پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيره تربيتي اميرالمؤمنين علي(ع) در نهج‌البلاغه- خطبه 154
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 29- 08-97
 بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

حاج آقاي حسيني قمي: بسم الله الرحمن الرحيم، بعد از تلاوت قرآن در مورد رد مظالم که هر سال ماه ربيع از مراجع تقليد اجازه مي‌گرفتيم خواهيم گفت. خطبه 154 نهج‌البلاغه بوديم، اين فراز نوراني از خطبه که اميرمؤمنين مي‌فرمايند: «قَالَ الرَّسُولُ الصَّادِقُ (ص)» پيامبر صادق فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُ‏ الْعَبْدَ وَ يُبْغِضُ عَمَلَهُ‏ و يُحبُّ عَمَلَه و يبغضُ عَمَلَه» در بيان پيامبر خدا هست که خدا بندگانش را دوست دارد، اگر يک گناهي انجام مي‌دهند، گناه را دوست ندارد ولي بندگانش را دوست دارد. از عمل و گناه خداوند بيزار است. نقطه مقابلش اگر بنده‌اي مؤمن نبود، قطعاً خدا کفر را دوست ندارد و با کفر دشمن است ولي با کافر دشمن نيست. اگر همين کافر کار خوبي انجام داد، کار خوب را ولو از کافر باشد خداوند مي‌پسندد.

حضرت لوط به قوم خودش فرمود: «قالَ‏ إِنِّي‏ لِعَمَلِكُمْ‏ مِنَ الْقالِينَ» من دشمن کار شما هستم. قومي که زشت‌ترين فحشاء را در تاريخ انجام مي‌دادند ولي صريح قرآن است حضرت لوط فرمود: «قالَ‏ إِنِّي‏ لِعَمَلِكُمْ‏ مِنَ الْقالِينَ» مفسرين تأکيد کردند قرآن نمي‌گويد: من دشمن شما هستم، پس اين يک قاعده کلي است و براساس اين قاعده يک سؤالي را مطرح کرديم که اگر انسان‌هايي کار خوبي انجام بدهند ولي به خدا و پيامبر ايمان ندارند، آيا خداوند اين کار خوبشان را تفضلاً پاداشي عطا مي‌کند يا نه؟ گفتيم با اينکه در کارها هم نيت لازم است و هم قربت، يعني يک کاري که انجام مي‌دهيم اولاً بايد توجه داشته باشيم و نيت کنيم، ثانياً قربة الي الله انجام بدهيم. اگر اين دو نباشد پاداشي نداريم. همينطور اگر کسي مؤمن نيست و به خدا و رسول ايمان ندارد، استحقاق اجر ندارد.


شريعتي: ما بايد بين دو نکته تفکيک قائل شويم، يکي بين افراد و اعمالشان، يکي بين پاداش و اجر و ثواب.
حاج آقاي حسيني قمي: من پيش‌بيني مي‌کردم اين بحث سؤالات زيادي به دنبال داشته باشد. شهيد ثاني(ره) از فقهاي بزرگ شيعه که در حدود پانصد سال پيش زندگي مي‌کردند، فرمودند: خداوند پاداش مي‌دهد به بندگاني که کارهايي انجام بدهند ولو قصد قربت در اين کار نداشته باشند، ايمان داشته باشد و براي خدا باشد چه بهتر. اگر قصد قربت نداشت خدا پاداش مي‌دهد. مفصل اين بحث را فقيه بزرگي به نام آيت الله العظمي آخوند ملا زين العابدين گلپايگاني شاگرد مرحوم صاحب جواهر، استاد شخصيت‌هايي مثل ميرزاي شيرازي، کتابي به نام «انوار الولاية» دارند که در آن کتاب مفصل مطرح کردند.

شخصيتي است که بعد از شيخ انصاري براي مرجعيت عامه شيعه به ايشان مراجعه کردند ولي ايشان نپذيرفتند. قبر اين بزرگوار در گلپايگان زيارتگاه است. ايشان آمدند براساس روايات ده مورد را نام بردند که در اين ده مورد ما مي‌بينيم کسي هست کار خوب انجام داده ولو ايمان ندارد، ولي خدا به او پاداش مي‌دهد. يا نه کار خوبي انجام مي‌دهد اما براي خدا انجام نداده، خدا به او پاداش مي‌دهد و خيلي بحث مهمي است.

اساس رواياتي که مي‌خوانيم از سه بزرگوار است. صاحب کتب اربعه شيعه مهم‌ترين کتاب‌هاي منابع حديثي شيعه، يعني يا بايد مرحوم کليني در کافي شريف گفته باشد، يا شيخ صدوق يا شيخ طوسي، از اين سه بزرگوار ديگر جلوتر نمي‌رويم. نکته ديگر اينکه يکوقت مي‌گوييم: اجر، ثواب، استحقاق نه، کسي که ايمان ندارد چه استحقاقي، خدا را قبول ندارد. چطور مي‌تواند از خدا مستحق پاداش باشد، مستحق اجر و ثواب باشد. خدا و پيغمبر را قبول ندارد. پس ما نمي‌گوييم: استحقاق اجر و ثواب، نه. مي‌گوييم: خداوند متعال تفضلاً پاداش به اينها مي‌دهد ولو استحقاق ندارند.


اگر عزيزان رواياتي را ديدند و از منابع مهم ديگر ديدند، به ما پيامک بزنند. هفته گذشته دو مورد را گفتيم، من خيلي خوشحال شدم از اينکه بينندگان با دقت برنامه را مي‌بينند. چند مورد از پيام‌هاي مردم را بخوانم. گفتند: شما چطور مي‌گوييد: خداوند به اين کافرها پاداش مي‌دهد؟ سوره اعراف آيه 40 مي‌فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» اينهايي که کافر هستند بهشت نمي‌روند. ما نگفتيم به بهشت مي‌روند. بهشت خاص مؤمن است. کسي که مشرک و کافر از دنيا رفت، ديگر استحقاق بهشت ندارد. بهشت قطعاً نمي‌رود.


شريعتي: پاداش يعني چه؟
حاج آقاي حسيني قمي: عذاب نمي‌شود. اين آدم هيچ عذابي نخواهد ديد «و يعطي برزقه» در أمالي شيخ طوسي است، امام باقر(ع) فرمود: به او روزي مي‌دهند. ما نگفتيم کافر بهشتي مي‌شود، «لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ» يک عزيز ديگري پيام داده است «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ‏ الْمُتَّقِينَ‏» (مائده/27) خدا از متقين قبول مي‌کند و ما هم قبول داريم. اجر و ثواب بخواهد قبول شود بايد ايمان باشد. باز آيه اول سوره محمد(ص) را براي ما فرستادند. «الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ‏ سَبِيلِ‏ اللَّهِ‏ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» (محمد/1) ما همه اينها را قبول داريم لذا گفتيم: اجر و ثواب نيست، استحقاق نيست، تفضل و پاداش است. خدا کريم است.
شريعتي: پاداش در اين دنيا يا در آخرت؟


حاج آقاي حسيني قمي: در اين دنيا هم خدا مي‌تواند پاداش بدهد. يک کسي يک خدمتي به خلق کرده و آرزويش اين بوده که شهرتي، نامي و آوازه‌اي پيدا کند. خدا به آن آوازه و شهرت رسانده است. يا در قيامت خدا عذاب نمي‌کند و روزي مي‌دهد. ما اين آيه‌اي که فرستادند را قبول داريم و اين عالم بزرگوار هم به اين آيات توجه داشته است. يا بعضي نوشتند: مگر حديث نداريم «فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ‏ مَا سِوَاهَا» (تهذيب الاحکام/ج2/ص239) نماز قبول شود باقي کارها قبول مي‌شود. اينها که نماز نمي‌خوانند. پس هيچ کاري قبول نيست. ما نمي‌خواهيم بگوييم قبول مي‌شود. ولي بحث اين است که خداوند کار خوب را مي‌بيند و مي‌خرد. ما يک مباحث چند ميليوني داريم و واقعاً افتخار مي‌کنيم، با پيام‌ها به ما کمک مي‌کنند و ما تک تک پيام‌ها را مي‌خوانيم.


نکته‌ي ديگر اينکه نتيجه بحث ما اين نيست که هرکس هر ديني داشته باشد خدا از او قبول مي‌کند، دين اسلام خاتم الاديان است و پيامبر اسلام خاتم الانبياء است. غير از اين هيچ دين ديگري پذيرفته نمي‌شود. اينطور نيست که اگر کسي کار خوبي کرد ولي ايمان به اسلام و خاتم الانبياء نداشت بگوييم: فرداي قيامت بهشتي است و درجاتي دارد. نه! به مناسبت کار خوبي که انجام داده خدا اين کار را از او مي‌خرد و پاداش مي‌دهد. لذا ديديد خيلي‌ها مي‌گويند: قلبت پاک باشد. به بعضي از خانم‌ها که در مورد عفاف و حجاب مي‌گويي، مي‌گويند: قلبت پاک باشد.

قلب پاک نشانه‌ مي‌خواهد و در عمل بايد ظهور بکند. يکي از عزيزان پيامي دارد و پيامش يک مقدار تند است. نوشته اين کارشناس شما آمده مردم را به سمت خدا ببرد يا به سمت کفر ببرد؟ يکبار مي‌گويد: نماز نخوانديد اشکال ندارد. يکبار مي‌گويد کافر باشيد اشکال ندارد. ما کي گفتيم کافر باشيد اشکال ندارد؟ ما مي‌گوييم: همه چيز بر اساس ايمان است ولي مي‌گوييم: اگر کافر هم يک کار خوبي انجام داد، خدا به او پاداش مي‌دهد. نه اينکه درجات اعلي، کمال يک عمل به مرتبه ايمان ما برمي‌گردد. ما کي گفتيم نماز نخوانيد اشکال ندارد؟ گفتيم: فرزند شما نماز نمي‌خواند سر به سرش نگذار و اذيتش نکن و مدارا کن تا نمازخوان شود.


مرحوم کليني در کافي شريف و مرحوم شيخ صدوق در من لا يحضر، گفتيم: حضرت موسي وقتي خواستند سامري را مجازات کنند که ششصد هزار بت پرست تحويل داد، وقتي حضرت موسي خواست سامري را مجازات کند، خدا به موسي وحي کرد، نه، از مجازات مرگ يک درجه تخفيف! تا آخر عمر تحريم اجتماعي شد. زنده بود ولي مردم با او قطع رابطه کردند. چرا؟ «لانه رجلٌ سخيٌ» آدم سخاوتمندي بود. حديث در کافي است. پس سخاوت سامري را هم نجات مي‌دهد. نه اينکه بگوييم: بهشتي مي‌شود. در دنيا از مرگ نجات پيدا کرد. چون در آستانه ولادت خاتم الانبياء هستيم، حديث در کافي مرحوم کليني است. يک بابي دارد به نام باب ادخال السرور علي المؤمن، دل مؤمني را شاد کردن.

از امام باقر(ع) است «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ أَحَبَ‏ إِلَي‏ اللَّهِ‏ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَي الْمُومِنِ‏» (كافي، ج2،ص 188) خدا پرستش نشده است به چيزي محبوب‌تر از شاد کردن دل مؤمن، نماز و روزه و حج خوب است ولي مي‌فرمايد: بالاترين عبادت شاد کردن دل مؤمن است. باز امام صادق(ع) فرمود: اگر دل مؤمني را شاد کردي، نگوييد: او را شاد کرديم، والله ما را شاد کرديد! امام صادق قسم خورد. به خدا قسم پيامبر را شاد کرديد. اگر شما گرفتاري مؤمني را برطرف کرديد، اگر مي‌خواهي به برادر و خواهر و بستگانت کمک کني، به بدهي کسي مهلت بدهي، با مستأجر خودت کنار آمدي، امام صادق قسم خوردند و فرمودند: والله من و رسول الله را شاد کرده‌اي!


در اين ايام که مشکلات زياد است اما براي عده‌اي خيلي سخت‌تر است. دو سه روز پيش جايي بودم جمعي از بازنشسته‌ها بودند. يکي گفت: من ماهي يک ميليون و دويست حقوق دارم، خانم من مدتي است بيمار است و هربار که نسخه را گرفتم يک ميليون و ششصد هزار تومان مي‌شود و يک ريال مشمول بيمه نمي‌شود. خود ما نبايد به فرياد همديگر برسيم؟ خواهر به خواهر، مالک به مستأجر نبايد رحم کند؟ کارخانه‌دار به کارگر نبايد رحم کند؟ کارگر به کارخانه‌دار نبايد رحم کند و توليد را بالا ببرد؟ مورد اول سخاوت بود.


مورد دوم پناه دادن را اشاره کرديم. حديثي در مورد پناه دادن بخوانم که باز مرحوم کليني در کافي شريف بيان کردند. امام باقر(ع) فرمود: «ان فيما ناجي الله به عبده موسي» از مناجاتي که بين خداوند و حضرت موسي، موسي با خداوند مناجات مي‌کرد، کلمات پروردگار را مي‌شنيد، خداوند به موسي فرمود: من بندگاني دارم «ابيحه جنتي» بهشتم مباح اينها، از اين بالاتر «أُحَکِمُّهُم فيها» ديدم معنا کردند يعني خداوند در بهشت به اينها حق شفاعت مي‌دهد. اينها صاحب اختيار بهشت هستند. هرکس را مي‌خواهي بردار به بهشت بياور. بندگاني دارم حاکم بهشت هستند و در بهشت حکومت مي‌کردند.

چه کساني هستند؟ «من أدخل علي مؤمنٍ سروراً» کسي دل يک مؤمني را شاد کند. سرور هم به اين معني نيست که حتماً خانه برايش بسازي. يک مثال هم اين است که شما در حد توان خودت گرفتاري يکي را حل کن. امام باقر(ع) فرمود: «ان مؤمناً کان في مملکة جبارٍ» يک مؤمني، مسلماني در مملکتي زندگي مي‌کرد که کشور اسلامي بود ولي در اين کشور اسلامي اذيتش مي‌کردند. گفت: اين کشور اسلامي را نخواستيم. برويم يک کفرستاني شايد آنجا به ما رحم کنند. باز خواهش مي‌کنم تو را به خدا مدارا کنيد، کاري نکنيم که عده‌اي کشور اسلامي را رها کنند و به کشور کفر بروند و کافرها بهتر برخورد کنند. اين فرار کرد و رفت مهمان يک کافر مشرک شد. کافر به او پناه داد و از او پذيرايي کرد و با او مدارا کرد.

وقت مرگ اين کافر که رسيد خداوند به او الهام کرد «و عزتي و جلالي» به عزت و جلال خودم قسم، «لو کان لک في جنتي مسکن» اگر مي‌شد کافر را بهشت ببرم تو را به بهشت مي‌بردم. ولي خوانديم که کافر به بهشت نمي‌رود، «لاکنها محرمة علي من مات بي مشرکاً» بهشت براي مشرک حرام است «ولکن يا نارُ» خداوند به آتش خطاب مي‌کند، اگر هست يک جاي مخصوص در آتش که اين عذاب نبيند و امام باقر فرمود: خدا روزي هم به او مي‌دهد. بعضي ديديد مي‌گويند: خدا از کجا روزي مي‌دهد؟ بهشت که بر اينها حرام است. روزي از کجا مي‌آيد؟ حضرت فرمود: از هرجا خدا بخواهد.

مشرک به مؤمن پناه داده، خداوند او را به بهشت نمي‌برد ولي در آتش عذاب نمي‌بيند و خدا به او روزي مي‌دهد. مهاجريني که از کشورهاي مختلف در کشور ما هستند، خوب مدارا کنيم. اگر من يک مسلمان مهاجر را اذيت کردم، از اينها مجبور شد و به کشور کفر رفت، گيرم که بتواند ايمانش را حفظ کند ولي نسلش نمي‌تواند. شما يک مسلمان را از يک کشور اسلامي فراري دادي و ايمانش در معرض خطر قرار گرفت، چه کسي مقصر است؟ ما پنج ميليون مهاجر ايراني در خارج از کشور داريم، برويم از آنها ياد بگيريم. باور کنيد کافرها بهتر از ما با مهاجرين برخورد مي‌کنند. يک آقايي صاحب کارخانه بود و پيام داده بود مهاجريني که نزد ما کار مي‌کنند سخت‌ترين کارها را انجام مي‌دهند که ايراني حاضر نيست انجام بدهد. با مهاجر درست برخورد کنيم.


مصداق سوم، حديث در کافي و من لا يحضر است. از امام باقر (ع) است که رسول خدا فرمود: «مَنْ تَرَكَ الْخَمْرَ لِغَيْرِ اللَّهِ» مسلماني شراب خوار بوده، اگر شراب خواري را کنار بگذارد، «سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِيقِ الْمَخْتُومِ» خدا از نوشيدني‌هاي بهشت نصيب او مي‌کند. مي‌گويد: سؤال کردم يا رسول الله درست شنيدم؟ فرمود: بله، «نَعَمْ وَ اللَّهِ صِيَانَةً لِنَفْسِهِ يَشْكُرُهُ اللَّه‏» براي حفظ جان خودش! اسلام براي حفظ جان يک انسان مسلمان يا غير مسلمان ارزش قائل است. مي‌گويد: مسلمان شراب را کنار بگذار براي حفظ جان خودت.

اميرالمؤمنين سؤال کرد که فرموديد «لغير الله» فرمود: بله. هفده ربيع به همين است که يادمان باشد و افتخار کنيم، پيامبر فرمود: کسي شراب را براي حفظ جان خودش کنار بگذارد، خدا به او پاداش مي‌دهد. اين نگاه دين است. نمي‌گويد: تو شراب خوردي و من ديگر با تو حرف نمي‌زنم و تو ديگر بايد عذاب شوي! متأسفانه واژه‌هاي ما اين است و نمي‌توانيم مخفي کنيم. فرمود: کسي که شراب خوار است مثل بت پرست است. تو کنار بگذار، فرداي قيامت خدا نوشيدني بهشتي نصيب تو خواهد کرد. اين ادبيات و اين فرهنگ را کنار نگاهي بگذاريد که گاهي مي‌خواهيم به گردن اسلام بگذاريم.


مثال چهارم، حديث در ثواب الاعمال است و شيخ صدوق نقل کرده است. موسي بن جعفر(ع) فرمود: «کان في بني اسرائيل رجلٌ مؤمن» در بني اسرائيل يک مؤمني بود، «کان له جارٍ کافر» مؤمن يک همسايه کافر داشت ولي اين کافر با مؤمن مدارا مي‌کرد و کمک او مي‌کرد. کافر که از دنيا رفت، خدا يک محلي برايش ساخت که در جهنم آتش آزارش ندهد. خدا يک خانه در جهنم برايش بنا مي‌کند که عذاب جهنم نبيند و گرفتار عذاب نشود و روزي‌اش را مي‌رساند و خطاب کند: اي کافر، اين بخاطر اين است که کار خوب مي‌کردي و همسايه مسلمانت را کمک کردي. قطعاً بهشت نيست ولي خداوند تا همين اندازه مي‌خرد.


مورد پنجم، اگر کسي به عدالت رفتار کند، خدا عدالت را دوست دارد از هرکس که باشد. روايت از پيامبر خداست که فرمود: «المُلک يبقي مع الکفر و لا يبقي مع الظلم» سلطنت با کفر مي‌ماند ولي با ظلم نمي‌ماند. روايت داريم پيامبر خدا فرمود: «احسنوا الي رعيتکُم» با مردم خوب رفتار کنيد. مردم مثل دستبند شما هستند. دستبند يعني زينت شما هستند. آقاي رئيس جمهور، آقاي قوه قضائيه، آقاي رئيس مجلس، آقاي وزير، آقاي وکيل، آقاي فرماندار، مردم را زينت خود بدانيد. مردم زينت حکومت هستند. با اين زينت خوب رفتار کنيد. خدا عدالت را مي‌خرد.

اگر مؤمن بودي و عادل بودي چه بهتر، کافر هم بودي و عادل بودي خدا مي‌خرد.
مورد ششم،«فَقَالَ السُّبْحَةُ الَّتِي هِيَ مِنْ‏ طِينِ‏ قَبْرِ الْحُسَيْنِ (ع)» فرمود: اگر تسبيح از تربت امام حسين باشد، «کتبَ مُسَبّحاً و ان لم يُسَبّح» شما معامله مي‌کني با رفيقت حرف مي‌زني، هر کاري مي‌کني، حواست نيست. همين تسبيح تربت امام حسين دستت است و غافل غافل هستي، خدا ثواب سبحان الله برايت مي‌نويسد. گفتيم: اعمال نيت و قصد قربت مي‌خواهد. شما غافل محض هستي و تسبيح فقط در دستت هست، براي ثواب سبحان الله نوشته مي‌شود.


مورد هفتم، اگر عيب پوشي کردي و عيب مؤمن را پوشاندي خدا از تو مي‌خرد. امام صادق(ع) از پيامبر نقل کردند. به رسول خدا گفتند: فلاني هر گناهي بگوييد انجام مي‌دهد. رسول خدا فرمود: من مي‌دانم اين عاقبت بخير مي‌شود و بهشتي است. يا رسول الله زشتي نيست که انجام نداده باشد. فرمود: عاقبت بخير است. چرا؟ فرمود: آبروي مؤمني در خطر بود، اين آبروداري کرد. آمدند گفتند: پيامبر اينطور فرمود. گفت: اِ... خدا کار ما را اينقدر زيبا مي‌خرد؟ تمام فسق و فجورش را کنار گذاشت و عاقبت بخير شد. عيب کسي را بپوشاني، مسلمان باشي و کافر باشي خدا مي‌خرد.


مورد هشتم، کسي خوش اخلاق باشد. باز حديث در أمالي شيخ صدوق است. سه نفر قصد جان پيامبر را داشتند و محکوم به مرگ بودند. وقتي خواستند حکم را در مورد اينها اجرا کنند، جبرئيل نازل شد. يا رسول الله! خدا سلام مي‌رساند، با اين کاري نداشته باش. او را آزاد کن. گفت: چرا؟ فرمود: دو ويژگي دارد يکي اخلاق خوب و يکي ثروتمند است. حضرت فرمود: خدا با تو کاري ندارد و آزاد هستي. فرمود: جبرئيل به من خبر داد، اخلاقت خوب است. فرمود: دين شما چنين است که اخلاق خوب نجات مي‌دهد؟ مسلمان شد و همان‌جا اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله گفت.


مورد نهم اين است که اگر کسي به اهل‌بيت و ائمه محبت داشته باشد، زيارت اهل‌بيت برود و مجلس بر اهل‌بيت اقامه کند، الآن کساني که به کربلا مي‌روند، مسلمان و مسيحي مي‌آيند، يعني خدا هيچ پاداشي به اينها نمي‌دهد؟ يعني خدا به ارمني‌هايي که عاشورا براي حضرت غذا مي‌دهند هيچ پاداشي نمي‌دهد؟ يک روايتي است از ابن عباس نقل مي‌کند «کان يهوديٌ يحبُّ علياً حبّاً شديدا» يهودي به اميرالمؤمنين خيلي علاقه داشت وقتي از دنيا رفت بدون اسلام از دنيا رفت، خداي متعال خطاب مي‌کند: اين نمي‌تواند به بهشت برود، ولي در آتش هيچ عذابي نخواهد ديد. يا در دنيا عاقبت بخير مي‌شوند و يا آنجا به فريادشان مي‌رسد.
شريعتي: امروز صفحه 509 قرآن کريم، آيات سوره مبارکه محمد را تلاوت خواهيم کرد.


«وَ يَقُولُ‏ الَّذِينَ‏ آمَنُوا لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلى‏ لَهُمْ «20» طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ «21» فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ «22» أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ «23» أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها «24» إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى‏ لَهُمْ «25» ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ «26» فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ «27» ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ «28» أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ «29»


ترجمه: و كسانى كه ايمان آورده‏اند مى‏گويند: چرا سوره‏اى (براى جهاد) نازل نمى‏شود؟ پس هنگامى كه سوره‏اى محكم و روشن نازل مى‏گردد كه در آن نامى از جنگ رفته است، بيماردلان را مى‏بينى كه به تو نگاه مى‏كنند مانند نگاه كردن كسى كه از (سكرات) مرگ بى‏هوش شده است، پس همان مرگ برايشان سزاوارتر است. فرمانبردارى و سخن سنجيده (شايسته و بايسته آنان است) پس هنگامى كه امر (كارزار) قطعى شد (از رفتن به جهاد سر باز مى‏زنند) اگر به خدا راست گويند (و صادقانه جهاد كنند)، قطعاً برايشان بهتر است. پس (اى بيماردلانِ سست ايمان!) اگر (از جهاد) روى گردانيد، جز اين از شما انتظار نمى‏رود كه در زمين فساد كنيد و پيوندهاى خويشاوندى را قطع كنيد. آنانند كسانى كه خداوند از رحمت خويش دور و (گوششان را) كر و چشم‏هايشان را كور ساخته است (نه حقّى مى‏شنوند و نه حقّى مى‏بينند).

آيا در قرآن تدبّر و تأمّل نمى‏كنند يا بر دلهايشان قفل‏ها خورده است. همانا كسانى كه پس از آن كه راه هدايت برايشان روشن شد به آن پشت كردند، شيطان (رفتار بدشان را) برايشان آراسته و آنان را با آرزوهاى طولانى فريفته است. اين، به خاطر آن است كه (بيماردلان مرتد) به كسانى كه از دستورات الهى ناخشنود بودند، گفتند: ما در بعضى امور از شما اطاعت خواهيم كرد، در حالى كه خداوند پنهان كارى آنان را مى‏داند. پس (حال آنان) چگونه خواهد بود، آنگاه كه فرشتگان جانشان را بازگيرند، در حالى كه به صورت و پشت آنان مى‏كوبند. اين (نوع جان گرفتن) به خاطر آن است كه آنان از آنچه خداوند را به خشم مى‏آورد، پيروى كرده و خشنودى خدا را خوش نداشتند، پس خداوند نيز اعمالشان را تباه كرد. آيا كسانى كه در دل‏هايشان بيمارى (نفاق و كفر) است، پنداشته‏اند كه خداوند هيچ وقت كينه‏ها و حسادتشان را آشكار نخواهد كرد؟


شريعتي: دو نکته را يادآوري کنم، امسال قرار گذاشتيم با همه سمت خدايي‌ها که هفده ربيع سالروز ميلاد پيامبر و امام صادق(ع) در ذهن بچه‌ها ماندگار شود، قرار شد پدرها و مادرها روز قبل از ميلاد، روز شنبه روانه مدرسه کنند و از همکلاسي‌ها پذيرايي کنند. نکته دوم اينکه قرار هست به مناسبت هفته کتاب و کتاب‌خواني به 313 نفر از مخاطبين عزيز از کتاب‌هاي کارشناسان گرانقدر هديه بدهيم، هزينه کتاب رايگان هست ولي هزينه پست بر عهده شماست. براي ثبت نام به سايت ما مراجعه کنيد. انشاءالله کتاب‌ها براي شما ارسال خواهد شد.
حاج آقاي حسيني قمي: رد مظالم يا مظالم عباد چيست؟ اگر ما به کسي بدهکار هستيم و او را نمي‌شناسيم. هيچ آدرس و نشاني از او نداريم، فرمودند: بايد به نيت کسي که بدهکار هستيم يک پولي به فقير بدهيم. ما که نمي‌توانيم اين کار را کنيم و بايد به خودش پرداخت مي‌کرديم حالا مي‌خواهي به فقير بدهي نياز به اجازه مجتهد است.

در ماه ربيع هر سال اين اجازه را مي‌گيريم، از امروز که دوازدهم ربيع الاول است تا آخر ماه ربيع الاول دوستان فرصت دارند، تا مبلغ پانصد هزارتومان مي‌توانند رد مظالم بدهند. ما از حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني، حضرت آيت الله العظمي مکارم شيرازي، آيت الله العظمي وحيد خراساني، آيت الله العظمي سيستاني، آيت الله العظمي شبيري زنجاني، مقام معظم رهبري، هرکس مقلد اين آقايان هست، تا پانصد هزار تومان مي‌توانيد رد مظالم بدهيد.

موارد رد مظالم چيست؟ مثلاً در بچگي مالي را از بين برديد و حالا که بزرگ شديد مکلف هستيد. معامله‌اي کرديم و مشهد مي‌رفتيم، يکجا توقف کرديم پول اضافه به ما داده، يا ما پول کم داديم. الآن نمي‌توانيم پيدايش کنيم. يا خداي نکرده سر کلاس در گوش رفيقي زديم، اگر خودش يا وارثش را مي‌شناسيم بايد سراغش برويم. اگر نمي‌شناسيم و دسترسي نداريم، در تصادف تند رد شديم و آينه ماشين را شکستيم، نايستاديم اطلاع بدهيم. کرايه نداديم، همه گرفتار اين موارد هستيم. پس در اين ايام رد مظالم يک کمک به فقرا هست. به چه کسي بدهيم؟ به فقير، مسجد و مدرسه سازي نه! فقير کسي است که هشتش گرو نه‌اش است. نبايد فقير رو به قبله باشد، هرکس که زندگي‌اش نمي‌چرخد و کم مي‌آورد. پدر و مادر و اولاد و واجب النفقه ما نباشند.
يادمان باشد اين جبران همه مظالم ما نمي‌شود. اگر ده ميليون مظالم بدهکار هستيم با پانصد هزار تومان برطرف نمي‌شود. اگر طلبکار و وارثش را مي‌شناسيم يا آدرسي داريم بايد سراغش برويم. صدقات روزانه را هم مي‌شود به نيت رد مظالم داد. لازم نيست به فقير بگويي: من نيت رد مظالم نکردم. نيت رد مظالم گفتنش لازم نيست. غير از پدر و مادر و اولاد، خويشاندان مقدم هستند. سه مرتبه آيه شريفه «أَمَّنْ يُجِيبُ‏ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوء» را با هم بخوانيم. به حق محمد و آل محمد حوائج همه را برآورده به خير بفرما. مريض‌ها لباس عافيت بپوشان. گرفتاري‌ها بطرف بفرما.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group