پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: امام حسين(عليه‌السلام) وارث انبياي الهي
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 17- 07-97

 بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

حاج آقاي حسيني قمي: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بينندگان عزيز و شنوندگان راديو قرآن دارم. چون در آستانه اربعين سيدالشهداء(ع) هستيم، انشاءالله هرکس هرچه بلد است و در توانش هست براي با عظمت برگزار شدن اربعين تلاش کند. اين يک عزاداري نيست و تبديل به بزرگترين شعائر ديني شده است. ما در طول سال هيچ جاي عالم نمي‌توانيم جمعيت با چنين عظمتي را نشان بدهيم. مردم هرچه مي‌توانند کمک کنند. اهل‌بيت(ع) گاهي خودشان بيمار بودند و نمي‌توانستند کربلا بروند و نايب مي‌گرفتند. هرکس نمي‌تواند به کربلا مشرف شود نايب بگيرد. حتي من پيشنهاد مي‌کنم در بحث نيابت‌ها بگردند همسايه‌اي، جوان محلي، در دانشگاه و در مدرسه پيدا کنند.

چقدر هستند کساني که هنوز به زيارت کربلا نرفتند. خواهش مي‌کنم اين سيستم را خيلي پيچيده نکنيم، هرکس در بستگان خود نگاه کند، برادرزاده‌ها، پسرهاي برادر و پسرهاي خواهر، همسايه، دوستان اگر کسي هست هنوز کربلا مشرف نشده است، کمک کنيد. تازگي مطلبي را ديدم که اعلام کردند چون دلار چند هزار توماني ارزان شد ما نسبت به زائرين هم همين تخفيف را اعمال کرديم. چقدر تخفيف داديد؟ در دلار زائر 350 تومان يعني در چهل دلار، 14 هزار تومان پايين آوردند. شما از آن طرف تبليغ مي‌کنيد و مي‌گوييد: قيمت دلار چند هزار تا پايين آمد آنوقت به زائر سيدالشهداء که مي‌رسد 350 تا يک تومان! اين کارها جالب نيست. عزت زائر سيدالشهداء(ع) بايد حفظ شود. ما نيازي به کمک نداريم. حداقل در مورد کار نکرده ديگر چيزي نگوييم!


تازگي از شهر مهران آمدم. اين جاده خيلي مشکل دارد. در مسير با ابزار آلاتي که براي اصلاح جاده هست نياز به عمر حضرت نوح است که اين جاده درست شود. قرآن وقتي مي‌خواهد خطاب کند، به حضرت ابراهيم مي‌فرمايد: تو صدا بزن، من صداي تو را به همه عالم مي‌رسانم. «يَأْتُوكَ رِجالًا» (حج/27) حضرت ابراهيم گفت: صداي من به کجا مي‌رسد؟ خدا فرمود: «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَج‏» ابراهيم تو صدا بزن، همه مردم به حج مي‌آيند. «يَأْتُوكَ رِجالًا» رجال يعني پياده‌ها، «وَ عَلى‏ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» اول خدا در حج پياده‌ها را نام مي‌برد. پياده‌ها بر سواره‌ها مقدم هستند.

بعد سراغ سواره‌ها مي‌رود، باز آنهايي که شترهاي راهور و تيز، اسب‌هاي تيز نه، «وَ عَلى‏ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» خدا در قصه کربلا اول پياده‌ها، بعد سواره‌ها و بعد هوايي‌ها، حداقل شما اين خدمت را به زائر پياده بدهيد. اين جاده خيلي کار دارد. مهران يک شهر کوچک است ولي مردمي دارد که واقعاً با جان و دل به زائرين کمک و خدمت مي‌کنند. در سال چند ميليون زائر در اين مسير مي‌آيد و مي‌رود. الآن آقايان صريحاً مي‌گويند: اگر عراق ويزا را لغو کند ما حرفي نداريم. حالا که آنها لغو نکردند، حداقل اين درآمدي که در اين مسير داريد، از آن طرف از زائر عراقي که به ايران مي‌آيند ويزا مي‌گيرند، شما مي‌گوييد: ما طمعي نداريم و اين در مقابل آن نمي‌خواهيم باشد. ما براي اين پول جيبي ندوختيم. دولت عراق حذف کند و ما هم حذف مي‌کنيم. خوب اين پول را خرج سيدالشهداء و امام حسين کنيد. شما بگوييد از پارسال تا الآن در حکومت ديني چه خدمتي به زائر سيدالشهداء(ع) شده است؟ در کشورهاي اروپايي به مراکز اسلامي کمک مي‌کنند.

وقتي مي‌گويند: چرا کمک مي کنيد؟ شما لائيک هستيد و خدا را قبول نداريد. براي چه به مرکز ديني کمک مي‌کنيد؟ مي‌گويند: ما وقتي به مرکز ديني کمک مي‌کنيم به خودمان خدمت کرديم. چرا؟ چون وقتي سطح اخلاق در جامعه بالا برود، نا هنجاري‌ها کم مي‌شود. ما اين بودجه را از جاي ديگر برداشتيم و اينجا گذاشتيم و به اين خوبي خرج مي‌کنيم. ما متوجه نيستيم که اگر به اين برنامه‌ها کمک کنيم اخلاق بالا برود، يک جوان وقتي نگاهش به قبر شش گوشه سيدالشهداء بيافتد، خيلي از پدر و مادرها نگران جوان‌هايشان هستند. اگر جوان‌ها يک مقدار تمايل دارند، بفرستيد پياده روي نجف تا کربلا را بروند. فراوان افرادي را ديديم که با نگاه به قبر شش گوشه سيدالشهداء و سفر اربعين تحولي در آنها ايجاد شده است.

الآن دو سه سال است مي‌گوييم هزينه‌اي که بابت بيمه از زائر سيدالشهداء گرفتيد چقدر است و چه مقدار خرج کرديد؟ به هر دري زديم آمارها همه مخفي است. مرد و مردانه بگوييد: چقدر گرفتيد و چقدر خرج کرديد؟
شريعتي: انشاءالله هرکس هرچقدر در توانش هست و مي‌تواند کاري براي اربعين انجام بدهد. يقين دارم اربعين امسال هم عليرغم همه مشکلات با شکوهتر از سالهاي قبل به دست مردم و زائرين امام حسين به وقوع خواهد پيوست و جهان مات و مبهوت اين جمعيت و اين عشق و شيدايي مردم نسبت به امام حسين خواهند بود. به مناسبت اين ايام حاج آقاي حسيني يک بحثي را آماده کردند که بسيار بحث خوبي است که سيدالشهداء(ع) وارث انبياء است و اين به چه معناست. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.


حاج آقاي حسيني قمي: بسم الله الرحمن الرحيم، در جلسه گذشته گفتيم در زيارت سيدالشهداء(ع) که در منابع بسيار قديمي مثل «تهذيب شيخ طوسي» و «کامل الزيارات» آمده است، امام صادق و ائمه به ما ياد دادند به امام حسين اينطور سلام کنيم: «السلام علي يا وارث آدم صفوة الله، وارث نوح نبي الله، وارث ابراهيم خليل الله، وارث موسي کليم الله، وارث عيسي روح الله، وارث محمد صلي الله عليه و آله حبيب الله» اين وراثت در چيست؟ گفتيم اگر به داستان انبياء در قرآن مراجعه کنيد، نام اين شش پيامبر که پنج نفرشان پيامبر اولوالعزم هستند، قريب 270 بار در قرآن آمده است.

اگر به اين 270 آيه که اسم انبياء هست و صدها آيه ديگر که داستان انبياء هست، انسان مراجعه کند مي‌تواند به دست بياورد آنها چه داشتند و سيدالشهداء(س) چه چيزي از آنها به ارث برده است. باز اضافه کرديم درجات انبياء متفاوت است. «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ‏ عَلى‏ بَعْضٍ» (بقره/253) بعضي انبياء را خداوند مي‌فرمايد: «وَ اذْكُرْ فِي‏ الْكِتاب‏» اينها را ياد کن و اينها الگوي جامعه هستند. بعضي را مي‌فرمايد: نه «وَ لا تَكُنْ‏ كَصاحِبِ الْحُوتِ» (قلم/48) يکي از نمونه‌هاي ديگر اين است «السلام عليک يا وارث موسي کليم الله» سيدالشهداء(ع) وارث موسي هست. اين داستان ميراث چيست؟ اگر از ما سؤال کنند بيشترين داستان قرآن در مورد کداميک از انبياء است؟ در مورد حضرت موسي هست.

قريب 130 بار اسم حضرت در قرآن آمده و يک بخش عمده‌اي از قرآن، داستان حضرت موسي در فصول مختلف زندگي‌شان است. از جمله آيات مبارک سوره قصص، آيه 7 «وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏ أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» ما به مادر موسي وحي کرديم، موسي وقتي به دنيا آمد، داستان در کتاب‌ها و فيلم‌ها هست. فرعون تصميم داشت موسي را به قتل برساند. گفته بودند: فرزندي به دنيا مي‌آيد که کاخ تو را بر هم مي‌زند. تمام فرزندان پسر را دستور کشتن داد. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيِي نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ» (قصص/4) فرعون پسرها را ذبح مي‌کرد ولي زن‌ها را زنده نگه مي‌داشت.

حضرت موسي به دنيا آمد و طفل شيرخوار بود. مادر نگران بود که مأمورين فرعون مي‌آيند و اين طفل يکي دو روزه را مي‌برند و ذبح مي‌کنند. خدا مي‌گويد: ما به مادر موسي وحي کرديم. «أَنْ أَرْضِعِيهِ» فعلاً به او شير بده، «فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ» هروقت سر و کله مأمورين پيدا شد، «فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ» اين را تحويل امواج خروشان نيل بده. معروف است صندوقچه‌اي درست کرد و حضرت موسي را در آن صندوقچه قرار داد و در نيل انداخت. «وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي» نگران نباش! از مادراني که طفل شيرخوار دارند سؤال مي‌کنم. حاضر هستيد ده دقيقه بچه‌تان را بگذاريد برويد و کسي نباشد؟ آنوقت قرآن مي‌گويد: ما به مادر موسي گفتيم: «فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ» تو تحويل امواج خروشان نيل بده به چه اميد؟ «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» ما برمي‌گردانيم. «وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» وقتي برگردانديم او را از پيامبران بزرگ الهي قرار مي‌دهيم.


مادر موسي ايمان داشت به «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» باور داشت. امروز جامعه ديني ما اين باور را دارد؟ الآن مشکل جامعه ما کمبود اطلاعات نيست. ما اطلاعات ديني داريم. نبود باورهاي ديني است. يعني يک مادر باور دارد «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» ما برمي‌گردانيم ولي ما باور نداريم طفل شيرخوار را به امواج خروشان تحويل بده ما برمي‌گردانيم. ما از مالمان بگذريم! باور داريم؟ او باور داشت. صديقه طاهره(س) باور داشت. چطور فاطمه زهرا(س) به اين وعده الهي باور داشت؟ چون همان روز اول به حضرت گفتند، روز ولادت فاطمه زهرا پيامبر به فاطمه زهرا فرمود: دخترم اين بچه را به دنيا آوردي، ولي اين را در کربلا قطعه قطعه مي‌کنند! ولي مادر گفت: «رضيتُ» چرا؟ چون باور داشت.

اين مادر و آن مادر به اين باورها اعتقاد داشتند و ما نداريم. اين قرآن کريم است و بارها گفتيم. سوره مبارکه بقره «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ‏ حَبَّةٍ» (بقره/261) يک درهم در راه خدا انفاق کردي مثل دانه گندمي که هفتصد تا مي‌شود تازه «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم‏» آقا و خانم محترم، من و شما باور داريم يک درهم انفاق در راه خدا تبديل به هفتصد برابر مي‌شود تازه «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم‏»؟ اگر داشتيم امروز اينقدر انفاق در جامعه ما سخت نبود. از مال گذشتن اينقدر سخت نبود. به خانم ارث رسيده و آقا هم يک پول اضافه‌اي دارد در بانک مي‌گذارد.

چرا؟ چون بانک اول ماه سود مي‌دهد. به اين سود باور دارد. براي چه اين پول را در بانک مي‌گذاري؟ مي‌گويد: 15 درصد سود دارد. اگر دولت بگويد: من 85 درصد ديگر هم اضافه مي‌کنم تازه دو برابر مي‌شود. خدا مي‌گويد: من هفتصد برابر، نه بالاتر «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم‏» در انفاق چنين است. مي‌گويد: اگر قرض دادي، باز بيشتر!
من به دوستان مي‌گويم يکي از بهترين کارهاي خير، چرا گفتند: قرض بالاتر است؟ در روايت هم فرمودند، قرض حتماً به مستحق مي‌رسد. اگر کسي مجبور و گرفتار نباشد نمي‌آيد اين پيچ و خم قرض را طي کند. ولي در انفاق ممکن است به کسي برسد که نيازمند واقعي هم نباشد. خانم محترم اين پول را در يک صندوق بگذار.

يک صندوق قرض الحسنه مطمئن بگذار، اصل پول شما باقي مي‌ماند، تمام تضمين‌ها با بانک است. شما کسي را معرفي کن، يا از اصل پولت مسدود کن، يا نه، پولت را مسدود کن با گذشت زمان کوتاهي از اعتبار پول شما به افراد وام مي‌دهند. قرآن مي‌گويد: «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» ما برمي‌گردانيم. چرا پانزده درصد را باور داريم ولي اينکه پول در صندوق بگذاريم، يک گره‌اي از کسي باز شود. يک جواني اشتغال پيدا کند. يک پدري جهيزيه دخترش را بدهد. الآن هيچکس اين حرف‌ها را به خودش نمي‌گيرد.


آنهايي که زندگي مرفه دارند مي‌گويند: زندگي ما معمولي است. ما چيزي نداريم. به فلاني بگو! خانه طرف مي‌روي مي‌گويي: حاج آقا لوستر چند است؟ تازگي نخريديم ولي به نظرم چهارصد ميليون! فرش و مبلمان و خانه و ماشينش را نگاه مي‌کني، هيچکس اين حرف‌ها را به خودش نمي‌گيرد. ما که زندگي معمولي داريم به ديگران بگو! تمام بينندگاني که حرف مرا مي‌شنوند همه حرف را به ديگران برمي‌گردانند. آدمي که بايد صد تا جهيزيه بگيرد و به ديگران کمک کند، يک جعبه خرما مي‌گيرد و به مسجد مي‌برد و هزار نيت هم مي‌کند که براي اموات و درگذشته‌ها و بد وارث و بي وارث و شهداء باشد و فکر هم مي‌کند کار خير همين است! باور کم است. قرآن مي‌گويد: «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ».

خدا مي‌گويد: طفلت را به امواج خروشان نيل بيانداز، ما او را برمي‌گردانيم. فاطمه زهرا، سيدة النساء، تو حسينت را در راه خدا بده، قطعه قطعه شود، حضرت فرمود: دارم مي‌بينم که گرگ‌هاي بيابان او را قطعه قطعه مي‌کنند. روزي که امام حسين(ع) به دنيا آمده، خدا رحمت کند مرحوم آيت الله العظمي بروجردي گفتند: در جشن ولادت امام حسين(ع) داشتيم گريه مي‌کرديم. گفتند: جشن ميلاد گريه ندارد. فرمود: اين تنها مولودي است که امشب وقتي جبرئيل آمد تبريک ولايتش را گفت، خبر شهادتش را هم داد. همزمان با تبريک ولادت، خبر شهادت را داد و پيامبر خدا هم به فاطمه زهرا خبر داد و مخفي نکرد.

حضرت فرمود: فرزندي که مي‌خواهد قطعه قطعه شود... پيامبر فرمود: نه! در عوض خدا اين پاداش‌ها را به او مي‌دهد، نه امام از نسل اوست. شفاء در تربت اوست. صديقه طاهره عرض کرد: «رضيتُ» راضي شدم. ايمان مادر حضرت موسي را ضرب در چند کنيم تا ايمان صديقه طاهره(س) شود؟


دينداري التماس نمي‌خواهد. آقا تو را خدا به داد مردم برسيد. فقرا را فراموش نکنيد. اين باور مي‌خواهد. عبدالله بن عُمير کلبي سرش را از پنجره خانه بيرون کرد، گفت: چه خبر است؟ گفتند: عده‌اي دارند به جنگ با پسر پيغمبر مي‌روند. آمد به همسرش گفت و با خانمش دو تايي راه افتادند و گفتند: ما در رکاب سيد الشهداء مي‌رويم. نه دعوتنامه نوشته بود و نه حضرت براي او دعوتنامه نوشته بود و نه کسي به او التماس کرد. دينداري التماس نمي‌خواهد. روز عاشورا با عزت و سرافرازي به شهادت رسيد و همسرش هم در کنار او به شهادت رسيد. تنها زني بود که در کربلا به شهادت رسيد.

اين باور و ايمان است. آنوقت ما از جان نه، از مال نمي‌گذريم! اين روزها از خجالت مردم کمتر از خانه بيرون مي‌آييم. مسئولين عمق گرفتاري مردم را باور ندارند که اگر باور داشتند بايد بيشتر از اين تلاش مي‌کردند. انفاق مستحب است، هيچ! واجبات را انجام دهيم. همين خمس واجب را چند درصد از متدينين مي‌دهند؟ امروز 17 مهر ماه شروع به کار و کسب کردي تا 17 مهر ماه سال آينده، يک سال هرچه دوست داري خرج کن. مسافرت، جهيزيه، عروسي، دختر، وليمه و سيسموني و هرچه مي‌خواهي انجام بده، 17 مهرماه 98 نگاه کن اگر کم داشتي که بايد به تو کمک کنند.

اگر مساوي شد که هيچ، اگر اضافه آمد هشتاد درصد براي تو، بيست درصد نيمي براي سادات فقير است در برابر زکات که به غير سادات مي‌دهند. نيمي هم سهم امام زمان(ع) است يعني خرج دين و کار خير. بعضي مي‌گويند: نمي‌شود، آخوندها مي‌خورند! بسم الله نزد مرجع تقليدت برو و بگو: يک پروژه‌اي نشان بدهيد من خودم هزينه کنم.


دو سه روز پيش من دفتر آيت الله العظمي سيستاني در قم بودم. آقايي خدمت نماينده ايشان آمد. گفت: من آمدم هفتصد ميليون خمس بدهم ولي مي‌گويند: آخوندها مي‌خورند! من اعتماد ندارم. مي‌شود شما اين پول مرا بگوييد کجا هزينه مي‌کنيد، يک جاي مشخصي معرفي کنيد؟ ايشان فرمود: هفتصد ميليون شما دو بخش است. نيمي سهم امام است. کجا مي‌خواهي خرج کني؟ گفت: جايي مثل بيمارستان، ايشان فرمود: ما در قم در حال ساخت بيمارستان قلب هستيم به طوري که تمام شهرهاي اطراف را هم پوشش بدهد. مي‌خواهيد اينجا خرج کنيد؟ گفت: خيالم راحت شد.

نيمي از سهم امامش را مستقيم در اين بيمارستان ريخت. نيم ديگر هم خودت بده، چرا من بدهم؟ مگر شما سادات فقير سراغ نداري؟ گفت: من کارم سخت است. اين مبلغ بالا است. من نمي‌توانم! آيت الله العظمي سيستاني و آيت الله العظمي صافي گلپايگاني از مراجع گذشته مي‌گويند: سهم سادات فقير را خودتان بدهيد. معلوم شود مشکل ما وسوسه فکري است يا نه نمي‌توانيم از مال بگذريم؟ دل کندن سخت است.


در بحث زکات گفتيم: آقاي کشاورز، گندم و آب و هوا و دريا براي من است. پنج دانه پاشيدي و هزار کيلو شد. 950 کيلو براي تو، 50 کيلو را به فقرا بده. اين براي زکات است. اين ديگر نياز به مجتهد ندارد. از هزار کيلو، پنجاه کيلو را به فقرا بده. چند درصد از کشاورزان ما از هزار کيلو، پنجاه کيلو را مي‌دهند؟ پنج تا گوسفند داشتي و زمين و زمان و آب همه براي خدا است. پنج گوسفند تو امروز پانصد گوسفند شده است. 495 تا براي تو و 5 گوسفند را به فقرا بده.

زکات دام با زکات گندم فرق دارد. «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» مشکل جامعه ما اطلاعات ديني نيست. مشکل باورهاي ديني است. خيلي از مؤمنين باور دارند، ما باور نداريم. اگر باور داشتيم خيلي زندگي ما بهتر از اين بود. اگر باور داشتيم پول را به 15 درصد سود در بانک نمي‌گذاشتيم که جوان‌ها مجبور شوند از بانک وام بگيرند. مي‌گويد: سي ميليون از بانک وام گرفتم، نود ميليون دادم هنوز تمام نشده است.


يکي از مراجع بزرگوار مي‌فرمود: ما براي مؤسسه‌مان مجبور شديم وامي از بانک بگيريم، مسلمان که هيچ الهي کافر گرفتار اين بانک نشود. آقاي قرائتي مي‌گفتند: يکوقت اين آيه سوره فصلت را براي کسي خواندم. آقايي که خودش اهل قرآن بود، گفت: نه چنين آيه‌اي در قرآن نداريم. خودت درست کردي. گفتم: آيه قرآن است. آيه 7 سوره مبارکه فصلت را قبول نمي‌کرد. «وَ وَيْلٌ‏ لِلْمُشْرِكِينَ‏» واي بر مشرکين! مشرک کيست؟ نمي‌گويد: آنهايي که نماز نمي‌خوانند و به حج نمي‌روند. بت درست کردند. «الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ» زکات نمي‌دهند. مشرک هزار کار ديگر دارد، شرک او را بگو.

خدا مرحوم علامه طباطبايي را رحمت کند، بچه‌ها اين سوره را زود حفظ مي‌کنند «أَ رَأَيْتَ‏ الَّذِي‏ يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» (ماعون/1) آن کسي که قيامت را قبول ندارد چه کسي است؟ «فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ، وَ لا يَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكِينِ» به يتيم و فقرا کاري ندارد. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» (ماعون/4) واي بر نمازگزاراني که «الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» گاهي مي‌خوانند و گاهي نمي‌خوانند. «الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ» ريا مي‌کنند، «وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ» به همسايه کار ندارند.

اگر اين «يُکَذِّبُ بالدِّين» است ديگر «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» چيست؟ من اصلاً خدا و قيامت و پيغمبر را قبول ندارم آنوقت شما مي‌گوييد «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ»؟ اين آيه چه مي‌خواهد بگويد؟«أَ رَأَيْتَ‏ الَّذِي‏ يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» آنهايي که قيامت را قبول ندارند بعد مي‌گويد «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ». مرحوم علامه طباطبايي فرمود: آيه درست است. بخاطر اينکه بعضي از ما مي‌گوييم: مسلمان هستيم ولي در عمل «يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» هستيم. شما منافق هستي، شما که به مسکين و يتيم کاري نداري، نماز گاهي مي‌خواني و گاهي نمي‌خواني، اين «يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» است. اينجا براي مسلماني ما معيار قرار مي‌دهد.


اصلاً نه واجبات را خواستيم و نه خمس و زکات، حداقل در اين بساط آب به آسياب دشمن نريزيم. دشمن به ما رحم نمي‌کند، خودمان به هم رحم کنيم. تو که با يک گوني و برنج و يک قوطي روغن زندگي‌ات اداره مي‌شد، رفتي پنج گوني برنج و پنج قوطي روغن خريدي، براي چه؟ فکر مي‌کني اين مملکت روزي به جايي برسد که تمام اطرافت از گرسنگي بميرند و تو يکي بنشيني و اين ده گوني برنج را بخوري؟! اگر باور داشتيم«إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ» حرص نمي‌زديم و وقتي مي‌ديديم جنس کم است، به هم کمک مي‌کرديم.
شريعتي: نکات خيلي خوبي را شنيديم که انشاءالله در زندگي ما اثر گذار باشد و به خود بگيريم و نگاه ما به ديگران نباشد که انشاءالله بتوانيم تغيير بکنيم و به سمت خدا حرکت کنيم. امروز صفحه 467 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ تَرَى‏ الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ «75»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «2» غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ «3» ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ «4» كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ «5» وَ كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ «6» الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «7»


ترجمه: و فرشتگان را مى‏بينى كه گرد عرش حلقه زده‏اند، در حالى كه همراه با ستايش پروردگارشان تسبيح مى‏گويند و ميان آنان به حقّ داورى گردد و گفته مى‏شود: «سپاس خداوندى را كه پروردگار جهانيان است.»
به نام خداوند بخشنده‏ى مهربان‏، حا، ميم. نزول كتاب از طرف خداوند عزيز عليم است. آمرزنده‏ى گناه، پذيرنده‏ى توبه، سخت كيفر و صاحب عطاى فراوان. هيچ معبودى جز او نيست. بازگشت (همه) به سوى اوست. جز كسانى كه كفر ورزيدند كسى در آيات خداوند جدال و ستيزه نمى‏كند پس تحرّك آنان در شهرها تو را نفريبد.

پيش از اين (كفّار مكّه) نيز قوم نوح و احزابى كه بعدشان آمدند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند و هر امّتى تصميم گرفت تا پيامبرش را به عقوبت بگيرد و به وسيله‏ى باطل مجادله كردند تا حقّ را نابود نمايند، پس آنان را (به قهر خود) گرفتم، پس (بنگر كه) كيفر من چگونه بوده است. و بدين گونه (كه احزاب در دنيا عقوبت شدند) وعده عذاب پروردگارت درباره‏ى كسانى كه كفر ورزيدند قطعى شد كه آنان اهل دوزخند. كسانى كه عرش (خدا) را حمل مى‏كنند وآنان كه اطراف آن هستند، پروردگارشان را با سپاس و ستايش تسبيح كرده (و به پاكى ياد مى‏كنند) و به او ايمان دارند و براى كسانى كه ايمان آورده‏اند (از خداوند) آمرزش مى‏خواهند (ومى‏گويند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چيز را فراگرفته است، پس كسانى را كه توبه كرده و راه تو را پيروى كرده‏اند بيامرز و آنان را از عذاب دوزخ حفظ كن.
شريعتي: قرار هست از آقا سيد جمال الدين گلپايگاني براي ما نکته‌اي بگويند.
حاج آقاي حسيني قمي: مي‌دانيد اين مرد بزرگ مقامات بسيار علمي و فوق‌العاده‌اي داشته که مجال نيست. من يک نامه‌اي را پيدا کردم که مرحوم سيد جمال گلپايگاني 75 سال پيش اين نامه را به آيت الله العظمي صافي گلپايگاني که از مراجع تقليد هستند، نوشتند. ايشان در آن زمان شايد بيست و چند ساله بودند. يک نامه به استاد خودش آيت الله سيد جمال گلپايگاني مي‌نويسد آن پيرمرد با چه حوصله‌اي جواب اين شاگرد جوان خودش را مي‌دهد با چه آدابي!
«بسم الله الرحمن الرحيم جناب مستطاب، علم الاعلام، عماد الافاضل العظام و نخبة العلماء المؤيد المُسدد، آقاي آقا لطف الله صافي گلپايگاني دامت توفيقاته: به عرض مي‌رساند انشاءالله تعالي وجود محترم از جميع مکاره مصون و محروس هست و لا زال در استکمال قوه علميه و عمليه، جدّ و جهد، در تحصيل علم و تهذيب اخلاق و ترويج شرع مؤيد و منصورند.

مرقومه محترمه زيارت شد، ممنون مراحم و متشکر الطاف قرة العين معظم بوده و هستم. از حالم خواسته باشيد اين حيات مستعار باقي و بي حالي و ضعف مزاج از جهت پيري و عارضه در ماه مبارک مرا از کار باز داشته است. اسئل الله العفو و العافيه و حسن العاقبة. عزيزا! اين حال جواني را مغتنم بشمار. و از بذل جهد در تحصيل علم کوتاهي نکن. و تقوا که ترک معاصي باشد کمال اهتمام را داشته باش که اصل و اساس بلوغ به هر سعادتي است. بدانيد که بدون ملکه تقوا امکان ندارد حصول حقيقت علم که «العلم نورٌ يقذفه الله في قلب من يشاء سوا کام متعلقاً بالاعتقاد أو بالعمل» چه در مسائل اعتقادي و چه در مسائل عملي.» ايشان مي‌فرمايد: در مسائل اعتقادي و عملي خدا در قلب انسان‌ها قرار مي‌دهد و بدون ملکه تقوا امکان ندارد به دست بيايد. «تقوا قلب را پاک مي‌کند از همه پليدي‌ها و تهذيب مي‌کند نفس را از مهلکات خبيثه و تصفيه مي‌کند از کدورات و پرده‌هايي که مانع از ادراک حقايق است و جلا مي‌دهد به نور قلب و کم کم انسان به نظر در آثار و آفاق و انفس آيات الهي و دلايل ربوبي مکنونه در آنها را مشاهده مي‌کند و بر اثر نظر در آفاق و انفس و تفکر در آنها درک مي‌کند «إِنَ‏ فِي‏ خَلْقِ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْباب‏». چون جنابعالي را دوست مي‌دارم و قابل ديده‌ام اين نامه را نوشتم لذا زياد مصدع شده، در تحصيل اهتمام کن، وقت را غنيمت بدان که از دست مي‌رود و ديگر به دست نمي‌آيد. عالم بعد که به اصطلاح عالم برزخ است عالم حسرت و مذمت است از مُهملين و معطلين و عالم فوز به نتايج اعمال حسنه از براي عاملين و اولياي خدا.»

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group