در مورد شاخص های بدی در روز قیامت توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – در قیامت سه گروه را بعنوان شاخص بدی صدا می زنند: ظالم ها، دشمنان خدا (یعنی شرابخواران و کسانی که تجاوز به نوامیس مردم می کنند) و کسانی که مومنین را آزار می دادند. این سه گناه ازهمه ی گناهان بدتر است .عذاب قیامت از یک طرف ،سختی در وقوف قیامت از طرف وجود دارد ولی صدا زدن افراد در میان همه ی مردم بعنوان شاخص بدی از همه سخت تر است. اعلام اسم یک نوع مجازات سنگینی است و گاهی از مجازات دیگر سنگین تر است. نمونه های ستمگری چیست؟ یک نمونه ی آن کتک زدن است که باعث دیه بشود. جامعه ی ما هنوز گرفتار این مسئله است. هنوز عده ای می گویند که مرد حق دارد که زن و فرزندش را بزند یا اینکه معلم می تواند دانش آموز را بزند ولی این درست نیست .
کافی هشت جلد است .کتاب گزیده ی کافی خیلی مفید است در کافی داریم که پیامبر فرمود : از ظلم بپرهیزید زیرا ظلم در دنیا، تاریکی قیامت است. واژه ی ظلم و ظلمت یکی است . امام صادق(ع) می فرماید: خدا هیچ وقت خودش را حمد نکرده است مگر وقتی که ریشه ی ظالم را کنده است در سوره انعام آیه 45 داریم: ما ستمگران را به عذاب گرفتار کردیم ما ریشه ی ظالم ها را کندیم، ستایش مخصوص خداست .پس خدا هنگامی نابودی ظلم، خودش را تسبیح می کند.
خدا حق مومن را در کنار حق خودش قرار داده است. امام صادق (ع) می فرماید: کسی که حق مومنی را از بین ببرد خدا در صحرای محشر او را نگه می دارد، مدت زیادی می ماند ،عرق شرم می ریزد تا منادی صدا می زند که بشناسید این همان ظالمی است که حق الهی را از بین برده است . این روایات خوفی نیست ولی جای نگرانی دارد.
ما در زیارت عاشورا ظالم ها را لعن می کنیم. ما فقط ظلم های بزرگ نداریم بلکه ظلم های کوچک و شخصی هم داریم .یکی از نزدیکان آیت الله گلپایگانی می گفتند که ایشان در دفترشان می نشستند و کسانی که با ایشان کار داشتند مشکلات شان را مطرح می کردند. یک روز پیرمردی آمد و گفت که من می خواهم چشمم را عمل کنم. آقا دستوردادند که برای ایشان بنویسند که چشم شان را رایگان عمل کنند. پیرمرد یک حواله ی زغال و پول هم می خواست ،آقا به او حواله ی زغال و پول هم داد و وقتی پیرمرد می خواسته حرف چهارمش را بگوید آقا با احترام به او می فرماید که دیگران هم هستند که کار دارند، پیرمرد بلند می شود و می رود. وقتی آیت الله گلپایگانی کارش تمام می شود با ناراحتی قدم می زد و می فرمود که چرا این پیرمرد را ناراحت کردم،به پیرمرد پیغام داد که فردا پیش ایشان بیاید. ایشان با صدای بلند می گوید که من دیروز مقابل جمع به شما بی احترامی کردم و امروز در مقابل جمع از شما معذرت خواهی می کنم. آقا گریه کردند و مردم بخاطر این کار، گریه کردند. ایشان تا این حد در کارشان دقت می کردند که به کسی ظلم نکنند. ما اصلا این نکات به ذهن مان هم خطور نمی کند. الان در روزنامه ها در صفحه ی اول تهمتی می زنند و وقتی این تهمت تکذیب می شود آنرا در آخرین صفحه روزنامه می نویسند. آنها با اینکار آبروی فرد را می برند. ما غیبت کسی را می کنیم و آبروی دیگران را می بریم ولی خیلی برای مان مهم نیست .اگر ما آبروی کسی را پیش دیگران می بریم برای جبران ، باید پیش همان افراد برویم و معذرت خواهی کنیم. اینها بدترین ظلم است و نکات ظریفی است. پس در این روایت حق مومن در کنار حق خدا قرار داده شده است. ما باید مواظب ظلم های مان باشیم .
مفلس کسی است که وضع مالی خوبی نداشته باشد. پیامبر فرمود: مفلس کسی است که در روز قیامت با نماز، روزه ،حج و زکات می آید ولی چون پول کسی را خورده یا به صورت کسی سیلی زده یا حق الناس به گردنش دارد ،تمام اعمال شان را بر می دارند تا ظلم هایش را جبران کند. (ممکن است که اعمال و کارهای خیر شما به فرد غیر مسلمانی که شما حقش را ضایع کرده ای برسد.) اگر اعمال یک فرد تمام شود ولی هنوز ظلمهایش جبران نشده باشد اعمال بد دیگران را بر روی اعمال او می گذارند. ما باید اینها را باور کنیم. روایت داریم :کسی که غیبت می کند،حسناتش را بر می دارند و به غیبت شونده می دهند. وقتی او پرونده ی اعمالش را می بیند،می گوید که خدایا این نامه ی من نیست، کارهای خوب من نیست و یکسری گناهانی است که من انجام نداده ام، در آن نوشته شده است. به او می گویند که حسنات تو به دیگران منتقل شده و گناهان آنها برای تو نوشته شده است. ما بدنبال ترک اعمال بد نیستیم و فقط بدنبال انجام اعمال هستیم .صبر برگناه خیلی بالاتر از صبر بر طاعت است. ما در عبادات مثل نمازخواندن و روزه خیلی مشکل نداریم ولی در صبر برگناه مشکل داریم.
در کتاب امالی و من لایحذر شیخ صدوق داریم: اگر کسی مهر همسرش را پرداخت نکند و ظلم کند و کاری بکند که زن مهریه اش را ببخشد، در قیامت خداوند به او خطاب می کند که تو به این زن ظلم کرده ای ،از حسنات این مرد برمی دارند و به همسرش می دهند. اگر حسنات او کفایت نکرد، او را به آتش می اندازند.
ما در قرآن آیات فراوانی داریم آیه چهارم سوره نساء می فرماید: مهر همسرانتان را بدهید بعنوان یک هدیه،اگر خودشان مهریه را برگرداند گوارای شما باد. بقره 237 می فرماید :ای زنان، اگرمهریه تان را ببخشید به تقوا نزدیکتر هستید. سه گروه زنان فشار قبر ندارند: یکی گروهی که به همسرشان بگویند که مهریه ام را بخشیدم. منظور این است که دعوا سر مهر که یک هدیه است نباشد ولی بدانیم که این یک حق الهی است. آیه 19 سوره نساء می فرماید: زن را در فشار قرار ندهید که مهری را که به او داده اید از او بگیرید. گاهی آقایان در مسئله ی طلاق آنچنان زن را در فشار قرار می دهند تا زن مهریه اش را ببخشد .در مثل، جامعه ی ما می گویند که چه کسی مهریه را داده و چه کسی گرفته است ؟ آیا فرهنگ جامعه ی ما به این آیه قرآن نزدیک است ؟ بعضی ها مهریه را بعنوان یک دِین طلقی نمی کنند. نگاه ما با نگاه دین فرق می کند.
آقایی ده هزار سکه بهار آزادی را برای مهریه تعیین کرده بود. و می گفت که من خیلی همسرم را دوست دارم . اگر ما کسی را دوست داریم باید مهریه ای را تعیین کنیم که نتوانیم آنرا پرداخت کنیم ؟مهریه ها باید معقول باشد. روایت داریم :کسی که مهریه را تعیین کند که قصد پرداخت آنرا ندارد، او مثل دزد است .هر کس که می خواهد ازدواج کند حتما این روایات را به یاد داشته باشد. مهریه دِین است و بلافاصله بعد از عقد باید پرداخت شود. البته نگاه دین بخشش است ولی آقا بداند که مهریه یک دِین است و باید پرداخت شود.
فردی به امام کاظم(ع) گفت که می خواهید من کفن شما را فراهم کنم؟ امام فرمود: خیر،ما خانواده ای هستیم که سه چیز را از پاک ترین مال ها انتخاب می کنیم: حج ،کفن و مهریه زنان را .فردی نزد امام حسین(ع) رفت و دید که زندگی امام، زرق و برقی دارد. امام فرمود که این مهریه ی همسرم است و خودش اینها را خریده است. ائمه بعد از ازدواج مهریه را با دست خودشان و از حلال ترین مال ها می دادند. ولی ما از اول می گوییم که چه کسی داده و چه کسی گرفته یعنی نمی دهیم و اگر کار به طلاق کشید آنقدر زن را اذیت می کنیم که آنرا ببخشد.
اگر ما به مهریه بعنوان دین نگاه نکنیم این حکم پاک نمی شود. چند سال پیش پدری پیش من آمد و گفت که فرزندم از دنیا رفته است و می خواهم تکلیف ارث او را مشخص کنید. او پدر و مادر و یک همسر جوان دارد، پسرم یک آپارتمان شصت میلیونی دارد .من گفتم که پسر شما بدهی نداشته است؟ ایشان گفت: خیر. گفتم: پسر شما مهریه خانمش را پرداخته است ؟ پدرگفت: خیر او از دنیا رفته است، چه مهریه ای؟ مهریه بدهی است و با مرگ پاک نمی شود. مهریه خانم سیصد تا سکه بود. مهریه حدود صد و بیست میلیون می شد. من به پدر ایشان گفتم که شما باید شصت میلیون دیگر روی این آپارتمان بگذارید و به خانم ایشان بدهید و دیگر ارثی نمی ماند که تقسیم بشود زیرا دِین بر ارث مقدم است .آیت لله احمدی میانجی در وصیت نامه شان نوشته بودند که من نیاز به مجلس بزرگداشت ندارم زیرا این مجالس بزرگداشت زنده هاست.زیرا می خواهند آبرویشان حفظ شود. بزرگداشت میت به این است که دین او را بپردازی. آیا این نگاه در جامعه ی ما وجود دارد؟ پس مرد را در قیامت بعنوان یک ظالم صدا می زنند اگر مهریه همسر را ندهند. پس مهریه ها باید معقول باشد و پرداخت شود و اگر در حیات پرداخت نشد، بعد از مرگ ابتدا مهریه پرداخت شود بعد ارث تقسیم شود.
سوال – صفحه 199 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – خدا می فرماید: عده ای عهد بسته بودند که اگر از فضلت به ما عطا کنی صدقه می دهیم ولی وقتی خدا به آنها داد و بخیل شدند. چون بخل ورزیدند، دردل شان نفاق پیدا کردند .و آیات را دروغ پنداشتند.
پس آثار گناه این است که انسان به نفاق و کفر کشیده می شود. گناه کاری نیست که انجام بدهیم و بعد توبه کنیم و تمام می شود.
امیدواریم که به سمتی برویم که مهریه های ما معقول باشد و آقایان به فکر پرداخت دِین باشند.انشاء الله ازدواج های آسان ،مهریه معقول و مراسم های کم تشریفات داشته باشیم و سنتهای غلط را بشکنیم.