حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
تاریخ: 93/08/20
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
در این کشتی درآ پا در رکاب ماست دریاها مترس از موج بسم الله مجریها و مرسیها
اگر این ساحران اطوار میریزند طوری نیست عصا در دست اینک میرسند از کوه موسی ها
زمین آسمان جل را به حال خویش بگذارید کسی چشم انتظار ماست آن بالا و بالاها
بیاید هر کس فرهاد شیرین عقل تر باشد نیاید هیچ کس جز ماه و مجنونها و لیلا ها
همین از سر گذشتن سر گذشت ماست انگاری همین سرها همین سرهای سرگردان صحراها
شب قدری رقم زد خون ما تقدیر عالم را که هم رنگ غروب ماست صبح سرخ فرداها
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما هم وطنان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو میکنم در هر کجا که هستید تنتان سالم و قلبتان سلیم باشد خوشحالیم در این لحظات همراه شما هستیم عزاداری هایتان قبول باشد باز هم این ایام را که متعلق است به حضرت سیدالشهدا علیه السلام تسلیت عرض میکنم حاج آقای حسینی عزیز در استدیو هستید به شما سلام عرض میکنم خوش آمدید ایام را تسلیت میگویم.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همهی بینندگان دارم آرزو میکنم عزاداریهای عزیزان مورد قبول قرار گرفته باشد و توفیق ادامهی عزاداریها را در ادامهی ماه داشته باشند.
شریعتی: ان شاء الله روزهای سه شنبه این افتخار را داریم که مهمان سفرهی ناب نهج البلاغه باشیم امروز هم حاج آقای حسینی از نهج البلاغه برای ما خواهند گفت در هفتههای گذشته از سیرهی تربیتی امام علی علیه السلام شنیدم امروز هم همین بحث را داریم.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم همان طور که اشاره کردید بحث سیرهی تربیتی حضرت علی را داریم نامهی 55 نهج البلاغه این نامه خطاباش به معاویه است و حضرت در این نامه معاویه را موعظه میکنند اگر بینندگان عزیز به خاطر داشته باشند گفتیم در مجموع حضرت 15 نامه به معاویه نوشتند البته در این جا 15 آمده و مجموعه نامههایی که بین حضرت و معاویه رد و بدل شده و حضرت نوشته اند 53 نامه است از اینها یک سری مواعظ است و خود این خیلی پیام دارد که امیرمومنان حتی معاویه را موعظه میکند یعنی انسان نباید از موعظهی معاویه هم نا امید باشد هر کسی که هست جالب است این را اشاره کنم همان معاویه ای که در نامهی 44 اشاره کردیم در نهج البلاغه حضرت از معاویه این طور تعبیر کردند به زیاد بن عبید نوشتند فرمودند از معاویه بر حذر باش معاویه شیطانی است که از پیش رو از پشت سر سمت راست سمت چپ چطور شیطان از چهار طرف انسان را در محاصره قرار داده معاویه هم شیطانی است که از چهار طرف انسان را محاصره میکند مواظب باش ولی همین شیطان را امیرمومنان سلام الله علیه چندین نامه نوشته اند و موعظه کرده اند خودش خیلی پیام دارد که ما نباید از موعظه نا امید باشیم حتی اگر طرفمان کسی باشد مثل معاویه که حضرت میفرماید شیطان است اتفاقا همین نامهی 55 در نهج البلاغه اشاره نشده اما تاریخاش این است که حضرت یک سلسله مبادله ای میخواستند انجام دهند عده ای از عراقیها اسیر شده بودند به دست معاویه عده ای از شامیان اسیر بودند به دست سپاهیان حضرت و حضرت برای مبادلهی اسرا این نامه را نوشتند و از راه موعظه وارد شدند و نصیحت کردند و اتفاقا تاثیر گذار بود و در این جریان بعد از این نامه مبادله انجام گرفته و حالا اشاره بکنم ایام محرم است عاشورا را تازه برگذار کردیم یک داستانی من یادم است در برنامه گفتم بعضی از دوستان خیلی تعجب کرده بودند یک عزیزی با من تماس گرفتند گفتند این مطلب را ما از قول شما یک جایی نقل کردیم نمیپذیرفتند میگفتند نه امکان ندارد شما سنداش را برای ما بیاوری ما جایزه میدهیم این داستانی که امام حسین سلام الله علیه عصر عاشورا وقتی شمر روی سینهی حضرت نشسته بود و عین روایت این است که لَما هُم بِقَتلِه خیلی عجیب است شمر روی سینهی حضرت نشسته بود و محاسن حضرت را در دست گرفته بود برای این که مسلط باشد به سر بریدن امام حسین علیه السلام در این موقعیت امام حسین شروع کرده شمر را نصیحت کردن گفتند من را میشناسی میخواهی من را به قتل برسانی قطعا سیدالشهدا دنبال این نبود که جان خودش را نجات بدهد بلکه دنبال این بودند در یک موقعیت حساسی بگیرند دست شمر را در گودال قتل گاه بگیرند دوست عزیزمان میگفت ما این را نقل کردیم کجا است گفتم اتفاقا در مناقب ابن شهرآشوب است مناقب یکی از کتابهای نسبتا قدیمی ما است حدود ششصد هفتصد سال از تاریخش میگذرد پس سیدالشهدا در گودال قتل گاه موعظه کرده شمر را یا در داستان کربلا داریم شب عاشورا بریر مشغول نماز بود لابد نماز شب و مستحبی میخوانده یک مرتبه دید کسی از سپاهیان کوفه جملهی اهانت آمیزی به امام حسین گفت میآمدند اطراف خیمههای امام حسین قدم میزدند سپاهیان کوفه مواظب باشند ببینند اخبار داخل خیمههای سیدالشهدا چیست یک جملهی اهانت آمیزی به امام حسین گفت عین گزارش تاریخ این است بریر داشت نماز میخواند نمازش را قطع کرد اشکالی ندارد نماز مستحبی را آدم میتواند قطع بکند نماز واجب را نه جز در یک موارد خاص. بریر نماز مستحبی خودش را شکست رها کرد رفت نصیحت این کسی که نه دعوا و درگیری شروع کرد نصیحت کردن یا باز در داستان کربلا است کسی از طرف عمر سعد پیام آورد برای امام حسین اسمش در تاریخ آمده قره بن قیس پیامی از عمر سعد آورد برای امام حسین علیه السلام پیامش را که داد وقتی میخواست برگردد باز عین گزارش تاریخ این است حبیب چسبید گرفت گفت من نمیگذارم بروی تو آن طرفی نیستی تو باید این جا باشی من تو را میشناسم گفت من پیام رسان بودم میخواهم پیام ببرم گفت باشد پیام را میدهیم به کس دیگری بدهد تو بمان چسبید گرفت گاهی آدم در موعظه سخن میگوید گاهی نمازش را میشکند حرف میزند گاهی میچسبد میگیرد بلکه نجات دهد البته این بی سعادت گفت باشد من بروم پیام را ببرم برمیگردم رفت و برنگشت بنابراین این نکته خیلی مهم است که اهل بیت همیشه داشته اند نامه مینوشتند رد و بدل میکردند موعظه میکردند نصیحت میکردند از جمله نامه 55 امیرمومنان است به معاویه که بسیار نامهی بلند و بالایی است در سیرهی تربیتی حضرت در حقیقت نامه را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد ما از بخش اول شروع میکنیم. اما بعد حضرت به معاویه تذکر میدهند که دنیا مقدمهی آخرت است دنیا جاودانه نیست اشاره به آیهی دوم سورهی مبارکهی ملک »اَلَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» تمام آفرینش برای آزمون انسان است کدامها بهتر عمل میکنند حضرت فرمودند بدان دنیا مقدمه است هدف ما هدف آفرینش ما دنیا نیست همهی هم و غم کوشش ما دنیا نباشد این به عنوان یک مقدمه باشد این موعظهی اول است پس معاویه یادت باشد که خداوند دنیا را مقدمه قرار داده جالب است من از همین جا به یک نامهی دیگری از حضرت اشاره میکنم آن هم در همین پیام است نامهی 32 نهج البلاغه باز حضرت این نامه را به معاویه نوشتند نصیحت و موعظه فراوان است ما بارها عرض کردیم دوستان اشاره ای میکنیم حتما مراجعه بکنند از این 15 نامه نهج البلاغه به معاویه و جمعا از 53 نامه ای که حضرت نوشتند خیلی از این نامهها موعظه و نصیحت است حضرت دارند در این نامه موعظه میکنند مرحوم سیدرضی بارها عرض کردیم گلچینی از نامهها را آورده کامل نیاورده من کمی کامل تر را از کتاب مکاتیب الائمه مرحوم آیت الله احمدی میانجی بخوانم که ایشان نامه را کامل آورده اند حضرت به معاویه نصیحت میکنند دنیا تجارت خانه است و این جا معلوم نمیشود چه کسی سود کرده چه کسی ضرر کرده قیامت معلوم میشود، سعادتمند کسانی هستند که سرمایه شان در دنیا اعمال صالح باشد معاویه من تو را موعظه میکنم من میدانم که این موعظهها تاثیر چندانی ندارد، خدا از علما پیمان گرفته از عالمان پیمان گرفته، ما باید امانت را رد کنیم باید موعظه را بگوییم خیلی مهم است این تکلیف است حضرت خودشان میفرمایند من مطمئنام میدانم بعید است این نامهها اثر بگذارد ولی من وظیفه دارم خدا از ما پیمان گرفته ما باید به گمراه و غیر گمراه همه را نصیحت بکنیم ما باید به گمراه و غیر گمراه همه را نصیحت بکنیم تقوا داشته باش تا میرسد به این جا که دنیا تمام میشود دنیا برای تو حسرتی میماند معاویه عمری از تو گذشته معاویه روزی که به هلاکت رسیده 76 سالش بوده عمری از تو گذشته از این گمراهی دست بردار به این بخش یک اشاره ای کرده بودیم قبلا حضرت میفرماید امروز در این سن و سال تو حالت مثل آن لباسی است که از هم در رفته است اگر بخواهی بکشی این طرفش را درست بکنی وصله بزنی آن طرفش خراب میشوید پیراهنهایی که عمری ازشان گذشته یک طرف را درست بکنی آن طرفش خراب میشود فرمود عمر تو این طور است واقعا همین طور است «وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ» (یس/68) در قرآن سورهی مبارکهی یس است طبیعت زندگی این است میروند درمان میکنند فشار خون را درمان میکند یک جای دیگر آن بیماری را درمان میکند حضرت میفرماید امروز عمر تو با این سن و سال مثل لباس در رفته است این نامه فراز آخرش در خود نهج البلاغه نامهی 32 است از آن جا میخوانیم تقوا داشته باش معاویه و رهبریات را از دست شیطان بگیر ما گاهی رهبریمان را میدهیم دست شیطان شیطان ما را میبرد خود معاویه شیطان بود ولی باز یک بخشی از رهبریاش به دست شیطان رجیم و ابلیس بود رهبریات را از دست شیطان بگیر فَإِنَّ اَلدُّنْيَا مُنْقَطِعَةٌ عَنْكَ دنیا به پایان میرسد و آخرت به تو نزدیک است اگر ما همین کلمات را باور بکنیم مشکل ما این است که باورها ضعیف شده یعنی فکر میکنیم که نه اگر ما در دنیا هستیم ما جاودانه هستیم وَ اَلْآخِرَةَ قَرِيبَةٌ مِنْكَ آخرت به تو نزدیک است باز خوب است چون ایام دههی اول را تازه پشت سر گذاشتیم اشاره کنم تقریبا شبیه همین کارها را امام حسین علیه السلام داشتند در عاشورا همین موعظهها و همین نصیحتها و همین جلسات و نامه نگاریها و گفتگو ها.
شریعتی: یک جور اتمام حجت هم بود.
حاج آقا حسینی: قطعا بله یعنی اگر نمیگفتند میگفتند ما خبر نداشتیم اگر خبر داشتیم انجام میدادیم. یک جمله ای از سیدالشهدا خیلی تکان دهنده است شب عاشورا حتما شنیده اید که فرموده اند هر کس میخواهد برود حتی از اهل بیت شان برود من باید بمانم شما هم نامه مفصل است من اشاره میکنم تا بخشی که در نظر دارم را بخوانم فرمودند بروید شما که با این عدد سپاه دشمن نمیتوانید هم تراز نیستید آنها سی هزار نفر ما هفتاد و دو نفر شما بروید من بیعت را برداشتم آنها اعلام وفاداری کردند بعد حضرت یک خطبه ای خواندند فرمودند همین یک جلمه آن جمله را باور بکنیم خیلی از زندگیها عوض میشود میفرماید دنیا شیرینی و تلخیاش خواب است آن کسی که در اوج آسایش و اوج بهره مندی و اوج زندگیهای مرفه است آن خواب است آن کسی هم که در سختی است او هم خواب است کی بیدار میشویم؟ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْيا حُلْوُها وَ مُرُّها حُلْمٌ در آخرت آدم بیدار میشود سعادتمند آن جا معلوم میشود بیچاره و بدبخت هم آن جا معلوم میشود یک جمله ای از نهج البلاغه در بخش کلمات قصار خواندیم این جا معلوم نمیشود چه کسی غنی است چه کسی فقیر است در قیامت معلوم میشود این نامهها را ما فقط نمیخواهیم به دید تاریخی ببینیم واقعا در زندگیهای خودمان مواظب باشیم اینها همه خواب است وقتی که بیدار میشویم میبینیم همه چیز را از دست دادیم.
شریعتی: تاکید امام حسن علیه السلام روی دنیا ظاهرا خیلی آن وقت دنیا زده بودند.
حاج آقا حسینی: همین دنیا زدگی و فریب دنیا بود که این جمعیت رفتند برای همراهی با معاویه یا همراهی با ابن زیاد و یزید این را در یک جلسه ای این روزها عرض کردم گفتم آدم نگاه میکند زندگی بعضیها را چقدر خوب از دنیا استفاده کرده اند ثروت مزمت نشده چیز معلومی است ولی بعضیها چقدر خوب از این ثروت استفاده میکنند بعضیها چقدر بد استفاده میکنند هستند کسانی که امروز ثروت شان جهیزیه شده برای صدها هزاران دختر شده رفتند خانهی شوهر ثروت شان وسیله ای شده هزاران جوان به اشتغال رسیده اند کارخانه ای زده کار تولیدی انجام داده ثروت داشته بیمارستانی تاسیس کرده هزاران بیمار را مداوا کرده این یک ثروت است یک ثروت هم همین ثروتهایی است اخیرا یک مدل جدید است در سایتها یک مال اندوزی ثروت اندوزیهای فراوان خبرش را هم مثل این که حساسیت دارند که منتقل بکنند در سایتها دیده اید خانههای خودشان را ویلاهای آن چنانی نشان بدهند که ما داریم ما داریم این خبری که بعضیها نوشتند لابد ملاحظه کردید در تهران آدم تعجب میکند فکر میکند جاهای دیگر باشد در این فضاهای دینی مثلا فلانی چند میلیون دلار خرج کرده خانهاش در اوج خوبی خانهاش خانهی گردان است میچرخد این هم اصرار به این که دیگران بدانند خبر داشته باشید ثروت عیبی ندارد اما عرض کردم پولهایی که این طور خرج میشود بعضیها همین پول را آمدی خرج کردی خانهات این امتیاز را داشته باشد که بچرخد آفتاب مهتاب بشود همین را یک کسی آمده هزینه کرده بیمارستان ساخته تا آخر صدها سال اینها میروند اما بیمارانی که مداوا میشوند دختران و پسرانی که به خانهی بخت میفرستند بچههای بی سرپرست این همه گرفتاریها البته من همین جا باید اشاره کنم میدانید این واقعیتی است اگر ما بخواهیم اینها اصلاح شود هم موعظهها اثر دارد هم فضاها اثر دارد خود مسئولین هم باید مواظب باشند میگویند الناس علی دین ملوکهم اگر ما مسابقهی زینت و تشریفات و ماشین کذا و دکوراسیون کذا و اینها را داشته باشیم وقتی مردم نگاه بکنند اگر مردم مسئولین را ساده زیست ببینند اینها کمتر ارزش میشود این ارزش نمیشود کسی که میآید اینها را نشان میدهد خبر را میگذارد اصرار دارد همه ببینند پیداست یک فضایی حاکم شده که اگر مردم هم رفتند به این طرف یک بخشیاش بی تاثیر نیست .
شریعتی: یعنی چشم و هم چشمی در مقیاس بزرگ تر.
حاج آقا حسینی: بله مسئولین باید مواظب باشند وقتی اینها یک سلسله جلسات را میروند در جاها ماشینهای کذایی و خانهها و مبلمان کذایی و پاداشهای کذایی این حرفها واقعا دردناک است ولی چاره ای نیست شما الآن ببینید چقدر ریخت و پاشهای غیر ضروری میشود فراوان است ما از خودمان شروع بکنیم من چند وقت پیش میخواستم این را بگویم نشد مثلا ما یک جلسهی ائمهی جماعت داشتند در تهران اینها رفتند در برج میلاد جلسه گذاشتند ای بابا من دست همه را میبوسم این همه مسجد این همه حسینیه این همه سالنهای متعدد مصلی سی سال دارند مصلی میسازند حرم حضرت عبدالعظیم یعنی این جاها نمیشد ما عمامه به سرها ما برویم برج میلاد خب بقیه کجا بروند آنها یک چیزی بالای برج میلاد بسازند بروند آن جا آن وقت آن هم در این شرایط و ما میتوانیم به آن وزیر آن وکیل بگوییم ریخت و پاش چرا؟ آن هم در این شرایط این روزها در خبرها میبینیم با رسیدن فصل زمستان مینویسند میلیونها دانش آموز میروند سر کلاسهایی که هنوز بخاری استاندارد ندارد بخاری نفتی دارد و خطر آتش سوزی است هنوز بچههای حوادث مدرسهی شین آباد گرفتارند یک وقت کشوری همهی مشکلاتش حل شده هیچ مشکلی ندارد نه دختری است معطل جهیزیه باشد نه پسری است بی کار باشد نه بی خانمانی است نه کارتون خوابی است هیچ گرفتاری ندارد باز هم تجملات مزمت شده اما اگر نه با این همه گرفتاریها باز ما یک چنین هزینههایی داشته باشیم علی ای حال این که امام حسین میفرماید بدان دنیا اگر به کامت است اگر به کامت نیست اگر خانهی آن شکلی میسازی یا اگر خانه نداری همهاش خواب است بیداری در آخرت است الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا مشکل دیر بیدار شدن است من یک داستانی را دیشب نگاه میکردم در کتاب البدایه و النهایه مال ابن کثیر است تقریبا هفتصد سال از وفاتش میگذرد از مورخین اهل سنت است مینویسد همین معاویه ای که امیرمومنان این همه موعظه کردند موعظهها اثر نکرد اگر اثر کرده بود کار به جنگ نمیکشید و این حکومت غاصبانه را تا آخر عمر نگاه نمیداشت و بعد هم به یزید وصیت نمیکرد همین معاویه پنج شعر قبل از مردناش این اشعار را گفته و حسرت خورده گفته کاش یک ساعت در حکومت نبودم فیالیتنی لم اعن فی الملک ساعه کتاب مال هفتصد سال پیش است ابن کثیر از مورخین اهل سنت است معاویه قبل از مرگش پنج بیت شعر گفته یکیاش این است که کاش یک ساعت هم حکومت نکرده بودم کاش من مثل آن آقایی زندگی میکردم نامهی حضرت به عثمان بن حنیف استاندار در بصره فرمود من از تمام دنیا دو جامه فقط داشتم معاویه دم مردن گفت کاش مثل علی زندگی کرده بودم و به همان دو جامه اکتفا کرده بودم حسرت خورد در آستانهی مرگ. در آستانهی مرگ دیگر تاثیری ندارد امروز خیلیها بودند تاریخ را ببینید خیلیها موقع مردن حسرت خوردند. در حالات مامون الرشید است امام رضا را کشت آن همه ظلم و اذیت و آزار موقع مرگش که رسید در یک راهی بود داشت برمیگشت از جنگی با سپاهیانش بود وقت مرگش که شد میگفت یک جایگاهی برای من درست بکنید بروم بالا تمام سپاه خودم را ببینم حکومت مامون خیلی گسترده بود معروف است میگویند با ابرها حرف میزد به ابرها میگفت این قدر عجله نکنید هر کجا بروید ببارید در حکومت من هستید موقع مرگ این جمله را گفت ای خدایی که سلطنت تو زوال پذیر نیست رحم کن به منی که به آخر رسیدم آن جایی که دیگر رفت این اثری ندارد معاویه موقع مردن گفت کاش مثل علی زندگی کرده بودم کاش مثل کسی زندگی کرده بودم که فقط دو جامه پیراهن داشت این بخش اول نامهی امیرمومنان سلام الله علیه است که موعظه میکنند نامهی 53 دنیا مقدمه است تا دیر نشده اگر بنا شد موعظه در ما اثر نکند ما با معاویه یکی هستیم فرقی نداریم امیرمومنان این همه خون جگر خوردند معاویه را نصیحت کردند اما اثر نکرد.
شریعتی: چه میشود که اثر نمیکند این واقعا یک سوال جدی است امام معصوم کسی مثل امیرالمومنین اینها را موعظه میکند رو به روی آنها قرار میگیرد نفس به نفس آنها را موعظه میکند اما اثر نمیکند.
حاج آقا حسینی: بخش مهمیاش تعلقات است من میخواهم این طور زندگی کنم همین الآن ما نگفتیم؟ بسم الله به خودم به همه خطاب است هر کسی در حد خودش اگر من زندگی دارم که میتوانم یک کماش را بزنم زندگی باشد اما کمی از تجملات را بزنم دست گرفتاری را بگیرم اما اگر تعلق شد هی خواستم جمع کنم جمع کنم فایده ای ندارد واعظ امام حسین باشد امیرالمومنین باشد 53 نامه بنویسد این همه خطبه بخواند بی تاثیر است بخش دوم کلام حضرت را من اشاره کنم.
شریعتی: بعد از تلاوت بخش دوم را میشنویم. خیلی ممنون خدا خیرتان بدهد 20000303 شماره پیامک ما است میتوانید پیامکتان را ارسال بکنید مشرف میشویم به محضر قرآن کریم چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را هدیه بکنیم به روح بلند حضرت زینب کبری و اهل بیت امام حسین علیه السلام صفحهی 262 آیات ابتدایی سورهی مبارکه حجر در سمت خدای امروز تلاوت خواهد شد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ ﴿١﴾ رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿٢﴾ ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ ﴿٤﴾ مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ ﴿٥﴾ وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ ﴿٦﴾ لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلَائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٧﴾ مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا كَانُوا إِذًا مُّنظَرِينَ ﴿٨﴾ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿٩﴾ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ ﴿١٠﴾ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿١١﴾ كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿١٢﴾ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣﴾ وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ ﴿١٤﴾ لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ ﴿١٥﴾
ترجمه:
بسم الله الرحمن الرحيم
الر ـ این [آیات بلندمرتبه] آیات کتاب الهی و آیات قرآنِ روشنگر [با عظمت] است. (۱) کافران [هنگام روبرو شدن با عذاب] چه بسا آرزو می کنند که کاش تسلیم [فرمان های خدا] بودند. (۲) بگذارشان تا بخورند و [با لذایذ مادی و زودگذر] کامرانی کنند، و آرزوها، سرگرمشان نماید؛ سپس [حقّانیّت اسلام و فرجام شوم خود را] خواهند فهمید. (۳) و هیچ شهری را [به خاطر فساد فراگیرش] نابود نکردیم مگر اینکه برای آن سرنوشتی معین [وروزگار ودوره ای تغییرناپذیر] بود. (۴) هیچ ملتی از اجل معین خود نه پیش می افتد و نه پس می ماند. (۵) و گفتند: ای کسی که قرآن بر او نازل شده! قطعاً تو دیوانه ای! (۶) اگر [درباره پیامبری ات] راست می گویی، چرا فرشتگان را نزد ما نمی آوری؟! (۷) [اینان بدانند که] ما فرشتگان را جز به درستی و راستی نازل نمی کنیم، و در آن هنگام [که نازل شوند، این منکران لجوج از دچار شدن به عذاب] مهلت نمی یابند. (۸) همانا ما قرآن را نازل کردیم، و یقیناً ما نگهبان آن [از تحریف و زوال] هستیم. (۹) و بی تردید ما پیش از تو هم پیامبرانی را در امت های پیشین فرستادیم. (۱۰) و هیچ پیامبری به سوی آنان نمی آمد مگر آنکه او را مسخره می کردند. (۱۱) ما این گونه [که قابل فهمیدن باشد] قرآن را وارد قلوب بدکاران می کنیم. (۱۲) [با این همه] به آن ایمان نمی آورند، و البته روش پیشینیان هم [در مسخره کردن آیات خدا و استهزای پیامبران] به همین صورت بوده است. (۱۳) و اگر [برای دریافت حقایق ومعارف] دری از آسمان به روی آنان بگشاییم، که همواره از آن بالا روند. (۱۴) باز خواهند گفت: یقیناً ما چشم بندی شده ایم، بلکه گروهی جادو شده هستیم. (۱۵)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: ای خدای اباعبدالله ائمهی معصومین علیهم السلام همه شان کشتی نجات اند و باب رحمت ما را از باز ترین باب و از سریع ترین کشتی نجات محروم نساز زندگی همه منور به نور امام علیه السلام و قرآن باشد. نکتهی قرآنی را حاج آقای حسینی بفرمایند
حاج آقا حسینی: آیهی 11 که تلاوت شد خیلی هشدار عجیبی است «وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ» هیچ پیامبری نیامد مگر این که مردم مسخره کردند جبارها مسخره کردند معاندین مسخره کردند استثناء ندارد و ما یاتیهم من رسول هر پیامبری آمد مسخره کردند ولی پایان استهزاء چه شد؟ همین نامههایی که الآن اشاره نکردیم این همه حضرت نامه نوشتند به معاویه پذیرفت؟ مسخره کرد آخرش پشیمان شد این آیه هم پیامش این است در طول تاریخ همیشه این طور است همهی پیامبران آمدند دعوت کردند البته پیامبران غصه خوردند بر این حالتی که مردم داشتند حسرت میخوردند غصه میخوردند ولی کار مردم استهزاء بوده و پایانشان هم گرفتاری.
شریعتی: خیلی تا پایان فرصت نداشته باشیم نامهی حضرت به معاویه را حاج آقای حسینی به چهار بخش تقسیم کردند بخش اول اشارهی حضرت بود به واقعیت دنیا.
حاج آقا حسینی: بخش دوم حضرت میفرماید دنیا دار ابتلا و آزمون و آزمایش است خداوند من را به تو مبتلا کرده تو را به من من به وسیلهی تو آزمایش میشوم و تو به وسیلهی من امیرالمومنین چطور به وسیلهی معاویه آزمایش میشود؟ ببیند امیرمومنان کوتاه میآید خیلیها پیشنهاد میدادند با معاویه کاری نداشته باشید جاهای دیگری داشته باشید کوتاه بیایید ظلم میکند ظلم کند این آزمون امیرمومنان است و در این آزمون سربلند پیروز آمد تمام این پنج سال هم و غماش برداشتن این ظلم بود این آزمون امیرمومنان آزمون معاویه چیست؟ آیا معاویه حاضر است تسلیم حق شود یا نه او در این آزمون سرشکسته بیرون آمد تسلیم نشد. من به وسیلهی تو و تو به وسیلهی من آزمایش میشوی همان طور که در کربلا اتفاق افتاد امام حسین علیه السلام از این امتحان سربلند پیروز آمد تا پای شهادت ایستاد یزید هم آزمون شد سرکشته امام حسین را به شهادت رساند بعد هم جنایات دیگری کل حکومتاش سه سال بود الآن در داستان کربلا این را مخصوصا یادآوری میکنم پیام مهمی که در این بخش است این است که آزمون برای همه است استثناء ندارد امیر مومنان به معاویه امام حسین به یزید الآن زینب کبری دارد آزمون میشود در سفر کوفه و شام امام سجاد و اهل بیت آزمون میشوند به تحمل این سختیها بینندگان بارها این را اشاره کرده ایم یادمان باشد آزمونهای الهی نشانهی بی مهری به ما نیست آزمون همیشه بوده اگر کسی گرفتار فقر است آزمونش به فقر است اگر کسی گرفتار بداخلاقی است یا بیماری است هر کسی آزمونی دارد من یک جمله از زینب کبری سلام الله علیها میخوانم خیلی زیبا است این خطبهی حضرت در مجلس یزید در شام مفصل است یک جمله را میخوانم حضرت به یزید میفرماید یزید تو فکر کردی این که این همه به ما سخت گرفتی ما را اسیر آوردی ما را چهل منزل به اسارت گرفتی تو فکر میکنی ما پیش خدا خواریم تو پیش خدا عزیز هستی؟ اگر کسی گرفتاری سختی شد یا مشکلی شد اسیر دست دشمن شد آزمون فقر آزمون بیماری هر آزمونی تو پیش خدا عزیز هستی؟ خیلی پیش خدا جایگاه داری که توانستی ما را اسیر بگیری؟ باد به دماغت انداختی تا میرسد به این جا که میگوید مهلا مهلا یادت رفته این آیهی قرآن سورهی مبارکه آل عمران آیهی 178 «وَلاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌلِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِينٌ» اگر ما به بعضیها دو روز مهلت دادیم بد مستی میکنند عربده میکشند ظلم میکنند فکر نکنند خیر اینها است نه عذاب است عذاب استدراج است به تعبیر قرآن و روایات مهلت دادیم یک روزی بیچاره و گرفتار میشوند تاریخ کربلا و امیرمومنان سلام الله علیه بود این جا اشاره میکنم حتما بینندگان معمولا این سوال را دارند که ما از کجا بدانیم الآن نعمت داریم یک کسی گرفتار است میگویند ما هر چه از خدا خواستیم خدا به ما داده آیا این نعمت نشانهی عذاب است مصداق همین است یا نه مورد لطف خدا هستیم خدا به ما نعمت داده یک نشانهی خیلی روشنی دارد اگر ما در وسعت و در رفاه و در امکاناتیم ما همه چیز داریم بعضیها میگویند ما هر چه از خدا خواستیم به ما داده از کجا بدانیم نعمتها لطف پروردگار است یا به ما داده پیمانه پر شود یک روزی به حسابمان میرسد یک معماری امیرمومنان در نهج البلاغه در بخش کلمات قصار کلمهی 21 اگر نعمت را داری و گناه میکنی از نعمت درست استفاده نمیکنی ثروت داری قدرت داری نعمت جوانی نعمت ثروت نعمت سلامت نعمت قدرت اگر از این نعمتها در مسیر گناه استفاده میکنی بدان مصداقی از این است یزید بزرگ داریم یزید کوچک داریم عمر سعد کوچک داریم عمر سعد بزرگ داریم شمر کوچک داریم اگر خدا به تو نعمت میدهد و تو باز داری گناه میکنی نعمت هم به این نیست که ما فقط بگوییم الحمدلله نه در مسیری که خدا گفته اگر تو داری گناه میکنی بدان که این بلا است همان بلایی است که خدا یزید را هم امتحان کرد اما نقطهی مقابلش کسی آمد خدمت امام صادق علیه السلام به امام گفت من از خدا مالی خواستم خدا به من داده نکند این که من هر چه از خدا خواستم خدا به من میدهد نکند یک وقت همان عذاب باشد یک روزی خدا میخواهد به حساب ما برسد حضرت فرمودند چه طور آدمی هستی؟ سپاسگزار نعمت خدا هستی یا نه؟ سپاسگزار نعمت ثروتات قدرتات یک پستی داری مسئولیتی داری فرقی ندارد. ما الآن در یک قدرتی هستیم پنج نفر پنجاه هزار نفر پنجاه میلیون نفر زیر دست ما هستند آیا این نعمت است یا بلا است حضرت به او فرمود اگر سپاسگزار نعمت الهی هستی نگران نباش این بلا نیست تو داری خوب استفاده میکنی حقاش را ادا میکنی حضرت در این نامه همین مطلب را دارند، یکی از ما حجت بر دیگری هستیم امیرمومنان حجتی است بر معاویه اگر الگوی حق و عدالت میخواهد امیرمومنان است. قسمت سوم نامه را میگذارم باشد چون مفصل است قسمت چهارم را میخوانم قسمت سوم خیلی مهم است قسمت چهارم نامه تقوا داشته باش شبیه همان نامهی 32 رهبریات را از دست شیطان بگیر آن جا حضرت فرمود جاذب شیطان آن جا میفرماید نازع الشیطان یک نگاهی هم به آخرت بکن پایان ما راه ما و راه تو قیامت است تقوا داشته باش بخواهیم خلاصه کنیم پیام این سه بخش را یک بخشیاش که باقی ماند که خیلی مهم است خلاصهی سراسر نامههای حضرت بخش عمده ایاش به معاویه موعظه است حضرت یادش میآورد همیشه حکومت قدرت و سلامتی و دنیا جاودانه نیست ثروت جاودانه نیست یک بار دیگر هم عرض میکنم خدا میداند آدم واقعا دلش میسوزد یک عده مومن متدین میتوانند از این ثروت شان از موقعیت شان از قدرت شان از سلامت شان دستگیری از یک عده گرفتار و بیچاره بکنند ثروتی که میتواند صدها هزاران دختر و پسر و زندگی را سامان بدهد و اشتغال بدهد و حق نعمت را ادا بکنند ثروتی که میتواند هزاران بیمار را ثروتی که با این همه به هر ترتیب نمیتوانیم مخفی کنیم این همه گرفتاریها در تهران گاهی آمار میدهند کارتن خوابهای تهران ثروتی که میتواند دست گرفتار را بگیرد با این ثروت نیاییم لذت ببریم در ورای نمایش قدرت از این ثروت استفاده کنیم لذت ببریم و خبرش را هم در سایتها بگذاریم گفتیم که ماشین سوار میشود سه میلیارد پنج میلیارد هشت میلیارد در تهران در ساعت معینی شبها در خیابان معینی مانور میدهند فقط برای نشان دادن که ما داریم قارون چه میکرده؟ نگوییم حسینی هستیم خدای نکرده عملا قارونی باشیم.