کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
موضوع: آداب کسب حلال
تاریخ: 93/11/28
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
و عمر شیشهی عطر است پس نمیماند * * * پرنده تا به ابد در قفس نمیماند
مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد * * * که روی آینه جای نفس نمیماند
طلای اصل و بدل آن چنان یکی شدهاند * * * که عشق جز به هوای هوس نمیماند
مرا چه دوست چه دشمن ز دست او برهان * * * که این طبیب به فریاد رس نمیماند
من و تو در سفر عشق دیر فهمیدیم * * * قطار منتظر هیچ کس نمیماند
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما هم وطنان خوب خانمها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز. آرزو میکنم در هر کجا که هستید باغ ایمانتان آباد آباد باشد. حاج آقای حسینی عزیز سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض ارادت خالصانه داریم خدمت بینندگان عزیز.
شریعتی: سلامت باشید. در ذیل بحث سیرهی تربیتی امام علی علیه السلام به آداب تجارت پرداختند هفتهی گذشته که عوامل پیروزی در نهج البلاغه را به مناسبت 22 بهمن بررسی کردند اما آداب تجارت بازتابهای بسیار متفاوت و گستردهای داشته با وجود این که شما اشاره کردید مخاطبین اجازه بدهند ما بحث را تمام کنیم گفتند کجا میخواهید بروید ما هنوز سوال داریم.
حاج آقا حسینی: بله بسم الله الرحمن الرحیم من یک مقدمهای را اشاره میکنم در جلسهی قبل تقاضا کردیم اگر عزیزان در شهرهایشان کلاس نهج البلاغه است به ما خبر بدهند نهضت آشتی با نهج البلاغه فراگیر شود خوشبختانه در پیامها بود واقعا خوشحال شدیم من همین مقدار آمار را اطلاع نداشتم که در شهرها این مقدار کلاس نهج البلاغه است باز هم تقاضا میکنیم اگر در شهرهای دیگری هم است به ما اطلاع بدهند. روی سایت هم میگذاریم
شریعتی: نهضت آشتی با نهج البلاغه و جلسات خوب نهج البلاغه در نهاوند بابلسر دزفول سمنان یزد ساوه رشت مشهد شیراز کرمان تهران قزوین لارستان شاهرود ارومیه زرین شهر و ملایر و شهر مقدس قم دوستان فرموده اند که وجود دارد. ان شاء الله این جلسات مستدام باشد. اگر شهرهای دیگری است اعلام بکنند تا ما اطلاع رسانی بکنیم.
حاج آقا حسینی: اگر خداوند توفیقی عنایت کند من به پنج تا از آداب تجارت اشاره میکنم واقعا این بحث هنوز هم به کمال نرسیده با اجازهی بینندگان جلسهی آخر باشد و به مباحث دیگر برسیم. خیلی از عزیزان پیام داده بودند که این مباحث به صورت کتابی تنظیم شود امیدواریم این کار به خوبی انجام شود. ادب اولی که امروز عرض میکنم این است که مسلمان باید در موقع فروش یک کالا اگر کالا عیب و ایرادی دارد آن را بیان بکند. در کافی شریف حدیثی از پیامبر خدا میخوانم مَن باعَ وَ اشتَرَی فَلیَحفَظ خَمسَ خِصال وَ إلّا فَلا یَشتَرین وَ لا یَبیعَنَّ: ألرّبا وَ الحَلفَ وَ کِتمانَ العَیب وَ الحَمدَ إذا باع وَ الذَّمَّ إذا اشتَرَی (کافی، ج 5، ص 150) کسی که خرید و فروشی انجام میدهد باید این پنج کار را انجام بدهد و الا معامله نکند یکی این که دنبال ربا نرود دوم قسم نخورد که قبلا گفتیم متاسفانه قسم خیلی زیاد است در معاملات ما سوم که بحث امروز ما است عیب کالا را مخفی نکند روایت دیگری است از امام باقر سلام الله علیه کسی گفت میخواهم تجارت شروع کنم اول میروم خدمت امام باقر سوال کنم مشورت کنم حضرت نصیحتی سفارشی ندارند خیلی کار خوبی است قبل از این که کسبش را شروع کند گفت میروم خدمت امام باقر عرض کرد تصمیمی دارم میخواهم بروم سراغ کسب و کار حضرت فرمودند این چند کار را انجام بده یکی صِدقِ اللِّسانِ فی حَدیثَک راستگو باش دروغ نگو دوم که بحث ما است وَلا تَکتُم عَیباً فِی تِجارَتُکَ اگر جنس و کالای تو عیب و ایرادی دارد آن را کتمان نکن این جزء آداب مستحب است یا واجب؟ فقها تذکر داده اند بعضیها فرموده اند چه عیب مخفی چه عیب آشکار بعضیها فرمودند اگر عیب مخفی است حتما باید بگویید یک وقتی عیب آشکار است یک کمی دقت بکنید آن اشکال در جنس مشخص میشود مثلا میخواهم کتاب بخرم نگاهی بکنم متوجه میشوم جلدش مشکل دارد اما وقتی عیب و ایرادی مخفی است حتما باید بگویم فرموده اند حتما باید بگویم.
شریعتی: مثلا اتومبیلی میخواهم بفروشم مشکل فنی جدی دارد که متوجه نمیشود.
حاج آقا حسینی: بله اگر این را نگفتی کلاه سر مشتری گذاشتی غش در معامله است و حرام است یک وقت نه عیبی است که خودش دقت بکند مثلا میخواهد ماشین بخرد یک کمی بررسی کند مثلا پوسیدگی این ماشین را میبیند اما یک عیبی اگر مخفی است که اصلا متوجه نمیشود تا شما نگویید این را حتما باید بیان بکند اگر نگوید حرام است غش در معامله است فریب یک مسلمان است بالاخره خدا وکیلی این جا ننشستیم حدیث بخوانیم وقتی بگذرد و ثوابی ببریم الآن در معاملات ما من که ماشین و خانه میفروشم شما که ماشین و خانه میخری معاملاتی که بازار اسلامی انجام میدهد چند درصد از ما اگر کالای ما عیب و ایراد مخفی داشته باشد به طرف میگوییم؟ بیچاره ماشین را سوار میشود معامله هم قطعی تمام شده پول را گرفته بگذریم از این که آیا راهی است برای این که معامله را به هم بزند اما وظیفهی اولیهی دینی ما چیست؟ عیوب جنس را چرا نمیگوییم؟ مخصوصا عیوب مخفی. یک وقت ظاهر است خودش بررسی میکند اگر خانهی شما اشکالی ایرادی دارد.
شریعتی: اگر بگوید مشتری قبول نمیکند
حاج آقا حسینی: این درست است؟ کار مسلمانی است که عیب جنس را مخفی کند اگر عیب ظاهر است بگوییم اگر مخفی است وا مصیبت اگر نگوییم غش در معامله است و به فتوای عدهای از مراجع حرام است. این یک ادب دوم باز هم من تاکید میکنم هر کدام از این آداب خیلی سخن دارد بعضی از بینندگان میگویند بیشتر توضیح دهید واقعا مجال نیست
شریعتی: نوعا نکات شما تذکر است دوستان خودشان مراجعه بکنند
حاج آقا حسینی: بله نکتهی دومی که خیلی عجیب است یک روایتی را من میدیدم برای من خیلی تازگی داشت و جالب بود تشویق به استفاده از تولیدات داخلی. برای من خیلی جالب بود ببینید چه نکاتی را گفته اند کانَ امیرُالمومِنِینَ یَقُولُ کان یقول ماضی استمراری یعنی مدام امیر مومنان دائما این تذکر را میداد یک وقت میگویی قال یک وقت میگویی کان یقول دائما به مسلمانان تذکر میداد که لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَيْرٍ این امت در خیر و سعادت و خوشبختی اند تا وقتی که مَا لَمْ يَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ لباس بیگانه تنشان نکنند عجم این جا غیر عرب است یعنی بیگانگان نه فارس. وَ يَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ سعادت خوشبختی برای ملتی است به مسلمانها تذکر میدهد تا وقتی که لباس بیگانه به تن نکنید و غذای بیگانه را مصرف نکنید. نکتهی بسیار مهمی است حضرت فرمود فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ اگر توجه نکردند ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّلِّ خدا ننگ و ذلت برایشان میآورد خیلی طبیعی است تحلیل پیچیدهای ندارد اگر مردمی تولیدات داخلی خودشان را کنار گذاشتند رفتند سراغ تولیدات بیگانگان طبیعی است بیگانه آن روزی که روز گرفتاری پیش میآید همین را وسیلهی سوء استفاده قرار میدهد در همین تحریمها اگر ما هیچ نیازی به دشمن نداشتیم البته ما گرفتار یک حکومتهای طاغوتی طولانی بودیم اگر واقعا نیازی به بیگانگان نداشتیم فشارها خیلی کمتر میشد حضرت فرمود مردم همیشه در خیر و خوشبختی اند تا زمانی که لباس بیگانه به تن نکنند لباس مثال است منظور تولیدات داخل است. این نگاه دینی ماست بعضیها میگویند دین کار ندارد به دنیا اتفاقا خیلی به دنیای آباد مردم کار دارد وسائل الشیعه که کتاب حدیثی است بارها اشاره کرده ایم همهی مجتهدین ما در موقع فتوا به این کتاب حدیثی حتما مراجعه میکنند به خاطر جمع آوری روایات یک باب و فصل دارد اسمش این است بَابُ کَرَاهَةِ مَلَابِسِ الْعَجَمِ وَ أَطْعِمَتِهِمْ در این روایاتی آمده که میگوید پوشیدن لباس بیگانه مکروه است غذای بیگانه مکروه است و در کنار آن یادمان باشد تذکری هم که هفتهی قبل عرض کردیم تولید هم باید تولید خوبی باشد کلاه سر مردم نگذاریم مردم نگویند جنسهای خارجی خوب است و به جنسهای داخلی اعتمادی نداشته باشند. سومین آداب تجارت قبل از این ادب در آداب تجارت میگویم در پیامهای دو هفتهی قبل جمع زیادی از بینندگان نکتهای را نوشته بودند در روایت است خوب نیست انسان تن به کارهای استخدامی بدهد کارفرمای خودت باش چرا استخدام دیگری میشوی؟ کار آفرین باش چرا بروی استخدام روایت داریم کسی که خودش را اجیر دیگری قرار بدهد مَنِ استَأجَرَ حَذَرَ رِزقُهُ روزی اش را محدود کرده باید بنشینی اول ماه تا آخر ماه بشماری ببینی این ششصد هزار یک میلیون دو میلیون جایی بود که میگفتند به ما صد تومان میدهند باید نگاهت به این حقوق باشد روزی خودت را محدود کردی در روایت این مذمت شده که خودتان دنبال کار باشید کار آفرین باشید پیام داده بودند شما فکر میکنید ما نمیخواهیم کار آفرین باشیم؟ اما با چه سرمایه؟ سرمایه نداریم تسهیلات نمیدهند من قبول دارم این حرف مال کسانی است که بتوانند دولت هم باید کمک بکند خود مردم هم همت بکند یک روایتی دیدم خیلی زیباست هم جواب پیامکها است و هم ادب دیگری از آداب تجارت است خیلی سفارش کرده اند که حتی اگر سرمایه ات کم است راه بیفتد حرکت با سرمایهی کم داشته باشد حدیثش را میخوانم یعنی شروع کن. شما انتظار دارید از روز اول یک سرمایهی حسابی کلان داشته باشید بعد تجارت را شروع کنید؟ روایت داریم در کافی شریف است در روایات فراوانی داریم که حتی اگر سرمایه ات کم است عیبی ندارد شروع کن از تو حرکت از خدا برکت. عیبی ندارد با سرمایهی کم. مرحوم کلینی این روایت را آورده کسی آمد خدمت امام صادق علیه السلام گفت أَیُّشَیْءٍ عَلَى الرَّجُلِ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ تکلیف ما وقتی میخواهیم دنبال روزی برویم چیست؟ حضرت فرمودند ذَا فَتَحْتَ بَابَكَ وَ بَسَطْتَ بِسَاطَكَ فَقَدْ قَضَیْتَ مَا عَلَیْكَ (کافی 5/79) تو در مغازه را باز کن بساطت را پهن کن پیش از این تکلیف نداری تو راه بیفتد به همین سادگی تو بساطت را پهن کن این تعبیر همان جملهی معروف است از تو حرکت. الآن بینندگان میگویند میگویی در مغازه ات را باز کن پس یک مغازهای لازم است. حالا مغازه نیست یک کاری را از یک جایی شروع بکنیم من حرفم این است یعنی خیلی پیچیده نبینیم که سراغش نرویم. من هم درک میکنم درست است آدم بخواهد کارآفرین باشد سرمایه میخواهد اما تقاضا میکنم یک کمی هم خاطرات اینهایی را که سرمایههای خیلی بالایی دارند را ببینند که از کجا شروع کردند من اگر بگویم خاطره بگویم دهها خاطره است حتما خود بینندگان هم میدانند باور کنید یک آقایی را من میشناسم این آقا الآن در یکی از کشورها ده دوازده تا هتل دارد در یکی از کشورهای اروپایی خودش تعریف میکرد میگفت من از نگهبانی هتل شروع کردم این خیلی کار کرده میگوید روز اول عارم نبود رفتم نگهبان هتل شدم بعد گفتم چرا من نگهبان شوم قدم به قدم جلوتر این هتل را خریدم دومی سومی الآن یازده دوازده هتل خریدم باز عرض میکنم درست است سرمایه میخواهد اما این که انسان همت کند. من بیشتر خطابم به جوانهای عزیز است الآن جوانها منتظرند یا کار استخدامی باشد و یا یک سرمایهی آمادهی کلانی باشد آن وقت دست به کار شوند خب بروید ببینید موارد فراوانی داریم متاسفانه ما فقط بلدیم بنشینیم حساب درآمد دیگران بکنیم فقط ما هستیم بلد هستیم برویم مطب یک پزشک بگوییم بیمار چندم است بعد از ظهر چند تا دیده ضرب کنیم بگوییم این چقدر سرمایه در آمد دارد یک سرمایه دار را میبینیم میگوییم غیر از این کارخانه چه دارد باغ دارد نخلستان دارد این هم چقدر میشود. بپرس عیبی ندارد من گاهی در رادیو خاطرات اینها را خیلی علاقه دارم گوش میکنم واقعا دوست دارم ببینم چه تلاشی کردند از کجا شروع کرده که الآن چند کارخانه دارد این طوری نیست که همه سرمایهی آماده و مجهزی داشته باشند یکی از آدابی که خواستیم جوابی هم به پیامهای هفتهی قبل داشته باشیم دنبال کار استخدامی که انسان خودش را اجیر کسی بکند روزی اش را محدود کرده کار را شروع بکند در روایات فراوانی داریم از کم شروع کنیم از تو حرکت از خدا برکت معنایش همین است. ادب چهارمی که باز خطاب به تجار عزیز عرض میکنم روایت زیاد داریم در آداب تجارت که بین مشتریها در رعایت انصاف فرق نگذاریم مخصوصا تصریح شده در روایات فرق نگذارید بین کسی که چک و چانه میزند و بین کسی که رویش نمیشود چانه بزند میآید هر چه شما گفتید خرید میکند این بی انصافی است یک پیر مردی پیر زنی یک کسی میآید اهل این که بخواهد چانه بزند نیست شما وقتی این آقا چانه میزند تخفیف میدهید اما به آن نمیدهید این مذمت شده یا بین درجات مردم فرق بگذارد این آقایی که آمده رئیس اداره است بیشتر تحویل بگیریم در حالات امیر مومنان سلام الله علیه است مجال نیست من این جا میگویم یکی از آداب تجارت این است که انسانهایی که مسئولیتی دارند شناخته شده هستند خودشان مستقیم نروند یا اگر رفتند فروشنده شناخت خریداری نکنند.
شریعتی: تا تبعیضی اتفاق نیفتد.
حاج آقا حسینی: یک وقت نکند به خاطر موقعیت این آقا فروشنده تخفیفی بدهد و بعدها یک طمعی داشته باشد امیرمومنان وقتی جنسی بخرند داستانش در همهی مصادر ما است حضرت رفتند پیراهن بخرند فروشندهی اول شناخت نخریدند دومی شناخت نخریدند سومی جوانی بود نشناخت حضرت را حضرت خریداری کردند این بی انصافی است که شما فروشندهای به آقایی که مدیر است قیمت مناسبت تری بدهی اما مردم عادی را توجه نکنی مگر این که جهت خاصی داشته باشد به عکس این آقا گرفتار است حقوق بگیر است باید مراعاتش کرد از این طرف برای رضای خدا باید مراعات کرد در کتابهای ما است در گذشته بزرگان خودشان در خریدهای جزئی نمیرفتند برای ترس این که مبادا فروشنده بخواهد به رعایت شناخت این آقا تخفیفی بدهد که آن آقا راضی به این تخفیف نیست و این ادب رعایت نشود ادب پنجم این است که شیخ صدوق درمن لا یحضر داریم این خیلی مهم است میدانم اگر بگوییم فریاد بینندگان بلند میشود پیامبر خدا فرمود وَيْلٌ لِصُنَّاعِ أُمَّتِي مِنَ اَلْيَوْمِ وَ غَدٍ (من لا يحضره الفقيه، ج3، ص 160) وای بر صنعت گران آنهایی که کارهای صنعتی دارند و برای مردم انجام میدهند به مشتری میگوید امروز فردا خدا نکند ما بخواهیم عبایی بدوزیم شما کت و شلواری بدوزید یک کسی لوازم تعمیرات برقی داشته باشد شما مدیون وقت مردم هستید شما میگویید فردا فلان تاریخ پنجم برج بیا گاهی برای من پیش آمده بگویم شاید بینندگان بگویند مبالغه میکنم ده بار برای لباس رفتم هر بار میگوید مطمئن باش دفعهی بعد تمام تمام است پیامبر خدا فرمود وای بر صنعت گران امت من از این بد قولیهایی که میکنند گفت نمیتوانی بگویی ده روز دیگر این وقتها واقعا ضمانت دارد وقتی میگویید فلان روز ده بار میبری میآوری یک ساعتی که رفت و آمد میکند شما ضامن وقتش نیستید؟ این هم یک نکتهای که بسیار مهم است من چند تا اشاره میکنم به پیامهایی که بینندگان داشتند من حق میدهم امتیاز این برنامه این است که واقعا ما با پیام بینندگان حرکت میکنیم هفتهی گذشته ما در مورد کم فروشی صحبت نکردیم؟ آیات را خواندیم «وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ، لَّذِينَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ» (مطففین/2-1) کم فروشی حتما حرام است شکی در آن نیست شما اگر بنا است صد کیلو به این آقا تحویل بدهی ده گرم یک گرمش هم کم باشد مدیونش هستی بحثی نداریم مسلم است که حرام است کم فروشی آداب مستحب نیست قطعا حرام است حتما حرام مسلم است آن وقت بینندگان پیام داده بودند شما که میگویید چرا به کارگرهای ما به کارمندان نمیگویید که از وقت کم میگذارند این هم یک حرفی است واقعا همین طور است کارفرماها پیام داده اند که به کارگرها سفارش بکنید این حرفی است که معروف است اسمش هفت ساعت هشت ساعت کار است اما خالصش در آمارها چقدر است من آمار نمیگویم میگویند هشت ساعت کار خالصش چند دقیقه است خالصش بماند حضور پیدا نکردنش به چه مجوزی است؟ عزیزان مواظب باشند دین دین است مدیونی فرقی ندارد یک جوانی بود به او میگفتم چرا دیر میروی سر کار یا میروی یک ساعت دو ساعت وسط کار بدون مرخصی با رفیقش آشنا است میرود دو ساعت دیگر میآید خودش به من میگفت واقعا عجیب است این طرز تفکر میگفت این حقوقی که دولت دارد به ما میدهد خبر داری دولت چقدر به ما میدهد این حقوقی که دولت به ما میدهد همین که ما صبح به نیت اداره از خواب بیدار میشویم پول برای ما حلال است.
شریعتی: میشود مثلا با همین توجیه که مثلا حقوق ما کم است و اینها.
حاج آقا حسینی: من تعهدی دارم و پذیرفتم نباید میپذیرفتم شما میگویی ششصد هزار تومان یک میلیون یا هر چه برای من کم است نپذیرم بحث اضطرار را هم گفتیم نباید بپذیریم اما اگر من پذیرفتم قبول کردم هشت ساعت کار کنم با ماهی پانصد هزار تومان قطعا من ضامن هستم این آقا خیلی ساده میگفت این حقوقی که ما داریم میگیریم صبح به نیت اداره بیدار میشویم همین حلال است رفتنش لازم نیست این هم پیامی که من قبول دارم سخن حقی است که از کارفرماها و کارگرها بوده که رعایت شود. مطلب دیگری که در پیامها بود حدیثی از امام کاظم علیه السلام خواندیم خیلی حدیث ظریفی بود حضرت فرمود وَ بَائِعُ الْعَقَارِ مَمْحُوقٌ (وسائل الشیعه ج 12، ص 45) کسی که زمین کشاورزی اش را بفروشد پول فروش زمین کشاورزی برکت ندارد اگر ما باورهای دینی را داریم آن وقت حضرت فرمود مشتری آن کسی که میخرد مرزوق است خدا به آن روزی میرساند بعضی از بینندگان پیام داده بودند که ما زمین کشاورزی را میفروشی میخواهیم تبدیل کنیم به زمین کشاورزی دیگری این اشکال ندارد اتفاقا در روایت داریم مگر این که تبدیل شود به زمین کشاورزی دیگر اما نه بفروشیم و تغییر کاربری دهیم یک آماری در بعضی از خبرها میدیدم میلیونها خیلی بد است میلیونها هکتار تغییر کاربری زمینهای کشاورزی است اگر من باور بکنم من کاری به سیاستها ندارم من باور دینی داشته باشم امام میفرماید کسی که زمین کشاورزی اش را فروخت این پول برکت نخواهد داشت این هم یک مسئلهای که در ادامهی پیامها بود باز در پیامها بود که شما گفتید حدیث خواندید که أَعْطِ الْأَجِيرَ حَقَّهُ قَبْلَ أَنْ يَجِفَّ عَرَقُه (مستدرك الوسائل، ج14، ص29) مزد کارگر را قبل از این که عرقش خشک شود را بدهید خیلی روایت داریم الآن دیگر چیزی نمانده تا پایان سال من خواهش میکنم محض رضای خدا ما که این جا بخش نامه نداریم و دستورالعمل نداریم محض رضای خدا تو را به خدا آقای رئیس اداره و کارگاه خصوصی و دولتی اگر دستتان میرسد چند روز زودتر اگر پاداش میخواهید بدهید زودتر بدهید اگر حقوق عقب افتاده میخواهید بدهید زود تر بدهید اگر مزدشان را میدهید زودتر بدهید تا برای شب عیدشان یک برنامهای داشته باشند. خستگی سال از تنشان بیرون بیاید. آقای رئیس اداره و کارخانه خدا وکیلی برنامههای نوروزی ات چه است؟ بلیط ات را گرفتی و جایت را رزرو کردی کجا و چند تا شهر و کشور خدا به تو سلامت باشد اما کارگر شما نباید برای عید یک لباسی برای بچه هایش بخرد؟ این پول را که باید بدهی چرا دیر میدهی؟ زود تر بده چیزی که من غصه خوردم البته این بیننده پیامی داده گفت مگر پیامبر نفرموده تا عرق کارگر خشک نشده شما مزدش را بدهید اتفاقا اینها هم تا عرق ما خشک نشده مزد ما را میدهند چون با شش ماه تاخیر میدهند ولی هنوز عرق شرم پیش زن و بچه هایمان دارید عرق شرم ما خشک نمیشود شش ماه چهار ماه بعد هم بدهند هنوز عرقه است ولی نه عرق آن کار بلکه عرق شرم. این هم یک دستور و پیامی که ادای دین کرده باشیم مطلب دیگری که میخواستم اشاره کنم این است که در روایات فراوانی ما داریم همهی این کار و تلاشها یک طرف من خواهش میکنم آن کسی که میرود سر کسب و کار و تجارت باور داشته باشیم روزی دست خداست این باور خیلی مهمی است ما دو سه جلسه در مورد این موضوع مفصل صحبت کردیم «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا» (هود/6) خدا رزاق است تلاش و کوشش ما لازم است اما باور کنیم روزاق خداست روزی دست خداست این طور نیست که اگر من از مزد کارگر کم بگذارم اگر من حلال و حرام را قاطی بکنم بیشتر میشود روزی بیشتر نمیشود پولت بیشتر میشود این پول روزی تو نیست روزی آن چیزی است که مصرف میکنی روایت را خواندیم آن چیزی که میگذاری مال وارث است اگر به وارث برسد اگر هم حرام باشد تازه وارث باید تکلیف مسئلهی شرعی اش را حل بکند اگر این باور در ذهن ما بیاید
شریعتی: فرق قائل شویم بین پولی که داریم و رزق حلالی که برای ما در نظر گرفته شده
حاج آقا حسینی: دعایی داریم پیامبر خدا فرمود هر کس هر روز صبح از خانه میآید بیرون بخواند چهار تا حمد بگوید الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله حدیث در حاشیهی مفاتیح هم است چهار مرتبه الحمدلله. یک اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَرَّفنى نَفْسَهُ شکر خدا شناس ام دوم شکر از امت پیامبرم سه اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذي جَعَلَ رِزْقي في يَدَيْهِ وَ لَمْ يَجْعَلْ رِزْقي في اَيْدي النّاسِ خدا را شکر که روزی من دست خداست و دست مردم نیست این را تابلو کنیم بنویسیم باور کنیم رزاق خداست کار و کوشش و تلاش به خدا به حلال و حرام زدن روزی بیشتر نمیشود پول ممکن است بیشتر شود روزی بیشتر نمیشود.
شریعتی: خیلی ممنون نکات خوبی شنیدیم همان ابتدای برنامه عرض کردم اینها تذکر است ان شاء الله دوستان خودشان مراجعه بکنند مفصلش را ببینند و در زندگی عمل بکنند و به کار بگیرند که زندگی شان پر خیر و برکت شود. برمیگردیم از محضر حاج آقای حسینی استفاده خواهیم کرد صفحهی 360 قرار امروز دوستان خوب ماست آیات سوم تا 11 ام سورهی مبارکهی فرقان در سمت خدای امروز تلاوت میشود. تمام لحظات زندگی تان منور به نور قرآن باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَاتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا ﴿٣﴾ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا ﴿٤﴾ وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿٥﴾ قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٦﴾ وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا ﴿٧﴾ أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَّسْحُورًا ﴿٨﴾ انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا ﴿٩﴾ تَبَارَكَ الَّذِي إِن شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِّن ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَل لَّكَ قُصُورًا ﴿١٠﴾ بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَن كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا ﴿١١﴾
ترجمه:
و [مشرکان] به جای او معبودانی اختیار کرده اند که چیزی را نمی آفرینند و خود آفریده می شوند، و برای خودشان مالک زیان و سودی نیستند، و قدرت و تسلطی بر مرگ و حیات و برانگیختن پس از مرگ ندارند، (۳) و کافران گفتند: این [قرآن] چیزی نیست جز دروغی که [پیامبر] آن را از پیش خود ساخته و دیگران او را بر ساختن آن یاری داده اند، بی تردید [با این نسبت ناروا] مرتکب ستمی سنگین و دروغی بزرگ [و تهمتی زشت] شده اند. (۴) و گفتند: افسانه های مکتوب پیشینیان است که نوشتن [از روی] آنها را از [نویسندگان] درخواست کرده است و آن [نوشته] ها هر صبح و شام بر او خوانده می شود [تا حفظ کند و بر ما بخواند و بگوید: این وحی آسمانی است!!] (۵) بگو: آن را کسی نازل کرده است که همه نهان ها را در آسمان ها و زمین می داند، همانا او همواره بسیار آمرزنده و مهربان است. (۶) و گفتند: این چه پیامبری است که غذا می خورد و در بازارها راه می رود؟ چرا فرشته ای به سوی او نازل نشده که همراه او بیم دهنده باشد؟ (۷) یا [چرا] گنجی به سوی او افکنده نمی شود؟ یا باغی برای او نمی باشد که از [میوه های] آن بهره مند شود؟ و ستمکاران گفتند: [ای مردم!] شما جز مردی جادو شده را پیروی نمی کنید!! (۸) بنگر که چگونه [و برپایه چه امور نامعقولی] اوصافی برای تو بیان کردند، پس [به سبب لجاجت، تکبّر، دشمنی و تعصّب] گمراه شدند و نمی توانند راهی [به سوی حق] بیابند. (۹) همیشه سودمند و بابرکت است آنکه اگر بخواهد بهتر از آن را [در دنیا] برای تو قرار می دهد، بوستان هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری باشد، و قصرهایی [استوار و مجلّل] برای تو مقرّر می نماید. (۱۰) [همه این مطالب و خواسته های نامعقول بهانه است] بلکه آنان قیامت را تکذیب کرده اند [و به این سبب نبوّت تو را باور نمی کنند] و ما برای آنان که قیامت را تکذیب کنند، آتشی سوزان آماده کرده ایم. (۱۱)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: خیلی خوشحالیم که خدمت شما هستیم اشارهی قرآنی را حاج آقای حسینی بفرمایند
حاج آقا حسینی: این آیه اشاره به بهانههایی دارد که مشرکین میگیرند «وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ» این چه پیامبری است که غذا میخورد « وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ» چرا انسان است بشر است پیامبر باید فرشته باشد باید بدانند که فرشته نمیتواند الگوی انسان باشد انسان الگوی انسان است نه فرشته با ویژگی خاصش بهانهی دوم اگر فرشته نیست «لَوْلَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا، أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنزٌ» چرا گنج ندارد پیامبر شناسی را با داشتن گنج دارند. «تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا» پیامبران را با فرشته بودن باغ و ثروت داشتن میدانستند میخواهد بگوید نوعا مشرکین این بهانه را میگرفتند من فقط اشاره میکنم عزیزان نگاهی به خطبهی 192 نهج البلاغه خطبهی قاصئه بسیار خطبهی مفصلی است این بیان را امیر مومنان در آن جا دارد لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ موسی و هارون وقتی رفتند پیش فرعون او همان بهانه را گرفت گفت شما پیغمبر هستید این چه لباسی است که پوشیده اید من یک جمله اش را میخوانم فَهَلاَّ أُلْقِيَ عَلَيْهِمَا أَسَاوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ چرا دستبند طلا ندارند آنها فکر میکردند اعظاما به تعبیر حضرت فقط دنیا عظمت دارد ثروت عظمت دارد پیامبر شناسی و معیار پیامبر را با ثروت داشتند تعجب میکردند فرعون میگفت أَلاَ تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَيْنِ نگاه کنید اینها آمده اند برای حکومت من شرط میگذارند چرا اینها أُلْقِيَ عَلَيْهِمَا أَسَاوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ اینها میخواستند لباس سادهی موسی و هارون را تحقیر بکنند در حالی که نشانهی پیامبری نه فرشته همراه بودن است نه باغ داشتن است نه طلا و جواهرات داشتن.
شریعتی: خیلی ممنون چهارمین نکتهی حمد را هم نگفتید.
حاج آقا حسینی: چهار حمد است اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَرَّفنى نَفْسَهُ شکر خدا شناس ام دوم الحَمدُللهِ الذّی جَعَلَنی مِن اُمَّتِ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه از امت رسول الله ام سوم روزی من دست خداست دست مردم نیست چهارم الحَمدُللهِ الذّی سَتَرَ ذُنوبیوَ عُیوبی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ الخَلائِق شکر خدایی که عیوب من را پوشاند و من را رسوا نکرد مهم این است که یادمان باشد نه فقط ذکری برای ثواب باشد دیده اید گاهی میگویند این ذکر را کجا بگوییم زیر سقف بگوییم اینها مهم نیست آداب ذکر مهم است اما مهم تر این است که باور کنیم
شریعتی: خیلی ممنون نکات پایانی را بفرمایید
حاج آقا حسینی: بحثی که ما هفت هشت ده جلسه در مورد آداب تجارت گفتیم اگر بخواهیم پیامش را در یک جمله خلاصه کنیم همهی این کلمات امیر مومنان سلام الله علیه تاکید بر این مطلب بود که ما دنبال کسب حلال باشیم بخش عمده اش کسب حلال است مال حرام در زندگی ما نیاید یک جملهای از امام صادق علیه السلام دیدم که فرموده اند وَاللهِ مَا أَكَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ مِنَ الدُّنْيَا حَرَاماً (وسائل الشیعه، ج 1، ص91) امام صادق وقتی میخواهد امیر مومنان را توصیف بکند فرمود امیر مومنان هرگز از دنیا حرام نخورد امیر مومنان حلال دنیا را هم نمیخورد. ولی ویژگی امیر مومنان این است که حرام نخورد بعد فرمود إِنَّ وَلِيَّ عَلِيٍّ لَا يَأْكُلُ إِلَّا الْحَلَالَ (الكافي، ج8، ص163) این هم حدیثی است در کافی شریف فرمود کسی میتواند بگوید من ولایت امیر مومنان را دارم که فقط دنبال حلال باشد لِأنَّ صَاحِبَهُ كَانَ كَذَلِكَ (همان) امیرمومنان که مولای ماست فقط حلال مصرف کرد تازه از حلالش هم اعراض داشت ما نمیتوانیم بگوییم به امیر مومنان ارادت داریم علاقه داریم ولایت حضرت را پذیرفتیم اما حلال و حرام خیلی برای ما مهم نباشد و توجه نکنیم نکتهی پایانی این است که یکی از موارد حلال و حرام که حتما باید اشاره کرد قبلا اشاره کرده ایم دوستان فراوان پیام داده اند کسب حلال کسب حرام یکی از خط فاصله هایش این است که ما حقوق الهی را میدهیم یا نمیدهیم. خمس مال مان را میدهیم یا نمیدهیم زکات مالمان را میدهیم یا نمیدهیم من یک مسئله میخوانم هیچ توضیح هم نمیخواهد رسالهی امام است فتوای مشهور مراجع تقلید است مسئلهی 1863 است اگر چیزی را که خمس آن داده نشده اگر به چیزی خمس تعلق گرفت و من خمسش را نداده ام خمس به چه چیزی تعلق میگیرد؟ اگر من اضافهای در زندگی خودم از اول سال تا آخر سال داشتم یک میلیون تومان اضافه آمد دویست هزار تومانش میشود خمس پنج میلیون اضافه آمد یک میلیونش میشود خمس اگر چیزی را که خمس آن داده نشده به کسی ببخشند پنج یک آن چیز مال او نمیشود یعنی سال خمسی به من تعلق گرفته باید خمسم را میدادم ندادم از آن پول خودم صد هزار تومان دادم به شما این فتوای مشهور است صد هزار تومانی که به شما میدهم بیست هزار تومانش به ملک شما منتقل نمیشود این مال مال من نیست. « وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ» (انفال/41) خمسش مال خدا و رسول اوست.
شریعتی: حاج آقا من که مقصر نیستم در آن یک پنجم.
حاج آقا حسینی: نه اگر اطلاع نداشته باشید نه. واقعا خدا را شاهد میگیریم از سر دلسوزی میگوییم یک عده مومن متدین من این خاطره را بگویم یک آقایی چندی پیش آمد این خاطراتی که میگوییم گاهی پیامدهایی دارد آنها را باید اصلاح بکنیم یک آقایی محبت داشت به ما چند روز پیش مقداری پرتغال و سیب برای ما آورد بینندگان میگویند خوشا به حال شما هر شب چند جعبه پرتغال دارید نه این طوری نیست. وقتی به من داد گفت یک مسئله دارم من اهل خمس نیستم گفتم خدا پدرت را بیامرزد اگر ما نمیدانستیم یک چیزی الآن هم میتوانم بگویم شاید این از درآمدهای بین سالش بوده ولی احتیاط کردیم رفتیم شمردیم برای این که بینندهها بدانند آمارش چطور بود شمردیم دیدیم 35 تا سیب است گفتیم خمسش را باید داد هفت پنج تا سی و پنج تا هفت را گذاشتیم کنار برای خمس.
شریعتی: این همه دقت واقعا لازم است؟
حاج آقا حسینی: لازم نیست؟ «إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي» (بقره/26) در قرآن است خداوند از حق حیا نمیکند حالا خدای نکرده ما نمیخواهیم جانماز آب بکشیم. نه فرقی ندارد در رسالهها نوشته اند حتی موادی که در خانه تان اضافه میآید باید حساب بکنید پرتغالها را شمردیم دیدیم نود تا پرتغال است گفتیم صد تا بیست و پنج تا را کنار گذاشتیم رفتیم از یک مجتهدی اجازه گرفتیم چون بدون اجازهی مجتهد نمیشود این را دربست دادیم به یک سیدی. فردا آن آقا را دوباره دیدم گفتم من دیشب تا به حال در فکر شما بودم ما خمس این را دادیم تو که تمام زندگی ات این طوری است خودش میگفت چقدر من کار خیر میکنم گفتم چه فایدهای دارد به فقرا رسیدگی میکند اما تا در مسیرش نباشد فایده ندارد حتما باید به مجتهد مراجعه کنی خمس دو بخش دارد سهم سادات است سهم امام است ساداتش سید فقیر سید نیازمند اگر خودت من یک وقتی گفتم این را باز هم تاکید میکنم به نظرم حرف خوبی است الآن گاهی وسوسههای شیطانی نمیگذارد من پول را بدهم به چه کسی؟ من اعتماد ندارم کجا مصرف میشود اشکال ندارد میخواهی بدانی وسوسهی شیطان است یا نه اشکال ندارد شما اعتماد نداری؟ برو پیش مرجع تقلیدت بگو نیمی اش که سهم سادات فقیر است من خودم به سادات فقیر میدهم آن آقا میگوید خدا پدرت را بیامرزد من این جا نشستم کجا این همه سادات فقیر سراغ دارم ببر بده آن نیمهی دیگر سهم امام است باید با اجازهی مجتهد تبلیغات دینی مسجدی حسینیهای کارهای خیریه کارهای فرهنگی کتابها این همه کارهای خیری در کشور است مراکز فرهنگی علمی که در کشور است آن را هم اگر نمیبینی به دلت نمیچسبد به آن مجتهد بگو یک پروژهای مدرسهای کتابخانهای به من معرفی کن خودت برو مستقیم با اجازهی مجتهد خودت برو انجام بده اما این که من فکر کنم من دستم به خیر است و کارهای خیر زیادی انجام میدهم این جبران آن نمیکند این مثل این است که یک روز مثال زدیم من کسب حرام به دست بیاورم مال حرام قاطی اموالم باشد اما بگویم به فقرا هم خیلی رسیدگی میکنم روایتش را خواندیم پیامبر خدا فرمود اگر کسی از مال حرام مالی به دست آورد به حج خانهی خدا هزینه کند صدقه بدهد هیچ کدام از اینها پذیرفته نمیشود پیام تمام این جلسات این بود که یک کمی در کسب مان در حلال و حرامش دقت کنیم یک بار دیگر تقاضا میکنم دوستان مخصوصا آقایانی که در بازار هستند از ائمهی جماعات بخواهند یک رسالهی عملیهی مرجع تقلید باز بکنند مسئله بخوانند از روحانیون بخواهند احکام تجارت را، از این جا شروع کردیم حتما دنبال یادگیری مسائل و احکام باشند.
شریعتی: آثارش هم به خانوادهی ما مستقیما و به جامعه سرایت بکند
حاج آقا حسینی: نقطهی مقابل خدای نکرده کسب حرام حدیث را خواندیم کَسْبُ الحَرامِ یُبینُ فی الذّرّیة (وسائل الشیعه، ج12، ص53) در نسل انسان حدیث را گفتیم تا هفت نسل اثر منفی میگذارد.
شریعتی: خیلی ممنون دعا بفرمایید دوستان آمین بگویند.
حاج آقا حسینی: خدا را قسم میدهیم شرمندهی بینندگان هستیم خیلی سفارش به دعا میکنند بارها عرض کردیم به آمین مردم محتاج هستیم خدا به حق محمد و آل محمد باران رحمتش را بیش از پیش بر ما نازل بفرماید خداوند حوائج همهی کسانی که منتظر آمین عزیزان بیننده هستند گرفتاری هایشان را برطرف بفرماید حوائجشان را براورده به خیر بفرماید مریض هایشان را لباس عافیت بپوشاند دخترها و پسرها به خانهی بخت بروند با تدبیر مسئولین و همت مردم و کنار گذاشتن سنتهای غلط امر ازدواج جوانها هر چه زودتر به سامان برسد همهی آنهایی که هر گرفتاری دارند به محمد و آل محمد قسم میدهیم به آمین مخاطبینی عزیزی که نشستند خداوند همهی حوائجشان را برآورده و گرفتاری هایشان را برطرف بفرماید.