پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در نهج‌البلاغه، شرح خطبه 87
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 08- 02- 99
بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

حاج آقاي حسيني قمي: سلام عليکم و رحمة الله، عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بينندگان عزيز دارم. اميدوارم طاعات و عباداتشان قبول باشد، دو دسته هستند حسرت اين روزها را مي‌خورند، يکي آنهايي که به ماه رمضان نرسيدند و عمرشان وفا نکرد و کساني که به ماه رمضان رسيدند ولي به دليل بيماري نمي‌توانند روزه بگيرند و خيلي غصه مي‌خورند. يک وقتي حديثي در مورد فضيلت ماه رجب خواندم، بيننده‌اي پيام داده بود که شما حديث را خواندي و ما نشسته بوديم زار زار گريه مي‌کرديم.

روزه ماه رمضان که چيز ديگري است. اگر انسان بعدها هم قضا کند، هيچ چيزي جاي ماه رمضان را نمي‌گيرد و بايد حمد خدا را بگوييم. خداوند اين لياقت و قابليت را به همه ما داد تا به ماه رمضان ديگر برسيم، ماه رمضان نه فقط ماه نزول قرآن است، مرحوم کليني حديثي را نقل کردند، تمام کتاب‌هاي آسماني در ماه رمضان نازل شده است. صحف ابراهيم، تورات و انجيل، زبور، همه کتاب‌هاي آسماني ماه نزولشان ماه رمضان است.

مي‌دانيد در نقل‌ها هست که روزه قبلاً فقط بر انبياء واجب بود و خداوند به ما دستور داد که کار انبياء را انجام بدهيم. انشاءالله عزيزان موفق هستند و اگر بهانه نياوريم اين نعمت فوق العاده، اگر کسي در ماه رمضان يک روز روزه بگيرد، از روي شوق، اگر خداوند همه عالم را پر از طلا کند و به آنها بدهد، مي‌گويد: من هنوز پاداش آنها را ندادم و تا قيامت پاداش آنها را مي‌دهم. خدا مي‌فرمايد: دنيا ظرف پاداش روزه‌دارها نيست! «الصَّوْمُ‏ لِي‏ وَ أَنَا أَجْزِي بِه‏» (مصباح الشريعه/ص136) از مهمترين‌ چيزهايي که مي‌تواند اراده ما را قوي کند، روزه ماه رمضان است. انشاءالله از اين فرصت استفاده کنيم. ماه رمضان به سرعت مي‌گذرد. کساني که کارگر دارند و کارمند دارد، تخفيف بدهند، انشاءالله بتوانيم ماه رمضان خوبي را داشته باشيم.

حاج آقاي حسيني قمي: خطبه 87 چهل ويژگي براي متقين هست. براي شرح اين خطبه کتاب‌هاي فراواني نوشته شده است. حضرت مي‌فرمايد: «عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ» محبوب‌ترين بنده نزد خدا کسي است که «عَبْداً أَعَانَهُ‏ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ» خدا کمکش کند بتواند بر نفس خودش غلبه کند. نقطه مقابلش خطبه 102 هست، مي‌فرمايد: «إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ الرِّجَالِ إِلَي اللَّهِ تَعَالَي لَعَبْداً وَكَلَهُ‏ اللَّهُ‏ إِلَي نَفْسِهِ»‏ چه کسي بيش از همه از او بيزار است، کسي که او را به خودش واگذار کند. در دعا از خدا مي‌خواهم «الهي لَا تَكِلْنِي‏ إِلَى‏ نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْن‏ ابداً» خدايا کمک کن و دست ما را بگير.


«فَاسْتَشْعَرَ الْحُزْنَ وَ تَجَلْبَبَ الْخَوْفَ» هميشه نگراني و دغدغه داشته باشد، « فَزَهَرَ مِصْبَاحُ‏ الْهُدَى‏ فِي‏ قَلْبِهِ» اگر يک نگراني دائمي داشته باشد، لباس زيرين و دائمي همراهش باشد، يک پوشش سراسري در ندگي‌اش باشد، چراغ هدايت در قلبش روشن مي‌شود. آثار و برکات اين چراغ هدايت چيست؟ «وَ أَعَدَّ الْقِرَى‏ لِيَوْمِهِ النَّازِلِ بِهِ» وسايل پذيرايي را براي روزي که به آن روز خواهيم رسيد و قبر و قيامتي که داريم، وسايل پذيرايي‌ را آماده مي‌کند.

ديگر ترس و وحشتي ندارد. مرحوم شيخ طوسي يک داستاني را نقل مي‌کند بسيار جالب است. يکي از کساني که به دست ابن زياد به شهادت رسيد، رُشيد هَجري از اصحاب خوب و با وفاي اميرالمؤمنين بود. ابن زياد خيلي بد او را به شهادت رساند. اول دست و پايش را قطع کرد، چون گفت: اميرالمؤمنين به من خبر داده من چطور به شهادت مي‌رسم، زبان مرا قطع مي‌کني، دست و پايم را قطع مي‌کني، گفت: من هم به عکس کاري مي‌کنم که ضد حرف مولايت باشد و حرف اميرالمؤمنين راست نباشد.

دست و پايش را قطع کرد و او شروع به دفاع از اميرالمؤمنين کرد. ابن زياد عصباني شد و زبانش را هم قطع کردند. قبل از اينکه زبانش را قطع کنند، دخترش گفت: «يَا أَبَتِ‏ جُعِلْتُ‏ فِدَاكَ‏، هَلْ تَجِدُ لِمَا أَصَابَكَ أَلَماً» چه دردي مي‌کشي الآن؟ «قَالَ: وَ اللَّهِ لَا يَا بُنَيَّةِ إِلَّا كَالزِّحَامِ بَيْنَ النَّاسِ» (أمالي شيخ طوسي/166) دردش به حدي است که کسي وسط ازدحام جمعيت باشد. انسان مي‌تواند به جايي برسد که جانش را در راه خدا آماده تقديم کند و دردي احساس نکند. مرگ برايش ترسي ندارد. اين براي کساني است که اگر وسايل پذيرايي آماده کرده باشيم، آماده هستيم.


«فَقَرَّبَ عَلَى‏ نَفْسِهِ‏ الْبَعِيدَ وَ هَوَّنَ الشَّدِيدَ» آن را که ديگران دور مي‌بينند، نزديک مي‌بيند. مرگي که مي‌گويند: سخت است، آسان است. گاهي ما با يک کسالت گاهي دست و پاي خود را گم مي‌کنيم. مرحوم سيد احمد خوانساري از مراجع بزرگ تقليد بودند، بسيار عجيب در مقامات علمي و معنوي بودند. مرحوم آيت الله العظمي بروجردي از ايشان تقاضا کردند که شما به تهران برويد. ايشان تهران آمدند و سالها در تهران بودند، امام جماعت و مرجع تقليد بودند. امام(ره) فرمود که در مقام عدالت ايشان نبايد صحبت کرد. در مقام عصمت ايشان بايد صحبت کرد.

ايشان يک عمل جراحي داشتند، در آن عمل جراحي بايد بيهوش مي‌کردند، ايشان در بيهوشي خود يک مشکل فقهي مي‌ديدند، مي‌گفتند: وقتي مرا بيهوش مي‌کنند، مقلديني که از من تقليد مي‌کنند، چه مي‌شود کرد؟ مرا بيهوش نکنيد. گفتند: مگر مي‌شود؟ ايشان را بدون بيهوشي عمل جراحي کردند.

وقتي بعد از عمل سؤال کردند که شما در اين فاصله چه کرديد؟ فرمود: وقتي شما شروع به عمل جراحي کرديد، من هم شروع به تلاوت قرآن کردم، يعني آنچنان خودش را از اين بدن مادي جدا کرده بود. اينکه صحابي حضرت مي‌گويد: قطع دست و پا مثل فشار در جمعيت است. اين عشق اميرالمؤمنين و محبت اميرالمؤمنين است. ما چنين ارتباطي نداريم و دردهاي جزئي فرياد ما را درمي‌آورد.


« نَظَرَ فَأَبْصَرَ» نگاهشان سطحي نيست و بصيرت دارند. «وَ ذَكَرَ فَاسْتَكْثَرَ» ياد خداست و چون ياد خداست دنبال کار خير هستند. همه اينهايي که کار خير مي‌کنند بخاطر اين است که ياد خدا داشتند. در حالات مرحوم آيت الله العظمي بروجردي هست که کسي در مجلس يادبود ايشان منبر رفت.

اين آقا در منبر گفت: ايشان شخصيتي بود که خدا و مبدأ و معاد را قبول داشت، قيامت را قبول داشت. بعد از منبر کسي گفت: مگر ايشان کم خدمت کرده بود، شما اينها را بگو. گفت: به اين جهت گفتم که ريشه همان خدمت همان باور به مبدأ و معاد است. اميرالمؤمنين فرمود: «وَ ذَكَرَ فَاسْتَكْثَرَ» چون ياد خدا هستم کار خير انجام مي‌دهم و اگر ياد خدا نباشم، کار خير انجام نمي‌دهم.


«وَ ارْتَوَى مِنْ عَذْبٍ فُرَاتٍ سُهِّلَتْ لَهُ مَوَارِدُهُ فَشَرِبَ نَهَلًا وَ سَلَكَ سَبِيلًا جَدَداً» حضرت فرمود: اينها از آب گوارايي که خدا برايشان مهيا کرده مي‌نوشند و راه هموار را مي‌پيمايند. «قَدْ خَلَعَ سَرَابِيلَ الشَّهَوَاتِ» سرابيل به معني لباس است، پيراهن شهوات را از خودشان دور مي‌کنند. انسان مي‌تواند طوري زندگي کند که انجام واجبات مثل يک پوشش سراسري در بدنش باشد يا نه نقطه مقابلش، اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: عده‌اي هستند که تمام هواهاي نفساني مثل يک پيراهن دورشان را گرفته است. متقي کسي است که اين پيراهن را از تن خود بيرون بياورد.

متقي در دنيا غمي ندارد، «وَ تَخَلَّى مِنَ الْهُمُومِ إِلَّا هَمّاً وَاحِداً» فقط يک غصه دارد، «انْفَرَدَ بِهِ» آيا ما رضايت خدا را کسب کرديم؟ خدا از ما راضي است يا نه؟ «فَخَرَجَ مِنْ صِفَةِ الْعَمَى وَ مُشَارَكَةِ أَهْلِ الْهَوَى» اين ديگر چشم بصيرت دارد و دنبال کساني که اهل هواپرستي هستند نيست، «وَ صَارَ مِنْ مَفَاتِيحِ أَبْوَابِ الْهُدَى» خودش کليد هدايت مي‌شود. «وَ مَغَالِيقِ أَبْوَابِ الرَّدَى قَدْ أَبْصَرَ طَرِيقَهُ وَ سَلَكَ سَبِيلَهُ وَ عَرَفَ مَنَارَهُ» مَنار جايي است که در گذشته محل نور بود، مناره هم مي‌گذاشتند که کسي که از راه دور مي‌آمد آن شهر را با نوري که در اين مناره بود، پيدا مي‌کرد. حضرت مي‌فرمايد: اين آقا به جايي رسيده که چراغ هدايت را پيدا کرده است.


«وَ قَطَعَ غِمَارَهُ» از گرداب‏‌هاي گمراهي و هواپرستي فاصله گرفته است. «وَ اسْتَمْسَكَ مِنَ الْعُرَى بِأَوْثَقِهَا»، در سوره بقره مي‌خوانيم «فَقَدِ اسْتَمْسَكَ‏ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى» (بقره/256) اگر کسي بتواند به اينجا برسد، شارحين گفتند: يکي نور اهل‌بيت و يکي هدايت الهي است، «وَ مِنَ الْحِبَالِ بِأَمْتَنِهَا» محکم‌ترين ريسمان را تعبير به اهل‌بيت کردند و به اميرالمؤمنين تعبير کردند. «فَهُوَ مِنَ الْيَقِينِ عَلَى مِثْلِ ضَوْءِ الشَّمْسِ» متقي به چه درجه‌اي از يقين مي‌رسد؟ مثل روشني خورشيد است.

همه هنر و تلاش اميرالمؤمنين و اهل‌بيت اين بود که ما به اين درجه از يقين برسيم. بسياري از مشکل‌هاي ما در ضعف باورهاي ديني است. در دعاي مکارم الاخلاق اولين چيزي که از خدا مي‌خواهيم چيست؟ «اللهم بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ‏ الْيَقِين‏» خدايا کاري کن که يقين ما به بالاترين درجه يقين برسد.

اولين چيزي که امام سجاد در دعاي مکارم الاخلاق از خدا مي‌خواهد اين است. اگر ما در عمل مشکل داريم ببينيم ايمان ما چطور است. اول چيزي که به ما ياد دادند از خدا بخواهيم، نماز و روزه و سجده نيست، ماه رمضان يکي از دعاهايي که خيلي خوب است، دعاي ابوحمزه هست که شبي يک صفحه بخوانند، دعاي افتتاح، دعاي مکارم الاخلاق هم براي هميشه هست. از خدا بخواهيم که خدايا يقين من به بالاترين درجه برسد.


«قَدْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ فِي أَرْفَعِ الْأُمُورِ مِنْ إِصْدَارِ كُلِّ وَارِدٍ عَلَيْهِ وَ تَصْيِيرِ كُلِّ فَرْعٍ إِلَى أَصْلِهِ» متقي به جاي مي‌رسد که اولاً خودش را براي خدا وقف مي‌کند. آدم مؤمن به جايي مي‌رسد که زندگي‌اش وقف خداست. بالاترين کاري که متقي مي‌تواند انجام بدهد اين است که هر سؤال و شبهه‌اي هست را پاسخ بدهد. اين براي کساني است که خودشان راه را پيموده باشند، خودش رسيده باشد و بتواند ديگران را هم هدايت کند.

يک جمله‌اي از امام مجتبي(ع) هست که قبل از شهادتشان فرمودند: بگوييد برادرم محمد حنفيه بيايد. محمد حنفيه آمد فرمود: برادر جان خواستم سخني بگويم که دلم نيامد تو اينجا نباشي، سخني بگويم که اگر مرده‌ها توجه کنند زنده مي‌شوند و زنده‌ها بي توجه باشند، ولو زنده هستند ولي واقعاً مردند.

آخرين سفارش امام مجتبي در لحظه شهادت اين بود که فرمود: برادرم، «كُونُوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ‏ وَ مَصَابِيحَ الْهُدَى» ظرف دانش باشيد، چراغ هدايت براي ديگران باشيد. متقي بايد به اينجا برسد، مرحوم آيت الله احمدي ميانجي خيلي اين جمله را تکرار مي‌کردند و مي‌فرمودند: جوانان عزيز! زيارت عاشورا خواندن و نماز شب خواندن خيلي خوب است ولي حرف من به شما اين است بهترين غذا را استفاده کنيد. به اندازه‌اي که لازم است بخوابيد. ولي واجبات خود را انجام بدهيد و گناه نکنيد. يک برنامه‌ريزي جدي کنيم، يک دوره نهج‌البلاغه را بخوانيم. مباحث اخلاقي خوبي که هست را مطالعه کنند. دستگيري از ديگران، دستگيري فکري خيلي مهم است. در اصول دين، اعتقادات و واجبات از ديگران دستگيري کنيم.


«كَشَّافُ‏ عَشَوَاتٍ» گمراهي‌ها را کشف و برطرف مي‌کنند، «مِفْتَاحُ مُبْهَمَاتٍ» کليد راه‌هاي مبهم هستند. «دَفَّاعُ‏ مُعْضِلَاتٍ‏» خيلي دفاع مي‌کنند در معضلات، «دَلِيلُ فَلَوَاتٍ» در بيابان برهوت راهنما هستند. يا حرف مي‌زند يا خوب حالي مي‌کند. يا سخن او باعث خير است، «يَقُولُ فَيُفْهِمُ وَ يَسْكُتُ فَيَسْلَمُ» يا ساکت است و با سکوتش سلامت خودش را حفظ مي‌کند. آيت الله احمدي ميانجي نوشته بود: به کسي گفتند: غيبت نکن. غيبت روزه را خراب مي‌کند. يک قطره آب روزه را باطل مي‌کند، غيبت روزه را باطل نمي‌کند؟ بعضي فقها مي‌گويند: ثوابش کم مي‌شود. گفت: مگر شما علما نمي‌گوييد حفظ جان واجب است؟ من اگر غيبت نکنم مي‌ميرم. بعضي اينقدر عادت کردند که اگر غيبت نکنند مي‌ميرند.


مرحوم ميرزا جواد ملکي تبريزي فرمود: آخر ماه رمضان بايد کم خوردن و کم گفتن گير ما بيايد. اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: حرف مي‌زند چيزي به مردم مي‌فهماند، يا سکوت مي‌کند سالم مي‌ماند. ما نه کم مي‌خوريم، نه کم سخن مي‌گوييم. يک سحر و افطار معتدل بخوريم. کم گفتن، کم خوردن! آيت الله حق شناس مي‌فرمودند: من گاهي سر سفره‌اي که مي‌نشينم در جلسه‌اي هستم، يک کلام حرف نمي‌زنم، چون خيلي‌ها وقتي حرف مي‌زنند حرفي است که فايده ندارد يا آدم به گناه کشيده مي‌شود. در جلسه‌اي که مي‌رويد، پيامبر در جلسه‌اي که مي‌نشستند حرفشان را تحميل بر جلسه نمي‌کردند. از آداب اجتماعي بسيار خوب پيامبر است. مثلاً بحث دنيايي بود، همان بحث را ادامه مي‌دادند.

ولي اگر حرف گناه مي‌شد ديگر نمي‌گذاشتند ادامه پيدا کند. مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني مي‌فرمود: در جلسه‌اي که مي‌رويد نبض جلسه دست شما باشد. نگذاريد به گناه کشيده شود. مرحوم آيت الله حق شناس زياد اين حديث را مي‌خواندند، اگر زياده‌گويي‌هاي شما نبود « لو لا تزييد فى حديثكم و تمزيج فى قلوبكم لرأيتم ما ارى‏ و لسمعتم‏ ما اسمع» همان چيزهايي که من مي‌شنوم، شما هم مي‌شنويد. انسان مي‌رسد به درجه‌اي که حرفي بشنود که پيامبران شنيدند.


در اين ايامي که کرونا هست، گاهي گفتگوهايي مطرح مي‌شود و تندي‌هايي مي‌شود که زندگي‌ها به هم مي‌ريزد. الآن متأسفانه آمار دعواهاي خانوادگي خيلي زياد شده است. در ووهان چين وقتي قرنطينه تمام شده، آمار طلاق بسيار بالا رفته است. ماه رمضان تمرين تحمل است. آقا چيزي گفت، شما پاسخ ندهيد. خانم چيزي گفت، شما پاسخ ندهيد. يک روزي آيت الله العظمي سيد محمد تقي خوانساري و آيت الله العظمي اراکي از پله‌هاي مدرسه فيضيه بالا مي‌رفتند.

درس از مدرسه فيضيه به حرم حضرت معصومه هست که الآن بسته است. گفتيم آيت الله سيد محمد تقي خوانساري صاحب نماز باران، مرد عجيبي در مقامات علمي و معنوي بود، با آيت الله العظمي اراکي از پله‌ها بالا مي‌رفتند. من رفتم به آقاي خوانساري گفتم: من يک طلبه هستم اينجا درس مي‌خوان ولي مشکلي هست، گاهي براي ما مهمان مي‌آيد، بستگان و دوستان، اينها شب به حرم زيارت مي‌روند و دير برمي‌گردند، من هم بايد استراحت کنم و فردا دنبال درس و بحثم باشم. چه کنم؟ ايشان نگاهي کرد و فرمود: اگر آقاي آ ميرزا عبدالکريم ما مي‌خواهند به مقامات عالي برسند بايد تحمل اذيت ديگران را داشته باشد. علامه طباطبايي فرمود: سير و سلوک شما اخلاق در خانه شماست.

بعد ايشان به اين حديث اشاره کردند که پيامبر مي‌فرمايد: نزد خدا مقامي است که انسان به آن مقام نمي‌رسد مگر با تحمل اذيت‌ها. حالا خانمي به شما حرفي زد، پاسخ نده. کسي به من گفت: ديوانه، بگو: شما تازه متوجه شدي ما ديوانه هستيم. ما خيلي وقت است ديوانه هستيم. نکند ماه رمضان بر ما وارد شده و ما هنوز کينه و کدورت را کنار نگذاشتيم. همين الآن همديگر را حلال کنيد.

آقايي مي‌گفت: من چند وقت يکبار از خانمم مي‌خواهم مرا حلال کند. امام صادق(ع) در دعوات راوندي فرمود: خدا در ماه رمضان يک فرشته‌اي را مأمور مي‌کند. هر روز ماه رمضان اين فرشته فرياد مي‌زند «وَ يَأْمُرُ اللَّهُ مَلَكاً يُنَادِي [فِي‏] كُلِّ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فِي الْهَوَاءِ أَبْشِرُوا عِبَادِي‏ فَقَدْ وَهَبْتُ لَكُمْ ذُنُوبَكُمُ السَّالِفَةَ» همه گذشته شما را بخشيدم. «وَ شَفَّعْتُ بَعْضَكُمْ فِي بَعْضٍ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ إِلَّا مَنْ أَفْطَرَ عَلَى مُسْكِرٍ أَوْ حَقَدَ عَلَى أَخِيهِ الْمُسْلِم‏» اگر کسي کينه‌اي از برادر مسلمانش داشته باشد، او را نمي‌آمرزد. خدا براخلاق و کينه‌اي را نمي‌آمرزد. توبه‌اش را هم قبول نمي‌کند. چرا توبه‌اش را قبول نمي‌کند؟ فرمود: اگر الآن هم توبه کند لفظي است و فايده ندارد.


حاج آقاي حسيني قمي: از همه التماس دعا داريم، ماه رمضان ماه دعاست. براي عزيزاني که در اين بيماري از دنيا رفتند، دعا کنيم. براي شفاي همه بيماران دعا کنيم. ياران اميرمؤمنان همه وجودشان را در راه خدا از دست دادند و غالباً جانباز بودند و پايان زندگي خيلي از آنها به شهادت ختم شد. در دعاي ماه رمضان داريم، «و قتلاً في سبيلک فَوفق لنا» خدايا شهادت در راه خودت را نصيب ما بگردان. از جمله شهيد بزرگواري که اميرالمؤمنين به ما ياد داده نامش را جاودانه داشته باشيم، جناب کميل که دعاي کميل معروف به نام ايشان است. دعاي کميل دعاي اميرالمؤمنين است ولي حضرت براي اينکه اسم يارانشان زنده بماند اين دعاها را به يکي از اينها ياد مي‌داد. دعاي کميل را اولين بار آقا اميرالمؤمنين شب نيمه شعبان و در سجده از اول تا آخر دعا را خواندند ولي ما هر شب جمعه مي‌خوانيم. خدايا به حق محمد و آل محمد هرچه به همه خوبان عنايت مي‌کني، در اين ماه ضيافت الله به ما بده و توفيق بندگي در اين ماه را بيش از پيش به ما عطا بفرما.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group