيّت كننده (و تمايل بىجاى او به بعض ورثه) يا از گناه او (به اينكه به كار خلافى وصيّت كند،) بترسد و ميان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نيست (و مشمول قانون مجازات تبديل وصيّت نمىشود،) همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما مقرّر گرديد، همانگونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرّر شده بود، باشد كه پرهيزگار شويد. چند روزى معدود (روزه بر شما مقرّر شده است)، ولى هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد، پس (به همان) تعداد از روزهاى ديگر (را روزه بگيرد) و بر كسانى كه طاقت روزه ندارند (همچون بيماران مزمن و پيرمردان و پيرزنان)، لازم است كفّارهاى بدهند، مسكينى را اطعام كنند. و هر كس به ميل خود بيشتر نيكى كند (وبيش از مقدار واجب، طعام بدهد)، براى او بهتر است، ولى اگر (آثار روزه را) بدانيد، (مىفهميد كه) روزه گرفتن، برايتان بهتر است. (و هرگز به روزهخوارى معذوران، غبطه نمىخورديد.) (روزه در) ماه رمضان، ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن كتابى است كه) هدايتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدايت و وسيله تشخيص حقّ از باطل است، پس هر كس از شما كه اين ماه را دريابد، بايد روزه بگيرد. و آنكس كه بيمار يا در سفر باشد، روزهاى ديگرى را به همان تعداد روزه بگيرد. خداوند براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد (اين قضاى روزه) براى آن است كه شماره مقرّر روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، به بزرگى ياد كنيد، باشد كه شكرگزار گرديد. و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند (بگو:) همانا من نزديكم؛ دعاى نيايشگر را آنگاه كه مرا مىخواند پاسخ مىگويم. پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند، باشد كه به رشد رسند.
شریعتی: انشاءالله لحظات زندگی همه ما منور به نور قرآن کریم و اهلبیت(ع) باشد. اشاره قرآنی امروز را بشنویم.
حاج آقای حسینی: آیه پایانی که تلاوت شد از امیدوارکننده ترین آیات قرآن است. «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي» بندگان من از من، من نزدیک هستم و جواب میدهم. هرکس مرا بخواند. «فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي» علامه طباطبایی در تفسیر مفصل دارند. هفت بار خدا میگوید: من! هرکس مرا بخواند من جواب میدهم. به من ایمان بیاورید.
خیلی سؤال کردند. گفتند: در مجردی گناهی انجام دادم که توبه کردم. الآن این گناه به همسرم مربوط میشود. آیا باید از همسرم حلالیت بطلبم؟ در ضمن شاید اگر بگویم زندگی من از هم پاشیده شود. اصلاً نباید بگوییم. «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي» ما بین خودمان و خدا باید توبه کنیم. اینطور نیست که خانم به شوهرش بگوید. اصلاً نباید گفت چه قبل از ازدواج، چه اینکه معاذ الله معاذ الله بعد از ازدواج گرفتار گناهی شد! اینکه از شوهر حلالیت بخواهی، نباید بگویید. باید بین خود و خدا توبه کنید.
اما در مورد مرحوم آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی(ره) جملهای بگویم. خدا امام را رحمت کند. وقتی از تبعید چهارده ساله برگشتند و به قم آمدند. یکروز امام صبح زود از خانه بیرون رفته بودند. وقتی برگشتند عمامه امام خاکی شده بود. همسر امام سؤال کرد: صبح زود کجا رفتی، عمامه خاکی است و برگشتی؟ امام(ره) فرمود: رفته بودم سر قبر استادم آیت الله ملکی تبریزی. قبر ایشان در قبرستان شیخان نزدیک حرم حضرت معصومه(س) است. من دیدم قبر استادم غبار گرفته، عمامه را باز کردم و قبر استاد را پاک کردم. امام دو سال شاگردی این مرد بزرگ را داشته است. ایشان مجتهد بود. اگر میخواهیم سیر و سلوک و اخلاق و معنویات را یاد بگیریم از این مجتهد عارف یاد بگیریم. امام مرید کسانی مثل مرحوم ملکی تبریزی، مرحوم شاه آبادی بود. بهترین کتاب «المراقبات» مرحوم ملکی تبریزی است که به فارسی هم ترجمه شده است.
مسأله 185؛ یکوقتی پرسیده بودند که حکم خوردن گوشت خرگوشت چیست؟ گوشت خرگوش حرام است و شک نکنید. خیلیها گفتند: اشتباه است. خرگوش حلال است. نه! گوشت خرگوش بدون شک حرام است. کوسه حرام است. خرچنگ حرام است. ماهی اگر پولک نداشته باشد حرام است. فقط و فقط ماهیهای پولک دار حلال هستند.
مسأله 186؛ گفتند: اگر خانمی از دنیا رفت و شوهرش در زمان حیات او مهریهاش را نداده بود. الآن چه کار باید بکند؟ الآن باید مهریه را بپردازد. خیلیها وقتی همسرشان از دنیا میرود غصه میخورند که چرا خانمشان فوت کرده است اما خوشحال میشوند که مهریه را هم ندادند. خانم هم از دنیا برود، مهریه دِین است. مهریه جزء اموال این خانم است. با اموال این خانم چه میکنند؟ بقیه اموالش به همه وارثانش میرسد این مهر هم جزء اموالش میرود که بین وارثها تقسیم میشود.
شریعتی: چه زمانی بود که دِینی که ما نسبت به کسی داریم حتی اگر مدت داشته باشد بلافاصله همان لحظه باید داد؟
حاج آقای حسینی: آن دِینی است که مثلاً من از دنیا بروم، به کسانی بدهکار بودم. الآن من که از دنیا رفتم به شما پنجاه میلیون بدهکار بودم. قرار بود که دو سال دیگر به شما این پول را بدهم. اگر امشب مردم باید همین امشب پنجاه میلیون شما را بدهم. چرا؟ برای اینکه ارث را تقسیم میکنند. لذا اگر کسی از دنیا رفت یادتان باشد که تمام دیون میت به روز میشود.