بسم الله الرحمن الرحیم بر میگردیم به بحث سیرهی تربیتی امام علی سلام الله علیه، اگر چه بحث جریانات تکفیری بییندگان استقبال خوبی داشتند عدهای میفرمودند بحث را ما ادامه دهیم ولی میگذاریم برای فرصت دیگری از نهج البلاغه دور نشویم عزیزان اگر به خاطر داشته باشند در بحث سیرهی تربیتی ما رسیده بودیم به بخش حکمتها، حکمت 150 در نهج البلاغه عزیزانی که در محضر نهج البلاغه هستند بخش سوم نهج البلاغه کلمات حکمت آمیز و کلمهی 150، شخصی به امیرمومنان گفت من را موعظه بفرمایید حضرت این بیان نورانی را ایراد فرمودند جالب است من در مقدمه عرض کنم اشاره هم کرده بودم که در کنزالعمال یک داستانی نقل کرده برای این کلمهی 150 و آن این است که امیرمومنان سلام الله علیه بعد از جنگ نهروان که جنگ بسیار سنگینی بود هر سه جنگ برای امیرمومنان سنگین بود بسیاری از یارانشان را در این جنگها از دست دادند جنگ جمل جنگ صفین و جنگ نهروان که سومین و آخرین جنگ بود که برای حضرت تحمیل شد در این سه جنگ مصیبتهای سنگینی پیش آمده بود حضرت خیلی غصه دار بودند یاران خوبی را از دست دادند وقتی این آقا به حضرت گفت من را موعظه کنید حضرت بر فراز منبر قرار گرفتند عبارت این است قبل از این که موعظه را شروع کنند به محض این که بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله روایت این است فَحمِدَ الله تا حمد الهی را بر زبان جاری کردند گریه امان ندارد شروع کردند به گریه کردن شاید این اولین موعظهی حضرت اولین سخنرانی حضرت بود در مسجد کوفه نگاهشان به جمعیت که افتاد شاید جای بعضی از یارانشان را خالی می دیدند شروع کردند گریه کردن به حدی گریه کردند که محاسن حضرت پر از اشک شد اشکها از محاسن به لباس حضرت جاری شد باز در عبارت این است که گفتیم کنزالعمال یکی از کتابهای اهل سنت است کتابهای حدیثی است ایشان نقل می کند می گوید امیرمومنان به قدری محاسنشان پر از اشک بود که وقتی دستی زدند حرکتی دادند محاسنشان را اشکها از محاسن حضرت به صورت اینهایی که نشسته بودند پای منبر حضرت جاری شد این گریهی سنگین حضرت است بعد شروع کردند به موعظه من فقط بگویم عزیزانی که در محضر نهج البلاغه هستند پایان حکمت 150 سید رضی نوشتهاند که وَلَو لَم یَکُن فی هذَا الکِتاب اِلّا هذَا الکَلام سید رضی می فرمایند اگر در نهج البلاغه جز در همین کلام هیچ کلام دیگری نبود برای موعظه کافی بود این همه موعظه در نهج البلاغه است ولی ایشان می فرماید اگر همین یک موعظه بود کافی بود. یک جملهای هم در تاریخ است که ابن عباس شاگرد ارزشمند امیرمومنان سلام الله علیه به فرزندشان سفارش می کردند که این حکمت را مراقبش باش محافظش باش محافظت کن مثل طلا از آن محافظت کن. این قدر پیش ابن عباس حکمت 150 عزیز بود قبلا گفتیم انشاءالله دوستان ما واقعا خدا را سپاسگزاریم هر چه بگوییم کم است چقدر نعمت بزرگی است برای ما که روزهای سهشنبه مهمان سفره امیرمومنان هستیم، خدا را شکر می کنیم بر این نعمت بسیار بزرگ ولی عزیزان هم به این مقدار اکتفا نکنند به این پنجاه دقیقهای که ما سه شنبهها در محضر نهج البلاغه هستیم تقاضا کردیم نهضت آشتی با نهج البلاغه گفتیم نهج البلاغه سه بخش است فقط این 240 خطبهای که سید رضی آورده خیلی بیشتر از اینها است، فقط این 79 یا 80 نامه امیرمومنان نیست در مکاتیب الائمه مرحوم آیت الله احمدی میانجی نامهها را به 210 رساندهاند؛ سه برابر. بخش کلمات حکمت آمیز هم که درنهج البلاغه 480 است گفتیم فقط اینها نیست اگر این 480 تا را هم ما بخوانیم تمام شود هنوز چند تا دیگر مانده؟ یازده هزار تا از کلمات حکمت آمیز امیرمومنان که در کتاب غرر الحکم جمع آوری شده که از علمای بزرگ شیعه در حدود 900 سال پیش جمع آوری کرده این 480 تا را هم بخوانیم 11000 دیگر باقی مانده بنابراین انشاءالله انس با نهج البلاغه را یادمان نرود. حضرت بعد از گریهای که داشتند موعظه را این طور شروع کردند لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ وَ يُرَجِّي التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ از کسانی نباش که امید به آخرت دارد اما بدون عمل هیچ کاری نمی خواهد بکند ولی در عین حال آخرت آبادی داشته باشد و توبه را به تاخیر می اندازد با آرزوهای زیاد آمال و آرزوهای زیادی دارد می گوید باشد فرصت است بعدا توبه می کنم از اینها نباش در حقیقت این کلام حضرت این حکمت 150 جمعا اگر بخواهیم شماره کنیم سی موعظه است، حدود سی موعظه است و این سی موعظه نوعاً عنایت دارد به آیات نورانی قرآن برگرفته از کلام الهی است هر کدامش دارد به یکی از تعبیرات قرآنی است به عنوان نمونه همین جملهی اول سورهی مبارکهی بقره آیهی 214 امیرمومنان می فرماید لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ بدون عمل امیدوار نباش آخرت را کسی آباد می کند که در دنیا عمل صالح باشد فراوان در قرآن داریم أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ فکر کردید همین طور می روید بهشت «وَ لَمَّا يَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ» داستان قبلیها را نشنیدهاید «مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ» آن قدر سختیها و گرفتاریها «َزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ» آن قدر سختیها و گرفتاریها این طور تصور نکنید که آخرت همین طوری است بهشت همین طوری است خدا رحمت کند این جمله را از شهید بهشتی معروف است که ایشان می فرمودند بهشت را به بها می دهند نه به بهانه اگر هم کسانی می گویند به بهانه اگر منظورشان از بهانه همین اعمال صالح است عیبی ندارد بگوییم بهانهاش اعمال صالح است خوب است اما صریح قرآن است لا تَـكُن مِمَّن يَرجُو الآخِرَةَ بِغَيرِ العَمَلِ بی عمل انتظار آخرت آبادی نداشته باش همین روزها ایام شهادت امام صادق سلام الله علیه بود در حالات حضرت کسی می گوید من مدینه آمدم با امام صادق کار داشتم آمدم مدینه گفتند حضرت مسجد است آمدم مسجد گفتند حضرت مشغول نماز هستند رفتم آن قسمتی که حضرت مشغول نماز بودند حضرت در سجدهی نماز بودند گفتم نماز تمام می شود نماز فرادی بود نشستم ده دقیقه یک ربع نشستم نشستم نشستم دیدم سجدهی امام تمام نمی شود گفتم بیکار نباشم این ذکری که امام دارند می گویند من هم مشابه ذکر سجدهی حضرت سبحان ربی الاعلی و بحمده استغفرالله ربی و اتوب الیه این ذکر حضرت بوده است گفتم من هم مشابه این ذکر را بگویم می گوید از وقتی که من شروع کردم به گفتن ذکر شماره کردم 360 بار از آن وقت امام صادق با ذکر سجدهشان را گفتند بعد سر از سجده برداشتند من نمی خواهم بگویم ما اهل چنین نمازها هستیم ولی حداقل این ذکری که می گوییم یک نمازی که می خوانیم این طور نمی شود او امام بود ولی خدا بود معصوم بود اما این عبادتش بود این نمازش بود آن طاعتش بود آن خوفش از خدا بود ما گاهی از اولیاء خدا می گوییم از ائمه می گوییم می گویند ائمه حسابشان جداست این حرف صحیحی نیست ائمه اسوه و الگوی ما هستند گاهی میگوییم از بندگان صالح خدا بگوییم این عذر و بهانه را نیاورند من کتابی را مطالعه می کردم معرفی میکنم خدمت دوستان کتاب خاطرات شهید آیت الله مدرس است در زندان، شهید مدرس در پایان عمر با برکتشان نه سال تبعید شدند زندان بودند در خاف بین مرز ایران و افغانستان و اواخر عمرشان هم منتقل کردند به کاشمر و در کاشمر هم ایشان را به شهادت رساندند البته الان بحمدالله خیلی مزار گنبد و بارگاه و زیارتگاه و صحن دارد خیلی دلم می خواست بروم یکی دو هفته پیش توفیق پیدا کردم در کاشمر انصافا در جایگاه بسیار زیبایی که در شأن شهید مدرس است توسط آستان قدس رضوی ساخته شده و هنوز هم توسعه دارد ایشان نه سال در زندان بودند خیلی هم در این زندان اذیت شدند دلم می خواهد بینندگان عزیز بیشتر عنایت کنند شاید این خبر را نشنیده باشند، این کتاب خاطرات شهید مدرس تازه پیدا شده گم شده بود اخیرا پیدا شده یکی از عزیزان تنظیم کردند من فقط مقدمهی کوتاهی بگویم بعد بگویم ایشان در زندان چه می کرد، این شخصیت فقیه بوده مجتهد بوده نماینده مراجع تقلید بوده در مجلس شورا قبل از این که نماینده مجلس باشد ناظر بر قوانین مجلس شورا بوده با این مقامات علمیاش با فقاهتش که این جمله معروف است دیانت ما عین سیاست ما است سیاست مدار مجاهد و شهید، خیلی در این نه سال زندان خیلی اذیتش کردند آدم اسیر دست رضاخان باشد معلوم است دیگر آدم زندانی رضاخان باشد معلوم است چه بلایی به سرش می آورند ملک الشعرا در یک گزارشی می گوید من شنیدم از مامور موثقی که می گوید وقتی من رفتم دیدن شهید مدرس اواخر عمر دیدم یک چشمش را در اثر سختی زندان از دست داده نابینا شده قدش خمیده شده در این نه سال تقریبا ممنوع الملاقات بوده هیچ ارتباطی نمی گذاشتند با بیرون داشته باشد خودش در دفتر خاطرات نوشته الآن یک سال است که سرم تراشیده نشده در آن زندان نمور مخوف خاف نه سال یک جایی دارد که الآن یک سال می گذرد اینها اجازه ندادند خیلی سخت بوده تحمل کرده ایشان در یک جایی دارد که هیچ ولیای هیچ نبیای همنشینهایی که من دارم را نداشتند چون معمولا مامورایی که برای ایشان میگذاشتند یا میخواستند اذیت بکنند ایشان را یک مامورین معتاد می گذاشتند تریاکی و شیرهای اینها در خماری و کار خودشان بودند و مراقبش بودند خیلی ایشان را اذیت کردند شکنجهها بماند قد خمیده، چشم نابینا، یکی از چشمها را از دست داده خیلی ایشان سختی کشیده سختترین شرایطی را که می شود تصور کرد البته ایشان نوشته که من فرصت زندان را برای دو کار استفاده کردهام این که محاسبهی عمر خودم در گذشته چه کار کردم، دوم هم جبران اعمال گذشته هر چه از دست دادم جبران بکنم آن ذکرها و نمازها و دعاهایی که نخواندم ایشان خیلی اشتغال داشته در دوران مجلس و نمایندگی خواستم جبران بکنم گذشتهی خودم را بعد آمده گزارش داده در این کتاب گزارش می دهد من از روزی که وارد زندان شدم تصمیم گرفتم شبانه روز دوازده ساعت مشغول عبادت باشم اگر این قصه از غیر از شهید مدرس بود و اگر به خط خود این بزرگوار نبود شاید باورش بر انسان خیلی سخت باشد یک کسی می گوید من دوازده ساعت از شبانه روزم را مشغول عبادت بودم حالا چه کار می کرده در این عبادت؟ من یک گزارشی که بیش از اینها ارزش دارد یکی از عبارت ایشان را می خوانم نوشتند بعد از استقرار در زندان به خداوند منان پناه بردم که مرا ظاهرا و باطنا در این مدت فقط به خودش مشغول فرماید، آدم در زندان رضا خانی نه سال از خدا بخواهد که فقط به خدا مشغول باشد اینها درس است برای ما ما گاهی سختیهایی در زندگیمان پیش میآید همه چیز را منکر می شویم می گوید از خدا خواستم فقط و فقط به خدا مشغول باشم و نیتم بر این شد که در شبانه روز دوازده ساعت را مشغول عبادت باشم برای چه این قدر عبادت؟ تا قبل از رفتن از دار فانی به مقام رضا و تسلیم برسم در 24 ساعت 12 ساعت عبادت کند تا به مقام رضا و تسلیم برسد شاید بینندگان بگویند بله یک آدم زندانی بیکار 24 ساعت 12 ساعت عبادت کند هنر نکرده است، این طور نیست من شاهد بیاورم الآن خیلیها در زندان هستند اینها چند ساعتشان را در عبادتاند یا خود ما گاهی یک پنج شنبهای جمعهای تعطیلیم بیکاریم معطلیم چه کار کنیم آدم گاهی وقتها آن قدر فراغت پیدا میکند ما که یک روز بیکار بودیم چند ساعتش را عبادت می کنیم؟ فرمود این عبادتها را انجام می دهم تا به مقام رضا و تسلیم برسم و با این حال امیدوارم به مقام شهادت فی سبیل الله که سالهای متمادی از خداوند مسئلت فرموده موفق شوم یک داستانی گفتیم در یکی از برنامهها یک ساعتی در حضور پیامبر دعا کرد خدایا من نمیگویم چه به من بده اَللّهُمّ اِنّی اَسئَلُکَ خَیر ما تُسئَل خدایا آن بهترین چیزی که به خلق اول و آخر دادی آن را به من بده من نمیگویم چه میخواهم از آدم تا خاتم انبیاء اولیا هر کسی بوده بهترین هدیهای که به بندگانت دادهای را می خواهم پیامبر خدا وقتی این جمله را شنیدند فرمودند اگر این دعا مستجاب شود به شهادت میرسی فی سبیل الله کسی که از خدا بخواهد بهترین حاجتی که از آدم تا خاتم برآورده شده آن غیر از شهادت چیز دیگری نیست شهید مدرس می گوید از خدا من شهادت می خواستم دوازده ساعت من ده تا عمل انجام می دادم پنج تا عمل برای صبح بوده سه عمل برای بعد از ظهر بوده دو عمل براش شب بوده، شهید آیت الله فقیه مدرس رضوان الله علیه نه سال در سختترین شکنجه اسیر رضا خان ولی روزی دوازده ساعت عبادت می کرد پنج عملی که صبح انجام می داد یک بعد از نماز صبح یک ساعت و نیم مشغول تعقیبات نماز بوده است تعقیبات نمازمان چند دقیقه است؟ چون در آستانهی ولادت امام رضا هستیم در حالات حضرت است که حضرت وقتی نماز صبحشان را اول وقت می خواندند سر به سجده می گذاشتند یَسجُد فَلا یُرفَع رَأسُهُ سر بلند نمی کردند حَتّی تَتّطِلِع الشَّمس من می ترسم این جمله را ترجمه کنم میترسد کسی در ذهنش بگوید نه فقط مدرس ائمه هم بیکار بودند ما از فرصتهایمان خوب استفاده نمی کنیم ما وقت تلف شده زیاد دارد اشکالی ندارد من بپرسم از بینندگان عزیز اینهایی که الآن گرفتار فضاهای مجازی هستند، چقدر وقتشان صرف واتس اپ و وایبر و ایمیل و پیامک و فیس بوک است یک روز ساعت بگیرند شما حساب نمیکنید، نمیدانید چقدر است آن وقت مقابلش چقدر وقت را برای نماز و قرآن میگذاریم چقدر وقت را بیهوده از دست می دهیم امام رضا سلام الله علیه به سجده سر می گذاشتند شیخ صدوق در عیون اخبار رضا دارد سر از سجده برنمی داشتند تا خورشید بالا بیاید عبادات اول ایشان یک ساعت و نیم تعقیب نماز صبح بوده نوشتهاند که تعقیبات چه بوده ده دعا نوشتهاند چه دعایی می خواندند تا آخرش نوشتند که میرسیدند به دعای نادَ عَلیاً مَظهَرَ العَجایِب صد بار رب اشرح لی صدری را میخواندند ریز تعقیبات را نوشتهاند عمل دوم بعد از تعقیبات نماز صبح یک ساعت و نیم که می گذشت مشغول نماز می شدند برای چه کسی؟ برای خودم برای پدر مادرم برای ارحامم چه کسی برای ارحامش نماز قضا میخواند؟ اگر کسی این کار را کرده به ما پیامک بدهند ما قول میدهیم بخوانیم برای ارحامش برای پدر مادرشان هم اگر خواندهاند پیامک بدهند برای خودمان برای پدر مادرمان برای ارحام مثلا برای آنهایی که از دنیا رفتهاند برادرم خواهرم عمو عمهای داشتهام از دنیا رفته برای آنها نماز قضا بخوانم ما برای خودمان هم نمی خوانیم در شرایط سخت برای خودش و پدر مادرش یک داستانی گفتیم از مرحوم آخوند ملاعباس تربتی ایشان وقتی پدرش از دنیا می رود به خواب خواهرش می گوید تو برو سهم الارثت را بردار خیلی هم ارث زیاد داشته باغ داری داشته، کشاورزی داشته، دامداری داشته، خواهر وقتی سهم الارث را برداشته برای مرحوم آخوند تربتی تمام ارثش را میگوید می خواهم برای پدرم خرج کنم شاید خمس و زکاتش را کامل نداده مظالم عباد شاید به کسانی بدهکار بوده یادش نبوده رد مظالم اگر بین بینندگان اگر کسی است پدرش از دنیا رفته یک ارث قابل توجه یک وقت نه ده هزار تومان بیست هزار تومان نه صد هزار تومان بلکه سهم قابل توجهی داشته تمام این سهم الارث را خیرات پدر کردند مسجد ساختند بیمارستان ساختند مدرسه ساختند، تمام ارث را دست نزند به ارثش اگر کسی است به ما بگوید به این آسانی نیست ایشان میگوید کار دومام نماز قضا برای خودم پدر مادرم ارحام و خویشان کار سوم زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام کار چهارم بعد از زیارت عاشورا هزار مرتبهی صیغهی استغفار را جاری می کرد اَستَغفِرُ الله ربّی وَاَتُوبُ اِلَیه ما داریم می گوییم یک شهید فقیه مجاهد بزرگی مثل شهید مدرس در زندان نه سال اسیر رضا خان بوده در این زندان چشمش را از دست داده اذیتش کردند هزار بلا سرش آوردند ولی روزش را به دوازده ساعت عبادت مشغول بوده شبانه روزش را هزار مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه عمل پنجم صد بار آیهی اول تا پنجم سورهی علق را تلاوت می کرده، این پنج آیهی اول را صد بار صبح این برنامهی صبحش تا اینها را می خوانده ظهور می شده نهارش را می خوانده بعد از ظهر برنامهاش را شروع می کرده سه برنامه داشته برنامهی اولش ختم صلوات بوده روزی هزار مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد هر روز هم هدیه به یکی از معصومین از رسول خدا شروع می کرده تا امام زمان کار اولش هزار تا صلوات کار دومش یک ذکری را می خوانده صد بار این ذکر در دعاها است ما شاءَ اللهُ کان وَ ما لَم یِشأ لَم یَکُن هر چه خدا بخواهد می شود اینها خیلی اثر دارد در روح یک انسان آدم در اوج گرفتاری این را بگوید، بگوید ماشاء الله کان ما وظیفه داریم آن چیزی که باید انجام بدهیم را انجام دهیم ایشان قیام کرده جهاد کرده در برابر رضا خان ایستاده کسی که در برابر رضا خان بایستد چنین سختیهایی را هم دارد ما شاءَ اللهُ کان وَ ما لَم یِشأ لَم یَکُن لا حَولَ وَلا قَوةَ اِلّا بِاللهِ العَلی العَظیم اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ همین چقدر اثر دارد ایشان نوشته در آخر که چرا من این خاطرات را نوشتهام، بینندگان میگویند اگر برای خدا بوده چرا ریا کرده او اهل ریا نبود آخرش به شهادت رسیده آرزوی شهادت هم داشته ریاکاری نمیخواسته برای خودش چیزی بگذارد آخرش می گوید به دو جهت نوشته اولا خاطرات زندان خواستم به طور کامل نوشته شده باشد، وقتی آدم خاطراتش را می نویسد همه چیزش را بنویسد ثانیا خواستم بگویم اگر کسانی گرفتار زندان شدند بگویم می شود با زندان کنار آمد همین یک جمله آدم روزی چند بار بگوید اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ خدا رحمت کند مرحوم آیت الله قاضی رضوان الله علیه ایشان می گویند وقتی مرحوم آیت الله عظمی خویی به ایشان یک دستور عملی می دهد مرحوم آقای قاضی به آقای خویی دستورالعمل می دهد آقای قاضی استاد سیر و سلوک شاگردانی مثل علامه طباطبایی و بهجت و غیره دارد یک دستورالعملی به آقای خویی می دهد در کجا باشید و در شرایط خاصی باش ایشان می گوید من شرایط را مهیا کردم لباس خاصی پوشیدم حرم حضرت سیدالشهدا رفتم و در زمان خاصی تا به آن دستور عمل بکنم وقتی رفتم در حرم سیدالشهدا سلام الله علیه نشستم هر چه فکر کردم ذکر یادم نیامد. ایشان می گوید فراموش کردم می گوید معلوم شد که مقدر من نبوده مسیرهای سیر و سلوکها را بروم ایشان باید می رفته سراغ فقه و اصول و این کار با عظمتی که ایشان انجام داد انصافاً حوزههای علمیه مدیون این بزرگوار است منظورم این است بعدها از ایشان سوال کردند ذکرها یادتان نیامد؟ گفت اتفاقا از آن جا که برگشتم آن شرایط که به هم خورد ذکر یادم آمد ذکری که آیت الله قاضی به آیت الله خویی یاد داده بینندگان میگویند ببینیم چه بوده؟ ایشان فرمودند همین آیهی 13 سورهی مبارکهی تغابن تعدادش را نفرمودند چه مقداری «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» ما معطل همین چیزها هستیم اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سورهی تغابن آیهی 13 و علی الله فلیتوکل المومنون آدم بر خدا توکل بکند همهی گرفتاریهای ما برمی گردد به این که به خدا توکل نداریم بله مشکلات هست سختیها است آدم تلاشش را باید بکند اما اگر تلاش کردیم اما به جایی نرسیدیم الله لا اله الا هو و علی الله الیتوکل این ذکر که شهید مدرس می فرموده بعد از ظهرها هم ایمان را تقویت می کند القاء آرامش می دهد باورها را خیلی تقویت می کند، عمل سوم بعد از ظهرشان هم جالب است می گوید تا موقع غروب آفتاب روزها مختلف است بعضی وقتها روزها بلند بود بعضی وقتها روزها کوتاه شروع می کردم به توسل به حضرت امام زمان ذکرها را نوشته يَا مَوْلَايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي یا وَلیَ الله یا حُجَّةَ الله المُستَغاثُ بِکَ یا صاحِبَ الزَّمان تا غروب ذکر استغاثه به امام زمان و عمل شب ایشان را هم بگویم شب چه می کرده؟ شب هم دو عمل داشته عمل اول شباش هزار مرتبه باز بینندگان عزیز من نگرانم نگویند چه دارید می گویید شما آدم دوازده ساعت بیکار در زندان است ما که در زندان نیستیم نگوییم دوازده ساعت بگوییم نیم ساعت این نمازی که می خوانیم یک کمی قشنگتر بخوانیم اهلش هستیم؟ همین نماز ظهر و عصری که می خوانیم ساعت بگیریم چقدر طول می کشد یک آقایی که می خواند من نمازی که میخوانم قلم و کاغذ هم بگذارم کنار دستم برای این که نمازم تمام میشود آن چیزهایی که یادم میآید سریع یادداشت کنم نمازمان سیر تمام عالم است یک نماز درست بخوانیم به جماعت بخوانیم اول وقت بخوانیم دو عمل هم برای شب نوشتم عمل اول هزار مرتبه «أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ» نه سال ایشان در زندان بوده الآن ما در آخر مجالس میخواهیم ختم امن یجیب بگیریم می گوییم ده مرتبه می گویند ده مرتبه؟ زیاد است هزار مرتبه شب امن یجیب می گفت و عمل آخرشان از این ده عمل مشغول مناجات میشدند نماز شب می خواندند و باز هزار مرتبه ذکر استغفار را بر زبان جاری میکردند اینها را برای چه عرض کردم؟ برای این که این جملهی امیر مومنان معنا شود لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ یک عمل انتظار نداشته باشید اینها آخرت را می خواستند و عمل کردند.
شریعتی: استمرار این اعمال هم نکتهای است وقتی آدم یک هفته ده روز یک ماه انجام می دهد خسته میشود.
حاج آقا حسینی: اینها لذت می بردند خیلی مهم است الآن کسی بگوید ما از فردا می خواهیم شروع کنیم نه این طوری شروع نکند خیلی کمتر از این هم شروع نکنند مرحوم آقای بهجت میگویند ما از استادمان آقای غروی اصفهانی سوال کردیم شما هر وقت ما آمدیم مشغول ذکرید این چه ذکری است که تمام نمی شود چه میگویید شما؟ بعضی از شاگردان خواستند بپرسند رویشان نشد به آقای بهجت گفتند آقای بهجت فرمودند وقتی من سوال کردم نفرمودند من، اینها هیچ وقت من در زندگیشان نبود در روایات است که روزی هزار مرتبه سورهی انا انزلناه را بخوانید الآن ما نمیتوانیم اگر شروع کنیم صد تایش را بخوانیم از ایمانمان کم میآوریم لذت نمیبریم چه پیش زمینههایی داشتند چه حال حضوری داشتند چه ارتباطی با خدا داشتند که از عبادت دوازده ساعته در شبانه روز در زندان که من نخواستم بگویم مفصل عزیزان ببینند کتاب را «گنجینهی خاف» به قدری ایشان در اذیت و آزار بوده که میگوید من گاهی به این مامورین میگفتم من اسیر دست شما هستم با اسیر این طور رفتار می کنند؟ از نان و آب به ایشان دریغ داشتند ملاقات نداشته در این نه سال تقریبا. کسی اسیر رضا خان باشد ولی در عین حال توانسته با ایمان با توکل با ذکر با یاد آن چنان محکم خودش را نگه دارد که یک وقتی رضا خان به او پیام میدهد اگر می خواهی تولیت آستان قدس رضوی را به تو می دهم یا برو نجف یکی از این دو تا را انتخاب کن ایشان میگوید به رضا خان بگویید من این جا بمیرم با تو سازش نمی کنم و در آخر به شهادت رسید.
شریعتی: بسیار ممنون انشاءالله روح شهید مدرس شاد باشد بعد از تلاوت قرآن کتاب را معرفی می کنم تلاوت آیات نورانی کلام وحی تا الآن که مهمان سفرهی نهج البلاغه بودیم انشاءالله انس ما با نهج البلاغه بیشتر شود و از دریای عمیق و مواج نهج البلاغه بتوانیم جرعهای بنوشیم صفحهی 185 مصحف شریف قرار روزانهی امروز ماست آیات 62ام تا 69ام سورهی مبارکهی انفال در سمت خدای امروز تلاوت می شود ثواب تلاوت این آیات را هدیه می کنیم به روح بلند امیرمومنان علی علیه السلام.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَإِن يُرِيدُوا أَن يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ ﴿٦٢﴾ وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَّا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٦٣﴾ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٦٤﴾ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ ﴿٦٥﴾ الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا ۚ فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿٦٦﴾ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ ۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٦٧﴾ لَّوْلَا كِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٦٨﴾ فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٦٩﴾
ترجمه:
و اگر بخواهند [ در زمينه صلح و آشتى ] تو را بفريبند ، يقيناً خدا تو را بس است ; اوست كسى كه تو را با يارى خود و به وسيله مؤمنان نيرومند ساخت .(62) و ميان دل هايشان الفت و پيوند برقرار كرد كه اگر همه آنچه را در روى زمين است ، هزينه ميكردى نمي توانستى ميان دل هايشان الفت اندازى ، ولى خدا ميان آنان ايجاد الفت كرد ; زيرا خدا تواناى شكست ناپذير و حكيم است .(63) اى پيامبر ! خدا و مؤمنانى كه از تو پيروى مي كنند [ از نظر حمايت و پشتيبانى ] براى تو بس است .(64) اى پيامبر ! مؤمنان را به جنگ برانگيز كه اگر از شما بيست نفر صابر باشند بر دويست نفر چيره مي شوند ، و اگر از شما صد نفر [ صابر ] باشند بر هزار نفر از كافران چيره مي شوند ; زيرا آنان گروهى هستند [ كه حقايق توحيد و قدرت خدا را ] نمي فهمند .(65) اكنون خدا به شما تخفيف داد و معلوم داشت كه در شما ضعفى هست ; بنابراين اگر از شما صد نفر صابر باشند بر دويست نفر چيره مي شوند ، و اگر هزار نفر [ صابر ] باشند ، به فرمان خدا بر دو هزار نفر چيره مي شوند ; و خدا با صابران است .(66) هيچ پيامبرى را نسزد و نشايد كه [ پيش از جنگ و پيروزى بر دشمن ] اسيران جنگى بگيرد ، تا زمانى كه [ دشمن را به طور كامل ]در زمين از قدرت و توان بيندازد [ و موقعيت دين و مؤمنان در جهان پابرجا و استوار گردد آن گاه اسير بگيرد ; شما اى ياران پيامبر ! ] متاع ناچيز و ناپايدار دنيا را مي خواهيد ، و خدا [ براى شما ] آخرت را مي خواهد ; و خدا تواناى شكست ناپذير و حكيم است .(67) اگر فرمان و حكم لازمي كه از سوى خدا گذشته است ، نبود [ كه پيش از اتمام حجت كسى را عذاب نكند ] مسلماً شما را به سبب اسيرانى كه [ بدون اجازه پيامبر و پيش از شروع جنگ ] گرفتيد ، عذابى بزرگ مي رسيد .(68) آنچه از غنيمت [ در ميدان جنگ ] گرفته ايد ، حلال و پاكيزه بخوريد و از خدا پروا كنيد ; يقيناً خدا بسيار آمرزنده و مهربان است .(69)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: خیلی خوشحالیم که خدمت شما هستیم ممنون که شما هم همراه ما هستید حاج آقای حسینی باشارهی قرآنی امروز را بفرمایید.
حاج آقا حسینی: آیهی پایانی این صفحه که تلاوت شد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ این جا قرآن فرمان به کلوا دارید بخورید نکتهای که می خواهم ذیل این آیات بگویم اگر مراجعه بفرمایید در قرآن کریم تقریباً چهل بار کلمهی کلوا آمده است بخورید نکتهی قابل توجه این است که هر کجا فرمان کلوا در قرآن آمده تقریباً در همهی موارد کنارش یک دستورالعمل هم است یعنی خوردن در دنیا خوردنش هم لهو و لعب نیست یک مسئولیتی کنارش است یک چیزی از ما خواستهاند من چهار پنج مورد از چهل مورد را می گویم سوره سبا آیه 15 «كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ» بخورید ولی سپاسگزار خدا باشد سورهی مبارکه انعام 141 »كُلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ» بخورید ولی حق این نعمتهایی که خدا به شما داده را بدهید که مفسرین تفسیر کردهاند به صدقه که بدهید از این میوههایی که دستتان است باغ دار از این میوهها مصرف کنید به فقرا هم بدهید فقط خوتان را نبینید سوره حج آیهی 28 حاجیهایی که آماده حجاند قربانی که میکنند «فَكُلُوا مِنْهَا» از قربانیتان خودتان بخورید «وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ» به فقیر هم بدهید سورهی مبارکهی بقره آیهی 60 «كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ» بخورید ولی فساد نکنید بخورید طغیان نکنید، طه 81 «كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ» سورهی بقره 168 «كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ» بخورید طغیان نکنید بخورید فساد نکنید، بخورید دنبال شیطان نروید، مورد بعدی سورهی مائده آیهی 88 «وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ حَلَالًا طَيِّبًا» بخورید تقوا داشته باشید سورهی مومنون 51 «كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» خوردن نوشیدن دنیا و لذتش مقدمهی عمل صالح است، بخورید اما یادتان باشد بازگشتتان به سوی خداست در این دنیا آدم گاهی آن قدر مخصوصا در این زندگی ماشینی سرگرم دنیاییم که یادمان میرود، ششمین مورد را عرض کنم دوستان این آیه را فراوان شنیدهاند «وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ» اعراف آیه 31 بخورید اسراف نکنید، خوردن حتما در کنارش یک مسئولیتی است.
شریعتی: خیلی ممنون انشاءالله نعمتهای خداوند متعال در مسیر بندگی و طاعت خودش خرج شود به تعبیر حاج آقای میرباقری عزیز که بحث روز شنبه ما در همین راستا بود کتاب گنجینه خاف مجموعه درسها و یادداشتهای شهید سید حسن مدرس در تبعید است که دوستان می توانند این کتاب را تهیه بکنند و استفاده بکنند. حاج آقای حسینی خیلی فرصت نداریم تا پایان نکات پایانی را بفرمایید.
حاج آقا حسینی: خیلی از دوستان گفتند یک بار دیگر نهج البلاغه را معرفی کنید.
شریعتی: نهج البلاغهی دفتر نشر معارف است وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هاست. خیلی نهج البلاغه خوبیست ترجمه هم دارد میتواند همراه شما باشد از حکمتها خطبهها و نامها استفاده بکنید.
حاج آقا حسینی: این جمله را که گفتم راجع به زندانی شهید مدرس رضوان الله علیه این نه سالی که به سختی زندان را تحمل کردند بینندگان میگویند چرا دعا نکردید برای آزادی زندانیان امیدوارم خدا به حق محمد و آل محمد همهی زندانیان را مقدمات خلاصیشان را فراهم بکند، یک جملهای را اضافه میکنم دلم نمیآید این را نگویم گاهی پیامی ما از زندان داشتیم بینندگانی در آن جا برنامهی ما را دیدهاند زندان سخت است شهید مدرس هم دارد زندان چیز خوبی نیست نه سال زندان سخت واقعا هم باید دعا کرد یک وقتی مفصل گفتهایم الآن برنامههای خوبی است برنامهی گلریزان برنامهی آزادی زندانیانی است به خاطر بدهی به خاطر سوانح و تصادفات جرایم غیر عمد، ولی من بارها میخواستم بگویم شاید الآن فرصت خوبی باشدای کاش عزیزانی که خیلی برنامهی ارزشمندی است خیلی خوب است اینهایی که مسئولیناند جمع میکنند کمک می کنند خیلیها هر سال می گویند آخر ماه رمضان صد نفر دویست نفر آزاد کردیم ولی من تقاضا دارم به جای هزینهای که هر سال اهل خیر خیرین می دهند برای آزادی زندانیها بیایند هزینهای بگذارند برای تبلیغ این که کاری کنیم که به زندان نیفتیم چه کار کنیم که به زندان نیفتیم این آماری است که همین روزها در کشور شما شنیدید هشت میلیون وسیلهی نقلیه بدون بیمه است ده میلیون موتور داریم این آماری است که دادهاند هشت میلیونش بیمه ندارد اینها حوادثی برایشان پیش میآید. ما آخر سال می آییم خیلی هم خوب دستشان درد نکند یک درصدی از این را بگذارند برای فرهنگ سازی. الآن هشت میلیون شوخی نیست هشت میلیون فقط در موتور ماشینش بماند. اینها را ما بیاییم انجام بدهیم یا خود بیمه ها. بیمههایی که این قدر دارند از مردم پول می گیرند رسانه که آمادهی تبلیغات است سفارش بدهند مردم را تشویق بکنند به بیمهگذاری آن پولی که خرج میشود من جدا خواهش می کنم خیلی عجیب است هر سال می آییم مردم خیر را جمع می کنیم التماس می کنیم پانصد زندانی آزاد می کنند ده درصد این بودجه را بگذاریم از هر راهی که میشود.
شریعتی: یک وقتی هم حاج آقای حسینی گفته بودید اگر کسی بیفتد زندان چه عوارضی دارد چند درصد از خانوادهها درگیر می شوند جلوی این اتفاق را بگیریم.
حاج آقا حسینی: متاسفانه این زیبا نیست که ما دنبال معلول می رویم دنبال علت نمی رویم علت این که اینها در زندان هستند چه است؟ بیمه فرهنگ سازی نشده من برای چندمین بار تکرار می کنم عذر میخواهم میدانم تکرار است آمار رسمی کشور است از ده میلیون موتور سوار هشت میلیون موتور بیمه ندارد بیاییم فرهنگ سازی بکنیم این را بیاییم الزام بکنیم تبلیغ بکنیم من همین جا اشاره میکنم برنامهی همین شبکهی سه در ماه رمضان در ماه عسل برنامهی خیلی خوبی بود خیلی زحمت کشیدند خیلی بیننده داشتند داخل و خارج الحمدلله، من یک برنامهاش را دیدم مردم سر زبانها همه میگویند یک جوانی که سالیان سال خانمش با این که در یک سانحهی تصادف فلج شده بود ویلچری بود این آقا پای همهی سختیهای زندگی ایستاده بود، آموزندگی برنامه خیلی خوب و عالی دستشان درد نکند مسئولین شبکهی سه ماه عسلیها ولی باز ما رفتیم سراغ معلول این خانم معلول شده چرا معلول شده؟ در اثر یک تصادف، شما یک نمونه را آوردید نشان دادید حس فداکاری شوهر را نشان دادید خیلی زیبا دستتان درد نکند ولی عزیزان من هیچ می دانید شما یک مورد را نشان دادید چند مورد دیگر هست که نشان داده نشده؟ آمار دارید؟ من اگر آمار را بگویم دلها به درد میآید اما نگفتنش فایده ندارد این آمار رسمی کشوری است که در کشور ما سالی دویست هزار نفر در اثر سوانح رانندگی به معلولها اضافه میشود بیست هزار نفر از بین می روند طبیعی است که ده برابر این میشود معلولیت، بیست هزار نفر در سوانح جانشان را از دست میدهند ده برابر این دویست هزار معلول اضافه میشود این خیلی خوب است که ما بیاییم فداکاری یک مرد را نشان بدهیم ولی این را بگوییم را یکی را نشان دادیم صد و نود و نه هزار و نه صد و نود و نه مورد دیگر است رسانهی ملی سرمایه گذاری بکند برای این طور برنامهها ولی بیشتر که این سوانح از بین برود زندانی نداشته باشیم نه زندانی دیه داشته باشیم نه زندانی مهریه داشته باشیم نه زندانی هیچ گرفتاری دیگری نداشته باشیم که شهید مدرس دل پر دردی دارد از زندان واقعا هم از خدا می خواهیم خدایا به حق محمد و آل محمد مقدمات آزادی همهی زندانیان را فراهم بکند.