كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 93/04/03
بسم الله الرحمن الرحیم
و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین
گر قطرهايم از آب وضويي چكيدهايم *** گر ذرهايم گرد عبايي دويدهايم
مثل نسيم قصهي دلهاي تنگ را *** با شرح صدر غنچه به غنچه شنيدهايم
آوازهمان به عالم و آدم رسيده است *** هرچند خود ز عالم و آدم بريدهايم
آسان و سخت عشق سوا كردني نبود *** ما نيز مهر و قهر تو در هم خريدهايم
ما را فراغ بال ندادند اين زمين، ولي *** يك چند پلك خواب پريدن كه ديدهايم
خوابي است تلخ اين قفس تنگ، اين جهان *** پلكي به هم زنيم از اينجا پريدهايم
آقای شریعتی: سلام میگویم به همهی بینندههای خوبمان، خانمها و آقايان، آرزو ميكنم در هركجا كه هستيد تنتان سالم و قلبتان سليم باشد. حاج آقاي حسيني قمي، سلام عليكم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقای حسيني قمي: عليكم السلام و رحمة الله، عرض سلام و ارادت خالصانه به همهي بينندگان عزيز دارم. آقای شریعتی: بحث ما با حاج آقا حسيني در هفته گذشته سيرهي تربيتي امام علي(ع) بود و نكات خوبي را شنيديم. خدمت شما هستيم.
حاج آقای حسيني: بسم الله الرحمن الرحیم. دو مطلب را من در ابتدا بگويم. يكي سني كه دخترها و پسرها به تكليف ميرسند، تاريخ تولدشان چه سالي باشد كه امسال، سال اول روزهشان است. مطلب ديگري هم هست، چون ما بنا شد مهمان سفره اميرالمؤمنين باشيم، نامه 59 نهج البلاغه را ميخوانم. «وَ اعْلَمْ أَنَّ الدُّنْيَا دَارُ بَلِيَّةٍ لَمْ يَفْرُغْ صَاحِبُهَا فِيهَا قَطُّ سَاعَةً إِلَّا كَانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَيْهِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ»(شرح نهجالبلاغه/ج17/ص145) حضرت ميفرمايند: دنيا دار آزمايش است. اگر كسي يك ساعتش را به فراغت بگذراند و از آن استفاده نكند، همين يك ساعت فرداي قيامت وسيله حسرت اوست. اگر از يك ساعت دنيا را خوب استفاده نكند فرداي قيامت حسرت ميخورد. در بحث اسامي قيامت گفتيم كه يك نام «يوم الحسرة» است.
من با اين مقدمه ميخواهم تقاضايي از بينندگان داشته باشم. ايامي كه ما سيره علوي را شروع كرديم، از اين بحث خيلي استقبال شد. در آستانه ماه رمضان عزيزان نهضت آشتي با نهجالبلاغه راه بياندازند. اميرالمؤمنان ميفرمايد: كسي يك ساعت را از دست بدهد، فرداي قيامت اين وسيله حسرت اوست. ماه رمضان روزهاي تابستاني طولاني است. تقريباً 17 ساعت طول روز است. 17 ساعت كسي نميخوابد. مخصوصاً جوانها و دانشجويان و دانشآموزان، پينهاد ميكنم در ماه رمضان از اساتيد، ائمه جماعات بخواهند، هركس هركجا جلسه دارد، به آشتي با نهجالبلاغه اختصاص بدهند. با كلمات حكمت آميز شروع كنند. اگر روزي 5 كلمه از كلمات حكمت آميز را در برنامه سخنرانيشان مطرح كنند، تا آخر ماه رمضان 150 كلمه از كلمات قصار اميرالمؤمنين را ياد گرفتند.
ما واقعاً حق اميرالمؤمنين را ادا نكرديم. نهجالبلاغه تمام كلمات اميرالمؤمنين نيست. در بخش نامهها گفتيم، 80 نامه است. اما در مكاتيب الائمه مرحوم احمدي ميانجي سه برابر كردند. كلمات قصار اينجا 480 مورد است. اگر در ماه رمضان تمام اين 480 كلمه را بخوانند، چند مورد ديگر از كلمات قصار ميماند كه نخواندند. يازده هزار كلمه قصار هنوز باقي مانده است. كتابي به نام «غررالحكم» داريم. جمعآورياش توسط «عامدي» از علماي بزرگ شيعه است. تقريباً حدود 900 سال از وفاتش ميگذرد. از وقتي اين كتاب جمعآوري شده مورد توجه بوده از جمله در حدود 300 سال پيش مرحوم آيت الله «حاج جمال خوانساري» از علماي بزرگ شيعه اين كتاب را ترجمه كرده است. اين كتاب «غرر الحكم و دررالكلم عامدي» است. ترجمه روان آقاي رسولي محلاتي است كه در دو جلد چاپ شده است.
اگر ما 480 كلمه در روز را هم بخوانيم، باز يازده هزار كلمه قصار باقي است. ما شيعه اميرالمؤمنين هستيم. اين زيباست كه ما يكبار ترجمهاش را هم نديده باشيم. مرحوم حاج جمال خوانساري در شش جلد ترجمه با شرح مختصر كرده است.
داستاني را در خاطرات مرحوم آيت الله العظمي حائري ميخواندم. فرزند مؤسس حوزه علميه قم هستند. ايشان نوشته بودند: با اين همه گرفتاريهايي كه دارم ديدم نميرسم يك دور تفسير مجمعالبيان را بخوانم. نذر كردم و با نذر تمام شد. دوستان در ماه رمضان نذر كنند كه روزي يك ساعت نهجالبلاغه بخوانند. چه اشكالي دارد كارهاي خير را از راه نذر انجام دهيم؟ در بحث ترك گناه گفتيم كه خيليها ميگويند: ما نميتوانيم بعضي از گناهان را ترك كنيم. گفتيم: نذر كنيد. با نذر خودت را مجبور كن.
يكي از اساتيد حوزه نوشته بودند، ما تابستانها همدان ميرويم. به خاطر هواي گرم قم به همدان ميرفتيم و درس ميخوانديم. شهيد مدني هم تابستانها به همدان ميآمدند. ايشان تابستان در هفده ساعت روز، 9 درس ميگفتند. در روزهاي تعطيل تابستان 9 درس ميگفتند. ما الآن تابستان را تعطيل ميكنيم!!!
خدا مرحوم محدث زاده فرزند مرحوم آشيخ عباس(ره) را رحمت كند. ايشان در قم و تهران منبر ميرفتند و منبرهايشان بسيار پر حديث بود. يكوقت از ايشان سؤال كردند: شما چه وقت اين همه حديث را حفظ كرديد؟ فرموده بودند: ما وقتي بچه بوديم در خانه، پدر ما وقتي سفره پهن ميشد، ميفرمود: بچهها من يك حديث ميخوانم. اين حديث را تا فردا ظهر حفظ كنيد. ايشان فرموده بود: اين احاديثي كه حفظ هستم، ثمره آن احاديثي است كه پدر سر سفره ميخواندند.
مرحوم علامه طباطبايي، دامادشان شهيد قدوسي(ره) بودند. ايشان نوشتند: وقتي علامه تفسير الميزان را نوشتند، نوشتهها را به ما ميدادند تا براي چاپخانه ببريم. ميديديم علامه در كلمات نقطه نگذاشته است. تمام كلمات تفسير بدون نقطه است. گفتيم: چرا نقطه نميگذاريد به چاپخانه بدهيم؟ ايشان فرمودند: حساب كردم اگر هر صفحه را نقطه بگذارم، سه دقيقه وقت مرا ميگيرد و من وقت ندارم. به جاي اينكه سه دقيقه نقطه بگذارم، سراغ ادامه تفسير ميروم.
يادم است كه حاج آقاي عالي ميفرمودند كه پزشكان به علامه طباطبايي گفته بودند: شما مطالعه برايتان ممنوع است. ايشان فرموده بود: زندگي بدون مطالعه را نميخواهم. مرگ بهتر از اين زندگي است. از روزي كه پزشكان گفته بودند مطالعه برايت ممنوع است، شروع به نوشتن الميزان كردند كه بيست جلد است.
خدا مرحوم آيت الله فاضل را رحمت كند. ايشان خواسته بودند در حوزه در كنار درس تخصصي، نهجالبلاغه هم باشد. به آيت الله العظمي مكارم پيشنهاد كرده بودند. ايشان گفته بودند كه نميتوانند و نپذيرفته بودند. اما بعد از مدتي زنگ زده بودند و گفته بودند كه ميپذيرند. گفتند: چه شد نظر شما برگشت؟ فرمودند: ديشب خواب ديدم، به عراق ميرويم. لب مرز همه ويزا دارند و ميخواهند وارد عراق شوند. اما من ندارم! گفتم: اي واي من چيزي ندارم. بايد برگردم. آن مأمور گفت: نه! شما پاسپورتت در جيبت است. در جيبم دست كردم، ديدم نهجالبلاغه است. نهجالبلاغه ويزاي ورود ما به زيارت اميرالمؤمنين(ع) است.
اگر ميخواهيم اميرالمؤمنين ما را بپذيرد، اين است كه با اميرالمؤمنين(ع) معامله كنيم. شهيد مطهري(ره) ميگويد: سالها از عمر من گذشته و درسهاي حوزه را خواندم. يك استادي دست مرا گرفت، و با نهجالبلاغه آشنا كرد. استاد ايشان مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي آقاي شيرازي(ره) است. مرحوم مطهري چقدر به ايشان اظهار ارادت ميكردند.
در خاطرات آيت الله شب زنده دار از علماي بسيار بزرگوار هستند، ميديدم. ايشان نوشتند: من در شيراز بودم، استادي به نام «مرحوم سيد ابراهيم حق شناس» داشتم. خدمت ايشان درس ميخواندند. جمعه كه ميشد درس تعطيل ميشد. ميفرمودند: در طول هفته من به شما درس دادم، امروز شما يك كاري براي من بكنيد. بنشينيد خطبه متقين را باز كنيد و براي من بخوانيد. آيت الله شب زنده دار نوشتند، وقتي ما شروع به خواندن خطبه ميكرديم، آيت الله حق شناس دو زانو مينشست و بلند بلند گريه ميكرد. از شنبه تا پنج شنبه ايشان معلم ما بود و به ما درس ميداد. جمعه ما نهجالبلاغه را براي ايشان ميخوانديم.
مسأله دوم بحث تكليف است. الان خوشبختانه در شناسنامهها سالهاست كه تاريخ تولد قمري را هم مينويسند. اگر دختر خانمها مراجعه كنند، كساني كه متولد اول رمضان 1426 قمري هستند، آنها اول رمضان امسال بايد روزه بگيرند. الآن 1435 هستيم، نه سال تمام ميشود. البته اگر ولادتشان قبل از اذان صبح باشد، اگر بعد از اذان باشد، ديگر اول گذشته بايد از دوم بگيرند. اگر پنج رمضان است، بايد از پنجم شروع كنند. پس ملاك براي دختر خانمها 1426 قمري است. دختر خانمهايي كه متولد 18 مهر 1384 و قبل از آن هستند، آنها هم تكليف هستند. امسال اولين سالي است كه بايد روزه بگيرند. براي آقا پسرها هم پسراني كه اول رمضان 1420 متولد شدند، البته اين آخرين علامت بلوغ است. اگر قبلاً به سن بلوغ نرسيدند، بالغ نشده باشند، بايد روزه بگيرند. اگر 18 آذر 1378 و قبل از آن بايد روزه بگيرند. اگر دختر خانمي واقعاً توانايي ندارد، روزه برايش واجب نيست و كفاره بدهد. اگر قدرت ندارند، نه صرف اينكه ضعف پيدا ميكنند.
مطلب سوم هم روايتي است كه امام صادق(ع) فرمود: زكات و آبرو شفاعت و واسطه شدند. من خواهش ميكنم آنهايي كه توانايي دارند، خودشان كمك كنند. در آستانه رمضان هستيم، سبد كالايي كه به فقرا و نيازمندان ميدهند، كساني كه توانايي ندارند حداقل واسطه خير شوند. «وَ الشَّفَاعَةُ زَكَاةُ الْجَاه» (بحارالانوار/ج75/ص268) زكات آبرو واسطه شدن است. من آقايي را ميشناسم كه خودش به نان شب محتاج بود، ولي دهها خانواده را تحت پوشش قرار داده بود. چون آبرو داشت و مردم او را ميشناختند. در صفهاي نماز جماعت راه ميافتاد و ميگفت: من ميخواهم براي خانوادهها افطار بدهم. مردم هم به او كمك ميكردند. الآن در مساجد چه اشكالي دارد يك عده واسطه خير شوند، از آبروي خودشان مايه بگذارند.
مرحوم آيت الله العظمي حائري در آخر عمر يك مقدار نگران بودند. ايشان در اواخر قريب به 50 هزار تومان براي اداره حوزه بدهكار بودند. 50 هزار تومان آنروز چند ميليارد امروز است؟! گفتند: شما نگران اين 50 هزار تومان هستيد؟ گفتند: نه! نگران نيستم كه 50 هزار تومان قرض به گردن من است. نگران اين هستم كه فرداي قيامت خدا به من بگويد: تو از آبرويت ميتوانستي بيش از اينها قرض بگيري و مشكل مردم را حل كني. چرا اين كار را نكردي؟
در حالات مرحوم حاج حسين فاطمي(ره) هست كه پدر ايشان در نجف بودند. همراه شيخ انصاري بودند. نوشته يك روز ما منزل مرحوم شيخ انصاري بوديم. شيخ يك خادمي به نام حاج ملا داشت. آمد يك چيزي در گوش شيخ انصاري گفت. شيخ هم اشاره كرد و جوابي داد. خادم آقا رفت و يك گليمي كه در گوشهاي افتاده بود، جمع كرد و برد. فردا در حرم اميرالمؤمنين به خادم آقا گفتم: جريان چه بود؟ گفت: ما حافظ اسرار شيخ هستيم. او را به حق اميرالمؤمنين قسم دادم جريان را بگو. گفت: جريان اين است كه من در گوش شيخ گفتم: اين نانوايي كه از او نان ميخريم گرفتار شده است. شما يك كمكي به اين نانوا كنيد! شيخ هم در گوش من گفت: تو خبر داري من چيزيي ندارم. همين قاليچه را بردار و به او بده. آنها اينطور سرمايه ميگذاشتند.
من سؤال ميكنم، انصافاً در ماه رمضان مواد غذايي مصرفش كم ميشود يا زياد ميشود؟ ماه نخوردن است. ماه امساك است. اگر كسي از خارج از كشور بيايد، ميگويند: چه ماهي است كه مسؤولين از تلويزيون تذكر ميدهند مردم نگران نباشيد، مواد غذايي فراوان است! من نميگويم ما هرچه داريم به فقرا بدهيم. ولي اندازهاي كه ماه رمضان اضافه كرديم، غذايي كه اضافه كرديم، به همان اندازه به فقرا بدهيم. حداقل در ماه رمضان دلال خير باشيم، كاري كنيم كه سفره خانوادهاي در ماه رمضان خالي نباشد.
آقاي شريعتي: امروز صفحهي 122 مصحف شريف قرار روزانهي ما است. آيات 83 تا 89 سورهي مباركهي مائده تلاوت ميشود. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
«وَ إِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلىَ الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا ءَامَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ(83) وَ مَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ مَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَ نَطْمَعُ أَن يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ(84) فَأَثَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُواْ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتِهَا الْأَنْهَارُ خَلِدِينَ فِيهَا وَ ذَالِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ(85) وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَ كَذَّبُواْ بَِايَاتِنَا أُوْلَئكَ أَصحَْابُ الجَْحِيمِ(86) يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تحَُرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لَا تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لَا يحُِبُّ الْمُعْتَدِينَ(87) وَ كلُُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَ اتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِى أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ(88) لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فىِ أَيْمَانِكُمْ وَ لَاكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّرَتُهُ إِطْعَامُ عَشرََةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تحَْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يجَِدْ فَصِيَامُ ثَلَثَةِ أَيَّامٍ ذَالِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَ احْفَظُواْ أَيْمَانَكُمْ كَذَالِكَ يُبَينُِّ اللَّهُ لَكُمْ ءَايَاتِهِ لَعَلَّكمُْ تَشْكُرُونَ(89)»
ترجمه آيات:
«چون آنچه را كه بر پيامبر نازل شده بشنوند، و حقيقت را دريابند، چشمانشان پر از اشك مىشود. مىگويند: اى پروردگار ما، ايمان آورديم، ما را نيز در زمره شهادتدهندگان بنويس. (83) چرا به خدا و اين آيين حق كه بر ما نازل شده است ايمان نياوريم و طمع نورزيم در اينكه پروردگار ما ما را در شمار صالحان آورد؟ (84) به پاداش اين سخن كه گفتند، خدا آنان را به بهشتهايى كه در آن نهرها روان است پاداش داد. در آن جاودانند و اين است پاداش نيكوكاران. (85) و آنان كه كفر ورزيدند و آيات ما را تكذيب كردند اهل جهنمند. (86) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا بر شما حلال كرده است حرام مكنيد و از حد درمگذريد كه خدا تجاوزكنندگان از حد را دوست ندارد. (87) از چيزهاى حلال و پاكيزهاى كه خدا به شما روزى داده است بخوريد و از خدايى كه به او ايمان آوردهايد بترسيد. (88) خداوند شما را به سبب سوگندهاى لغوتان بازخواست نخواهد كرد. ولى به سبب شكستن سوگندهايى كه به قصد مىخوريد، بازخواست مىكند و كفاره آن اطعام ده مسكين است از غذاى متوسطى كه به خانواده خويش مىخورانيد يا پوشيدن آنها يا آزاد كردن يك بنده، و هر كه نيابد سه روز روزه داشتن. اين كفاره قسم است، هر گاه كه قسم خورديد. به قسمهاى خود وفا كنيد. خدا آيات خود را براى شما اينچنين بيان مىكند، باشد كه سپاسگزار باشيد. (89)»
آقاي شريعتي: انشاءالله زندگي همه ما منور به نور قرآن و معطر به عطر صلوات باشد. حاج آقاي حسيني اشاره قرآني امروز را بفرماييد.
حاج آقاي حسيني: آيهاي كه تلاوت شد «لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فىِ أَيْمَانِكُمْ» نكته بسيار آموزندهاي دارد. ميدانيد قسم خوردن كار خوبي نيست. اصولاً قسم خوردن حتي قسم راست، كار خوبي نيست. در كلمات اميرالمؤمنين هست كه حضرت در بازار كوفه حركت ميكردند، به تجار نصيحت ميكردند. ميفرمودند: داد و ستد داشته باشيد، اما قسم نخوريد. قسم خوردن بركت را از بين ميبرد. اين قابل توجه كسبه است. حضرت فرمودند: اگر ميخواهيد بركت به كسب شما بيايد، انفاق كنيد و به فقرا بدهيد. «لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فىِ أَيْمَانِكُمْ» نكته مهم اين است كه آدم گاهي قسم بيخود ميخورد. ما فراوان ديديم كساني را كه ميگويند: چرا خانه پدر و برادرت نرفتي؟ ميگويد: يك روزي ما دعوايمان شد، قسم خوردم ديگر نروم. قرآن ميفرمايد: اين قسمهاي لغو است. مثل كسي كه بگويد: قسم خورده روزه نگيرم. قسم خوردم نماز نخوانم. جايي كه كار حرام است، قسم جايي ندارد. اما اگر براي كار صحيحي قسم خورد و شكست، بايد كفاره بدهد.
من نهجالبلاغهاي كه همراه با تفسير روان است را به بينندگان معرفي ميكنم، يكي ترجمه آيت الله مكارم شيرازي است. ترجمه مرحوم دكتر شهيدي است. ترجمه استاد فقيهي است. ترجمه آقاي دشتي است. در ترجمه استاد فقيهي نوشته است: سال 1361 به ترجمه نهجالبلاغه شروع كردم. تمام وقتم براي ترجمه بود. سال 68 فقط ترجمه را تمام كردند.
كلمات حكمت آميز كلمهي 289 را شروع كرديم. گفتيم: اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: «كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ» من يك برادر ديني و الهي داشتم كه اين چند ويژگي داشت. گفتيم: منظور از اين برادر چه كسي است؟ آيا ابيذر و مقدار و مالك اشتر منظور است؟ بعضي گفتند: نه، شايد تمثيل است. كه برادر ديني اميرالمؤمنين بايد اين ويژگي را داشته باشد.
ويژگي اول: «وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ» چرا اين برادر در چشم من بزرگ بود. چون دنيا در نظر او كوچك بود. هرچقدر دنيا در نگاه ما كوچك باشد، به همان مقدار جايگاه ما نزد اميرالمؤمنين بالا است.
ويژگي دوم: «وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ» از سلطنت شكم بيرون بود و اسير شكم نبود. اين به اين معنا نيست كه غذا نخوريم. اما شكم بر ما سلطنت نداشته باشد. حكومت نكند. «فَلَا يَشْتَهِي مَا لَا يَجِدُ» اگر چيزي بدست نياورد، اصلاً ميلش را پيدا نميكند. «وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ» اگر چيزي هم پيدا كرد، زياده روي نميكند.
اميرالمؤمنين(ع) عبور ميكردند. يك قصابي به حضرت گفت: آقا گوشت خوبي آوردم. حضرت فرمودند: من پول ندارم. گفت: پول يعني چه؟ شما به من وعده بدهيد. فرمود: چرا به شما وعده بدهم؟ به خودم وعده ميدهم. اينها به معناي نداشتن نيست.
اميرالمؤمنين جمله دارند، كلمه 143 است. اميرالمؤمنين ميفرمايند: غصه نيمي از پيري ما است. آدم اگر نداشت، غصه نخورد. شكم بر او حكومت نكند. بسياري از اين كسالتها و بيماريها جاي داروي آرامبخش است.
حضرت سوار مركب بودند، يك عده سوار اسب و استرهاي گران قيمت بودند. حضرت را يك نگاهي كردند. حضرت آنجا فرمودند: «انا الذي اهنت»! من دنيا را ذليل كردم.
سفارش شده كه هرچه سر سفره بنشيني جز عمر حساب نميشود. سفره مادي را گفتند اما سفره معنوي هم همينطور است. شهيد مطهري ميفرمايند: يك سوم خطبهها، يك سوم نامهها، يك سوم كلمات قصار اميرالمؤمنان سيره تربيتي است. ما نميتوانيم اين يك سوم را تمام كنيم. عزيزان خودشان پيگيري كنند و ادامه بدهند. ما فقط فضاي نامه را مشخص ميكنيم. اگر ميخواهيم سر سفره اميرالمؤمنين باشيم عجله نكنيم. با حوصله بهره بگيريم.
در يكي از خطبههاي نهجالبلاغهي شرح ابن ابي الحديد هست وقتي يكي از خطبههاي اميرالمؤمنين(ع) را تفسير ميكند، ابن ابي الحديد قسم ميخورد، ميگويد: قسم به آن خدايي كه همه امتها به او قسم ميخورند، من بيش از هزار بار در طول 50 سال عمرم اين خطبه اميرالمؤمنين را خواندم.