چهارشنبه 14 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

93/05/21

 بسم الله الرحمن الرحیم همان طور که شما اشاره فرمودید از امتیازات برنامه‌ی سمت خدا همیشه این طور بوده که همراه با نگاه مخاطبین حرکت را ادامه می‌داده اگر چه ما در سر سفره‌ی امیرمومنان سلام الله علیه مهمان بودیم و سیره‌ی امیرمومنان سلام الله علیه ولی هفته‌ی گذشته وقتی موضوع بررسی جریانات تکفیری را مطرح کردیم به مناسبت هشتم شوال همان طور که شما اشاره فرمودید تقریباً نود و نه درصد پیام‌های بینندگان عزیز این بود که این بحث را ادامه دهیم ما هم تسلیم امر همه‌ی مخاطبین هستیم، تا وقتی که بینندگان بفرمایند ما این بحث را ادامه بدهیم ادامه خواهیم داد. من فقط همان یادآوری که هفته گذشته در آغاز بحث عرض کردم این هفته هم یادآوری کنم و آن هم این که حساب تکفیری‌ها و وهابیون از حساب عموم مسلمان‌ها جدا است در جلسه‌ی گذشته هم عرض کردیم شاهدش این است که اولین کسانی که با ابن تیمیه در قرن هشتم که افکار جریان تکفیری ریشه‌اش از آن‌جا  شروع می‌شود اول کسی که با افکار آن مبارزه کرد علمای عصر خودش بوده‌اند و گفتیم ابن تیمیه را به زندان انداختند گفتند این افکار رواجش برای عالم اسلام خطر دارد، واقعاً هم خطرناک بود شما الآن ببینید داعشی‌ها یک بخشی از ادامه‌ی آن جریان هستند اگر کسی دستش به این داعشی‌ها برسد این‌ها را به زندان نمی‌اندازد این‌ها را از بین نمی‌برد ابن تیمیه را به زندان انداختند و در زندان مرد. همین طور محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم وقتی افکار خودش را مطرح کرد اولین مخالفت‌ها از سوی علمای معاصر خودش شد و اولین رد بر او را برادرش سلیمان بن عبدالوهاب نوشت بنابراین این را عزیزان نه به عنوان یک تعارف سیاسی نه واقعاً اعتقاد قلبیمان و گزارش تاریخ است که حساب جریان تکفیری و حساب وهابیت حساب افکار ابن تیمیه جداً از حساب افکار عموم مسلمان‌ها در عالم جدا است. همان طور که الآن حساب صهیونیست‌ها از حساب یهودی‌های عالم جدا است واقعاً جداست در همین یک ماه گذشته که جنایات صهیونیست‌ها بود در همه‌ی عالم یهودی‌ها مسیحی‌ها تظاهرات کردند علیه صهیونیست‌ها، حساب صهیونیست‌ها جداست حساب جریان تکفیری هم از عموم مسلمان‌ها جداست. با این مقدمه‌ی کوتاه بحثمان را از این نقطه آغاز می‌کنیم که مهم ترین مسئله­ای که در بحث اعتقادات مطرح می‌شود و جریان تکفیری به آن تمسک می‌کند مسئله‌ی توحید و شرک است. آن‌ها توحید را یک جوری معنا می‌کنند که فقط خودشان موحد می‌شوند همه می‌شوند مشرک، غیر از خودشان همه مشرک‌اند همه کافر‌اند هفته‌ی گذشته در خبرها بینندگان عزیز مطالعه کردند و شنیدند که در همین افکاری که الآن جریانات تکفیری در عراق است یکی از همین داعشی‌ها اعلام کرده کسانی که به ما می‌پیوندند باید دوباره شهادتین را بر زبان جاری کنند، مسلمان شوند تا حالا کافر بوده­اند.

شریعتی: همان نکته ای که شما اشاره کرده بودید.

حاج آقا حسینی: گفتیم که طرز تفکری را که محمد بن عبدالوهاب داشت درست عین همان طرز تفکر الآن است می‌گویند باید دوباره شهادتین را بگویید همه را کافر می‌دانند می‌گویند ما مسلمانیم لذا اگر دیگران مسئله‌ی توسل در زندگی شان توسل به اولیاء خدا توسل به پیامبر توسل به اهل بیت به پیامبران به پیامبر زادگان را می‌گویند شرک است، زیارت این‌ها شرک است، ساخت گنبد و بارگاه برای این‌ها شرک است، بوسیدن گنبد و بارگاه احترام به گنبد و بارگاه می‌گویند شرک است، تبرک جستن به این‌ها می‌گویند شرک است، گرامی داشت مراسمشان. الآن ما می‌گوییم سالروز شهادت حضرت حمزه سید الشهداست مجلس بگیریم به احترام این شهید بزرگوار می‌گویند شرک است به احترام پیامبر شرک است جشن پیامبر شرک است سالروز وفات پیامبر شرک است، همه‌ی این‌ها را شرک می‌دانند و کسی که مشرک شد می‌گویند خونش مباح است شما کافرید خونت مباح است اگر بروید در برابر ضریح پیامبر گرامی اسلام در برابر قبول ائمه‌ی بقیع تواضعی کنید احترامی کنید سلامی کنید صدایی بزنید تبرکی بجویید به آسانی شما مشرک می‌شوید کافر می‌شوید و خونتان مباح است، اگر مهم ترین بحث تفسیر توحید و شرک است ما از همین جا می‌خواهیم شروع کنیم توحید یعنی چه؟ توحیدی که قرآن آورده چه معنا و تفسیری دارد که ما همه مشرکیم و شما مسلمانید؟ بسم الله، قرآن بین ما و شما حکومت بکند حَِکَم باشد. توحید معنایش چیست؟ من خیلی ساده و سریع می‌گویم در این برنامه‌ی عمومی رسانه در حد مخاطبین عام من عرض کنم می‌دانید توحید مراتبی دارد توحید در ذات، دوم توحید در خالقیت، سوم توحید در تدبیر، چهارم توحید در عبادت، کدام یک از این مراحل ما مشرک داریم؟ توحید در ذات یعنی خدا یکی است خدا مانندی ندارد شریکی ندارد هر روز می‌خوانیم «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» (اخلاص/1)، «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ» (شوری/11)، توحید در خالقیت آفریدگار یکی است غیر از خدا آفریدگاری وجود ندارد «اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ» (زمر/62). توحید در تدبیر یدبر الامر خدا فقط تدبیر امور عالم دستش است دیگران تدبیر دستشان نیست توحید در عبادت پرستش از آن خداست همه بنده‌ی خدا هستند من یک آیه ای را بخوانم که تمام این مراحل توحید در آن آمده‌ است سوره‌ی مبارکه‌ی یونس آیه‌ی سوم «إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الأَمْرَ» خدا مدبر امور است خدا خالق امور است خدا خالق همه‌ی عالم است «مَا مِن شَفِیعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ» این مراتب توحید است می‌دانید که مشرکین در بحث توحید در خالقیت مشکلی نداشتند یعنی قبول داشتند خالق عالم خداست این آیه در چند جای قرآن آمده ‌است «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» (زمر/38) اگر از مشرکین هم سوال می‌کردی خالق آسمان و زمین کیست لیقولن الله می‌گفتند خدا پس مشکل مشرکین چه بود؟ این‌ها مشکلشان شرک در ربوبیت بود. یعنی می‌گفتند درست است خدا عالم را خلق کرده ولی بعد از خلق عالم تدبیر امور را به بت‌ها واگذار کرده ‌است، دیگر خدا رفته کنار قرآن می‌فرماید مومنین فرق نگاه توحیدی و شرک این است موحد می‌گوید عزت همه مال خداست اما بت پرست چه می‌گوید؟ مشرک چه می‌گوید؟ می‌گوید نه قرآن می‌فرماید «وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّيَكُونُوا لَهُمْ عِزّاً» (مریم/19) بت می‌پرستیدند که وسیله‌ی عزتشان باشد موحد چه می‌گوید؟ پیروزی دست خداست نصرت دست خداست اداره‌ی امور عالم دست خداست مشرک چه می‌گوید؟ عین همین آیه باز است «وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ» (یس/75) بت‌ها آن‌ها را یاری بکنند پس در یک جمله خیلی ساده عرض می‌کنم مراتب توحید، توحید در ذات، توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت، توحید در عبادت تمام این مراتب کدام یک از این‌ها منافات دارد با این کارهایی که همه‌ی مسلمان‌ها دارند انجام می‌دهند، اگر می‌روند زیارت اگر متوسل به اولیاء خدا می‌شوند اگر تبرک می‌جویند به مرقد اولیاء خدا با کدام یک از این مراحل توحید منافات دارد؟ عبادت تفسیرش چیست؟ عبادت یعنی خضوع در برابر موجودی که ما او را معبود می‌دانیم، رب می‌دانیم، اله می‌دانیم، امام رضوان الله علیه یک تعبیر زیبایی دارند بینندگان عزیز خوب است نظرشان به این باشد امام یک کتابی دارد متاسفانه کمتر مورد استفاده قرار گرفته. کتاب کشف اسرار همه‌ی کتاب‌های امام رضوان الله علیه شاید شناخته شده ‌است این یکی کمتر حتماً می‌دانید بر اساس غیرت دینی که امام داشت در زمان خودشان یک کسی کتابی نوشت اسرار هزار ساله، حملات عجیبی داشت به اعتقادات مسلمان‌ها امام درس فقه و اصولشان را تعطیل کردند یادمان باشد، این را می‌گویند اولویت شناسی امام درس خودشان را تعطیل کردند نشستند در خانه و در رد این کتاب نوشتند این آن کتاب اسرار هزار ساله بود این شد کشف اسرار به قلم خود امام رضوان الله علیه. امام در این کتاب بخشی از این مباحث را مطرح کردند فرمودند عبادت یعنی چه؟ عبادت یعنی کسی را به عنوان خدا ما ستایش کنیم، عبادت ساده‌ی ساده بخواهیم بگوییم در یک برنامه‌ی عمومی کسی را به عنوان خدا ما در برابرش تواضع کنیم. ما سوالمان از جریان تکفیری این است آیا اگر ما می‌رویم زیارت اگر توسل داریم اگر تبرک می‌جوییم اگر مجلس می‌گیریم جشن می‌گیریم شادی می‌گیریم عزا می‌گیریم برای ائمه برای اولیاء برای پیامبر آیا ما داریم به عنوان خدا در برابر انبیاء و اولیاء تواضع می‌کنیم و ستایش می‌کنیم.

شریعتی: یا این که تکریم و تعظیم مقام و شئون آن هاست؟

حاج آقا حسینی: مقام آن هاست. نکته‌ی خیلی مهمی است شما اشاره فرمودید اگر ما بخواهیم هر نوع تذلل هر نوع تواضع هر نوع فروتنی را در برابر دیگران شرک بدانیم بگوییم این عبادت غیر خداست اگر این طور بگوییم باید بگوییم همه‌ی مومنین مشرک‌اند، باید بگوییم معاذ الله فرشتگان مشرک‌اند، باید بگوییم انبیاء مشرک‌اند، یک آیه‌ی صریح بخوانم بحث خیلی روشن است قرآن به همه‌ی ما دستور داده سوره‌ی مبارکه اسراء آیه‌ی 24 «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ» انسان در برابر پدر و مادر بال رحمت بگشا اوج تواضع، اوج فروتنی، اوج تذلل در برابر پدر و مادرت. این تعظیم از نگاه آن‌ها باید شرک باشد نمونه‌ی دوم سوره‌ی مبارکه مائده آیه‌ی 54 «مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ» خدا یک گروهی می‌آورد یُحِبُّهُم و یُحِبّونَه خدا را دوست دارند خدا آن‌ها را دوست دارد «أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ» ویژگی ایشان هستند این گروهی که خدا را دوست دارند خدا این‌ها را دوست دارند در برابر مومنین اوج تذلل و خشوع را دارند همه‌ی مومنین کافرند؟ قرآن فرمان به شرک می‌دهد؟ «أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ» در برابر کفار نه خیلی تند‌اند اما در برابر مومنین در اوج تواضع‌اند نمونه‌ی سوم سوره‌ی مبارکه‌ی بقره آیه‌ی 24 «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» به فرشتگان گفتیم در برابر آدم سجده کن دیگر از سجده بالاتر؟ از این تواضع بالاتر؟ سجده در برابر آدم بود. پس خداوند هم دستور شرک می‌دهد؟ معاذ الله. تواضع کرنش تذلل به معنای شرک نیست نمونه‌ی چهارم دوستان همه این آیه را بلد هستند سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف آیه‌ی 100 «وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً» داستان یوسف و یعقوب. یعقوب، همسرش، برادران یوسف به سجده افتادند در برابر یوسف این شد تعبیر همان خوابی که یوسف دیده بود. آیا این‌ها شرک است؟ اگر ما اوج تواضع و تذلل داشته باشیم در برابر انسان‌ها، در برابر پدر و مادر، در برابر مومنین، رفتیم زیارت دست به سینه می‌ایستیم اوج تواضع در برابر نبی گرامی اسلام اولیاء خدا اهل بیت امام زادگان چه ربطی به شرک دارد؟ کدام یک از مراتب توحید ما به هم خورده؟ توحید در عبادت یعنی این که شما در برابر کسی به عنوان این که او معبود است تواضع کنید تعریف امام رضوان الله علیه. به عنوان ستایش به عنوان این که او معبود است ما کجا چنین حرفی زده­ایم؟ این زیارت جامعه‌ی کبیره که گاهی وقتی همین جریانات تکفیری می‌خواهند گیر بدهند که این زیارت می‌دهند. در این زیارت جامعه‌ی کبیره ما چه می‌گوییم به ائمه؟ سراسر توحید است «إِلَى اللَّهِ تَدْعُونَ وَ عَلَيْهِ تَدُلُّونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسَلِّمُونَ وَ بِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ» من حساب کردم حدود شصت بار اسم ظاهر الله در جامعه‌ی کبیره آمده، ده‌ها بار ضمیری که برمی‌گردد، شما از خدایید به سوی خدا دعوت می‌کنید. همه‌اش توحید است. ما کجا در برابر اولیاء خدا در برابر انبیاء به عنوان این که این‌ها معبود ما هستند تواضع کرده­ایم؟ معاذ الله. این تا به این جا. بگذارید من بعضی از آیات قرآن را دو داستان بگویم که بحث خسته کننده نباشد آیه‌ی 64 سوره‌ی مبارکه نساء، عزیزان اگر مدینه مشرف شده باشند وقتی زیارت نبی مکرم اسلام را می‌خواهند بخوانند این زیارت را می‌خوانند اول زیارت اشهد ان لا اله الا الله این هم مظهر توحید است زیارت پیامبر با شهادتین شروع می‌شود وحده لا شریک له و ان محمد عبده و رسوله صلی الله علیه و آله تا می‌رسد به این جا می‌گوییم اللهم انک قلت خدایا تو گفته ای در قرآن گفته ای سوره‌ی نساء آیه‌ی 64 «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ» آدم‌های گناه کار جائوک این آیه‌ی قرآن است در زیارت نامه آمده‌ است، گناه کارها بیایند پیش پیامبر چه کنند؟ فَاستَغفِرالله بگویند خدایا ما را بیامرز «وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ» پیامبر برایشان طلب آمرزش بکند این توسل نیست؟ کجایش شرک است؟ اگر واسطه قرار دادن پیامبر و اولیاء خدا شرک است معاذ الله قرآن فرمان شرک می‌دهد؟ استغفر لهم الرسول آیه‌ی دیگر. باز من آیاتی را بخوانم بینندگان باز با آن‌ها انس داشته باشند. سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف آیه‌ی 97 هزار بار این داستان را شنیده‌اید این آیات در ذهنتان باشد خیلی مهم است برادران یوسف وقتی متوجه اشتباهشان شدند توبه کردند آمدند پیش پدر یعقوب «یا اَبانا اِستَغفِر لَنا» پدر تو از خدا بخواه خدا ما را بیامرزد این شرک است؟ واسطه قرار دادن؟ توسل؟

شریعتی: پاسخ آن‌ها چیست در برابر این جواب ها؟

حاج آقا حسینی: عرض می‌کنم یک نکته ای دارد در صحبت تکمیلی عرض می‌کنم. در همین دعای توسل که این‌ها با دعای توسل اصلاً نمی‌توانند کنار بیایند، من حساب کردم هفده بار در دعای توسل ما می‌گوییم یا «یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه» من چند تا آیه‌ی دیگر را می‌گویم بینندگان خودشان نگاه کنند سوره‌ی آل عمران آیه 159 خطاب به پیامبر، پیامبر تو برای مردم طلب آمرزش کن سوره‌ی مبارکه‌ی منافقون آیه‌ی 5، به منافقین می‌گفتند بیایید پیامبر برای شما طلب آمرزش کند، نمی‌پذیرفتند. من یک نمونه‌ی دیگر باز عرض می‌کنم این سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران است ما قرآن را قبول داریم یا نه؟ قرآن دارد داستان عیسی را نقل می‌کند «وَرَسُولاً إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُم بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم» خدایا این را چه بیانی باید گفت؟ اخلق عیسی می‌گوید من «أَخْلُقُ لَکُم مِّنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ» من از گل پرنده درست می‌کنم «فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّـهِ» پرنده می‌شود به اذن الله «أُبْری ُالاَکْمَهَ و الاَبْرصَ و أُحیِ المَوْتی ' بِإذنِ اللّه» عیسی می‌گوید این قرآن است سوره‌ی آل عمران من عیسی می‌گوید من مرده زنده می‌کنم به اذن الله این شرک است؟ این قرآن است احی الموتی من مرده را زنده می‌کنم معجزه‌ی عیسی این بود اما به اذن الله، «أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في‏ بُيُوتِکُمْ» (آل عمران/49) از غیب خبر می‌دهم اما به اذن الله همه به اذن الله این‌ها شرک است؟ نکته ای که شما اشاره فرمودید که این جا چه می‌گویند؟ حرفشان چه است؟  یک حرفی می‌زنند من به این حرف اشاره کنم بینندگان عنایت داشته باشند گاهی می‌گویند همه‌ی این‌هایی که شما گفتید ما قبول داریم درست است توسل برادران یوسف آمدند پیش یعقوب گفتند پدر تو از خدا بخواه به پیامبر ما بگوییم یا رسول الله تو از خدا بخواه، اما این‌ها مال آن وقتی بوده که پیامبر زنده بود یعقوب زنده بود شما به پیامبری که از دنیا رفته متوسل می‌شوید.

شریعتی: یعنی تمام شد. پیامبر رفت تمام شد.

حاج آقا حسینی: بله تمام شد ما خیلی ساده این سوال را جواب می‌دهیم دیگر از این واضح­تر نمی‌شود توضیح بدهیم می‌گویند پیامبری که مرد تمام شما حق ندارید. ما سوال می‌کنیم خیلی ساده آیا شما حیات برزخی برای پیامبر قائلید یا نه؟ قبول دارید یا نه؟ یعنی چه؟ آیا ما انسان‌ها که از دنیا رفتیم سوره‌ی مبارکه‌ی بقره آیه‌ی 154 من اول آیه را بخوانم بینندگان تا آخر می‌خوانند «وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ» شهدا زنده‌اند شهید حیات برزخی دارد اگر یادتان باشد وقتی حاج آقا عالی در بحث برزخ مفصل این موضوع را مطرح کردند نه خوب‌ها، بلکه خوب‌ها و بدها من دلم می‌خواهد یک کمی بیشتر بینندگان عنایت کنند، هم خوب‌ها هم بد‌ها حیات برزخی دارند حیات برزخی فقط مال خوب‌ها نیست، قرآن در سوره‌ی مبارکه‌ی غافر آیه‌ی 46 راجع به فرعون النار یعرضون علیها آتش عرضه می‌شود بر آل فرعون غدوا و عشیا صبح و شام این چه عالمی است کجاست؟ نه قیامت بعداً یوم تقوم الساعة در دنیا قیامت که صبح و شام ندارد در دنیا هر صبح و شام آتش بر این‌ها عرضه می‌شود پس فرعونیان هم حیات برزخی دارند فرعون حیات برزخی دارد، نمرود دارد، یزید دارد، شمر دارد، دشمن دارد، دوست دارد، پیامبر هم دارد، شهدا هم دارند، امام حسین هم دارد همه حیات برزخی دارند حتماً بینندگان به ذهنشان می‌آید پس چه فرقی شد؟ گاهی جوان‌ها می‌پرسند می‌گویند اگر حیات برزخی دارند پس چه امتیازی برای شهدا شد؟ ما در تشییع شهدا فریاد می‌زدیم شهیدان زنده‌اند الله اکبر گفت فرعون هم زنده‌است بله درست است شهیدان زنده‌اند اما ادامه‌ی آیه چه است؟ «وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِم يُرْزَقُونَ فَرِحيِنَ بِما اتيهُمُ اللَّهُ» آن‌ها غرق نعمت‌اند در عالم برزخ اما فرعون و یزید و جلادها نمرود‌ها غرق در عذاب‌اند حیات برزخی مال همه ‌است نمی‌شود بگوییم پیامبر حیات برزخی نداشت، پیامبر مرد تمام شد، ارتباطش تمام شد با دنیا، قطع شد میت پیامبر جنازه‌ی پیامبر در قبر هیچ تفاوتی ندارد. این‌ها یک جملاتی گاهی می‌گویند من خدا می‌داند تردید دارم عین عبارتشان را بگویم. می‌گویم برای این که پیامبران بدانند دنیا چه خبر است این‌ها چه افکاری دارند تعجب نکنند که این‌ها این قدر ساده دارند در عراق این طور قبور اولیاء را از بین می‌برند یکی از همین جریانات تکفیری می‌گفت عصایش را نشان می‌داد می‌گفت این عصای من از جنازه‌ی پیامبر در قبر ارزشش بیشتر است، چون عصای من کاری از آن بر می‌آید، ولی بدن پیامبر در قبر هیچ کاری نمی‌کند. ببینید این بن باز که رئیس وهابی‌ها بود و اخیراً مرد در عربستان یک جمله ای داشت ایشان کور بود آمده بود کنار قبر پیامبر گفته بود به پیامبر با اسم صدا کرده بود گفته بود یا محمد من خدا را شکر می‌کنم چهل سال است کور هستم چشمم به گنبد و بارگاه تو نیفتاده است. شهدا زنده‌اند حیات برزخی دارند دوست و دشمن حیات برزخی دارد آن وقت پیامبر در قبر حیات برزخی ندارد؟ من سوال می‌کنم این مباحث خیلی مهم است من روان دارم عرض می‌کنم ما سوال می‌کنیم این‌ها نماز می‌خوانند یا نه؟ نماز می‌خوانند خودشان را مسلمان می‌دانند همه می‌گویند این سلام نماز السلام علیک ایها النبی و رحمة الله در تمام مذاهب است به چه کسی دارند سلام می‌گویند؟ سلام خطاب است ضمیر خطاب است السلام علیکَ ایها النبی مسلمان هر کجای عالم نماز بخواند می‌گوید السلام نمی‌گوید صلی الله علی رسول الله می‌گوید السلام علیک ایها النبی و رحمة الله به چه کسی دارد سلام می‌دهد؟ یکی از اساتید بزرگوار است یادم است جمله‌ی قشنگی می‌فرمودند. می‌گفتند من در مسجد النبی بودم با این‌ها بحثم شد این گفت شما حق ندارید چرا سلام می‌دهید؟ رو به قبر می‌ایستید؟ بروید مشرک کافر خیلی تند باور کنید این‌ها تمام زائرینی که می‌روند آن‌جا  سلام می‌دهند زیارت تبرک همه را کافر می‌دانند گفت من به این یک جمله­ای گفتم. گفتم شما می‌گویید پیامبر فات تمام شد بله؟ گفتند بله گفتم من یک سوال از شما دارم این آیه را برای چه نوشته‌اید بالای قبر پیامبر؟ الآن هم است بالای ضریح پیامبر این آیه‌است سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ» مومنین در برابر پیامبر داد نزنید، صدایتان را بالاتر از صدای پیامبر نبرید، گفتم برای چه این آیه را بالای قبر پیامبر ننوشتید؟ شما که می‌گویید پیامبر فات ممات تمام شد الآن است این آیه؟ یکی از عزیزان می‌فرمود من در مسجد الحرام خواستم ببوسم ضریح پیامبر را داد زد به سر من گفت مشرک کافر! گفتم من از شما سوال دارم ازدواج کردید؟ گفت به تو چه گفتم یک سوال است این که دیگر کفر نیست ازدواج کردی؟ گفت بله بچه هم داری؟ گفت بله بچه‌ات را می‌بوسی؟ گفت بله! گفتم بچه‌ات را که بوسیدی تو هم مشرکی اگر تعظیم به فرزند انسان تعظیم است بچه‌ات را می‌بوسی مشرکی؟ من هم ضریح پیامبر را می‌بوسم چه فرقی دارد؟ من یک داستانی بگویم عرض کردم بحث روال یک نواختی پیدا نکند بینندگان خسته نشوند من سه تا کتاب آوردم سه تا مطلب یگویم یکی البدایة و النهایة مال ابن کثیر است، ابن کثیر از شاگردان ابن تیمیه ‌است، گفتیم ابن تیمیه اساس این جریان تکفیری برمی‌گردد به او که مطالبی از کتابش منهاج السنة آن هفته نقل کردیم این قدر بگویم داستانی از بزرگان فضلای حوزه نقل کنم ایشان فرمود در مسجد الحرام بودم یک کسی از وهابی‌ها به من گفت که آیا شیعه‌ها شما هنوز هم می‌گویید یا حسین؟ می‌گویید یا علی؟ می‌گویید یا فاطمه؟ یا دیگر گذاشتید کنار؟ گفتم ما می‌گوییم گفت پس هنوز هم مشرکید؟ گفتم اصحاب پیامبر می‌گویند گفت محال است گفتم چرا من برایت سند می‌آورم، گفت اصحاب پیامبر در زمان حیات پیامبر می‌گفتند یا بعد از مرگ پیامبر؟ اگر زمان حیات می‌گفتند عیبی ندارد پیامبر زنده بوده ‌است، گفتم نه اتفاقا بعد از مرگ پیامبر گفت محال است گفتم سند برایت می‌آورم از این کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر، در این چاپی که من دارم جلد هفتم صفحه‌ی 34 داستان مفصل است فقط یک جمله‌اش را بخوانم لشکر مسلمان‌ها در زمان خلیفه‌ی اول رفته بودند به جنگ با مسیلمه‌ی کذاب، مسیلمه‌ی کذاب کسی بود که ادعای پیامبری کرده بود خلیفه‌ی اول لشکری را فرستاد بروند با او بجنگند شعار این لشکر چه بوده؟ لشکر اسلام در زمان خلیفه اول پیامبر از دنیا رفته بود شعارشان چه بود؟ عین عبارت نادا بِشُعار المُسلِمین وَ کان شُعارِهِم یومئذ یا مُحمَّداه لشکر اسلام داد می‌زدند یا محمداه تا من این را گفتم گفت این سندش معلوم نیست گفتم نشد ابن کثیر مرید ابن تیمیه بوده ‌است اتفاقاً در حالاتش در مقدمه‌ی همین البدایة است نوشته‌اند وقتی ابن تیمیه در زندان مرد ابن کثیر راه دور بود مسافرت بود آمد پیشانی ابن تیمیه را بوسید. عرض کردم بحثمان می‌خواهیم منصفانه باشد واقعاً جریان تکفیری جریان جدایی است همه‌ی مسلمان‌ها را گرفتار کرده‌است در برابر همه‌ی مسلمان‌ها ایستاده آن هفته ما مفصل گفتیم در عراق در مصر در سوریه همه جا مراقد اولیاء خدا است گنبد و بارگاه‌است حرمشان است فقط مال شیعیان نیست این‌ها دشمن همه هستند من سوالم این است چطور ابن کثیر حق دارد بیاید پیشانی ابن تیمیه جنازه‌ی او را ببوسد، اما اگر من ضریح پیامبر را بوسیدم شرک است؟ کفر است؟ کدام یک از مراتب توحید را از دست داده­ام؟ این‌ها را خدا دانسته­ام؟ توحید در ربوبیت، خالقیت، عبودیت، توحید در ذات؟ کدام؟ نکته‌ی دیگری که می‌خواهم از این کتاب برای شما بگویم. این کتاب سنن الکبری است مال بیهقی، سنن از کتاب‌های مهمی است که این‌ها دارند ما گاهی کرامات برای اولیاء می‌گوییم، می‌گوییم کسی رفت به پیامبر متوسل شد به امام رضا علیه السلام متوسل شد به حضرت عبدالعظیم حسنی متوسل شد به برکت توسلش از خدا یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله، خدا مریضی‌اش را شفا داد اگر بگویی کافری خونت مباح است. این سنن کبرای بیهقی است جلد یازدهم یک داستانی نوشته خدا می‌داند خدا شاهد است آدم گاهی شرم می‌کند این‌هایی که به عنوان کرامت برای بعضی‌ها از خودشان گفته‌اند شرم می‌کند نقل بکند، آن وقت ما حق نداریم برای امام رضا کرامت بگوییم بگوییم به اذن الله امام رضا مریض شفا داد. می‌گوید شخصی آمد پیش مالک بن دینار، این کتاب سنن بیهقی جلد یازدهم صفحه 429 کسی آمد پیش مالک بن دینار این را از اوتاد می‌دانند مستجاب الدعوه می‌دانستند، گفت آقا من یک گرفتاری دارم دعا کن گفت چه است؟ گفت همسرم باردار است ولی وضع حملش سخت شده شما دعا کن من عذر می‌خوانم بینندگان نگویند در رسانه چرا خرافه می‌گویی، من می‌خواهم بگویم این‌ها این چیز‌ها را به عنوان کرامت از اولیاء خودشان نقل کرده‌اند و به این‌ها افتخار می‌کنند هزار بار این کتاب چاپ شده می‌گوید آمد پیش مالک دعا کن گفت چه شده؟ گفت همسرم باردار است وضع حمل نمی‌کند سخت شده وضع حملش گفت نه ماهش تمام شده؟ گفت نه ماه چه؟ چهار سال است بارداری‌اش طول کشیده. می‌شود کسی چهار سال؟ شما دعا کن. مالک دستش را به آسمان برد برای دعا کردن مشغول دعا که شد این آقا رفت خانه ببیند تاثیر دعا چه می‌شود عین عبارت این است فماحت مالک یده دستش را پایین نیاورده بود همین آدمی که التماس دعا به مالک گفته بود که چهار سال است خانم من باردار است بچه‌اش به دنیا می‌آمد طلع الرجل من باب مسجد دیدند از در مسجد می‌آید داخل علی رقبته غلام یک بچه‌ی چهار ساله روی شانه‌اش گذاشته بچه‌ی مو فرفری، دندان‌های درآمده ما قطعت فراره هنوز بند نافش هم قطع نشده دعا کرد مالک بن دینار خانمی که چهار سال حملش طول کشیده بود بچه‌ی چهار ساله را پدرش آورد در مسجد. عرض کردم آدم خجالت می‌کشد این‌ها را به عنوان یک کرامات نقل کرده‌اید آن وقت اگر ما بگوییم رفتیم متوسل شدیم به اذن الله. من جمله‌ی آخر را بگویم که ما می‌گوییم توسل گفتم در دعای توسل ما چه گفتیم؟ ما هفده بار در دعای توسل گفته ایم یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله، این‌ها شرک نیست این‌ها با توحید هیچ منافاتی ندارد اگر ما گفتیم به اذن الله. این کتاب صحیح بخاری است عزیزان همه می‌دانند صحیح بخاری مهم ترین کتاب حدیثی اهل سنت است، ما داریم به جریان تکفیری می‌گوییم ما به وهابی‌ها می‌گوییم. این‌ها نمی‌توانند بگویند ما صحیح بخاری را قبول نداریم. برایش ارزش قائل‌اند ما به جریان تکفیری که گفته­ام شاید ده بار در این دو جلسه تکرار کردیم همان طور که صهیونیست‌ها دشمن همه هستند یهودی‌ها حسابشان جداست. جریان تکفیری حسابش از حساب مسلمان‌ها جدا است، دشمن همه هستند، دشمن شیعه‌ است، دشمن سنی است، دشمن یهودی است، دشمن مسیحی است، دشمن بشریت‌اند با این افکاری که امروز دارند. این صحیح بخاری در جلد اولش است کتاب الصلوة باب الاستسقاء می‌گویند وقتی مردم گرفتار خشکسالی می‌شدند باران نمی‌آمد این حدیث 964 است از انس. انس روایت می‌کند اَنَّ عُمَر بنِ خَطّاب کان اذا قحط استسقا بالعباس خلیفه‌ی دوم وقتی مردم گرفتار خشک سالی می‌شدند می‌آمد دعا می‌کرد چه می‌گفت؟ می‌گفت اللهم زمان خلافت خودش پیامبر از دنیا رفته بود اللهم انا کنا نتوسل این غیر از دعای توسل است؟ اللهم انا کنا نتوسل الیک بنبی خدا ما در گذشته گاهی به پیامبر متوسل می‌شدیم فستقینا به ما باران می‌دادی حالا امروز آمده ایم انا نتوسل الیک بعم نبینا فاسقنا امروز هم عموی پیامبر را واسطه قرار داده­ایم، متوسل می‌شدند و سیراب می‌شدند باران می‌آمد این یک نمونه روایت است مجالس است برنامه عموم می‌خواهم ده روایت از این نمونه داریم که این‌ها متوسل می‌شدند به پیامبر به عموی پیامبر به اولیا خدا، حوائجشان برآورده می‌شد آن وقت ما اگر متوسل شدیم به امام رضا متوسل شدیم می‌رویم زیارت پیامبر به پیامبر خشوع کردیم تواضع کردیم، تبرک جستیم، مجلس گرفتیم، مجلس سوگواری گرفتیم، چرا بشویم مشرک و کافر؟ چرا خونمان مباح باشد؟ کدام مرحله‌ی توحید را از دست داده ایم؟

شریعتی: خیلی خوب خدا خیرتان بدهد ان شاء الله امیدوارم بحث امروز هم مورد استقبال شما قرار گرفته باشد مطالب خوبی را شنیدیم با فصاحت و بلاغت شما. به قرار روزانه­مان می‌رسیم برمی‌گردیم در بخش پایانی همراه شما خواهیم بود صفحه 171 مصحف شریف قرار روزانه‌ی سمت خدایی هاست آیه‌ی 160 تا 163 سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف در سمت خدا تلاوت می‌شود چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را به روح بلند و آسمانی و ملکوتی حضرت عبدالعظیم حسنی و ان شاء الله از برکاتش همه‌ی ما بهره مند شویم.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿١٦٠﴾ وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ﴿١٦١﴾ فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُونَ ﴿١٦٢﴾ وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿١٦٣﴾

ترجمه:

و ما بنی اسرائیل را به دوازده قبیله که هر یک امتی بودند، تقسیم کردیم، و به موسی هنگامی که قومش از او درخواست آب کردند، وحی نمودیم که عصایت را بر این سنگ بزن؛ در نتیجه دوازده چشمه از آن جوشید؛ هر گروهی چشمه ویژه خود را شناخت؛ و ابر را بر سر آنان سایبان قرار دادیم، و برای آنان منّ و سلوی [یعنی ترنجبین و مرغی مخصوص] نازل کردیم [و به آنان گفتیم:] از روزی های پاکیزه ای که به شما دادیم، بخورید. و [آنان با سرپیچی از فرمان های ما] بر ما ستم نکردند، ولی همواره بر خود ستم می ورزیدند. (۱۶۰) و [یاد کنید] هنگامی را که به بنی اسرائیل گفته شد: در این شهر [بیت المقدس] سکونت گزینید، و از هر جا که خواستید [ازمیوه و محصولاتش] بخورید، و بگویید: [خدایا! خواسته ما] ریزش گناهان است. و از دروازه [شهر یا درِ معبد] فروتنانه و سجده کنان درآیید، تا گناهانتان را بیامرزم، قطعاً [پاداش] نیکوکاران را بیفزایم. (۱۶۱) پس ستمکاران از آنان، سخنی را که [بیرون دروازه شهر] به آنان گفته شده بود [پس از ورود به شهر] به سخنی دیگر تبدیل کردند، [به جای درخواست ریزش گناهان درخواست امور مادی نمودند] نهایتاً به کیفر ستمی که همواره مرتکب می شدند، عذابی از آسمان بر آنان فرستادیم. (۱۶۲) از آنان سرگذشت شهری را که در ساحل دریا بود بپرس، هنگامی که [اهلش] در [روز تعطیلیِ] شنبه [از حکم خدا] تجاوز می کردند؛ به این صورت که روز [تعطیلیِ] شنبه ماهی هایشان [به اراده خدا از اعماق آب به سوی ساحل می آمدند و] به روی آب آشکار می شدند و غیر شنبه ها نمی آمدند [وآنان بر خلاف حکم خدا در تعطیلی شنبه به صید می پرداختند؛] این گونه آنان را در برابر نافرمانی و فسقی که همواره داشتند، آزمایش می کردیم. (۱۶۳)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: ان شاء الله به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و این آیات نورانی زندگی همه مان به سمت خداوند متعال باشد. ان شاء الله. دوستانی که اهل تحقیق و مطالعه هستند می‌دانید که در برنامه گه گاهی کتاب معرفی می‌کنیم و این کتاب‌ها هم با استقبال شما مواجه می‌شود. یک کتابی پیش روی من است حاج آقای حسینی زحمت کشیدند آوردند وهابیت بر سر دو راهی نوشته حضرت آیت الله مکارم شیرازی بسیار کتاب خوبی است دوستان ان شاء الله اگر مراجعه بکنند نکات بسیار خوبی را در مورد افکار وهابیت و نگاهشان به این مسائلی که حاج آقای حسینی مطرح کردند و نگاهشان به اعتقادات کاملاً تشریح شده و روشن است.

حاج آقا حسینی: چون روز شهادت حضرت حمزه سید الشهداء سلام الله علیه‌است ما خیلی بیش از این‌ها باید عرض ارادت می‌کردیم نهج البلاغه نامه 28 تا مهمان سفره حضرت علی سلام الله علیه هم باشیم حضرت یک نامه نوشتند به معاویه افتخارات خودشان را بیان کردند. امیر مومنان به چه افتخار می‌کنند؟ فرمودند به معاویه، خیلی از مهاجرین در راه خدا به شهادت رسیدند، در رکاب پیامبر و لِکُلِّ فَضلً هر کدام فضیلتشان محفوظ ولی وقتی شهید ما به شهادت رسید، پیامبر در حق او فرمود سید الشهدا و خَصَّهِ رسول الله بِسَبعین تَکبیرَهً عند صلاة المیت نماز جنازه‌یمیت  چند تا تکبیر دارد؟ 5 تکبیر دارد ولی امیر مومنان می‌فرماید هفتاد تکبیر پیامبر بر جنازه‌ی حضرت حمزه خواندند. یعنی امیر مومنان جزء افتخارات این است خیلی‌ها در راه خدا به شهادت رسیدند ولی شهید ما حمزه که به شهادت رسید شد سید الشهداء ادامه‌اش هم جالب است بینندگان حتماً ببینند راجع به برادرشان جعفر طیار حضرت می‌فرماید که خیلی‌ها دستشان در راه خدا در رکاب پیامبر قطع شد ولی حتّی اذا قُطِعَ بِواحِدنا یکی از ما وقتی دستش قطع شد برادرم جعفر وقتی در راه خدا دستش قطع شد قیل جعفر الطیّار او شد جعفر طیار فی الجنة و ذو الجناحین که درباره‌ی او است خداوند عوض دست به او دو بال داده این افتخار حضرت است به حضرت حمزه و حضرت جعفر طیار. یک جمله در مورد حضرت عبدالعظیم می‌گویم ما بیش از این‌ها باید برای ایشان عرض ادب و ارادت می‌کردیم فقط یک روایت به نظرم روایت کافی باشد مخصوصاً عزیزانی که در شهر ری هستند تهران هستند قدر بدانند خدا می‌داند ما غافلیم از نعمتی که در کنار دست ما است هم شیخ صدوق رضوان الله در ثواب الاعمال این حدیث را نقل کرده‌اند و هم ابن قول وی در کامل الزیارات این دو بزرگوار که از محدثین قدیمی ما هستند بیش از هزار سال از وفاتشان می‌گذرد شخصی آمد خدمت امام عسکری علیه السلام آقا فرمودند از کجا می‌آیی؟ گفت من از شهر ری می‌آیم اهل شهر ری هستم. کجا بودی؟ گفتم کربلا بودم رفته بودم زیارت جد شما امام حسین علیه السلام. عین تعبیر امام عسکری است حضرت فرمود لَو زُرتَ قَبر عَبدالعَظیم اگر همان جا شهر ری زیارت حضرت عبدالعظیم مشرف می‌شدی ثواب زیارت امام حسین را به تو می‌دادند. هم شیخ صدوق هم ابن قول فرمود تو از آن‌جا  آمدی کربلا زیارت امام حسین، اگر همان جا شهر ری قبر عبدالعظیم را زیارت می‌کردی ثواب زیارت امام حسین را می‌بردی.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group