حاج آقای حسيني قمي: عليكم السلام و رحمة الله، عرض سلام و ارادت خالصانه به همهي بينندگان عزيز دارم. واقعيت اين است كه ما مديون الطاف همهي بينندگان عزيز هستيم. اي كاش فرصتي بود كه ما به همهي اين محبتهاي دوستان جواب بدهيم. همينجا عرض ارادت خودمان را اعلام ميكنيم و عذرخواهي ميكنيم از اينكه فرصت نيست به تك تك اين پيامها برسيم. در اوج مطالعه وقتي شب از نيمه ميگذرد و اين پيامها را ميخوانيم، از ما رفع خستگي ميشود.
مطلب دوم اينكه ولادت صديقهي طاهره(س) گذشت، مؤمنين و ارادتمندان به اهلبيت براي شهادت خيلي سرمايهگذاري كردند. بعضي جاها چهل روز فاطميه را مجلس گرفتند. اما به ولادت كه رسيد، سه شب هم جشن نگرفتند. اگر فاطميه چهل شب است، جشن هم بايد برپا بشود. اينكه چرا جشنها كمرنگ است، نميدانم. جشن ولادت حضرت زهرا(س) بايد خيلي مفصلتر از اين حرفها باشد. ما در آستانهي ماه رجب هستيم، ماه رجب و شعبان اعياد بسيار فراوان است. اول ماه رجب ولادت امام باقر (ع)، دهم ماه رجب ولادت امام جواد(ع)، سيزدهم ماه رجب ولادت اميرالمؤمنين، بيست و هفتم رجب بعثت خاتم الانبيا است. بعد هم اعياد شعبانيه است. مردم از حالا برنامهريزي كنند، اگر عزا را مفصل ميگيرند، جشن را هم بايد مفصل بگيرند. البته اين را هم يادآوري كنم كه سوم ماه رجب شهادت امام هادي(ع) است و 25 رجب شهادت امام كاظم(ع) است. مردم معمولاً در مراسم عزاداري خوب حضور پيدا ميكنند.
روز يكشنبه كه روز ولادت بود يك برنامهاي در دانشگاه صنعتي شريف بود. خود دانشجوها شكايت ميكردند، ميگفتند: اگر امروز شهادت بود، اينجا غوغا بود. البته آنروز مسجد موقع نماز جا نبود. خيلي جالب بود. مسجد دانشگاه صنعتي شريف بسيار بزرگ است. من به مسؤولين محترم رسانه پيشنهاد ميكنم كه حداقل يك شبكه نماز ظهر را مستقيم از اينجا پخش كنند. دانشجو تا اول اذان سر كلاس بوده است، ولي وقت اذان كه ميشد مسجد به اين وسعت پر ميشد. ميگفتند: ما گاهي بيرون از مسجد ميايستيم. به نظر من الزامي ندارد ما هميشه نماز مستقيم از رم امام رضا، يا حرم حضرت معصومه پخش كنيم. اينها خيلي خوب است. اما اين هم كه دانشجو در اين فضا، در اين جمعيت، در اين مسجد به طور زنده نماز ميخوانند، زيباست. انشاءالله اعياد را هم به خوبي برگزار كنند.
خيلي از بينندگان پيام داده بودند كه هفته گذشته شما در آداب و رسوم قهوه كه گفتيد، اشتباه كرديد. اگر فنجان قهوه را تكان بدهند، يعني ديگر نميخواهيم. اگر نگه دارند، يعني ميخواهيم. ما از دوستان كه بسيار توجه مي كنند تشكر ميكنيم. عرض ارادت به همهي حنوبيهاي خون گرم و عزيز داريم و اعلام ميكنيم ما مخلص همه عزيزان هستيم. آداب و رسوم هم حتماً بايد در جاي خودش گفته شود. در زمان مناسب خودش بايد گفته شود. من همينقدر بگويم كه من ده سالي محل تبليغم در يكي از شهرهاي جنوب بود و واقعاً از بهترين دوران زندگي من بود. مردم بسيار خون گرمي دارند. هفتهي گذشته ميخواستم پيروزي تيم فولاد خوزستان را هم تبريك بگويم. در عين حال از تذكرشان بسيار سپاسگزار هستم. همين قدر كافي است كه تهيه كننده برنامه ما جنوبي هستند و نمايندهي همه حنوبيهاي كشورمان هستند.
آقای شریعتی: خوشحاليم كه خدمت شما هستيم. حاج آقا حسيني مقدمهي خوبي را داشتند. همزمان با ميلاد حضرت فامه زهرا كتابخانهي مجازي ما افتتاح شد. استقابل خيلي خوب شد. امروز هم حاج آقاي حسيني عزيز كتاب خودشان با نام «وعدههاي الهي به صابران» را كه اين هم سلسله مباحث ايشان در برنامه سمت خدا هست را به كتابخانه ما اهدا كردند.
حاج آقای حسيني: بسم الله الرحمن الرحیم. ما در بحث هفتهي گذشته و دو هفته گذشته مباحثي كه داشتيم پيامهاي فراواني بود. من فكر ميكنم شايد بعد از موضوع بانكها ما بيشترين پيامها را در اين موضوع داشتيم. خيلي خوشحال هستيم از توجهي كه بينندگان عزيز داشتند و همينطور كه عرض كردم تقريباً 90 درصد با مباحث ما هماهنگ و موافق بودند. من باز تأكيد ميكنم كه اگر دوستان محبت كنند، پيامها را روي سايت بگذارند، بينندگان عزيز ديگر هم ببينند كه وقتي ما ميگوييم: بيشتر بينندگان هماهنگ و موافق هستند، اين قابل پذيرش باشد.
در پيامها آمده بود ما ميخواهيم مادري كنيم، ميخواهيم خانهداري كنيم، ميخواهيم اولويت اول زندگي ما بحث مادر و مادري باشد. همه اين حرفها را قبول داريم. ولي يكسري موانع هست كه شما بايد آن موانع را برطرف كنيد. من چند پيام را در دو بخش عرض ميكنم. البته بخش عمدهي صحبت امروز من بحث دوم است. ولي در بخش اول يك اشارهي كوتاهي داشته باشم.
بعضي از پيامها اين بود كه خيلي جالب توجه است. خانمي نوشته بود كه من شاغل بودم، كنار گذاشتم و وقتي الآن آن دوران به ياد من ميآيد كه اشتغال داشتم و فرزند خردسال من از آغوش پر مهر مادر دور بود گريه ميكنم نوشته بود كه من شش ماه فقط مرخصي دوران زايمانم بود، طفل شش ماهه را بايد روزي هشت ساعت، ده ساعت، ميگذاشتم و بعد از هشت ساعت دوباره در خانه سراغ فرزند خودم ميآمدم. الآن به ياد آن دوران كه ميافتم گريه ميكنم كه چرا چنين ميكردم؟
در بحث اشتغال يك مورد بحث مادري است. يك بحث هم همان بحث اشتغال جوانها است. اگر ما اين مطالب را نگوييم و مخفي كنيم، به جايي كمك نكرديم. اينها واقعيتهاي جامعه و زندگي امروزي ما است. ميشود با فرهنگ سازي صحيح كه كار رسانه و برنامه سمت خدا همين است، حداقل بخشي از مشكلات برطرف شود.
عزيزي فرمودند: من در يك ادارهاي رفتم و كاري داشتم، دو جوان به مدير آن اداره مراجعه كردند. گفتند: شما آگهي استخدام داديد، ما براي استخدام آمديم. مدير فرمود: شما تحصيلات هم داريد؟ يكي گفت: بله من مهندسي عمران دارم، نفر ديگر هم گفت من ليسانس حسابداري دارم. گفتند: شما اشتباه آمديد، ما در اطلاعيه نوشته بوديم، اينجا مأمور نظافت ميخواهيم. گفتند: باشد. ما اطلاعيه را ديديم و حاضر هستيم به همين شكل كار كنيم. كار به تحصيلاتمان نداريم، حاضر هستيم با همين مدرك كار كنيم. گفته بودند: حقوق ما همين حداقل حقوق كارگري وزارت كار است. 600 هزار تومان راضي هستيد؟ گفته بودند: راضي هستيم، مانعي ندارد. فقط شما جا داريد به ما بدهيد ما شبها بخوابيم؟ گفتند: براي چه؟ گفتند: براي اينكه ما متأهل هستيم، خانواده و فرزند هم داريم. در شهرستان هستند، آمديم تهران يك جاي خواب پيدا كنيم. گفتن اينها چيزي را حل نميكند. بگوييم حتماً مشكل حل ميشود كه دو جوان با تحصيلات، يكي ليسانس عمران، يكي مهندسي عمران، يكي حسابداري خوانده، ولي آمده به حداقل حقوق كارگري براي نظافت راضي است، فقط ميگويد: جاي خواب هم به من بدهيد. من يك لقمه ناني براي زن و بچهام در شهرستان بفرستم.
آمارها خيلي روشن است. صدها هزار جوان داريم كه ليسانس و فوق ليسانس هستند، دكترا دارند ولي اشتغال ندارند. يك شغل مناسبي ندارند. اگر ما بخواهيم اين مشكل برطرف شود بايد به اين بحث جديتر بپردازيم و موانعش را برطرف كنيم.
باز در پيامها بود كه خانمي نوشته بود، من شاغل هستم، ولي هيچ راضي نيستم. حاضر هستم از شغلم صرف نظر كنم و بتوانم در ازاي اين انصراف از شغلم با يك جوان مؤمن ازدواج كنم. واقعاً مسألهي اول براي دخترخانمها ازدواج است و وقتي اين حل ميشود كه پسران ما شاغل باشند. اگر پسر شاغل شد، هم مشكل ازدواج خودش حل ميشود، هم مشكل ازدواج دختران خانهدار يا شاغلي كه فراوان هستند و نتوانستند ازدواج كنند، حل ميشود.
بحث ما بسيار خوب است و اميدوارم ديگران هم كمك كنند. يك خبر خوبي هم اين هفته از دولت شنيديم، كه يك لايحهاي را براي بيمهي خانمهاي خانهدار دادند و گفتند: در صورت تصويب اين لايحه 18 ميليون خانم خانهدار تحت پوشش قرار ميگيرد. اين خيلي مهم است. ما موارد بعدي را واقعاً از مجلس انتظار داريم. مجلس هم بايد اينها را اهميت بدهد.
در همين دو هفته اخير دو، سه پست باز به بانوان دادند. دو فرماندار از بانوان در دو منطقه و يك شهردار در مركز يك استان سمت گرفتند. واقعاً اينها چه افتخاري است كه ما اين را در بوق و كَرنا كنيم كه در يك هفته ما سه نفر را فرماندار و شهردار كنيم! ما ديگر سراغ اين حرفهاي تكراري نخواهيم رفت.
اين موانع بايد برطرف شود. يكي از پيامهايي كه واقعاً پيام تكان دهندهاي بود، خانمي نوشته بودند كه من افتخار ميكنم خانهدار هستم، مادر هستم و چهار فرزند تحصيل كرده دارم. مادر خوبي بودم و بچههايم سر و سامان پيدا كردند. اما رسانهها كاري كنند كه خانم خانهدار از خانهدار بودن خودش خجالت زده نباشد. من مادري كردم، چند اولاد خوب براي جامعه تربيت كردم ولي فضاي جامعه، مخصوصاً رسانهي ملي كاري نكند كه ما خجالت زده شويم. باز در همين پيام آمده بود كه نوشته بودند: شما در فيلمها و سريالها ببينيد. نقش زن خانهدار را به چه كسي ميدهند؟ اين نكتهها را بايد رعايت كرد و واقعاً پذيرفت. نقش زن خانهدار را به يك زن بيكار و فضول و بيسواد ميدهند. اما در همين فيلمها اگر بخواهند يك خانم باكلاس را معرفي كنند، يك خانم شاغل را نشان ميدهند. اين خانم نوشته بودند كه ما به خانهداريمان افتخار ميكنيم. ما به تربيت فرزندمان افتخار ميكنيم. افتخار ميكنيم كه آغوش ما براي فرزندانمان بوده است. ولي فضا هم نبايد يك فضايي باشد كه ما خجالت زده نباشيم، سربلند باشيم و افتخار كنيم. اين از موانع خيلي مهم است.
در پيامها بود كه شما به آقايان بگوييد وقتي خواستگاري ميروند، اولين سؤالي كه از دختر خانم ميكنند، خانم شاغل هست يا نه؟ اگر بنا باشد شاغل بودن جز يكي از سؤالات باشد، ديگر ميشود ما روي شاغل نبودن اين همه تأكيد كنيم؟ تا الآن خانه و ماشين و شغل براي آقايان بود، حالا براي خانمها هم اشتغال مطرح شده است. البته اين سوء استفادهي يك مرد است.
من نميخواستم اين مطلب را عرض كنم، ولي چون در پيامها بود، من ميگويم. باز خانمها نوشتند: يكي از مشكلاتي كه در بحث اشتغال زنان است، ظلمي است كه به خانمهاي شاغل در سر كار ميشود و سوءاستفادههايي كه از خوبي خانمها ميشود. من بايد اينجا دفاع كنم. خانمها به خاطر آن قلب پر محبت و عاطفهاي كه دارند، در سر كار هم گاهي از خوبيشان، از عاطفهشان، سوء استفاده ميكنند.
چندي پيش من در يك شهرستاني بودم، يك خانمي آمد، سؤال خيلي عجيبي كرد. گفت: من 50 سال دارم. شوهر من از دنيا رفته است. دختر من بزرگ است، پسر من بزرگ است، يك آقايي آمده كه با من ازدواج كند، من هم گفتم: اول بايد امتحان كنم كه شما اخلاقت درست اسست يا نه؟ ما يك ازدواج شش ماهه موقت كرديم. ولي الآن پشيمان هستم. گفتم: چرا؟ گفت: اين مرد خيلي بداخلاق است. گفتم: خوب اگر اين مرد بداخلاقي است، شما هم كه اولاد داريد، چه لزومي دارد كه ازدواج را تمديد كني؟ ديگر ازدواج نكن. مرد بد اخلاق را رها كن. گفت: اين مرد مرتب ميگويد: اگر با من ازدواج دائم نكني، من با تو نباشم، ميميرم. گفتم: خانم! گول اين مردها را نخور. گفتم: من اين مورد را خبر ندارم. ولي به طور كلي ميخواهم بگويم: گول مردها را نخور. بخشي از مردها شياد هستند و از عاطفهي شما سوء استفاده ميكنند. گفتم: زن مظهر عاطفه است. حرف بزني اشك زن جاري ميشود. چرا اسلام گفت: زن قاضي نباشد؟ براي اينكه اگر قاضي باشي يك قاچاقچيِ شيادِ اعدامي را بياورند، گريه ميكند و ميگويد: اين بار هم او را ببخشيد. اين عاطفه است و خدا اينطور آفريده است. اگر نبود كه مادر نميتوانست باشد. نميتوانست شب تا صبح بالاي گهواره من بنشيند. به اين خانم گفتم: گول مردها را نخور!
خانمهاي بسياري پيام دادند كه ما وقتي اشتغال داريم يكي از مشكلات ما هم همين است. اذيت ميكنند. نقطهي مقابل هم دارد. گاهي خود خانمها موازين اخلاقي را رعايت نميكنند. من مشهد مشرف بودم، واقعاً از امام رضا(ع) و مردم مشهد، براي گفتن اين مطلب عذرخواهي ميكنم. يك بليط داشتم ميخواستم تاريخش را عوض كنم. گفتم: صبح زود به يك آژانسي بروم كه شلوغ نشده باشد و خلوت باشد. خدا ميداند وارد اولين آژانس كه شدم، ديدم يك خانم جواني نشسته، بد حجاب هم بودند. طوري كه اگر روسري نبود، بهتر بود. اين خانم به قدري آرايش غليط كرده بود كه من فكر كنم خانمها در شب عروسي اينطور آرايش نميكنند. اين چه اشتغالي است؟ 7 صبح بود. من وقتي چنين صحنهاي را ديدم اصلاً داخل نرفتم. گفتم: يك آژانس ديگر ميروم. آژانس بعدي كه رفتم ديدم بدتر شد. آنجا يك نفر بود، اينجا سه نفر هستند. من سه تا آژانس رفتم همه به اين وضع بودند. بالاخره آژانس چهارم موفق شدم و بليط گرفتم. خانمها بايد رعايت كنند. اگر اشتغال بر اثر صورت سوم كه ما هفته گذشته گفتيم، اگر خانمي با صورت سوم اشتغال پيدا كرد، نبايد موازين را رعايت كند؟
ابوبصير از اصحاب امام صادق(ع) نابينا است. حضرت به او فرمود: ابوبصير، معلم قرآن بود و به يك خانم درس قرآن ميداد. اشكال دارد كه يك پيرمرد نابينا معلم قرآن باشد؟ امام صادق(ع) فرمود: ابوبصير، شنيدم سر جلسهي دَرست، جملهاي گفتي، حرف زدي و يك شوخي كردي كه در آن جلسه خنديدهاند. «لَا تَعُودَنَّ إِلَيْهَا» (وسايلالشيعه/ج20/ص198)الآن براي ما پيام ميآيد كه شما چه ديني را تبليغ ميكني؟ يك پيرمرد نابينا، از اصحاب خوب امام صادق، يك شوخي سر كلاس قرآن كرده است. حضرت فرمود: ديگر حق نداري. همهي استغالهايي كه هست همه همينطور است. خود خانمها پيام دادند. نوشتند بسياري از مشكلات در زندگي ما به خطر همين چيزهايي است كه آقايان سر كار ميروند، رعايت نميكنند. گفتگو و خنده ميكنند و اينها همه عوارض دارد.
شما امار طلاقها را ببينيد. من خواهش ميكنم اگر ميشود همين شبكه سه دادگاه خانواده، يك كارشناس بياورند آمار بدهند اين طلاقهايي كه الآن اتفاق افتاده است، چند درصدش به خاطر همين مسائل است. يك گزارشي بدهند. بنابراين اين حرف درستي است كه ما بايد واقعاً موانع خانهداري و مادري را برطرف كنيم، و جامعه بپذيرد كه مادري يك افتخار است. اين بخش اول صحبت من بود.
بخش دوم صحبت من، يكي از موانع مهم در بحث مادري مادران كه خيلي در پيامها آمده بود، شايد شصت درصد پيامها اين بود، نوشته بودند كه ما خانهدار هستيم، مادر هستيم، دستهگل تربيت كرديم. فرزند تربيت كرديم، چهار پيام از ميان هزاران پيام بخوانم. پيام اول نوشته: من خسته شدم، چه كنم؟ من شغلي ندارم، براي دريافت پانصد تومان از شوهرم بايد هزار دليل بياورم كه پانصد تومان به من بدهد. اين درست است؟ ميگويد: حق با آنهايي نيست كه شاغل هستند و يك پولي دارند؟ ما ميخواهيم مادر باشيم. گرفتاريهاي اشتغال را ميدانيم. ميدانيم بچههاي ما اذيت ميشوند. ولي براي پانصد تومان بايد هزار دليل براي شوهرم بياورم.
يك نفر ديگر نوشته بود كه من قدرت خريد يك روسري را ندارم. يك روسري ميخواهم بخرم، نميتوانم. نبايد اشتغال داشته باشم؟ اشتغال داشتم كنار گذاشتم. در پيام ديگري نوشتند كه من حتي براي ضروريات زندگيام، بايد از خواهر و برادرم بگيرم و محتاج دست آنها هستم. آقايان اين قسمت از حرف مرا گوش كنند. ميگويد: من محتاج هستم. بايد دست من پيش برادر و خواهر و پدر و مادرم دراز باشد.
پيام ديگري كه باز من واقعاً متأثر شدم، نوشته بودند كه همسر من سه ميليون تومان درآمد دارد. با سه ميليون حقوق من از او تقاضا كردم كه ماهي بيست هزار تومان به من بدهد. براي سه ميليون حقوق بيست هزار تومان زياد است در اختيار همسرش بگذارد؟ آن دسته از مرداني كه اينگونه هستند، من تقاضا ميكنم سخن ما را گوش بدهند. من يك حرف حديثي اخلاقي و يك حرف حقوقي دارم. از حديث اخلاقي چند مورد بخوانم. بنا شد ما مهمان سفرهي اميرالمؤمنين باشيم. حكمت 119 نهجالبلاغه، اميرالمؤمنين ميفرمايد: «عَجِبْتُ لِلْبَخِيل» آن خانمي كه ميگويد: شوهرش ماهي پانصد تومان را به زور و به هزار دليل ميدهد، اين حديث را گوش كند! پانصد هزار تومان نيست، پانصد تا يك تومان است. اميرالمؤمنين فرمود: «عَجِبْتُ لِلْبَخِيل» من از بخيل تعجب ميكنم. «فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاء» (شرح نهجالبلاغه/ج18/ص315)،«وَ يُحَاسَبُ فِي الآْخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاء» در دنيا مثل گداها زندگي ميكند، نه خودش ميخورد و نه به ديگران ميدهد. مثل ثروتمندان بايد جواب بدهد. جمع كرده و حاضر نشده خرج كند. بخيل است. فرمود: مثل گداها زندگي ميكند ولي فرداي قيامت مثل ثروتمندان است.
من از همه عزيزان تقاضا ميكنم، آن آقاياني كه اينگونه هستند بايد اصلاح شوند. پيامبر فرمود: «مَنْ مَنَعَ مَالَهُ مِنَ الْأَخْيَارِ اخْتِيَاراً صَرَفَ اللَّهُ مَالَهُ إِلَى الْأَشْرَارِ اضْطِرَاراً» (مستدرك/ج12/ص435) اگر كسي مال خودش به خوبان نداد، چه كسي بهتر از همسر است. چه كسي بهتر از فرزندان است. از مالت را به خوبان ندهي، خدا مالت را سمت اشرار ميبرد. اين حوادثي گه گاهي در زندگي پيش ميآيد، نميخواهم بگويم همه عواملش اين است. ولي يك بخش آن همين است.اگر گره به زندگي ميافتد، اگر ميبينيم كارمان درست نميشود، اگر ميبينيم پولمان را يك كسي خورده، يكي از دليلهايش شايد اين باشد. اگر مالت را به خوبان ندهي، اشرار مالت را مي خورند. اينجا نميدهي، جاي ديگر گير ميكني.
حديث سوم فرمودند: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُولُ» (كافي/ج4/ص12) لعنت خدا بر آن كسي كه عيال خودش را ضايع ميكند. به آنها رسيدگي نميكند.
حديث چهارم ميفرمايد: «لَيْسَ مِنَّا مِنْ وُسِّعَ عَلَيْه» (مستدرك/ج15/ص256) از خانواده ما نيست كسي كه خدا به او وسعت داده ولي بر خانوادهاش سخت ميگيرد. اگر كسي ندارد، ما چندين بار گفتيم كه خانمها بسازند. اما تو كه داري، چرا؟ به همان مقداري كه داري چرا نميدهي؟ «ملعونٌ» دور از رحمت خداست. فرمود: «لَيْسَ مِنَّا مِنْ وُسِّعَ عَلَيْه».
حديث پنجم از موسي بن جعفر(ع) است كه ميفرمايد: «مَنْ دَخَلَ السُّوق» كسي بازار برود، «فَاشْتَرَى تُحْفَة فَحَمَلَهَا إِلَى عِيَالِه» (وسايللشيعه/ج21/ص514) نزد زن و بچهاش بياورد. روز زن و مادر تمام شد، بعضي به روي خودشان نياوردند، هزار تومان دست به جيب نشد. همينطور ذخيره كن، آخرش ورثه ميخورند، وبالش براي تو ميماند. به دست خودت بده. چرا نميگذاري؟ چرا حاضر نيستي؟ آقا موسي بن جعفر (ع) فرمودند: اگر كسي به بازار برود، يك هديهاي براي زن و فرزندش بياورد، «كَانَ كَحَامِلِ صَدَقَةٍ إِلَى قَوْمٍ مَحَاوِيج». يكي از باورهاي غلط اين است، خيليها فكر ميكنند، كار خير فقط اين است كه به ديگران برسانيم. صدقه بدهيم، كمك كنيم، نه! چه كسي از زن و فرزند خودت محافظت ميكند؟
يك مثلي هست كه گاهي از اين مثل استفاده غلط ميشود. استفادهي صحيحش اينجاست. چراغي كه به خانه رواست، به مسجد حرام است.اگر زن و فرزند تو محتاج و نيازمند هستند، حق نداري به ديگري كمك كني.
خانم ميگويد: شوهر من رفته بيست ميليون تومان براي مسجد كولر گازي خريده است. اين خانم قسم ميخورد كه شوهرش بيست هزار تومان به من نميدهد! من زن او هستم، گرفتار و نيازمند هستم، دستم جلوي برادرم دراز ميشود. به هزار تومان آنها نگاه ميكنم. اين ثواب است كه تو براي مسجد بيست ميليون كولر گازي ميخري؟ اين باروها بايد اصلاح شود.
در بحث نفقات، از مراجع سؤال كنيد كه نفقه اول بر چه كسي واجب است؟ نفقه اول براي همسر واجب است. اگر اضافه آمد به مادر ميرسد. ترتيب است، يكوقت آدم ميتواند هردو را تضمين و تأمين كند، بسم الله! اما اگر بگويد: من ندارم، من پولي دارم يا بايد خودم و همسر را اداره كنم، يا اينكه بخواهم به همسر بدهم، به مادرم هم بدهم. سؤال كنيد كه اوليوت با چه كسي است؟ آقا شما ازدواج كردي و در برابر زن و فرزندت موظف هستي. اينها آينه تو هستند.
در روايت ششم ميفرمايند: «الْيَدُ الْعُلْيَا خَيْرٌ مِنَ الْيَدِ السُّفْلَى» (كافي/ج4/ص11) فرمود: دست بالا بهتر از دست پايين است. دست دهنده بهتر از دست گيرنده است. ولي حضرت فرمود: «وَ ابْدَأْ بِمَنْ تَعُول» در كار خير از عيال خودت شروع كن.
من بارها گفتم. پول در صندوق صدقات كميته امداد مياندازد. صندوق صدقات از بهترين يادگارهاي امام است، اما براي چه كسي است؟ براي كسي كه نيازمند خويشاوندانش نباشد. چه كسي ميتواند به خويشاوندانش كمك كند. كسي كه از همسر خودش گذشته باشد. زندگي همسر خودش را تأمين كرده باشد. من زندگي خودم و همسرم كامل تأمين است، بعد ميتوانم سراغ ديگران بروم.
حديث بعدي ميگويد: «أَرْضَاكُمْ عِنْدَ اللَّه» (كافي/ج4/ص11) خدا بيشتر از كسي راضي است، «أَسْبَغُكُمْ عَلَى عِيَالِهِ» كه به زن و فرزندش بيشتر برسد. يك آقايي ميگفت: من وقتي ميخواهم نذر كنم، نذر زن و بچهام ميكنم. مگر حتماً بايد نذر امامزاده كرد. فكر ميكنيد اگر فقط نذر امامزاده كنيد، حاجات شما برآورده ميشود؟ نذر زن و فرزندم ميكنم. اين متن روايت است. خدا نكند ما بخواهيم حرف عوامانه بزنيم. روايت داريم كه امام صادق(ع) وقتي ميخواست دعا كند، «جَمَعَ النِّسَاءَ وَ الصِّبْيَانَ» (كافي/ج2/ص487) زنها و بچهها را جمع ميكرد، ميفرمودند: من دعا ميكنم شما آمين بگوييد. امام ولي خدا دعا ميكرد، ميفرمود: شما آمينگوي من باشيد. يك مرجع تقليد را با هزار گرفتاري برويم پيدا كنيم، آن بنده خدا هم هزار گرفتاري دارد، ميگوييم: آقا مريض دارم دعا كن. امام صصادق زن و بچه را جمع ميكرد و ميفرمود: من دعا ميكنم، شما آمين بگوييد. ما از اينها غافل هستيم. نذر زن و فرزندت كن و آنها را آمينگوي دعايت قرار بده.
الآن خانمي پيام داده كه من به عمرم با همسرم به سفر نرفتم. شوهرم مرا هيچجا نبرده است. امام صادق(ع) به يكي از اصحابشان فرمودند: چرا امسال حج نرفتي؟ فرمودند: حج برو و هر سال زن و بچهات را به حج ببر. هر سال حج بردن كه جزء نفقه نيست. فرمود: هر سال اين كار را بكن. اين بخش اخلاقي بود.
بخش حقوقي را من باز براي مردان ميگويم. الآن نگويند: شما داريد يك اختلافي ايجاد ميكنيد، خانمها توقعشان زياد است. گفتم كه خانمي گفته بود: من براي پانصد تومان بايد هزار دليل بياورم. نتوانستم يك روسري بخرم. دستم جلوي خواهر و برادرم زياد است. من به اين مردها ميگويم. اين از نظر اخلاقي بود. از نظر حقوقي هم يادشان باشد. فقط اين نيست كه ما نصيحت كنيم.
در تحرير الوسيله امام جلد دوم است، در نفقه آنچه واجب است يك زندگي آبرومند است. نه يك زندگي بخور و نمير! ما واقعاً فاصله گرفتيم. امام فرمودند: بايد به خانمت نفقه بدهي. چه غذايي بايد به او بدهي؟ فرموده: هر غذايي كه عادت امثالش است. دختر عمهها، دختر خالهها و دختر داييهاي اين خانم چه غذاهايي تناول ميكردند؟ چه غذايي ملايم با مزاج اوست؟ ولو اگر بهترين غذا باشد، عين عبارت اين است. امام فرمودند: اگر زن و همسر شما بهترين غذا را هرروز بخواهند، هر روز كباب برگ بخواهند. بگويد: با مزاج من اين غذا ميسازد. من در زندگي پدر و مادرم بودم، دختر عموها و دختر خالهها اينطور زندگي كرديم. بايد بهترين نحو زندگي اين خانم را اداره كني. اين فتوا است. در لباس فرمودند: ببينيد خانم چه لباسي را ميپوشد؟ در لباس پوشيدن خانمت را اذيت نكن. حتي عجيب اين عبارت اين است. يك خانمي است در خانهي پدرش، مادرش، در خويشان و بستگانشان، لباسهاي پر تجمل و زيبا ميپوشد، اسلام فرموده: اگر چنين لباسي ميپوشد، بايد برايش لباس تجمل بخري. اينها صدقه نيست. اينها مستحب نيست. اينها بر مرد واجب است. مردهايي كه ازدواج نكردند، احكام نفقه را ببينند. اگر از عهدهاش برميآيند، ازدواج كنند. آقا شما رفتي يك خانمي را از خانوادهاي گرفتي كه وضعشان خوب است. لباس خوب مي پوشد، غذاي خوب ميخورد، بالاتر مسكناش است. امام فرموده: اگر اين خانم بگويد: من ميخواهم در خانهي خودم تنها زندگي كنم. بايد خانهي تنها فراهم كند.
باز امام فرمودند: «يجب ان كان ذات حشمة و شأن و من ذوي الاخدام» خانم شما در خانهي پدر و مادرش خدمتكار داشته است. نفقهاش اين است تو برايش خدمتكار بخري. يك خانمي بيايد خدمت او را بكند.
مخاطب من مرداني هستند كه به زنان خودشان رسيدگي نميكنند. من با مرداني كه به زنانشان اهميت ميدهند، كار ندارم. در پيامها هست كه خانمي گفته بود: من بعد از سي سال زندگي مشترك نميتوانم يك گل سر براي خودم بخرم. فتواي امام، فتواي يك فقيه است. ميگويد: اگر خانم در شرايطي بوده آنجا خادم داشته است. چند خادم داشته است. فرمودند: بعيد نيست ما حتي چند خادم برايش تهيه كنيم.
حرف آخر من اين است كه يادشان باشد، باز نگويند: آقا وضع مالي خانم ما خوب است و شاغل است. اگر خانم شما ثروتمندترين زن عالم باشد، ولي نفقهاش باز هم با همين حدود، بر شما واجب است. شما نميتواني از زير نفقهاش فرار كني. اين قانون ديني است. قانون اسلام است. ما اين حرفها را براي آنهايي ميگوييم كه بخيل هستند. آنهايي كه زن را مجبور كردند كه از اينكه شاغل نيستند، پشيمان باشند. شاغل نيستند ولي حسرت شاغلهايي را ميخورند كه نياز به شوهرانشان ندارند. زني كه نوشته شوهر من جانش بر لب ميآيد بخواهد يك پولي به من بدهد. يادمان باشد در فتواي فقها هست، اگر مردي گفت: نفقه چيست؟ چه كسي نفقه داده است؟اين حرفها چيست؟ فتواي فقها هست. عدهاي ميگويند: بايد به حاكم شكايت كنيد. بعضي از فقها مثل مرحوم گلپايگاني كه ايام سالگرد ايشان است، ميگويند: زن ميتواند تقاصاً خرج زندگياش را بردارد.
روايت داريم كسي آمد به پيامبر خدا گفت: يا رسول الله همسر من آدم بخيلي است. هيچ چيز به من نميدهد. حق دارم بروم از او بردارم؟ حضرت فرمودند: به اندازه متعارف زندگيات بردار. ما نميخواهيم كار به اينجا برسد. يادمان باشد كه مسألهي اخلاقي و حقوقي جاي خودش است. انشاءالله به اينجا نرسيم.
آقاي شريعتي: اميدوارم انشاءالله شاهد اتفاقات خوب باشيم. امروز صفحهي 68 مصحف شريف قرار روزانهي ما است. آيات 141 تا 148 سورهي مباركهي آلعمران تلاوت ميشود. باز ميگرديم در كنار شما خواهيم بود به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.
«وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ يَمْحَقَ الْكَفِرِينَ(141) أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَهَدُواْ مِنكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابرِِينَ(142) وَ لَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ(143) وَ مَا محَُمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلىَ أَعْقَابِكُمْ وَ مَن يَنقَلِبْ عَلىَ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضرَُّ اللَّهَ شَيًْا وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشَّاكِرِينَ(144) وَ مَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُّؤَجَّلًا وَ مَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنهَْا وَ مَن يُرِدْ ثَوَابَ الاَْخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنهَْا وَ سَنَجْزِى الشَّكِرِينَ(145) وَ كَأَيِّن مِّن نَّبىٍِّ قَتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابهَُمْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ وَ مَا ضَعُفُواْ وَ مَا اسْتَكاَنُواْ وَ اللَّهُ يحُِبُّ الصَّابرِِينَ(146) وَ مَا كاَنَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فىِ أَمْرِنَا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصرُْنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْكَفِرِينَ(147) فََاتَئهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَ حُسْنَ ثَوَابِ الاَْخِرَةِ وَ اللَّهُ يحُِبُّ المُْحْسِنِينَ(148)»
ترجمه آيات:
«و تا مؤمنان را پاكيزه گرداند و كافران را نابود سازد. (141) آيا مىپنداريد كه به بهشت خواهيد رفت و حال آن كه هنوز خدا معلوم نداشته است كه از ميان شما چه كسانى جهاد مىكنند و چه كسانى پايدارى مىورزند؟ (142) پيش از آنكه مرگتان فرا رسد تمناى مرگ مىكرديد، اينك مرگ را ديديد و در آن مىنگريد. (143) جز اين نيست كه محمد پيامبرى است كه پيش از او پيامبرانى ديگر بودهاند. آيا اگر بميرد يا كشته شود، شما به آيين پيشين خود باز مىگرديد؟ هر كس كه بازگردد هيچ زيانى به خدا نخواهد رسانيد. خدا سپاسگزاران را پاداش خواهد داد. (144) هيچ كس جز به فرمان خدا نمىميرد. مدت مكتوب است. هر كس خواهان ثواب اينجهانى باشد به او مىدهيم و هر كس خواهان ثواب آن جهانى باشد به او مىدهيم و شاكران را پاداش خواهيم داد. (145) چه بسا پيامبرانى كه خدا دوستان بسيار همراه آنان به جنگ رفتند. و در راه خدا، هر چه به آنها رسيد، سستى نكردند و ناتوان نشدند و سر فرود نياوردند و خدا شكيبايان را دوست دارد. (146) سخنشان جز اين نبود كه مىگفتند: اى پروردگار ما، گناهان ما را و زيادهرويهاى ما را در كارها بيامرز و ما را ثابتقدم گردان و در برابر كافران يارى كن. (147) خدا پاداش اينجهانى و پاداش نيك آن جهانى را به ايشان ارزانى داشت و خدا نيكوكاران را دوست دارد. (148)»
آقاي شريعتي: وعدههاي الهي به صابران، عنوان كتابي است كه حاج آقاي حسيني زحمت كشيدند و به كتابخانه مجازي برنامه اهدا كردند. شما مي توانيد به سايت ما مراجعه كنيد و از كتابهاي ما استفاده كنيد. حاج آقاي حسيني دعا بفرماييد.
حاج آقاي حسيني: اجازه بدهيد من بحث را جمع بندي كنم. انشاءالله آقايان قبول ميكنند كه اين بحثهاي ما از سر خيرخواهي و دلسوزي است. هنوز هم دير نشده، ايام ولادت حضرت(س) است، من روي سخنم با آقاياني است كه با سه ميليون درآمد، پرداخت 20 هزار تومان برايش سخت است. همين روزها جبران كنند، هنوز زمان هست. امروز يك كادويي تهيه كنيد، اگر خدا را قبول داريد، اين كار را بكنيد. مخاطب ما سمت خدايي است. يعني كساني هستند كه دسته جمع آمدند ما را هم ببرند. خصوصاً اينكه اين هفته مقام معظم رهبري هم روي نقش اوليه بانوان كه نقش مادري و خانهداري هست، تأكيد داشتند. اين را بايد فرهنگسازي كرد و انشاءالله به اين طرف حركت كنيم و در سال فرهنگ اين دغدغه را برطرف كنيم.