کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
موضوع: سیرهی تربیتی امام علی علیه السلام (واجبات مالی)
تاریخ: 93/12/19
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
باز بارانی شدم انگار میآید کسی * * * این تو و این نبض من بشمار میآید کسی
ذهن آبادی هنوز از قصه و رویا پر است * * * باز هم دست دعا بردار میآید کسی
گرچه این دلواپسیها ساده و تکراری اند * * * شک ندارم بعد از این تکرار میآید کسی
ای نگاهت سبز نامت سبز خسته نیستی * * * دردهایت را به من بسپار میآید کسی
یک نفر از پشت در آهسته پچ پچ کرد و گفت * * * باز بارانی شدم انگار میآید کسی
شریعتی: اللهم عجل لولیک الفرج سلام میگویم به همهی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز تهران که آسمان بارانی دارد باران رحمت خداوند متعال هم چنان بر سرزمین پهنارمان و بر کویر دلهایمان ببارد. خدمت حاج آقای حسینی عزیز هستیم سلام علیکم و رحمة الله
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت دارم خدمت بینندگان قبل از شروع بحث مطلبی را یادآوری میکنیم خیلی از بینندگان در پیامها سوال کرده بودند که این ایام فاطمیهی دوم کی است ما بخواهیم قبل از آن ایام یا بعد از آن ایام مجلس عقد ازدواجی جشن و برنامهای داشته باشیم فاطمیهی دوم در ماه فروردین روز دوم سوم و چهارم فروردین است که چهارم فروردین روز شهادت صدیقهی طاهره سلام الله علیها و اوج مجالس است اگر کسانی بخواهند بعد از آن ایام یا قبل از آن مراسمی داشته باشند البته در همهی مراسم و همهی سال حدود الهی رعایت شود مانعی ندارد حتی در این سه روز هم روز دوم و سوم و چهارم عزیزان در مجالس سوگواری صدیقهی طاهره سلام الله علیها شرکت میکنند ولی چون روزهای اول سال است اگر بخواهند دید و بازدید بکنند مانعی ندارد در ایام فاطمیه کسی بخواهد برود دیدن برادرش چه چیزی بهتر از این صلهی ارحام ولی در آن سه روز جشن شادی را ما نخواهیم داشت ولی دید و بازدید و صلهی ارحام که از مستحبات بسیار خوب است پس عزیزان یادشان باشد دوم سوم و چهارم فروردین که چهارم روز شهادت است.
شریعتی: خیلی نکتهی خوبی است. در ذیل بحث سیرهی تربیتی امام علی علیه السلام حاج آقای حسینی اشاره به واجبات مالی داشتند بازتابهای مختلفی داشت ما و دوستان مشتاق هستیم ببینیم امروز چه ارمغان دارید.
حاج آقا حسینی: اشارهای میکنم در بحثی که در دو هفتهی گذشته داشتیم خلاصهی سخن ما این بود گفتیم اگر کسی سرمایهای داشته باشد بگوید سرمایه از من کار از شما سرمایه را من میدهم شما کار کنید تمام سرمایه پنجاه میلیون صد میلیون من به شما میدهم با این پول من کسب و کار کنید اولا تمام هزینههای زندگی تان را هم از سود این سرمایه بردارید آخر سال حساب بکنید اگر چیزی اضافه نیامد که هیچ اگر اضافهای آمد بیست درصدش را به من بدهید و هشتاد درصدش مال شما باشد این یک معاملهی خیلی منصفانهای است خیلی از بینندگان فکر میکردند ما چنین سرمایه داری معینا کسی داریم که میخواهد پول را بدهد کجاست این سرمایه گذار خیلی پیام داشتیم ما مثال زدیم برای مقدمه پس کسی بگوید تمام سرمایه از من شما کار بکن تمام هزینههای زندگی ات را هم بردار خانه میخواهی بخری ازدواج میخواهی بکنی مسافرت خودت بچهها نوهها همهی کارها را انجام بدهی از امروز که من سرمایه را میدهم بعد از یک سال بنشین محاسبه کن اگر کسی اضافه نیامد که هیچ اگر یک وقتی یک چیزی اضافه آمد باز هشتاد درصد آن اضافه مال خودت بیست درصد را بده به من که من تصرف نمیخواهم بکنم میدهم به یک عده نیازمندان دیگری و فرض کنید این آقایی که دارد کار میکند نه تنها سرمایه را از آن آقا گرفته فرض کنید حق حیات به گردنش دارد این صاحب سرمایه حق حیات دارد مثلا در یک تصادفی جانش در خطر بوده در دریا داشته غرق میشده زندگی اش را مدیون او هست الآن گاهی یک کسی میخواهد محتاج است میگوید یک کسی قلبی هدیه بکند یک کسی پیدا میشود از عزیز خودش که در یک سانحه بوده مرگ مغزی شده طبق فتوای کسانی که اجازه میدهند میآید قلبش را میدهد به این آقا این آقا چه میگوید؟ میگوید من تا آخر عمر نوکرت هستم تا آخر عمر تو حق حیات به من دادی تو من را زنده کردی این مثال بود خدا به ما چه داده؟ خدا حق حیات به ما دارد یا نه نه فقط قلب تمام وجود ما از خداست تمام امکانات و سرمایهها را خدا به ما داده توان کار کردن مان را گفته با این سرمایه که مال من است کار کن زندگی ات را اداره کن سر سال امروز 19 ام تا سال آینده 19 اسفند چیزی اضافه نیامد که هیچ اگر اضافه آمد بیست درصد را بده به من من بدهم به یک عده نیازمند دیگر اگر ما ندهیم خیلی بی انصاف هستیم این مثالی بود برای خمس برای زکات مثال دیگری زدیم الآن خیلیها دنبال دامداری هستند میگویند امکانات نداریم یکی بگوید من چهل پنجاه دام به شما میدهم این گوسفندان از من بگیر شما برود دنبال دامداری اگر دامداری ات ادامه پیدا کرد رفت بالا مثلا رسید به پانصد تا یک روز دیدی پانصد گوسفند داری در پانصد گوسفند 495 تا مال خودت پنج تا را بده به من هر صد تا یک عدد که بینندگان عزیز بعضیها چند نفر پیام داده بودند فکر کردند ما اشتباه کردیم گفتند پنج تا نه پنجاه تا نه اتفاقا پنج تا است برای هر صد تا یک دانه ما سخت گرفتیم خواستیم مثال روشن شود این مال آن جایی است که دام شما در یک بیابان خدا سیر میشود اما اگر علوفه اش را تهیه میکنی شامل حال آن نمیشود پانصد گوسفند من به شما دادم چهل پنجاه تا زاد و ولد کرد شد پانصد میگویم همه اش مال خودت پنج تا را به من بده اگر کسی این پنج تا را ندهد خیلی بی انصافی است علت این که بینندگان فکر میکردند ما اشتباه کردیم فکر میکردند زکات مثل خمس است یک پنجم است باید میشده پنجاه راس نه قواعد طبق قواعد دیگری است در رسالهها نوشتند خیلی ساده است مثل خمس نیست یا مثال زدیم وسایل کشاورزی را کسی به شما بدهد دانه آب و حیات خودت هم که مال من هستی حق حیات دادم همهی اینها مال تو برو کشاورزی کن اگر گندمت شد هزار کیلو باز بینندگان فکر نکنند اشتباه کردم هزار کیلو اگر شد پنجاه کیلو را بده ما جزئیات را نگفتیم در بعضی موارد تغییر میکند آسان تر میشود انصافا اگر کسی حاضر نباشد در پانصد گوسفند که آقا به ما داده و زاد و ولد کرده پنج تا را حاضر نباشد بدهد در هزار کیلو گندم حاضر نباشد پنجاه کیلو بدهد حاضر نباشد بدهد این دیگر خیلی بی انصافی است .
شریعتی: یک بخشی اش به خاطر غفلت ما است.
حاج آقا حسینی: بله یادمان رفته چه کسی به ما داده نکتهی مهم ترش این است که ما فکر میکنیم خدا چیزی نخواسته یک نمازی روزهای انجام میدهیم خرج نداشته باشد خدایا هر چه نماز بخواهی میخوانم روزه هر چه بخواهی میگیرم اما پول از ما نخواه واقعا همین طور است خداوند در مسائل مالی هیچ چیز از ما نخواسته من یقین دارم بینندگان یک عده باورهای دینی خوبی دارند همین که من صبح پنجاه تومان بدهم به فقیری تکلیفم را انجام دادم؟ هر کسی با هر درجهی مالی صبح یک صدقهی مستحبهای گاهی بدهم گاهی ندهم حالا آن هم مهم نیست همین است واقعا؟ احساس هم میکنند به تکلیفشان عمل کردند خداوند از ما خمس مالمان را نخواسته؟ بخواهد اشکالی دارد؟ او که همه چیز در اختیار ما گذاشته از ما زکات خمس بخواهد واقعا بگذاریم کنار؟ همه چیز را به ما داده ما هم هر وقت دلمان خواست هزار تومانی بیندازیم در صندوق صدقات. ما در برابر نیازمندانی که در جامعه هستند چقدر روایت داریم که اگر مردم زکات مالشان را میدادند فقیری پیدا نمیشد نکتهی دوم این که بعضیها میگویند ما قبول داریم خمس زکات کجای قرآن است. ما آیه اش را آن هفته خواندیم در مورد خمس گفتیم سورهی مبارکهی انفال آیهی 41 صریح قرآن کریم است «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ» در مورد زکات آیهی شصت سورهی مبارکهی توبه «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ» من یک چیز دیگری اضافه میکنم بینندگان یک کم بیشتر عنایت بکنند اولا آیه اش در قرآن است آیا واقعا ما گیر آیه هستیم؟ خیلی بینندگان میگویند زکات کجاست خمس کجاست بگویید ما قبول میکنیم واقعا ما گیر ابهام در نزول آیه و تکلیف و واجب بودن خمس و زکات هستیم؟ باورم نمیآید ما یک مشکل دیگری داریم نماز را دوستان قبول دارند اگر کسی یک آیه پیدا بکند که نماز آیات واجب است نماز آیات واجب است در قرآن نمازهای پنج گانه آمده است نماز طواف آمده است یک آیه پیدا کنید که نماز آیات واجب است چطور آن جا شک نمیکنیم تا رعد و برق میشود تا مواردی که نماز آیات در رساله نوشته اند بلند میشویم میخوانیم چون خرج ندارد نمیگوییم کجای دنیا دارد. در زکات کسی ابهام دارد؟ معمولا کسی میآیند سراغ خمس. در زکات و خمس از نظر دینی قرآنی ابهامی ندارد الآن در زکات که مسلم است چند درصد جامعهی ما زکات را پرداخت میکنند؟ خیلی کم است ما در مورد زکات شک داریم؟ چرا کوتاهی میکنیم؟ گیر درکش نیست گیر آیهی قرآن واجب بودن و نبودن نیست گیر این است که نمیشود دل کندن از مال خیلی سخت است دنبال بهانه میگردیم توجیه کنیم از پرداخت بدهی مالی رها شویم خدایا نماز میخواهی قرآن میخواهی میخوانم یک روایتی میدیدم از امام صادق علیه السلام شیخ صدوق در خصال نقل کردند حضرت میفرماید مَا بَلَا اللَّهُ الْعِبَادَ بِشَیْءٍ أَشَدَّ عَلَیْهِمْ مِنْ إِخْرَاجِ الدِّرْهَمِ (الخصال ج1 ص 8) سخت ترین آزمون بندگان پرداخت بدهیهای مالی است خیلی عجیب است این همه واجبات و تکالیف و محرماتی که ما داریم امام میفرماید سخت ترین آزمون بندگان خدا بدهیهای مالی است سختی دل کندن است دل نمیکنیم الآن حج خانهی خدا تقریبا همهی کسانی که حج واجب میشوند میروند عمره چقدر مشرف میشوند همه آماده هستند نماز را میخوانیم روزه را میگیریم فصل روزه که میشود مومنین همه روزه میگیرند آنهایی که توانایی دارند اما به زکات که میرسد درصد نماز گزاران و پرداخت کنندگان خمس و زکات را نگاه کنید. آزمون سخت این جاست دو رکعت نماز که کاری ندارد.
شریعتی: یک وقتهایی ما جای خالی حساب مان را که میخواهیم برداریم میبینیم احساس میکنیم با چیزی پر نمیشود وقتی معاملهای میکنیم ما به ازای بر اساس پول به دست میآوریم این جا احساس میکنیم از دست رفته.
حاج آقا حسینی: بله من یک هشدار میدهم ما هم باید بشارت داشته باشیم هم انذار در طول تاریخ بعضیها به خاطر همین مسائل مالی زمین خورده اند من مثال میزنم بعد از شهادت امام موسی بن جعفر مذهبی پیدا شد به نام واقفیه یعنی کسانی که بعد از امام موسی جعفر گفتند امام رضا امام نیست گفتند امام نیست من نمیخواهم تاریخش را بگویم یک جلسه میطلبد چرا عدهای آمدند امامت امام رضا را منکر شدند چه کسانی منکر شدند؟ همان کسانی که روایات امامت امام رضا را قبلا روایت کرده بودند خودشان راوی روایات امامت امام رضا بودند کسانی مثل علی بن ابی حمزه زمانی که امام موسی بن جعفر در زندان بوده یک سری از پولها در اختیار اینها بوده امام رضا که به امامت رسیدند گفتند پولها را بیاورید گفتند چه کسانی گفته شما امام هستید امامت امام رضا را منکر شدند یک مذهب باطل ایجاد کردند که در مدتها عدهی زیادی گرفتار مذهب باطل شدند برای این که پول ندهند واقعا آزمون سختی است هشدار دیگری این است در سورهی مبارکهی فصلت قرآن وقتی میخواهد مثال بزند در آیهی هفتم «وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِکينَ» وای بر مشرکین مشرکین چه کسانی هستند؟ «اَلَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّكاةَ» اول ویژگی که در مورد مشرکین میگوید لا یوتون الزکات است خیلیها در مسائل مالی کم میآورند در تاریخ اسلام است پیامبر خدا مسجدالنبی بودند نماز خواندند نمازشان تمام شد این حدیث را شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده نماز پیامبر که تمام شد حضرت چند نفر را به اسم صدا کردند فرمودند فلانی فلانی پانزده نفر را فرمودند بلند شوید بروید کجا برویم چه سعادتی بهتر از این مسجد النبی نماز با شما ما مسلمان هستیم نماز میخواهیم بخوانیم فرمود شما زکات نمیدهید بلند شوید بروید پیامبر به کسانی که آمده نماز اقتدا کند به دلیل این که زکات نمیدهد فرمود بروید من دلم میخواهد از این بحث یک نتیجهی خوبی بگیریم کما این که بعضی از خانمها نوشتند شوهرهای ما خیلی دلشان نرم شده یک کم دیگر چکش بزنید همه چیز حل میشود گاهی وسوسهی شیطانی است ما همه قرآن را قبول داریم همه مسلمانیم آیهی خمس و زکات را هم قبول داریم یک کم مشکل وسوسههای شیطانی است به بعضیها میگویی خمس بده میگوید من اعتماد ندارم کجا بدهم آن هفته عرض کردم خمس دو بخش است من خیلی ساده میگویم امروز نوزدهم اسفند است شما شروع میکنید به یک کسب و کاری تا یک سال آزاد هستی همان مثالی که زدیم خدا لطف کرده سرمایهای در اختیار شما است یا کارمند یک جایی هستی از امروز تا سر سال هر چه میخواهی زندگی بکن بهترین زندگی را در حد شئونات خودت مسافرت خانه وسیلهی نقلیه تمام هزینهها را انجام بده آخر سال مینشینی حساب میکنی خدا برکت داد همه جور خرج کردیم باز یک میلیون یا ده میلیون اضافه مانده هشتاد درصد این یک میلیون مال خود شماست بیست درصد دو بخش میشود یک بخش سهم سادات است یک بخش سهم امام است سادات فقیر باید باشند بینندگان سوال کردند سادات چه خصوصیاتی دارند زکات مال فقرای غیر سادات است خمس برای سهم سادات است برای سادات فقیر است زکات را خداوند قرار داده برای فقرایی که سادات نیستند سادات از زکات استفاده نمیکنند از خمس استفاده میکنند پس اگر من یک میلیون تومان اضافه آوردم هشتاد درصد مال خودم است بیست درصد را دو قسمت میکنم دو صد هزار تومان میشود صد هزار تومان سهم امام است صد هزار تومان سهم سادات امام است آن هفته عرض کردم میخواهید ببینید وسوسهی شیطان است یا نه عدهای از مراجع میگویند سهم سادات را خودت ببر به سادات فقیر هر چه بدهکاری آن نیمی را که سهم سادات است مرحوم آیت الله خویی تبریزی، از مراجع فعلی آیت الله سیستانی، آیت الله صافی میگویند خودتان بدهید البته واجب النفقهی ما نباشند بر نداریم برویم به اولاد خودمان ندهم به پدر و مادرم ندهم به خانمام سادات فقیری که واجب النفقهی من نیستند بعضیها هم احتیاط میکنند آیت الله وحید میگویند احتیاطا آن را هم احتیاطا میشود به فتوای دیگر مراجع عمل کرد دیگران هم عدهای که میگویند بدهند به خود مراجع تقلید آنها هم اجازه میدهند اگر بروی دفتر مرجع تقلید مثلا بگویی من خودم میشناسم که سادات فقیر است اجازه میدهند من همین امروز تماس گرفتم قبل از این که بیایم برنامه با دفتر مقام معظم رهبری گفتند کسانی که مراجعه بکنند اجازه بگیرند نیمی از سهم سادات را میگوییم خودتان بدهید اگر میخواهیم بدانیم مشکل ما این است که پول کجا میرود به دست چه کسی میگوییم اگر راست میگویی بسم الله یا مرجع تقلید میگوید خودت بده یا اجازه بده ببر نیمی را بده در آن بخش سهم امام هم آن هفته اشاره کردم اگر میخواهی ببینی وسوسهی شیطان است تو نمیتوانی دل بکنی یا بهانه است که این پول کجا میرود به مرجع تقلید مراجعه بکن بگو به من بگویید من کجا ببرم هزینه کنم این را سوال بکن حرف دیگری که همهی ما را راهی انجام این وظیفهی شرعی بکند این است که آنهایی که خمس نمیدهند همیشه دو گرفتاری دارند من از دل همه شان خبر دارم واقعا اطلاع دارم ما بودیم همیشه با مردم بودیم دو نگرانی دائمی دارند یک نگرانی این که آخر ما آمدیم امشب مردیم فردا مردیم ممکن است کسی سی سال است خمس نمیدهد سی سال است عذاب وجدان دارد نکند امروز بمیرم فردا بمیرم بالاخره میداند بدهکار است سهم امام سهم سادات دارد یک وحشتی دارند برویم چه میشود چطور برویم همیشه نگران هستند چه طوری با ما رفتار میکنند وقتی هم که میروند من اطلاع دارم وقتی برمیگردند میخواهند پرواز بکنند از بس خوشحال میشوند میگویند از این آزمون سنگین بیرون آمدیم خدا لعنت کند شیطان که این قدر ما را معطل کرد در فصل حج که میشود حاجیها تقریبا همه میروند حساب سال میکنند این حاجی که بیست سال سی سال حج نرفته بوده امروز فردا میکرد میبیند آن جا کار حجش است حجش باطل میشود مشکل در اعمالش پیدا میشود آن جا نگران است وقتی میرود حساب میکند واقعا پرواز میکند آیا واقعا ارزش ندارد یک بار مراجعه کنیم از این نگرانی خودمان را نجات بدهیم من از سر دلسوزی میگویم من از قلب عزیزان خبر دارم یک عمری بیست سی سال جرئت نکرده برود دفتر مرجع تقلیدش همیشه در اضطراب است و اگر برود برگردد میگوید امشب اگر ملک الموت بیاید سراغم راحت جان میدهم این آرامش در زندگی ما ارزش ندارد؟ بعضیها میگویند ما برویم چه میشود فکر میکنند اگر بروند دفتر مرجع تقلید یک نیروی انتظامی گذاشته میگوید این با پای خودش آمده سی سال هم بوده خمس نداده هر چه هست بگیرید آدرسش را بگیرید این جا باشد تا اموالش را مصادره کنیم این طور نیست خود اظهاری من گفتم بینندگان خودشان ببینند نامهی 25 نهج البلاغه امیرمومنان سلام الله علیه وقتی به یکی از مامورین دریافت زکات مینویسد میفرماید وقتی رفتی سلام کن احترام کن فَتُسَلِّمَ عَلَیْهِمْ با کلی تشریفات و احترام برو به آنها بگو ببینید چقدر نگاه دین زیباست وقتی امیرمومنان به مامور زکات میگوید زکات را بگیر این طوری بگیر در نهج البلاغه حتما بینندگان مراجعه بکنید حضرت بگو فَهَلْ لِلَّهِ فِی أَمْوَالِكُمْ مِنْ حَقٍّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَی وَلِیِّهِ زکات در مال شما است یا نیست بعد از سلام و احترام و تهیت إِنْ قَالَ قَائِلٌ لَا کسی بگوید نه ما حساب کردیم بدهکار نیستیم فَلَا تُرَاجِعْهُ دیگر برگرد در همین حد اما وَ إِنْ أَنْعَمَ لَكَ مُنْعِمٌ اگر گفت نعم من بدهکار هستم فَانْطَلِقْ مَعَهُ با او برو نترسان اذیت نکن وقتی نمیخواهی کسی که هزار تا گوسفند دارد نامهی مفصلی آیین نامهی مفصلی است نمیدانم آثار این دو جلسه اگر همین باشد آنهایی که یک کابوس وحشتناکی دارند که اگر برویم چه میشود من سی سال بوده ندادم تکلیف من الآن چه است نگرانی نداشته باشیم گیرم من مبلغی بدهکار شدم آن مبلغ را الآن نمیتوانم بدهم با مرجع تقلیدم دست گردان میکنم دست گردان یعنی این که من ده میلیون بدهکارم پنجاه میلیون بدهکار هستم پانصد میلیون بدهم زندگی ام به هم میریزد آن آقا میگوید اشکال ندارد من دوباره به شما برمیگردانم قرض میدهم حسابت پاک شد مالت پاک شد فقط گوشهی دفترت بنویس من ده میلیون از سهم امام بده کارم به مرور میگویم این طوری به آرامش میرسی ما فکر میکنیم سیر و سلوک مقامات آیت الله بهجت چطور شد آیت الله بهجت شد مرحوم آسید علی آقای قاضی چطور شد قاضی در کتاب روضه نامهی از غیب از آیت الله خرازی که معرفی کرده ایم آیت الله عظمی شاه آبادی استاد امام که امام فرمودند روحی له الفداه من روحی لطیف تر از ایشان ندیدم ایشان وقتی در تهران بوده بازاریها میآمدند پیش ایشان و ایشان گلایه میکردند کی میخواهید سیر و سلوک داشته باشید به مقامات برسید از دنیا دست بردارید جوش میخورده حرص میخورده ناراحت بوده امام را تربیت کرده امام هفت سال شاگردش بوده دلش میخواسته دست آنها را هم بگیرد یک روز بازاریها میگویند ما قول میدهیم هر چه شما بگویید گوش بدهیم چه کار کنیم ایشان گفتند این سه کار را شروع کنید سیر و سلوک پیچیده نیست ما اهلش نیستیم اول این که هر روز خمس مالتان را بدهید خمس مال را ما گفتیم تا آخر سال شارع مقدس گفته اگر بخواهی هر روز حساب کنی سخت است سالی یک بار حساب کنید هر روز هم میتوانید حساب کنید ایشان گفته اگر میخواهید راه بیفتید هر روز حساب کنید هر روز حسابش معلوم است من نمیخواهم بگویم کسی انجام بدهد نه وقتی مردی که آیت الله شاه آبادی میخواهد دست مردم را بگیرد این نسخه را میپیچد آیا کسی که از خمس سالانه اش فرار میکند میتواند بگوید من سیر و سلوک و مقامات عبادی و خدا از من راضی شود و به جایی برسم؟ دوم فرمودند هر روز زیارت عاشورا بخوانید و سوم این که نمازتان را اول وقت بخوانید اگر این را رعایت کنیم در پیامها خیلی بود بحث خمس به جایی نمیرسد ولی در هر مقداری که مجالس است عرض میکنیم خیلی از خانوادهها فراوان خانمها نوشته بودند ما چه خاکی به سر کنیم شوهر ما اهل خمس نیست ما چه کنیم که در زندگی این آقا هستیم بچهها نوشتند ما نمیتوانیم جای دیگری برویم اولا امیدوارم صحبتها اثر کند شما یک بار دو بار با زبان نرم «فَقُولاَ لَهُ قَوْلاً لَیِّنًا» (طه/44) نگران نباشید ولی اگر اثر نکرد خانمها یادشان باشد اگر این چیزهایی که آقا میآورد در خانه اگر در درآمد وسط سال است امروز کسب کرده امروز سودی داشته حقوقی دادند با این رفته جنسی خریده اما خانم میگوید پنج کیسه برنج دو سال پیش خریده حتما سال گشته دو سال است این یکی دو گونه برنج در خانهی ماست حتما سال دارد اینها را خانوادهها یادشان باشد در این جا ما گفتیم آن هفته به دفتر مراجع تقلید مراجعه بکنند زندگی بزنند ولی در عین حال در میان فتاوا بعضی مراجع میفرمایند برای شما تکلیفی نیست مثل مرحوم آیت الله خویی مرحوم آیت الله تبریزی یا از مراجع فعلی آیت الله سیستانی میگویند لَکَ مَهلاً وَ عَلَیهِ الوِزر وزر به گردن آن آقا است او نداده او خودش مقصر است شما مشکلی ندارید اگر کسانی مقلد این سه مرجع هستند اینها نگران نباشند خیلی مسئولیت سنگینی است حتما باید مراجعه بکنند به فتوای مراجع و به دفاتر مراجع زنگ بزنند و مراجعه بکنند. ما نمیخواهیم احکام خمس را بگوییم خیلی از بینندگان من از روی عرض ارادت عرض میکنم افتخار میکنم من کتابخانه شبها میروم از چهار تا یازده شب یک سید بزرگواری من را دید گفت شما از آن لحظه تا به حال نشسته اید پیام میخوانید؟ گفتم بینندگان خیلی بیش از اینها به گردن ما حق دارند ما چند شب اگر وقت بگذاریم واقعا ارادت خالصانه داریم خیلیها در این پیامها سوالات فقهی فراوان در مورد خمس پرسیده بودند.
شریعتی: شما که صحبت میکردید احساس میکردم در ذهن خود من سوالات فراوانی موجود است و فروع زیادی است دوستان میتوانند به دفاتر مراجع مراجعه بکنند و تماس بگیرند.
حاج آقا حسینی: بله حرف آخرم این باشد که خیلی هم مهم است بعضیها در سوالاتشان این است یک نیازمند به ما مراجعه میکند گرفتاری مالی دارد یک کسی را میخواهم از زکات مالم غیر سید ولی فصل زکاتم نشده وقت خمسم نیست یک مراجعه کنندهی فقیر و سید از خمس و غیر سید از زکات میخواهم بدهم الآن که بدهکار نشده ام آیا میتوانم جلو جلو قرض بدهم بعدا حساب کنم یا نه حتما میتوانند این کار را بکنند مخصوصا الآن آخر سال است بیاییم شادی هایمان را تقسیم کنیم این زیبا نیست یک عدهای خانه تکانی شان را کرده اند برنامهی مسافرتشان را تنظیم کردند در حد توانشان لباسی خریده اند مبارکشان باشد اما یک عده من بارها عرض کردم گاهی در یک خانواده دو برادر یک برادر نشسته برنامه ریزی میکند کجا برویم نوروز یک برادر هم نشسته برنامه ریزی بکند چه خاکی به سر بکنم در این تعطیلات جواب بچهها را بدهم.
شریعتی: نه تنها در تعطیلات در نیازهای روزمرهی خودشان.
حاج آقا حسینی: یک پیامی نوشته اند من خبر دارم کسی از بستگانم به همه حاضر است بدهد به ما حاضر نیست بدهد با این که خویشاوندش هستیم با این که خویشاوند مقدم است هیچ اشکال ندارد شما اگر سید فقیری مراجعه کرد یا غیر سید از زکات یا از خمس به او بدهید بعدا که بدهکار شدید بزنید بابت همان پولی که دادید لازم هم نیست بدهید فقط بگویید بدهکاری که شما به ما داشتید آن را خط بزن لازم نیست بگویی من از خمس و زکات حساب کردم ایام حضرت زهرا گذشت هجده آیهی قرآن نازل شد سورهی انسان سه شب با آب افطار کردند نانشان را دادند این قرآن نیست معاذ الله افسانه نیست در سورهی دهر با آب افطار کردند «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ» (انسان/8) هی من بگویم حضرت زهرا من در یک جلسهای گفتم خانمها چقدر شماها گریه کردید شنیدید حضرت زهرا شب عروسی پیراهن عروسی اش را داده خانم شما شب عروسی نمیخواهد پیراهن عروسی ات را بدهی الآن آخر سال است یک کمی از لباسهایی که میشود گذشت از اینها بده شما پیراهن عروسی تان را کسی بعد از دو سال میخواهد حالا بده پنج سال بعد بده شب عروسی نده خواهرت برادرت برادر زاده ات نیازمند فقیر چقدر گرفتار امام صادق علیه السلام فرمود کسی آمد همین مسئله را پرسید میتوانم جلو جلو قرض بدهم بابت خمس وقتی خمسم رسید حساب کنم یا بابت زکات حضرت فرمود مانعی ندارد لَوْ عَلِمْتَ مَا مَنْزِلَةُ الْمُؤْمِنِ مِنْ رَبِّهِ اگر میدانستی مومن پیش خدا چه جایگاهی دارد مَا تَوَانَيْتَ فِي حَاجَتِهِ (کافی، ج 4، ص 34) در برآوردن حاجتش سستی نمیکردی ما باور نداریم الآن آخر سال است این روایت لطیف اِرحَمُوا مَن فِی الاَرض یَرحَمَکُم مَن فِی السَّماء اگر میخواهید آسمانیها به ما رحم بکنند به زمینیها رحم کنید اگر به کسی بدهکاری دارید به کارگرها حقوقشان پاداششان را بدهکار هستید آخر سالی یک کمی از گوشه کنار دولتیها خصوصیها بدهند حق اینها را زودتر بدهند برای هر کسی یک خبری جذاب است متناسب با زندگی اش من وقتی این ستون اخبار را که میخوانم من روزنامه خیلی نمیبینم سایتها را که نگاه نمیکنم در پنجاه تا خبر یک خبر جذاب بود یک جا نوشته حقوق کارگران کارخانهی فولاد را دادند گفتم الحمدلله بینندگان پیام دادند تشکر دادند برای ما جذاب ترین خبر این است حقوقش را دادند عیدی را دادند بدهی را دادند دست گرفتاری را گرفتند.
شریعتی: خیلی ممنون قبلا بارها اشاره کردیم موانعی سر راه بندگی ما است که باعث میشود رحمت خدا به ما نرسد نکاتی که حاج آقا حسینی به ما گفتند اگر تلاش کنیم موانع را میتوانیم بر طرف کنیم و سال جدید را پر از خیر و برکت شروع بکنند.
حاج آقا حسینی: به ما هم اطلاع بدهند ما در غصهها سهیم هستیم در شادیها هم سهیم باشیم. هر کس حقوق کارگرش را داد پاداشش را داد به یک فقیری داد ما و همهی بینندگان را شریک کند.
شریعتی: یک طرحی داریم ان شاء الله در بخش دوم رونمایی خواهد شد در بخش بعدی همراه ما باشید. صفحهی 381 قرار امروز اهالی خوب سمت خداست آیات 45 ام تا 55 سورهی نمل ثواب تلاوت این آیات را هدیه میکنیم به روح حضرت زهرا سلام الله علیها سالی که پیش روی ماست سراسر فاطمی باشد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿٤٦﴾ قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِندَ اللَّـهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ ﴿٤٧﴾ وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ ﴿٤٨﴾ قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّـهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿٤٩﴾ وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿٥٠﴾ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٥١﴾ فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿٥٢﴾ وَأَنجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿٥٣﴾ وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿٥٤﴾ أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﴿٥٥﴾
ترجمه:
همانا به سوی قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که خدا را بپرستید. پس ناگهان آنان دو گروه [مؤمن و کافر] شدند که با یکدیگر نزاع و دشمنیمی کردند. (۴۵) گفت: ای قوم من! چرا بر عذاب و هلاکت، پیش از توبه و ایمان شتاب می کنید؟! چرا از خدا درخواست آمرزش نمی کنید تا مورد رحمت قرار گیرید؟! (۴۶) گفتند: ما به تو و همراهانت فال بد زده ایم [و شما را سبب بروز این همه مشکلات و بدبختی خود می دانیم]. گفت: سبب بروز مشکلات و بدبختی شما [طغیان و گناهان شماست که عکس العملش] نزد خداست، [ربطی به ما ندارد] بلکه شما گروهی هستید که [به مشکلات و مصایب] امتحان می شوید [شاید به این سبب توبه کنید و مؤمن شوید.] (۴۷) در آن شهر نُه نفر از اشراف و سران بودند که در آن فساد می کردند و اصلاح گر نبودند، (۴۸) [آنان به یکدیگر] گفتند: هم قسم شوید که حتماً به صالح و خانواده اش شبیخون می زنیم [تا همه را نابود کنیم]، آن گاه به خونخواهش بگوییم: ما زمان هلاک شدن خانواده اش حضور نداشتیم و یقیناً راستگوییم. (۴۹) آنان نیرنگ مهمی به کار گرفتند و ما هم در حالی که بی خبر بودند [با کیفر بسیار سختی] نیرنگ آنان را از بین بردیم. (۵۰) پس با تأمل بنگر که سرانجام نیرنگشان چگونه بود؟ که ما آنان و قومشان را همگی درهم کوبیدیم و هلاک کردیم. (۵۱) این خانه های آنان است که به سبب ستمشان [از سکنه] خالی مانده. بی تردید در این سرگذشت برای گروهی که معرفت و شناخت دارند، عبرتی بزرگ وجود دارد، (۵۲) و آنان را که ایمان آوردند و همواره پرهیزکاری می کردند، نجات دادیم. (۵۳) و لوط را [یاد کن] هنگامی که به قومش گفت: آیا این عمل بسیار زشت را در حالی که [وقت انجام دادنش با بی شرمی کامل به هم] نگاه می کنید، مرتکب می شوید؟! (۵۴) آیا شما از روی میل و شهوت به جای زنان با مردان آمیزش می کنید؟ [شما برای این کار زشت دلیل و برهانی ندارید] بلکه شما گروهی نادان هستید. (۵۵)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: حاج آقای حسینی کلیات طرح را بفرمایید
حاج آقا حسینی: ما چند جلسهای در مورد آداب تجارت و آداب برخورد کارفرماها با کارگران صحبت کردیم دوستان پیشنهادی داشتند که به نظر من خیلی خوب است ما از بینندگان تقاضا میکنیم آنهایی که در یک جایی کار میکنند در ادارهای کارخانهای هستند آن کارفرماهایی که این مسائلی که گفتیم رعایت میکنند بهترین برخورد را با کارگران دارند حقوق و تعالیم دینی فراوان هم هستند ما مصاحبه کردیم در عدهای از این کارفرماها ما میخواهیم پاداشی از طرف برنامه که نهج البلاغهی حضرت امیر هستند به نام مبارک امیر مومنان حداقل 110 نفر اگر هم بیشتر شد بیشتر هدیه کنیم به آن کارفرماها با معرفی کارگران و کارکنان. کارگران کارفرماهای نمونه را معرفی کنند پیام بدهند این حسن آقا حسین آقا این آدرس اش است با ما خوب برخورد کرده مقید به آداب و تعالیم دینی هستند اگر ما شکر گزاری نکنیم بی انصافی است روایت داریم أَشْکَرُکُمْ لِلَّهِ أَشْکَرُکُمْ لِلنَّاس (کافی، ج 2، ص 99) آن کسی بیش از همه شاکر خداست که شاکر مردم باشد مَن لَم یَشکُرِ المَخلوق لَم یَشکُرِ الخالِق این بی انصافی است ما از کسی که کار خوب کرد خوبیها را تشویق بکنیم اگر کسی پنجاه سال پیش هم خدمتی به من کرد من شکر گزار باشم ما میخواهیم بر اساس این دستور دینی سپاسگزاری از کسانی که کار خوب میکنند تعالیم دینی میکنند برخورد خوبی دارند بر این اساس تشکر کنیم. خدا رحمت کند این که انسان حس شکرگزاری داشته باشد مرحوم آیت الله عظمی ایشان رفته بودند بیمارستان روز آخری که از دنیا رفتند جمعه مجلسشان آمدند روضه شان فردا شنبه از دنیا رفتند وقتی رفته بودند بیمارستان پزشک آمده بود برای معاینه ایشان به پزشک فرموده بودند تو پسر فلان آقا نیستی گفته بود شما آن را از کجا میشناسی فرموده بود هر کسی از کودکی به من کمترین خدمتی کرده من یادم است و برای او دعا میکنم ایشان گفته بود تمام پزشکانی که من را از کودکی درمان کردند. ما یادمان است؟ معلمان سال اول ایشان مشهد مشرف میشدند خیلی عجیب است یک خانهای دو ماه اجازه میکردند امسال که میرفتند مشهد تمام خانههایی که سالهای قبل رفته بودند اجاره کرده بودند پول داده بودند به همهی آنها سر میزد تمام اهل خانه شان احوالشان را میپرسید بنابراین ما به عنوان شکر گزاری و تشکر از طرف کارگران تمام کارفرماهایی که معرفی هایش با کارمندان و کارگران باشد.
شریعتی: خیلی ممنون ان شاء الله بیشتر در مورد این طرح صحبت خواهیم کرد حاج آقای حسینی دعا بکنند ما آمین بگوییم
حاج آقا حسینی: من یک دعا به مناسبت بحث عرض میکنم جدا از خدا بخواهیم ما از تکالیف واجبمان به بهانه فرار نکنیم یک وقت نمیخواهیم انجام بدهیم میگوییم خدایا ما را توفیق بده اما بهانه درست نکنیم خدایا به حق محمد وآل محمد به همهی ما توفیق بده واجبات را مخصوصا واجبات مالی را که سخت ترین آزمون است با هیچ بهانهای ترک نکنیم و دل کندن از مال دنیا و انجام وظیفهی شرعی را پیدا کنیم