الحمدالله بله همه جا جشن و سرور‌ و‌ اطعام و عیدی دادن و عیدی گرفتن بود آن‌هایی که عیدی دادند دستشان درد نکند آن‌هایی که گرفتند نوش جان شان اگر کسی نباشد بگیرد که نمی‌شود عیدی داد و این فاصله‌ای که تا محرم است ده دوازده روز هم دیگر مردم دنبال جشن و شادی هستند و جشن غدیر هم یک روز نیست هم دهه‌ی امامت و ولایت است هم خود پیامبر سه روز در آن جا حضور داشتند هنوز هم اگر عزیزان توفیق دید و بازدید نداشتند باز هم به مناسبت این عید خجسته این برنامه‌ها را داشته باشند، بحمدلله بازگشت حجاج بیت الله الحرام است عقد و عروسی‌ها است دیگر این چند روزه تا محرم ان شاء الله همه‌ی مراسم جشن و شادی و سرور اهل بیت و سرور ارادتمندان به اهل بیت علیهم السلام ان شاء الله برگزار شود. من‌ می‌خواهم برگردم به بحث خودمان اما یک اشاره‌ای می‌کنم واقعا بحث غدیر یک بحث خیلی روشنی است جای ابهام برای هیچ کسی نگذاشته داستان غدیر پیامبر خدا در یک شرایطی این مأموریت را ابلاغ کردند که به تعبیر مرحوم علامه شرف الدین که‌ می‌گوید شما کدام دستور دینی را دیدید که این طور اعلام شود نماز واجب است پیامبر در مسجد بودند جبرائیل نازل‌ می‌شد ایها الناس نماز واجب است زکات واجب است روزه واجب است اما کدام دستوری را این طور به تعبیر این بزرگوار در این اجتماع بزرگ مسلمان‌ها در بازگشت که از حج بیت الله الحرام سه روز مردم را نگاه دارند آن‌هایی که رفتند برگردند آن‌هایی که هستند بمانند آن‌هایی که نرسیدند برسند چه است چه چیزی را‌ می‌خواهد پیامبر اعلام بکند همان طور که شما هم اشاره کردید خیلی مجالس غدیر را برادران اهل سنت ما هم شرکت‌ می‌کنند منصفانه این آیات را باید نگاه کنند و تقصیرش را در تفاسیر خود اهل سنت هم ببینند این آیه‌ی سوم سوره‌ی مائده را همه از بر شدیم چهار ویژگی برای این روز بیان شده «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا» (مائده/3) منصفانه یک روزی را شما پیدا کنید که این چهار ویژگی را داشته باشد نا امیدی دشمنان دیگر دشمنان نا امید شده باشند و روزی که اکمال دین است اتمام نعمت است یک آیه را باید تفسیر کرد نمی‌شود به این سادگی از آن گذشت من باز برای این که همان طور که شما فرمودید من توفیق داشتم شب عید غدیر در یکی از شهرهای استان فارس شهرستان لامرد و بعد هم یکی از بخش‌های دیگر که خیلی از اهل سنت هم حضور داشتند واقعا مخاطب با این آیه خیلی باید جواب روشنی از این آیه دریافت بکند من از تفاسیر اهل سنت باز یک جمله‌ای بگویم همین تفسیر درالمنصور که آن هفته هم اشاره کردیم مهم ترین تفسیر حدیثی اهل سنت است الدور المنصور ملا جلال الدین سیوطی است این حدیث را با سندهای مختلف نقل کرده از صحیح مسلم از صحیح ترمذی از سنن نسائی از چند تا از کتاب‌ها که قالت الیهود خیلی جالب است نه مسلمان‌ها یهودی‌ها آمدند پیش خلیفه‌ی دوم گفتند این چه روزی است در قرآن شما که این چهار ویژگی را دارد ما یهودی‌ها می‌خواهیم بدانیم این چه روزی است آن هم چهار الیوم نه یک الیوم‌ می‌دانید ما مسلمانیم اما دلمان‌ می‌خواهد بدانیم در یهود در مسیحیت چه روزهایی روزهای مهمی است یهودی‌ها آمدند سوال کردند در تفسیر درالمنصور است چه روزی است که این چهار ویژگی را دارد کفار نا امید شدند دین کامل شد اتمام نعمت چه روزی‌ می‌خواهد باشد؟ بگوییم روز بعثت پیامبر؟ روز هجرت پیامبر؟‌ می‌شود بگوییم این روزها روز نا امیدی دشمن است؟ روزی که دشمن تازه به رسالت مبعوث شدند این چهار ویژگی داشت؟ روزی که پیامبر تازه هجرت کردند اول درگیری‌ها بود همین سوره‌ی مبارکه آیه‌ی 67‌ «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ» این چه باید باشد‌ «وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» متاسفانه بعضی‌ها اشتباه‌ می‌کنند ضمیر رسالته را‌ می‌گویند اگر نگویی این رسالت را اعلام نکردی نه آن چه در جوی‌ می‌رود آب است این را نگویی نگفتی نه « فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» یعنی اصلا رسالت 23 ساله هیچ ما باید بگردیم ببینیم چه است که اگر پیامبر اعلام نکند اصلا رسالت 23 ساله نابود‌ می‌شود تمام‌ می‌شود آن هفته حدیث‌اش را خواندم در همین تفسیر درالمنصور عبدالله بن مسعود‌ می‌گوید ما این آیه را‌ می‌خواندیم با تفسیر‌ می‌خواندیم بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّک اَنّ علی امیرالمومنین‌ مگر‌ می‌شود یک جور دیگر تفسیر کرد؟ حکم نماز این است حکم روزه این است حکم زکات این است اگر پیامبر نماز و روزه را نگوید دیگر همه‌ی رسالت 23 ساله تمام شده از بین رفته؟ و مخصوصا نکته‌ی آخری که اضافه کنم این است که گاهی‌ می‌گویند همه‌ی این‌ها قبول است درست‌ می‌گویید اصل داستان غدیر که جای انکار ندارد هیچ مسلمانی داستان غدیر را منکر نیست گاهی‌ می‌گویند ما قبول داریم درست است پیامبر فرمود مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ تمام این مقدمات این است که علی را دوست بدارید محبت امیرالمومنان این هم کم لطفی است پیامبر قبل از این که من کنت مولاه را بگوید این حدیث در همه‌ی مصادر است خدا رحمت کند علامه امینی رضوان الله علیه یک روزی گفتیم ایشان از ایمرالمومنین تقاضا کرد ما سال هاست در حوزه هستیم کاری دست ما بده آمد بیرون به ذهن‌اش رسید الغدیر را بنویسد کاری است که امیرمومنان دستش داده یازده جلد تمام مصادر از منابع عامه است ایشان در جلد اول الغدیر در نود صفحه‌ی اول مفصل از منابع حدیثی کلامی تفسیری اهل سنت نقل کرده همه این خطبه را نقل کردند پیامبر خدا قبل از این که بگوید من کنت مولاه چه فرمود؟ از مسلمان‌ها سوال کرده أَلَسْتُ أَوْلی بِکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ من اولی به تصرف از شما در خود شما نیستم؟ من ولایت ندارم بر شما؟ گفتند بله چرا این را مقدمه‌ی من کنت مولاه قرار داده دوستی که این چیزها را نمی‌خواهد در دعای ندبه فراوان‌ می‌خوانیم حضرت گفت‌ أَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ.

شریعتی: متاسفانه کل خطبه را نمی‌بینیم.

حاج آقا حسینی: بله فقط همین جلمه‌ی معروف را. این خیلی نکته‌ی دقیق است حسان بن ثابت شاعر بوده معروف است در زمان پیامبر گفت یا رسول الله اجازه‌ می‌دهید من بلند شوم این واقعه را در غالب شعر بگویم؟ مرحوم علامه امینی باز مفصل از مصادر عامه و خاصه نقل کرده من این داستان را‌ می‌خواهم در غالب یک شعر بگویم یک بیت‌اش این است‌ می‌گوید، پیامبر به امیرمومنان فرمود فَقالَ لَهُ قُم یا عَلیُّ فإنََّنی رَضیتُکَ مِن بَعدی إماماً و هادیاً ببینید برداشت‌اش برداشت دوستی و محبت نیست فَقالَ لَهُ قُم یعنی پیامبر به امیرمومنان فرمود بلند شو تو بعد از من امامی مسئله‌ی دوستی نیست حسان آن جا نشسته آن‌هایی که در مجلس حضور داشتند از این داستان امامت را برداشت کردند با این مقدمات سه روز در گرما نگاه دارند در تاریخ است از شدت گرما عبایی که مردم داشتند یک بخشی زیر پا یک بخشی به سر‌ می‌کشیدند سه روز بمانند جمعیت‌های رفته برگردند این همه مقدمه برای چه؟ علی را دوست بداریم؟ بعد از اعمال حج که همه‌ می‌خواهند برگردند پیامبر مفصل پیک‌ می‌فرستادند اطراف مدینه که همه امسال بیایید اصحاب و اهل بیت را جمع کردند حج الوداع را پیاده آمده این همه مقدمات که همه علی را دوست بداریم پس چطور حسان این طور استفاده نکرد اماما و هادیا برداشت کرده اگر دوستی است معنا ندارد قبلش پیامبر بگوید الست اولی بکم این چه ربطی به دوستی دارد؟ الست اولی بکم من انفسکم من اولی به تصرف شما هستم از خود شما بحث ولایت است نه بحث فقط دوستی و بعد پیامبر اعلام‌ می‌کند شاهدان به غائبان خبر بدهند به هر ترتیب اگر کسی منصفانه با این آیات با این روایات با این تاریخ برخورد بکند از غدیر خم چیزی جز ولایت امیرمومنان سلام الله علیه بیرون نخواهد آمد.

شریعتی: خیلی مقدمه‌ی خوبی بود البته خودش اصل موضوع بود خیلی ممنون برگردیم به بحث ما دوستان منتظر‌اند و مترصد‌اند که مهمان سفره‌ی ناب نهج البلاغه شویم. بحث ما در هفته‌های اخیر سیره‌ی تربیتی امام علی علیه السلام است هفته‌ی قبل اشاره‌ای به نامه‌ی 69 شد در خدمت شما هستیم.

حاج آقا حسینی: بله من بدون هر مقدمه‌ای بروم سراغ نامه‌ی 69 این نامه از نامه‌های اخلاقی نهج البلاغه است و بعد از نامه‌ی 31 طولانی ترین نامه است در نامه‌های اخلاقی نهج البلاغه بعد از نامه‌ی 31 که به امام حسن حضرت نوشتند این نامه طولانی ترین نامه است سی دستور اخلاقی حضرت در این نامه دارند من آن روز هم عرض کردم نمی‌خواهیم تمام این سی تا را بگوییم در یک جلسه که در این صورت باید یک سال این نامه را بخوانیم فقط‌ می‌خواهیم دوست و انس با نهج البلاغه پیدا کنیم شروع‌ می‌کنیم از اول‌ می‌فرماید به ریسمان قرآن چنگ بزن سه دستور حضرت دادند من خیلی ساده عرض‌ می‌کنم‌ می‌توان قرآن را به سه بخش تقسیم کرد بخش اخلاقیا مواعظ قرآن بخش احکام آیاتی که حلال و حرام قرآن در آن آمده که مجموعا حدود 500 آیه است بخش سوم قصه‌های قرآن است پس در قرآن اخلاق احکام و قصه‌ها است حضرت به هر سه اشاره‌ می‌کند از قرآن موعظه بخواه نصیحت بخواه قرآن واعظ است درس اخلاق دارد دوم حلال قرآن را حلال و حرام قرآن را حرام بشمار سوم قصه‌های قرآن را تصدیق کن آن هفته هم عرض کردم باید یکی از کارهای ما این باشد که داستان‌ها و قصه‌های قرآنی را حتما بخوانیم دستور بعدی‌ واعْتَبِرْبِما مَضى مِنَ الدُّنْيا  ما بَقِىَ مِنْها از دنیا از گذشته‌ی دنیا عبرت بگیر برای آینده‌ی دنیا چرا؟‌ فَاِنَّ بَعْضَها يُشْبِهُ بَعْضاً دنیا همه‌اش یک رنگ است حوادثی که برای دیگران بوده برای ما هم پیش‌ می‌آید عبرت بگیر همان طور که دیگران آمدند و رفتند ما هم خواهیم رفت با یک سطر فاصله ملاحظه بفرمایید‌ وَ اَكْثِر ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ این دستورات به هم نزدیک است با هم‌ می‌خوانیم یکی این که از دنیا عبرت بگیر گذشته‌ی دنیا برای آینده‌ات دوم یاد مرگ زیاد باش به یاد بعد از مرگ زیاد باش بیخودی آرزوی مرگ نکن.

شریعتی: خیلی‌ها می‌پرسند آرزوی مرگ اشکال دارد یا نه.

حاج آقا حسینی: اگر ما واقعا بارمان را لَولا الاَجَلُ الذي كَتَبَ اَلله عليهم اگر اجلی که خدا برایشان محقق کرده نبود این‌ها زودتر‌ می‌رفتند آیا ما واقعا جزء زمره‌ی متقین هستیم بارمان را بستیم آماده ایم؟ الآن برویم درهای بهشت برای ما باز است؟ بیخود آرزوی مرگ مکن مگر این که مطمئنی یک جمله‌ای دارد در پایان این نامه إِیَّاکَ أَنْ یَنْزِلَ بِکَ الْمَوْتُ وَأَنْتَ آبِقٌ مِنْ رَبِّکَ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا واقعا هشدار است نامه به حارث همدانی است آن هفته عرض کردیم یکی از بهترین اصحاب امیرالمومنان ولی مخاطب عام است مبادا که مرگ به سراغ تو بیاید در حالی که تو فراری از خدا هستی مرگ که سراغ ما‌ می‌آید حتما‌ می‌آید ولی حال ما در آن لحظه چطور است یک وقت نکند وقتی مرگ به سراغت بیاید که از خدا فرار کردی برای طلب دنیا و چسبیدی به دنیا و فراری از خدا هستی این طور مرگ نیاید سراغت و در این حالت نمیری من باز برای این که بینندگان عزیز تصدیق بفرمایند این کلامی که ما‌ می‌گوییم واقعا نمی‌شود تمام نهج البلاغه را این جلسات خواند زمان نداریم راجع به همین کلمه‌ی دنیا این جا حضرت مطالبی را بیان کردند من نگاه‌ می‌کردم در نهج البلاغه حدود دویست بار امیرمومنان راجع به دنیا مطلب دارد کلمه‌ی دنیا را عزیزان در معجم‌ها نگاه کنند دویست بار کلمه‌ی دنیا آمده فقط در نهج البلاغه اگر اضافه بکنیم غررالحکم که یازده هزار از کلمات امیرمومنان است 500 بار واژه‌ی دنیا فقط در غررالحکم است 700 بار در مجموع کلمه‌ی دنیا آمده اگر ما بخواهیم دقیق و قشنگ و با نگاه امیرمومنان با دنیا آشنا شویم باید این هفتصد واژه را من همین جا پیشنهاد‌ می‌کنم خیلی‌ها ما را‌ می‌بینند یک موضوعی در کارشناسی ارشد بنویسیم این یکی از موضوعات است دنیا در کلمات امیرمومنان دنیا از نگاه امیرمومنان یا همین واژه‌ی موت 80 بار واژه‌ی موت در نهج البلاغه آمده حدود صد و ده بیست بار در غررالحکم یعنی حدود 200 بار واقعا یک دریاست این که امیرمومنان‌ می‌فرماید از دنیا عبرت بگیر خیلی جالب است من همین جا بگویم عزیزان یادشان باشد چه کسی دارد راجع به دنیا صحبت‌ می‌کند؟ کسی که یک وقت ما دنیا دست‌مان نیست به دست ما نرسیده دنیا را مذمت‌ می‌کنیم‌ می‌گوییم عبرت بگیر‌ می‌دانید در تعبیرات امیرمومنان دنیا به این که ما برویم کار و کوشش کنیم قطعا مذمت نشده آن چیزی که مذمت شده وابستگی و دل بستگی است اسیر بودن زمین گیر شدن است چه کسی دارد به مردم موعظه بکند کسی که اگر به زندگی خودش مراجعه کنید بالاترین مقامات دنیایی را داشته خلافت اسلامی در دوران امیرمومنان در اوج قدرت بوده ایران یکی از استان‌های آن حکومت بوده عراق یکی از استان‌های آن حکومت بوده مصر و یمن هم همین طور. کسی که به این شکل دنیا در اختیارش است اما‌ می‌گوید عبرت بگیر آن چه که از دنیا گذشته برای آینده‌ات عبرت بگیر کسی که خودش دنیا را داشته این جمله‌ی دوم جمله‌ی بعدی این است که حضرت‌ می‌فرماید یادتان باشد نام خدا را با عظمت یاد کن عَظِّمِ اسْمَ اللَّهِ اءَنْ تَذْكُرَهُ إِلا عَلَى حَقِّ من خیلی سریع اشاره‌ می‌کنم در قرآن کریم این آیه است در سوره‌ی مبارکه‌ی بقره «وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَیْمَانِکُمْ» (بقره/224) بعضی‌ها خیلی راحت قسم‌ می‌خورند خیلی زود قسم‌ می‌خورند قرآن‌ می‌فرماید خدا را در معرض قسم خودت قرار نده برای هر چیزی قسم نخورید بعضی‌ها خیلی عادی قسم‌ می‌خورند دو حالت دارد یا راست است یا دروغ است اگر دروغ است گناه بزرگی است انسان دروغ بگوید به خدا قسم بخورد اگر هم راست است باز مکروه است لابد این داستان را عزیزان‌ می‌دانند در حالات اهل بیت گاهی مسئله‌ی مالی است به دادگاه‌ می‌رفتند یک طرف دعوا اهل بیت امیرمومنان بودند‌ می‌گفتند شما یک قسمی بخورید تا حق به نفع شما صادر شود ائمه حاضر نبودند قسم بخورند‌ می‌فرمودند گذشتیم از حق‌مان قسمی که راست بوده حالا مبلغی‌ می‌خواهد اگر ما قسم بخوریم ثابت شود از قسم راست دریغ داشتند آن وقت برای ما عادی شده حالا‌ می‌ترسم بازاری‌ها یک وقت ناراحت شوند بعضی‌ها اگر شما دیده باشید سر یک جنسی که‌ می‌خواهد معامله بکند شما یک بنگاه املاک بگویید آن جایی که خانه معامله‌ می‌شود ماشین معامله‌ می‌شود گاهی برای یک خانه حداقل ده قسم والله بالله خورده‌ می‌شود یک وقت‌هایی در محاورات راحت قسم خورده‌ می‌شود این کار را نکنید جمله‌ی بعدی این است که حضرت سه وَاحذَر‌ دارد از سه چیز بر حذر باش یک آن کاری که برای خودت‌ می‌پسندی ولی برای دیگران نمی‌پسندی ما واقعا داریم همان طور گذرا تشنگی خودمان را در حد یک سیر سریع‌ می‌خواهیم از نهج البلاغه رفع کنیم و الا دریاست نمی‌شود با این چند جمله. کاری که انسان برای خودش‌ می‌پسندد ولی برای دیگران نمی‌پسندد الآن در جامعه‌ی ما نیست؟ گفت که ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست. ببری مال مسلمان را من ظلم بکنم عیب ندارد به قول یک آقایی نمی‌دانیم این تعبیر را بینندگان نپسندند‌ می‌اندازم گردن آن آقا‌ می‌گفت الآن ما یک جامعه‌ی اسلامی هستیم جامعه‌ی علوی اسلامی خیلی هم ادعا داریم دوستانه هفتاد میلیون داریم کلاه سر هم دیگر‌ می‌گذاریم ببری مال مسلمان را چو مالت ببرند بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست. چطور وقتی خودت ظلم‌ می‌کنی عیب ندارد به کارخانه دار‌ می‌گویی مسلمانی این چه ماشینی است تولید کردی از در کارخانه بیرون نرفته چهار پنج عیب اساسی دارد‌ می‌گوید ببین جامعه چه خبر است‌ می‌گوید بازارت را ببین‌ می‌روی‌ می‌گویی چرا گران فروشی‌ می‌کنی چرا کلاه‌ می‌گذاری کلا در معاملات چند درصد ما بتوانیم کلاه بگذاریم اما کلاه نمی‌گذاریم‌ می‌گوید چرا؟‌ می‌گوید آن طرفی را ببین کار خود را نمی‌بینند همیشه انگشت اشاره سمت دیگران است‌ می‌رویم اداره‌ می‌گوید بازار را ببین به بازاری‌ می‌رویم‌ می‌گوید اداره‌ای خبر نداری چقدر در اداره‌ها رشوه‌ می‌گیرند هر کس به دیگری خطاب‌ می‌کند‌ می‌گوید ربا خواری را خبر نداری این به آن‌ می‌گوید این به آن‌ می‌گوید اگر نمی‌پسندی کلاه سرت بگذارند ما که نباید از یک جای بیرونی بیایند این‌ها که شعار‌ می‌نویسند پشت ماشین‌ها گاهی‌ می‌نویسند بعضی پیام‌ها خوب است‌ می‌نویسند تا خوب نشویم خوب نمی‌شود واحذر کل عمل یرضاه اگر یک چیزی را برای خودت‌ می‌پسندی برای دیگری نمی‌پسندی چرا این کار را‌ می‌کنی؟ چرا کلاه گذاشتن من کلاه سر او‌ می‌گذارم توقع دارم او کلاه سر من نگذارد عرض کردم هفتاد میلیون دوستانه داریم کلاه سر هم‌ می‌گذاریم هر کسی دستش به یک جایی برسد یک عده هم که دستشان به جایی نرسد آن وقت همه‌ کلاه‌ها سر این بندگان خدا است.

شریعتی: تازه یک وقت‌هایی که خودمان هر کاری دلمان خواست بکنیم آن وقت اولین مدعی خودمان هستیم.

حاج آقا حسینی: بله همین بانگ برآری که مسلمانی نیست تا به خود ما ظلم‌ می‌شود‌ می‌گوییم مسلمانی کجاست؟ این بانک‌های ما که اسلامی است کو مسلمانی این کارخانجات اسلامی است آقا این قدر سفارش‌ می‌کنند مصرف داخلی جنس خریدم هفته‌ی اول خراب شده خب من هم یک جور دیگر کلاه سر دیگری‌ می‌گذارم اگر اداری‌ام اگر بازاری‌ام اگر کارخانه دار هستم هر کس در هر شغلی است وَ احْذَرْ کُلَّ عَمَلٍ یَرْضَاهُ صَاحِبُهُ لِنَفْسِهِ وَ یُکْرَهُ این جمله را بخوانم برویم در محضر قرآن اگر ما جلسه‌ی امروز فقط اختصاص‌ می‌دادیم به این جمله باز هم کم بود بپرهیز از آن کاری که مخفی حاضری انجام بدهی اما علنی حیا‌ می‌کنی انجام بدهی در این شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید یک جمله‌ای دیدم نقل کرده از یکی از عرفا‌ می‌گوید یک جوری عمل کن که وقتی پشت پرده‌ای با مقابل شیشه هستی یک جور باشد ما واقعا عمل ما این طور است؟ داخل خانه‌مان آن جایی که پرده انداختیم و هیچ کس ما را نمی‌بیند با آن جایی که در منظر مردم هستیم یکی است؟‌ می‌گوید یک جوری عمل کن اگر همه‌ی پرده‌ها افتاد اگر پشت شیشه باشی و مقابل دید مردم هستی بتوانی همان کار را انجام بدهی مگر ما نمی‌گوییم امیرمومنان ناظر بر اعمال ماست مگر نمی‌گوییم نامه‌ی اعمال ما دست امام زمان‌ می‌رسد مگر این‌ها باور دینی ما نیست؟ کاری که در مخفی انجام‌ می‌دهی اما حاضر نیستی علنی انجام بدهی این کار را انجام نده‌ می‌گویند بعضی‌ها فرض کنید این جمله امام زمان خواست بیاید خانه‌ی ما واقعا‌ می‌تواند بیاید خانه‌های ما ما چیزی نداریم که بخواهیم پنهان کنیم یا این که یک ساعت وقت بخواهیم جمع و جور بکنیم و از بین ببریم من در یکی از این سفرهایی که اخیرا داشتم یک جمله‌ای گفتم این روضه‌ی همه جای ما است گفتم بیاییم اگر ما در خانه هایمان‌ می‌ترسیم امام زمان بی اطلاع بیاید تا بیاید بگوییم دو دقیقه این ماهواره و بساط و فیلم‌ها را بپوشانیم این را بارها گفتم خدا شاهد است هنوز تنم‌ می‌لرزد از منبر آمدم پایین مسئول یکی از ادارات منطقه گفت چرا کم گفتی از خطر ماهواره گفتم من که زیاد گفتم بارها گفتیم برای انحراف بچه‌های ما لازم نیست ساعت‌ها باشد لازم نیست هفته‌ها باشد سی دقیقه از یک برنامه کافی است خراب کردن خیلی آسان است پدرها مادرها شما عزیزانی که دیشب پریشب جشن غدیر و ولایت بودید اگر امام زمان خواستند بی اطلاع در منزل شما بیایند چه تغییری باید انجام بدهیم در آن حالتی که داریم آن برنامه‌ها را‌ می‌بینیم آن آقا به من گفت خدا‌ می‌داند در دادگاه‌ها پرونده‌هایی می‌آید فسادهای اخلاقی که من شرم‌ می‌کنم نه این جا در رسانه خدا شاهد است در مجلس پنجاه نفره نمی‌شود بر زبان جاری کرد که این آقا در آن استان به من‌ می‌گفت‌ می‌گوید ریشه‌اش از ماهواره است من شرم‌ می‌کنم بگویم چه نوع جرایم در خانه‌ها نه بیرون واقعا آدم خجالت‌ می‌کشد از هفته‌ی دفاع مقدس گفتیم ما باید جواب بدهیم دو هفته پیش یک جانبازی بود من با شما کار دارم گفتم ما در خدمت شما هستیم این را‌ می‌گویم شاید بینندگان هر کسی یک جوری برداشت بکند گفت من با شما کار دارم روی ویلچر نشسته بود من آدرس‌ می‌دهم اگر کسی خواست من در قم این بزرگوار را دیدم گفت من تاریخ 20/12/63 در جبهه‌های نبرد قطع نخاع شدم ویلچری شدم پنج ماه دیگر‌ می‌شود 30 سال 20/12/93 پنج ماه دیگر‌ می‌شود سی سال به حق امیرالمومنین سلام علیه گفت این عین کلام‌اش است در این سی سال من یک شب راحت نخوابیدم ما خودمان گاهی یک وقت دندان درد‌ می‌گیریم یا یک ناراحتی یک شب است‌ می‌رویم خودمان را به درمان گاه‌ می‌رسانیم‌ می‌گوییم یک مسکن قوی بزن ما امشب را بخوابیم حوصله ندارم بیدار باشم یا درد بکشم یک مسکن قوی بزن من امشب بخوابم فردا‌ می‌روم درمان خدا شاهد است ایشان‌ می‌گفت در این سی سال یک شب با آرامش نخوابیدم خب ما چه‌ می‌خواهیم جواب بدهیم این‌ها برای چه رفتند؟ همین‌ امروز در این خبری که صبح من از رادیو شنیدم خدا‌ می‌داند از اول برنامه‌ می‌گویم بگوییم نگوییم این خبری بود که صبح رادیو‌ می‌گفت‌ می‌گوید همین روزها در کشور ما با این وضعیت با این شهدا با این جانبازان برای تک خوانی بانوان برنامه دارند با حضور آقایان و با حرکات موزون من شرم‌ می‌کنم در این رسانه آن هم در حد حرکات موزون‌ می‌توان گفت صلاح نیست بیش از این توضیح داد آن وقت‌ می‌گفت چند روز پیش من آدرس نمی‌دهم که ترویج فساد باشد گفت چند روز پیش در یکی از شهرستان‌ها من اسم آن شهرستان را نمی‌گویم به احترام مردم آن شهرستان تک خوانی بانوان کنسرت بگیرند برنامه بگیرند با حضور آقایان با حضور مردان با حرکات موزون در روز عرفه. من اسم سالن را‌ می‌گویم در سالنی که به نام سالن شهید رجایی است برای چه ما هر کجا‌ می‌رویم در و دیوار و مدرسه و سالن به نام شهدا است اسم گذاری که فایده ندارد روز عرفه نه غیر عرفه‌اش این‌ها بازیچه است این که امیرالمومنین گفت راست بگوییم حرام قرآن را حرام بدانیم حلال‌اش را حلال بدانیم و الا بازی است همه‌اش می‌شود بازیچه .

شریعتی: خیلی ممنون صحبت از جانبازان عزیز به میان آمد از همین جا سلام‌ می‌گوییم به همه شان ان شاء الله خدا به همه شان عافیت بدهد سلام ویژه به خانواده‌های صبورشان‌ می‌گوییم خیلی ممنون نکات خوبی را شنیدیم ان شاء الله انس ما با نهج البلاغه بیشتر و بیشتر شود هر خط این کتاب خودش چند جلسه بحث‌ می‌طلبد به همین میزان بسنده‌ می‌کنیم ان شاء الله دوستان مراجعه بکنند ان شاء الله زندگی‌تان منور به نور امیرالمومنین و مزین به زینت قرآن کریم باشد امروز صفحه‌ی 234 قرار روزانه‌ی سمت خدایی هاست.‌ برمی‌گردیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل و سلم علی الرسول و آل النبی العظیم

فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّمَّا يَعْبُدُ هَؤُلَاءِ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُم مِّن قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنقُوصٍ ﴿١٠٩﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ ﴿١١٠﴾ وَإِنَّ كُلًّا لَّمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿١١١﴾ فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿١١٢﴾ وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّـهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿١١٣﴾ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ ﴿١١٤﴾ وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿١١٥﴾ فَلَوْلَا كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ أُولُو بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّنْ أَنجَيْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ ﴿١١٦﴾ وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴿١١٧﴾

ترجمه:

پس در باطل بودن معبودانی که مشرکان می پرستند، شک نداشته باش؛ اینان نمی پرستند مگر به همان صورت که پدرانشان پیش از این می پرستیدند [و آن پرستشی از روی جهل و بی خردی بود]. و ما سهمشان را [از عذاب] به طور کامل و بی کم و کاست خواهیم داد. (۱۰۹) و به راستی به موسی کتاب دادیم، پس در آن اختلاف شد، و اگر از سوی پروردگارت [به سبب اتمام حجت] مهلتی برای انسان تا اجل معینش مقدر نشده بود، یقیناً میانشان [به عذاب] داوری شده بود [و هیچ کس از آنان پس از آن داوری زنده نمی ماند] و این یهودی ها [یِ عصر تو] درباره تورات [که بخشی از آیاتش تحریف شده و پاره ای از مطالبش آمیخته با خرافات و قسمتی از نوشته هایش دور از فطرت و غیر قابل اجراست] در تردیدی آمیخته با بدگمانی اند. (۱۱۰) و یقیناً پروردگارت [پاداشِ] اعمال همه آنان را [در قیامت] کامل و تمام پرداخت خواهد کرد؛ زیرا او به آنچه انجام می دهند، آگاه است. (۱۱۱) پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. (۱۱۲) و به کسانی که [به آیات خدا، پیامبر و مردم مؤمن] ستم کرده اند، تمایل و اطمینان نداشته باشید و تکیه مکنید که آتش [دوزخ] به شما خواهد رسید ودر آن حال شما را جز خدا هیچ سرپرستی نیست، سپس یاری نمی شوید. (۱۱۳) و نماز را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب برپا دار، که یقیناً نیکی ها، بدی ها را از میان می برند، این برای یادکنندگان تذکّر و یاد آوری است. (۱۱۴) و شکیبایی کن که یقیناً خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند. (۱۱۵) پس چرا در میان امت هایی که پیش از شما بودند، مصلحانی دلسوز نبودند که [مردم را] از فساد در زمین بازدارند؟ مگر اندکی که [به سبب بازداشتن مردم از فساد] نجاتشان دادیم. و آنان که ستم کردند، دنباله رو [و دل بسته] چیزی از نعمت و ثروت شدند [که در آن به سرکشی و طغیان افتادند] و آنان گنهکار بودند. (۱۱۶) و پروردگارت بر آن نبوده است که شهرهایی را در حالی که مردمش درست کارند، ظالمانه هلاک کند. (۱۱۷)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: گفت اگر خلق عالم علی را‌ می‌شناختند دوستش‌ می‌داشتند و اگر خلق عالم علی را دوست‌ می‌داشتند جهنم آفریده نمی‌شد دعا‌ می‌کنم که خدایا حضور ما را در بهشت عشق علی جاودان بدار اشاره‌ی قرآنی امروز را حاج آقای حسینی بفرمایند

حاج آقا حسینی: آیه‌ای که تلاوت شد «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ» نماز را بپادار‌ «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» چه رابطه‌ای است بین اقم الصلوه و ان الحسنات من فقط یک داستان عرض‌ می‌کنم امیرمومنان سلام علیه از اصحاب سوال کردند آن آیه‌ای که بیش همه مایه امیدواری است کدام آیه است بعضی‌ها گفتند‌ «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ» (نساء/48) خدا شرک را‌ نمی‌آمرزد بقیه‌ی گناهان را‌ می‌آمرزد عده‌ای گفتند «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا» (زمر/53) خدا همه‌ی گناهان را‌ می‌آمرزد حضرت فرمودند من از مولایم حبیب‌ام رسول خدا شنیدم که حضرت فرمود ارجا آیه این آیه است بیش از همه انسان را امیدوار‌ می‌کند نماز بخوان خوبی‌ها گناهان را پاک‌ می‌کند البته نه به این معنا که ما گناه انجام بدهیم به امید این که. نه در قرآن کریم آیات فراوانی است که اعمال خوب اعمال بد را از بین‌ می‌دهد «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» (نساء/31) ‌ اگر گناهان کبیره را ترک کنید ما گناهان صغیره را‌ می‌بخشیم نه به این معنا که به گناهان صغیره تشویق شویم نه اگر انسان ملازم و مراقب باشد خطایی سر زد اگر شیطان فریب داد ما که معصوم نیستیم به قول آشیخ غروی اصفهانی از گنه من نپرس که زاده‌ی آدم ناخلف است اگر گناه نکرده باشد معصوم نیستیم اما اگر یک خطایی کردیم با نماز جبران کنیم متاسفانه دیده‌اید بعضی‌ها یک خطایی‌ می‌کنند مثلا معاذ الله شراب خواری‌ می‌گوید شما که گفتید تا چهل روز نماز شراب خوان قبول نمی‌شود دیگر نماز نمی‌خواند این دیگر وا مصیبت است نه با نماز جبران کند یک کسی آمد خدمت رسول خدا پیامبر آماده‌ی نماز بود گفت من گناهی مرتکب شدم حضرت جواب ندادند رفتند نماز نماز که تمام شد گفت یا رسول الله من گناهی کردم حضرت فرمود مگر نماز نخواندی؟ فرمود نمازی که خواندی گناهت را پاک کرد آن روایت است که نماز مثل نهری است که انسان روزی پنج بار خود را شستشو‌ می‌کند.

شریعتی: بعضی وقت‌ها که گناهی مرتکب‌ می‌شویم در تزاحم بین گناه و نماز نماز را ترک‌ می‌کنیم.

حاج آقا حسینی: بله فراوان است زیاد‌ می‌پرسند ما فلان گناه را مرتکب شدیم دیگر نماز نمی‌خوانیم این خیلی خطر دارد آن گناهی که وسوسه شیطان بوده را نماز بخوانید خدا ببخشد. من یک بخش دیگری را از نامه‌ی نورانی‌ می‌خوانم. من یک وقت نگران شدم آن جانباز عزیزی که اشاره کردم شاید از من گلایه کند که من کلام ایشان را تمام نگفتم ایشان بعد از این که ایشان گفتند سی سال است شب آرامش نداشتم عین جمله را‌ می‌گویم گفتند من هیچ انتظاری ندارم هیچ چیزی هم‌ نخواستم فقط‌ می‌گویم چرا ارزش‌های دینی در جامعه کم رنگ شده این جمله را اضافه کنم یک وقت کسی فکر نکند آمده بود درد دل کند خواسته‌ی مادی ندارند‌ می‌گفت من فقط گلایه‌ام این است مخصوصا اسم از حجاب‌ می‌آورد. جمله‌ی دیگری از حضرت‌ می‌خوانیم این هم یک دریا است حضرت‌ می‌فرماید زیاد به پایین دستی هایت نگاه کن یعنی توجه‌ات به پایین دستی‌ها زیاد باشد من همین جا تقاضایی بکنم ما به هر ترتیب رفت و آمدهایی داریم دوستانی داریم آشنایان همسایگانی داریم همیشه با آن طبقات بالا رفت و آمد نکنید یک کمی هم با این طبقات پایین خیلی اثر دارد از نظر روحی من که خانه‌ی هشتاد متری صد متری دارم تمام دوستان من ویلاهای هزار متری همه‌اش حسرت را‌ می‌خورم هر چه هم بخواهم تلاش بکنم یک بار من که خانه‌ی هشتاد متری دارم بروم یک محله‌ای که تمام اجاره نشین‌اند سر اجاره شان ماندند آن وقت از زندگی خودم رضایت مندی است یکی از مشکلات جامعه‌ی ما این است که رضایت مندی کم است چون به بالادست نگاه‌ می‌کنیم‌، آثار نگاه به پایین دست سه اثر است یک اثر‌ش این است که خود حضرت‌ می‌فرماید آدم را شاکر‌ می‌کند‌ می‌گویند یک کسی کفش نداشت شکایت‌ می‌کرد نگاه کرد دید کسی پا ندارد گفت استغفرالله ما فقط کفش نداریم من خانه‌ام هشتاد متری است نگاه کنم به کسی که خانه ندارد من مستاجرم نگاه کنم به کسی که خانه‌ی اجاره‌ای هم نمی‌تواند هی به بالا دستی نگاه نکنیم این است که وسیله‌ی سپاسگزاری است اثر دوم‌اش آسان گرفتن دنیا است وقتی به پایین دست نگاه کردیم یک روایتی وقتی پیامبر یادشان باشد یک حدیث قشنگ بود حضرت فرمود من آن کسی هستم که دنیا را خوار کردم دنیا را داشته باشیم اما دنیا بر ما سوار نباشد ذلیل کنیم دنیا را خوار کنیم دنیا را در روایتی از امام کاظم علیه السلام است فرمود دنیا را همین که امیرمومنان فرمود خوارش کنید ذلیل‌اش کنید راحت بگیرید اگر کسی با دنیا این طور برخورد کرد زندگی برایش همراه با آرامش و آسایش‌ می‌شود و اثر سوم‌اش دوری از غم و غصه است این حدیث در کافی شریف است پیامبر در زندگی شان هیچ وقت نفرمودند که چیزی که از دست رفته نفرمودند‌ای کاش این طور شده بود گذشته گذشت آن جلسه هم گفتیم روزی تقسیم کنیم کار و کوشش و تلاش سر جای خودش اما « نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ» (زخرف/32) زمین بروی آسمان بروی بعد از کار و تلاش و کوشش روزی‌ها مقدر است هیچ گاه پیامبر برای کسی که از دست رفت غصه خورد من با یک داستانی عرضم را پایان‌ می‌برم یک کسی آمد خدمت امام هادی که در همه‌ی مصادر ما این داستان آمده ابوهاشم یکی از بهترین اصحاب امام هادی علیه السلام بود وقتی نشست چهره‌اش نشان‌ می‌داد که‌ می‌خواهد شکایت بکند حضرت قبل از این که حرف‌اش را بزند فرمودند ابوهاشم کدام یک از نعمت‌های خدا را‌ می‌خواهی شکرش را به جا بیاوری فرمود خدا به تو‌ ایمان داده‌ می‌توانی شکرش را به جا بیاوری؟ نیمه‌ی پر ایمان را هم ببینیم دیروز گفتیم الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین‌ می‌آمدند به ائمه‌ می‌گفتند ما فقیر هستیم حضرت‌ می‌گفتند شما فقیر نیستید ولایت ما را دارید چقدر حاضرید بگیرید ولایت ما را از دست بدهید یک خدا ایمان به تو داده دوم خدا عافیت سلامتی به تو داده تو که به بالا دست نگاه‌ می‌کنی بیا پایین دست مریض و بیمار را هم ببین من یاد کنم از یک عزیزی که چند روز پیش من دیدم خدا به حق حضرت زهرا و حضرت امیر همه‌ی مریض‌ها را مخصوصا بیمارهای دیالیزی را شفای عاجل عنایت بکند من هفته‌ای سه روز دیالیز‌ می‌شوم گفتم دیالیز درد هم دارد؟ عین عبارت‌اش است‌ می‌گفت از درد زایمان سخت تر است هفته‌ای سه روز‌ می‌گفت سختی من این است که من در طول هفته جرئت نمی‌کنم آب بخورم چون اگر آب زیاد مصرف بکنم دیالیز‌ام سخت تر است من‌ می‌دیدم یک مشت قرص بیننده‌ی عزیز جوان عزیز یک مشت قرص را این آقا‌ می‌خورد یک قطره آب رویش‌ می‌خورد‌ می‌گفت آب زیاد بخورم دیالیز‌ام سخت تر است حضرت فرمود به ایمان یک به سلامت دو به قناعت سه البته حضرت در پایان یک کمک مالی هم کرد ائمه این طور نصیحت هم‌ می‌کردند اما کمک مالی هم‌ می‌کردند.