در مورد صبر برگناه و توبه توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – توبه واجب فوری است و آدابی دارد از جمله : نماز، دعا و غسل . ما نباید توبه را طوری جلوه بدهیم که گناهکار از نزدیک شدن به آن بترسد . بعضی می گویند که ما پنجاه سال اهل عبادت نبوده ایم والان فایده ای ندارد که توبه کنیم زیرا ما نمی توانیم گذشته را جبران کنیم . شما می گویید برای هر روزه ای که نگرفته اید باید شصت روز روزه بگیرید یا شصت نیاز مند را سیر کنید، من چطور این کارها را انجام دهم یا کفارات زیادی بر دوش من است ، من باید به خانه ی خدا مشرف می شدم اما نشدم و آنقدر توبه جلوی آنها بزرگ جلوه می کند که می ترسند به طرف توبه حرکت کنند و می گویند : همین گونه باشیم بهتر است. یکی از بهترین کتاب های اخلاقی، کتاب چهل حدیث امام خمینی رضوان علیه است که من توصیه می کنم آن را بخوانید . البته این کتاب باید با حوصله و تامل مطالعه بشود یعنی این طور نیست که ما یک شب تمام این کتاب را بخوانیم بلکه هر شب باید یک حدیث آن خوانده بشود. امام خمینی در این کتاب می فرمایند: مبادا شیطان و نفس اماره مطلب را بزرگ نمایش دهند و تو را از توبه منصرف سازند یعنی شیطان برای اینکه ما نزدیک توبه نشویم آن قدر توبه را بزرگ جلوه می دهد که ما جرات نکنیم به توبه نزدیک بشویم . امام در ادامه می فرمایند که اگر نمازهای فوت شده ، روزه ها ، کفاره ها ،حقوق الهی بسیار، حقوق مردم بی شمار و گناهان متراکم است، ناامید نباش. بعضی می گویند :من آنقدر گناه کرده ام و حقوق الهی و حقوق مردم را از بین برده ام که الان نمی توانم آنها را جبران کنم ، پس چطور توبه کنم؟ دیگری می گوید: اگرمن توبه کنم آنقدر مال مردم را از بین برده ام و آن قدر به حقوق مردم تجاوز کرده ام که الان برایم امکان جبران نیست، پس چطوربه توبه نزدیک نشوم .این از همان وسوسه های شیطانی است . امام می فرماید : حقوق الهی زیاد است اگر نتوانستی حقوق الهی را اداء کنی خدا از حقوق خود می گذرد . شما شروع کن و تصمیم بگیر، خدا نماز و روزه هایی را که نخوانده ای می بخشد . مهم شروع کردن و بازگشت و در مسیر بازگشت قرار گرفتن است . خداوند محتاج این نماز و روزه های ما نیست . ختم کلام ایشان این است که اگر نتوانستی حقوق او را اداء کنی ،خدا از حقوق خود می گذرد. در ادامه می فرماید : اگر نتوانستی حقوق مردم را ادا کنی خدا جبران می فرماید . در روایت داریم که خدا طلبکاران شما را راضی می کند.
فردی می گفت که من مشروب خورده ام و به من گفته اند که تا چهل روز نباید نماز بخوانم . این وسوسه ی شیطان است . فردی دچار گناه شرب خمر شده است و با نماز نخواندن مرتکب گناه سنگین تری می شود. این اشتباه است. از امام صادق (ع)سوال کردند که گناهان کبیره را بشمارید . امام فرمود: شرب خمر ، رباخواری و... . راوی گفت که شما تارک الصلاة را نشمارید. امام فرمود: نماز نخواندن کفر است .
در روایات داریم توبه یعنی پشیمانی . همین که انسان پشیمان شد و تصمیم بر برگشت به گناه را نداشت و به اندازه ای که توانست جبران کرد، این مفهوم توبه است .
شیخ بهایی فرموده اند :فرد گنهکاری بود که در شهر شهرت به گناه داشت . روزی که او از دنیا رفت مردم حاضر نشدند که برای غسل و کفن و نماز بر او حاضر بشوند. یک عابدی دید که زنی تنها با دو نفر دارند جنازه ای را دفن می کنند. او حاضر شد که کارهای جنازه را انجام بدهد. مردم به او اعتراض کردند . عابد گفت: من دیشب خواب جنازه ای را دیدم که با زنی تنها بود و می گفتند که خدا او را آمرزیده است. مردم به زن او گفتند که او چه کارخیری در زندگی داشته است که ما از آن بی خبر هستیم .زن گفت که او با تمام آلودگی ها سه تا کارخوب انجام می داد: بعد از هر گناه لباسهایش را عوض می کرد، وضو می گرفت و به نماز می ایستاد . (ارتباط او با خدا قطع نمی شد . آیت الله حق شناس می فرمودند : جوانان ،نگذارید ارتباط تان با خدا قطع بشود .)در بعضی شبها وقتی از خواب بلند می شد، با خدا زمزمه می کرد و می گفت : خدایا کدام گوشه ی جهنم را برای من قرار داده ای؟ ، خانه ی ما همیشه میزبان بچه های یتیم بود . پس انسان نباید با همه ی آلودگی ها ارتباط خودش را با خدا قطع بکند.در روایت داریم:کار خوب گناه را از بین می برد. بعضی ها وقتی گناه می کنند دیگر نماز هم نمی خوانند و می گویند که آب از سر ما گذشته است .این خیلی خطرناک است . در تفسیر مجمع البیان از مرحوم طبرسی داریم : کسی به پیامبر گفت که من گناهی مرتکب شده ام ، باید چکارکنم .حضرت روی برگرداندند و مشغول نماز شدند . بعد از نماز،جوان حرف خودش را تکرار کرد.پیامبر فرمود : مگر تو الان نمازجماعت نخواندی ؟ جوان گفت : بله. من توبه ام کرده ام .پیامبر فرمود : همین کفاره ی گناه تو است .در روایت آمده است : همانطور که ما نباید توبه را بزرگ جلوه بدهیم ،نباید گناه را کوچک جلوه بدهیم . اگر ما توبه را بزرگ جلوه بدهیم جرات نمی کنیم به سراغ توبه بیاییم و اگر گناه را کوچک بشماریم خیلی آسان به طرف گناه می رویم .فرموده اند: اگر مومن گناهی انجام داد گناه را مثل کوهی بر بالای سر خودش می بیند که هر لحظه بر سرش فرود می آید. و فرد غیرمومن آنرا مثل پشه ای کوچک ببیند. پس ما نباید گناه را کوچک بشماریم . امام صادق (ع) فرمودند: سلمان فارسی از بازار آهنگران عبور می کرد، دید جوانی بیهوش شده است .مردم به او گفتند که دعایی بخوان تا او به هوش بیاید .جوان به هوش آمد و سلمان از او پرسید که تو بیماری دارید ؟ جوان گفت : خیر . من داشتم از این بازار عبور می کردم و دیدم که آهنگران آهن گذاخته را از کوره بیرون می آورند و روی آن پتک می کوبند ، من یاد آیه 22 سوره ی حج افتادم که می فرماید: هر وقت کفار بخواهند از آتش جهنم بیرون بیایند با پتک آنها را به آتش بر می گردانند، برای اهل دوزخ پیراهن هایی از آتش دوخته شده است . بعد از هوش رفتم . سلمان به او گفت که تو جوان خوبی هستی و خوب است که با تو دوست بشوم. در کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب داریم :در مقایسه آتش دنیا با آتش جهنم ، اگر کافر را در آتش دنیا بیندازند ، آنقدر این آتش آرام است که او خوابش خواهد برد .آیت الله بروجردی در اواخر عمرشان گریه می کردند و می گفتند که دست من خالی است . به ایشان گفتند با این همه خدماتی که شما انجام داده اید؟( بیش از هفتصد شاگرد و ساخت مساجد و...) ایشان فرمودند: مطمئن نیستم که آنچه انجام داده ام از من پذیرفته شده است یا خیر . در نهج البلاغه خطبه ی 102 حضرت می فرمایند : در قیامت آنقدر کار دشوار است که عده ای التماس می کنند که خدایا حسابرسی ما را بدون نوبت انجام بده تا به آتش برویم (زیرا در آنجا خیلی سخت می گذرد) . امام در بحث توبه تذکر داده اند : دخول در گناهان بخصوص کبائر باعث می شود که توبه از یاد برود ،گمان مکن بعد از محکم شدن ریشه ی گناهان، انسان بتواند توبه نماید. امام صادق(ع) می فرماید: هیچ چیزی برای روح انسان بدتر از گناه نیست ، زیرا با گناه قلب انسان دگرگون می شود. در سوره ی روم آیه 10 داریم :پایان کار گناهکار تکذیب است و همه چیز را مسخره می کند.در ادامه می فرماید : بهار توبه جوانی است زیرا بار گناهان کمتر، کدورت قلب و ظلمات باطنی ناقص تر و شرایط توبه آسانتر است. در پیری حرص و طمع ، حب جاه و مال و آرزوهای بیشتر است . در ادامه امام می فرماید : به فرض که در پیری انسان بتواند توبه کند ، از کجا معلوم که انسان به پیری برسد .مامون الرشید خلیفه ی عباسی است که خیلی مغرور بود که با ابرها سخن می گفت و می گفت که هرکجا شما ببارید در محدوده ی قدرت من باریده اید .روزی او داشت از جنگی برمی گشت و در آستانه ی مرگ بود و مطمئن شد که در ساعات آخر عمرش است. گفت : برای من جایگاهی درست کنید که من همه ی لشکر خودم را ببینم . وقتی او در جایگاه رفت ، با خدا راز و نیاز کرد و گفت: ای خدایی که سلطنت تو زوال ناپذیر است، رحم کن به انسانی که به آخر خط رسیده است . البته او خیلی دیر به فکر توبه افتاده بود. معلوم نیست که ما فرصت توبه پیدا بکنیم .
سوال – آیات سوره انفطار و آیات ابتدایی سوره ی مطففین را توضیح بفرمایید
پاسخ – امروز روز تکریم بانو ام البنین مادر چهار شهید است .
در این آیات می فرماید : ای انسان چه چیزی تو را نسبت به خدای کریم مغرور کرد؟ خدایی که تو را آفرید و همه نعمت ها را به تو داد، اگر انسان روز جزا را فراموش کرد، باعث غرور می شود . تمام اعمال شما را فرشتگان می نویسند .
سوال – در ادامه ی بحث توبه توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – پس توبه واجب فوری است .انسان باید فوری توبه بکند و حتی آداب مستحب توبه باید بعد از توبه انجام بشود .هیچ شرطی برای توبه نیست جز پشیمانی . بعد از توبه خوب است که انسان غسل انجام بدهد. غسل توبه نباید الزاما غسل جداگانه ای باشد. انسان می تواند یک غسل را با چند نیت انجام بدهد. خوب است که انسان هر وقت می خواهد غسل بکند، بگوید : خدایا آنچه بر گردن من است و من آنرا فراموش کرده ام، واجب یا مستحب، ادا یا قضا . ثمره ی این کار این است که اگر غسل واجبی ی بر گردنش بوده است و سالها آنرا فراموش کرده است، از گردن او ساقط می شود. حتی این کار غسل های مستحبی را هم در بر می گیرد . قضای غسل روز جمعه در روز شنبه مستحب است. در غسل های مستحب انسان باید برای خواندن نماز وضو بگیرد . کسی که روزه ی قضا دارد نمی تواند روزه ی مستحبی بگیرد .نماز قضا را هم مقدم بر نماز مستحبی بدانیم . حالا اگر ما در گذشته توبه کرده ایم ولی غسل ، نماز و دعا نخوانده ایم ، این اشکالی ندارد و توبه ما قبول است ولی آداب مستحب ،توبه ی ما را ماندگارتر می کند. هر کسی هر گناهی کرده است الان توبه کند و نماز را از همان موقع شروع کند.و نگوید : از شب جمعه شروع می کنم یا به زیارت بروم و بعد نماز را شروع کنم. این وسوسه ی شیطان است .شما باید قضای نمازهایتان را شروع کنید.یک انسان بدهکار باید همه ی خوشی های خودش را بگیرد تا بتواند حق الناسی که بر گردنش است را بدهد . اگر کسی واجب حج بوده است و به حج نرفتهاست، وقتی توبه کرد باید در همان سال به مکه برود ولی اگر سالها گذشت و توان مالی نداشت نمی تواند بگوید که خدایا من می خواهم به حج بروم ولی مالی ندارم و تو خودت جبران کن .این قابل قبول نیست و این فرد باید با قرض و حتی پای پیاده و سختی به حج برود زیرا باید زمانی می رفته ولی این کار را نکرده است .پس اگر شما بدهکار هستی به هر قیمتی باید بدهی خودت را بپردازی .اگر کسی استطاعت مالی دارد باید به حج برود ولی اگر من زمانی این مبلغ را داشتم و کوتاهی کردم و بعد توبه کنم و تمکن مالی نداشتم ، به هر قیمتی شده است باید به حج بروم. در مسئله ی بدهی هم این طور است . یعنی انسان باید از خودش کم بگذارد و بدهی خودش را بپردازد .
امیدواریم خدا همه ی ما را مورد عفو و رحمت خودش قرار بدهد.