درخصوص صبر بر فقر توضیح بفرمایید.
پاسخ – یکی از وظایف فقرا صبر است و بالاتر از آن رضا است . تعبیری از امیرالمومنین (ع) در خطبه ی متقین آمده است. ایشان می فرمایند : متقین نه تنها صابر و راضی از فقر خود هستند بلکه خوشحال هم هستند . اگر انسان بداند که خداوند این فقر را برای او مقدر کرده، باید صابر ، راضی و خوشحال باشد . مرحوم آیت الله اراکی در کتاب خاطره های خود یک داستانی دارند به این مضمون : مرحوم آیت الله شیخ عبدالله گلپایگانی یکی از علمای بزرگ نجف بودند . ایشان به حدی زبده بودند که مرحوم آیت الله بروجردی در این خصوص فرموده بودند: وقتی ما رفتیم نجف ایشان شاگرد اول مرحوم آخوند خراسانی بودند . گاهی، وقتی می خواستند در درس سخنی بگویند، مرحوم آخوند خراسانی می گفتند ببینیم این شاگرد فاضل ما چه چیزی می خواهد بگوید . آیت الله عبدالله گلپایگانی در چهل و دو سالگی از دنیا رفته و وادی السلام نجف به خاک سپرده شده اند . مرحوم آیت الله اراکی نقل کرده اند که بعد از فوت ، شخصی ایشان را در خواب می بیند و می پرسد آنجا چه خبر است ؟ ایشان می گوید که به حسابرسی ما آمدند و گفتند که چه چیزی را برای سرای آخرت آورده اید ؟ گفتم که تمام عمر خود را در نجف مشغول آموزش علوم دینی بودم . فرشتگان نپذیرفتند، ازمن اشکال گرفتند ، من پاسخ دادم . چند بار این کار را کردند اما درس و بحث ما قبول نشد . گفتند دیگر چه چیزی داری ؟ گفتم واجبات زیادی دارم . نماز خواندم ، روزه گرفتم ، حج بجا آوردم . باز هم اشکال گرفتند و با اینکه من جواب دادم اما باز هم مردود شد . اگر خدا بخواهد با عدالت با ما برخورد کند همینگونه می شود . پرسیدند دیگر چه چیزی داری؟ گفتم من مستحبات زیادی را بجا آورده ام . زیارت رفتم ، توسل داشته ام ، کربلا رفته ام . از اینها نیز اشکال گرفتند و با اینکه من جواب دادم باز هم رد شد . گفتند دیگر چه چیزی داری ؟ گفتم دیگر چیزی ندارم . فرشتگان گفتند : یک دُرِ گرانبهایی داری که فراموش کرده ای . خاطره ای را به این مضمون به یاد من آوردند : یک زمانی من می خواستم برای کاری به کربلا بروم . با اینکه بین نجف تا کربلا راه زیادی نیست ، من پول وسیله ی نقلیه برای این سفر را نداشتم . بنابراین مجبور شدم پیاده بروم . در راه پای من مجروح و متورم شد . به همین خاطر در مکانی نشستم و با خدا درد و دل کردم . به خدا گفتم که با اینکه تمام عمر خود را در درس و بحث بوده ام، اما این زندگی فقیرانه را دارم و پول رفتن تا کربلا را ندارم . اما یکباره گفتم : خدایا من به این فقر راضی هستم الحمدالله . فرشتگان به او می گویند که این همان دُرِ گرانبهایی است که فراموش کرده بودی. واقعاً اگر خدا بخواهد تمام اعمال ما را حسابرسی کند ممکن است همه ی آن ها از بین برود . در مورد این عالِم هیچ چیزی به داد او نرسیده بود و فقط یک الحمدالله که در برابر فقر گفته شده بود او را کمک کرده بود . اگر ما به انتخاب خدا راضی هستیم باید حمد و شکر بجا بیاوریم . و به تعبیر امیرالمومنین (ع) باید به فقر خود مسرور باشیم . انسان باید آبروداری کند . در آیه ی 273 سوره ی بقره داریم که فقرا صورت خود را با سیلی سرخ می کنند و دست نیاز نزد کسی دراز نمی کنند . یک زمانی ناصرالدین شاه می گوید که من می خواهم زندگی و خانه ی ملا هادی سبزواری را ببینم. مرحوم ملاهادی سبزواری صاحب کتاب منظومه هستند . واقعاً اگر کسی منظومه ی سبزواری را بفهمد افتخار می کند . ناصرالدین شاه به خانه ی ایشان می آید و می گوید من امروز می خواهم ناهار با شما باشم . مرحوم سبزواری تعدادی نان خشک و مقداری سرکه می آورد . ناصرالدین شاه هرکاری می کند نمی تواند آن را بخورد. بنابراین می گوید اجازه بدهید من این نان را به صورت تبرک ببرم چرا که برای من قابل خوردن نیست . سپس به ملاهادی سبزواری می گوید که از من یک تقاضایی داشته باش. ایشان می گوید من چیزی نمی خواهم . هرچقدر ناصرالدین شاه اصرار می کند و از هر راهی وارد می شود ، باز هم ایشان می گوید من چیزی نمی خواهم . ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم، با پادشه گوی که روزی مقرر است . ناصرالدین شاه می گوید: پس من دستور می دهم که مالیات را از زمین کشاورزی شما بردارند . مرحوم سبزواری در اوج فقر می گوید که من راضی به این کار نیستم . شاه می پرسد : علت چیست ؟ ایشان می گوید که شهر سبزوار باید یک حدی مالیات بپردازد، اگر مأمورین از من نگیرند از زمین های دیگران می گیرند تا به حد لازم برسد . اینکه فقیر، صابر، راضی ، مسرور بوده واز کسی درخواست نکند خیلی مهم است . در روایات دو عبارت آمده است یکی اینکه چه چیزهایی موجب فقر می شود و دیگری چه چیزهایی روزی را زیاد می کند. در روایات داریم که قطع ارتباط با خویشان موجب فقر است . امام صادق (ع) فرمودند: من سراغ ندارم چیزی که موجب زیادی روزی شود ، مگر صله ی رحم . قطع ارتباط با خویشاوندان حتماً روزی را کم کرده و صله ی رحم روزی را زیاد می کند . البته اگر کسی الان گرفتار فقراست فکر نکند که حتماً چون صله ی رحم نکرده به این مشکل مبتلا شده است . این مسئله تنها بین خود او و خدا است و دیگران حق ندارند بگویند که حتماً عملی را مرتکب شده که به فقر گرفتار شده است . گاهی فقر امتحان ما است . در غیر این صورت یکی از این موارد می تواند عامل فقر باشد . در روایت داریم که اگر پدر به فرزند خود نفرین کند ، این نفرین موجب فقر پدر می شود . چرا که این نفرین نوعی قطع ارتباط است . البته نفرین در زندگی اولاد تأثیر می گذارد ولی در زندگی فردی هم که نفرین کرده اثر می گذارد . صله ی رحم تنها یک توصیه ی اخلاقی نیست و افراد فکر نکنند که آن هم مانند دیگر مستحبات است . قطع رحم بدون شک از گناهان کبیره است . در یک فتوایی از مرحوم آیت الله گلپایگانی داریم که از ایشان سوال کردند قطع رحم چیست ؟ ایشان فرمودند : این یک موضوع عرفی است و موارد متفاوت است . سپس گفتند : اگر شخص ثروتمند به خویشاوندان فقیرخود که محتاج هستند کمک نکند، در برخی موارد قطع رحم به حساب می آید . صله ی رحم فقط سلام و احوالپرسی نیست . اگر فرد ثروتمندی می بیند بستگان او دختر دم بخت دارند و با مبلغی پول که اصلاً برای او رقمی به حساب نمی آید، می تواند این دختر را سرو سامان بدهد، باید این کار را انجام دهد . در غیر اینصورت صله ی رحم بجا نیاورده و قطعاً کار او گناه کبیره بوده و روزی را کم می کند . کسانی که وضع مالی خوبی دارند باید حواس خود را جمع کنند . گاهی گره هایی در زندگی انسان ایجاد می شود که نمی داند از کجا بوجود آمده است . برخی افراد می گویند که ما زندگی خوبی داشته ایم اما مدتی است که به هم ریخته شده است . باید بگردیم و علت را جستجو کنیم . مخصوصاً آقایان نسبت به همسر و فرزندان خود باید دقت کنند . درروایتی از رسول خدا (ص) در کتاب کافی داریم که به شما خبر بدهم که بدترین مردان کسانی هستند که کاری می کنند که همسر و فرزندان آنها دست نیاز نزد دیگران دراز کنند . البته در بحث ارحام، حساب پدر و مادر جدا است . پدر و مادر واجب النفقه ی ما هستند . اگر ما توانایی مالی داریم و فرزند ما نیازمند است ، باید به او کمک کنیم و واجب النفقه ی ما است . درروایات زیادی داریم که کمک به مومنین حتی اگر خویشاوند ما نباشند، روزی را زیاد می کند . ده ها روایت داریم که صدقه، روزی را زیاد می کند . در کتاب کافی آمده است که شخصی خدمت امام صادق(ع) آمد . گفت: وضع مالی من خیلی خوب بوده ولی مدتی است که همه چیز به هم ریخته است . یک دستور العملی برای من بدهید. حضرت فرمودند : وقتی بازگشتی به کوفه ده درهم پیدا کن . گفت : من ده درهم ندارم . امام فرمودند : بخشی از لوازم زندگی خود را به اندازه ی ده درهم بفروش . سپس فرمودند : ده مومن را به خانه ی خود دعوت کن و به آنها طعام بده . بعد از خوردن غذا در سر سفره به آنها بگو که دعا کنند خدا مشکل تو را برطرف کند . خدا دست دهنده را دوست دارد . ارحم ترحم . رحم شما شامل دیگران شود تا رحم خدا شامل حال شما شود . درروایت داریم که وقتی به کسی صدقه می دهید به او تلقین کنید که برای شما دعا کند . چرا که دعای او در حق شما مستجاب می شود، ولی در حق خودش مستجاب نمی شود . شخصی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت من دو بچه داشته ام که از دنیا رفته اند . فقط یک فرزند دیگر دارم . مدام نگران هستم که مبادا حادثه ای برای او پیش بیاید. حضرت فرمودند : به فرزند خود پول بده که با دست خود در راه خدا صدقه بدهد . خداوند ، صدقه ، اطعام دیگران ، محبت ، خوبی و ... را دوست دارد . امام (ع) فرمود : کسی که دست دهنده دارد ، دشمنانش با او دوست می شوند . اگر کسی بخیل باشد در نزد اولادش دشمن می شود. در روایات زیادی داریم که حتی کسی که فقیر است باید یک بخشی از مال خود را صدقه بدهد . مرحوم طبرسی در مجمع البیان آورده اند که وقتی که مسئله ی بت پرستی و گوساله در قوم بنی اسرائیل پیش آمد ، حضرت موسی تصمیم گرفت که سامری را مجازات کند . این فرد ششصد هزار نفر را بت پرست کرده بود . مجازاتی که حضرت موسی در نظر گرفت ، مرگ بود . خطاب آمد که به سامری تخفیف بده . چرا که آدم سخاوتمندی است . یعنی سخاوت در زندگی انسان اثر می گذارد، حتی اگر سامری باشد . در روایت داریم که اگر کسی در راه خیر انفاق نکند، خدا مال او را به طرف بدان و اشرار می برد . خوش اخلاقی و حسن خلق باعث زیادی روزی می شود. یک کاسبی که خوش اخلاق بوده و دست دهنده دارد ، مسلماً مردم بیشتر به او مراجعه می کنند . درروایت داریم که کسانی که مرتکب عمل فحشا بشوند، سه گرفتاری در دنیا و سه گرفتاری در آخرت دارند . در دنیا عمر آنها کوتاه شده ، آبروی آنها ریخته و دچار فقر می شوند . در روایت دیگری داریم که غناء زیاد شنیدن موجب فقر می شود . روزی امیر مومنان (ع) از بازار عبور می کردند . به جوانی رسیدند که خیاطی می کرد وآواز می خواند . حضرت فرمودند : ای جوان چرا قرآن نمی خوانی ؟ آن جوان گفت: من هم دوست دارم این کار را بکنم اما قرآن بلد نیستم . حضرت فرمودند : جلو بیا . در گوش او کلمه ای را گفتند که در همان لحظه آن جوان حافظ قرآن شد . در نهج البلاغه آمده که حج عمره فقر را از بین می برد . یکی از آثار زیارت امام حسین (ع) این است که فقر را از بین می برد . قرض کردن چیز خوبی نیست . اما همه ی فقها نوشته اند که مستحب است که انسان برای حج قرض کند . در خطبه ی دویست و نه نهج البلاغه آمده است که امیرالمومنین بعد از جنگ جمل به بصره آمدند . به حضرت گفتند که یکی از اصحاب شما بیمار شده است . فرمودند: به زیارت ایشان برویم . وقتی حضرت وارد شدند دیدند که خانه ی بزرگی دارد . حضرت به ایشان فرمودند : این خانه ی بزرگ را برای چه می خواهی ؟ اگر می خواهی به خویشاوندانت برسد ، میهمانی کنی و حقوق الهی آن را پرداخت کرده ای که در واقع خانه ی آخرت تو است . در غیر این صورت خانه را به چه دلیل می خواهی ؟ آن صحابه گفت که من صحبت شما را انجام می دهم ، اما یک برادری دارم که ترک دنیا کرده است . حضرت فرمودند : به او بگویید بیاید . حضرت به او تندی کرد و فرمود : مگر طیبات برتو حلال نیست ، چه کسی گفته که نعمت دنیا را استفاده نکنی ؟ چرا به زن و فرزند خود رحم نمی کنی ؟ آن فرد گفت: شما امام من هستید . من به زندگی شما نگاه کرده ام . حضرت فرمودند : من مثل تو نیستم . من حاکم و امام هستم . خدا برای پیشوایان عادل واجب کرده که زندگی آنها باید مانند ضعیف ترین افراد باشد ، تا فقر فقیر برای او سخت نشود . حکومت علوی حکومتی است که اگر مردم گرفتاری و مشکلات اقتصادی دارند، تمامی وکلا، نمایندگان ، دولت ، وزرا و غیره نیز مانند آنها زندگی کنند.
سوال – درخصوص صفحه ی هفتاد و شش قرآن کریم ، آیات پایانی سوره ی آل عمران، توضیح بفرمایید.
پاسخ - چهار دستور در این آیات است : اول- صبر کنید. دوم- در برابر مقاومت دشمن مقاومت کنید . سوم - مرز داری کنید . ما باید مرزهای اعتقادی خود را حفظ کنیم . آنچه به عنوان شعار مکتب اهل بیت (ع) است را باید حفظ کنیم . بیست و پنجم شوال شهادت امام صادق (ع) است . چه خوب است که ما یک هفته برای ایشان برنامه داشته باشیم . علما و مراجع به ما تأکید کرده اند که روز شهادت ایشان را مانند عاشورا برگزار کنیم . انسان باید دائماً مراقب مرزهای جغرافیایی ، سیاسی و اعتقادی باشد . 4- تقوا پیشه کنید .
ما باید بر مصیبت صبر کنیم . انسان باید در حوادث وبیماری هایی که در زندگی پیش می آید صبر داشته باشد. گاهی خداوند برای انسان مقدر نکرده که فرزند داشته باشد، باید صبر کند . انسان باید بر بداخلاقی همسران صبر کند . ما باید باور داشته باشیم که خداوند جبار است و حتماً جبران می کند. در روایت است که روز قیامت قبل از اینکه فقرا وارد بهشت بشوند ، خداوند خطاب می کند که فقرا کجا هستند ، وارد بهشت بشوند. مأمورین بهشت به آنها می گویند که شما هنوز حسابرسی نشده اید . آنها نیز می گویند که خدا چیزی به ما نداده که نیاز به حسابرسی داشته باشد . خدا از هیچ ملک مقربی غذر خواهی نمی کند ولی از فقیر عذرخواهی می کند . می گوید اگر من به تو فقر دادم قصد توهین نداشتم . در روایت است که وقتی فقرا می خواهند وارد بهشت شوند ، خدا به آنها خطاب می کند که چه کسانی به شما خدمتی کردند ؟ دست آنها را بگیرید و به بهشت ببرید . بنابراین نه تنها فقیر زودتر از افراد دیگر به بهشت می رود بلکه حق شفاعت هم دارد . اگر خداوند بدون اینکه ما کوتاهی کرده باشیم چیزی را برای ما مقدر کرد ، باید راضی باشیم .
این جلساتی که من در خدمت شما و بیندگان بودم برای من افتخار بود . ابتدا از مخاطبین تشکر می کنم که مهر و محبت آنها شامل حال من بوده است . من هرجا که باشم دعاگوی همه هستم . از مدیریت شبکه سه نیز تشکر می کنم . با اینکه این شبکه به شبکه ی ورزش معروف است اما بیش از شبکه های دیگر برنامه ی مذهبی و دینی دارد . از همه ی دست اندرکاران این برنامه ، مدیر محترم معارف شبکه ی سه ، تمام افرادی که تلاش می کنند ، تصویربرداران ، صدابرداران ، کارگردان و غیره تشکر می کنم . از مجری خوب این برنامه نیز تشکر می کنم . در ضمن از تهیه کننده ی خوب این برنامه جناب آقای سید مجید رکنی تشکر می کنم . ایشان دارای سه ویژگی ممتاز هستند : اولاً بسیار برای برنامه دلسوز هستند . دوماً به مباحث اشراف کامل دارند. تمامی پیامک ها را می بینند و دسته بندیم می کنند . در ضمن ایشان یک کارشناس کامل هستند .